فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۸۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
غزنویان از همان ابتدای استقرار حاکمیت خود یعنی از عصر سبکتکین در راستای منافع اقتصادی و کسب شهرت به عنوان غازی حملات خود را به هند آغاز کردند. این حملات در روزگار حاکمیت سلطان محمود به اوج خود رسید به گونه ای که سلطان محمود در طول 33 سال حاکمیت خود 17 بار به هند حمله کرد. منافع اقتصادی زیاد ناشی از غنائم بدست آمده از هند و مشروعیت و مقبولیتی که نتیجه حمله به هند با عناوین غازی و عامل گسترش اسلام در هند عاید سلطان محمود و پدرش سبکتکین شده بود، باعث شد تا پادشاهان بعدی غزنوی سنت غزا در هند را ادامه دهند و از مواهب آن بهرمند شوند. با این وجود سنت غزا در هند بعد از سلطان محمود آن گونه که باید همچون روزگار سلطان محمود با جدیت پیگیری نشد. به نظر می رسد. کاهش بنیه نظامی دولت غزنوی بعد از مرگ محمود و اشتغال آن ها به مقابله با امپراطوری قدرتنمند سلجوقیان در عدم توجه به غزا در هند بی تأثیر نبود. این پژوهش درصدد است با بررسی منابع اصلی روند انجام سنت غزا در هند توسط حاکمان غزنوی بعد از را و در لابلای آن دلایل کاهش حملات به هند بعد از مرگ سلطان محمود را مورد واکاوی قرار دهد.
بررسی جایگاه اجتماعی هنرمندان و صنعتگران در دوره تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطرح شدن دوره تیموریان به عنوان یک مقطع شاخص و مهم در تاریخ هنر ایران از یک سو و حجم کمی و کیفی فعالیت های هنری و صنعتی و آثار تولید شده در این حوزه از سوی دیگر، هنرمندان و صنعتگران را به قشری تأثیرگذار در جامعه این عصر مبدل نمود. این امر خود موجب شکل گیری جامعه ای هنری در این دوره گردید که اگر چه اعضای آن را هنرمندان و صنعتگران تشکیل می دادند ولی این افراد از مقام و موقعیت و جایگاه اجتماعی یکسانی برخوردار نبودند. تفاوت در خاستگاه(تنوع قومی و نژادی)، طبقه اجتماعی، اعتقادات مذهبی(اعم از شیعه و سنی و سایر مذاهب)، ویژگی های اخلاقی، تحصیلات، وضعیت معیشتی(سطح درآمد و میزان رفاه) و میزان شهرت و مقبولیت اجتماعی اعضای این جامعه مؤید این مطلب می باشد.مواردی که تحقیق حاضر میزان تأثیر آن ها را در تعیین، تثبیت یا عدم ثبات جایگاه اجتماعی هنرمندان و صنعتگران این دوره بررسی می نماید.
بررسی جایگاه علم و هنر در دربار امیر تیمور گورکانی
حوزه های تخصصی:
در فاصلهٔ مرگ ابوسعید ایلخانی(در سیزدهم ربیع الاول ۷۳۶ ه. ق. / سی نوامبر ۱۳۳۵ ) تا ظهور تیمور(۷۸۱ ه .ق.) اوضاع ایران آشفته و قدرت ها و سلسله های کوچک و بزرگ و امرای محلی در شهرهای مختلف به قدرت رسیدند، با استفاده از همین اوضاع آشفته تیمور توانست قدرت را به دست بگیرد و طی لشکرکشی های بعدی بنیان حکمومت تیموریان را در ایران بنا نهد. با توجه به اینکه بیشتر اوقات تیمور صرف لشکرکشی به سرزمین های مختلف میشد، اما وی دوست دار علما و دانشمندان بود و نتیجه ی آن اجتماع بسیاری از دانشمندان در دربار او و تبدیل شدن سمرقند به مرکزی علمی و مذهبی مشرق زمین بود. این پژوهش با استفاده از روش اسنادی-کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بررسی قدرت یابی حکومت تیمور پرداخته و جایگاه هنرمندان و دانشمندان را در دربار مورد بررسی قرار می دهد. نتایج بررسی ها نشان می دهد که علی رغم این جنگ ها و یورش های تیمور که از او در تاریخ مانده وی به هنرمندان و دانشمندان علاقه مند و بسیاری از آنان را به دلیل مهارت آنان به سمرقند کوچ داد و در دربار او از ارج و قرب زیادی برخوردار بودند.
