فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۵۴٬۱۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر احیای مالی کسب و کارهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار انجام گرفته است. این پژوهش مطالعه ای میان رشته ای، ترکیبی از مباحث حقوقی و مالی با داده های کیفی و کمی را استفاده نماید. در این راستا، تعداد 144 شرکت در دوره 12 ساله 1400-1389 با استناد به فرایند غربالگری، به عنوان نمونه آماری تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد، در بررسی شاخص های نیکویی برازش مدل مشاهده می شود که بر اساس شاخص ضریب تعیین مک فادن، بکارگیری متغیرهای پیش بین در مدل نهایی احیای مالی شرکت ها، توانسته تا 25/71 درصد تابع درستنمایی را بهبود بخشد. یعنی می توان نتیجه گرفت که مؤلفه های اصلی پیش بین در مدل نهایی توانسته اند تا 25/71 درصد در دقت تشخیص احیای مالی شرکت ها مؤثر واقع گردند. در نهایت، تحلیل شبکه های عصبی مصنوعی چندلایه به منظور ارزیابی پایایی نتایج در تشخیص و الویت بندی احیای مالی شرکت ها نشان می دهد که، بنابراین، با توجه به اینکه مؤلفه اصلی دهم مهمترین عامل در احیای مالی شرکت ها بوده و با استناد به بزرگی (قدرمطلق) ضرایب هریک از متغیرها در تشکیل این مؤلفه، می توان ترتیب اهمیت متغیرهای مالی در احیای مالی شرکت ها و خروج آنها از وضعیت ورشکستگی داشته باشد.
بررسی اثر مقررات گذاری بر کارایی شرکت های بیمه؛ رویکرد رگرسیونی پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
155 - 172
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: یکی از موضوعات بسیار مهم که توجه اقتصاددانان را طی دهه های گذشته به خود جلب کرده است، نقش و اهمیت نظام مالی در رشد اقتصادی کشورهاست. صنعت بیمه یکی از اجزای مهم بازارهای مالی است. ازاین رو، ثبات و کارایی صنعت بیمه به عنوان یک بازار مالی برای اقتصاد کشور امری ضروری است. یکی از مهم ترین تغییرات در صنعت بیمه ایران، مقررات گذاری های صورت گرفته در سال های اخیر است. یکی از اهداف اصلی مقررات گذاری رفع شکست بازار و بهبود کارایی است. این پژوهش به دنبال بررسی اثر این مقررات گذاری ها بر کارایی شرکت های بیمه در ایران است.روش شناسی: جامعه مورد مطالعه 27 شرکت بیمه در سطح کشور هستند و آمار مربوطه برای سال های 1385-1400 گردآوری شده است. این مطالعه در دو مرحله صورت گرفته است. در مرحله اول، با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها کارایی شرکت های بیمه با رویکرد بوت استرپ اندازه گیری شده است. فرض ضمنی روش تحلیل پوششی داده های سنتی این است که ورودی ها و خروجی ها قطعی هستند. اما خروجی یک بیمه گر لزوماً قطعی نیست. برای حل این مشکل، می توان با استفاده از رویکرد بوت استرپ ویژگی های آماری را برای این روش به دست آورد. در مرحله دوم، برای بررسی اثر مقررات گذاری بر کارایی، با توجه به مطالعات بررسی شده، هدف مطالعه حاضر و شرایط صنعت بیمه ایران، عوامل مؤثر بر کارایی تعیین و مدل رگرسیونی تعریف شده است. سپس، مدل رگرسیونی پویا با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته برآورد شد و آزمون های مربوطه اعتبار نتایج مدل را تأیید کردند. برای محاسبه کارایی و برآورد مدل از نرم افزارهای متلب و ایویوز استفاده شده است.یافته ها: مهم ترین یافته پژوهش معنی دار بودن اثر مقررات گذاری بر کارایی است. همچنین ضریب متغیرهای مقررات گذاری، سهم بازار و خصوصی بودن شرکت بیمه به ترتیب 066/0-، 041/0 و 306/0 برآورد شده اند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که مقررات گذاری اثر منفی بر کارایی بیمه گران داشته و به کاهش کارایی آن ها منجر شده است، اما سهم بازار و خصوصی بودن شرکت بیمه اثر مثبت بر کارایی داشته اند. در پایان پیشنهادهایی برای بهبود کارایی بیمه گران ارائه شده است.
