فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به مقایسه رضایتمندی از زندگی زناشویی در چهار نوع ساختار خانواده پرداخته است. سوالها و فرضیه های مطرح شده به مقایسه میزان رضایتمندی از زندگی زناشویی در چهار مرحله ساختار خانواده می پردازد.
1ـ خانواده هایی که تازه ازدواج کرده و فرزند ندارند.
2ـ خانواده هایی که فرزند پیش دبستانی یا دبستانی دارند.
3ـ خانواده هایی که فرزند نوجوان دارند.
4ـ خانواده هایی که فرزندان انها ازدواج کرده و خانواده را ترک کرده اند.
نمونه بررسی شده شامل 120 زوج می باشد که هر گروه 30 زوج را در برمی گیرد. ابزار استفاده شده پرسشنامه رضایتمندی از زندگی زناشویی انریچ است. روش تحقیق از نوع علی مقایسه ای است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از واریانس عاملی استفاده شده است. نتایج به دست امده نشان می دهد زوجهایی که فرزندان انها ازدواج کرده و خانواده را ترک کرده اند بالاترین میزان رضایتمندی از زندگی زناشویی را دارند و زوجهایی که فرزند یا فرزندان نوجوان دارند، پایین ترین سطح رضایتمندی از زندگی زناشویی را نشان می دهند.
مقایسه و ارتباط سلامت روانی فرزندان و مادرانی که حضانت فرزندانشان را دارند با فرزندان و مادرانی که حضانت فرزندانشان از آن ها سلب شده است
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی و مقایسه ی سلامت روانی فرزندان و مادرانی که حضانت فرزندان شان را دارند با فرزندان و مادرانی که حضانت فرزندان شان از آن ها سلب شده است، 60 نفر از مادران متارکه کرده که 30 نفر آن ها حضانت فرزندان خود را به عهده داشتند و 30 نفر دیگر که حضانت فرزندانشان از آن ها سلب شده بود، به صورت تصادفی انتخاب شدند. هم چنین همه ی مادران، دختران دبستانی با دامنه ی سنی 7 تا 9 سال داشتند که در سال تحصیلی 81-1380 مشغول به تحصیل بودند و وضعیت حضانت آن ها از طرف دادگاه های خانواده و اداره ی سرپرستی مشخص شده و به ثبت رسیده بود. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ی سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ) و پرسش نامه ی اختلال رفتاری کودکان کانرز، فرم والدین استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل نتایج از روش T استودنت دو گروه مستقل و ضزیب هم بستگی پیرسون استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد که: 1- بین سلامت روانی مادرانی که حضانت فرزندانشان را به عهده دارند با مادرانی که حضانت فرزندان شان از آنها سلب شده است، به استثنای خرده مقیاس کنش اجتماعی، تفاوت معناداری وجود ندارد. 2- بین سلامت روانی فرزندانی که حضانت آنها بر عهده ی مادران شان است با فرزندانی که حضانت آنها از مادران شان سلب شده، تفاوت معناداری وجود دارد. 3- بین سلامت روانی مادران و سلامت روانی فرزندان آنها تفاوت معناداری وجود دارد.
تأثیر زندگی مشترک پیش از ازدواج بر فروپاشی ازدواج
حوزه های تخصصی:
برخلاف این تصور که زندگی مشترک پیش از ازدواج، فرصتهای خوبی را برای درک بهتر زوجها در اختیار ایشان قرار میدهد، اظهارات بسیاری از افراد شرکت کننده در این تحقیق حاکی از آن است که خطر بروز طلاق در میان آن دسته از زوجهایی که پیش از ازدواجشان زندگی مشترک را تجربه کردهاند، به مراتب بیش از کسانی است که فاقد چنین پیشینهای بودهاند. این نوشتار، پس از بیان چند تفسیر از علل فروپاشی چنین ازدواجهایی، با ارائه نمونههای آماری اثبات میکند که متغیرهای کنترلی از قبیل تفاوتهای موجود در ارزشها و گرایشها نسبت به ازدواج، شخصیت همسران سابق، طلاق والدین و ...، بر انتخاب ازدواج غیر مستقیم مؤثر هستند و همین گزینشهای شخصی، از جمله مهمترین عامل عدم استحکام در ازدواجهای غیرمستقیم است و بر خطرات منجر به جدایی اثرگذار میباشد.