سادات مرعشی شوشتر در عصر تیموریان و صفویان (778-1135ه ق)
حوزه های تخصصی:
سادات مرعشی شوشتر که از نسل سادات مرعشی طبرستان بودند و در علوم نقلی و علوم عقلی تخصص و تبحر داشتند، در دوره ی صفویه مورد توجه شاهان صفوی از جمله شاه اسماعیل و شاه طهماسب قرار گرفتند و به مناصب درباری والایی از جمله مقام های صدر و قاضی عسگر رسیدند. اعطای مناصبی مثل صدر و قاضی عسگر که یکی از مهم ترین مناصب دولت صفوی بود نشان از اهمیت و اعتبار این خاندان در دربار صفوی داشت. این خاندان علاوه بر مهارت در علوم مذهبی در زمینه شعر هم مهارت داشتند و بعضی از آنان تخلص شعری نیز داشتند. علاوه بر این، این خاندان با تکیه بر تقوا و تحصیلات مذهبی خود توانستند گام مهمی در ترویج مذهب شیعه بردارند به گونه ای که لقب شهید ثالث به یکی از افراد این خاندان یعنی قاضی نورالله (دوم) نشان بارزی از فداکاری های آنها در این راه بود. از خدمات دیگر این خاندان باید به اقدامات آن در زمینه ی عمران و آبادانی شوشتر اشاره کرد. در این پژوهش برآنیم به معرفی خاندان سادات مرعشی شوشتر و در پی آن اقدامات و خدمات این خاندان در جهت ترویج مذهب شیعه و نیز رونق و آبادانی شوشتر بپردازیم.
پژوهشی درباره تعاملات سیاسی قبایل کُرد با اتحادیه نظامی قراقویونلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با سقوط ایلخانان مغول، ایران عرصه درگیری های سیاسی میان قدرت های مختلفی شد. قراقویونلوها یکی از قبایل مهمی بودند که توانستند در این آشفتگی خود را برکشیده و با کنار زدن آل جلایر یک حکومت با ویژگی اتحادیه قبایلی پی ریزی کنند. با دقت در نحوه شکل گیری و جغرافیای توسعه یابی و یا گسترش قراقویونلوها مشاهده می شود که شروع این حکومت از مناطق کُردنشین بوده است و از این رو برخورد آنها با کُردها ناگزیر بود. در این میان هر امیر کُرد تحت تاثیر جغرافیای قلمرو و نزدیکی یا دوری به مرکز دولت ها به صورت مستقل با دول یاد شده ارتباط برقرار می کرد ولی در مجموع تلاش آنها حفظ استقلال در قلمرو موروثی خویش با اظهار اطاعت ظاهری از قدرت های بود.
هدف اصلی این مقاله روشن ساختن نحوه تعاملات قبایل کُرد با حکومت قراقویونلوها است. اینکه قبایل کرد و قراقویونلوها چگونه به این تعاملات می نگریستند؟ با توجه به حضور همزمان این حکومت با آق قویونلو، کُردها کدامیک را ترجیح دادند؟در این تعاملات مذهب چه جایگاهی در سیاست های قراقویونلوها و نحوه برخورد با اُمرای کُرد داشت؟ بررسی دلایل و منطق تاریخی زمینه پژوهشی مهمی در تاریخ مناسبات سیاسی میان قبیله ای روزگار محسوب می شود و این مقاله در صدد روشن ساختن آن خواهد بود. به نظر می رسد که قبایل کُرد توانستند ارتباط حسنه ای را با قراقویونلوها برقرار کرده و مذهب و اعتقادات دینی آنها در این روابط تاثیری قابل ملاحظه ای نداشته است.
