فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۲۱ تا ۴٬۵۴۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
زن و فرهنگ سال هفتم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۶
109-123
حوزه های تخصصی:
دیسمنوره یا قاعدگی دردناک یکی از مشکلات زنان در سنین باروری است که بر سلامتی آنان از لحاظ فردی و اجتماعی اثرات نامطلوب می گذارد. یکی از عمده ترین علل مراجعه ی زنان به پزشک بوده و به طور کلّی کیفیت زندگی زنان را در سنین باروری تحت تاثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بیوفیدبکEMG در درمان بیماران مبتلا به دیسمنوره ی اولیه بود. این مطالعه از نوع طرح پژوهشی نیمه آزمایشی می باشد. جامعه ی آماری تمام بیماران مبتلا به دیسمنوره ی اولیه بودند که در سه ماه اول سال 1394 به بیمارستان های حکیم و قمربنی هاشم(ع) شهر نیشابور مراجعه کردند. نمونه های آماری به صورت در دسترس و با اجرای مقیاس چند بعدی کلامی انتخاب شدند. بیماران طی 6 جلسه در سه روز اول شروع قاعدگی، هر روز دو جلسه بیوفیدبکEMG را همراه با آموزش های آرام سازی عضلانی پیش رونده دریافت نمودند. ابزار اندازه گیری داده های خروجی دستگاه بیوفیدبک و داده های پرسشنامه چند وجهی درد می باشد. داده ها با استفاده از آزمون کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند بیوفیدبکEMG در کاهش درد بیماران دیسمنوره اوّلیّه موثر است(05/0 p-value <).
سلسله مراتب نیازهای زنان در قصه های کهن ایرانی مبتنی بر هرم آبراهام مزلو
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۳
1 - 12
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی سلسله مراتب نیازهای زنان در قصه های کهن ایرانی مبتنی بر هرم آبراهام مزلو بود. جامعه پژوهش شامل کلیه قصه های کهن ایرانی است. نمونه پژوهش قصه های کلیله ودمنه، مرزبان نامه، بختیارنامه، سندبادنامه و سمک عیار، بر اساس سلسله مراتب نیازهای هرم مزلو در زنان بود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شد و قصه های کهن ایرانی و مضامین مرتبط با نیازهای زنان که مبتنی بر هرم آبراهام مزلو بود بررسی شدند. سپس اطلاعات جمع آوری شده مورد تطبیق و تحلیل روان شناختی قرار گرفت و درنهایت الگویی مشخص از نیازهای زنان ترسیم شد. نتایج نشان داد که: وجود شخصیت های مختلف از جمله شخصیت زنان و کنش های رفتاری مختلف، زمینه تحلیل روان شناختی این متون را فراهم آورده است. بر این اساس، نیازهای روان شناختی زنان در قصه های کهن از جمله قصه های کلیله و دمنه، مرزبان نامه، بختیارنامه، سندبادنامه و سمک عیار، مطابق با انگیزش و میزان احساس رضایت درونی آن ها از زندگی، بر اساس هرم نیازهای اولیه (نیاز زیستی، نیاز ایمنی، نیاز عشق و وابستگی، نیاز احترام به خود و دیگران و نیاز خود شکوفایی) آبراهام مزلو طبقه بندی شده است. نیازهای زیستی که در قاعده هرم مزلو قرار دارد، در برخی از قصه های کلیله ودمنه، مرزبان نامه و سندبادنامه منعکس شده است. نیاز زنان به «عشق، وابستگی و ایمنی» در طبقات بعدی هرم مورد توجه بوده است؛ هم چنین در قصه های کلیله ودمنه، سمک عیار و مرزبان نامه، نمودهایی از خودشکوفایی مشاهده شد؛ به عبارتی نیازهای زنان در قصه های کهن، قابلیت طبقه بندی بر مبنای هرم نیاز آبراهام مزلو را دارد. طبق نظر مزلو تأمین نیازهای هر طبقه زمینه ظهور نیازهای طبقات بالاتر را فراهم می آورد. بر این اساس جهت خودشکوفایی و خلاقیت در زنان می بایست نخست نیازهای زیستی و ایمنی برآورده شود.
