فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
جنسیّت متغیر مهمی است که تأثیر آن بر شخصیت و هیجان خواهی در پژوهش های مختلفی بررسی شده است. نتایج این پژوهش ها در برخی موارد متناقض است که می تواند نشان از نقش فرهنگ بر این روابط باشد. لذا، پژوهش حاضر با هدف، بررسی تفاوت های جنسیّتی در پنج عامل بزرگ شخصیت و هیجان خواهی در دانشجویان دانشگاه تهران اجرا شد. نمونه ای شامل 177 دانشجوی مقطع کارشناسی (دختر= 108، پسر=69) به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از دانشکده های مختلف دانشگاه تهران انتخاب شدند و به پرسشنامه پنج عاملی شخصیت کاستا و مک کری (1992) و مقیاس هیجان خواهی نسخه پنجم زاکرمن (1978) پاسخ دادند. براساس یافته ها، تفاوت معناداری میان دختران و پسران در پنج عامل بزرگ شخصیت وجود داشت. دختران نمرات معنادار بالاتری در گشودگی به تجربیات و توافق پذیری نسبت به پسران کسب کردند. همچنین، تفاوت معناداری در هیجان خواهی دختران و پسران به دست آمد. پسران به طور معناداری نمرات بالاتری در زیر مقیاس های هیجان طلبی و ماجراجویی، نابازداری و حساسیت به ملالت، نسبت به دختران کسب کردند
نظری بحیات زنان
ما چیزی هستیم که میبینیم: شرایط خانواده برای الگو دهی ارزشها به کودکان
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۳ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
در یک نظر سنجی از بزرگسالان آمریکایی که به تازگی از سوی وال استریت ژورنال صورت گرفت، «انحطاط اخلاقی»، بزرگترین مشکل پیش روی آمریکا در بیست سال آینده عنوان شد. همچنین در این نظر سنجی، بزرگترین دگرگونی شخصیت آمریکایی از سال 1950 به بعد، «ازدواج و خانوادههای ناپایدارتر» ذکر گردیده است. من با این دیدگاه عمومی موافقم و معتقدم این دو موضوع، ارتباط نزدیکی با هم دارند. شواهد تجربیِ موجود حاکی از آن است که کاهش ازدواج و فروپاشی خانواده، عامل عمده انحطاط اخلاقی هستند. این بدان علت است که بچهها ارزشهای اخلاقی را درون خانواده و اساساً با تکیه بر والدین خود به عنوان سرمشق، میآموزند. وقتی خانوادهها ناپایدارند، وقتی پدر و مادر در خانه حضور ندارند، از لحاظ عاطفی سردند، یا پرمشغلهاند و یا هنگامی که خودشان مشکل اخلاقی دارند، یادگیری ارزشهای اخلاقی از سوی بچهها با مانع مواجه میشود. در این مقاله، پیرامون شکست والدین در الگو قراردادن ارزشهای اخلاقی برای کودکان، صرف زمان برای انجام وظیفه والدین و دیگر شرایط خانواده برای تربیت کودک، بحث خواهم کرد.
بررسی رابطه رسانه های دیداری و انتخاب الگوی زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر خصوصیت در هر جامع های اجتناب ناپذیر است و جامعه روستایی هم از این خصوصیت مستثنا نمی باشد. در این میان رسان هها سهم عمده ای در ایجاد این تغییرات در روستاها در سبک زندگی و انتخاب جوانان روستایی داشته است. البته، رسانه های دیداری مانند تلویزیون و ماهواره به دلیل تنوع برنامه ها نقش قابل توجهی دارند. در واقع، تقریبا نیمی از جوانان روستایی دختران هستند که اوقات زیادی با این رسانه ها سپری می کنند و به عنوان جمعیت هدف در این پژوهش هستند. روش این پژوهش پیمایشی بوده است و برای جم عآوری داد ههای مورد نیاز از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل دختران روستایی استان بوشهر بوده است. نمونه مورد مطالعه نیز شامل 351 نفر از این دختران بوده است که با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای در روستاهای استان بوشهر انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج این پژوهش که با استفاده از آماره های کرامر و تحلیل واریانس دوطرفه انجام شده بود نشان داد که تلفن همراه به عنوان پرکاربردترین وسیله ارتباطی در بین این دختران بوده است. هم چنین، بین با استفاده از رسانه های دیداری رابطه (p= 0/ و سبک پوشش و آرایش ( 041 (p= 0/ سن ( 001 معنی دار وجود داشته است.
بررسی مقایسه ای بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی و ابعاد آنها در زنان شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به حضور روزافزون زنان در عرصه اجتماع و اهمیت سلامت روانی آنها و ارتباط آن بازندگی زناشویی، این تحقیق با هدف مقایسه بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی زنان شاغل و غیر شاغل در سال 1393 انجام شده است.