بنی عَناز؛ خاندانی حکومت گر در جهان اسلام (381-551 ه . ق/ 991-1017 م)
حوزه های تخصصی:
بنی عَناز سلسله ی بودند که در فاصله سال های 381-551 ه . ق/ 991-1017م در مرزهای بین ناحیه عراق عرب و ایران قرار داشتند. این منطقه حائل میان مرزهای اعراب و ترکان بود. تاریخ فرمانروایی خاندان بنی عناز را می توان به دو دوره تقسیم کرد. در دوره اول، این خاندان از مراکز خارجی قدرت که وجود داشت، تأثیر می گرفتند؛ شاخه ای از بویهیان در بغداد که در رأس آن عضدالدوله دیلمی و همچنین حاکم بویهی شاخه ری، که رکن الدوله بود. آنها در هنگام سقوط آل بویه، مشغول دفاع از موجودیت خود از طریق اتحادیه های گوناگون قبیله ای بودند. در قسمت غرب شاذنجان بصورت دائمی خاندان بنی عناز درگیر مسائلی با قبایل عرب بنی عُقَیل و بنی مَزیَد بودند. در نواحی شرقی نیز، مرزهای آنها از ناحیه ای از قلمرو کردهای بنی حسنویه جدا و متمایز می شدند. در دوره دوم، ظهور و رشد ترکمانان سلجوقی و قبایل ترکمن غز که همراه آنها بودند به گونه ای کامل باعث بی نظمی و آشفتگی حکومت بنی عناز شدند که در نهایت این خاندان به دست حکومت سلجوقی منقرض شد.
نقش عوامل انسانی در سقوط شیراز در زمان شاه منصور(795ه .ق)
حوزه های تخصصی:
آل مظفر سلسله ای بود که در قرن هشتم هجری بیشتر بر جنوب ایران حکومت می کرد. سرسلسله ی این دودمان امیر مبارزالدین محمّد که مورد توجه سلطان ابوسعید ایلخانی قرار داشت، به فرمانروایی یزد رسید. او با ضعیف شدن مغول ها بعد از مرگ ابوسعید، سلسله ی آل مظفر را بنیان گذاشت. پس از او فرزندش، شاه شجاع جانشینش گردید و در مدت حکومتش درگیر نزاع های خانوادگی بود. روابط دوستانه ی شاه شجاع و امیرتیمور گورکانی در زمان فرزندش سلطان زین العابدین رو به تیرگی گرایید. شاه منصور برادرزاده ی شاه شجاع و برادر شاه یحیی مردی شجاع و باکفایت بود. بعد از مرگ شاه شجاع، ابتدا در خوزستان و سپس در شیراز حکومت می کرد و طیّ این مدت با عموها و برادران خود در نزاع به سر می برد. با شنیدن خبر هجوم مجدد تیمور به ایران به خاندان خود پیشنهاد اتحاد و کمک نظامی علیه تیمور را داد که کوته نظری فردی چون سلطان احمد مانع این عمل گشت. در این مقاله به ذکر درگیری ها و لشکرکشی های مابین افراد دودمان مظفری پرداخته نمی شود؛ بلکه این مقاله در نظر دارد با استفاده از روش کتابخانه ای و توصیفی به نقش افراد (سلطان احمد، ایلدرم بایزید و محمّد بن زین الدین خراسانی) در تضعیف قدرت شاه منصور از زمان به سلطنت رسیدن سلطان زین العابدین (786ه .ق) تا سقوط شیراز (795ه .ق) بپردازد که نهایتاً موجب سقوط این خاندان شد. شاه منصور با وجود مقاومت دلیرانه در مقابل تیمور، در جنگ با او به قتل رسید (795ه .ق) و قدرت آل مظفر با دستور تیمور مبنی بر قتل عام هفتاد نفر از آن ها پایان یافت.
