فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
329 - 355
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به توصیف و تحلیل تجربیات زنان کارگر خانگی از زیست در میان جهان های متکثر و متفاوت می پردازد. هدف این مطالعه، درک تجربیات زیسته این زنان به منزله گروهی خاموش و در حاشیه به دلیل فقدان موقعیتی رسمی در ساختار قانونی و ضعف پژوهش است. رویکرد و روش مبتنی بر پدیدارشناسی اگزیستانسیال موریس مرلوپونتی است که متمرکز بر تجربه سوژه بدن مند در جهان است که ادراکش براساس وضعیت او در نسبت با دیگران و جهان تعین می یابد. جامعه آماری شامل زنان کارگر خانگی 25 تا 55 ساله در تهران است که به روش گلوله برفی و نمونه گیری وابسته به معیار انتخاب شدند. نتایج مطالعه نشان می دهد سطوح برجسته ادراکی در میان این دست از زنان، حاصل وضعیت بی قدرتی، ابهام و درآسایش نبودن است که به طور مشخصی منتج از غلبه روابط غیررسمی، به دور از نظارت قانونی و آمیخته با اعمال فرهنگی قشربندی شده است که ساختاری از سلسله مراتب قدرت در سطح روزمره را بازتولید می کند. چنین زمینه ای نیت یا انگیزه و اعمال روزمره هردو سوی را دچار امکان چندخوانشی بودن می کند؛ امری که تا حد بسیار زیادی مولود زمینه های فرهنگی و باورهای اجتماعی در خصوص نظام های اخلاقی، اصول منزلتی و نیز علل جایگیری افراد درون قشربندی های اجتماعی سلسله مراتبی است. ما به طور مداوم در حال عمل براساس ادراک و آگاهی متأثر از چنین درهم تنیدگی هایی هستیم و بازتولید منظومه هایی معرفتی را میسر می سازیم که لزوماً اشرافی بر تبعات یا نتایج آن نداریم.
ابعاد حقوقی ترمیم بکارت در ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جوامعی که باکرگی دختر هنگام ازدواج به دلایل مختلف فرهنگی اهمیت بالایی دارد، ؛ دخترانی که به هردلیل واجد دارای پرده بکارت نیستند، بعضا برای فرار از برچسب روابط نامشروع، خشونت های احتمالی، ازدست دادن فرصت های اجتماعی و... و موارد مشابه اقدام به ترمیم بکارت می کنند. این اقدام پیامدهای ابعاد فردی، اجتماعی و حقوقی متفاوتی دارد. این مقاله به پیامدهای حقوقی این عمل در حوزه روابط و مناسبات خانوادگی پرداخته است. ترمیم پرده بکارت از چشم انداز حقوقی در ازدواج دارای ابعادی چون: «لزوم اذن ولی در نکاح باکره»، «اعمال خیار تدلیس نسبت به عقد نکاح» و «تعیین مهریه» است. مطابق قوانین موجود فردی که اقدام به ترمیم می کند در نهاد خانواده با سه مساله اصلی مواجه است: ۱) لزوم اذن ولی در نکاح باکره؛ ۲)امکان وقوع تدلیس(فریب در ازدواج)؛ و ۳) تعیین تکلیف مهریه. پژوهش حاضر، از روش توصیفی، تحلیلی–توصیفی تطبیقی و استقرانی استفاده کرده و مبتنی بر تحقیقات کتابخانه ای با ابزار گردآوری اطلاعات و فیش برداری از منابع معتبرحقوقی و آراء قضایی مرتبط با مسئله بر اساس قانون مدنی و قانون مجازات اسلامی صورت گرفته است. یافته ها نشان داد که اذن ولی در نکاح باکره تداوم ندارد و نیز عدم بکارت زوجه به طورکلی موجب حق فسخ نیست مگر آنکه باکرگی شرط شده باشد. همچنین اثر ترمیم بکارت در محاسبه مهریه قبل و بعد از رابطه جنسی متفاوت است . نهایتا نویسندگان پیشنهاد می کنند: مواد قانونی مربوط به ترمیم بکارت بازنگری شوند؛ نهادهای ذی ربط نظارت ویژه ای روی مراکز جراحی ترمیم بکارت داشته باشند؛ معاونت اجتماعی و پیشگیری از جرم قوه قضاپیه آموزش های کارآمدی برای آگاه سازی جامعه از ابعاد قانونی ترمیم بکارت و نیز باقی بودن اهمیت بکارت داشته باشد و نهادهای تربیتی و رسانه ای ملی، با آموزش والدگری موفق، گسست ارتباطی میان دختران با والدینشان را که خود زمینه لغزیدن در روابط نامتعارف و یا پنهانکاری های متعاقب آن از جمله ترمیم های فریبکارانه را فراهم می نماید، تقلیل دهند.
