فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، سالمندی و نحوه پوشش مسائل مربوط به سالمندان در خانواده در کتاب های درسی دوره ابتدایی سال تحصیلی 1401-1400 بوده است. در این پژوهش، 27 کتاب درسی دوره ابتدایی با روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سند بررسی گردید. تحلیل کیفی با یک سیستم اندازه گیری مبتنی بر ادبیات پژوهشی مربوط به آموزش سالمندی، شامل هفت موضوع اصلی نسبت توزیع جنسیت، نقش شخصیت، نقش حرفه ای، ویژگی های جسمی و فیزیکی، روابط بین نسلی، رهبری جامعه پیام قصد شده (درباره موضوع سالمندی) و 18 موضوع فرعی و تحلیل کمی با ارائه جداول فراوانی مبتنی بر تحلیل موضوعی انجام شد. یافته ها نشان داد کتاب های درسی دوره ابتدایی به اندازه کافی موضوع سالمند در خانواده را پوشش نمی دهد و به آموزش سالمندی کمتر پرداخته شده است و در این کتاب ها تصویر منفی از سالمندان نشان داده نشده است. به منظور بهبود نگرش دانش آموزان نسبت به افراد سالمند و با توجه به تأکید اسناد بالادستی و بر اساس رویکردهای مطرح در رابطه با آموزش سالمندی، لازم است به حضور سالمند در خانواده و آموزش سالمندی در مدارس و کتاب های درسی دوره ابتدایی پرداخته شود و در پیام قصد شده برنامه درسی (درباره موضوع سالمندی) و افراد سالمند، باید بین عناصر متنی و بصری در کتاب درسی هماهنگی ایجاد شود. توجه به برنامه درسی آموزش سالمندی در دوره ابتدایی توصیه می شود.
تحلیل موضوعی شاخص های سلامت جنسی زوجین و بررسی و تدوین آن از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین شاخص های سلامت جنسی با توجه به دیدگاه قرآن کریم صورت پذیرفت. این مطالعه از نوع پژوهش های کیفی و کمی (آمیخته) است. در این تحقیق، از رویکرد تحلیل محتوا، روش دلفی و مطالعه میدانی استفاده گردید. 103 آیه قرآنی انتخاب شد و مفاهیم آن توسط اساتید علوم قرآنی بررسی گشت. مفاهیم قرآنی توسط اساتید حوزه مشاوره خانواده به مؤلفه های روان شناسی تبدیل شد. مؤلفه ها به صورت کد گذاری های باز، محوری و انتخابی نوشته شدند. بر اساس یافته های به دست آمده، 11 شاخص سلامت جنسی تدوین شد که شامل: پایبندی به ارزش ها، خود مراقبتی، داشتن حیا، عفاف و پاکدامنی، انجام ازدواج، ازدواج مناسب، ازدواج مجدد و چند همسری، تعامل مناسب بین زن و شوهر، طلاق شایسته، رفتار جنسی سالم، رفتار جنسی ناسالم، روش های مقابله با انحرافات جنسی می باشد. جامعه آماری 572 تن است. در اعتبارسنجی شاخص ها به روش مطالعه میدانی، 8 شاخص تأیید شد که شامل: پایبندی به ارزش ها، داشتن حیا، عفاف و پاکدامنی، ازدواج مناسب، تعامل مناسب بین زن و شوهر، طلاق شایسته، رفتار جنسی سالم، رفتار جنسی ناسالم، روش های مقابله با انحرافات جنسی بود. نتایج نشان می دهد با توجه به آیات و مستندات کلام وحی، در خصوص شاخص های سلامت جنسی که به طور مفصل به عوامل، راهکارهای آن و روش های مقابله با انحرافات جنسی پرداخته است، وجود این مبانی ضمن تقویت روابط زناشویی و تحکیم خانواده، موجبات پیشگیری از خیانت های زناشویی در زندگی مشترک را فراهم می آورد.