حکومت بنی حسنویه از ظهور تا سقوط (۳۳۰ تا 406 ق/۹۴۱ تا 1015م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال 330ق/941م، امیرحسین کُرد حکومت بنی حسنویه را در شهر زور و مناطق اطراف آن بنیان گذاشت که این هم زمان با آل بویه بود. پس از وی فرزندش، حسنویه، به قدرت رسید که دوره حاکمیت او را می توان عصر شکل یابی و گسترش قلمرو و استحکام و ثبات این سلسله به شمار آورد. بعد از مرگ حسنویه، فرزندش بدر توانست قدرت را به دست گیرد. او با درایت خود، قلمرو و اقتدار بنی حسنویه را به اوج رساند. ایام پایانی حکومت بدر و نیز در دوره جانشینان وی، آل حسنویه با شورش های داخلی مواجه و سرانجام این سلسله، با قتل طاهربن هلال در سال 406ق/1015م، منقرض شد. روش این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و از نوع کتابخانه ای است و تلاش کلی، برآن است که به جای توصیف صرف تاریخی، به تحلیل وقایع سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بنی حسنویه پرداخته شود.
مشروعیت ایرانی در حکومت های محلی ایران در قرن هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود مغولان به قلمرو ایران و تشکیل دولت ایلخانی، تحوّلی مهم در زمینة مبانی مشروعیت حکومت ها در
ایران رخ داد. حاکمان ایلخانی، از مبانی جدید مشروعیتی که در میان مغولان پذیرفته شده بود پیروی می کردند.
از زمان غازان خان و رسمیت یافتن اسلام در حکومت ایلخانی تلاش شد تا از مشروعیت دینی نیز بهره گرفته
شود؛ اما مشروعیت چنگیزی همچنان بیشترین اهمیت را داشت. با برافتادن حکومت ایلخانی و در نبود فردی
برخوردار از مشروعیت چنگیزی- هلاکوییِ مورد توافق همگان، نیروهای متعدّدی با خاستگاه های قدرت
متفاوت بر سر کسب قدرت و تصاحب میراث ایلخانان به رویارویی با یکدیگر پرداختند. در چنین فضایی بود
که حکومت هایی همچون سربداران، آل کرت، آل اینجو، آل مظفر، آل چوپان و آل جلایر سربرآوردند. هر یک از
این حکومت های محلی در تلاش برای اثبات شایستگی حاکمیت خویش به بهره گیری از منابع مختلف
مشروعیت سیاسی روی آوردند که مشروعیت چنگیزی- هلاکویی، مشروعیت دینی و حقّ حاکمیت موروثی
محلی از آن جمله بودند. در این میان، مشروعیت ایرانی از دیگر مبانی مشروعیتی بود که این حکومت ها،
کمابیش، بهره گیری از آن را مدّنظر قرار دادند. این امر از راه هایی چون تأسی به مفاهیم و الگوهای باستانی
ایران، همچون فرّه ایزدی و همانندسازی با پادشاهان ایرانی و به کارگیری اسطوره های حماسی پهلوانی
ایرانی در ادبیات سیاسی انجام می شد. مقالة حاضر به بررسی چرایی و چگونگی این مشروعیت در
حکومت های محلی ایران در قرن هشتم هجری و نقش آن در استقرار و استمرار حاکمیت آنها می پردازد.
براساس یافته های این پژوهش، مشروعیت ایرانی در عصر این حکومت ها در خور توجه بوده است و لازم
است در بررسی آنچه که بعدها، از جمله در حضور انگاره های ایرانی، در تأسیس و استمرار حکومت صفویان
بروز یافت، به آن توجه بیشتری شود.