جنسیت، خانواده و سیمای جمهوری اسلامی
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۸ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
رسانه ملی علی رغم حضور رسانههای تصویری موازی مانند شبکههای ماهوارهایCDها یا DVDهای صوتی- تصویری و اینترنت، همچنان پرمخاطبترین و تأثیرگذارترین رسانه در کشور است . حتی بدون مراجعه به تحقیقات میدانی نیز میتوان این گستره و تأثیر را تشخیص داد. تماسهایی که با برنامههای تلویزیونی از دورترین روستاهای کشور برقرار میشود؛ مدت زمانی که افراد برای تماشای تلویزیون میگذارند؛ همهگیر شدن تکیهکلامهای یک سریال؛ محبوبیت فلان بازیگر و منتشرشدن سیل پوستر و عکس و مصاحبه از او و گفتگوی افراد حاضر در یک مهمانی درباره برنامهها، تنها نمونههایی از این شواهد است. همین دو ویژگی یعنی گستره و عمق تأثیرگذاری است که بررسی کیفیت این تأثیرات را ضروری میسازد. نوشتار پیش رو گزارشی است از رویکردهای جنسیتی صدا و سیما که حضور خوانندگان عزیز تقدیم می شود.
عوامل اجتماعی طلاق و سلامت روانی اجتماعی در زوجین متقاضی طلاق توافقی و غیر توافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق یکی از مشکلات اجتماعی است که نرخ آن در مهروموم های اخیر رو به افزایش بوده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل مرتبط با طلاق و مقایسه ی سلامت روانی اجتماعی در زوجین متقاضی طلاق توافقی و غیر توافقی بوده است. از این رو، 369 نفر از زوجین متقاضی طلاق توافقی و 165 نفر از زوجین متقاضی طلاق غیر توافقی در کرمانشاه به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه ساختمند و پرسشنامه ی سلامت روان و مقیاس ادراک حمایت اجتماعی بود. نتایج نشان داد که بیشترین عوامل طلاق زوجین متقاضی طلاق توافقی به ترتیب مربوط به دخالت اطرافیان (5/12 درصد)، ضرب و شتم (3/10 درصد)، دروغ گویی (2/9 درصد)، سوء ظن و بدبینی (1/8 درصد)، اعتیاد (2/6 درصد)، بی توجهی (7/5 درصد)، تنفر و عدم علاقه (5/3 درصد) و خیانت (5/3 درصد) بوده است. همچنین بیشترین عوامل طلاق زوجین متقاضی طلاق غیر توافقی به ترتیب اعتیاد (9/13 درصد)، بی توجهی (5/11 درصد)، دخالت اطرافیان (3/10 درصد)، ضرب و شتم (5/8 درصد)، دروغ گویی (4/8 درصد) بوده است. نتایج مانوآ نشان داد که حمایت اجتماعی در زوجین متقاضی طلاق توافقی و سلامت روان مختل در زوجین متقاضی طلاق غیر توافقی بیشتر بود. نتایج اطلاعات مهمی را در خصوص علل و عوامل طلاق و تفاوت معنی دار حمایت اجتماعی و سلامت روان در زوجین متقاضی طلاق توافقی و غیر توافقی به دست می دهد. توجه به علل و عوامل و سلامت روانی اجتماعی متقاضیان طلاق توافقی و غیر توافقی از اهمیت خاصی برخوردار است.