نقش زن در بازاریابی سبز
منبع:
زن و فرهنگ سال دوم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۸
49-59
حوزه های تخصصی:
شاید کسی تصور نمی کرد که روزی بازاریابی علاوه بر سود آوری و فروش، نگران سلامت مصرف کننده نیز باشد. اما پویایی و رقابت شدید و افزایش نگرانی نسبت به محیط زیست و همچنین مقررات دولتی و افزایش آگاهی مصرف کنندگان شرکتها را بر آن داشت که در سلامت جسمانی و روانی و پاکیزگی محیط مصرف کنندگان نیز تأمل کنند.به هر حال به مرور زمان مفاهیمی نظیر بازاریابی سبز، بازاریابی محیطی و اجتماعی برای عمل به مسئولیت اجتماعی بنگاه ها وارد ادبیات با زاریایی شد. در این راساتا زنان با صرفه جویی در مصرف انرژی، کاهش ضایعات و مقابله با آلودگی آب و هوا و محیط زیست نقش مهمی را در برنامه های بازاریابی سبز و توسعه پایدار ایفاء می کنند.
شناسایی علل طلاق زنان فاقد فرزند (مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
173 - 189
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل طلاق و تهیه و ساخت پرسشنامه عوامل طلاق در مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی زنان انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان مطلقه در مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی (متأهل فاقد فرزند) بودند که حداقل 6 ماه تجربه زندگی مشترک داشتند. در پژوهش حاضر چهار نمونه به روش نمونه گیری در دسترس مورد استفاده قرار گرفت که نمونه اول جهت یافتن عوامل اولیه و تدوین پرسشنامه (25 نفر)، نمونه ی دوم برای بررسی پایایی و روایی ابزار (50 نفر)، نمونه اصلی به منظور انجام تحلیل عامل اکتشافی (200 نفر) و نمونه ی چهارم به منظور انجام تحلیل عامل تأییدی (200 نفر) انتحاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه طلاق در مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی بود که پس از تحلیل نتایج این پژوهش ساخته و مورد تأیید قرار گرفت. طرح پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل ماتریس کوواریانس بود که برای تحلیل نتایج از روش تحلیل عامل اکتشافی (EFA) و تحلیل عامل تأییدی (CFA) استفاده شد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی نشان داد که عوامل طلاق در مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی از نظر زنان طلاق گرفته شامل مشکلات جنسی و روابط زناشویی، نداشتن مهارت های زندگی لازم، مشکلات خانواده مبدأ و عدم بلوغ عاطفی؛ مشکلات اقتصادی و مشکلات فرهنگی و عدم شناخت، می باشند. شناسایی عوامل طلاق به عنوان الگو و مسیری برای زوج های جوان، و در نهایت باعث ارتقای سلامت عمومی جامعه می باشد.
تبیین ارتباط درک کلیشه های جنسیتی و درک کیفیت فضایی در دانش آموزان دختر(نمونه ی موردی مدارس متوسطه دوم در شهرستان بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در محیط های آموزشی، کیفیت فضای معماری با تأثیر بر شناخت های حسی، فکری و ادراکی می تواند نقش و عملکردی آموزشی ایفا نماید. بررسی ها نشان می دهد فرایند آموزش در تعامل با فضاهای آموزشی می تواند در افزایش شوق یادگیری بسیار تأثیر گذار باشد. کلیشه های جنسیتی در چارچوب رویکرد اجتماعی-فرهنگی، به عنوان یکی از الگوهای ذهنی تعیین کننده درهویت فردی به ویژه دردختران نوجوان به شمار می آید.مساله اصلی در این پژوهش، نادیده گرفتن جنبه روانشناختی جنسیت(در اینجا کلیشه های جنسیتی) در فرایند طراحی فضاهای آموزشی می باشد. با توجه به ارتباط کلیشه های جنسیتی و وضعیت زنان، انجام مطالعات معطوف جنسیت و وضعیت آموزش آنان نقش بسیار مهمی درشناخت بهتر وضعیت آنان دارد.جامعه ی آماری دختران دانش آموز مدارس متوسطه شهر بانه در نظر گرفته شده که طریق فرمول کوکران تعداد90 دانش آموز پیش بینی شده و از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تکمیل گردیده است. نتایج حاصل در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که حاکی از وجود کلیشه های جنسیتی و درک نابرابری جنسیتی در دختران دانش آموز و همچنین وجود رابطه معنادار میان درک کلیشه های جنسیتی دردانش آموزان و میزان ادراک کیفیت محیطی مدرسه می باشد. *این مقاله برگرفته از پایان نامه دکتری به راهنمایی دکتر لیلا بلیلان و دکتر داریوش ستارزاده و مشاوره خانم پریسا هاشم پور که در دانشکده معماری و هنر واحد تبریز در پاییز انجام گرفته است.