بررسی جامعه شناختی نقش واسطه ای سرمایه فرهنگی در رابطه بین سرمایه اقتصادی و خشونت خانگی علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی با خشونت خانگی علیه زنان انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده، در پژوهش حاضر پیمایش می باشد و جامعه آماری مورد مطالعه، شامل کلیه زنان متاهل شهر قزوین بوده که از این تعداد، 380 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه می باشد. جهت برآورد اعتبار وسیله اندازه گیری از نوع اعتبار محتوایی استفاده شده است و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از تکنیک آلفای کرونباخ برآورد گردید. همچنین، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین میزان خشونت خانگی علیه زنان 24/61 می باشد و در این میان بیشترین میزان خشونت اعمال شده علیه زنان از نوع خشونت روانی با میانگین 29/35 است. همبستگی خطی و منفی بین سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی با تمامی ابعاد چهارگانه متغیر خشونت خانگی علیه زنان (روانی، فیزیکی، جنسی و اقتصادی) با سطح معنی داری 01/ و با اطمینان 99 درصد به ترتیب با ضرایب همبستگی 338/- و 341/- به تایید رسید. نوع روابط خطی مذکور نیز، منفی و معکوس بوده است. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای مستقل تحقیق 34 درصد از تغییرات متغیر خشونت خانگی علیه زنان را پیش-بینی نموده اند. همچنین، طبق نتایج مدلسازی معادلات ساختاری، متغیرهای حاضر در مدل مسیر توانسته اند 5/42 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند.
شناسایی ابعاد و مولفه های فرزندپروری در مادران باردار (سنتز پژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از تأثیرات قبل از تولد که به عنوان اثری در رشد یا رفتار فرزندان شناخته می شوند، ممکن است تحت تأثیر ویژگی های مادر قرار بگیرند. گزارش ها درباره تاثیر پذیری فرزند متولد نشده از محیط و والدین خود، بصورت مطالعات علمی مورد بررسی قرار گرفته که سیر صعودی و پیشرفت بالایی در جهت رشد و پرورش فرزند قبل از تولد از سطح فیزیولوژی تا روانشناسی و حتی یادگیری داشته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی مطالعات و پژوهش های انجام شده در ارتباط با رشد و پرورش جنین در دوره قبل از تولد است و به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که ابعاد و مولفه های فرزندپروری در دوره قبل از تولد چیست؟ این پژوهش کیفی است و از روش سنتزپژوهی استفاده شده است. رویکرد اتخاذ شده در این تحقیق سنتزپژوهی آمیخته می باشد و از طرح یکپارچه استفاده شده است. لذا تمامی کارهای پژوهشی از سال 1980 تا 2021 مورد بررسی قرار گرفته اند. با بررسی و سنتز مقالات منتخب و غربال شده، ابعاد و مؤلفه های فرزندپروری در دوره قبل از تولد استخراج گردید که شامل پنج بعد جسمی-رفتاری، احساسی-عاطفی، فرهنگی-اجتماعی، شناختی-آموزشی، نقش پذیری والدین و شانزده مؤلفه شامل برنامه ریزی جنینی، برنامه ریزی مادرانه، ژنتیک، رژیم غذایی-فعالیت بدنی، مراقبت های بهداشتی، دلبستگی قبل از تولد، پیوند قبل از تولد، حمایت و مشارکت مردان در دوران بارداری، فرهنگ بارداری، حمایت اجتماعی، یادگیری جنین، رشد زبان، برنامه آموزشی والدین، نگرش مثبت به بارداری، روابط خانوادگی مثبت، صلاحیت و رضایت در نقش مادری.تمام وقایع "جسمی" یا "روانی" می تواند بر سلامتی مادر یا فرزند متولد نشده او تأثیر بگذارد. در این پژوهش ابعاد و مؤلفه های فرزندپروری در دوران بارداری نشان داد دوران قبل از تولد از لحاظ مقوله یادگیری، هوش، حافظه و تجربه های احساسی – عاطفی و جسمی می تواند دورانی بسیار سرنوشت ساز باشد و به همین لحاظ این دوره از حساس ترین دوره هایی است که یک انسان می تواند تجربه کند.