حق طلاق
حوزه های تخصصی:
آنچه براى دردآشنایان مسایل اجتماعى و خانواده آفتى جدى به مثابه بیمارى قرن محسوب مىشود، روند رو به ازدیاد طلاق و متلاشى شدن خانوادههاست که در هیچ عصرى چنین نگران کننده و موحش نبوده، بلایى که بناى خانواده را ویران کرده و کودکان مظلوم را به دست طوفان حوادثى تلخ سپرده است. بگونهاى که امروز قانونگذاران، حقوقدانان، اندیشمندان مسایل خانواده و روانشناسان با همه امکانات خویش در تلاشند تا شاید بتوانند خانواده را از این سیر قهقرائى باز دارند و اولین کانون اجتماعات بشرى را از آفتى مهلک و بنیانکن نجات بخشند. آمار رو به ازدیاد طلاق گویاترین کارنامه براى تزلزل ارکان خانواده و فروپاشى بناى رأفت و عطوفت و مودت در زندگى بشر است و متأسفانه هرچه فرهنگ غرب بر جوامع انسانى گسترش مىیابد این آمار فروپاشى و انحلال هم افزونتر مىگردد. لذا در یک مقایسه تطبیقى حتى بین شهر و روستا و یا شهرهایى که به ظاهر چهره مدنیت بیشترى به خود گرفتهاند با سایر مناطق، تفاوتى چشمگیر دارد مثلاً در شهرى مثل تهران در سال 76 از 85770 ازدواج 12211 مورد طلاق واقع شده است و حال آنکه در شهر ایلام از 2395 ازدواج فقط 72 مورد منجر به طلاق شده است و در سال 77 بیش از چهل هزار طلاق در کشور به ثبت رسیده و این در حالى است که معاون امور اجتماعى سازمان بهزیستى تعداد متقاضیان طلاق را نهصد هزار اعلام کرده است. لذا یکى از معضلات جوامع مدنى که به صورت گرهاى کور و غیر قابل علاج براى دولتمردان درآمده است و وضع و تغییر قوانین مدنى نتوانسته براى آن رهآوردى مثبت ارایه دهد، همان رشد فزاینده طلاق و نابسامانى در کانون خانوادههاست. در این مقاله به ارائه راهکارهای لازم و مؤثر در راستای تحکیم بنیان خانواده می پردازیم.
تحلیل گفتمان شبکه کودک «جم جونیور» در نظم گفتمانی هویت مطلوب زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقبال روزافزون مخاطبان ایرانی به شبکه های ماهواره ای، لزوم مطالعه محتوای این شبکه ها را - بالأخص مطالعه شبکه های کودک که کمتر مورد تحقیق قرار گرفته اند- دوچندان کرده است. بر این مبنا شبکه جم جونیور، به عنوان مطرح ترین شبکه ماهواره ایِ پخش برنامه های کودک به زبان فارسی، برای مطالعه در نظم گفتمانی محل مناقشه ی «هویت مطلوب زنانه» انتخاب شد. با استفاده از قابلیت های تحلیلیِ نظریه گفتمان لاکلا و موف [1]، سه برنامه شبکه جم جونیور با عناوین «باربی؛ زندگی در خانه رؤیایی»، «رقصندگان آسمان» و «اسکوبی دو؛ راز گنجینه» مورد مطالعه قرار گرفتند. در انیمیشن باربی، «زیبایی و جذابیت» به عنوان دال مرکزی برنامه شناسایی شد و در دو انیمیشن دیگر، دال گفتمانیِ «اجتماعی بودن» به عنوان دال مرکزی شناسایی شد. در برآیند کلی مطالعه گفتمان این شبکه، مشخص گردید که دال مرکزی مجموع برنامه های مطالعه شده در نظم گفتمانی هویت زنانه «اجتماعی بودن» است. این در حالی است که دال های پیرامونیِ دیگری نیز چون «فردگرایی»، «روابط میان جنسیتی»- روابط آزاد، غیررسمی و بر اساس دوستی- ، «اخلاق مداری»، «زیبایی و جذابیت»- به تعریف پوشش آزاد، اندام نما و نیمه برهنه- و ... منظومه گفتمانی این شبکه را در نظم گفتمانی هویت زنانه تشکیل می دهند. این گفتمان دیگری هایی را نیز برای خود متصور است که اغلب در قالب هویت هایی بی اخلاق، شرور و شیطانی، ضد انسانیت و... تصویر می شوند، که به حسب مذمومیت مطلق این گونه دال ها، نشانه های کمتر بدیهیِ دیگری مانند عدم اجتماعی بودن، احساساتی نبودن و ... ، با آنها پیوند می خورد. این پیوندهای گفتمانی درواقع محل های نزاع اصلیِ گفتمان شبکه جم جونیور را تشکیل می دهند. [1]. Ernesto Laclau and Chantal Mouffe اقبال روز افزون مخاطبان ایرانی به شبکه های ماهواره ای،لزوم مطالعه محتوای این شبکه ها را دو چندان کرده است. در این میان اندک مطالعاتی به بررسی شبکه های ماهواره ای کودک و محتوای ارائه شده توسط آنها پرداخته اند. بر این مبنا شبکه جم جونیور، بعنوان مطرح ترین شبکه ماهواره ایِ پخش برنامه های کودک به زبان فارسی، برای مطالعه در نظم گفتمانی محل مناقشه ی«هویت مطلوب زنانه» انتخاب شد.