ارائه استراتژی های نوآور اثربخش در توسعه صنعت آرایشی و بهداشتی با تاکید برکارآفرینی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه استراتژی های نوآور اثربخش در توسعه صنعت آرایشی و بهداشتی با تاکید برکارآفرینی بین المللی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 7 نفر از مدیران و مسئولان شرکت صنعتی و بازرگانی صحت و 3 نفر از خبرگان دانشگاهی می باشد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از تحلیلتم که روشی برای تعیین، تحلیل و بیان الگو های (تم ها) موجود درون داده ها است و همچنین نرم افزار MAXQDA، استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده استراتژی های نوآوری عبارتند از: استراتژی های نوآور تهاجمی، استراتژی های نوآور جذب فناوری، استراتژی های نوآور پیشتاز (پیشگامی)، استراتژی های نوآور ریسک پذیر که طبق اولویت بندی استراتژی های نوآور جذب فناوری اولویت اول و استراتژی های ریسک پذیر اولویت آخر را به خود اختصاص دادند. فرضیه های آزمون که بیانگر تأثیر استراتژی های نوآور تهاجمی، استراتژی های نوآور استراتژی های نوآور پیشتاز (پیشگامی) و استراتژی های نوآور ریسک پذیر بر توسعه صنعت آرایشی و بهداشتی می باشد همگی تأیید شدند. به مدیران و مسئولان فعال در حوزه صنعت آرایشی و بهداشتی پیشنهاد می شود با جذب فناوریهای به روز به توسعه صنعت آرایشی و بهداشتی کمک کنند.
تأثیر ارتباطات اجتماعی حسابرسان بر کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
85 - 102
حوزههای تخصصی:
حسابرسی به عنوان یک حرفه پرتنش شناخته شده که مبادلات اجتماعی حسابرسان با واحد مورد رسیدگی، اعضای تیم حسابرسی و جامعه می تواند چالش های این حرفه را کاهش یا افزایش دهد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ارتباطات اجتماعی حسابرسان بر کیفیت حسابرسی با توجه به نقش میانجی فرسودگی شغلی و تعهد حرفه ای حسابرسان است. با استفاده از نظرات۱۲۰ نفر از حسابرسان مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران و به کارگیری مدل سازی معادلات ساختاری و روش بارون و کنی (1986) برای بررسی نقش میانجی، یافته های پژوهش نشان می دهد، ارتباطات اجتماعی حسابرسان بر کیفیت حسابرسی تأثیر معناداری و مثبتی داشته است. هوش هیجانی و رفتار شهروندی سازمانی بر ارتباطات اجتماعی حسابرسان تأثیرگذار بوده است. از سوی دیگر، ارتباطات اجتماعی حسابرسان بر فرسودگی شغلی و تعهد حرفه ای حسابرسان اثر معناداری داشته است. از طرف دیگر، تعهد حرفه ای حسابرسان بر کیفیت حسابرسی تأثیرگذار بوده ولی فرسودگی شغلی بر کیفیت حسابرسی اثر معناداری ندارد. علاوه بر این، فرسودگی شغلی، تأثیری بر ارتباط ارتباطات اجتماعی حسابرسان وکیفیت حسابرسی نداشته ولی تعهد حرفه ای حسابرسان بر ارتباط کیفیت حسابرسی و ارتباطات اجتماعی حسابرسان تأثیرگذار بوده است.
اعتمادآفرینی در برند اختصاصی (PLB) و تداعی شخصیت خرده فروش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
175 - 214
حوزههای تخصصی:
یکی از این موضوعات جدید و در عین حال چالش برانگیز در زمینه خرده فروشی، ارائه محصولات با برند فروشگاه (SB) است. برندهای اختصاصی که معمولاً برای کالاهای تندمصرف کاربرد می یابد، هم از برندِ خرده فروش تأثیر می گیرد و هم خود می تواند آن را متأثر سازد. با این حال در دنیای واقعی، شمار اندکی از خرده فروشان توانسته اند با این رویکرد، شخصیت متفاوتی از خود توسعه دهند و یا نگاه خوش بینانه مشتریان را در طول زمان حفظ کنند. نتایج این مطالعه با رویکرد پیمایش نشان می دهد که نگرش به برند اختصاصی بر شخصیت خرده فروش و در نهایت تعلق مشتریان به فروشگاه تأثیر دارد. همچنین یافته ها تأثیرپذیری وفاداری مشتریان از نوع تداعی شخصیت خرده فروش را تائید می کند. به نظر می رسد توسعه این پدیده نیاز به ملاحظاتی از جنبه تناسب با برند فروشگاه و موقعیت خرده فروش در ذهن مشتریان و بازار دارد. یافته های این مطالعه می تواند به شناخت بیشتر ابعاد نظری این پدیده و چگونگی به کارگیری آن در صنعت خرده فروشی کمک نماید.