رابطه علی بین سواد رسانه ای با مسئولیت پذیری اجتماعی با نقش میانجی سرمایه فرهنگی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه علی بین ابعاد سواد رسانه ای با مسئولیت پذیری اجتماعی با نقش میانجی سرمایه فرهنگی در دانشجویان دختر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دختران دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز در سال 1401 می باشد. تعداد آزمودنی های نمونه پژوهش 300 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه سواد رسانه ای (فلسفی، 1393)، پرسش نامه مسئولیت پذیری اجتماعی (طالبی و خوش بین، 1394)، و پرسش نامه سرمایه فرهنگی (بوردیو، 1999) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی با داده ها برخوردار بود. یافته ها حاکی از رابطه مستقیم و معنی دار ابعاد سواد رسانه ای (درک محتوای پیام های رسانه ای، آگاهی از اهداف پنهان پیام های رسانه ای، گزینش آگاهانه پیام های رسانه ای، نگاه انتقادی به پیام های رسانه ای و تجزیه و تحلیل پیام های رسانه ای) با مسئولیت پذیری اجتماعی و سرمایه فرهنگی بود. علاوه بر آن سرمایه فرهنگی با مسئولیت پذیری اجتماعی نیز رابطه مثبت و معنی دار داشت. هم چنین سواد رسانه ای با مسئولیت پذیری اجتماعی ، از طریق سرمایه فرهنگی رابطه مثبت و معنی داری دارد. بنابراین، افزایش سطح سواد رسانه ای افراد و سرمایه فرهنگی نقش مهمی در بالا بردن مسئولیت پذیری اجتماعی در دانشجویان دختر دارند.
مطالعه درک و تصور زنان شاغل از تحقیر و راهبردهای آنها در جهت مقابله با آن مورد مطالعه زنان شاغل شهر ماکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیر زنان شاغل در محیط های کاری از جمله آسیب های اجتماعی شایعی است که پیامدهای متعددی می تواند داشته باشد. پژوهش حاضر تلاشی است برای مطالعه درک و تصوران زنان شاغل از تحقیر اجتماعی و راهبردهایی که آنها در مقابل تحقیر اجتماعی اتخاذ می کنند. برای تحلیل این مسئله از روش کیفی (نظریه زمینه ای) استفاده شده است و با بهره گیری از روش نمونه گیری هدف مند با 40 نفر از زنان شاغل شهرستان ماکو مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شده است. برای اعتبار و اعتمادبخشی به داده ها، از قابلیت اعتبار یا اعتبارپذیری، انتقال پذیری، قابلیت اعتماد و قابلیت تأیید استفاده شده است. پس از تحلیل اطلاعات بر اساس مراحل سه گانه کدگذاری (باز، محوری، گزینشی) در خصوص درک و تصور زنان شاغل از تحقیر در مرحله کدگذاری باز، 25 مفهوم یا کد باز استخراج شد و در مرحله کدگذاری محوری پس از بررسی دقیق میان مفاهیم و برقرای پیوند بین مفاهیم، 5 مقوله بدست آمد که نشان دهنده درک و تصور زنان شاغل از تحقیر اجتماعی می باشد. این مقولات عبارتند از: کلیشه های جنسیتی، تبعیض جنسیتی؛ خشونت ؛ بی اعتمادی، و تجاوز به حقوق زنان. با انتزاع و ترکیب 5 مقوله محوری تحقیق در مرحله کدگذاری گزینشی، مقوله هسته نهایی تحت عنوان تحقیر اجتماعی ظهور کرد که تمامی مقولات محوری را تحت پوشش قرار می دهد. همچنین زنان در موقعیت تحقیر با سه واکنش یا راهبرد رو به رو می شوند: پذیرش وضع موجود، مقاومت و بازاندیشی.
تحلیل روایت های زنان کنشگر از درگیریهای کردستان پس از انقلاب اسلامی؛ پرستاری به مثابه مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
169 - 194
حوزه های تخصصی:
جنگی که به شیوه نامنظم در منطقه کردستان در ایام پس از انقلاب اسلامی میان چریک های کرد هوادار حزب کومله و دموکرات با قوای مرکزی درگرفت، هزینه های گرانبار انسانی بر ایران وارد ساخت. زنان در قالب نیروهای درمانگر غالبا بصورت داوطلبانه جهت امداد، نجات، انجام مراقب های بالینی، پرستاری و درمان به منطقه شتافتند و در کاهش تلفات و رسیدگی به مجروحان نقش بسزایی ایفا کردند.این پژوهش با به رسمیت شناختن روایت آنان از ماوقع به ارائه توضیحاتی درباره ماهیت جنگ چریکی، ابعاد درگیریهای کردستان و نیز پرستاری در بحران، در واقع به تاریخ اجتماعی ایران در نیم قرن گذشته پرداخته است. مقاله، پایداری این زنان باوجود ویژگیهای خودابراز شده درباره وضعیت بحرانی و هزینه های بالای انسانی وارده، عاملیت آنان در حفظ مواضع اخلاقی و تداوم کنش مراقبت محورشان در مقابله با خشونت های خونبار در شکلی فعالانه و عینی؛ و مقاومت می داند. پژوهش با دستمایه قراردادن مولفه های مقاومت از منظر جامعه شناسی، به مطالعه نظام مند و تحلیل تماتیک روایت های انتشاریافته در دسترس زنان پرستار به مثابه کنشگران عرصه بهداری پرداخته است.با روشن شدن ابعاد مخاطره آمیز میدان، نقش زنان در استمرار سیاست خدمت رسانی به مردم محروم کُرد در حین جنگ چریکی بیش از پیش روشن و کارنامه اقدام جمعی داوطلبانه زنان در حفظ جایگاه حرفه ای پرستاری مورد بررسی قرار گرفته است؛ موضوعی که امروز کمترشناخته شده و از پیایند کنشگری زنان در تاریخ انقلاب اسلامی مغفول مانده است.
