فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۴۹۱ مورد.
۲۶۱.

جلسات انقلاب

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۶
اگر نهضت اسلامی ایران را پس از واقعه پانزدهم خرداد و سپس تبعید حضرت امام خمینی (ره) در سیزدهم آبان 1343 مورد مطالعه قرار دهیم، مبارزه مردم و روحانیون با رژیم شاه را در این سالهای هجران و جدایی شگفت آور و تحسین برانگیز خواهیم دید.امتی که رهبرشان در تبعید بود، چه می توانست انجام دهد و چگونه می توانست نهضت او را محقق سازد؟ یکی از بهترین راه حلها از سوی یاران و شاگردان حضرت امام خمینی (ره) ارائه شد و همین راه حل در نهایت توانست مشعل مبارزه را همچنان فروزان نگاه دارد تا شرایط برای تحقق آمالها و اهداف نهضت فراهم شود و پیشوای مسلمین دوباره به میان آنها بازگشته و ریشه ستم را برکند. استفاده از مجالس دینی و تشکیل هیاتهای مذهبی با مضمون سیاسی و اجتماعی راه حلی بود که روحانیون ایران برای زنده نگهداشتن نهضت به کار بستند و با این روش، رژیم شاه را که کار نهضت را تمام شده می دانست، با شکست مواجه ساخت. بردن مکرر نام حضرت امام (ره) در خطابه ها و روضه خوانیها و مداحیها و فرستادن صلوات از سوی مردم، اولین و ابتدایی ترین این کارها بود که به تدریج روحانیون همفکر و مبارز را برای شکل دهی غیررسمی نهضت گردهم آورد و تهران و قم به مرکز تشکیل این جلسات هفتگی روحانیون برای تغییردادن اوضاع تبدیل گردید. همین جلسات بود که زمینه های قیام مردم در سالهای 1356 و 1357 را فراهم ساخت و سیل خروشان مردم را در مقابل رژیم شاه قرار داد. از سوی دیگر یاران امام (ره) و انقلاب از این طریق به همفکری و همدلی کامل رسیدند و حلقه ای از نخبگان انقلاب را تشکیل دادند که پس از پیروزی انقلاب نیز مسئولیتهای نظام نوپای جمهوری اسلامی را به دوش گرفتند. شخصیتهایی چون: مروارید، محلاتی، رفسنجانی، امامی کاشانی، مهدوی کنی، مطهری، خامنه ای، ربانی شیرازی، سعیدی، موحدی کرمانی، انصاریان، خزعلی، طالقانی و . . . در جلسات هفتگی که به ظاهر برای مسائل علمی و دینی و در حقیقت برای همفکری و هماهنگی در فعالیتهای مبارزاتی تشکیل می شد، هرکدام به ستونهای بلند و مستحکمی برای انقلاب تبدیل شدند و توانستند نهضت برپا شده توسط زعیم و استاد خود را با توکل بر خدا و تکیه بر توده های مسلمان به پیروزی برسانند. مقاله حاضر به مقطع خاصی از نهضت که جلسات هفتگی تنها راه ادامه مبارزه برای روحانیون بود پرداخته و مطالب تاریخی آن را بازگو نموده است
۲۶۲.