مقایسه خوانش زنانه با تفسیر مردانه پیرامون مساله قوامیت در آیه34 سوره نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجاکه بخش اعظمی از تفاسیر موجود بطور سنتی توسط مردان مسلمان نوشته شده اند چگونگی توصیف روابط جنسیتی و حقوق زنان سهم قابل توجهی درآن دارد. اما با ظهور فمینیسم اسلامی برخی زنان مسلمان منسوب به این جریان به منظور اندیشه برابری زن و مرد از نگاه اسلام مبتنی بر مبانی دینی در حال بحث برای ارزیابی های جدید از این تفاسیر سنتی هستند و از استدلا ل های خود با شواهدی از قرآن حمایت می-کنند. در این میان، برخی از پیش گامان این اندیشه کار خود را با این ادعا که مردان مسلمان قرآن را از چشم اندازی مردسالارانه خوانش کرده اند و بدین وسیله نابرابری جنسیتی و پدرسالاری را وارد تفسیر قرآن کرده اند به بازخوانی متن قرآن به مثابه اساسی ترین منبع اسلامی تمرکز کرده اند. این در حالیست که نگارندگان مدعی اند در میان اندیشمندان و مفسران شیعی چنین حاکمیت دیدگاه مردسالارانه ای عمومیت ندارد و اگرچه جنسیت می تواند در خوانش از متن موثر باشد اما التزام به مبانی اصیل قرآنی و محوریت پارادایم توحیدی مانع از ارائه برداشت های جانبدارانه خواهد بود. بررسی قوّامیت مردان بر زنان که از چالش برانگیزترین آیات قرآن پیرامون حقوق زنان است، از دو منظر جنسیتی زنانه(ودود، بارلاس و هبری) و مردانه(علامه طباطبایی، جوادی آملی ، مطهری) با وجود اختلاف در آبشخورهای فکری، اعتقادی و فضای بروز و ظهور، نتایج مشابهی بدست می دهد که حاکی از برداشت های غیرجانبدارانه از سوی مفسران شیعی دارد. اینکه قوامیت برای مردان فضیلتی محدود و مشروط است به منظور ایفای مسئولیت های خانوادگی و اجتماعی در حمایت از حقوق زنان است و معانی برتری و سیطره بر زنان سوءبرداشت هایی بیش نیست.
تبیین جامعه شناختی زمینه های مؤثر بر نابرابری جنسیتی در دستگاه های اجرایی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
165 - 178
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تبیین جامعه شناختی زمینه های مؤثر بر نابرابری جنسیتی در دستگاه های اجرایی در سال 1400 انجام شد.این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و کمی است.جامعه آماری این پژوهش 8200 هزار نفر از کارکنان دستگاه های اجرایی شهر کرمان است.حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 400 نفر انتخاب شد .شیوه نمونه گیری خوشه ای است . ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته و روایی پرسشنامه توسط آلفا کرونباخ 79/0به دست آمده و پایائی صوری و محتوایی پرسشنامه تائید شد. روش تجزیه وتحلیل آماری حداقل مربعات جزئی(pls)می باشد. یافته های این پژوهش نشان داد که از میان زمینه های فرهنگی رسانه ها، ایدئولوژی های مردسالارانه، سرمایه فرهنگی، عقاید قالب، آموزش و شیوه جامعه پذیری جنسیتی به ترتیب بر نابرابری جنسیتی در ادارات شهر کرمان تأثیر گذاشته است. نتیجه این یافته های تأییدی است بر این موضوع که عامل فرهنگی نقش موثری در نابرابری جنسیتی در دستگاه های اجرایی شهرکرمان دارد.آموزش نهاد خانواده که بخش عهده ایی از فرآیند اجتماعی شدن و جامعه پذیری جنسیتی در آنجا انجام می شود، از دیگر راهکارهایی است که برای کاهش نابرابری های جنسیتی در نسل های آینده باید به آنها توجه نمود.
بررسی نقش مسائل جنسی در زندگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق با روش تماتیک
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مسائل جنسی در زندگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق بود. روش: پژوهش ازنظر هدف بنیادی و ازنظر نوع روش توصیفی- تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق در شهرستان آمل که از مهرماه تا آذرماه سال 1398 به دادگستری شهرستان مراجعه کرده اند. افراد نمونه به صورت در دسترس از میان زوجین متقاضی طلاق شهرستان آمل انتخاب و مصاحبه نیمه ساختاریافته بر زوجین مراجعه کننده، انجام شد و درنهایت تعداد نمونه با 20 زوج به اشباع رسید. یافته های به دست آمده به صورت کمی با استفاده از درصد و فراوانی و آزمون خی دو تجزیه وتحلیل گردید. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین پاسخ زنان و مردان در خصوص اهمیت رابطه جنسی در زندگی مشترک در دوران مجردی و نقش عدم رضایت از رابطه جنسی در فروپاشی زندگی مشترک وجود ندارد؛ درحالی که بین پاسخ زنان و مردان در خصوص اهمیت رابطه جنسی در زندگی مشترک در دوران بعد از ازدواج، نقش امور جنسی در پیدایش طلاق، در خصوص ادامه یا جدا شدن از همدیگر به خاطر عدم رضایت جنسی تفاوت وجود دارد. زنان اهمیت مسائل جنسی را بعد از ازدواج و اهمیت رابطه جنسی را در فروپاشی زندگی زناشویی و پیدایش طلاق نسبت به مردان بیشتر برآورد کردند. درنتیجه روانشناسان و مشاوران می توانند در مرکز پیشگیری از آسیب های اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری، مراکز مشاوره طلاق، مشاوره جنسی و سکس تراپی برای ارتقای سطح آگاهی درست زوجین از مسائل جنسی استفاده نمایند.