شناسایی و مدلیابی عوامل موثر بر مدیریت دانش در سازمان های نظام مهندسی مبتنی بر رهیافت ترکیبی تحلیل مضمون و حداقل مربعات جزئی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۰
208 - 229
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و مدلیابی عوامل موثر بر مدیریت دانش در سازمان های نظام مهندسی مبتنی بر رهیافت ترکیبی تحلیل مضمون و حداقل مربعات جزئی در SEM، است. در بخش کیفی این تحقیق، با استفاده از روش هدفمند قضاوتی، از نظرات 12 نفر از اساتید و خبرگان سازمان های نظام مهندسی ساختمان مستقر در استان تهران استفاده شد. همچنین، در بخش آماری تحقیق و بر اساس روش تحلیل توان، از نظرات 232 نفر از کارشناسان مرتبط با مبحث تحقیق در کلیه سازمان های نظام مهندسی ساختمان سطح کشور استفاده گردید. فرایند تجزیه و تحلیل داده ها در دو مرحله انجام شد که شامل شناسایی عوامل موثر بر مدیریت دانش در سازمان های نظام مهندسی از طریق مصاحبه و با استفاده از روش تحلیل تم و بررسی روابط، برازش و اعتبارسنجی مدل تحقیق از طریق ابزار پرسشنامه و مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی است. نتایج تحقیق نشان داد، مدیریت دانش در سازمان های نظام مهندسی فرایندی گام به گام داشته و از پنج مرحله تبیین قصد راهبردی و ضرورت نیاز به مدیریت دانش؛ برقراری ارتباط و ارتقا سرمایه فرهنگی، اجتماعی و سرمایه فناورانه؛ تحلیل نیازهای فعلی سازمان در راستای تعیین بهترین شیوه مدیریت دانش؛ تأمین و اجرای مدیریت دانش با رویه ها و منابع کاملاً مشخص؛ ارزیابی و نظارت مستمر بر اجرای مدیریت دانش جدید و اصلاح، تشکیل شده است.
خدمات بانکداری الکترونیک و وفاداری مشتریان: تحلیل نقش میانجی گری اعتماد در شعب بانک آینده مشهد
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی تاثیر خدمات بانکداری الکترونیک بر وفاداری مشتریان با تاکید بر نقش میانجی گری اعتماد در شعب بانک آینده مشهد پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان بانک آینده در مشهد با تعداد 407 نفر بوده است. برای جمع آوری داده ها، از سه پرسشنامه استاندارد مربوط به خدمات بانکداری الکترونیک، وفاداری مشتری و اعتماد استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی، به ویژه مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که خدمات بانکداری الکترونیک تأثیر مثبت و معناداری بر وفاداری مشتریان و اعتماد آنها دارد. همچنین اعتماد به عنوان یک متغیر میانجی نقش مهمی در افزایش وفاداری مشتریان ایفا می کند. به عبارت دیگر، هرچه میزان اعتماد مشتریان به خدمات بانکداری الکترونیک بیشتر باشد، احتمال وفاداری آنها نیز افزایش می یابد. این یافته ها بر اهمیت ایجاد و حفظ اعتماد در محیط های بانکداری الکترونیک برای تقویت وفاداری مشتریان تأکید دارد و می تواند به عنوان راهنمایی برای بانک ها در جهت بهبود روابط با مشتریان و افزایش رقابت پذیری آنها در بازار استفاده شود.
نقش مکانیزم های نظام راهبری شرکتی بر رابطه میان افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی و اجتناب مالیاتی شرکتها
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به تحلیل نقش مکانیزم های نظام راهبری شرکتی بر رابطه میان افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی و اجتناب مالیاتی شرکتها پرداخته است. بدین منظور؛ اطلاعات 132 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره پنج ساله (از ابتدای سال 1396 تا پایان سال 1400) ، استخراج، متغیرهای پژوهش محاسبه و آزمون های آماری لازم صورت گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و طرح آن از نوع تجربی و با استفاده از رویکرد پس رویدادی است که به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، از رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شده که با استفاده از روش های آماری و اقتصاد سنجی به بررسی و آزمون فرضیه ها پرداخته شده است. یافته های پژوهش؛ حاکی از آن است که افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی بر اجتناب مالیاتی تأثیر منفی و معناداری دارد، استقلال هیأت مدیره بر رابطه میان افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی و اجتناب مالیاتی تأثیر مثبت و معناداری داشته و مالکیت مدیریت بر رابطه میان افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی و اجتناب مالیاتی تأثیر ندارد.
ارتقای توسعه اقتصادی صنایع و شرکت ها: طراحی مدل بر اساس مسئولیت اجتماعی و حسابداری مدیریت راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
641 - 666
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، توسعه درکی عمیق تر از چگونگی ادغام مسئولیت اجتماعی شرکت ها و حسابداری مدیریت راهبردی، به عنوان یک رویکرد استراتژیک است که می تواند روی فرهنگ جوامع و رفع محرومیت جوامع جوار صنعت و همچنین روی توسعه اقتصادی و مدیریتی شرکت ها و صنایع تأثیر مثبتی داشته باشد. این پژوهش بر آن است تا به بررسی نحوه ترکیب دو حوزه مسئولیت اجتماعی و حسابداری مدیریت بپردازد و مدل کارآمد مبتنی با این ادغام را شناسایی کند. تمرکز اصلی پژوهش بر این است که چگونه سازمان ها می توانند با استفاده از استراتژی های مسئولیت اجتماعی، به بهبود عملکرد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی خود دست یابند. همچنین، این پژوهش به دنبال ارائه راه کارهایی برای ارتقای تعهدهای اجتماعی و زیست محیطی شرکت هاست تا بتوانند در راستای تحقق اهداف توسعه پایدار گام بردارند.