نوزدهمین روز دی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۱
وقتی که در آبان ماه سال 1356 فرزند ارشد امام خمینی(ره) به گونه ای اسرارآمیز به شهادت رسید، دستگاه حکومت پهلوی گمان می کرد که ضربه ای سخت به رهبری قدرتمند مخالفان مذهبی اش وارد ساخته که شاید او را به نرمی و انزوا بکشاند اما قضیه کاملا برعکس بود.امام(ره) بااینکه مرحوم سیدمصطفی را امید آینده اسلام می دانستند و از ویژگیهای منحصربه فرد و فوق العاده فرزند خود آگاه بودند، با اعلام این پیام که شهادت مصطفی از الطاف خفیه الهی بوده است، همه را مبهوت صبر و استواری خود نمود و بدین شکل ستمکاران دستگاه پهلوی را ناامید کرد.مردم و علما به تجلیل و بزرگداشت مقام مرحوم آقامصطفی پرداختند و عموم مجالس بزرگداشت ایشان، به صحنه حمایت از امام(ره) و نهضت او مبدل گردید.اقبال عمومی به مرجعیت امام که در اثر واقعه شهادت سیدمصطفی(ره) فزونی یافته بود، رژیم ستمشاهی را در پشیمانی سیاسی قرار داد و نظریه ضربه دوم را برای آنها به وجود آورد که براساس آن در روز هفدهم دی ماه به مناسبت سالروز کشف حجاب توسط رضاخان، مقاله ای توهین آمیز در مورد حضرت امام(ره) و علمای دینی در روزنامه اطلاعات درج شدکه در آن روحانیت اسلام را ارتجاع سیاه و همدست با ارتجاع سرخ معرفی نموده و به حضرت امام خمینی(ره) توهین روا داشته شده بود. این مقاله طوفان بزرگی در میان طلاب جوان برپا کرد و آنان را به سوی بیت علما و مدرسین حوزه در تهران و قم کشاند. مدرسین حوزه نیز درسهای خود را تعطیل کرده و همراه با طلاب و سایر اقشار متدین به سوی بیت مراجع عظام رهسپار شدند تا تکلیف اهانتها و خودسریهای حکومت بی ایمان پهلوی را روشن کنند. مردم دو روز پیاپی در خانه مراجع اجتماع کردند. در روز نوزدهم دیماه بازار تعطیل شد و مراجع نیز درس خود را تعطیل نموده و سیل جمعیت به سوی فیضیه حرکت نمودند. نیروهای امنیتی رژیم با آمادگی قبلی ابتدا به پرتاب گاز اشک آور و سپس تیراندازی به سوی مردم پرداختند و خیابانها صحنه کشتار طلاب و روحانیون و متدینین گردید. شامگاه که فرا رسید، مردم مانده بودند و خیل شهیدان و مجروحان بی دفاع. هاله ای از غم و اندوه فضای شهر را فراگرفته بود. این حادثه موجب جریحه دار شدن قلب عموم مردم ایران و موضع گیری دانشجویان و دانشگاهیان و گروههای سیاسی مخالف با شاه گردید و بزرگداشت چهلم شهدای این واقعه در شهرهای مختلف ایران برگزار شد و بدین ترتیب زمزمه های انقلاب به تمامی نقاط کشور سرایت کرد، زمزمه هایی که یکسال بعد به سیل خروشان مردم انجامید و تاج و تخت پادشاهی را با خود برد. مقاله ای که ملاحظه می فرمایید، به تشریح این رویداد مهم تاریخ انقلاب اسلامی می پردازد.
۲۶۹.

فصل طلایی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۲
نزدیک به سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران می گذرد اما ارائه تحلیلهای تئوریک در مورد انقلاب اسلامی هنوز هم بازار بسیار گرمی دارد. علت این مساله را می توان در سه عامل مهم بر شمرد:1 ـ تداوم معجزه آسای انقلاب در طول سالهای پرفتنه و آشوب و تثبیت آن به عنوان یک نیروی جدید در منطقه و جهان 2ـ تاثیر روبه گسترش انقلاب بر ملتها و دولتهای اسلامی 3ـ درخشش ایده های جهانی اسلام در دوره ای که غرب و جهان مدرن با بحران معنویت و بن بست در فلسفه سیاسی مواجه شده و لذا انقلاب اسلامی ایران مانند چراغی درخشان بر ساحل دریای طوفانی قرن جدید نمایان شده است.در این میان، علل وقوع انقلاب اسلامی، جایگاه تاریخی منحصربه فرد آن، ویژگیهای جامعه شناختی انقلاب اسلامی، آسیب شناسی انقلاب، چالشها و تهدیدات پیش روی آن، مناسبات انقلاب با مقوله جهانی شدن، تناسب آن با مدرنیسم و پسامدرنیسم، عمده ترین محورهای تجزیه و تحلیل مسائل انقلاب به شمار می روند.بدون شک، تحلیلهای ارائه شده از سوی تئوریسینهای انقلاب، ولوآن که با نگاهی مغرضانه صورت گرفته و با حقایق انقلاب اسلامی فاصله داشته باشند، ضروری است که مورد توجه قرار گیرند تا با لحاظ همه جوانب، شناخت نزدیک به واقع از انقلاب اسلامی حاصل شود و آسیب شناسی و تداوم آن به نسلهای بعدی و ملتهای تحت ستم جهان میسر گردد.بهمن ، ماه پیروزی انقلاب اسلامی است وبه این مناسبت مصاحبه ای را با دکتر علیرضا ذاکراصفهانی، از اساتید علوم سیاسی، انجام دادایم که حاصل آن به شما خواننده عزیز تقدیم می گردد.دکتر ذاکراصفهانی در سال1330 در خانواده ای فرهنگی در شهر اصفهان متولد شد و مدارج علمی لیسانس، فوق لیسانس و دکترای خود را در رشته علوم سیاسی به ترتیب دردانشگاههای تهران، تربیت مدرس و پژوهشگاه علوم انسانی طی کرد و هم اکنون عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی این پژوهشگاه می باشد .برای آشنایی بیشتر با انقلاب اسلامی و دیدگاههای این محقق علوم سیاسی گفت وگوی زیر را مطالعه فرمایید.
۲۷۱.