نقش مصالح نوین و معماری داخلی در بهبود کیفیت فضای داخلی با تأکید بر نیاز های روان شناختی زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۱
99-111
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش مصالح نوین و معماری داخلی در بهبود کیفیت فضای داخلی با تأکید بر نیاز های روان شناختی زنان بود. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع و متون مصالح نوین و معماری داخلی می باشد. نمونه پژوهش، معماری داخلی با تأکید بر نیازهای روان شناختی زنان بود. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی است. گردآوری اطلاعات از طریق روش کتابخانه ای و پایگاه های پژوهشی مرتبط با حوزه معماری داخلی نوین گردآوری شد. سپس داده های استخراج شده با توجه به نیاز های روان شناختی زنان تفسیر و توصیف شد. نتایج داده ها نشان داد در گذشته مسکن ایرانی، نیاز ها و تمایلات روحی زنان را بیشتر مورد توجه قرار داده بود و زنان با آزادی کامل و آسایش فکری به فعالیت های روزمره خود می پرداختند. امروزه با پیشرفته ترشدن زندگی و تأثیر گذاری هزینه معاش بر زیبایی، روح و تنوع از خانه ها از بین رفته و یک نواختی و روزمرگی جایگزین آن شده است. تأثیر دوگانه رویکرد معماری داخلی برکیفیت فضاهای داخلی از طریق طراحی درست و منطقی منطبق بر فیزیک زنان و انتخاب معقول مصالح متناسب با روحیه و ذهنیت آن ها، می تواند محیطی مناسب و منطبق با نیاز های روان شناختی زنان در فضاهای مسکونی را فراهم آورد. از این رو می توان با استفاده از رنگ های روشن و گرم (رنگ های نشاط آور نارنجی، قرمز روشن، لیمویی) درسطوح وسیع و عدم استفاده از رنگ های تیره و کدر در فضاهای کوچک به نیازهای روان شناختی زنان دست یافت. هم چنین رعایت تناسبات ارتفاعی ، ابعاد فضا و شکستن قرینه سازی به منظور جلوگیری از یک نواختی در فضا، می تواند کمک کننده باشد. استفاده از مصالح نوین در کف، سقف و دیوار ها به منظور کنترل حرارت و تنوع در بافت، رنگ و شکل، تغییر در اشکال و مبلمان منزل امکان پویایی و تسهیل در امور زندگی روزمره در زنان را تسهیل بخشد.
تاثیر مولفه های سرمایه فرهنگی بر احساس امنیت اجتماعی زنان (مورد مطالعه: زنان 20 تا 50 ساله شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال سیزادهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
325-354
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تاثیر مولفه های سرمایه فرهنگی بر احساس امنیت اجتماعی زنان انجام شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را زنان 50-20 ساله زنان شهر ساری تشکیل می دهند. حجم نمونه 364 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و توسط پرسشنامه های محقق ساخته سرمایه فرهنگی و احساس امنیت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها به کمک روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری تحلیل شدند. نتیجه آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین سرمایه فرهنگی تجسم یافته، سرمایه فرهنگی عینیت یافته و سرمایه فرهنگی نهادینه با احساس امنیت اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. براساس نتایج تحلیل رگرسیون، متغیرهای متغیر سرمایه فرهنگی عینیت یافته با مقدار بتای 36 درصد ب یشت رین تاثیر را بیشترین ضریب تأثیر رگرسیون استاندارد شده را بر متغیر وابسته(احساس امنیت اجتماعی) داشته است. مقدار ضریب همبستگی چندگانه با R (62/0)، همبستگی آماری قوی ای بین مجموعه متغیرهای مستقل و متغیر وابسته وجود دارد. مقدار ضریب تعیین یا 2R نیز که برابر با 38/0 می باشد، نشانگر تبیین 38 درصد از تغییرات متغیر احساس امنیت اجتماعی توسط مجموعه متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است.
اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر تنظیم شناختی هیجان و استرس تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
105 - 118
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر تنظیم شناختی هیجان و استرس تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر شیراز در سال تحصیلی 98-99 بودند. از بین جامعه آماری 30 نفر(15نفر گروه آزمایش و15نفر گروه کنترل) از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) و استرس تحصیلی انگ وهوان(2006) استفاده گردید. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای، آموزش خودکارآمدی به شیوه گروهی دیدند. آموزش خودکارآمدی به صورت معناداری باعث افزایش راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان(تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت، پذیرش و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی)(p<0.01) و کاهش استرس تحصیلی(انتظارات خود- انتظارات والدین- معلمان) دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شد(p<0.01). برنامه آموزش خودکارآمدی می تواند جزء برنامه های مداخلاتی در سطوح گروه های هدف و جمعیت عمومی مراکز مشاوره ی مدارس در نظر گرفته شود و از طریق افزایش راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان و کاهش استرس تحصیلی دانش آموزان به افزایش بهره وری محیط آموزشی کمک کند.
بررسی تجربه زیسته تجرد قطعی از منظر دختران مجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
95 - 114
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف مطالعه بررسی تجربه زیسته تجرد قطعی از دیدگاه دختران واقع در سن تجرد قطعی (عدم ازدواج تا 45 سالگی) با استفاده از واکاوی معانی ذهنی این تجربه از منظر جامعه هدف به منظور نظریه سازی بومی در این حوزه بود. روش: بررسی مفهوم مرکزی تحقیق با استفاده از روش گراندد تئوری در سه مرحله کدگذاری؛ باز، محوری و گزینشی انجام شد تا شرایط علی، ساختاری و مداخله گر دخیل در پدیده تجرد قطعی مشخص شود. با 23 نفر از دختران مجرد قطعی بعنوان افراد مورد مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق بدون ساختار گفتگو شد و مصاحبه با پاسخگویان تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. روایی تحقیق با استفاده از اعتبار اعضا و ارائه نتایج به افراد مورد مطالعه انجام شد که حاکی از روایی نتایج تحقیق بود، همچنین پایایی تحقیق با استفاده از حسابرسی فرآیند انجام شد و حسابرسی دقیق صاحب نظران درستی تمام گام های تحقیق را تأیید نمود. نتایج: یافته ها نشان دادند؛ تجرد قطعی در شرایط زمینه ای؛ مشکلات اقتصادی، اعتیاد پدر، از بین رفتن خانواده مبدأ ، مسئولیت پذیر نبودن اعضای خانواده، تفاوت نسلی فرزندان و والدین، و درک نشدن دختران از سوی والدین رخ می دهد، در این بین شرایط علی؛ بازی ندادن دختر در انتخاب همسر، بالابودن سطح انتظارات، شکست عشقی و بی اعتمادی به مردان، و شرایط ساختاری ؛ آداب و رسوم غلط، تعصب بی مورد پدر ، اظهار نظر همسایگان، تبعیض بین دختران و پسران، آسیب پذیری دختران، و فقر فرهنگی اطرافیان موضوع را تشدید می کند.
بازنمایی زیست جهان زنان بخارائی در دوران پیشا شوروی(با تکیه بر یادداشت های صدرالدین عینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
355 - 370
حوزه های تخصصی:
زیست جهان انسان بخارائی قرن 19 و 20 مبتنی بر زمینه ها و بافتار فرهنگی و تاریخی است که طی قرون متمادی و مبتنی بر تصادمات زیستی او ساخت نهایی خود را یافته است. آنچه در این زیست، بیش از دیگر جوامع خاورمیانه ای هم عصر خود توجه پژوهشگر را جلب می کند، ابهام تصویر ظاهری و کنش فردی و اجتماعی بانوان آن در جریان مطالعه متون تاریخی است. البته مذکر بودن تاریخ و فرهنگ و ادبیات در جهان ایرانی سخن تازه ای نیست، اما حقیقت این است که رویکرد فوق در عصر تجدد در بسیاری از سرزمینهای اسلامی از جمله ایران به چالش کشیده شده است. گویی امارت بخارا در این میان یک مثال نقض است، زیرا به جای تحول در زیست جهان بانوان، با تداوم همان انگاره مبهم در آن مواجهیم؛ در نوشتار حاضر با تمرکز بر دایره المعارف یادداشت ها (که اثر یکی از روشنفکران سده نوزده و بیست بخاراست) و اندک یافته های پراکنده موجود در منابع این سرزمین، ابهام پژوهش را در قالب دو سوال اصلی این گونه طراحی نمودیم که: « شئون زیستی زنان بخارائی این زمان چه ویژگی هایی داشته و دیگر اینکه چرا در تحولات سالهای تجددخواهی تحرکی از جانب آنها دیده نمی شود؟» مدعای ما این است که « زنان بخارائی در نقطه کانونی نظام زیستی سنتی (خانواده) در کنار مختصات پوششی، آموزشی و طبقاتی خود، چالش حداقلی را با اجتماع داشته اند، و در جریان رشد جریان های تجدّدخواهی به دلیل بستر متفاوت اجتماعشان تحول معناداری را تجربه نمی کنند».