تحلیل مفهوم اخلاق درخانواده ازمنظرامام سجاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستیابی به سبک زندگی دین محور، درگرو رعایت بایسته های اخلاقی است. یکی از منابع اصلی احصاء اصول اخلاق در خانواده منابع دینی است. این پژوهش با هدف مفهوم شناسی اخلاق درخانواده از منظر امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه انجام شد.از نظر هدف ،پژوهش حاضرکاربردی است و با رویکردکیفی و روش تحلیل محتوا که به طریقه کد گذاری بازو محوری صورت پذیرفت. در مرحله کد گذاری باز ، پنجاه و چهار دعای کتاب صحیفه سجادیه با مضمون اخلاق درخانواده و سیره آن حضرت به روش کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفت وکه ماحصل کد گذاری باز و محوری رسیدن به (118)کداولیه و (12)مقوله فرعی و (4)مقوله اصلی بود که بر اساس آن مدل اخلاق در خانواده مفهوم بندی شد..یافته های پژوهش در چهار مقوله محوری شامل: رهیافت های اخلاقی عموی در خانواده ،رهیافت اخلاقی ویژه در روابط همسری، تعامل والدین با فرزندانو رهیافت های اخلاقی ویژه تعاملفرزندان با والدینسازمان یافت.اصول اخلاقی عمومی در خانواده شامل چهار مولفه؛«رفتار محبت آمیز»،«عفو وگذشت»،«همکاریو تشریک مساعی »و«احترام متقابل»است. رهیافت های اخلاقی ویژه روابط زوجین براساس مولفه محوری «مدارا و سازگاری » مفوم بندی شد.والدین درارتباط با فرزندان خود به رعایت«بایسته های تربیت» ،«حفظ و مراقبت»، و«نظارت»امر شده و مولفه های رهیافت های اخلاقی فرزندان درارتباط با والدین شامل؛«احسان و نیکی»،«حمایت»، «اطاعت»، و«مراقبت»می شود. یافته های این پژوهش می تواند درجهتسیاست گذاری آموزشی و تربیتی نهادهای فرهنگی- تربیتی همچون، خانواده، آموزش و پرورش، دانشگاه و رسانه ها مورد استفادهقرارگیرد.
رابطه مهارت های اجتماعی و تاب آوری با سلامت روان دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی منطقه 20 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
18 - 30
حوزه های تخصصی:
هدف:
این پژوهش با هدف شناخت رابطه مهارت های اجتماعی و تاب آوری با سلامت روان دانش آموزان انجام شد.
روش:
پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی است با رویکردی کمی انجام شد. جامعه آماری تعداد 2462 نفر دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی منطقه20 شهر تهران بود و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و طبق این فرمول تعداد 322 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد سلامت عمومی GHQ- 28، مهارت های اجتماعی نوجوانان ایندربیتزن وفوستر (1992)، تاب آوری کلاهنن (1996) ، تاب آوری تحصیلی مارتین (2001) استفاده و با روش نمونه گیری خوشه ای بین افراد نمونه توزیع شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss نسخه 22 استفاده شد.
یافته ها :
یافته ها حاکی از آن بود که مهارت های اجتماعی با با سلامت روان دانش آموزان رابطه معناداری دارد. مهارت های اجتماعی با مولفه های سلامت روان شامل (خود پذیری، خودمختاری و رشد شخصی) رابطه معناداری دارد. تاب آوری با سلامت روان دانش آموزان رابطه دارد مولفه های تاب آوری (تاب آوری اجتماعی، تحصیلی و عاطفی) با سلامت روان دانش آموزان رابطه دارد.
