فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال 17 زمستان 1402 شماره 65 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
دستیابی به سبک زندگی دین محور، درگرو رعایت بایسته های اخلاقی است. یکی از منابع اصلی احصاء اصول اخلاق در خانواده منابع دینی است. این پژوهش با هدف مفهوم شناسی اخلاق درخانواده از منظر امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه انجام شد.از نظر هدف ،پژوهش حاضرکاربردی است و با رویکردکیفی و روش تحلیل محتوا که به طریقه کد گذاری بازو محوری صورت پذیرفت. در مرحله کد گذاری باز ، پنجاه و چهار دعای کتاب صحیفه سجادیه با مضمون اخلاق درخانواده و سیره آن حضرت به روش کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفت وکه ماحصل کد گذاری باز و محوری رسیدن به (118)کداولیه و (12)مقوله فرعی و (4)مقوله اصلی بود که بر اساس آن مدل اخلاق در خانواده مفهوم بندی شد..یافته های پژوهش در چهار مقوله محوری شامل: رهیافت های اخلاقی عموی در خانواده ،رهیافت اخلاقی ویژه در روابط همسری، تعامل والدین با فرزندانو رهیافت های اخلاقی ویژه تعاملفرزندان با والدینسازمان یافت.اصول اخلاقی عمومی در خانواده شامل چهار مولفه؛«رفتار محبت آمیز»،«عفو وگذشت»،«همکاریو تشریک مساعی »و«احترام متقابل»است. رهیافت های اخلاقی ویژه روابط زوجین براساس مولفه محوری «مدارا و سازگاری » مفوم بندی شد.والدین درارتباط با فرزندان خود به رعایت«بایسته های تربیت» ،«حفظ و مراقبت»، و«نظارت»امر شده و مولفه های رهیافت های اخلاقی فرزندان درارتباط با والدین شامل؛«احسان و نیکی»،«حمایت»، «اطاعت»، و«مراقبت»می شود. یافته های این پژوهش می تواند درجهتسیاست گذاری آموزشی و تربیتی نهادهای فرهنگی- تربیتی همچون، خانواده، آموزش و پرورش، دانشگاه و رسانه ها مورد استفادهقرارگیرد.
الگوی انگیزش فرزندآوری مبتنی بر تجارب زیسته خانواده های دارای حداقل یک فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نتایج مطالعات جمعیت شناختی حاکی از کاهش تمایل زوجین برای فرزندآوری است. این پدیده منجر به کاهش جمعیت می شود که آسیب های جبران ناپذیری برای آینده کشور به دنبال دارد. به همین دلیل هدف این پژوهش، تدوین الگوی انگیزش فرزندآوری مبتنی بر تجارب زیسته خانواده های تک فرزند و بیشتر از دو فرزند است. روش پژوهش در زمره پژوهش های کیفی قرار دارد و از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. شرکت کنندگان در این پژوهش 32 زوج را شامل می شود که به روش نمونه گیری هدفمند از خانواده های دارای حداقل یک فرزند شهر مریوان در سال 1400 انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش، از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و روش 7 مرحله ای کلایزی، جهت تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد الگوی انگیزش فرزندآوری شامل ارزش ها، نگرش، نیاز، تقویت و شایستگی مربوط به زوجین است. باتوجه به نتایج می توان گفت با مداخله و تغییر این عوامل، انگیزش فرزندآوری زوجین تغییر خواهد کرد.