آزمون مدل علّی گرایش به خودکشی براساس سبک زندگی با واسطه گری دلبستگی به خدا در دختران دانش آموز
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
59-69
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش آزمون مدل علّی گرایش به خودکشی براساس سبک زندگی با واسطه گری دلبستگی به خدا در دانش آموزان دختر شهر ایذه بود که از بین آنان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای 250 نفر به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع بنیادی و در چارچوب طرح های همبستگی است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت والکر و پیلرکی (1996)، مقیاس دلبستگی به خدا بک و مک دونالد (2004) و پرسشنامه خودکشی کیت (1984) استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها براساس روش تحلیل مسیر صورت گرفت. نتایج یافته ها نشان داد؛ که مدل علّی سبک زندگی با گرایش به خودکشی و واسطه گری دلبستگی به خدا در دانش آموزان دختر با داده های به دست آمده از مدل برازش دارد. بر این اساس سبک زندگی و دلبستگی به خدا بر گرایش به خودکشی اثر مستقیم، هم چنین دلبستگی به خدا در رابطه بین سبک زندگی و گرایش به خودکشی اثر غیرمسقیم دارد.
بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و صمیمیت به عنوان پیش بینی کننده های میل به طلاق در زنان ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : با توجه به اهمیتی که ویژگی های شخصیتی و صمیمیت می تواند در پیش بینی طلاق داشته باشد؛ هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و صمیمیت به عنوان پیش بینی کننده های میل به طلاق در زنان متقاضی طلاق شهر تهران در سال 1397 بوده است. روش بررسی : جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه زنان متقاضی طلاق و عادی شهر تهران در سال های 1397 می باشد. نمونه مورد نظر شامل 350 نفر بود که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه شخصیت (NEO) فرم بلند، پرسشنامه صمیمیت باگاروزی استفاده شده بود. یافته ها : تحلیل آماری نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیتی و صمیمیت در سطح 01/0 توان پیش بینی طلاق را در زنان دارند. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد ویژگی های شخصیتی و سبک های صمیمیت به صورت مثبت طلاق را پیش بینی می کند. همچنین با افزایش نمره فرد در ویژگی های شخصیتی و صمیمیت طلاق کاهش می یابد.
بازدارنده های شخصی و نهادی به مثابه زیربنای سقف شیشه ای در ارتقای زنان در سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
190 - 205
حوزه های تخصصی:
حضور زنان در ساختارهای سازمانی بیش از پیش شده است ولی به نسبت در پست های میدیریتی کمتر دیده می شوند. هدف این پژوهش شناخت بازدارنده های مکمل سقف شیشه ای در ارتقای زنان به پست های مدیریتی است. روش پژوهش بر مبنای پارادایم تفسیری، رویکرد استقرایی و روش کیفی می باشد. داده های پژوهش نیز با ابزار مصاحبه به دست آمد و با استفاده از نرم افزار Maxqda10 تحلیل آن صورت پذیرفت. همچنین تحلیل داده ها به کمک تکنیک تحلیل مضمون انجام شد. جامعه آماری پژوهش کارمندان و مدیران شهرداری تهران و نمونه آن 19 نفر شامل 14 زن و 5 مرد می باشد. یافته ها نشان داد که موانع مشارکت و ارتقای زنان به جز عوامل و فرایندهای سازمانی، بازدارنده های شخصی و بازدارنده های نهادی نیز هستند. بازدارنده های سازمانی شامل موانع در فضای رسمی و فضای غیررسمی می شود. بازدارنده های شخصی شامل عوامل خانوادگی، نگرشی و مهارتی زنان و بازدارنده های نهادی شامل عملکرد دولت و نقش فرهنگ عمومی جامعه می باشد.