روش: این پژوهش از روش داده بنیاد استفاده می کند که یکی از رویکردهای قوی و مؤثر در تحقیقات کیفی است. این روش به تحلیل عمیق داده ها، از طریق جمع آوری و تفسیر میدانی می پردازد. داده های این مطالعه از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران و کارشناسان شرکت های مختلف و همچنین، بررسی میدانی جمع آوری شده است. فرایند تحلیل داده ها مطابق با رویکرد اشتراوس و کوربین، در سه مرحله انجام شده است: کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی. در مرحله کدگذاری باز، مفاهیم و مقوله های اولیه از داده ها استخراج و در مرحله کدگذاری محوری، این مقوله ها به دسته های اصلی و فرعی تفکیک و با هم ارتباط داده شده اند. در نهایت، در مرحله کدگذاری انتخابی، یک نظریه جامع، بر اساس ارتباط بین مقوله های مختلف توسعه داده شده است.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که صنایع و شرکت ها باید در قبال جامعه و محیط زیست پیرامون خود مسئولیت پذیر باشند. فعالیت های صنعتی ممکن است به زندگی مردم و محیط زیست آسیب برساند؛ بنابراین، صنایع موظف اند ابتدا خسارت های وارده را جبران کنند و پس از آن، به محرومیت زدایی و توسعه جوامع محلی بپردازند. این اقدامات نه تنها به بهبود وضعیت زندگی مردم و محیط زیست کمک می کند، بلکه باعث ایجاد اعتماد و وفاداری در میان جوامع محلی می شود. این پژوهش همچنین نشان می دهد که شرکت هایی که مسئولیت اجتماعی را به عنوان بخشی از استراتژی کلی خود در نظر می گیرند، می توانند از مزایای بلندمدت اقتصادی و اجتماعی بهره مند شوند. نتایج نشان می دهد که ادغام مسئولیت اجتماعی شرکتی و حسابداری مدیریت راهبردی می تواند به بهبود عملکرد سازمان ها، افزایش رضایت ذی نفعان و تقویت پایداری اقتصادی منجر شود.
نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که ادغام مسئولیت اجتماعی شرکتی و حسابداری مدیریت راهبردی به شکل چشمگیری بر بهبود عملکرد سازمان ها و جوامع تأثیرگذار است و به ایجاد پایداری و عدالت اجتماعی و توسعه اقتصادی پایدار منجر می شود. شرکت ها باید استراتژی های جامعی را برای بهبود شرایط اجتماعی و زیست محیطی پیاده سازی کنند که نه تنها به توسعه اقتصادی آن ها کمک می کند، بلکه باعث ایجاد اعتماد و وفاداری در میان جوامع محلی نیز می شود. این رویکرد استراتژیک می تواند به شرکت ها کمک کند تا به طور هم زمان، به اهداف مالی و اجتماعی خود دست یابند و در نتیجه، به تقویت موقعیت رقابتی و ارتقای تصویر عمومی آن ها در بلندمدت بینجامد. این پژوهش بر اهمیت استفاده از ابزارهای حسابداری مدیریت راهبردی در جهت تحقق اهداف مسئولیت اجتماعی شرکت ها تأکید دارد و نشان می دهد که چگونه یک رویکرد یکپارچه می تواند به بهبود عملکرد کلی سازمان ها کمک کند.
طراحی مدل حاکمیت شرکتی در نظارت اثربخش بر تسهیلات اعطایی بانک ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
279 - 298
حوزههای تخصصی:
بانک ها به دنبال این هستند تا بتوانند در چارچوب حاکمیت شرکتی، نظارت اثربخشی را بر تسهیلات اعطایی داشته باشند. زیرا یکی از مهم ترین آسیب های حال حاضر در نظام بانکی، عدم مصرف صحیح تسهیلات اعطایی است که منجر به انحراف تسهیلات می شود و هرگونه ضعف و کوتاهی در این خصوص باعث بلوکه شدن منابع بزرگی از بانک ها و کاهش سرعت پول می گردد. از این رو هدف اصلی این پژوهش، طراحی مدل حاکمیت شرکتی در نظارت اثربخش بر تسهیلات اعطایی بانک ها است که مطالعه موردی این پژوهش، بانک ملی ایران است. پژوهش حاضر از نوع کیفی می باشد. جامعه خبرگان مورد مطالعه، برخی مدیران ارشد بانک ملی ایران در شهر تهران می باشند. این خبرگان به روش نمونه گیری هدفمند، و به صورت گلوله برفی انتخاب و تا رسیدن به حد اشباع نظری با دوازده تن از آنان مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام پذیرفته است. روایی مدل با روش بازبینی توسط خبرگان و پایایی، با روش بازآزمون بررسی گردیده است و با استفاده از روش تحلیل مضمون، پنجاه مضمون فرعی، بیست و یک مضمون سازمان دهی شده و ده مضمون فراگیر شناسایی گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد به کارگیری این مدل به بانک ملی کمک خواهد کرد تا با شناسایی دقیق مفاهیم حاکمیت شرکتی مرتبط با تسهیلات بانکی، نظارت اثربخشی بر پرداخت تسهیلات انجام دهند.