چگونگی تکریم سالمندان از منظر زنان مراقب در خانواده های مذهبی: مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلام دینی است که مراقبت از سالمندان را امری ضروری و ارزشمند به حساب می آورد و بر آن تاکید دارد. با اینکه بسیاری از فرزندان مسئولیت مراقبت از والدین سالمند خود را برعهده نمی گیرند ولی شواهد حاکی از آن است که زنان مراقب در خانواده های مذهبی نسبت به این وظیفه خود متعهدانه عمل کرده و به صورت کارآمدی به والدین خود رسیدگی می کنند و این سوال را در ذهن برمی انگیزند که چگونه این مهم را به انجام می رسانند؟ از این رو پژوهش حاضر با هدف چگونگی تکریم سالمندان از منظر زنان مراقب در خانواده های مذهبی انجام شد. روش مطالعه تحلیل مضمون تعمقی بود.از بین زنان مراقب سالمند در شهر اردستان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 12 نفر برای مشارکت در پژوهش انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار پژوش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. داده ها به روش شش مرحله ای کلارک و براون تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان داد که مراقبت موفق از سالمندان حاوی چهار مضمون هسته ای است: انگیزش برای تکریم با کدهای سازمان دهنده (انگیزش مذهبی و خانوادگی)، صفات تکریم کننده (صفات شخصیت، تجارب طی زندگی)، علل تکریم (تربیت دینی در گذشته، ادامه تربیت در زمان حال) و چگونگی تاب آوری در مسیر تکریم (عوامل عاطفی آرام کننده، چگونگی گذران اوقات فراغت، معنا در زندگی). با توجه به نتایج، می توان آموزشهای غنای روانی و معنوی برای مراقبین سالمندان تهیه کرد تا ویژگی های لازم برای مراقبت کریمانه از سالمند و تاب آوری در آنان تقویت شود.
ارائۀ مدل و تبیین راهکارهای کاهش نابرابری جنسیتی در مدیریت ورزش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
807 - 836
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه مدل تبیین راهکارهای کاهش نابرابری جنسیتی در مدیریت ورزش ایران است. این پژوهش به لحاظ فلسفی از نوع تفسیرگرایانه و از منظر رویکرد از نوع استقرایی است. این مطالعه به لحاظ راهبرد از نوع نظریه داده بنیاد و از نوع پژوهش کیفی است. داده ها به وسیله مصاحبه به دست آمده اند و جامعه آماری آن را 15 نفر از صاحب نظران حوزه مدیریت ورزش تشکیل می دهند. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شد و نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از سه فرایند همپوش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری نظری استفاده شد. با درنظرگرفتن متن تمام مصاحبه ها در مرحله کدگذاری باز، تعداد 303 مفهوم شناسایی شد که پس از تجمیع کدهای مشابه، 23 مفهوم به دست آمد. سپس در مرحله کدگذاری محوری ده مقوله اصلی مشخص شد. نتایج نشان داد که معیارهای انتخاب و احراز پست های مدیریت در سازمان های ورزشی به دلایل فرهنگی و فردی منصفانه نیستند. پیشنهاد می شود معیارهای انتخاب به گونه ای باشند که هم سلسله مراتب لحاظ شود و هم شروع از سطح میانی باشد؛ درنتیجه قوانین به صورتی تنظیم شوند که حضور بانوان در حیطه های اجتماعی و فرهنگی و از جمله فعالیت های ورزشی، برجسته تر شود و انتخاب بانوان با نگرش به شایسته سالاری و تخصص گرایی باشد.
پویایی جنسیتی در محیط کار: استراتژی های کوچینگ زنان در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1029 - 1055
حوزه های تخصصی:
علیرغم پیشرفت قابل توجه در ترویج عدالت جنسیتی در محیط کار، پویایی جنسیتی همچنان بر فرصت های شغلی و پیشرفت زنان تأثیر می گذارد. این مقاله راهبردهای مربیگری را برای کمک به مراجعان زن برای هدایت این پویایی ها و پیشبرد شغل خود برجسته می کند. این مقاله با تکیه بر تحقیقات و بهترین شیوه ها، بر اهمیت به رسمیت شناختن و درک تفاوت های جنسیتی در عین اجتناب از کلیشه های مضر تأکید می کند. در این پژوهش به وسیله ی رویکرد مرور سیستماتیک به شناسایی مطالعات مرتبط با حوزه استراتژی های مربیگری زنان در محل کار پرداختیم و با جستجو در چندین پایگاه داده و مشخص کردن معیارهایی برای در نظر گرفتن پژوهش های ورودی تحقیق، با استفاده از یک رویکرد سنتز روایی به تحلیل داده ها پرداختیم. مطالعات موجود در این بررسی از مداخلات مربیگری مختلف، از جمله مربیگری یک به یک، مربیگری گروهی و برنامه های مربیگری استفاده کردند. چندین مطالعه بر روی تأثیر مربیگری بر سوگیری های مبتنی بر جنسیت متمرکز شده اند، از جمله درک زنان در پست های رهبری و تأثیر مربیگری بر نگرش مردان نسبت به رهبران زن. این مرور متون نظام مند، اثربخشی مربیگری را در پرداختن به سوگیری های مبتنی بر جنسیت، شناسایی و غلبه بر موانع پیشرفت و توسعه مهارت های ارتباطی و رهبری مؤثر برای زنان در محیط کار برجسته می کند. در این مقاله به این نتیجه رسیدیم که در حالی که پیشرفت به سمت عدالت جنسیتی همچنان یک مبارزه باقی می ماند، مربیگری می تواند نقشی حیاتی در کمک به زنان برای دستیابی به ظرفیت کامل خود در محیط کار ایفا کند.