روش: به همین منظور تعداد 175 نفر از معلمان ابتدائی شاغل در مدارس شهر کرج و 175 نفر زنان خانه دار شهر کرج به صورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شده است. سپس آنان با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و دل زدگی زناشویی پاینز مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تی مستقل برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: تحلیل های آماری گویای آن بود که زنان شاغل بهزیستی روانشناختی بالاتری برخورداربودند (p<0/01)؛ ولی در دلزدگی زناشویی این تفاوت در زنان خانه دار بیشتر بود (p<0/05). همچنین زنان شاغل در همه مولفه های بهزیستی روانشناختی به غیر از مولفه های رشد شخصی و خود مختاری از زنان خانه دار وضعیت بهتری داشتند. مقایسه ابعاد دلزدگی زناشویی نشان داد زنان شاغل فقط در بعد دلزدگی روانی تفاوت معنی داری با زنان خانه دار داشتند و در ابعاد دیگر تفاوت معنی داری بین این دو گروه وجود نداشت.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد اگر شغل دارای ویژگی منفی مثل ساعات کاری طولانی و استرس و فشارهای زیاد نباشد تأثیرات مثبتی بر بهزیستی روان شناختی زنان دارد. از سوی دیگر اشتغال باعث خستگی و دل زدگی زناشویی بیشتری در زنان شاغل نشده بود، لذا فراهم نمودن زمینه های مشارکت اجتماعی و اشتغال زائی متناسب با شأن زنان در تأمین بهزیستی آنان مؤثر است.
اثربخشی توانمندسازی کارکردی زوجین مبتنی بر رویکرد اسلامی بر رضایتمندی زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی توانمندسازی کارکردی همسران به صورت گروهی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر رضایتمندی زناشویی زوجین است. این پژوهش از نوع طرح آزمایشی در قالب پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. برای اجرای این پژوهش با روش تصادفی چندمرحله ای، 100 نفر زنان طلاب حوزه علمیه شهر قم انتخاب شدند. ابزار پژوهش «مقیاس سنجش رضایتمندی زناشویی اسلامی جدیری» بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش توصیفی از میانگین، انحراف استاندارد و در بخش استنباطی از آزمونهای لامبدای ویلکز، شاپیرو ویلک و تحلیل کوواریانس استفاده شده است. یافته ها نشان داد که توانمندسازی کارکردی زوجین مبتنی بر رویکرد اسلامی موجب بهبود و ارتقای رضایتمندی زناشویی زنان می شود. تفاوت نمره گروه آزمایش و کنترل معنی دار بود (05/0p<). با توجه به نتایج، مداخله اسلامی روانشناختی در افزایش رضایتمندی زناشویی زنان تأثیر داشته است و از نتایج این پژوهش می توان در کاهش نقاط ضعف و قوت زندگی زناشویی زوجین بهره برد و برای پربارسازی روابط آنها، برنامه های درمانی ارائه کرد.
تجارب زیسته دختران شاغل 30 تا 49 سال از تجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تجارب زیسته دختران شاغل سی تا چهل و نه سال از تجرد است. سؤال اصلی مطالعه آن است که آیا بازتعریف هویت جنسیتی در میان دختران شاغل تحصیل کرده موجب ترجیح تجرد به ازدواج شده است؟ روش این مطالعه کیفی از سنخ روش پدیدارشناختی است. با استفاده از مصاحبه های عمیق داده ها جمع آوری شد.
شیوه نمونه گیری ترکیبی از نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی و افراد نمونه در این تحقیق چهل نفر از دختران هرگز ازدواج نکرده سی تا چهل و نه ساله شاغل ساکن شهر اصفهان هستند. یافته های تحقیق نشان می دهد ترجیح تجرد به ازدواج در دهه های اخیر از یک سو تحت تأثیر وضعیت کلان اجتماعی و از سوی دیگر بازتاب واکنش کنشگران در عرصه اجتماعی است. دختران شاغل در جریان بازاندیشی نقش های کلیشه ای سنتی و بازتعریف هویت جنسیتی، تصویر جدیدی از خود در ذهن دارند. این تصویر جدید انتظارات آنان را از زندگی متحول ساخته است. هرچند انتخاب تجرد دختران را با مشکلات عدیده ای مواجه کرده است، آنان با مقاومت دربرابر فشارهای ساختاری, زندگی خود را آن گونه که می خواهند سامان می دهند. درحقیقت انتخاب تجرد به معنای حفظ تمام امکاناتی است که مجردها با تلاش و کوشش ازطریق تحصیل و اشتغال برای خود فراهم کرده اند.