شناسایی و رتبه بندی چالش های سیاسی و حقوقی ورود زنان به مناصب سیاسی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
234 - 209
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و رتبه بندی چالش های سیاسی و حقوقی ورود زنان به مناصب سیاسی در جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش شامل دو مرحله کیفی و کمّی است. مرحله کیفی برای شناسایی چالش هاست که با روش تحلیل مضمون انجام شده است. در این مرحله، روش نمونه گیری از داده ها، نمونه گیری هدفمند بوده است. مرحله دوم به روش کمی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی AHP است. در این مرحله ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه مقایسه زوجی شامل 32 چالش برای رتبه بندی چالش ها در اختیار خبرگان این حوزه قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که چالش های ورود زنان به مناصب سیاسی شامل دو مضمون چالش های سیاسی و حقوقی است. چالش های سیاسی خود به دو مضمون فرعی چالش های حکومتی و غیرحکومتی تقسیم می شوند. رتبه بندی چالش ها نیز به این صورت است که چالش های سیاسی با وزن 694/0 رتبه اول و چالش های حقوقی با وزن 0.306 رتبه دوم را کسب کرده است. در بین زیرمعیارهای چالش سیاسی، چالش های حکومتی با وزن 713/0 رتبه اول و چالش های غیرحکومتی با وزن 0.287 رتبه دوم را کسب کرده است. از بین 32 چالش، سلطه مردان در سیاست (مردسالاری) با وزن نهایی 0.07719 رتبه اول را کسب کرده است. بعد از آن، فرهنگ اداری مردسالار با وزن نهایی 0.05542 رتبه دوم و فقدان حمایت قانونی از زنان با وزن نهایی0.05263 رتبه سوم را کسب کرده اند. یافته های پژوهش بیانگر این است که چالش های سطح کلان مرتبط با ساختار سیاسی نسبت به چالش های فردی و سطح خرد اهمیت بیشتری دارند. این نتایج با برخی از آثار پژوهشی همخوانی دارد.
نقش الگوی مطلوب شبکه اجتماعی در تحکیم بنیان خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش فناوری در عصر امروز، شبکه های اجتماعی به عنوان ظرفیت و ابزار مناسب می توانند در تحکیم بنیان خانواده مؤثر باشند. تحقیق از نوع کاربردی – پیمایشی و جامعه آماری تحقیق، کارشناسان شبکه های اجتماعی و تحکیم خانواده است. جهت روایی سنجی از ضریب لاشه، روایی همگرا و واگرا و برای محاسبه پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد. برای تحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری به روش کمترین مربعات جزئی استفاده شد. بررسی ها نشان داد که شبکه های اجتماعی دارای سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری است. بعد شناختی دارای مؤلفه های آموزه ها و باورهای دینی، آگاهی بخشی سبک زندگی و ادراک سازی عوامل تقویت خانواده، بعد عاطفی دارای مؤلفه های فضاسازی رقابت و صمیمیت، تعامل و ارتباط و هویت بخشی می باشد. بعد رفتاری دارای مؤلفه های فرهنگ سازی، پایداری خانوادگی و اجتماعی و توانمندسازی اقتصادی و مالی است. نتایج نشان دادند که تحکیم بنیان خانواده دارای سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری است. بعد شناختی دارای سه مؤلفه خداباوری و دین داری، تعالی محوری در زندگی و آگاهی از احکام سلامت اقتصادی و مالی، بعد عاطفی دارای سه مؤلفه خودباوری، همدلی و رضایت مندی و بعد رفتاری دارای مؤلفه های مسئولیت پذیری، مهارت افزایی و توانمندسازی، تداوم بقای نسل با معیارهای خانواده سالم است. نتایج تحلیل ها نشان دادند که شبکه اجتماعی بر تحکیم بنیان خانواده مؤثر است. بر مبنای نتایج، شبکه اجتماعی در بعد شناختی بیشترین نقش را در تحکیم بنیان خانواده ایفا می نماید.
