فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
زن و فرهنگ سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۵
23-33
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش و جایگاه زنان فلسطینی در شعر هارون هاشم رشید انجام شده است. در این تحقیق تلاش شده است با توجه به نقش مهم و اساسی زنان در صحنه ی مبارزه، به بررسی مهم ترین جلوه های پایداری و مقاومت زنان در دیوان «ورده علی جبین القدس» پرداخته شود. هارون هاشم شاعر فلسطینی است که به حضور زنان و استقامت آنان در راه مقاومت توجه خاصی نشان داده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و با ابزار کتابخانه ای تهیه و تدوین شده است. نتایج تحقیق بر اساس بررسی اسناد و مدارک موجود نشان می دهد که هارون هاشم به ندرت به بیان احساسات و عواطف عاشقانه، و وصف زیبایی ظاهری زن پرداخته است بلکه بیشتر مضامین شعری وی در توصیف ذلّت ناپذیری، مسئولیت پذیری و صبر و استقامت زنان فلسطینی می باشد. او زنان فلسطینی را مظهر صبر و استقامت می داند که هرگز تن به ذلّت ندهند و در غیاب همسر مسئولیت خطیر تربیت فرزندان را نیز به عهده دارند تا نسلی ایده آل و آرمانی به جامعه ی خویش تحویل دهند. بنابراین شاعر با عاطفه ای صادق جنبه ی مادّی را از شعرش دور نگه می دارد و زبان شعری اش را به غزل عفیف نزدیک می کند.
سازوکارهای واکنشی شورای امنیت به تجاوز جنسی در روند درگیری های مسلحانه (با تأکید بر قطعنامه های 1325 و 1820 شورای امنیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸۲
117 - 133
حوزه های تخصصی:
در جریان درگیری های نظامی در دو دهه ی اخیر (2010 - 1990) -به خصوص جنگ های داخلی- موارد متعددی از خشونت علیه غیرنظامیان -به ویژه تجاوز جنسی- از سوی نیروهای درگیر گزارش شده است. مشکلات اجتماعی ناشی از تجاوزات تا سال ها پس از خاتمه ی جنگ ادامه داشته است. نهادهای حقوق بشر خشونت های جنسی بسیاری علیه زنان در افغانستان، بوسنی و هرزگوین، چاد، ساحل عاج، جمهوری دموکراتیک کنگو و اوگاندا گزارش داده اند. در سال 1971، ارتش پاکستان به زنان بنگلادشی و سربازان آمریکایی و ارتش ویتنام جنوبی به زنان ویتنامی تجاوز کردند. در طول تاریخ، استفاده از حربه ی «تجاوز جنسی» یکی از تاکتیک های روانی جنگی بوده است؛ در جنگ جهانی دوم، حدود یکصد هزار زن که «زنان آرامش بخش» نامیده می شدند، ازلحاظ جنسی در خدمت سربازان ژاپنی قرار داشتند. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با هدفی کاربردی عملکرد شورای امنیت پیرامون تجاوز جنسی در درگیری های مسلحانه را بررسی و تلاش می کند با بررسی سیر مفهوم امنیت، به این فرضیه دست یابد که حاکمیت نیم قرن گفتمان امنیت دولت محور و رئالیستی موجب غفلت نهادهای بین المللی مرتبط با مفهوم امنیت به ویژه شورای امنیت سازمان ملل متحد به مقوله ی تجاوز جنسی در درگیری های مسلحانه شده است. در پایان نیز به اجمال راهکارهایی برای بهبود عملکرد این نهاد امنیتی و بین المللی پیشنهاد می دهد.
تدوین استراتژی هایﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزی روان ﺷﻨﺎﺧﺘی زﻧﺎن روﺳﺘﺎیی با استفاده از ابزارهای مدیریت استراتژیک SWOT-QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
79 - 109
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی حلقه اتصال زن و توسعه به شمار می رود و ارتباط تنگاتنگی با بهبود مستمر، ارتقای صلاحیت، تغییر در رفتار و بهبود عملکرد زنان دارد و بخشی از تثبیت زبان توسعه محسوب می شود. از آنجا که هسته و کانون بحث توانمندسازی در توانایی زنان برای کنترل سرنوشت خود قرار دارد (توانمندی روان شناختی)، مقاله حاضر به شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توانمندسازی روان شناختی زنان در نواحی روستایی می پردازد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و از نوع مطالعات کاربردی توسعه ای است. گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز به شیوه اسنادی و میدانی بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک ابزارهای مدیریت استراتژیک SWOT-QSPM انجام گرفت. در این پژوهش، 142زن روستایی در بخش طرقبه شهرستان بینالود در تکمیل پرسش نامه به صورت داوطلبانه مشارکت داشته اند. در ماتریس SWOT، با توجه به امتیاز نهایی در 79 / 1=IFE و در60 / 2=EFE، به منظور توانمندسازی روان شناختی زنان روستایی، راهبردهای تدافعی (حداقل حداقل) بهینه شناخته شد. در بین ده راهبرد تدافعی ارائه شده به کمک ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM)، مهم ترین راهبرد «شناسایی عوامل بازدارنده و تسهیل کننده توانمندسازی روانی زنان روستایی و تلاش برای رفع موانع پیش رو» با امتیاز 176 / 1 و دومین راهبرد «برگزاری کارگاه های آموزشی مختلف در راستای توانمندسازی ذهنی زنان روستایی» با امتیاز 256 / 0 و سومین راهبرد «تشویق زنان روستایی به تشکیل تعاونی و تشکل های مختلف زنان (NGO) و حمایت از آن ها» با امتیاز 219 / 0 معرفی شد.
بررسی تأثیر توانمندسازی زنان بر توسعه دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
621 - 640
حوزه های تخصصی:
در قرن بیستم، با موج جدید تحولات سیاسی در بسیاری از کشور ها، محققان به دنبال درک پیش شرط های لازم برای ظهور و تداوم دموکراسی بودند. در این بین، «نظریه نوسازی» از بالاترین حمایت تجربی برای تحقق دموکراسی برخوردار شد. اما ناکارآیی این نظریه در عمل، به پررنگ شدن نقش عوامل دیگر منجر شد. یکی از این عوامل که تاکنون توجه چندانی بدان نشده است، نقش توانمندسازی زنان است. در پژوهش حاضر به منظور بررسی و تحلیل چگونگی تأثیر توانمندسازی زنان بر توسعه دموکراسی، از الگوی «جنسیت توسعه دموکراسی» بهره گرفته شده است. روش اقتصادسنجی استفاده شده، یک الگوی پانل پویا به روش برآورد گشتاورهای تعمیم یافته برای سال های 1990 تا 2015 در کشورهای منتخب است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شاخص های در نظر گرفته شده برای سنجش توانمندسازی زنان در این تحقیق، همگی تأثیری معنا دار بر توسعه دموکراسی در طول دوره مورد نظر داشتند. به این صورت که دو متغیر «آموزش» و «نرخ مشارکت نیروی کار زنان» به ترتیب با ضرایب 61 / 0+ و 07 / 0+ تأثیر مثبت و معنا دار بر توسعه دموکراسی دارند و متغیر «نرخ باروری» با ضریب 22 / 0- تأثیر منفی و معنا دار بر توسعه دموکراسی دارد.
تأثیر الگوهای ازدواج در رضایت زناشویی و تمایل به طلاق در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، افزایش طلاق به یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی کشور تبدیل شده است. عوامل و بسترهای اقتصادی و اجتماعی متعددی به طلاق منجر می شود که یکی از آنها، الگوهای نامناسب ازدواج است. هدف از مقاله ی پیش رو، بررسی تأثیر الگوهای مختلف ازدواج در رضایت زناشویی و تمایل به طلاق در میان جوانان متأهل شهر تهران است. نتایج حاصل از اجرای پیمایش نمونه ای و تکنیک نمونه گیری چندمرحله ای از مصاحبه با تعداد 720 جوان همسردار در شهر تهران نشان داد که حدود یک پنجم جوانان متأهل بررسی شده رضایت پایینی از زندگی زناشویی و تمایل زیادی به طلاق دارند. براساس نتایج تحلیل چندمتغیره، الگوهای ازدواج تأثیر قوی و معناداری در رضایت زناشویی و تمایل به طلاق دارند. نتایج با کنترل متغیرهای اجتماعی- جمعیتی نشان داد که رابطه و معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج، الگوهای سنتی و مدرن انتخاب همسر و ناهمسان همسری طبقاتی به رضایت زناشویی کمتر و ریسک بیشتر طلاق منجر می شود.
بررسی ارتباط «معرفت و جنسیت» در معرفت شناسی فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفت شناسی فمینیستی حاصل واکاوی دخالت عنصر«جنسیت» در فرایند معرفت است. آموزه های حاکم بر جریانات ساختارگرایی، پساساختارگرایی و پست مدرنیسم، بسترساز و الهام بخش فمینیست ها در تنسیق اصول معرفت شناسی فمینیستی است. این نوشتار، پس از پاسخ گویی به این سؤال که در معرفت شناسی فمینیستی، جنسیت چه تأثیری در معرفت دارد، به بررسی و نقد نظریات معرفت شناختی فمینیستی با تکیه بر مبانی معرفت شناختی فلسفه اسلامی پرداخته است. رویکرد سلبی و انتقادی، و رویکرد ایجابی و اثباتی، دو رویکرد موجود در معرفت شناسی فمینیستی است. در رویکرد سلبی، فمینیست ها قائل به تأثیر نگاه و منافع مردانه در علوم کنونی و مردانگی دانش و لزوم تولید علم زنانه شدند و در بخش ایجابی معرفت شناختی فمینیستی، اصول معرفت شناختی حاکم بر علم زنانه توسط فمینیست ها تبیین شد. پژوهش حاضر پس از بیان این دو رویکرد، به شیوه توصیفی، مشکلات علم فمینیستی و گرفتاری معرفت شناسی فمینیستی در باتلاق نسبیت گرایی را بیان نمود. سپس نسبیت گرایی که مبنای معرفت شناسی فمینیستی است بارویکرد فلسفه اسلامی نقد شد. وجود بدیهیات و بداهت شناخت آنها، نفی مادیت علم و اثبات تجرد آن، شالوده نسبیت گرایی را در هم می شکند، در نتیجه تأثیر فاعل شناسا در فرایند معرفت، نه به عنوان سازنده معرفت بلکه به عنوان دریچه ای متمایز به حقیقت که مکمل افق های دیگر معرفتی است، بیانگر نقش جنسیت در معرفت است. طبق این تحلیل، هرچند جنسیت می تواند افق های جدیدی را فراروی علم بگشاید، این افق ها متناقض و مقابل هم نخواهند بود. این نتیجه به معنای خط بطلانی بر ادعا و آرمان معرفت شناختی فمینیستی مبنی بر مردانگی دانش و تدوین علم زنانه خواهد بود.
اعتماد اجتماعی و هویت اجتماعی ؛ باز اندیشی در هویت اجتماعی زنان تحصیلکرده مورد مطالعه دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
275 - 294
حوزه های تخصصی:
هویت اجتماعی از عوامل متعددی متأثر است که اعتماد اجتماعی یکی از آن عوامل است. با توجه به تغییر و گسترش جایگاه و عرصه های حضور زنان در جامعه و دانشگاه ها، هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و هویت اجتماعی(سنتی، مدرن و پست مدرن)5577 نفر از دانشجویان زن مقاطع کارشناسی تا دکتری دانشگاه تبریز در سال 1394 بوده است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش اجرا گردیده است. چارچوب نظری پژوهش با بهره گیری از نظریات گیدنز، زتومکا، افه، جنکینز، تدوین شده است. روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته از یک نمونه 360 نفری از دانشجویان زن مقطع مختلف دانشگاه تبریز جمع آوری گردیده و برای برآورد اعتبار از دو روش اعتبار محتوا و اعتبار سازه استفاده شده است. با توجه به نتایج، در ابعاد هویت، بالاترین میانگین در بعد هویت سنتی با میانگین4/2 و هویت مدرن با میانگین 03/2 می باشد. اعتماد اجتماعی زنان تحصیلکرده در شاخص اعتماد تعمیم یافته، بالا است و معادل 5/80، و در شاخص اعتماد نهادی، پایین است. براساس یافته ها، اعتماد اجتماعی با هویت مدرن و پست مدرن زنان تحصیلکرده رابطه دارد. همچنین پایگاه اقتصادی - اجتماعی با هویت های مدرن و پست مدرن رابطه معنی دار دارد. میزان کفایت مدل با آزمون دوربین واتسون انجام شده که نشان دهنده یک مدل مناسب است. با استفاده از مدل رگرسیون خطی چند گانه، متغیرهای سن، رشته تحصیلی، مقطع تحصیلی،اعتماد فردی و اعتماد نهادی می توان 36% از واریانس هویت اجتماعی را تبیین نمود.
تحلیل رابطه ساختاری بهزیستی ذهنی بر مبنای ذهن آگاهی و سختکوشی روانشناختی با میانجی گری تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه ساختاری بهزیستی ذهنی بر مبنای ذهن آگاهی و سختکوشی روانشناختی و میانجی گری تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی، و از نظر روش شناسی جزء پژوهشهای توصیفی و همبستگی است که به شیوه معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری شامل تمام زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستانهای شهر تهران بود و 100 نفر از کسانی که به بیمارستان هفتم تیر مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو، 5 عاملی ذهن آگاهی، سختکوشی روانشناختی اهواز (AHI)، تنظیم ساخت هیجان گارنفسکی اجرا شد. داده ها با روش حداقل مجذورات جزئی تجزیه و تحلیل شد و نتایج نشان داد الگوی پژوهش از روایی، پایایی و کیفیت مناسبی برخوردار است. الگو توانست 52 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را در بیماران مبتلا به سرطان پستان تبیین کند که روابط ساختاری مفروض معنادار به دست آمد. در مجموع می توان از این الگو به منظور تعدیل مشکلات روانشناختی و جلوگیری از پیشرفت آن در بیماران مبتلا به سرطان پستان بهره جست.
مطالعه مقایسه ای تصویر زن از دیدگاه هندسی در دیوارنگاره های کاخ ها و خانه های اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
29 - 46
حوزه های تخصصی:
یکی از نقوش پرکاربرد در دیوارنگاره کاخ ها و خانه ها نقوش زنان است. این نقوش به صورت های گوناگونی تصویرسازی شده است. دیوارنگاری در ایران قدمتی دیرینه دارد. دوره صفویه زمان توسعه و تحول نگاره در زمینه اشکال و مفاهیم به کار برده در آن است. از نمونه های آن می توان به بناهایی در اصفهان در کاخ ها همچون عالی قاپو و چهلستون اشاره کرد. در خانه های ارامنه اصفهان نقاشی های دیواری وجود دارند که در آن ها نقوش زن بسیار دیده می شوند. هدف این مقاله شناخت و مطالعه دقیق دیوارنگاره های دارای نقوش زنان در بناهای تاریخی است. پژوهش گران دیگر در این گستره به جنبه های مختلفی همچون فناوری ساخت، نحوه اجرای این نقاشی ها و مطالعه مفهومی نقوش زن در دیوارنگاره ها پرداخته اند و هریک به شکلی مجزا این موارد را تحلیل و بررسی کرده اند. این مقاله با شیوه مطالعه مقایسه ای به تحلیل ویژگی های مشترک و متفاوت دیوارنگاره ها پرداخته و با نگاه ویژه به ویژگی های هندسی، نگاره های کاخ ها را با خانه ها مقایسه کرده است. با بررسی های انجام شده آشکار شد زنان نیمی از تابلوهای چهره نگاره را پر کرده اند و اشکال مشخصی همچون مربع و مستطیل پرکاربردترین قاب های استفاده شده اند. این قاب ها از شکل معماری تأثیر پذیرفته اند و چینش آن ها در خانه ها در فضای دید میهمان و در کاخ ها در کلیه فضاهای مجوف است. این مقاله برای نخستین بار به ساختار مقایسه ای تصویر زن از دیدگاه هندسی و شباهت ها و تفاوت های این نقوش در کاخ ها و خانه های اصفهان می پردازد و سعی بر آن دارد با مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی و با کمک مدل سازی ترسیمی، به تحلیل مقایسه ای داده ها بپردازد.
تبیین جامعه شناختی مشکلات تعاونی های زنان با تمرکز بر توانمندی های مورد نیاز مدیران
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۷
25-39
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی مسائل و مشکلات تعاونی های زنان با تمرکز بر توانمندی مدیران با استفاده از روش کیفی بود که برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز تحقیق از روش مشاهده و مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. جامعه آماری، مدیرعاملان تعاونی های زنان استان همدان (55 مدیر عامل) بودند که به صورت تمام شماری مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوای استقراری و کدگذاری و طبقه بندی استفاده گردید. یافته ها نشان داد که مسائل و مشکلات تعاونی های زنان عبارتند از: محدودیت های درون خانواده، نگرانی در مورد مسئولیت های زندگی، ضعف در عملکرد سازمان های حمایتی، مشکلات مالی، تبعیض جنسیتی، ضعف جسمانی، نگرانی از آینده و ضعف در برقراری ارتباط. این مشکلات را می توان در چهار دسته کلی تر جای داد که عبارتند از: مسائل و مشکلات روان شناختی، جامعه شناختی، اقتصادی و نهادی مدیریتی. در نهایت این چهار طبقه را در دو طبقه کلی، مشکلات درون فردی و مشکلات برون فردی دسته بندی نمود.
بررسی کم توجهی های موجود به حقوق مادران در قوانین داخلی و بین المللی با توجه به حقوق مادران در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
اهمیت «نقش مادران» در حیات فردی و اجتماعی انسان ها برای کسی پوشیده نیست، چندان که اوج کمال زن به شمار آمده و در صورت تعالی آن موجبات کاهش مشکلات فردی و اجتماعی را نیز فراهم می آورد. با این حال در دنیای امروز شاهد کم توجهی در خصوص حقوق مادران هستیم. به گونه ای که این مسئله یکی از اسباب ازهم پاشیدگی بنیان خانواده و همچنین موجب تأثیرات نامطلوب در روند رشد جوامع و پیشرفت در ابعاد مختلف شده است. در جامعه غربی به زن همانند یک شیء توجه شده و یا فمینیست های افراطی در پی حذف حق مادری و جایگزین کردن ویژگی های جنسی زنان در برابر مردان شده اند. بنابراین با عنایت به نقص قوانین بین المللی و برخی قواعد داخلی باید تأکید کرد که اگر به آیات مصرح قرآن در خصوص حقوق والدین و مخصوصاً مادران بازگردیم، نقاط روشن و دست نخورده ای را شاهد می باشیم. سؤال اصلی این مقاله حول میزان توجه به حقوق مادران و نتایج بازنگری به حقوق ایشان می باشد که با مطالعه متون حقوقی می توان به این نتیجه رسید که هم توجه به حقوق مادران کم بوده و هم توجه به نتایج رشد حقوق مادران اندک دیده می شود.
روایت های بوم گرایانه از جهان بینی های زنانه (با تأکید بر آثار داستانی منیرو روانی پور و زویا پیرزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات بومی دارای ویژگی های خاصی است که درواقع خواسته ها و آرمان های مردم یک بوم را در کنار فرهنگ و آداب ورسومشان ترسیم می کند. نگارندگان در این مقاله به صورت تطبیقی به دنبال بررسی آن شرایط فرهنگی و اجتماعی و چگونگی انعکاس آن در آثار روانی پور و پیرزاد هستند. درواقع به دنبال آن هستیم تا از طریق تطبیق بازنمودهای فرهنگی و هنجارهای اجتماعی در آثار این دو، مسئله زیست بوم و جهان بینی های زنانه را تبیین نماییم. هر دو نویسنده در داستان هایشان موفق شده اند تا با تکیه بر روایتی بوم گرا در مسیری گام بردارند که در جهت کشف و آشکارگی هویت زنانه و آسیب پذیری و تنهایی آنان در یک جامعه مردسالار هست. علیرغم اینکه هر دو نویسنده از محیط جنوب برخاسته اند، اما روانی پور بهتر به بازنمایی بومی گرایی در آثارش پرداخته است درحالی که نگاه و رویکرد پیرزاد به محیط و زیست بوم خود به مثابه یک ناظر بی طرف است. بااین وجود هر دو نویسنده ضمن درک شرایط سخت جامعه مردسالارانه شان، تلاش کرده اند تا بر اساس مؤلفه هایی که ادبیات در اختیار آنان قرار می دهد، از عناصر حیاتی جامعه گذر کرده و به خلق مناسبت هایی دست بزنند که تنها از طریق زبان ادبی قادر به آفرینش آن هستند.
تفاوت های جنسیتی در ادغام اجتماعی فناوری های جدید با اوقات فراغت نوجوانان: ترجیح یا تحمیل؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
115 - 132
حوزه های تخصصی:
بر اساس رویکرد «فناوری اجتماعی»، در شرایط کنونی فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی با فعالیت های فراغتی نوجوانان ادغام شده و پیوند یافته اند. این فعالیت های فراغتی در چارچوب وسیع تری از اقتضائات بیرونی کنش و همچنین شرایطی قرار دارند که انتخاب کنشگر در آن رقم می خورد. این مقاله تلاش می کند ضمن ارائه سنخ بندی از انواع فعالیت های فراغتی بیرون محور و فناوری محور، ترجیح واقعی نوجوانان را در انتخاب آن ها با توجه به تفاوت های جنسیتی واکاوی کند. بر این اساس، با 120 نوجوان دختر و پسر در سال تحصیلی 1395 1396 مصاحبه هایی نیمه ساختارمند در شهر تهران با توجه به نمونه گیری تیپیک و هدفمند انجام شد. نتایج نشان می دهند که ترجیح اصلی نوجوانان فعالیت های فراغتی بیرون محور است، اما شرایط اجتماعی و چارچوب فشارها و الزامات اجتماعی و فرهنگی در عمل فعالیت های فراغتی فناوری محور را برای آنان شکل می دهد؛ تا جایی که فناوری های جدید در برخی موارد به منزله یک دوست تجلی می یابند. پسران بیش از دختران بازی های رایانه ای (و کنسولی) را به منزله فعالیت فراغتی انتخاب می کنند و بیشتر تحت تأثیر احساسات ناشی از آن ها قرار می گیرند. این در حالی است که دختران با محدودیت های بیشتری برای فراغت بیرون محور مواجه اند. به هر حال، فعالیت های فراغتی فناوری محور به منبع هویتی و مصرفی برای اکثر نوجوانان تبدیل شده است.
تصویرشناسی زنان در سفرنامه ابن بطوطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
595 - 612
حوزه های تخصصی:
متون ادبی و تاریخی را می توان مهم ترین ابزار شناخت سیمای زنان اقوام مختلف در ادوار گذشته دانست و یکی از کارکردهای دانش تصویرشناسی این است که می تواند تصاویر زنان را در این متون به صورت منظم و علمی طبقه بندی و تحلیل کند. از جمله متون ادبی که سیمای نسبتاً واقعی از زنان ارائه می کند سفرنامه هاست و یکی از جامع ترین این نوع ادبی در قرن هشتم سفرنامه ابن بطوطه است. در این مقاله، برآنیم که انواع تصاویر زنان را در این سفرنامه شناسایی و طبقه بندی کنیم. بر این اساس، نخست تصویر زنان پنج قوم ترک، مغول، ایران، چین و هند از سه منظر اوصاف ظاهری و آداب پوشش، ازدواج و حضور در فعالیت های اجتماعی دسته بندی و تحلیل شده اند و پس از آن نگرش ارزش گذارانه ابن بطوطه به هر تصویر بررسی شده است. نتیجه این پژوهش ضمن معرفی تصاویری جدید از زنان اقوام مذکور در سفرنامه ابن بطوطه تأیید این فرضیه است که پیش فرض های مذهبی ابن بطوطه در نگرش ارزشی وی نسبت به زنان اقوام مختلف تأثیرگذار بوده است که به ترتیب در اقوام ترک و مغول، ایران و هند و چین خود را نشان می دهد.
نقش سبک های دلبستگی و مشکلات هیجانی مادران در احساس تنهایی ، با واسطه گری سبک های هویت در دختران نوجوان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تدوین الگوی پیش بینی احساس تنهایی دختران نوجوان دبیرستانی شهر تهران بر اساس سبکهای دلبستگی، مشکلات هیجانی مادران و نقش واسطه گری سبکهای هویت دختران نوجوان دبیرستانی است. در این پژوهش جامعه آماری را دانش آموزان پایه نهم (و مادرانشان) در سال تحصیلی 96-1395 تشکیل داده اند که از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های احساس تنهایی راسل (1984)، سبک دلبستگی کولینز و رید (1990)، مشکلات هیجانی لابیوند (1995) و سبک هویت برزونسکی (1996) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از روشهای آمار توصیفی و از آمار استنباطی به منظور طراحی یک الگوی مناسب از تحلیل مسیر برای پیش بینی احساس تنهایی در دانش آموزان استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبکهای دلبستگی، مشکلات هیجانی مادران و سبکهای هویت با احساس تنهایی دختران رابطه وجود دارد. هم-چنین، یافته های این پژوهش نشان داد که احساس تنهایی زمانی به وجود می آید که فرد سبک دلبستگی ایمن یا ناایمن را همزمان با بودن یا نبود مشکلات هیجانی مادران تجربه می کند و تأثیر این ارتباط بدین اندازه است که زمینه رشد مطلوب و یا آماده سازی بستر نامطلوب برای ایجاد احساس تنهایی، نداشتن هویت منسجم و عدم عاطفه مناسب را در زندگی نوجوان فراهم می سازد.
خانواده محوری در قوانین اشتغال؛ فرصت ها و موانع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۲
101 - 127
حوزه های تخصصی:
حفظ بنیان خانواده یکی از مهم ترین دغدغه های جوامع امروزی است و همواره ابعاد متعدد حمایت از تشکیل و تحکیم خانواده در بخش های مختلف قدرت اعم از تقنین، اجرا و قضا مورد توجه قرار گرفته است.از مهمترین این ابعاد که می تواند نقش اساسی در حمایت از خانواده داشته باشد، اشتغال است که باید در وضع قوانین و سیاست های مربوط به اشتغال، وضعیت و جایگاه خانواده، تقویت بنیان خانواده، خانواده محوری در عرصه نظام حقوقی و سیاستگذاری اشتغال کشورها تمهیداتی اندیشیده شود. پژهش حاضر با هدف بررسی جایگاه خانواده در قوانین مربوط به اشتغال به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شد. نتایج نشان داد که در حال حاضر بسیاری از دولت ها در سیاستگذاری خود در حوزه اشتغال، اهمیت ایجاد ترتیبات خانواده محور را که در دسترس همه کارکنان باشد، مورد شناسایی قرار داده اند. همچنین در نظام جمهوری اسلامی ایران که به تأسی از شرع، اهمیت زیادی برای خانواده و توالد قائل شده است، سیاستگذاری حقوقی اشتغال با رویکرد حمایت از خانواده مورد توجه است، گرچه تحقق این سیاست ها در عمل با موانع اجرایی و حقوقی بسیاری روبرو است.
بررسی رابطه ی بین مهارت های زندگی و طلاق عاطفی(مورد مطالعه: افراد متأهل شهر شیراز در سال 1396-1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
153 - 176
حوزه های تخصصی:
مقاله ی پژوهشی حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین مهارت های زندگی و طلاق عاطفی انجام شده است. این پژوهش از نظر روش گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی از شاخه ی مطالعات پیمایشی به شمار می آید و از نظر ارتباط بین متغیرهای پژوهش، از نوع همبستگی است که رابطه ی بین مهارت های زندگی و طلاق عاطفی را بررسی کرده است. جامعه آماری شامل کلیه ی افراد متأهل ساکن شهر شیراز است. حجم نمونه، بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بر اساس مناطق دهگانه ی شهر شیراز انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات، از پرسش نامه ی طلاق عاطفی مریم اسکافی و پرسش نامه ی مهارت های زندگی زوجین که بر اساس شاخص مهارت های زندگی سازمان بهداشت جهانی ساخته شده استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله ی نرم افزار spss 22 وبا به کارگیریآزمون های ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون چندگانه انجام شده. نتایج ضریب همبستگی پیرسون حاکی از آن بود که بین مهارت های زندگی و ابعاد آن با طلاق عاطفی رابطه ی معنادار معکوس وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد 7/77 درصد از تغییرات متغیر طلاق عاطفی توسط ابعاد مهارت های زندگی تبیین می شود؛ که نشان دهنده ی نقش و تأثیر مهم مهارت های زندگی در تبیین مسأله ی طلاق عاطفی است. از بین ابعاد مهارت های زندگی، مهارت های حل مسأله، ارتباط مؤثر و همدلی بیشترین اثر را در پیش بینی طلاق عاطفی داشتند.
اثربخشی آموزش معنویت برتاب آوری، عزت نفس و خوداتکایی زنان سرپرست خانوار مطلقه
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۷
41-54
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش معنویت بر تاب آوری، عزت نفس و خوداتکایی زنان سرپرست خانوار مطلقه تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) در شهرستان نایین بود. از جامعه مذکور نمونه ای به حجم 30 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار پژوهش مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (2003)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) و پرسشنامه خوداتکایی محقق ساخته مبتنی بر زمینه یاب ارزشی شوارتز(2004) بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله آموزش معنویت قرار گرفتند. داده ها با استفاده ازآزمون تحلیل کواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد معنویت بر تاب آوری، عزت نفس و خوداتکایی زنان سرپرست خانوار مطلقه اثربخش است.
بررسی تأثیر دینداری، حمایت اجتماعی و تحصیلات بر گرایش به باروری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر دین داری، حمایت اجتماعی و تحصیلات بر گرایش به باروری زنان متأهل شهر تهران انجام شد. باروری و گرایش به آن متغیری چندوجهی است که در علوم گوناگون بررسی شده و در پژوهش حاضر از بعد جامعه شناختی به آن پرداخته شده است. این پژوهش براساس داده های پیمایشی بر روی 384 نفر از زنان متأهل 20 تا 44 ساله شهر تهران که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند، انجام شد. داده های پژوهش با استفاده از مقیاس راهبردهای حل تعارض و شاخص استرس والدگری جمع آوری و به روش ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون و تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بین متغیرهای مستقل دین داری، حمایت اجتماعی، تحصیلات با متغیر وابسته گرایش به باروری، رابطه آماری معنادار وجود دارد. همچنین در نتایج رگرسیون مشاهده شد که دین داری و تحصیلات، تغییرات گرایش به باروری را تبیین می کند. در تحلیل مسیر نیز نتایج نشان داد که دین داری به طور مستقیم، حمایت اجتماعی به صورت غیر مستقیم و تحصیلات هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم بر گرایش به باروری تأثیر داشته است.
«عشق خریدنی»: بازتاب نقش و هویت همسری در مصرف تظاهری مدیریت بدن زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه انتخاب های مصرفی برای مدیریت بدن بویژه در بین زنان ، دلالت های نمادین متنوعی یافته وعرصه ای برای ابراز هویت و معناسازی اجتماعی گردیده است. هم دربافت های کلان شهری که رکن آن گمنامی و روابط زودگذر است، «بدن» از مهم ترین حامل های هویت است، و هم در بافت های اجتماعی که در آنها پیوندها و انتساب های خانوادگی اهمیت ویژه دارند. چنانکه در جامعه ایران بخش مهمی از مصارف تظاهری در چارچوب مناسبات خانوادگی و خویشاوندی ظهور پیدا می کند. هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد زنان متأهل ایرانی ساکن یک کلان شهر، در مواجهه با نقش و هویت همسری خود، از خلال مصارف تظاهری مدیریت بدن چه چیز را تجربه ی می کنند، و چه معانی ای را بر می سازند و مبادله می کنند. پژوهش با رویکرد کیفی انجام شده که طی آن ۳۸ مصاحبه عمیق با زنان ساکن مشهد در سال های ۹۴ و ۹۵ صورت گرفته است. متن مکتوب مصاحبه ها به روش تحلیل تماتیک تحلیل شده است. در نهایت سه معنای اساسی در مصرف تظاهری زنان در نقش همسری حاصل شده است: تسری منزلت ، کالانَمایی عشق، خود ابرازی مناسکی. به مدد مصرف تظاهری، منزلت بین زنان و همسران و حتی خانواده همسران شان و نیز سایر خویشاوندان تسری می یابد. مصرف تظاهری همچنین محمل نمایش مطلوبیت و محبوبیت زن در نقش خانوادگی خود است. مناسک و روابط ازدواجی نیز فرصتی مهم است که زنان همزمان خودابرازی و الزام را در قالب مصرف تظاهری در چارچوب امکان های آن تجربه می کنند. یافته های این پژوهش دلالت های تازه ای درباره ی تعامل بستر اقتصادی-اجتماعی ایرانی معاصر و معانی رفتارهای مصرفی