رویکردهای نوین آموزشی (پژوهش های تربیتی و روانشناختی)
رویکردهای نوین آموزشی سال یازدهم پاییز و زمستان 1395 شماره 2 (پیاپی 24) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر روش تدریس مبتنی بر «فعالیت و تمرین»بر عمکرد تحصیلی دانشجویان در درس آمار است که از نوع پژوهش های شبه تجربی است. جامعة آماری شامل کلیة دانشجویان دختر دورة کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه پیام نور مرکز اصفهان در نیمسال اول سال تحصیلی 94- 93 است؛ روش نمونه گیری نیزتصادفی است.داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس بررسی شده اند. برای انجام پژوهش، تعداد 30 نفر از دانشجویان دختر دورة کارشناسی رشتة علوم تربیتی به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه 15 نفری تقسیم شده اند. آزمودنی ها در گروه اول با روش سخنرانی و در گروه دوم با روش فعال آموزش دیده اند. برای گردآوری اطلاعات و اندازه گیری سطح یادگیری دانشجویان در درس آمار، نخست از هر دو گروه پیش آزمون و در پایان آموزش از آنان پس آزمون گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین میانگین نمرات گروه ها تفاوت معنی داری هست .درواقع با توجه به اینکه میانگین گروه دوم از گروه اول بیشتر است، آموزش به روش فعال بر عملکرد تحصیلی دانشجویان در درس آمار تأثیر مثبت داشته و توانسته است عملکرد تحصیلی آنان را افزایش دهد و باعث بهبود یادگیری آنان شود (001/0 P=). بنابراین پیشنهاد می شود در کلاس های درس آمار در دانشگاه ها از روش فعالیت و تمرین برای آموزش مباحث آماری استفاده شود؛ زیرا استفاده از این روش باعث حفظ مطالب درس آمار در ذهن دانشجویان و تثبیت یادگیری در فراگیران می شود.
ساخت و اعتباریابی مقیاس نیاز پژوهشی معلمان مقطع متوسطة شهر مشهد براساس نظریة خودتعیین گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دف این پژوهش ساخت و بررسی روایی و ساختار عاملی پرسشنامه ای برای سنجش نیازهای پژوهشی معلمان مقطع متوسطة شهر مشهد است. روش این پژوهش توصیفی و از نوع آزمون سازی است. از جامعة معلمان زن و مرد مقطع متوسطة شهر مشهد نمونه ای به حجم 235 نفر انتخاب شده است.با بهره گیری از نظریة خودتعیین گری، پرسشنامة 45 سؤالی تهیه شده است که معلمان به آن پاسخ داده اند. برای فراهم آوردن روایی ابزار از روایی سازة تحلیل عاملی اکتشافی، روش مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس، روایی همسانی درونی، و برای فراهم آوردن پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است. همچنین نمرات t و رتبة درصدی در هریک از خرده مقیاس های «خودمختاری»، «ارتباط» و «شایستگی» نیز گزارش شده است. تحلیل مؤلفه های اصلینشان می دهد که پرسشنامة نیاز پژوهشی از سه عامل خودمختاری، شایستگی و ارتباط تشکیل شده است و این عوامل در مجموع، 01/44 درصد از واریانس ابزار را تبیین می کنند. همچنین همبستگی بین عوامل مثبت و معنی دار است که نشان دهندة روایی همسانی درونی ابزار است. آلفای کرونباخ خرده مقیاس های شایستگی، ارتباط، خودمختاری در نمونة پژوهش به ترتیب 93/0، 89/0 و 77/0 برآورد شده است که نشان می دهد آلفای کرونباخ کل ابزار و هریک از خرده مقیاس های آن از مقادیر متوسط و سطح مناسبی برخوردارند. همچنین یافته های تحلیل واریانس یک طرفه در بررسی چگونگی نیازها در نمونة پژوهش نشان می دهد که معلمان در بعد شایستگی با میانگین رتبة 97/1 بیشترین احساس نیاز به پژوهش و در بعد ارتباط با میانگین رتبة 70/0 کمترین احساس نیاز به پژوهش را بیان کرده اند. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که پرسشنامة نیاز پژوهشی ابزاری معتبر و روا در حوزة تشخیص نیازهای پژوهشی است و کاربست آن می تواند به رشد شغلی معلمان کمک کند.
بررسی تأثیر رهبری اخلاقی بر توسعة سازمان یادگیرنده در مدارس متوسّطة شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﻫﺪف از این ﭘﮋوﻫﺶ، ﺑﺮرﺳی تأثیر رهبری اخلاقی بر سازمان یادگیرنده در مدارس متوسّطة شهرستان شیروان است. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعة آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ، تمام معلّمان مدارس متوسّطة شهرستان شیروان در سال ﺗﺤﺼیﻠی 93-94 هستند. ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ، ﺗﻌﺪاد 175 ﻧﻔﺮ با استفاده از فرمول کوکران است که ﺑا روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔیﺮی تصادفی ساده اﻧﺘﺨﺎب شده اند. سپس همان افراد پرسشنامه های رهبری اخلاقی دی هاق و دن هاردگ و سازمان یادگیرنده مارسیک و واتکینز را تمکیل کرده اند. پایایی و روایی ابزار با ضریب آلفای کرونباخ (85/0=α سازمان یادگیرنده و 91/0=α رهبری اخلاقی) و تحلیل عاملی تأییدی انجام شده است. داده ﻫﺎ ی به دست آمده با آزمون رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شده است. ﻧﺘﺎیﺞ ﻧﺸﺎن می دهند که رهبری اخلاقی و مؤلّفه های آن بر سازمان یادگیرنده تأثیر مستقیم دارند. از بین ابعاد رهبری اخلاقی، ابعاد تسهیم قدرت و وضوح نقش، سهم معناداری در پیش بینی سازمان یادگیرنده دارند (05/0≥P).