ارائه مدل دیپلماسی اقتصادی نوین ایران با رویکرد صادراتی برای کشورهای همسایه با تأکید بر ظرفیت های دیپلماسی فرهنگی و رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق آسیب شناسی روند صادرات ایران به هر یک از کشورهای همسایه و ارائه مدل مناسب دیپلماسی اقتصادی نوین ایران جهت بکارگیری در ارتقاء جایگاه تجاری ایران می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، «کاربردی» و از نظر روش «توصیفی- همبستگی» و «علی- ارتباطی» است و در تحلیل نتایج از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه این پژوهش، تجار فعال در کشورهای همسایه، تولیدکنندگان، صادرکنندگان، مدیران درجه عالی، فعالین خبره فرهنگی و رسانه ای می باشد که با توجه به تحلیل رگرسیون چند متغیری و تعداد متغیرهای مشاهده پذیر، 195 نفر به عنوان نمونه بخش کمی انتخاب شدند. ابزار گردآوری، پرسشنامه ساخته محقق می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و برای طراحی مدل نهایی از نرم افزار AMOS استفاده گردید. یافته های پژوهش بر مبنای نظریه نهادگرایی نئولیبرال و نتایج به دست آمده بارعاملی متغیر های «تبادل فرهنگی با مولفه های دیپلماسی فرهنگی» و «ارتباطات صلح گرا با مولفه های دیپلماسی رسانه ای» و «سیاست خارجی اقتصاد محور با مولفه های دیپلماسی اقتصادی» با اطمینان قابل قبولی در ارتقاء جایگاه ایران در منطقه و تقویت مناسبات تجاری و اقتصادی ایران تأثیر دارد و شاخص های برازش مدل مقادیر قابل قبولی را نشان داد.
بررسی رتبه اعتباری شرکت ها با تمرکز بر عوامل مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
103 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: رتبه های اعتباری به دلیل تأثیر آن ها بر ارزش گذاری سهام و هزینه های نظارتی و قراردادی (مزایای) مرتبط با تغییر رتبه اعتباری برای شرکت مهم است؛ بنابراین، مدیران انگیزه ای برای حفظ یا دستیابی به رتبه اعتباری مطلوب از طریق تأثیرگذاری بر ادراک سازمان های رتبه بندی در مورد اعتبار شرکت دارند. بدین ترتیب هدف این پژوهش بررسی رتبه اعتباری شرکت ها با تمرکز بر عوامل مدیریتی است. روش: داده های 90 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران، طی سال های 1391 تا 1401 و جمعاً 990 گزارش صورت های مالی سالانه، یادداشت های توضیحی و گزارش فعالیت های هیئت مدیره به مجمع سالانه صاحبان سهام مورداستفاده قرار گرفت. فرضیه ها به روش رگرسیون چندگانه مبتنی بر داده های ترکیبی استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد عوامل مدیریتی (افشای اختیاری، توانایی مدیران و محافظه کاری) بر رتبه اعتباری تأثیر مثبت و معناداری دارند. نتیجه گیری: افزایش افشای اختیاری مدیران ممکن است در پی انگیزه های فرصت طلبانه جهت کسب رتبه اعتباری مطلوب باشد. افزایش محافظه کاری، کاهش رفتار فرصت طلبانه مدیر و کاهش ریسک نکول را در پی خواهد داشت. بنابراین، شرکت های با سطوح بالاتر محافظه کاری، با رتبه اعتباری بالاتر، به واسطه هزینه پایین تر بدهی، پاداش دریافت می کنند. سازمان های رتبه بندی احتمالاً توانایی مدیران را با توجه به تمایل مدیران با توانایی بالاتر برای ارائه نتایج عملکرد محدودتر در آینده، به عنوان سیگنالی از ریسک پایین تر نکول در نظر می گیرند.
رابطه نوع سهامداران و نسبت جریان نقدی با اجتناب مالیاتی با رگرسیون چند متغیره
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۰ (جلد ۳)
272 - 285
حوزههای تخصصی:
یکی از حساب های مهم در صورتهای مالی شرکتها مالیات است. اجتناب مالیاتی استفاده از قوانین برای کاهش مالیات است که متغیرهای مالی و غیر مالی بر آن اثرگذار اند. هدف از این تحقیق بررسی رابطه نوع سهامداران(سرمایه گذار نهادی و شرکتی) و نسبت جریان نقدی با اجتناب مالیاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. تحقیق از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ نحوه اجرا توصیفی-همبستگی است. برای انجام تحقیق دو فرضیه تدوین شد. برای انجام این تحقیق از رگرسیون با نرم افزارهای ایویز 8 و اس پی اس اس 21 استفاده شد. این موضوع در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی 1395 تا 1401 با نمونه ای 134 تایی بررسی شد. یافته ها نشان داد که بین نوع سهامداران(سرمایه گذار نهادی و شرکتی) و نسبت جریان نقدی با اجتناب مالیاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد. این تحقیق برای بهبود رویه های مالیاتی شرکتها دارای ارزش می باشد. اجتناب مالیاتی سبب کاهش هزینه های شرکت ها می شود.