سنخ بندی گرایش به ازدواج در بین دختران مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق سنخ شناسی گرایش به ازدواج بین دختران است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی، با رویکرد نظریه پردازی داده محور (نظریه مبنایی) و به کارگیری تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته و تعاملی انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری، با 53 نفر از دانشجویانی که مجرد بودند، مصاحبه شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که در جامعه مورد مطالعه، هفت سنخ گرایش به ازدواج وجود دارد که شامل: گرایش محاط شده، گرایش سلسله مراتبی، گرایش خودپیروی عقلانی، گرایش خودپیروی عاطفی، گرایش برابرنگر، گرایش سیال و گرایش ضد ازدواج هستند. بر این اساس، دو سنخ گرایش محاط شده و سلسله مراتبی متاثر از گفتمان پیشامدرن و دارای ویژگی هایی چون پذیرش اقتدار مردسالار، تابعیت زنان و پذیرش الزام مذهبی و فرهنگی به ازدواج هستند. همچنین سنخ گرایشِ خودپیروی عاطفی (دارای ویژگی هایی چون رابطه محوری، عشق محوری و لذت گرایی) و برابرنگر (برابری در حقوق، آزادی در تعاملات، حق گزینش فردی و برابری جنسی) نیز متأثر از گفتمان مدرن است. در نهایت گرایش های خودپیروی عقلانی، سیال و ضد ازدواج نیز متاثر از گفتمان پسامدرن، دارای ویژگی هایی چون فردگرایی، عقلانیتِ سیال، شکنندگی، آزادی، عدم تعهد و تکثرگرایی هستند.
نقش ابعاد ساختار قدرت خانواده در سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف نقش ابعاد ساختار قدرت خانواده (قلمروی قدرت زن و شوهر، ساخت قدرت و شیوه اعمال قدرت زن و شوهر) در سازگاری زناشویی صورت گرفت. طرح تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه این پژوهش را معلمان زن مقطع ابتدایی ناحیه 2 شهر کرج تشکیل می دهد. روش نمونه گیری به صورت در دسترس است و تعداد نمونه با توجه به تعداد عوامل متغیر پیش بین و اینکه رگرسیون به تعداد نمونه بیشتری نیاز دارد، 220 نفر است که پس از حذف داده های پرت، 212 داده مورد تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازگاری زناشویی و ساختار قدرت خانواده استفاده شد.. برای تحلیل داده ها، میانگین و انحراف استاندارد در سطح آمار توصیفی و در سطح استنباطی از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین سازگاری زناشویی و ابعاد ساختار قدرت در خانواده رابطه معنی دار وجود دارد 01/0P< و هر سه بعد ساختار قدرت می تواند سازگاری زناشویی را پیش بینی کند. الگوی ساختار قدرت در خانواده در سازگاری زناشویی نقش مهمی دارد. ساختار قدرت خانواده در ایران در حال تغییر است. با توجه به تغییری که در ساختار خانواده های کشور در حال وقوع است، توجه به مقوله قدرت در خانواده در جلسات مشاوره اهمیت می یابد.
بررسی فرایندهای تفسیری و معنایی مبتنی بر جنسیت در انتخاب کنش اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی فرایندهای معنایی و استدلالی افراد در هنگام داوری اخلاقی و کشف جهت گیری های جنسیّتی در آن بود. در این پژوهش که از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی بهره برده شد، تمرکز مطالعه بر فرایندی بود که قضاوت افراد را هنگام مواجهه با تعارضات و دوراهی های اخلاقی شکل می دهد. به عبارتی شیوه تفکّر و روش استدلال فرد در رسیدن به یک انتخاب اخلاقی مورد توجه محقق بود. ابزار پژوهش پرسشنامه ای حاوی داستان هایی با محتوای تعارض اخلاقی بود که با ابعاد مختلف زندگی انسان ها در ارتباط است که با انجام دادن مصاحبه عمیق و با قرار دادن افراد در دوراهی های اخلاقی موجود در داستان ها، داده ها جمع آوری شد. داستان ها براساس مطالعه معماهای اخلاقی موجود و با توجه به سؤالات پژوهش طراحی شدند؛ نمونه گیری به صورت هدف مند انجام شد و بدین ترتیب 24 نفر از هر دو جنس زن و مرد به طور مساوی برای مصاحبه انتخاب شدند که نیمی از آن متشکل از دانشجویان دوره لیسانس 19 - 23 سال و نیمی دیگر متشکل از پدر و مادرانی بود که در محدوده سنی 45 - 55 سال قرار داشتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که اگرچه افراد هنگام قضاوت در یک دوراهی اخلاقی، ممکن است به یک تصمیم گیری مشابه برسند، اما منطق و فرایندهای استدلالی آن ها برای رسیدن به این تصمیم می تواند بسیار متفاوت از یکدیگر باشد. همچنین یافته ها نشان می دهد که جنسیّت نقش قابل ملاحظه ای را در جهت گیری های معنایی و استدلالی متفاوت اخلاقی ایفا می کند، به نحوی که نتایج نشان داد زنان عمدتاً بر استدلال های عاطفی و مراقبت محور و مردان بر گرایش های منطقی و عدالت محور تأکید بیش تری دارند، اگرچه هر دو گرایش و جهت گیری را می توان در هر دو گروه به صورت کلی مشاهده کرد