بیوگرافی غفاری

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۹۷
تبریز که جزو ایالتهای نزدیک با روسیه و عثمانی بود، همواره مورد طمع و دخالت اجانب قرار داشت و به عنوان مرکز ایالت آذربایجان ایران سنگر مهمی به حساب می آمد که فتح یا سقوط آن از هر لحاظ حائز اهمیت بود. ازهمین رو روحانیون و آزادیخواهان تبریز و نیز مردم و رجال همواره با دفاع از شمال غربی کشور در مقابل دستیازیهای دو کشور قدرتمند روسیه و عثمانی رسالت مهمی را در راستای دفاع از استقلال و تمامیت ارضی کشور ما برعهده داشتند. آنان در این راه هیچ کوتاهی نورزیدند و شاهد این مدعا، شهدای فراوان آذربایجان در راه حفظ حرمت اسلام و استقلال ایران هستند. یکی از گرانقدرترین شخصیتهای مبارز این خطه و شهدای مظلوم آن، بزرگ مردی است که شرح کوتاهی از احوال او در سطور بعدی تقدیم شما گردیده است. در آذرشهر تبریز طفلی دیده بر جهان گشود که شهادت، راه و رسم تبارش بود و جد پدری اش مرحوم حاج ملامحسن آذرشهری و هفت تن از اجداد مادری اش جان پاک خویش را بر سر دفاع از اسلام و ایران گذاشته بودند. حسین در تابستان سال 1293.ش دیده پرفروغ خویش را بر جهان پرفتنه و آشوب روزگار گشود تا سالها بعد بازوی پرتوان امام خمینی(ره) برای مبارزه با رژیم ستم شاهی باشد. هرچند سرنوشت جانسوز شهادت او به دست ساواک روح ملت ایران را به شدت آزرد اما یاد و خاطره و یادگارهای اجتماعی او را برای همیشه جاودانه ساخت. مرحوم شهید شیخ حسین غفاری زجرهای جانکاه حکومت پهلوی را به جان خرید اما روی ستمکاران را سیاه کرد و با رشادت و مقاومت خود بر دل سیاه خودکامگان هراس افکند. با این مقدمه کوتاه، ضمن آشنایی مختصر با زندگانی آن مجاهد شهید، یاد و نام او را گرامی می داریم.
۲۷۲.

رمضان 1357 و مسجد قبا

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱۷۶
کاملا طبیعی بود که انقلاب اسلامی در روند شکل گیری خود از تمام زمینه ها و بهانه های اسلامی بهره جوید و استفاده از هر مکان و زمانی را که متعلق به نهادها و شعائر دینی بود غنیمت بشمارد؛ بنابراین مساجد به عنوان سنگرهای انقلاب و مناسبتهای دینی بهانه ای برای شکل گیری و گسترش حرکت عظیم انقلاب اسلامی بود. از جمله این سنگرهای مهم و کلیدی مسجد قبا بود که امامت آن را آیت الله محمد مفتح(ره) بر عهده داشت. وی که از یاران و شاگردان حضرت امام خمینی(ره) بود، مسجد قبا را به مهمترین مرکز حضور گسترده توده های انقلابی مبدل ساخت که در مناسبتهای دینی هزاران نفر از مردم تهران را گردهم می آورد و ضمن انجام فریضه های دینی، پیام امام(ره) و انقلاب اسلامی را در میان مردم منتشر می ساخت.باری رمضان المبارک سال 1357 که در شهریورماه آن سال واقع شده بود، برای مردم ایران به راستی مبارک و سرنوشت ساز شد؛ چرا که دکتر مفتح(ره) توانست با برنامه ریزی و اتخاذ روشهای حساب شده مردم را برای یک حضور گسترده میلیونی در خیابانهای تهران آماده سازد و اولین راهپیمایی گسترده و علنی مردم بر علیه رژیم شاه را در عید فطر آن سال محقق سازد. سیل رو به فزونی جمعیت از زمینهای قیطریه که محل برگزاری نماز عید سعید فطر بود راه افتاد و در امتداد خیابان شریعتی، به توده گسترده ای از مردم معترض به حاکمیت شاه تبدیل گشت. رژیم که پس از واقعه پانزدهم خرداد، دیگر حافظه خود را از قیامهای گسترده مردمی پاک کرده بود، ناگهان غافلگیر شد و نتوانست از راهپیمایی بزرگ عید سعید فطر در سال 1357 جلوگیری کند. آن راهپیمایی آرام و توده ای، راه را برای راهپیماییهای بعدی آماده کرد که اولی در شانزدهم شهریور مسیر بیست کیلومتری تجریش تا راه آهن را پیمود و بعد از آن هم واقعه هفدهم شهریور مردم و رژیم را در رویارویی کامل قرارداد و برای اولین بار پس از واقعه پانزدهم خرداد بود که ردپای حکومت نظامی در ایران پیدا شد.
۲۷۴.