بررسی هویت اجتماعی زنان در بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی برمبنای دیدگاه جامعه شناختی گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
93 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی هویت اجتماعی زنان در بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی با توجه به مفهوم های مطرح شده در نظریه نمایشی اروینگ گافمن است. این نظریه بر این پایه استوار است که افراد در جامعه به منظور ارائه و حفظ تصویری دلخواه از خود به دیگران، برای مخاطبان خود نقش بازی می کنند؛ بنابراین جامعه، شبیه صحنه تئاتر است که در آن، افراد در کنش متقابل با یکدیگر، به اجراهای نمایشی می پردازند. متن پژوهش، شاهنامه فردوسی تصحیح جلال خالقی مطلق است. روش تحقیق، کیفی و فن مورد استفاده، تحلیل محتوا است. چارچوب تحقیق، مدل مفهومی است. از مفهوم های اجرا، جلوی صحنه، محیط و نمای شخصی برای تحلیل هویت اجتماعی زنان استفاده شده است. این پژوهش نشان می دهد زنان در بخش پهلوانی شاهنامه با اجرای نمایش در پی کسب هویت اجتماعی برتر هستند و برای رسیدن به این هدف و نشان دادن تصویری دلخواه از خود به دیگران و کنترل کنش طرف مقابل، از پوشش و زیور، رفتارها، حرکت ها و سخنان استفاده می کنند. خودی که با بررسی اجرای نمایشی زنان آشکار می شود، «خود» ممتاز و متفاوتی است که آنان می کوشند به نمایش بگذارند و به وسیله آن توسط دیگران شناخته شوند. این «خود» بخشی از هویت اجتماعی آنان را آشکار می کند.
مدل علی رابطه حمایت اجتماعی و سرمایه روان شناختی با توانمندسازی با نقش میانجی استرس ادراک شده در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری رابطه حمایت اجتماعی و سرمایه روان شناختی با توانمندسازی با نقش میانجی استرس ادراک شده در زنان سرپرست خانوار بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان سرپرست خانوار یاسوج تشکیل دادند که از این جامعه 250 نفر از زنان سرپرست خانوار به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش را مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده چند بعدی زیمت و همکاران(1988)، پرسشنامه ی سرمایه روان شناختی لوتانز (2007)، پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر و میشرا (1995) و پرسشنامه ی استرس ادراک شده کوهن (1983) تشکیل دادند. داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS و AMOSنسخه 25 با روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان دادند که رابطه مستقیم بین سرمایه روانشناختی با توانمندسازی و رابطه مستقیم حمایت اجتماعی و سرمایه روانشناختی با استرس ادراک شده معنی دار میباشد اما، رابطه مستقیم بین حمایت اجتماعی با توانمندسازی معنی دار نمی باشد. همچنین، رابطه غیر مستقیم حمایت اجتماعی و سرمایه روانشناختی با توانمندسازی زنان سرپرست خانوار از طریق میانجی گری استرس ادراک شده معنی دار میباشد. می توان گفت زنان سرپرست خانواری که از حمایت اجتماعی در رویارویی با مشکلات برخوردار هستند با همدردی و مشورت با دیگران و با کمک سرمایه روان ششناختی می توانند با استرس ناشی از مشکلات روزمره دست و پنجه نرم کنند و در نتیجه این توانمندسازی از سلامت روان کافی برخوردار گردند.