با توجه به دید کلان نگر و قابلیت های تحلیلیِ نظریه گفتمان لاکلا و موف،این رویکرد بعنوان نظریه و روش انتخابیِ پژوهش حاضر انتخاب شد. سه برنامه«باربی؛زندگی در خانه رویایی»،«رقصندگان آسمان»و «اسکوبی دو؛راز گنجینه» بعنوان نمونه مورد مطالعه در شبکه جم جونیور انتخاب شدند.طبق پژوهش صورت گرفته،در انیمیشن باربی،«زیبایی و جذابیت»بعنوان دال مرکزی برنامه شناسایی شد، و در دو انیمیشن دیگر، دال گفتمانیِ یکسانی با عنوان«اجتماعی بودن»به عنوان دال مرکزی مورد توجه قرار گرفت. در برآیند کلی مطالعه گفتمان این شبکه،مشخص گردید که دال مرکزی مجموع برنامه های مطالعه شده در نظم گفتمانیِ هویت زنانه«اجتماعی بودن»می باشد. این درحالی ست که دال های پیرامونیِ دیگری نیز چون «فردگرایی»،«روابط میان جنسیتی»-روابط آزاد، غیر رسمی و براساس دوستی-، «اخلاق مداری»،«زیبایی و جذابیت»-به تعریف پوشش آزاد، اندام نما و نیمه برهنه- و... منظومه گفتمانی این شبکه را در نظم گفتمانی هویت زنانه تشکیل می دهند. در مقابل،این گفتمان دیگری هایی را نیز برای خود متصور است که اغلب در قالب هویت هایی بی اخلاق، شرور و شیطانی، ضد انسانیت و... تصویر می شوند، که به حسب مذمومیت مطلق اینگونه دال ها، نشانه های کمتر بدیهیِ دیگری مانند عدم اجتماعی بودن، احساساتی نبودن و در یک کلام آنچه خلافِ دال های مطلوب گفتمان شبکه است،با آنها پیوند می خورد که در واقع محل های نزاع اصلیِ گفتمان شبکه جم جونیور را تشکیل می دهند.
بررسی نوآوری ها و چالش های ماهوی قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت ویژه نهاد خانواده، جدیدترین اراده قانون گذار در حوزه مقررات حاکم بر نهاد گفته شده، در قانون حمایت خانواده مصوب 1391 نمود یافته است. این قانون به نوعی تجمیع مقررات سابق مربوط به خانواده را دربردارد. تصویب قانون گفته شده این توقع را ایجاد کرده که به موجب آن، مصالح خانواده به نحو مناسب تری تأمین گردد. به همین جهت باید دید که قانون جدید حمایت خانواده چه نوآوری هایی را در این عرصه برای رسیدن به اهداف گفته شده به ارمغان آورده و با چه چالش هایی روبرو است.
در پاسخ به سؤال بالا، این جستار با روش توصیفی و تحلیلی، ضمن بررسی قواعد ماهوی مندرج در این قانون درصدد کشف نقاط قوت و ضعف قانون برآمده است. به موجب نتیجه حاصل از این پژوهش، قانون گفته شده در عرصه قواعد ماهوی حاکم بر خانواده به رغم برخی چالش ها و ابهامات، دارای نوآوری هایی نیز می باشد. توجه بیش تر به سلامت جسمانی زوجین و فرزندان و نیز گسترش موارد لزوم ثبت مسائل مربوط به نکاح و انحلال، کاستن از ضمانت اجرای حمایتی ویژه نسبت به مهریه های نامتعارف و تشدید حمایت کیفری از افراد واجب النفقه و نیز توجه ویژه به مسائل مالی و حق ملاقات در تصمیمات قضایی مربوط به طلاق و غیر آن، اعطای نقش به مراکز مشاوره خانوادگی در جریان دعاوی مربوط به طلاق از عمده نوآوری های قانون جدید است. البته نحوه نگارش مواد 22 و 42 و نیز عدم تصریح به برخی شرایط درباره داوران ابهاماتی را ایجاد نموده که اصلاح قانونی را بایسته نموده است. به علاوه الزامی نمودن ثبت انحلال نکاح موقت در مواردی که ثبت آن الزامی است، شایسته می نماید.