بررسی تأثیر نوع اظهارنظر حسابرس بر رابطه کوته بینی مدیریتی و ریسک سقوط قیمت سهام
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۸ (جلد ۱)
193 - 203
حوزههای تخصصی:
مدیران شرکت ها انگیزه دارند تا عملکرد مالی خود را با به تأخیر انداختن اخبار بد و افشای سریع تر اخبار خوب بیش از واقع نشان دهند به امید آن که عملکرد ضعیف آن ها با عملکردهای بهتر در آینده پوشیده شود. چنین رفتاری از مدیران در پژوهش های تجربی تأیید شده است. بدین ترتیب، هدف این پژوهش بررسی رابطه کوته بینی مدیریتی و ریسک سقوط قیمت سهام با تأثیر نقش نوع اظهارنظر حسابرس است. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، روش نمونه گیری حذف سیستماتیک و نمونه مورد مطالعه، شامل 85 شرکت پذیرفته شده طی سال های 1397 تا 1401 است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و از نظر ارتباط بین متغیرها ترکیبی از علی-همبستگی است و از نظر هدف کاربردی است. برای پردازش و آزمون فرضیه ها از روش رگرسیونی و داده های تابلویی و مدل اثرات ثابت استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاصل از تجزیه وتحلیل فرضیه نشان داد نوع اظهارنظر حسابرس بر رابطه بین کوته بینی مدیریتی و خطر سقوط قیمت سهام در سطح خطای 5 درصد تأثیر منفی و معناداری دارد.
تصویرسازمانی درک شده دانشگاه و رابطه آن با هویّت، شهرت و تعهد سازمانی کارکنان و اعضای هیئت علمی: مطالعه موردی دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
113 - 151
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی وضعیت تصویرسازمانی دانشگاه کردستان از دیدگاه ذی نفعان و ارتباط آن با متغیرهای هویت، شهرت و تعهد سازمانی می پردازد. عوامل مختلفی چون رفتار کارکنان، خدمات و نام سازمان به تشکیل هویت سازمانی کمک کرده و باعث ایجاد تصویری کلی از آن در ذهن افراد می شوند. پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است و جامعه آماری شامل ۴۰۰ عضو هیئت علمی و ۵۰۰ کارمند دانشگاه کردستان بوده است. درنهایت، ۲۸۹ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل چهار پرسشنامه با روایی و پایایی مناسب است. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که تصویر دانشگاه تأثیر مستقیم و معناداری بر شهرت (با 623/0 β=)، تعهد سازمانی (با 411/0 β=) و احساس هویت (با 220/0 β=) دارد. همچنین، اثر شهرت بر تعهد سازمانی و احساس هویت نیز معنادار است. نقش غیرمستقیم شهرت در ارتباط بین تصویرسازمانی و احساس هویت، و همچنین در ارتباط تصویرسازمانی با تعهد سازمانی تأیید شده است. نتایج این تحقیق اهمیت ارزیابی و ایجاد تصویرسازمانی در دانشگاه ها را نشان می دهد و تأکید می کند که متغیرهای شهرت و هویت سازمانی درک شده می توانند به عنوان میانجی برای افزایش تعهد سازمانی کارکنان و اعضای هیئت علمی عمل کنند، حتی در صورت وجود تصویرسازمانی نامطلوب.
مدیریت سبد سرمایه گذاری در شرایط خرسی و گاوی: کاربردی از الگوی Asymmetric TVP-VAR در صنایع بزرگ منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
49 - 84
حوزههای تخصصی:
با توجه به ارتباط میان صنایع فعال در بورس اوراق بهادار تهران، تشکیل پرتفولیوی بهینه متشکل از شرکت های فعال در این صنایع، مستلزم مطالعه دقیق ارتباط و نحوه اثرگذاری صنایع بر یکدیگر در طول زمان است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان شش گروه صنعت بزرگ در شرایط گاوی، خرسی و حالت عمومی بازار در طول زمان و تشکیل سبد بهینه با استفاده از معیار حداقل ارتباط، حداقل واریانس و حداقل همبستگی است. هدف پژوهش با استفاده از داده های روزانه صنایع مورد بررسی طی دوره 30/6/1392 تا 10/7/1402 و از طریق مدل خودرگرسیون برداری نامتقارن با پارامترهای متغیر در زمان محقق شده است. نتایج حاکی از عدم تقارن ارتباط صنایع در حالت های گاوی و خرسی بوده و نحوه و شدت این ارتباط در گذر زمان تغییر یافته است. ضمن افزایش شدت ارتباط در سال های اخیر، شدت این ارتباط در شرایط خرسی بیشتر بوده است. صنعت فرآورده های نفتی در دو حالت عمومی و گاوی نقش پیشرو بازار را ایفا کرده است و در حالت خرسی صنعت شیمیایی این نقش را داشته است. از طرف دیگر، صنعت خودرو در هر سه حالت مورد بررسی، پذیرنده ریسک بوده است. بررسی ارتباط دو به دو صنایع، حاکی از آن است که نقش صنایع به عنوان ارسال کننده و پذیرنده خالص ریسک به صورت متغیر در زمان بوده است. در این پژوهش، میانگین وزن بهینه صنایع بر اساس هر یک از سه معیار مورد بررسی برآورد شده است. سپس میزان اثربخشی پوشش ریسک هر پرتفوی بهینه و بازده تجمیعی آن مشخص شده است.