مکانیزم های سازگاری دختران نوجوان با فقدان پدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۰)
140 - 163
حوزه های تخصصی:
فقدان زودهنگام پدر به عنوان یک منبع حمایت برای دختران پیامدهای طولانی مدتی در دوران کودکی و نوجوانی به دنبال دارد. به نظر می رسد کودک یا نوجوان برای مقابله با فشارها و آسیب های روانی ناشی از این فقدان، باید با آن سازگار شوند. هدف این پژوهش، شناسایی مکانیسم های سازگاری دختران نوجوان با فقدان پدر در تبریز بود. رویکرد پژوهش کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی بود. بافت پژوهش دختران نوجوان(15-19 ساله) شهر تبریز بود؛ که در سنین کودکی پدر خود را بر اثر بیماری از دست داده بودند و سال ها از فوت پدرشان سپری شده بود. نمونه گیری بصورت هدفمند تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت و در نهایت ۷ نفر انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری گردید. تحلیل داده ها به روش کلایزی و با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. یافته های این پژوهش شامل 3 مقوله اصلی و 6 مقوله فرعی بود. مکانیزم های سازگاری دختران با فقدان پدر در تبریز شامل خودکنترلی(مدیریت افکار، مدیریت هیجانات)، مقابله(مقابله اجتماعی، مقابله اقتصادی) و رشد(معناجویی، بالندگی) بود. اغلب مشارکت کنندگان براساس خصوصیات درون فردی خود، دریافت حمایت از سوی بازماندگان و داشتن شرایط مناسب، به طور موثر با فقدان و شرایط ناشی از آن سازش کرده بودند و برخی دیگر به دلایل متعدد، ناسازگاری با شرایط را از خود نشان داده بودند.
خلا جایگاه پدر در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعضای خانواده دارای وظایف گوناگونی هستند که عملکرد هر یک از آنها مکمل دیگری است و هر عضو باید وظایف خود را به خوبی انجام دهد تا قوام خانواده حفظ شود. با تصویب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، بسته های حمایتی مختلفی در رابطه با تشکیل خانواده و فرزند آوری بیان شده است؛ اما متاسفانه قانونگذار جایگاه پدر را در برخی مواد از جمله مواد 10، 17 و 25 مورد غفلت قرار داده است که با توجه به اهمیت جایگاه پدر در خانواده لازم است مورد توجه و بازنگری قرار گیرد. نگارندگان در این نوشتار با بهره مندی از آموزه های میان رشته ای –فقهی، حقوقی و روانشناسی- به این مهم دست یافته که تربیت، تکلیف پدر و مادر بوده و در این رابطه، نقش هر دوی آنها دارای اهمیت است. آشکار است که عدم توجه به نقش پدر در خانواده به گونه ای نقض غرض کرده و حمایت از خانواده و فرزندآوری را نیز دچار اختلال خواهد نمود. روش تحقیق در پژوهشِ بنیادین حاضر، توصیفی _تحلیلی و به صورت کتابخانه ای است. در نهایت، پیشنهاد می شود پس از رفع خلاء مذکور در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، میزان مرخصی پدران شاغل و محصل نیز ابهام زدایی شود.
عملکرد نمایندگان زن در دورۀ ششم مجلس شورای اسلامی (1379- 1383)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
431 - 450
حوزه های تخصصی:
پارلمان در ساختار قدرت سیاسی مدرن، تجلی اراده عمومی مردم و دارای جایگاه ویژه ای در جامعه است. در این راستا، مسئله زنان نیز یکی از موضوعات مهم جریان های سیاسی کشور در مجلس بوده است. طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مسئولیت خطیر تصمیم گیری در گستره ملی بر عهده نمایندگان گذاشته شده و در اصول متعدد آن، بر اهمیت حقوق زنان، توانمندسازی آنان و ایجاد فرصت های مناسب شغلی با رعایت موازین اسلامی، تأکید شده است. مجلس ششم (1379-1383) با اکثریت اصلاح طلب و مشارکت گسترده مردم تشکیل شد. در این دوره، زنان منتخب دارای تحصیلات عالی بودند و با تشکیل «فراکسیون زنان» و حمایت سایر نمایندگان با ارائه طرح، اصلاح و تصویب قوانینی در زمینه های اشتغال، تحصیل، تحکیم بنیاد خانواده، نظام هماهنگ حقوق و روند پیوستن به کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان، به بهبود شرایط بانوان کمک شد. این پژوهش با بهره گیری از روش پژوهش کیفی و رویکردی تحلیلی-توصیفی، در پی پاسخ دادن به این پرسش است که زنان نماینده مجلس ششم با بهره مندی از چه تمهیداتی و چگونه موفق به انجام تغییرات مذکور شدند؟ فرضیه پژوهش نیز چنین است که نمایندگان زن در این دوره با تشکیل فراکسیون زنان و ارائه طرح و اصلاح و تصویب قوانین به بهبود شرایط زنان در زمینه هایی چون اشتغال و تحصیل، کمک مؤثر و سودمندی کردند
جایگاه طبیعی و اجتماعی زنان در تفکر ابن رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و درک رویکرد فیلسوفان قدیم به مسئله زنان یکی از مباحثی است که اخیرا مورد توجه بسیار قرار گرفته است. دیدگاه ابن رشد، فیلسوف مسلمان، در باب زنان در بازخوانی تاریخ فلسفه غرب و اسلامی به طور شگفت انگیزی از حیث پیشرو بودن جلب نظر می نماید؛ گویی نظرات متفکری معاصر را می خوانیم نه اندیشمندی از اعماق قرن دوازدهم. از آن جا که هیچ پژوهش مستقلی به زبان فارسی درباره نظر ابن رشد در مورد زنان صورت نگرفته است، بررسی و انتشار دیدگاه او ضروری می نماید. بنابراین ما در این مقاله کوشیده ایم جمع بندیی کلی از نظرات او ارائه دهیم. نظرات او درباره زنان را در دو اثر مهم او، شرح جمهوری افلاطون و بدایه المجتهد، می توان یافت. او در شرح جمهوری افلاطون بر آن است از آن جا که زنان دارای توان عقلانی برابر با مردان هستند باید از حقوق برابر هم برخوردار باشند. به علاوه او در همین اثر بر آن است جامعه ای که ظرفیت ها زنان را نشناسد و به کار نگیرد هرگز روی رشد و شکوفایی اقتصادی و اجتماعی را نخواهد دید. بنابراین جوامع، دست کم برای خیر و صلاح خود می بایست به زنان مانند مردان حق تحصیل و اشتغال و مانند آن را اعطا کنند.