ماهیت ترکمانان عراقی و رابطه آنان با ترکمانان سلجوقی
حوزه های تخصصی:
مهاجرت ترکان سلجوقی و تشکیل اولین حکومت با منشاء ایلی، سرآغاز تحولات شگرف در تاریخ و فرهنگ ایران زمین بود. ترکمانان عراقی، طلایه داران این مهاجرت، به دلیل نفوذشان در منطقه عراق عجم به عراقی مشهور شدند. ماهیت و ریشه های نژادی این گروه و ارتباط شان با سلاجقه از دو دیدگاه قابل بررسی است. گروهی از مورخان آنان را از اتباع اسرائیل، پسر سلجوق، می دانند که پس از اسارت او به دست محمود غزنوی به ایران مهاجرت کردند ولی این پژوهش با استناد به منابع، به چند دلیل، این نظریه را تایید نمی کند و آنان را شاخه ای از سلاجقه می داند. از سوی دیگر، اقدامات حکومت غزنویان و بعدها سیاست حکومت سلجوقیان، چه پیش از ورود به ایران و چه بعد از به دست گرفتن قدرت برای مهار این ترکمانان فراز و نشیب های معناداری دارد. که می توان آن را به سه مرحله بی طرف در قبال اقدامات آنان، اتحاد موقتی با آنان و سرکوب آنان مورد بررسی قرار داد.
تأثیر الگوی جامعه شناختی سیاسی ایالت فارس در سیاست عملی آل اینجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اواسط قرن هشتم هجری قمری ایالت فارس به دلایلی چون حملات مغول در پیرامون و ثبات و امنیت در درون، تجارت و رونق شیراز نسبت به شهرهای همسایه، امواج مهاجرت از اقوام و اقشار مختلف را به سوی خود جلب می کرد؛ بنابراین فارس از نظر تنوع قومی ترکیب پیچیده ای بود از بومیان زردشتی تا نومسلمانان صوفی مآب، از شهرنشینان صنعتگر تا روستاییان پرجمعیت دشت های اطراف فارس و عشایری که در مسیرهای گرمسیر و سردسیر به ییلاق و قشلاق مشغول بودند و اقوام گوناگون مهاجر از نواحی دور و نزدیک، از ترک و ترکمان و مغول کوچرو تا یکجانشینان بومی و مهاجر تاجیک (فارس). تنوع قومی گوناگونی افکار و آرمآن ها را پدید می آورد؛ پس برای شناخت رفتارهای سیاسی و سیاست عملی حکومت آل اینجو باید زمینه های آن را در ساختار جامعه شناختی سیاسی ایالت فارس مطالعه کرد.
سؤال پژوهش حاضر این است که الگوی جامعه شناسی سیاسی فارس چه تأثیری بر سیاست عملی و رفتار سیاسی حکومت آل اینجوگذاشته بود؟ فرضیه ی پژوهش این است که احوال جامعه شناختی متغیر و نوسان در قدرت های پشت پرده انعطاف و تغییر بسیاری را در رفتار سیاسی و سیاست عملی آل اینجو به وجود می آورد.
نتیجه ی تحقیق در تأیید فرضیه این است که تغییر در معادلات قدرت و برآمدن و برافتادن قدرت های پشت پرده، موجب انعطاف پذیری و سیالیّت قابل توجهی در رفتار سیاسی آل اینجو شد. آل اینجو برای حفظ حکومت، از قدرتی به قدرت دیگر منتقل می شدند.
نقش قدرتهای خارج از مازندران درچالش های سیاسی این منطقه ازظهورتیمورتا روی کارآمدن صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مازندران شاهد منازعات داخلی شدیدی میان مدعیان قدرت در قرن نهم هجری بود. از آنجاکه این مدعیان، برای رسیدن به اهدافشان، حتی حاضر به دراز نمودن دست یاری به سوی حکومت های خارج از منطقه و اظهار فرمانبرداری نسبت به آنان بودند. این حکومت ها نیز توانستند با حمایت از یکی از طرفین منازعه، موجب گسترش نفوذشان در منطقه مذکور شده و از این طریق توانستند به اهداف سیاسی و اقتصادی موردنظر خود دست یابند. چنانکه در پنج چالش سیاسی بزرگ مازندران در دوره زمانی مورد نظر، قدرت های خارج از این منطقه نقش بسیار مهمی ایفا نمودند. به عبارت بهتر، مازندران در این دوره زمانی به عنوان یکی از مناطق برجسته و مهم، مورد منازعه جدی حکومت های وقت؛ یعنی تیموریان، قراقویونلو، کیائیان گیلان و آق قویونلو به شمار می آمد.