چرا ارتش نتوانست؟

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۶۸
گرچه شاه مخلوع ایران وارث حکومت ارتش محور پدرش بود و طبیعتا نقش نیروهای نظامی و امنیتی را در پیشبرد امور حکومت به خوبی می دانست، اما علاقه شخصی او به امور نظامی ازیک سو و حمایتهای نظامی امریکا از وی برای مقابله با خطر کمونیسم و ژاندارمی خلیج فارس از سوی دیگر، او را از ارتشی قدرتمند و دستگاه امنیتی پیچیده ای برخوردار ساخت که در خاورمیانه بی نظیر بود.ارتش و سازمان اطلاعات، تکیه گاه شاه برای حکومتی سی وچند ساله بود؛ اما این نقطه اتکاء در مقابل حرکت خروشان مردم به یکباره درهم فروریخت و لذا برای همه تحلیلگران این سوال مطرح شد که چرا شاه با وجود این ماشین نظامی و امنیتی نتوانست در مقابل حرکت انقلاب پایداری کند و سرانجام در کام شکست فرو رفت؟برای ما ایرانیها که این انقلاب را به وجود آورده و به ثمر رساندیم و با شاه و نیروهایش پنجه درافکندیم جواب این سوال روشنتر است تا کسانی که دستی از دور بر آتش داشته اند. حقیقت امر آن است که میان دستگاه نظامی شاه و دستگاه امنیتی او باید تفاوت زیادی قائل شد. هرچند که شعار ارتش شاهنشاهی ایران نیز «خدا، شاه، میهن» بود اما به مجرداین که ارتش احساس نمود شاه این میهن با خدای آن در ستیز افتاده و میهن نیز او را به شاهی قبول ندارد، پایبندی اش به حفظ آن تاج و تخت کیانی را از دست داد و پس از چندی، نه تنها شاه را تنها گذاشت و در مورد انقلاب بی طرفی اختیار کرد بلکه برادرانه به مردم پیوست. به غیر از سران رده بالای ارتش، بدنه آن، وابستگیها و تعلقاتی داشتند که با مردم حاضر در راهپیماییها یکی بود و به تعبیر حضرت امام(ره) ارتش مسلمان بود و نمی توانست با مردم مسلمان، ستیز و خونریزی کند.تمر‏د سربازان و افسران از ارتشیان مافوق و فرار از پادگانها پدیده ای بود که از اولین روزهای گسترده شدن انقلاب قابل مشاهده بود. اما حکایت نیروهای امنیتی شاه کمی فرق داشت و ازهمین رو بیشتر افراد آن در اثنای پیروزی انقلاب گریخته و یا منزوی شدند.در مورد نقش دستگاههای نظامی و امنیتی در تثبیت یا تغییر حکومتها، نظرات و دیدگاههای بسیاری وجود دارد و اندیشمندان زیادی آن را مورد مطالعه قرار داده اند که توجه به آنها برای به دست آوردن تحلیلهای مستند علمی پیرامون انقلاب اسلامی بی فایده نخواهد بود. مقاله حاضر، ما را با ابعاد گوناگون مساله مزبور آشنا می سازد و سقوط شاه و پیروزی انقلاب را از منظر بازماندگی دستگاههای نظامی و امنیتی شاه در سرکوب انقلاب مورد توجه قرار می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان