مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت زنان در منظومه عاشقانه هشت بهشت امیرخسرو دهلوی است. مثنوی هشت بهشت به جنبه های متعدد آرمان شهر زنان اشارات فراوانی می کند. روش تحقیق در این مقاله موردی- زمینه ای با رویکرد همبستگی است و کوشش شده تا با استفاده از روش تحلیل محتوا معیارهای زن خوب را از دیدگاه این شخصیت مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. طرح جایگاه زن در خانواده و اجتماع و ارائه راهکار کاربردی در این زمینه یکی از مضامین اساسی امیرخسرو در ارائه مدینه فاضله در شهر آرمانی هشت بهشت است. رسیدن به جامعه آرمانی که او در نظر داشته با معیارهای جامعه زمانه او بیشتر هماهنگ و مرتبط است. درون مایه داستان هشت بهشت پیمان شکنی زنان و تظاهر آنان به ستر و صلاح است. او در این منظومه عاشقانه هر جا که شرایط را مناسب دیده است، در خلال داستان های پراز نشاط، دستاویزی برای تعلیم و موعظه به «زن» یافته، اذعان کرده است. مطابق نتایج تحقیق، تعهد و وفاداری زن برای زندگی بهتر و به دست آوردن آرامش واقعی دنیا و آخرت ضروری است.
الزامات در طراحی لباس بانوان نوازنده مسلمان
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی نیازهای ضروری پوشش بانوان مسلمان نوازنده ی سازهای زهی(ویلن و ویولا)، مطالعه و شناخت عوامل تاثیرگذار بر انتخاب لباس نوازندگان و بررسی چگونگی پذیرش لباس نوازندگان از سوی مخاطبان عام و کارشناسان موسیقی بود، چرا که پاسخگویی به نیازهای بانوان نوازنده برای داشتن لباس مناسب یکی از چالشهای مطرح بین طراحان لباس و کارشناسان حوزه ی منسوجات است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی وگردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و میدانی انجام گرفت. بانوان نوازنده ی سازهای زهی (ویولن و ویولا) جامعه ی آماری پژوهش را تشکیل می دهند. نمونه گیری به روش هدفمند و غیر تصادفی طبقه ای بوده و حجم نمونه براساس روش های آماری از بین بانوان نوازنده انتخاب شد. تحقیقات میدانی با استفاده از توزیع پرسشنامه بین 55 نفر و مصاحبه نیمه ساختارمند با 15 نفر انجام پذیرفت. تجزیه و تحلیل نتایج حاصله و پاسخگویی به سوالات پژوهش، مبنای طراحی لباس قرار گرفت. طرح نهایی لباس بانوان نوازنده، از طریق اعتبارسنجی از نوازندگان، مخاطبین اجرای موسیقی و یک متخصص در حوزه ی آموزش و نوازندگی ویلون و ویولا از بین طراحی های انجام شده، انتخاب شد. نتایج نشان داد بانوان نوازنده معیارهای دقیقی از جمله تمایز بصری، رسمی بودن و راحتی لباس را برای انتخاب لباس خود، شروط اصلی می دانند.
مقایسه اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی و درمان روابط موضوعی بر خود متمایزسازی و خشونت زوجین
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی و درمان روابط موضوعی بر خود متمایزسازی و خشونت زوجین شهر مشهد انجام شده است. از جامعه مذکور نمونه ای به حجم 30 نفر به روش در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش هر گروه پنج زوج (10 نفر) و در گروه کنترل پنج زوج (10 نفر) به صورت ساده جایگزین شدند. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه تمایز- خود و پرسشنامه خشونت زناشویی استفاده شد. مداخلات بر روی 2 گروه به صورت 10 جلسه دوساعته در هفته انجام شد و گروه کنترل، هیچ درمانی را دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آمار استنباطی شامل تحلیل کواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که درمان یکپارچه توحیدی و درمان روابط موضوعی با اثربخشی معناداری در خود متمایزسازی و خشونت زوجین همراه بودند، علاوه بر آن نتایج نشان داد که درمان روابط موضوعی در مقایسه با درمان یکپارچه اثربخشی بهتری در افزایش خودمتمایزسازی داشته است و نیز درمان یکپارچه در مقایسه با درمان روابط موضوعی اثربخشی بهتری در کاهش خشونت زناشویی داشته است.
نگرشی اجمالی به حقوق و محرومیت های زنان در ایرانو انگلستان با رویکردی بر نظر امام خمینی(ره)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بیان نقاط اشتراک، قوت و ضعف دو کشورِ ایران و انگلستاندرحقوق و محرومیت های زنان می باشد. جامعه مورد مطالعه زنان است که به صورت مقایسه ای مورد بررسی قرارگرفت. روش پژوهش تحلیلی، توصیفی و تطبیقیاست، بر این اساس ازطریق منابع فارسی و لاتینِ کتابخانه ای با مراجعه به کتاب ها، و مقالات، اطلاعات لازم گردآوری گردید و سپس به بررسی و تحلیل پرداخته شد.مجموع مباحث مطرح شده ونتایج تحقیق گویای این است که، برخلاف آنچه که در کشورهای غربی مطرح می گردد و خودشان را طرفدار حقوق زن قلمداد می نمایندو حقوق اسلام را ناقض حقوق زنان می دانند، متفکران غربی تا پایان قرن نوزدهم اساساً سخنی از حقوق زنان به میان نیاوردند و زنان تا قرن بیستم حتی از اساسی ترین حقوق خود، یعنی حق مالکیت محروم بودند و تمدن غرب هنگامی به حقوق زنان اعتراف کرد و به ندای حق خواهیِ زنان پاسخ مثبت داد که نظام سرمایه داری به نیروی کارِ زنان نیازمند شد درحالی که دین اسلام ضمن توجه به کرامت و جایگاه والای زن در جامعه و خانواده، توجه ویژه ای به سعادت دنیوی و اخروی زن می نماید.