ظرفیت های حقوق در ایمن سازی اقتصادی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
129 - 146
حوزه های تخصصی:
در حقوق خانواده اسلام و ایران، احکام اقتصادی به گونه ای تشریع شده است که نیازهای زوجین و فرزندان را تأمین نماید. باوجوداین، به دلیل تحولات اجتماعی، امروزه بعضی احکام اقتصادی خانواده تأمین کننده نیازهای آنان نیست. پژوهش حاضر باهدف بررسی ناامنی اقتصادی خانواده در حقوق ایران و ظرفیت های حقوق برای برون رفت از این ناامنی انجام شد. بدین منظور، کلیه منابع مکتوب حقوق در این حوزه به روشی تحلیلی- اسنادی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در نظام حقوقی ایران، استفاده از ظرفیت حقوق خصوصی برای تأمین اقتصادی خانواده ملاک بوده است و جهت گیری تحولات حقوقی در دو بعد تقنینی و قراردادی، شامل تأمین اقتصادی زوجه از طریق تغلیظ تعهدات اقتصادی زوج می باشد. ازاین رو، توازن حقوق و تکالیف زناشویی به هم ریخته و خانواده دچار بدکارکردی شده است. براین اساس، در پژوهش حاضر، تجربه حقوقی ایران در این حوزه نقد و ظرفیت حقوق عمومی در تأمین اقتصادی خانواده تشریح شد و این نتیجه حاصل گردید که راه برون رفت از بدکارکردی این حوزه و تأمین اقتصادی خانواده، تعهدپذیری اقتصادی دولت است.
دیدگاه زنانِ ایرانی در مورد سرطان پستان: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:درک دیدگاه زنانِ غیرمبتلاء از بیماری سرطان پستان می تواند در تدوین و اجرای مداخلات پیشگیرانه از این بیماری نقش موثری ایفاء نماید. این تحقیق تلاش کرد به درک بهتر ما از ادراک زنان ایرانی از سرطان پستان روشنی بیشتری بخشد. روش:در این پژوهش از روش کیفی مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی استفاده و داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 39 زن 20-40 ساله که به شیوه هدفمند انتخاب شدند با استفاده از رویکرد کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:در این پژوهش برای درکِ بهتر دیدگاه زنان ایرانی از سرطان پستان به چهار جنبه شامل چیستی ادراک شده، علل ادراک شده، احتمال ابتلاء ادراک شده و فرجام ادراک شده سرطان پستان پرداخته شد. ما دریافتیم زنان ایرانی ماهیت سرطان پستان را یک بیماری ترسناک، علامت دار، شرم آور و پیش رونده دانسته و احتمال ابتلاء ادراک شده سرطان پستان در مورد خودشان را به دلیل باورهای سبب شناسیِ شان از سرطان پستان، بسیار اندک ارزیابی می نمایند. نتیجه گیری:نتایج پژوهش حاضر کمک ارزشمندی به شناخت ادراک زنانِ ایرانی از بیماری سرطان پستان داشته و می تواند تلویحات سودمندی در مداخلات معطوف به افزایش آگاهی و انجام رفتارهای پیشگیرانه ی اثربخش تر و در نهایت کاهش مرگ های ناشی از تشخیص دیرهنگام این بیماری در میان جامعه ی زنانِ ایرانی داشته باشد.