نگرش جنسیتی و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه ی تطبیقی میان کشوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
237 - 262
حوزه های تخصصی:
پیوند تنگاتنگ تفاوت های جنسیتی با مسأله ی نابرابری و قدرت، جامعه شناسی جنسیت را به یکی از مهم ترین حوزه های جامعه شناختی بدل ساخته است. ازمسائل اصلی این حوزه، سیطره ی گفتمان نابرابرانه ای است که به جنسیت با معیارهای ایدئولوژیک مردسالارانه می نگرد. در این چارچوب، مقاله ضمن بررسی مقایسه ای نگرش جنسیتی، با استناد به ابزارهای نظری مفهومیِ «گفتمان مردسالاری» و «گفتمان مدرن» به تبیین نگرش های جنسیتی متفاوت می پردازد. استدلال مقاله این است که گفتمان فراگیر و تاریخی مردسالاری که مولد نگرش نابرابر جنسیتی است، درتقابل با گفتمان مدرن و دستاوردهای برابری خواهانه ی آن به چالش کشیده شده است. این فرضیه به شیوه ی تجربی با بررسی رابطه ی «مدرنیزاسیون» (اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و جنسیتی) و شاخص «نگرش جنسیتی» مورد آزمون قرار گرفته است. از نظر روش شناختی، مطالعه با تحلیل ثانویه ی داده هایی از 80 کشور جهان در فاصله ی سال های 2005 تا 2014 به اجرا درآمده است. در بخش نتایج توصیفی وضعیت کشورهای جهان به لحاظ نگرش جنسیتی ارزیابی و در طیفی از «نگرش کاملاً برابرخواهانه» تا «نگرش کاملاً مردسالارانه» به پنج خوشه ی متفاوت تفکیک شده اند. بررسی رابطه ی شاخص های مدرنیزاسیون با شاخص نگرش جنسیتی مؤید مفروضات نظری است. کشورهای با رتبه ی بالاتر در شاخص های مدرنیزاسیون، نگرش جنسیتی «برابرخواهانه» و بالعکس کشورهای درسطوح پائین تر، نگرش «مردسالارانه» به جنسیت دارند. از یافته های دیگر این مطالعه اثر تعیین کننده ی متغیر «اسلام» بر نگرش جنسیتی است.
بررسی نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و نشانه های وسواسی جبری در زنان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی الگوی نقش واسطه گری کنترل و انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و نشانه های اختلال وسواسی-جبری در زنان صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که در چارچوب آن، روابط مفروض میان متغیرها، با استفاده از روش تحلیل مسیر بررسی شد. در مدل مذکور، متغیر ذهن آگاهی به عنوان متغیر برون زاد، کنترل و انعطاف پذیری شناختی به عنوان متغیرهای واسطه ای و نشانه های اختلال وسواسی-جبری به عنوان متغیر درون زاد در نظر گرفته شدند. جامعه آماری شامل همه زنان 18سال به بالای ساکن شهرشیراز بود که از این میان 150نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه های وسواسی جبری ییل براون، ذهن آگاهی فرایبورگ (فرم کوتاه) و کنترل و انعطاف پذیری شناختی بود. نتایج حاصل نشان دهنده این بود که ذهن آگاهی نشانه های اختلال وسواسی-جبری را به طور معکوس و معنی داری (35/0- = β) پیش بینی می کند. هم چنین انعطاف پذیری شناختی (24/0- = β) و کنترل شناختی (23/0- = β) پیش بین منفی و معنی دار نشانه های اختلال وسواسی جبری بودند. ذهن آگاهی نیز پیش بینی کننده مثبت و معنی دار کنترل شناختی (80/0 = β) و انعطاف-پذیری شناختی (60/0 = β) بود و در نهایت انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی توانستند نقش واسطه گری بین متغیرهای برون زاد و درون زاد ایفا نمایند. بر این اساس ذهن آگاهی از طریق تاثیر بر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی می تواند بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی جبری تأثیرگذار باشد. ذهن آگاهی نشانه های اختلال وسواسی-جبری را به طور معکوس و معنی داری پیش بینی می کند. به علاوه انعطاف پذیری شناختی پیش بین منفی و معنی دار نشانه های اختلال وسواسی-جبری است؛ به علاوه هر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی توانستند نقش واسطه گری بین متغیرهای برون زاد و درون زاد ایفا نمایند. بر این اساس ذهن آگاهی از طریق تأثیر بر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی می تواند بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی جبری تأثیرگذار باشد