رؤیارویی ایرانیان با فمینیسم از فمینیسم ایرانی تا فمینیسم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارمغان مهم رؤیارویی ایرانیان با تجدد، چالش بین سنت های دینی و تجدد بود. حوزه مسائل زنان و خانواده نیز در چنبره این چالش گرفتار آمد. این نوشتار می کوشد با رویکردی جامعه شناختی تاریخی و با روش اسنادی و کتابخانه ای به این پرسش ها پاسخ دهد که تفکر فمینیستی از چه زمانی وارد فضای فکری جامعه ایرانی شد و با تکیه بر چه بسترهایی به اشاعه خود پرداخت و در این مسیر چه مراحلی را پشت سرگذاشت؟ یافته ها حکایت از این دارد که حوادث پیش و پس از انقلاب مشروطه، زمینه آشنایی برخی زنان ایرانی را با جنبش زنان در غرب، فراهم آورد. در این میان، ساختاری شبه جنبش در ایران شکل گرفت که بر زیست بهتر زنان و احقاق حقوق زنان تأکید می کرد. اما با ظهور دوره پهلوی ها، جنبش شکل دولتی به خود گرفته و به موجی آسوده بدل شد. با پیروزی انقلاب اسلامی، موج سومی از جنبش شکل گرفت که همگرایی بیشتری با مبانی فمینیسم غربی داشت. این موج را طیف های متفاوت و گاه متناقضی تشکیل می دهند که علی رغم تفاوت های بسیار، در این نکته مشترکند که مسائل عصر مدرن را نباید با دین توضیح داد. این رویکردها از یک سو، از فقدان نگرش علمی رنج می برند و از سوی دیگر، نوعی الگوبرداری صرف از مسائل زنان در غرب و بی توجه به ظرفیت های فرهنگی و ملی در حل مسائل زنان هستند. افزون بر این، رویکردهای آنان نوعا سیاسی است که می توانند از سوی دشمنان مورد بهره برداری قرار گرفته و خطری بزرگ برای امنیت ملی باشند.
نقد و بررسی متون آموزشی دانشگاه درباره «تنظیم خانواده»
منبع:
حوراء شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
فرآیند تحول هر جامعه از یک مرحله اقتصادی و اجتماعی به مرحله دیگر، توسعه نامیده میشود. بر این اساس فعالیتهای توسعهیافتگی،«فعالیتهایی است که یک نظام، سیستم یا یک کشور برای ارتقای وضعیت موجودش در دست اقدام دارد»[1] برای تحقق توسعه، لازم است که در کنار سایر اقدامات، رشد جمعیت نیز تحت کنترل درآید. هر چند توسعه، رابطه مستقیمی با جمعیت ندارد؛ اما میتوان گفت عدم توازن رشد منابع با رشد جمعیت، مانعی بر سر راه برنامههای توسعه است. در این مجال به بررسی نحوه آموزش در مورد تنظیم خانواده در دانشگاه ها می پردازیم.
بررسی الحاق ایران به کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۲ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
سرانجام، لایحه پیوستن جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون محو تبعیض، همچنان که پیش بینی میشد در مسیر تعارض نظر مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان، به مجمع تشخیص مصلحت فرستاده شد و بحثها، مشاجرتها و اظهارنظرهای علنی دربارة این لایحه، فروکش کرد. تجربه نشان داده است که وقتی پروندهای به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاده میشود، طرفین نزاع، از تب و تاب طرح علنی مباحث مربوط به پرونده مذکور میافتند. اکنون که فضای عمومی جامعه، درباره سرنوشت کنوانسیون، تا حدودی آرام شده است، بازشناسی آن چه درباره این کنوانسیون اتفاق افتاد، ضروری مینماید. در این مقاله به بررسی آن می پردازیم.
فقر زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره سهم فقر زنان سرپرست خانوار بیشتر از مردان سرپرست خانوار بوده است و زن بودن احتمال قرار گرقتن در دایره فقر را افزایش می دهد، اما شکاف و فاصله میان این دو گروه به مرور زمان کاهش یافته است. گرچه فقر زنان سرپرست خانوار در شهر روند نزولی داشته ، اما زنان بی سواد و کم سواد در مناطق شهری به شدت در معرض فقر قرار داشته اند.با افزایش تعداد شاغلان در خانوار، خطر قرار گرفتن خانوار در فقیرترین گروه ها کاهش می یابد. زنان سرپرست خانوار به دلیل بی سوادی، داشتن خانوارهای کوچک، و تعداد شاغلان کمتر در خانوار جزو فقیرترین فقرا هستند.
سیری در سیره استاد شهید مطهری قسمت دوم
حوزه های تخصصی:
سیاست کیفری ایران در قبال روسپیگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل اجتماعی درخواست طلاق در بین شهروندان زن شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این پژوهش، بررسی عوامل اجتماعی موثر بر گرایش شهروندان زن شیرازی به طلاق می¬باشد. (چارچوب نظری این پژوهش ترکیبی از نظریه های جامعه¬شناسی خانواده و انحرافات اجتماعی می باشد). روش پژوهش پیمایشی و ابزار مورد استفاده برای گرد آوری داده¬ها پرسش¬نامه بوده است. حجم نمونه 353 نفر بود که به صورت تصادفی انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت و نتایج بدست آمده نشان دادند که متغیرهای مدت زندگی مشترک، میزان شناخت پیش از ازدواج (کوتاه بودن دوران نامزدی) و تعداد فرزندان، با گرایش به طلاق زنان رابطه¬ای معنا دار و معکوس دارند. متغیرهای نظر خانواده¬ی فرد نسبت به طلاق، دخالت دیگران در زندگی زوجین، عدم مشورت در امور زندگی، سوءزن یکی از زوجین و رابطه¬ی نامشروع با میزان گرایش زنان به طلاق رابطه¬ای معنا دار دارند. در تحلیلداده¬ها از رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام استفاده شد و متغیرهای میزان شناخت پیش از ازدواج، دخالت دیگران در زندگی زوجین و سوءزن یکی از زوجین توانستند 72٪ از واریانس متغیر وابسته (گرایش زنان به طلاق)را پیش بینی کنند.
نقد و بررسی طرح اصلاح موادی از فصل نکاح قانون مدنی
منبع:
حوراء شماره ۱۵
حوزه های تخصصی:
جمعی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، طرحی را مبنی بر اصلاح برخی از مواد فصل نکاح قانون مدنی، ترتیب نموده و جهت بررسی و تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم نمودند.نوشتار حاضر، بر آن است تا این طرح را از نقطه نظر فقهی و با استناد به قواعد و نظریات فقها مورد بررسی قرار دهد.البته نگارنده، ادعا ندارد که تحقیق جامع و بررسی کامل و همه جانبه در این زمینه صورت داده است.
پوشاک زنان کرد
بررسی ارتباط دوجنسیتی بودن و روان نژندگرایی با کیفیت زندگی در زنان نابارور و بارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوجنسیتی بودن و روان نژندگرایی، دو متغیر تاثیرگذار بر کیفیت زندگی زنان اند. نتایج پژوهش ها نشان می دهد که کیفیت زندگی زنان نابارور، در مقایسه با زنان بارور، پایین تر است و آنان مشکلات روان شناختی بیش تری را تجربه می کنند. هدف این پژوهش تعیین ارتباط دوجنسیتی بودن و روان نژندگرایی با کیفیت زندگی زنان نابارور و بارور شهر تهران است و نمونه پژوهش را 120 زن نابارور و بارور (هر گروه 60 نفر) تشکیل می دهند، که از میان زنان مراجعه کننده به دو بیمارستان شهر تهران انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از فرم کوتاه پرسش نامه شخصیت نئو، پرسش نامه نقش جنسیتی، و پرسش نامه کیفیت زندگی استفاده شد. ضریب هم بستگی پیرسون نشان داد که بین دوجنسیتی بودن و کیفیت زندگی نابارور و زنان بارور 0.43) در مقابل (0.30، رابطه مثبت، و میان روان نژندگرایی و کیفیت زندگی زنان نابارور و بارور -0.55) در مقابل (-0.23 رابطه منفی وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیری نشان داد که 57 درصد از واریانس کیفیت زندگی در زنان نابارور، به وسیله متغیرهای دو جنسیتی بودن و روان نژندگرایی تبیین می شود، در صورتی که این مقدار در زنان بارور حدود 30 درصد است. نتایج این پژوهش، که تا حدود زیادی با یافته های پژوهشی دیگر هم خوانی دارد، بیان گر آن است که سطح بالای دو جنسیتی بودن و سطح پایین روان نژندگرایی باعث افزایش سطح کیفیت زندگی زنان نابارور می شود.