آزمون مدل علّی گرایش به خودکشی براساس سبک زندگی با واسطه گری دلبستگی به خدا در دختران دانش آموز
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش آزمون مدل علّی گرایش به خودکشی براساس سبک زندگی با واسطه گری دلبستگی به خدا در دانش آموزان دختر شهر ایذه بود که از بین آنان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای 250 نفر به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع بنیادی و در چارچوب طرح های همبستگی است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت والکر و پیلرکی (1996)، مقیاس دلبستگی به خدا بک و مک دونالد (2004) و پرسشنامه خودکشی کیت (1984) استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها براساس روش تحلیل مسیر صورت گرفت. نتایج یافته ها نشان داد؛ که مدل علّی سبک زندگی با گرایش به خودکشی و واسطه گری دلبستگی به خدا در دانش آموزان دختر با داده های به دست آمده از مدل برازش دارد. بر این اساس سبک زندگی و دلبستگی به خدا بر گرایش به خودکشی اثر مستقیم، هم چنین دلبستگی به خدا در رابطه بین سبک زندگی و گرایش به خودکشی اثر غیرمسقیم دارد.
اثربخشی آموزش مهارت های معنوی بر پرخاشگری دانش آموزان دختر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی آموزش مهارت های معنوی بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 بود. پس از آن، 30دانش آموز دختر که بالاترین نمرات را در آزمون پرخاشگری داشتند، از بین مدارس نواحی 1 و 2 تهران، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در 2 گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. روش پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به منظور جمع آوری اطلاعات استفاده شد. گروه آزمایش در 10 جلسه 2 ساعته هر هفته 2 بار آموزش مهارت های معنوی را دریافت کردند؛ درحالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغییری تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که پس از اعمال روش های درمان، میزان پرخاشگری گروه آزمایش کاهش یافت که از نظر آماری معنی دار بود با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که این نوع آموزش به عنوان مداخله ای مناسب جهت کاهش پرخاشگری و افزایش سلامت روانی دانش آموزان در نظر گرفته شود.
اثربخشی روان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی، احساس گناه جنسی، کم رویی جنسی وجرات ورزی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی، احساس گناه جنسی، کم رویی جنسی و جرات ورزی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی شهرستان سنقر بود. نمونه پژوهش شامل 30 زن بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند . روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون-پس آزمون و مرحله پیگیری بود. ابتدا همه آزمودنی ها به پرسشنامه های عملکرد جنسی (روزن و همکاران، 2000)، احساس گناه جنسی (موشر، 1998)، کم رویی جنسی (ون لانکواند و همکاران، 2008) و جرات ورزی جنسی (هالبرت، 1991) پاسخ دادند و سپس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای گروه آزمایش در 10 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد، اما برای گروه کنترل هیچ گونه مداخله درمانی به کار گرفته نشد وپس از سه ماه مرحله پیگیری انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره وتحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود عملکرد جنسی، احساس گناه جنسی، کم رویی جنسی و جرات ورزی جنسی زنان مؤثر بودواین نتیجه در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت.
اصول بایسته اشتغال زنان در چارچوب قواعد حقوقی
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی موضوع آزادی اشتغال زنان و البته محدودیت هایی که قابل مشاهده است، در پرتو اصول مندرج در قانون اساسی ج.ا.ا و قوانین عادی دیگر می باشد. جامعه مورد تحقیق در پژوهش حاضر، زنان شاغل و ابعاد زندگی آنان می باشد. طرح تحقیق حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و سیر تطور و تحول آزادی اشتغال زن را تبیین می نماید. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و فیش برداری بود. در کل یکی از مهم ترین موضوعات قابل تأمل در علوم اقتصادی، اجتماعی و حقوقی، موضوع اشتغال زنان است. نتایج تحقیق نشان داد اهمیت اشتغال زنان به تناسب خودش در پیشبرد اهداف جامعه و نیاز به نیروی متخصص، لزَوم مشارکت زنان؛ امری اجتناب ناپذیر است. درعین حال اشتغال زنان به عنوان یک حق و نه یک تکلیف دارای محدودیت هایی است و قواعد تدوینی و لازم الاجرا فعلی جامعه ایرانی (باهر مصلحتی که هستند) از نگاه ظاهری محدودیت هایی در مسیر اشتغال زنان در جامعه در حال گذار ایرانی قرار می دهد و تنوع این محدودیت ها مورد تأمل این تحقیق می باشد که البته در برخی از محدودیتها، ضرورت تحقیق های بین رشته ای لازم می نمایاند.