اثربخشی بسته غنی سازی ازدواج مبتنی بر واقعیت درمانی بر مسئولیت پذیری و همدلی در افراد داوطلب ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته غنی سازی ازدواج مبتنی بر واقعیت درمانی بر مسئولیت پذیری و همدلی در افراد داوطلب ازدواج انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد داوطلب ازدواج بود که از مهرماه تا آذرماه 1398 به منظور مشاوره پیش از ازدواج به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی در سطح شهر اصفهان مراجعه نموده بودند. در این پژوهش تعداد 30 زوج با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 زوج). گروه آزمایش بسته غنی سازی ازدواج مبتنی بر واقعیت درمانی (8 جلسه) را طی دو ماه دریافت نمود. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه شخصیتی کالیفرنیا (1987) و پرسشنامه همدلی (جولیف و فارینگتون، 2006) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بسته غنی سازی ازدواج مبتنی بر واقعیت درمانی بر مسئولیت پذیری و همدلی در افراد داوطلب ازدواج تاثیر دارد (0001/0>p). بدین صورت که این بسته توانسته منجر به بهبود مسئولیت پذیری و همدلی در افراد داوطلب ازدواج شود.
تأثیر کرونا بر تغییر بار اثبات ادعای اعسار در دعوای مطالبه مهریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوع کرونا بر جنبه های مختلف زندگی اثر گذار بوده است؛ ازجمله در حوزه اجرای تعهدات همچون تعهد مربوط به پرداخت مهریه مسائلی مطرح است. طبق قواعد عمومی موجود (در قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی)اگر از طریق اجبار دادگاه به ایفای عهد، اجرای تعهد ممکن نشد و توقیف اموال میسر نبود، محکوم له می تواند تقاضای حبس مستنکف از پرداخت را بنماید. در مقابل محکوم علیه می تواند با توسل به اعسار، خود را از حبس برهاند. زوجه در مطالبه مهریه می تواند علاوه بر ضمانت اجرای قانون مدنی (حق حبس)، از مفاد قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی سود جسته و زوج مستنکف را با تقاضا از دادگاه زندانی کند. از انجا که زوج در این عقد معوض مالی دریافت نکرده، بار اثبات اعسار بر دوش او نیست مگر آن که ملائت پیشین او ثابت شده باشد. بدین ترتیب، با اثبات ملائت پیشین، تمکن زوج استصحاب شده و وی در مقام اعسار، مدعی شمرده خواهد شد. با این حال، آن چه در این مقاله محور اصلی سخن است توجه به بحران کرونا و تاثیری است که این بیماری بر شرایط اقتصادی کنونی جامعه گذاشته است. پرسش اصلی آن است که آیا شرایط ناشی از بحران کرونا می تواند اماره قضایی به نفع متعهدین ناتوان از پرداخت باشد؟ به نظر می رسد در دوران حاضر که همه کسب و کار ها تحت تاثیر رعایت الزامات بهداشتی و توصیه های ستاد مقابله با کرونا از قبیل تعطیلی ها قرار گرفته اند، بیراه نخواهد بود اگر بار اثبات اعسار را از دوش زوج متعهد برداریم و شرایط فعلی را اماره قضایی بر صدق قول او مبنی بر اعسار بدانیم. این اماره، طبیعتا می تواند بر استصحاب وضعیت پیشین زوج، ترجیح یابد.
بررسی و تحلیل اقتصادی متغیرهای کلان موثر بر شاخص تمایل به تاهل در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
75 - 90
حوزه های تخصصی:
هدف: اقتصاد جدید خانوار (NHE) با پایه گذاری ادبیات اولیه توسط ساموئلسون (1956) و گسترش آن توسط بکر (1973) شناخته می شود. وجود ارتباطات اثبات شده فی مابین تصمیم به تاهل با متغیرهای استراتژیکی از جمله نرخ ازدواج ، زاد و ولد، سن ازدواج و نرخ طلاق ، بی گمان اهمیت شناسایی رفتار تمایل به تاهل را به جهت اثرگذاری بر مقولات مهم اجتماعی دیگر روشن می کند. مطالعه حاضر ضمن معرفی شاخص تمایل به تاهل به عنوان مولفه ی تبیین کننده از وضعیت تشکیل و انحلال خانواده در تلاش جهت بررسی عوامل اقتصاد کلان موثر بر این شاخص است. روش: جهت برآورد الگوی تحقیق از روش ARDL استفاده شده و ضمن آزمونهای مرتبط نتایج در دو بازه کوتاهمدت و بلندمدت ارائه شده است. یافتهها: نتایج نشان می دهدکه رشدتولید ناخالص داخلی د کوتاه مدت وبلند مدت ب تمایل به تاهل دارای اثرمثبت ومعنادار است وبنابراین در دوران رونق اقتصادی با افزایش سطح درآمدهای خانوار، تمایل آنها به حفظ رابطه مشترک بیشتر میگردد. درکوتاه و بلند مدت متغیر ضریب جینی ونابرابری توزیع درآمد ب تمایل به تاهل اثر منفی و معنادار دارد. نتایج نشان می دهد نرخ بیکاری و نرخ تورم حداقل در کوتاه مدت اثر مثبت و معنی دار بر شاخص تمایل به تاهل داردکه می تواند ازکاهش طلاق به جهت صرفه های به مقیاس زندگی مشترک، افزایش ازدواج به جهت تسهیم درهزینه ها وجلوگیری ازتحمیل هزینه های انجام طلاق منتج گردد. با افزایش سرمایه انسانی، تصمیم به تاهل به جهت تاثیر بر چانه زنی افراد تحت تاثیر قرار گرفته و تمایل به تاهل بطور معناداری کاهش می یابد.