ارزیابی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس غرق شدگی عاطفی در رابطه زوجی (IPFS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:این تحقیق با هدف ارزیابی ویژگیهای روان سنجی نسخه ی فارسی مقیاس غرق شدگی عاطفی در رابطه زوجی (IPFS) انجام گرفت.روش: نمونه این پژوهش شامل 285 نفر (131 مرد و 154 زن) مرد و زن متاهل شهر شیراز در سال 1401-1402 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش علاوه بر مقیاس غرق شدگی عاطفی در رابطه زوجی (IPFS) (فوران و همکاران، 2018)، پرسشنامه های طلاق عاطفی (گاتمن، 2008)، احساس مثبت به همسر (PFQ)(آلری و همکاران، 1975) و مقیاس سلامت روانی(بشارت، 1388) را به منظور بررسی روایی همزمان پرسشنامه مقیاس غرق شدگی عاطفی در رابطه زوجی (IPFS) تکمیل نمودند. یافتهها: داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS و با استفاده از روشهای آماری تحلیل عامل تاییدی، آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که مقیاس غرق شدگی عاطفی در رابطه زوجی (IPFS) برای زوجین ایرانی از برازش قابل قبولی برخوردار است و شاخص برازش تطبیقی (40/0= RMSEA) و متوسط باقیمانده استاندارد شده (97/0= CFI) مطلوب ارزیابی شدند. همچنین ضریب آلفای کرونباخ 92/0 به دست آمد. پرسشنامه از روایی همگرا و واگرای قابل قبولی برخوردار بود (01/0>p). نتیجه گیری:یافته های پژوهش نشان داد که مقیاس غرق شدگی عاطفی در رابطه زوجی (IPFS)، برای مطالعات پژوهشی در حوزه خانواده از ویژگی های روانسنجی مناسبی برخوردار است و استفاده از آن در پژوهش های حوزه خانواده به روانشناسان و مشاوران خانواده توصیه می شود.
نقش بازی های بومی-خانوادگی در رضایت مندی، توانمندسازی و ابعاد شش گانه کارکرد خانواده بر اساس مدل مک مستر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش بازی های بومی-خانوادگی در رضایت مندی، توانمندسازی، و ابعاد شش گانه کارکرد خانواده بر اساس مدل مک مستر انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را خانواده های دارای حداقل یک فرزند 6 سال به بالای ساکن شهرستان هرسین در سال1400 تشکیل داد. پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. تعداد 20 خانواده که دارای ملاک های ورود بودند به روش در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. مداخله بصورت مجزا برای هر خانواده و طی شش جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد و در این مدت گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی سنجش خانواده (اپشتاین، بالدوین و بیشاپ، 1983)، پرسشنامه ی توانمندسازی خانواده (کورن، دیچیلو و فریسین، 1992) و پرسشنامه رضایت خانوادگی (السون و ویلسون، 1982) بودند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که بازی های بومی-خانوادگی بر متغیرهای رضایتمندی خانواده (001/0>p، 89/57=F)، توانمندسازی خانواده (001 /0>P، 07/21=F) تأثیری معنادار دارد. همچنین متغیر بازی های بومی-خانوادگی بجز بعد کنترل رفتار(82/0<P، 82/0=F) توانست بر ابعاد دیگر کارکرد خانواده (ارتباط(001 /0<P، 88/13=F)، حل مسئله (001/0>P، 02/15=F)، ایفای نقش( 04/0>P، 23/4=F)، پاسخگویی عاطفی(005/0>P، 07/9=F)، مشارکت عاطفی ( 03/0>P، 97/4=F) و کارکرد کلی (01/0>P، 08/7=F) تأثیری معنادار داشته باشد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که اجرای بازی های خانوادگی می تواند از طریق ارتقاء کیفیت تعاملات بین اعضاء، مسئولیت پذیری و نقش پذیری آنها، تاثیرات مثبتی بر بهبود عملکرد خانواده و افزایش سطح رضایت مندی و توانمند سازی خانواده ها داشته باشد.
ابعاد حقوقی ترمیم بکارت در ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جوامعی که باکرگی دختر هنگام ازدواج به دلایل مختلف فرهنگی اهمیت بالایی دارد، ؛ دخترانی که به هردلیل واجد دارای پرده بکارت نیستند، بعضا برای فرار از برچسب روابط نامشروع، خشونت های احتمالی، ازدست دادن فرصت های اجتماعی و... و موارد مشابه اقدام به ترمیم بکارت می کنند. این اقدام پیامدهای ابعاد فردی، اجتماعی و حقوقی متفاوتی دارد. این مقاله به پیامدهای حقوقی این عمل در حوزه روابط و مناسبات خانوادگی پرداخته است. ترمیم پرده بکارت از چشم انداز حقوقی در ازدواج دارای ابعادی چون: «لزوم اذن ولی در نکاح باکره»، «اعمال خیار تدلیس نسبت به عقد نکاح» و «تعیین مهریه» است. مطابق قوانین موجود فردی که اقدام به ترمیم می کند در نهاد خانواده با سه مساله اصلی مواجه است: ۱) لزوم اذن ولی در نکاح باکره؛ ۲)امکان وقوع تدلیس(فریب در ازدواج)؛ و ۳) تعیین تکلیف مهریه. پژوهش حاضر، از روش توصیفی، تحلیلی–توصیفی تطبیقی و استقرانی استفاده کرده و مبتنی بر تحقیقات کتابخانه ای با ابزار گردآوری اطلاعات و فیش برداری از منابع معتبرحقوقی و آراء قضایی مرتبط با مسئله بر اساس قانون مدنی و قانون مجازات اسلامی صورت گرفته است. یافته ها نشان داد که اذن ولی در نکاح باکره تداوم ندارد و نیز عدم بکارت زوجه به طورکلی موجب حق فسخ نیست مگر آنکه باکرگی شرط شده باشد. همچنین اثر ترمیم بکارت در محاسبه مهریه قبل و بعد از رابطه جنسی متفاوت است . نهایتا نویسندگان پیشنهاد می کنند: مواد قانونی مربوط به ترمیم بکارت بازنگری شوند؛ نهادهای ذی ربط نظارت ویژه ای روی مراکز جراحی ترمیم بکارت داشته باشند؛ معاونت اجتماعی و پیشگیری از جرم قوه قضاپیه آموزش های کارآمدی برای آگاه سازی جامعه از ابعاد قانونی ترمیم بکارت و نیز باقی بودن اهمیت بکارت داشته باشد و نهادهای تربیتی و رسانه ای ملی، با آموزش والدگری موفق، گسست ارتباطی میان دختران با والدینشان را که خود زمینه لغزیدن در روابط نامتعارف و یا پنهانکاری های متعاقب آن از جمله ترمیم های فریبکارانه را فراهم می نماید، تقلیل دهند.
نقش میانجی گری ناگویی هیجانی مادر در رابطه بین سبک های فرزند پروری ادراک شده و دلبستگی مادر-جنین در مادران باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های فرزند پروری ادراک شده و دلبستگی مادر-جنین در مادران باردار بود و نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در رابطه بین این دو متغیر مورد بررسی قرار گرفت. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و 114 نفر از زنان باردار مراجعه کننده به بیمارستان ضیائیان شهر تهران به طور در دسترس مورد پژوهش قرار گرفتند و به پرسشنامه های دلبستگی مادر-جنین (MFAS) از کرانلی (1981)، مقیاس ادراک از سبک فرزند پروری والدین (POPS) گرولینک و همکاران (1997) و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) از باگبی و همکاران (1994) پاسخ دادند. در پژوهش حاضر از مد ل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) استفاده شد. نتایج نشان داد که سبک فرزند پروری ادراک شده بر دلبستگی مادر-جنین اثر مثبت و معنادار، سبک فرزند پروری ادراک شده بر ناگویی هیجانی و ناگویی هیجانی بر دلبستگی مادر-جنین اثر منفی و معناداری دارد. در نهایت اثر غیرمستقیم ناگویی هیجانی در رابطه سبک فرزند پروری ادراک شده بر دلبستگی مادر-جنین در سطح 01/0 مثبت و معنادار است (004/0P=، 059/0=β). بر اساس یافته های پژوهش، احتمالاً زنان بارداری که در دوران کودکی سبک های فرزند پروری مطلوبی را با والدین خود داشته اند و دچار ناگویی هیجانی نیستند، پیوند مناسبی را در دوران بارداری با جنین خود خواهند داشت. لذا پیشنهاد می شود در کار با زنان باردار، تجارب دوران کودکی مادران و همچنین نحوه ابراز و بیان هیجانات آن ها نیز مورد توجه قرار گیرند.
بررسی پدیداری موانع و تسهیل کننده های مداخلات مددکاری اجتماعی در راستای رضایت جنسی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایت جنسی از لحاظ اهمیت در ردیف مسائل درجه اول یک زندگی زناشویی قرار دارند و سازگاری در روابط جنسی و تناسب و تعادل در مقدار تمایل جنسی در زن و مرد از مهمترین علل خوشبختی و موفقیت زندگی زناشویی و نشاط و سلامت زوجین است. با توجه به نقش تأثیر گذار مددکاران اجتماعی در این حوزه، شناخت چالش های پیش رو در ارائه ی مداخلات تخصصی مددکاری اجتماعی هدف این مطالعه محسوب می شود. این تحقیق کیفی به شیوه ی تحلیل محتوا در استان های تهران و لرستان در سال 1397 انجام گرفت، روش نمونه گیری در ابتدا هدفمند و سپس براساس داده ها تا زمان اشباع نظری با 21 مشارکت کننده ادامه یافت. داده ها به روش مصاحبه های نیمه ساختارمند جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که چالش های ارائه ی خدمات مددکاری اجتماعی منتهی به رضایت جنسی زوجین را می توان در دو دسته ی موانع و بازدارنده ها و تسهیل کننده های ارائه ی خدمات طبقه بندی نمود. توجه ویژه ی سیاستگذران و مدیران برای برنامه ریزی در جهت تقویت پشتوانه ها و رفع موانع خدمت می تواند گام مؤثری در بهبود ارائه ی خدمات مددکاری اجتماعی ارائه شده به خانواده ها در زمینه ی مسائل جنسی باشد.
الگویابی گرایش به مصرف مواد بر اساس عملکرد خانواده و جوّ عاطفی خانواده با میانجی گری سلامت اجتماعی در زنان بازپروری شده شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف الگویابی پیش بینی گرایش به مصرف مواد پس از ترک بر اساس عملکرد خانواده و جو عاطفی خانواده با توجه به نقش میانجی سلامت اجتماعی در جامعه زنان معتاد به مواد مخدّر به انجام رسید. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مشتمل بر 430 زن با سابقه سوء مصرف مواد در بین کمپ های ترک اعتیاد شهر مشهد بود. از میان آنان نمونه ای برابر با 204 نفر بر اساس روش در دسترس انتخاب شد.. ابزار پژوهش شامل مقیاس گرایش به مواد پس از ترک فدردی و همکاران (2008)، عملکرد خانواده اپستین، بالدوین و بیشاب (1983)، جو عاطفی هیل برن (1964)، و سلامت اجتماعی کییز (1998) بود. تجزیه و تحلیل آماری داده ها در بخش توصیفی بر اساس درصد فراوانی و محاسبه میانگین و در بخش استنباطی بر اساس مدل معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS انجام شد. پایایی چهار پرسشنامه یاددشده بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 91/0، 90/0، 87/0 و 77/0 محاسبه شد. یافته ها نشان داد که سلامت اجتماعی به صورت مثبت دارای نقشی میانجی گرانه در رابطه دو متغیر عملکرد خانواده و جو عاطفی خانواده با گرایش به مصرف دوباره مواد است. در نتیجه، به سبب قدرت اثرگذاری سلامت اجتماعی عملکرد خانواده و جو عاطفی خانواده با میاتجیگری سلامت اجتماعی بر توانمندی افراد در خودداری از گرایش به مصرف دوباره مواد مخدر، هم در نظام آموزشی و هم در سیستم درمانی باید در برنامه های آموزشی - درمانی مورد توجه قرار گیرد.
پیش بینی تعارضات زناشویی زوج های طلبه بر اساس سبک های فرزندپروری ادراک شده والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تعارضات زناشویی زوج های طلبه براساس سبک های فرزندپروری ادراک شده ی دوران کودکی آنان انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است که در آن از شیوه های آماری برای استخراج مدل رگرسیونی بهره گرفته شد . نمونه پژوهش شامل 626 نفر (313 زوج) است که به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای چند مرحله ای از بین طلاب متأهل شهر قم انتخاب شدند و به پرسشنامه فرزندپروری ادراک شده یانگ (YPI ,1999) و تعارضات زناشویی تجدید نظر شده ثنایی (MCQ-R ,1387) به طور همزمان پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان داد که: الف) سبک های فرزندپروری ادراک شده از پدر و مادر با تعارضات بین زوجین جامعه هدف رابطه معنادار و مستقیم دارد. ب) سبک های فرزندپروری ادراک شده والدینی قابلیت پیش بینی تعارضات زناشویی خانواده طلاب را دارد. البته سبک فرزندپروری مادر در برآورد تعارضات زناشویی قوی تر از سبک فرزندپروری پدر بود. ج) مقایسه همسران با تعارضات و بدون تعارضات زناشویی حکایت از تفاوت سبک های فرزندپروی والدینی آنان داشت. بنابراین بهتر است تحلیل روان شناختی عوامل تعارضات زناشویی و برنامه ریزی برای پیشگیری و درمان، با توجه به این مؤلفه بنیادین انجام بگیرد و در برنامه های آموزش پیش از ازدواج به نقش عوامل زیربنایی و الگوهای اولیه زندگی پرداخته شود؛ همچنین با آگاه سازی و آموزش صحیح والدین از اثرات مخرب سبک های نامناسب در آینده فرزندان، از تعارضات زناشویی جلوگیری شود.