مطالعه تطبیقی بازتاب خبری مفهوم زن و سیاست در روزنامه های کیهان و جمهوری اسلامی (1397- 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
77 - 90
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی به روش تحلیل محتواست که با هدف مقایسه بازتاب خبری مفهوم زن و سیاست در دو روزنامه کیهان و جمهوری اسلامی، بین سالهای 1357 تا 1397 صورت گرفت. بدین منظور شمارگان مختلف این دو روزنامه، در طی40 سال، در موضوعات مختلف با هم مورد مقایسه قرارگرفت. روش اجرای این پژوهش با بهره گیری از مقوله بندی، کدگذاری، و شمارش تعداد تکرارهایِ موارد مورد بررسی بود. سپس با بهره گیری از نرم افزارSPSS این پژوهش به انجام رسید. یافته های پژوهش حاکی از آن بودکه روزنامه کیهان به طرز معناداری، بیشتر از روزنامه جمهوری اسلامی به بررسی مفهوم زن و سیاست و بازتاب آن پرداخته است. همچنین دیگر یافته ها حاکی از آن بودکه؛ درمجموع تعداد اخبار و موضوعات رویدادگرا با 7/79درصد (1124 مورد) به مراتب بیشتر از مباحث موضوع گرا که با 3/21درصد (285 مورد) به صورت مفهومی و موضوعی به بازتاب زن و سیاست پرداخته بودند و از عمق کمتری برخوردار بودند، موجود بود. این پژوهش همچنین نشان داد که موضوع زنان و تحول مفهومی آن با سیاست، در اولویت اخبار روزنامه های مورد مطالعه نبوده است. ولی در برخی از برهه های زمانی، بسته به اینکه روزنامه دارای تم فکری اصولگرا یا اصلاح طلب بوده؛ تعداد موارد تکرار بصورت معناداری تغییر نموده است.
سنجش نشاط اجتماعی زنان بر اساس پایگاه اقتصادی– اجتماعی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف سنجش میزان نشاط اجتماعی زنان اصفهانی بر اساس پایگاه اقتصادی اجتماعی آن ها انجام گرفته است. تحقیق از نوع توصیفی و روش آن پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان 15 تا 65 سال ساکن در شهر اصفهان را شامل می شود که از میان آن ها با استفاده از جدول مورگان، تعداد 395 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در نمونه آماری قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسش نامه استاندارد نشاط آکسفورد (OHQ) جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان داد که میزان نشاط اجتماعی و ابعاد آن در نمونه پژوهش به طور معنی داری پایین تر از حد متوسط است (05/0>p). نتایج تحلیل واریانس نیز نشان داد، تفاوت میانگین نمرات نمونه بر اساس پایگاه های اقتصادی اجتماعی در عامل نشاط اجتماعی و ابعاد آن شامل رضایت از زندگی، همدلی، چشم انداز مثبت، بهزیستی و عزت نفس، معنادار است (05/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که پایگاه های اقتصادی اجتماعی و سن، پیش بین های معنی دار نشاط اجتماعی در زنان بودند.
بازشناسی عوامل مؤثر بر خوانایی بانوان از فضای شهری (نمونه موردی: شهرک اکباتان تهران)
حوزه های تخصصی:
خوانایی یکی از از ویژگی های اساسی محیط های شهری با کیفیت به شمار می رود که به فرد برای درک صحیح و عمیق پیرامون، امکان برقراری ارتباط مطلوب بین فرد و محیط شهری را فراهم می سازد. در واقع هنگام قرارگیری در محیط خوانا، تصویر ذهنی افراد در قالب نقشه های شناختی از محیط، سبب می شود افراد هنگام حرکت در فضا به آسانی مسیریابی نموده و حس سردرگمی نخواهند داشت. امروزه درپی شهرسازی مدرن و پیدایش مجتمع مسکونی های مدرن، به علت کم بودن کیفیت گوناگونی، شاهد ضعف در خوانایی هستیم که شهرک اکباتان به عنوان نمونه ای از شهرسازی مدرن، دارای ضعف در خوانایی است و از آنجا که جنسیت نیز مانند عواملی همچون محل سکونت، سن، شرایط اجتماعی و قومیت بر ادراک و ترجیح محیط تأثیر می گذارد و از این بین زنان بیشترین جمعیت جامعه را تشکیل می دهند که حضور آنها منوط بر خوانایی و امنیت در محیط می باشد، لذا هدف این مقاله شناخت و ایجاد فضای شهری خوانا برای بانوان در شهرک اکباتان می باشد و به دنبال پاسخ به این پرسش است: چه عواملی بر خوانایی بانوان از شهرک اکباتان مؤثر بوده و میزان پراکندگی عوامل در شهرک به چه میزان است؟ این تحقیق به روش کیفی انجام گردیده و برای ارزیابی نهایی از تحلیل داده ها بهره گرفته شده است. این پژوهش ابتدا به بازتعریف مفاهیم خوانایی، تصویر ذهنی، نقشه شناختی، ادراک بانوان با استفاده مطالعات اسنادی و منابع کتابخانه ای می پردازد، سپس براساس مفاهیم مستخرج از بخش نظری پژوهش، شناسایی عوامل خوانایی در شهرک اکباتان به روش میدانی و حضور در شهرک، تهیه نقشه های ذهنی، پرسشنامه محقق می گردد، سنجش داده با استفاده از درصد و ارزیابی پایایی با نرم افزار SPSS انجام گرفته است. بررسی های انجام گرفته حاکی از آن است که بانوان بومی با مدت سکونت بالا و شناخت زیاد، شهرک را محیطی خوانا تلقی می نمایند. در واقع آن ها به واسطه تصویرذهنی که از شهرک و مؤلفه های خوانایی دارند، احساس سردرگمی نمی کنند. عوامل مؤثر بر خوانایی بانوان در شهرک به ترتیب میدان بسیج، بیمارستان صارم و خیابان نفیسی محسوب می شوند و بخش های خارج از بلوک های مسکونی دارای خوانایی بیشتری نسبت به بخش های داخلی بلو ک ها هستند.
بررسی و برازش مدل اثرگذاری مسئولیت پذیری اجتماعی بانوان بر تحقق شاخص های توسعه پایدار در سازمان های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
149 - 160
حوزه های تخصصی:
مسئولیت پذیری اغلب به نوعی ارتباط بین افراد و محیط کار آنها مربوط می شود. هدف از مطالعه حاضر ارائه مدل اثرگذاری مسئولیت پذیری اجتماعی بانوان بر توسعه پایدار در سازمان های ورزشی است. فرضیه اصلی تحقیق وجود رابطه معنی دار میان مسئولیت پذیری اجتماعی بانوان و تحقق اهداف توسعه پایدار در سازمان می باشد. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی است. که به لحاظ اجرایی کاربردی و از لحاظ زمان حال نگر است. 240 نفر از بانوان پرسنل در مجموعه های ورزشی به سؤالات پرسشنامه های استاندارد مسئولیت پذیری اجتماعی کارول (1991) و توسعه پایدار رضایی (1396) که دارای پایایی مناسب (آلفای کرونباخ 81/0) بود، به صورت داوطلبانه پاسخ دادند. برای بررسی روابط بین متغیرها از روش مدل سازی معادلات ساختاری (AMOS) بهره گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد که بار عاملی "تعهد اجتماعی" (78/0) بالاتر از بقیه ابعاد بود و پس از آن ابعاد "تعهد اخلاقی" با 64/0، "تعهد اقتصادی" با 51/0 و "تعهد قانونی" با 44/0 قرار دارند. همچنین، مسئولیت پذیری اجتماعی بانوان می تواند منجر به تحقق توسعه پایدار در سازمانهای ورزشی گردد. چرا که از بار عاملی 67/0 برخوردار است. در نتیجه تمامی فرضیه های تحقیق تایید می شود و با توجه به آنکه RMSEA معادل 150/2 می باشد، مدل نهایی از برازش کافی برخوردار است. بنابراین پیشنهاد می شود که بانوان شاغل با مقوله مسئولیت پذیری و ابعاد آن آشنا شوند، تعهد و پاسخگویی خود را افزایش و زمینه توسعه روزافزون مسئولیت اجتماعی خود را فراهم نمایند.
اثربخشی تمرینات هوازی بر تعارض کار-خانواده و بهزیستی روان شناختی مدیران زن
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۵
49 - 60
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی تمرینات هوازی بر تعارض کار – خانواده و بهزیستی روان شناختی مدیران زن بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران زن آموزش و پرورش ناحیه یک شهر اهواز است. نمونه شامل 30 نفر از جامعه مذکور است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون - پس آزمون باگروه کنترل بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تعارض کار- خانواده نت مه یر(1996) و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف(2002) استفاده شد. مداخله برای گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش کواریانس چندمتغیری و کواریانس تک متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که تمرینات هوازی بر تعارض کار- خانواده و بهزیستی روان شناختی مدیران زن اثربخش است.