در این مقاله سعی شده تا با معرفی این قدرت های خارجی هدف آنان را از دخالت در امور مازندران هر چه بیشتر تبیین نماید و با بررسی تاریخ مازندران1 از ظهور تیمور در ایران تا تاسیس سلسله صفوی (907-790) به این پرسش ها پاسخ داده شود:
1- نقش مدعیان داخلی مازندران، در گسترش نفوذ نیروهای خارج از مرکز بر این منطقه در قرن نهم چگونه بود؟
روابط اتابکان آذربایجان و گرجی ها در دوره شمس الدین ایلدگز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناطق مسلمان نشین آذربایجان و ارّان به سبب مجاورت با سرزمین های مسیحی نشین گرجستان و ارمنستان و تمایل سلاطین سلجوقی به گسترش متصرفات خود و کسب غنائم، موقعیت سوق الجیشی حساسی در منطقه قفقاز داشتند؛ و همیشه در معرض درگیری و تهاجم طرفین بودند. جنگ های میان اتابکان آذربایجان و گرجیان همواره بر سر تصاحب دو شهر «آنی» و «دوین» به عنوان شاهراه تجاری منطقه قفقاز صورت می گرفت. قرار گرفتن این دو شهر پر ثروت مسیحی نشین در مسیر راه های امپراتوری بیزانس و جاده های بازرگانی عصر خلفای عباسی، عامل مهم جنگ های حاکمان مسلمان آذربایجان و ارّان با حاکمان گرجی بود. غلیان احساسات ناشی از جنگ های صلیبی و قدرت گرفتن پادشاهان گرجی، بر این امر دامن می زد و جبهه دیگری از جنگ های مذهبی را در این منطقه ایجاد کرد. همچنین پادشاهان «بگراتی» گرجستان، که از همان ابتدای تاسیس سلطنت شان همواره با شورش های داخلی از سوی اعیان و اشراف زمیندار گرجستان مواجه بودند، برای سرپوش گذاشتن بر مسائل داخلی فوق همواره سیاست تجاوز و تعرض بر مرزهای همسایگانشان را در پیش می گرفتند، تا توجه اشراف زمیندار را از پرداختن به مسائل داخلی باز دارند. هدف پژوهش حاضر شناسایی و بررسی مهم ترین عوامل بروز درگیری های اتابکان آذربایجان و گرجی ها در دوره حکمرانی اتابک شمس الدین محمد ایلدگز موسس این حکومت است.
خاستگاه های اقتدار و مقبولیت اجتماعی سلسله آل اینجو(725- 754 هـ ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آل اینجو، از حکومت های محلی مشهور و محبوب تاریخ ایران است که در فاصله زمانی اواخر ایلخانان تا برآمدن آل مظفر روی کارآمد و کمتر درباره آن مطالعه شده است.تا آنجا که پیگیری شده، تحقیق مستقلی در باب پایه های اقتدار سیاسی و مقبولیت اجتماعی آل اینجو صورت نگرفته است و با توجه به کمبود منابع برای نشان دادن تصویر نظری از اندیشه سیاسی و مقبولیت اجتماعی آل اینجو و رفتار سیاسی و اجتماعی آنان و با نگاهی به منابع ادبی، شواهدی از توفیقی موقت در حفظ قدرت و مقبولیت اجتماعی به دست می آید که «دولتی» را به تصویر می کشد که «خوش درخشید»، ولی «مستعجل» بود؛ بنابراین این سوال مطرح است که چه عواملی پایه های اقتدار سیاسی و مقبولیت اجتماعی و حتی محبوبیت آل اینجو را تشکیل داد؟طبق فرضیه ای برای پاسخ به این سؤال، مبانی ذیل برای اقتدار آل اینجو مطرح شده است:اقتدار آل اینجو در آغاز با اتکا به رسم مفعولی اینجو، قدرت دربار و اردوی ایلخانان برقرار شد، اما با نفوذ اجتماعی و محبوبیت طریقت های صوفیانه، به ویژه مرشدیه و کازرونیه، و سادات پرنفوذ شیراز، احیای اندیشه فرّهی و ابراز احترام به فرهنگ و علایق باستان گرایانه بیشتر مردم ایالت فارس تداوم یافت و حتی از قدرت رو به زوال به سوی استقلال ایلخانان تحول یافت.