مطالعه تاثیر روان درمانی گروهی با رویکرد یکپارچه توحیدی بر افسردگی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افسردگی یک بیماری شایع روانی است و در زنان بیش از مردان شیوع دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی الگوی روان درمانی یکپارچه توحیدی بر افسردگی زنان بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. از میان زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمان در سال 1400، سی نفر انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش، طی12جلسه تحت گروه درمانی با رویکرد یکپارچه توحیدی قرارگرفتند. ابزار گردآوری، پرسشنامه افسردگی بک بود که پیش از شروع گروه درمانی و یک هفته پس از پایان جلسات گروه درمانی بر روی هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس تک متغیری داده ها نشان داد میزان افسردگی گروه آزمایشی پس از انجام مداخله درمانی به طور معناداری کمتر از گروه کنترل بود (5/8=F و 006/0=p). همچنین شاخص اثر (مجذور اتا) حاکی از آن است که 19درصد واریانس افسردگی در گروه آزمایش به وسیله متغیر مستقل یعنی گروه درمانی یکپارچه توحیدی تبیین می شود. بنابراین، مراکز مشاوره و روان درمانی می توانند از این روش برای درمان افسردگی زنان استفاده نمایند.
آموزه های نماز و تعالی خانواده اسلامی(مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده به عنوان مهمترین نهاد تاثیر گذار در اسلام از جایگاه ویژه ای برخوردار است. به طوریکه از ساختارهای اصلی جامعه اسلامی جهت تحقق اهداف خلقت انسان و رسیدن به مقام خلیفه اللهی به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های پیشران تعالی خانواده اسلامی براساس آموزه های نماز در شرایط کنونی بود. پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام گرفت. مشارکت کنندگان پژوهش (20 نفر) اساتید و روحانیون دانشگاهی استان اصفهان در سال 1401 بودند که بر اساس رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش معیار و با توجه به اشباع نظری مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق قرار گرفتند. تحلیل یافته ها با الگوی کلایزی (1978) انجام شد و یافته ها در قالب سه جدول با عناوین «مقدمات و زیرساخت ها»، «ابعاد» و «آثار و نتایج» و 87 مضمون فرعی در قالب 11 مضمون اصلی با عناوین «هدفمندی، شرایط و مقدمات، برنامه و چشم انداز، کیفیت(مقدمات و زیرساخت ها با 32 مفهوم پایه)، روانی- جسمانی، فردی- اجتماعی، حقوقی(ابعاد شامل 26 مفهوم پایه)، استحکام و پایداری، حریم و حرمت، سلامت و تربیت و تعالی(آثار و نتایج با 29 مفهوم پایه)» طبقه بندی و شناسایی شدند. این مضامین زمینه ساز تعالی خانواده اسلامی از یک سو و بازآموزی و تقویت آموزه های نماز در خانواده از سوی دیگر و در نتیجه کمک به تحقق خانواده متعالی اسلامی در سطح گسترده خواهند شد.
پیش بینی اعتیاد به اینترنت نوجوانان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اعتیاد به اینترنت نوجوانان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری سبک های دلبستگی انجام گرفت. روش پژوهش نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 6470 نفر بود که بر اساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 398 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) (IAT)، سبک های تربیتی فرزندپروری شیفر نقاشیان (1358) (PSQ) و پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال هازن و شیور (1987) (AASQ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS استفاده شد.نتایج نشان داد که سبک فرزندپروری محبت به طور مستقیم (01/0>p) و با میانجیگری سبک های دلبستگی ناایمن اضطرابی و اجتنابی (05/0>p) بر اعتیاد به اینترنت نوجوانان اثر معنادار دارد. از طرفی، اثر مستقیم سبک فرزندپروری کنترل و با میانجیگری سبک های ناایمن دلبستگی بر اعتیاد به اینترنت نوجوانان معنادار نبود (05/0<p). با توجه به نتایج پژوهش حاضر مبنی بر رابطه سبک های فرزندپروری و اعتیاد به اینترنت نوجوانان و نقش واسطه ای سبک های دلبستگی، این یافته ها دارای تلویحات کاربردی برای روانشناسان جهت مداخله های پبشگیرانه – درمانی برای کاهش اعتیاد به اینترنت در نوجوانان است.