ارائه مدل مطلوب و چشم انداز آتی تغییرات سبک زندگی خانواده با ورود فناوریهای نوین ارتباطی در شهر تهران از دیدگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیجیتالی شدن به سبک ایرانی و در چارچوب بستر فرهنگ معاصر ایران ویژگی های خاص خود را خواهد داشت که ممکن است چالش های فردی، اجتماعی، کارکردی ،ساختاری، احساسی ، عاطفی و زیبایی شناسی را به وجود آورد(فاضلی، 1385).این پژوهش با هدف ارائه مدل مطلوب و چشم انداز آتی تغییرات سبک زندگی خانواده با ورود فناوریهای نوین ارتباطی درشهر تهران(از دیدگاه خبرگان)انجام گرفت. روش تحقیق کیفی(سناریونویسی)،جامعه آماری 29 نفر از اساتید متخصص در زمینه موضوع پژوهش با نمونه گیری غیر احتمالی از نوع هدفمندو ابزار گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه است. روایی ابزار اندازه گیری روش زاویه بندی، تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شده است..نتایج نشان دهنده 6 تم اصلی:دوره های ارتباطی در ایران،برخورد با تکنولوژی ارتباطی در ایران،روابط و مناسبات درون خانواده،پیکره بندی نوین خانواده،تعامل خانواده با رسانه و همسریابی است که بر اساس اهمیت آنهااز نگاه خبرگان،4 سناریوی خانواده التقاطی رسانه ای، خانواده پایدار رسانه ای، خانواده ناپایدار رسانه ای و خانواده آشفته رسانه ای تدوین، سپس ویژگی های مشترک سناریوها استخراج و با سنجش آماری،ویژگی های اصلی هر سناریو تدوین گردید.نتایج مدل ساختاری نشان داد که خبرگان به سناریو2(خانواده پایداررسانه ای) تاکید کرده اند.
بررسی کیفی عوامل مؤثر در سازگاری با شرایط پس از طلاق در زنان مطلقه (مطالعه پدیدارشناسانه)
منبع:
زن و فرهنگ سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
37-62
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی کیفی عوامل مؤثر در سازگاری با شرایط پس از طلاق در زنان مطلقه انجام شده است. جامعه ی آماری پژوهش شامل آن دسته زنانی که بیشتر از 3 سال از طلاق آن ها گذشته و نمونه گیری به صورت هدفمند تا حد اشباع (15 زن مطلقه سازگار و 15 زن مطلقه ناسازگار) از جامعه مذکور بوده است. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته اطلاعات مرتبط با افراد نمونه جمع آوری شدند و پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری نهایی آن ها 2 شاخص اصلی در هر گروه استخراج شدنذ: عوامل درونی و بیرونی مؤثر در سازگاری با شرایط پس از طلاق، عوامل درونی و بیرونی مؤثر در ناسازگاری با شرایط پس از طلاق. نتایج نشان داد عوامل درونی تکیه بر توانایی های خود، واقف بودن بر ارزشمندی خود، داشتن روحیه تلاشگر و صبوری در رسیدن به اهداف، مثبت اندیشی، حل کردن گذشته نامطلوب و تمرکز برساختن حال و آینده مطلوب، انجام فعالیت های موردعلاقه، اعتقاد به وجود و حمایت موجود برتر، بی نیازی روانی و تلاش برای بهبود شرایط مالی و برخورداری از مهارت های زندگی و عوامل بیرونی حضور فرزند و رضایت از این حضور، استفاده خردمندانه از منابع حمایتی موجود و استفاده خردمندانه از منابع حمایتی سازمانی از عوامل مؤثر در سازگاری با شرایط پس از طلاق در زنان مطلقه محسوب شدند.