یادگیری در مورد پس زمینه های نابرابر اقتصادی – اجتماعی وکاهش انصاف درک شده از شایسته سالاری: یک مطالعه تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
73 - 95
حوزههای تخصصی:
باورهای شایسته سالارانه اغلب به عنوان توجیه نابرابری مورد استناد قرار می گیرند، بدون این که به پس زمینه های آن توجه شود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آگاهی و یادگیری ها نابرابری های پس زمینه بر ادراک از منصفانه بودن استخدام شایسته سالارانه است. به این منظور در مجموع، 894 نفر از دانشجویان 12 دانشگاه به روش دردسترس انتخاب شدند و در سه مطالعه تجربی شرکت کردند. در مطالعه اول، 317 دانشجو در دو گروه به صورت تصادفی قرار گرفتند و تأثیر شرایط بدون اطلاعات و اطلاعات نابرابر پس زمینه بر سه متغیر یادشده بررسی شد. نتایج براساس آزمون تی مستقل، نشان داد اطلاعات نابرابر پس زمینه، باورها در مورد انتخاب شایسته سالارانه را تعدیل می کند و اندازه اثر بسیار قوی (434/1) بین دو گروه را نشان می دهد. در مطالعه دوم، 264 نفر شرکت کردند که در چهار وضعیت قرار گرفتند (بدون اطلاعات، اطلاعات نابرابری پس زمینه، اطلاعات مزیت پس زمینه، و اطلاعات معایب پس زمینه)، و در مطالعه سوم، 313 نفر شرکت کردند که در سه گروه (بدون اطلاعات، اطلاعات نابرابری پس زمینه هدفمند، و اطلاعات نابرابری پس زمینه عمومی) قرار گرفتند. نتایج تحلیل چندمتغیره تک راهه در مطالعات دوم و سوم نشان داد که مشارکت کنندگان با اطلاعات نابرابری پس زمینه در همه حالات، ادراک از فرصت های برابر، منصفانه بودن نتایج و فرایند استخدام شایسته سالارانه را تعدیل می کنند. در نهایت، پژوهش حاضر به دنبال این نیست که بیان کند شایسته سالاری مفید نیست و نباید اجرا شود، بلکه پیشنهاد می کند شاخص های شایسته سالارانه باید بازبینی شود و پس زمینه افراد با توجه به متغیرهای روان شناختی و عملکردی آنان مدنظر قرار گیرد و صرفاً بر دستاوردهای فردی که گاهی اوقات حاصل توانمندی افراد نیست، تکیه نشود.
ارائه مدل مفهومی اشتراک دانش و شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
87 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف: با ورود به عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات تغییرات عمده ای در حوزه کسب و کارها و شرکت ها در دنیا بوجود آمده است. یکی از این دستاوردهای عصرجدید ایجاد ارتباطات و همکاری های استراتژیک با سایر شرکت ها است، ازاین رو هدف از این پژوهش پاسخ به سؤال اصلی تحقیق یعنی، " چه عواملی بر شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم تأثیرگذار است؟ " بوده و بررسی میزان تأثیر عوامل شناسایی شده در کشور ایران، بر شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم با ارائه مدل مفهومی می باشد.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی و پیمایشی می باشد. به منظور گردآوری و تحلیل اطلاعات از روش ترکیبی (کیفی_کمی) استفاده شد، تلاش شد تا با ترکیب داده های کمی و کیفی، با دستیابی به شناختی عمیق از موضوع، زمینه افزایش تعمیم پذیری و صحت نتایج نیز فراهم گردد. در بخش کیفی پژوهش از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه 4 استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش، شامل 11نفر از خبرگان و متخصصین این حوزه و اساتید دانشگاهی است که به صورت هدفمند انتخاب گردیدند؛ ملاک انتخاب، آشنایی و شناخت خبرگان نسبت به موضوع مورد تحقیق و سابقه فعالیت متخصصین در حوزه باتری لیتیوم بود، که اعتبار بخش کیفی در نظر گرفته شد. در خصوص حجم نمونه نیز مصاحبه تا مرحله اشباع نظری ادامه پیدا کرد و بدین ترتیب پس از مصاحبه یازدهم داده ها به اشباع رسیدند، مصاحبه ها به صورت حضوری و نمیه ساختاریافته توسط یک نفر انجام شد. در بخش کمی پژوهش، نمونه آماری 72 نفر بوده اند، ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت پنج تایی بوده که در بین متخصصین شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم در استان تهران و البرز و قم و هچنین اساتید دانشگاهی توزیع گردید. طراحی پرسش نامه با توجه به ادبیات موضوع، انجام مصاحبه و شناسایی عوامل تأثیرگذار در شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم صورت گرفت. در گام اول (کیفی) به شناسایی عوامل شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم پرداختیم و در گام دوم (کمی) تأثیر مستقیم و غیر مستقیم عوامل شناسایی شده، بررسی شد.