نقش مصالح نوین و معماری داخلی در بهبود کیفیت فضای داخلی با تأکید بر نیاز های روان شناختی زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۱
99-111
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش مصالح نوین و معماری داخلی در بهبود کیفیت فضای داخلی با تأکید بر نیاز های روان شناختی زنان بود. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع و متون مصالح نوین و معماری داخلی می باشد. نمونه پژوهش، معماری داخلی با تأکید بر نیازهای روان شناختی زنان بود. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی است. گردآوری اطلاعات از طریق روش کتابخانه ای و پایگاه های پژوهشی مرتبط با حوزه معماری داخلی نوین گردآوری شد. سپس داده های استخراج شده با توجه به نیاز های روان شناختی زنان تفسیر و توصیف شد. نتایج داده ها نشان داد در گذشته مسکن ایرانی، نیاز ها و تمایلات روحی زنان را بیشتر مورد توجه قرار داده بود و زنان با آزادی کامل و آسایش فکری به فعالیت های روزمره خود می پرداختند. امروزه با پیشرفته ترشدن زندگی و تأثیر گذاری هزینه معاش بر زیبایی، روح و تنوع از خانه ها از بین رفته و یک نواختی و روزمرگی جایگزین آن شده است. تأثیر دوگانه رویکرد معماری داخلی برکیفیت فضاهای داخلی از طریق طراحی درست و منطقی منطبق بر فیزیک زنان و انتخاب معقول مصالح متناسب با روحیه و ذهنیت آن ها، می تواند محیطی مناسب و منطبق با نیاز های روان شناختی زنان در فضاهای مسکونی را فراهم آورد. از این رو می توان با استفاده از رنگ های روشن و گرم (رنگ های نشاط آور نارنجی، قرمز روشن، لیمویی) درسطوح وسیع و عدم استفاده از رنگ های تیره و کدر در فضاهای کوچک به نیازهای روان شناختی زنان دست یافت. هم چنین رعایت تناسبات ارتفاعی ، ابعاد فضا و شکستن قرینه سازی به منظور جلوگیری از یک نواختی در فضا، می تواند کمک کننده باشد. استفاده از مصالح نوین در کف، سقف و دیوار ها به منظور کنترل حرارت و تنوع در بافت، رنگ و شکل، تغییر در اشکال و مبلمان منزل امکان پویایی و تسهیل در امور زندگی روزمره در زنان را تسهیل بخشد.