تحلیل کیفی انواع صمیمیت مخدوش شده در زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
177 - 190
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف تحقیق حاضر واکاوی انواع صمیمیت مخدوش شده در زنان در آستانه طلاق بود. هیچ تحقیق قبلی، صمیمیت مخدوش شده را از دریچه زوج های در آستانه طلاق بررسی نکرده است. بنابراین ، این مطالعه کیفی تلاشی برای بررسی انواع صمیمیت های مخدوش شده در زوج های ایرانی است و عوامل حساس به فرهنگ را معرفی می کند. روش : روش پژوهش کیفی با فن مصاحبه عمیق بوده است. نمونه مورد مطالعه، بانوان در آستانه طلاق بوده که به مرکز مشاوره "بهار نکو" وابسته به نهاد نمایندگی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز مراجعه داشتند. نمونه گیری به طور هدفمند انجام شده است، حجم نمونه به شیوه اشباع 30 نفر برآورد شده است. مصاحبه ها با روش نظریه پدیدار گشته از تجربه تحلیل شده و در طی سه مرحله کد گذاری باز و محوری و گزینشی تعداد 233 مفهوم23 مقوله و 42 زیر مقوله بدست آمد. یافته ها : یافته ها نشان میدهد علیرغم اعلام بسیاری از پژوهشها که صمیمیت عاطفی را مفهوم هسته ای پدیدار گشته در صمیمیت مخدوش شده در زنان درآستانه طلاق می دانند؛ در این بررسی مشخص شد که صمیمیت عاطفی مفهوم هسته ای مدل پارادایمی بوده و به نوبه خود مخدوش شدن آن تحت تاثیر مخدوش شدن صمیمیت ارتباطی (صمیمیت در گفتار، توجه صمیمانه) و صمیمیت روانشناختی (صمیمیت فکری، صمیمیت شخصیتی، صمیمیت پور نو مجازی) است. مقوله های زمینه ساز و مداخله گر در مخدوش شدن صمیمیت در زنان در آستانه طلاق عبارتند از: صمیمیت معنوی، صمیمیت اجتماعی (صمیمیت تفریحی ، صمیمیت در رفتار اجتماعی)، صمیمیت ذهنی، صمیمیت زمانی و صمیمیت جنسی . پیامدهای مورد انتظار در فهم زنان از برقراری روابط صمیمانه، رسیدن به ثبات زناشویی، ارضاء نیازها ، آرامش در زندگی مشترک، سعی در تقویت صمیمیت، ایجاد عشق و علاقه به همسر، پایبندی به اصول و ارزش ها و تقویت تعهد نسبت به همسر است.
مدل سازی عوامل موثر بر وفاداری زنان مشارکت کننده در ورزش های تفریحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
189 - 202
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر وفاداری زنیان شرکت کننده در فعالیت های تفریحی-ورزشی بود. روش : روش پژوهش ازنوع پیمایشی و به لحاظ هدف، کاربردی بود۳۶۱نفر از دانشجویان استان بوشهر که در ورزش های تفریحی شرکت داشتند، بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته بود که در چهار بخش عوامل ورزشی (۱۳ سؤال)، عوامل تفریحی (۱۴ سؤال)، عوامل فرهنگی (۷ سؤال)، عوامل هنری (۸ سؤال) و وفاداری (۱۳ سؤال) تنظیم شد. پرسش نامه ها پس از تأیید روایی محتوا و سازه آن از طریق تحلیل عاملی، در اختیار نمونه آماری قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از مدل معادلات ساختاری در محیط نرم افزار پی.ال.اس. تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که عوامل ورزشی، تفریحی و فرهنگی به ترتیب با ضریب مسیر (۴۷۸/۰)، (۲۸۵/۰) و (۳۹۰/۰) بر وفاداری دانشجویان مشارکت کننده در ورزش های تفریحی اثر مستقیم و معناداری داشتند. همچنین مشخص شد که عوامل هنری بر متغیر وفاداری تأثیر معناداری ندارد.
اثربخشی روان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی، احساس گناه جنسی، کم رویی جنسی وجرات ورزی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
87-105
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی، احساس گناه جنسی، کم رویی جنسی و جرات ورزی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی شهرستان سنقر بود. نمونه پژوهش شامل 30 زن بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند . روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون-پس آزمون و مرحله پیگیری بود. ابتدا همه آزمودنی ها به پرسشنامه های عملکرد جنسی (روزن و همکاران، 2000)، احساس گناه جنسی (موشر، 1998)، کم رویی جنسی (ون لانکواند و همکاران، 2008) و جرات ورزی جنسی (هالبرت، 1991) پاسخ دادند و سپس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای گروه آزمایش در 10 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد، اما برای گروه کنترل هیچ گونه مداخله درمانی به کار گرفته نشد وپس از سه ماه مرحله پیگیری انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره وتحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود عملکرد جنسی، احساس گناه جنسی، کم رویی جنسی و جرات ورزی جنسی زنان مؤثر بودواین نتیجه در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت.