رویکردهای نوین آموزشی (پژوهش های تربیتی و روانشناختی)
رویکردهای نوین آموزشی سال ششم پاییز و زمستان 1390 شماره 14
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی و پایداری تأثیر استفاده از چندرسانه ای ها بر میزان خودتنظیمی یادگیری و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان های دولتی ایذه انجام گرفت. روش پژوهش آزمایشی بود. در این پژوهش 40 نفر از دانش آموزان پایه اول دبیرستان های دولتی، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته و پرسشنامه خود تنظیمی بوفارد، برای پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در دو گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. گروه آزمایش 9 هفته درس ریاضی را با استفاده از چندرسانه ای ها و گروه کنترل درس ریاضی را به روش سنتی آموزش دیدند. پس از آموزش، هر دو گروه از نظر میزان خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی آزمون شدند. آزمون پیگیری به فاصله دو ماه پس از آموزش برای هر دو گروه انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که پس از آموزش تفاوت معناداری در خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل ایجاد شد 0.001) ≤ . (p گروه آزمایشی، دو ماه پس از آموزش نیز برتری خود را حفظ کردند. بنابراین، نتایج این پژوهش در راستای سایر پژوهش های انجام شده، بیانگر نقش مثبت استفاده از چندرسانه ای ها در پایداری عملکرد تحصیلی و یادگیری خود تنظیم بود
نقش خودپنداره علوم، نگرش نسبت به علوم و ارزش نسبت به علوم بر عملکرد تحصیلی علوم دانش آموزان پایه هشتم ایران و سوئد ( بر اساس داده های تیمز 2007 )
حوزه های تخصصی:
انجام مطالعات تطبیقی، شرایط و زمینه سازی مناسبی را برای ارائه اطلاعات و یافته های معتبر در سطح ملی و بین المللی فراهم می سازد. از این طریق نظام های آموزشی کشورها می توانند جایگاه و عملکرد خود را در ابعاد مختلف آموزشی با یکدیگر مقایسه و با شناخت نقاط قوت و ضعف، راهکارهای علمی و عملی برای کیفیت بخشی به نظام آموزشی را شناسایی کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین خودپنداره علوم، نگرش نسبت به علوم و ارزش نسبت به علوم با عمکرد درسی علوم دانش آموزان پایه هشتم در دو کشور ایران و سوئد بر اساس داده های مطالعه تیمز ۲۰۰۷ انجام گرفته است. تعداد ۳۹۸۱ دانش آموز ایرانی و ۵۲۱۵ دانش آموز سوئدی که در مطالعه تیمز ۲۰۰۸ شرکت داشتند، نمونه این پژوهش را تشکیل دادند. در این مطالعه که از داده های جمع آوری شده توسط مطالعه بین المللی روند پیشرفت ریاضیات و علوم ( تیمز ) استفاده شد، داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون تحلیل شد و یافته ها نشان داد که در هر دو کشور رابطه بین خودپنداره علوم و پیشرفت تحصیلی علوم در سطح ۰۰۱/۰ معنادار بود (۰۰۱/۰ < P )، اما رابطه بین نگرش نسبت به علوم و ارزش نسبت به علوم با پیشرفت تحصیلی علوم در همان سطح معنادار نبود. مقایسه میانگین ها با روش t برای گروه های مستقل نشان داد که بین میانگین همه متغیرها برای دانش آموزان ایرانی و سوئدی تفاوت معنادار بود. همچنین، میانگین دانش آموزان ایرانی در خودپنداره علوم، نگرش نسبت به علوم و ارزش نسبت به علوم بالاتر از میانگین دانش آموزان سوئدی بود، اما میانگین پیشرفت تحصیلی برای دانش آموزان سوئدی بالاتر از دانش آموزان ایرانی نبوده است. بر این اساس، نتیجه گیری شد که احتمال آن وجود دارد که دانش آموزان ایرانی که دارای فرهنگی وابسته ( فرهنگ آسیایی) هستند که در آن فردیت کمرنگ تر است و بیشتر بر ارتباطات تأکید می شود، تصویر روشنی از خود، توانایی ها و نگرش های خود ندارند، همچنین، اهمیت کمی برای هر درس قائلند و به این علت به سؤال های مربوط به این متغیرها با بی دقتی پاسخ داده و یا اینکه به سؤال ها امتیاز غیر واقعی یا بالایی داده اند.
تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد تجربه زبانی بر مهارت
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد تجربه زبانی بر مهارت بیان نوشتاری [1] (انشا) دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی انجام گرفت. روش پژوهش آزمایشی و از طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحلهای از میان دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی شهر اصفهان تعداد 55 نفر دختر انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. برای گردآوری اطلاعات از آزمون محقق ساخته که پایایی و روایی آن تأیید گردید، استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و بهرهگیری از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بین عملکرد دو گروه کنترل و آزمایش درکل آزمون و در پنج خرده مهارت بیان نوشتاری(توصیف، خاطره نویسی، خلاصه نویسی، داستان نویسی و نامه نویسی) تفاوت معنی داری وجود دارد(005/0> ( p . بنابراین، می توان نتیجه گرفت که مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد تجربه زبانی بر عملکرد دانشآموزان در مهارت بیان نوشتاری تأثیر دارد و می توان از این رویکرد در بهبود مهارت بیان نوشتاری (انشای) کودکان استفاده نمود.
بررسی رابطه ارزشیابی کلاس در دو الگوی ارتباطی مکانیکی و ارگانیکی معلم با عملکرد تحصیلی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، به بررسی رابطه ارزشیابی کلاس در دو الگوی ارتباطی مکانیکی و ارگانیکی معلم و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستان های شهر اصفهان از دیدگاه دبیران و دانشآموزان بود. در پژوهش حاضر، از روش توصیفی همبستگی استفاده شده است. به منظورگردآوری دادهها از دو پرسشنامه محقق ساخته که روایی آن از طریق نظرهای متخصصان و کارشناسان و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. ضریب پرسشنامه معلمان 88/0 و پرسشنامه دانشآموزان 85/0 برآورد شده است. منظور از عملکرد تحصیلی در پژوهش حاضر معدل دانش آموزان و میانگین معدل دانش آموزان هر کلاس برای معلمان است. جامعه آماری پژوهش، مشتمل بر 2727 نفر دبیر و 49654 نفر دانشآموز و شش منطقه آموزشی مقطع متوسطه شهر اصفهان بوده است، نمونه آماری با استفاده از روش کوکران برای هر یک از پرسشنامهها انجام گرفت که 161 نفر معلم و 171 نفر دانش آموز از طریق نمونه گیری طبقهای نسبتی به عنوان نمونه آماری برآورد شدند. نتایج پژوهش نشان داد که از نظر دبیران بین ارزشیابی کلاس درس و عملکرد تحصیلی و همچنین بین ارزشیابی در کلاس (مکانیکی و ارگانیکی) و عملکرد تحصیلی دانشآموزان ارتباط وجود دارد. این نتایج حاکی از آن است که معلمان دبیرستان های شهر اصفهان از نوع ارزشیابی کلاسی خود احساس رضایت دارند و آن را از جمله عوامل تأثیرگذار بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان میدانند. دانشآموزان نیز معتقدند که بین ارزشیابی کلاس و عملکرد تحصیلی رابطه وجود دارد، اما بر این باورند که نوع ارزشیابی در کلاس(مکانیکی و ارگانیکی) تأثیری بر عملکرد آنها ندارد. این نتایج نیز بیان کننده آن است که دانش آموزان هرچند موافق نظر معلمان در مورد رابطه بین ارزشیابی کلاس و عملکرد تحصیلی هستند، اما نظرشان در مورد تأثیر ارزشیابی در کلاس (مکانیکی و ارگانیکی) مخالف نظر معلمان است.
رابطه بین سن، تحصیلات، سابقه خدمت وجنسیت با هوش هیجانی و هوش شناختی مدیران سه مقطع در منطقه لنجان اصفهان
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف رابطه بین سن، تحصیلات، سابقه خدمت وجنسیت با هوش هیجانی و هوش شناختی مدیران سه دوره در منطقه لنجان انجام شده است. در این مطالعه از ر وش همبستگی و به صورت مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری مورد پژوهش 306 نفر بوده اند . نمونه مورد پژوهش 146 نفر از مدیران مدارس سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان منطقه لنجان بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند . داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه هوش هیجانی شیرینگ، پرسشنامه ریون و پرسشنامه عملکرد شغلی سرپرست موتوویدولون اسکاتر جمع آوری شد . یافته ها نشان داد بین مؤلفه هوش هیجانی، خود کنترلی و سابقه شغلی همبستگی منفی و معنادار (0 5 /0 p< ) وجود دارد . بین خود کنترلی و جنسیت همبستگی مثبت و بین خود انگیزی و جنسیت همبستگی منفی و معنادار (01/0 > p )وجود دارد . بین سابقه شغلی با هوش شناختی رابطه منفی و معنادار و با تحصیلات رابطه مثبت و معنادار(01/0 p< )وجود دارد . بین سن، تحصیلات، سابقه خدمت و جنسیت با مؤلفه های هوش هیجانی و هوش شناختی در مدیران راهنمایی و دبیرستان رابطه معناداری مشاهده نشد.
بررسی وضعیت ""سیستم های اطلاعات مدیریت "" در کتابخانه های مرکزی دانشگا ه های شهر تهران از دیدگاه مدیران
حوزه های تخصصی:
امروزه ایجاد و توسعه سیستم های اطلاعات مدیریت، به امری اجتناب ناپذیر در سازمان ها مبدل شده است، زیرا این سیستم ها اطلاعات لازم را برای آگاهی مدیران سطوح مختلف سازمان و اتخاذ تصمیمات مناسب برای رهبری و کنترل فراهم می آورد. یک کتابخانه نیز به منزله سازمانی مستقل یا زیرمجموعه ای از سازمان مادر، تابع اصول مدیریت است. وجود یک سیستم اطلاعات مدیریت در کتابخانه می تواند تاثیر بسیار مثبتی در تصمیم گیری های مدیریتی داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت ""سیستم های اطلاعات مدیریت"" درکتابخانه های مرکزی دانشگاه های زیر پوشش وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری و وزارت بهداشت، درمان، و آموزش پزشکی واقع در شهر تهران پرداخته است. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی بوده، برای گردآوری اطلاعات از ابزار مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. داده های گردآوری شده در دو سطح توصیفی و استنباطی با نرم افزار مینی تب تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد، که در هیچ کدام از کتابخانه های مورد بررسی ""سیستم های اطلاعات مدیریت"" به صورت کامل استقرار پیدا نکرده است. میزان برآورده شدن نیازهای اطلاعاتی مدیران کتابخانه ها توسط نرم افزار جامع کتابخانه ای بیش از حد متوسط بوده است. بر اساس یافته های پژوهش، طراحی و تکمیل سیستم اطلاعات مدیریت مطلوب و استاندارد براساس نیازهای اطلاعاتی مدیران کتابخانه ها پیشنهاد شده است.
تحلیل وضعیت پذیرش نوآوری برنامه درسی از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر” تحلیل وضعیت پذیرش نوآوری برنامه درسی از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان بوده است. سؤال های تحقیق با در نظرگرفتن الگوهای نوآوری برنامه درسی (هدف ها، محتوا، راهبردهای یاددهی - یادگیری و روش های ارزش یابی ) تدوین و بررسی شده است. جامعه آماری شامل 503 عضو هیأت علمی در دانشگاه اصفهان بوده که 126 عضو هیأت علمی در دانشگاه اصفهان از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. داده های مورد نیاز پژوهش از دو ابزار، سندها، مدرک ها و پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شده است. ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 95/0 به دست آمد. روایی صوری و محتوایی به وسیله 10 نفر از متخصصان و کارشناسان برنامه ریزی درسی و مدیریت آموزشی تأیید شد. یافته ها نشان دادکه از نظر پاسخ گویان، میزان پذیرش نوآوری در هدف ها، محتوا، راهبردهای یاددهی و یادگیری، و شیوه های ارزش یابی برنامه درسی باید بیش از سطح متوسط در برنامه درسی مد نظر قرار گیرد. بین دیدگاه اعضای هیأت علمی مرد و زن دانشگاه اصفهان درباره وضعیت پذیرش نوآوری برنامه درسی تفاوت معناداری وجود ندارد. بین اعضای هیأت علمی دانشکده های مختلف با مرتبه های علمی مختلف در مورد وضعیت میزان پذیرش نوآوری برنامه درسی و بین رتبه علمی مربی و استادیار با رتبه علمی دانشیار و استاد از نظر میزان میانگین پذیرش نوآوری در برنامه درسی تفاوت معناداری وجود دارد.