سیاست مذهبی سلجوقیان کرمان 583-440 ه.ق
حوزه های تخصصی:
سلجوقیان کرمان به مدت 183 سال حکومت نیمه مستقلی در کرمان به وجود آوردند، اگرچه در این مدت تقریباً طولانی در امور داخلی خود مستقل عمل می کردند اما متاثر از تحولات قلمرو سلجوقیان بزرگ بودند. یکی از وجوه ناشناخته حاکمیت سلجوقیان کرمان پیوندی است، که ایشان میان دین و دولت به وجود آوردند الگوی آموزشی مدرسه که توسط خواجه نظام الملک پی ریزی شده بود، نیز جایگاه مهمی در سیاست مذهبی ایشان داشت؛ از این رو این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی بر پایه اسناد و منابع موجود به بررسی سیاست مذهبی در قلمرو سلجوقیان کرمان می پردازد.تغییرات سیاست مذهبی سلجوقیان کرمان، سیاست مذهبی قاورد، پیروی تورانشاه از الگوی نظام آموزشی مدرسه، بررسی عوامل و چگونگی نفوذ و گسترش کیش اسماعیلی در قلمرو کرمان و گرایش ایرانشاه به این آیین و بازگشت ارسلانشاه و ملک محمد به سیاست مذهبی دوران تورانشاه و گسترش نظام آموزشی مدرسه و چگونگی تعامل نهاد دین و دولت در دوران پایانی این سلسله محورهای اساسی بحث این مقاله به شمار می آیند.
سیری در اوضاع اقتصادی خراسان بزرگ در عهد تیموری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امیرتیمور گورکانی موفق شد از سال 771 تا 807 ق یک امپراتوری قدرتمندی بنا کند که مرکز آن سمرقند بود. وی موفق شد طی 36 سال به جنگ های اشرافیت زمین دار ـ نظامی غارتگر و استثمارگر در ایران خاتمه دهد. امپراتوری تیمور از هندوستان تا دریای مدیترانه و از مسکو و اردوی زرین تا خلیج فارس را در برمی گرفت. هرچند این امپراتوری بیش از 36 سال دوام نیاورد و تنها قائم به شخص تیمور بود، اما شاهرخ تنها جانشین شایسته وی توانست بخش اعظم این امپراتوری را به مدت 43 سال حفظ و حراست کند. تراکم ثروتی که تیمور در سمرقند فراهم ساخت، فروکش کردن جنگ های خانگی در ایران، برقراری امنیت در سراسر ایران در دوران تیمور و شاهرخ موجب شد تا راههای تجاری امن و آسوده گردد. اعطای زمین های بزرگ به شاهزادگان و امرای تابع و دست نشانده موجب شد تا اراضی زراعی و روستاها یک بار دیگر تحت نظارت مالکان به تولید محصولات زراعی مبادرت کنند، شهرها خصوصاً در خراسان بزرگ مجدداً عمارت و آباد شدند و کارهای بزرگی در زمینه آبیاری صورت پذیرفت. تیموریان توانستند بعد از فاجعه یورش مغولان به خراسان دورانی از ثبات اقتصادی، رونق و رفاه و پیشرفت اقتصادی را برای این ایالت پهناور و زرخیز ایران فراهم سازند.