آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵

چکیده

موضوع این پژوهش، بررسی عوامل اجتماعی موثر بر گرایش شهروندان زن شیرازی به طلاق می¬باشد. (چارچوب نظری این پژوهش ترکیبی از نظریه های جامعه¬شناسی خانواده و انحرافات اجتماعی می باشد). روش پژوهش پیمایشی و ابزار مورد استفاده برای گرد آوری داده¬ها پرسش¬نامه بوده است. حجم نمونه 353 نفر بود که به صورت تصادفی انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت و نتایج بدست آمده نشان دادند که متغیرهای مدت زندگی مشترک، میزان شناخت پیش از ازدواج (کوتاه بودن دوران نامزدی) و تعداد فرزندان، با گرایش به طلاق زنان رابطه¬ای معنا دار و معکوس دارند. متغیرهای نظر خانواده¬ی فرد نسبت به طلاق، دخالت دیگران در زندگی زوجین، عدم مشورت در امور زندگی، سوءزن یکی از زوجین و رابطه¬ی نامشروع با میزان گرایش زنان به طلاق رابطه¬ای معنا دار دارند. در تحلیلداده¬ها از رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام استفاده شد و متغیرهای میزان شناخت پیش از ازدواج، دخالت دیگران در زندگی زوجین و سوءزن یکی از زوجین توانستند 72٪ از واریانس متغیر وابسته (گرایش زنان به طلاق)را پیش بینی کنند.

تبلیغات