هدف اصلی از این پژوهش شناسایی ابعاد مدیریت هوش فرهنگی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است که با رویکرد آمیخته با طرح اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی از روش دلفی و در بخش کمی از روش توصیفی از نوع زمینه یابی استفاده شد. در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع، تعداد 10 نفر و در بخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس فرمول کوکران تعداد 248 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی محقق ساخته با 63 سؤال بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی از فراوانی، درصد فراوانی، جداول، میانگین، انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی، از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف جهت نرمال بودن توزیع داده ها و برای بررسی سؤال های پژوهش از آزمون های پارامتریک t تک نمونه ای، تحلیل عاملی اکتشافی و معادلات ساختاری استفاده شده است. در این پژوهش بر اساس اطلاعات مستخرج شده از طریق ادبیات پژوهش و مصاحبه با خبرگان، چهار بعد «هوش فرهنگی انگیزشی، هوش فرهنگی فراشناختی، هوش فرهنگی شناختی و هوش فرهنگی رفتاری» در قالب 9 مؤلفه اساسی «علاقه درونی، علاقه بیرونی، برنامه ریزی، آگاهی، ارزیابی و چک کردن، دانش فرهنگ عمومی، دانش فرهنگ خاص، رفتار کلامی و رفتار عملی» برای مدیریت هوش فرهنگی شناسایی و دسته بندی شدند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان می دهد که، همه ابعاد و مؤلفه های مدیریت هوش فرهنگی دارای بار عاملی بالای 5/0 می باشند، لذا تأثیر همه ابعاد و مؤلفه ها بر مدیریت هوش فرهنگی تأیید می گردد. در بین ابعاد مدیریت هوش فرهنگی، بعد هوش فرهنگی انگیزشی دارای بیش ترین تأثیر و بعد هوش فرهنگی فراشناختی دارای کم ترین تأثیر است. همچنین در بعد هوش فرهنگی انگیزشی، مؤلفه ی علاقه ی بیرونی دارای تأثیر بیش تر و مؤلفه ی علاقه ی درونی دارای تأثیر کم تری است. در بعد هوش فرهنگی فراشناختی، مؤلفه ی آگاهی دارای بیش ترین تأثیر و مؤلفه ی ارزیابی و چک کردن دارای کم ترین تأثیر است. در بعد هوش فرهنگی شناختی، مؤلفه ی دانش فرهنگ خاص تأثیر بیش تر و مؤلفه ی دانش فرهنگ عمومی تأثیر کم تری دارد.همچنین در بعد هوش فرهنگی رفتاری، مؤلفه ی رفتار عملی تأثیر بیش تر و مؤلفه ی رفتار کلامی تأثیر کم تری دارد.