آگاهی از نابرابریهای جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین عوامل مؤثر بر مشارکت زنان در تصمیمگیریهای اقتصادی- اجتماعی در مناطق روستایی(مطالعهی موردی: محدودهی روستایی چیر-یامچی شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی زنان مرکبات کار شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف نقش سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی زنان مرکبات کار شهرستان ساری انجام شد. روش شناسی پژوهش، ترکیبی از روش های کمی و توصیفی- استنباطی بود. نمونه گیری تصادفی طبقه ای در این مطالعه به کاربرده شد و 128 نفراز زنان مرکبات کار انتخاب شدند. برای تجزیه تحلیل داده ها ازSPSS 16 استفاده شد. آلفا کرونباخ سوالات پرسشنامه 87/0 بدست آمد. میانگین سن و سابقه کار باغداری زنان مرکبات کار مورد مطالعه به ترتیب 88/49 و 66/25 سال بود. میانگین میزان سرمایه اجتماعی و توانمندسازی زنان مرکبات کار شهرستان ساری در حد زیاد می باشد. رگرسیون بیانگر آن بود که 8/9 درصد از واریانس توانمندسازی زنان مرکبات کار شهرستان ساری بوسیله ی سرمایه اجتماعی تبیین می شود. برای تقویت توانمندسازی زنان مرکبات کار توصیه می گردد به متغیرهای سرمایه اجتماعی مانند استفاده زنان مرکبات کار از وسایل ارتباط جمعی، استفاده مرکبات کاران از توصیه های مرکبات کاران دیگر، کمک گرفتن زنان مرکبات کاران از یکدیگر در امور شخصی و خانوادگی، استفاده از دهیار و اعضای شورای روستا برای کمک به زنان مرکبات کار و بالا بردن اطلاعات زن مرکبات کار از ماشین آلات مدرن باغی توجه گردد.
بررسی مطالبات اجتماعی زنان در جراید عصر مشروطه (با تأکید بر نامه نگاری های زنان در روزنامه ی ایران نو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مطالبات اجتماعی زنان در مطبوعات عصر مشروطه با تأکید بر روزنامه ایران نو در سال 1327 قمری 1288 شمسی و شمارگان سال نخست این روزنامه می باشد. روزنامه ای که باچاپ نگارش های زنان که بیشتر رویکرد مطالبه گری حقوق اجتماعی آنان را دارد نقشی اساسی در بیداری، آگاهی و به ثمر رسیدن، مطالبات اجتماعی زنان ایرانی را داشته است. این پژوهش به روش اسنادی و با شیوه توصیفی- تحلیلی گردآوری شده است. اهمیت پرداختن به این دوره نیز به دلیل حضور فعال اجتماعی زنان برای نخستین باربه شکل شبه صنفی می باشد. دوره ای که زنان به مطرح کردن درخواست های اجتماعی خود می پردازند که در این بین ایجاد مدارس برای دختران و تلاش برای فراهم کردن زمینه های سوادآموزی دختران از اصلی ترین یافته ها و نتیجه گیری های آنان بوده است. این تحقیق به ثمر رسیدن تلاش اجتماعی زنان و احقاق حقوق اجتماعی آنان را در شکل ایجاد مدارس دخترانه نشان می دهد.
بازاریابی فعالیت های خیرخواهانه: تبیین نقش جنسیّت در جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی بازاریابی فعالیت های خیرخواهانه، تبیین نقش جنسیّت در جوانان انجام شد. طرح نیمه تجربی پژوهش، طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه مازندران بودند که از طریق همتاسازی، نمونه لازم برای هر یک از دو گروه آزمایش و کنترل 10 نفر تعیین شد. در این پژوهش افراد در معرض نمایش فیلم تبلیغاتی با مضمون آگهی های خدمات عمومی قرار گرفتند. البته قبل و بعد از نمایش فیلم از هر فرد خونگیری شد، در ادامه افراد به پرسشنامه ای که به منظور سنجش متغیر قصد کمک مالی تهیه شده بود، پاسخ می دادند و در نهایت به همه افراد مبلغ یکسانی بن تحویل داده شد تا هر فرد بعد از نمایش فیلم درباره اهدای آن به مؤسسه خیریه تصمیم گیری کند. تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها با SPSS18 انجام شد. نتایج نشان داد میان مردان و زنان در میزان ترشح هورمون اکسی توسین، قصد کمک مالی به فعالیت های خیرخواهانه و میزان کمک مالی به فعالیت های خیرخواهانه تفاوت معناداری وجود ندارد.