مقایسة باورهای انگیزشی، مهارتهای فراشناختی و یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان تیزهوش و عادی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسة باورهای انگیزشی، مهارت های فراشناختی و یادگیری خودتنظیمی بین دانش آموزان تیزهوش و عادی دختر پایة سوم راهنمایی شهر اصفهان انجام شده است. روش پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای و جامعة آماری تمام دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی همتای تیزهوشان در پایة سوم راهنمایی شهر اصفهان است. نمونة بررسی شده شامل60 دانش آموز تیزهوش است که با روش تصادفی ساده از مدرسة تیزهوشان و 60 دانش آموز عادی که به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از مدارس عادی و همتای تیزهوشان انتخاب شده اند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامة اطلاعات فردی و پرسشنامة راهبردهای انگیزش برای یادگیری (MSLQ) بوده است. داده های پژوهش با آزمون تحلیل واریانس تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین دو گروه دانش آموزان تیزهوش و عادی، از لحاظ باورهای انگیزشی در سطح (01/0p<)، مهارت های فراشناختی در سطح (01/0p<) و یادگیری خودتنظیمی در سطح (05/0p<) تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین معنا که دانش آموزان عادی از لحاظ باورهای انگیزشی، مهارت های فراشناختی و یادگیری خودتنظیمی، میانگین بیشتری نسبت به دانش آموزان تیزهوش به ددست آورده اند .
تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی(شناختی و فراشناختی) بر جهت گیری هدف در دانش آموزان دختر پایة دوم دورة متوسطة دوم با پیگیری شصت روزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) بر جهت گیری هدف در دانش آموزان دختر پایة دوم متوسطة دوم انجام شده است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعة آماری تمام دانش آموزان دختر پایة دوم متوسطة دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 95- 94 است. حجم نمونه به تعداد 56 نفر (28 نفر گروه آزمایش و 28 نفر گروه گواه) با استفاده از روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده است. گروه آزمایش در 8 جلسة 90 دقیقه ای به صورت گروهی، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (شناحتی و فراشناختی) را آموخته اند. در این تحقیق از مقیاس جهت گیری هدف بوفارد و همکاران(1998) استفاده شده است. تحلیل داده های خام با استفاده از spss 18و تحلیل کوواریانس انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که اجرای آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی باعث افزایش جهت گیری هدف دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه می شود (001/0>P). همچنین این نتایج در مرحلة پیگیری نیز حفظ شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که راهبردهای یادگیری خودتنظیمی قابلیت آموزش و یادگیری دارند و آموزش این راهبردها در افزایش جهت گیری هدف دانش آموزان تأثیرگذار است.
تحلیل چند سطحی عوامل مؤثّر بر تاب آوری تحصیلی(مورد مطالعه: دانش آموزان مقطع متوسّطة مناطق کمتر توسعه یافتة شهرستان مبارکه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین عوامل مؤثّر بر تاب آوری تحصیلی در سه سطح فردی- شخصیتی، خانواده و مدرسه به صورت پیمایشی و با روش نمونه گیری خوشه ای روی 250 دانش آموز، 192 دختر و 58 پسر در مقطع متوسّطة مناطق کمتر توسعه یافته در شهرستان مبارکه انجام شده است. نتایج حاصل از رگرسیون سلسله مراتبی (HLM) نشان می دهد که متغیّرهای سطح فردی (عزّت نفس و انگیزش تحصیلی) و سطح خانواده (سرمایة اجتماعی خانواده) تأثیر معناداری بر تاب آوری تحصیلی دارند. همچنین برخلاف ارتباط متغیّرهای سطح مدرسه با تاب آوری تحصیلی با ورود متغیّرهای سطوح دیگر در مدل نهایی، این تأثیر غیرمعنادار می شود. در نهایت بر اساس یافته های مذکور، پیشنهادهایی برای بهبود تاب آوری تحصیلی ارائه شده است.
تدوین الگوی معادلة ساختاری نقش فشارآورهای تحصیلی بر تاب آوری، انگیزش و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان پیش دانشگاهی دختر شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تدوین الگوی معادلة ساختاری نقش فشارآورهای تحصیلی بر تاب آوری، انگیزش و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر کنکوری شهر اصفهان است. جامعة آماری شامل تمام دانش آموزان دختر کنکوری شهر اصفهان بوده است؛ دویست نفر از این افراد به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای برای نمونه انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های محیط کلاس و مدرسه(روویا،2002)، اضطراب امتحان ساراسون (1980)،کمال گرایی فراست(1990)، تاب آوری (کلاهنن 1996)، انگیزش تحصیلی (والراند،1992) و فرسودگی تحصیلی (برسو،2007) استفاده شده است.برای ارزیابی الگوی پیشنهادی از تحلیل عامل تأییدی (CFA) و برای بررسی معادلة ساختاری مورد نظر از نرم افزار AMOS-1 استفاده شده است. باتوجه به برازش مناسب الگوی نهایی، این الگو تأیید و پذیرش می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که فشارآورهای تحصیلی بر متغیرهای فرسودگی تحصیلی، انگیزش تحصیلی و متغیر تاب آوری اثرگذار است. همچنین تاب آوری در نقش متغیر میانجی، فشارآورهای تحصیلی را به ناکارآمدی درسی می رساند.بنابراین می توان نتیجه گرفت کهبا افزیش فشارآورهای تحصیلی، انگیزش تحصیلی مخصوصاً انگیزه های درونی و تاب آوری کاهش می یابد و درنتیجه ناکارآمدی درسی بیشتر می شود. این فشارها فرسودگی تحصیلی را پیش بینی می کنند.