بررسی مقایسه ای رابطه ازدواج موفق و خود متمایزسازی با نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجانی میان زنان و مردان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه رابطه ازدواج موفق و خود متمایزسازی با در نظر گرفتن نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در دو گروه زنان و مردان متأهل شهر تهران انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات علّی مقایسه ای و همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 600 تن داوطلب زن و مرد به صورت مساوی در بازه زمانی تابستان (1398) تا تابستان (1399) انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه های شاخص رضایت زناشویی هودسن (1992)، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2002)، خودمتمایزسازی اسکورون و اشمیت (2003) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آزمون T مستقل و تحلیل مسیر با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس نسخه 24 انجام شد. نتایج نشان داد ضریب مسیر گروه مردان برای تمام متغیرها بیشتر از زنان است و همچنین تنظیم شناختی هیجان در رابطه خودمتمایزسازی با ازدواج موفق در مردان نقش میانجی جزئی را داشته، ولی در گروه زنان نقش میانجی ندارد. از آن جا که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، یکی از مهم ترین عوامل فردی در ازدواج موفق و ثبات خانواده به شمار می رود، بنابراین نقش خودمتمایزسازی و تنظیم شناختی هیجان بسیار مهم بوده و نیاز به توجه بیشتر مشاوران و دست اندرکاران این حوزه دارد.
پیامدهای فرهنگی و فکری تهاجم تمدن غربی با تأکید بر زنان ایرانی
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
59 - 69
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضربررسی پیامدهای فرهنگی و فکری تهاجم تمدن غربی باتأکید بر زنان ایرانی بود. جامعه آماری شامل کلیه آثار پیامدهای فرهنگی و فکری تهاجم تمدن غربی می باشد. نمونه پژوهش موضوع های مرتبط با تأثیر فرهنگی تهاجم تمدن غربی بر زنان ایرانی بود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش گردآوری اطلاعات از طریق متون کتابخانه ای وبه صورت فیش برداری صورت گرفت. سپس ارتباط متقابل تمدن غربی با فرهنگ، تفکر و پیامدهای تهاجم تمدن غربی بر فرهنگ و جهان بینی زنان، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادکه: بین تفکر، فرهنگ و تمدن غربی ارتباط وجود دارد و نوع رابطه ای که تفکر، فرهنگ و تمدن با یک دیگر دارند، لزوماً یک رابطه خطی و طولی نیست. در پاره ای از موارد انتقال تمدن یک الگو به تمدن الگوی دیگر، تفکر نهفته در آن تمدن را هم منتقل می کند. زنان ایرانی با افزایش ورود تمدن غربی درگام نخست با دگرگونی هایی در زمینه ی فرهنگ، با کمرنگ شدن عفت، حجاب و هویت اسلامی ایرانی و... روبرو شدند. درگام دیگر تغییراتی در زمینه ی جهان بینی آنان مشاهده شد. هم چنین تأثیر رواج تمدن غربی تنها بر فرهنگ ایرانی و کمرنگ شدن ارزش ها و سنت-های اسلامی و ایرانی متوقف نشده، و در گامی فراتر جهان بینی ایرانیان را نیز هدف حمله ی خود قرار داده است.
تحلیل چالش های طرح توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در برنامه های توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۵
147 - 174
حوزه های تخصصی:
در قوانین برنامه های چهارم، پنجم و ششم توسعه تدوین طرحی برای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار مطرح شده، اما تاکنون و با پایان یافتن دوره ی اجرای قانون برنامه ی ششم توسعه، این طرح به تصویب مجلس شورای اسلامی نرسیده است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه ی موانع و چالش های تدوین طرح با رویکرد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار از نگاه صاحب نظران است؛ برای نیل به این هدف با اتخاذ رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوا، با 10 نفر از کارشناسان و صاحب نظران حوزه مربوطه شامل نمایندگان مجلس، مسئولان، پژوهشگران و کارشناسان دستگاه های حمایتی مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد. یافته های مطالعه نشان می دهد چالش های رویکردی و سازمانی عمده ترین موانع در فرآیند تدوین این طرح بوده است. ازاین رو، مهم ترین راهبردهای سیاستی با توجه به نقش عاملیت و کنشگری زنان سرپرست خانوار، مصداق یابی و تعریف جامع از توانمندسازی زنان سرپرست خانوار است. بدین لحاظ رفع موانع و کاستی های ساختاری و تبیین شاخص های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار و تعیین معیارهایی برای تحقق این هدف ضروری است.
مطالعه رابطه کنش و شخصیت در شخصیت های زن نمایشنامه های «خواب در فنجان خالی» و «خانه» اثر نغمه ثمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
177 - 198
حوزه های تخصصی:
هر نویسنده ای برای اینکه بتواند شخصیتی منطقی و درعین حال جذاب خلق کند، روش های گوناگونی به کار می بندد؛ اما تأثیرگذارترین عامل در شخصیت پردازی همواره زندگی روزمره خودِ نویسنده است. شخصیت های ساخته شده توسط نویسندگان غالباً بازنمودهایی از افرادی هستند که نویسنده در زندگی روزمره با آنها در ارتباط بوده است. ازاین رو همواره می توان با شناخت شخصیت های خیالی نویسندگان در زمان های مختلف، درباره مردم آن زمانه اطلاعات مفیدی کسب کرد. به همین جهت بررسی شخصیت پردازی شخصیت های داستانی و نمایشی در آثار نویسندگان، در دوره های زمانی مختلف، اهمیت بسیاری دارد. در این پژوهش ضمن بررسی شخصیت پردازی و رابطه آن با کنش های شخصیت، به سراغ دو نمایشنامه «خواب در فنجان خالی» و «خانه» رفته و شخصیت های زن در این دو نمایشنامه را موردتحلیل قرار دادیم؛ همچنین این نکته موردبررسی قرار گرفت که چه عواملی در شخصیت سازی زنان نمایشنامه های نغمه ثمینی تأثیرگذار بوده و هریک از شخصیت ها، با توجه به پیشینه و ارزش هایشان، به چه واکنش های دربرابر خانه (نظام حاکم مردسالار) دست می زنند؛ سرانجام این نتیجه حاصل گردید که ارزش های زنان در جامعه معاصر، بر شخصیت پردازی شکل گرفته در آثار نمایشی، ازجمله آثار نغمه ثمینی، تأثیرگذار بوده اند.
مسئولیت اجتماعی شرکت و حضور زنان در هیأت مدیره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
343 - 363
حوزه های تخصصی:
حضور مدیران زن در ترکیب هیأت مدیره به دلیل سبک تصمیم گیری خاص و دقت نظر بالا در ایفای مسئولیت های خود تأثیر مثبت و قابل توجهی بر بهبود عملکرد و افزایش ارزش شرکت ها دارد. به طوری که حضور زنان منجر به تقویت بعد نظارتی هیأت مدیره شده و رفتارهای فرصت طلبانه را کاهش داده و عملکرد و کارایی هیأت مدیره را بهبود می بخشد. بر این اساس هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر حضور زنان در هیأت مدیره بر مسئولیت اجتماعی شرکت ها می باشد. به منظور اندازه گیری مسئولیت اجتماعی شرکت ها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 129 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1399 است. متغیر مستقل پژوهش تعداد زنان در ترکیب هیأت مدیره و متغیر وابسته مسئولیت اجتماعی شرکت است. . مسئولیت اجتماعی به دو بعد داخلی و دو بعد خارجی تفکیک شده است. ابعاد داخلی شامل میزان افشای اطلاعات مربوط به روابط کارکنان و افشای اطلاعات مربوط به تولید، و ابعاد خارجی مشتمل بر میزان افشای اطلاعات مربوط به مشارکت اجتماعی و افشای اطلاعات مربوط به محیط زیست می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که حضور مدیران زن در هیأت مدیره تأثیر مستقیم و معناداری بر ایفای مسئولیت اجتماعی داخلی و خارجی شرکت ها و میزان افشای عملکرد اجتماعی دارد. درنتیجه حضور زنان به عنوان یکی از سازوکار های حاکمیت شرکتی منجر به ایفای بهتر مسئولیت اجتماعی و افزایش میزان افشای اطلاعات گردد.