یافته ها: یافته ها در این پژوهش نشان داد که، متغیرهای شناسایی شده در گام اول(کیفی)، ساختار شبکه، عوامل محیطی(اجتماعی، فرهنگی، حکمرانی)، اشتراک دانش، اعتمادسازی بین شرکت های دانش بنیان همکار، می باشند. ساختارشبکه و عوامل محیطی به عنوان متغیرهای مستقل و اعتمادسازی بین شرکت های دانش بنیان همکار و اشتراک دانش به عنوان متغیرهای میانجی می باشند. بعد از ترسیم مدل مفهومی پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه 4 برازش و روابط بین متغیرها آزمون گردید. برازش مدل پیشنهادی تحقیق در سه بخش مدل های اندازه گیری ، ساختاری و کلی مورد تأیید قرار گرفت. در بخش مدل های اندازه گیری برای تعیین پایایی پرسشنامه از دو معیار ضریب پایایی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. مقادیر بالاتر از 0.7 نشان دهنده پایایی قابل قبول می باشد، که تمامی مقادیر بدست آمده مورد تأیید بود، همچنین نتایج مربوط به روایی همگرا، که با توجه به مقادیر AVE که بیشتر از عدد 0.5می باشند، روایی همگرا را مورد تأیید قرار داده است، روایی واگرا(ماتریس همبستگی، آزمون فورنل و لارکر) نیز مورد تأیید قرار گرفت. در بررسی مدل ساختاری، که در آن روابط میان متغیرها موردتوجه قرار گرفت، ضریب تعیین و ضریب قدرت بررسی شد و هر دو ضریب مورد تأیید قرار گرفت. در برازش بخش کلی، دو مدل اندازه گیری و مدل ساختاری مدنظر قرار گرفت و برازش بخش کلی کنترل شد، با توجه به مقدار به دست آمده 0.646 از فرمول GOF برازش کلی قوی برای مدل پژوهش را نشان داد. بدین ترتیب، ساختارشبکه با مقدار آماره T (0.706) و اعتمادسازی بین شرکت های دانش بنیان همکار با مقدار آماره T (0.294) به دلیل کمتر بودن مقدار آماره T از عدد 1.96 به طور مستقیم بر شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم تأثیر ندارند و ساختار شبکه بر اعتمادسازی بین شرکت های دانش بنیان همکار با مقدار آماره T (25.880) تأثیر مثبت و معناداری دارد و ساختارشبکه بر اشتراک دانش با مقدار آماره T (2.828) تأثیر مثبت و معناداری دارد و اعتمادسازی بین شرکت های دانش بنیان همکار نیز بر اشتراک دانش با آماره T (8.824) تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین اشتراک دانش با آماره T (2.093) و عوامل محیطی(اجتماعی، فرهنگی، حکمرانی) با آماره T (2.645) نیز تأثیر مثبت و معناداری بر شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم دارند .نتیجه گیری: باتوجه به اینکه ایران یک کشور درحال توسعه می باشد و سرعت شکل گیری شبکه در ایران (باوجود فرهنگ های متفاوت و عوامل اجتماعی ناپایدار و عوامل حکمرانی پیچیده) در بروکراسی حمایت از زنجیره ارزش باتری لیتیوم، کند می باشد؛ لذا شکل گیری شبکه در این فضای ناهمگون نیاز به حمایت های دولتی نظام مند و قانون گذاری قوه مقننه و ایفای نقش بازیگران مؤثر در این عرصه می باشد. شرایط محیطی معمولاً مربوط به صنعتی سازی اتفاق می افتد تا زمانی که زنجیره ارزش باتری لیتیوم در ایران در مرحله نمونه اولیه و توسعه فناوری می باشد عوامل محیطی تأثیرگذار، ولی با بار عاملی پایین می باشند؛ هنگامی این تأثیر به صورت چشمگیر خود را بروز می دهد که زنجیره ارزش باتری لیتیوم وارد فاز صنعتی شدن باشد و در آن زمان نیاز است اکوسیستم را شکل دهیم و آن اکوسیستم حلقه های بیرون که قوانین، منابع، سیاست گذاری و... است به شدت خود را نشان می دهد.محدودیت پژوهش: هر فعالیت پژوهشی با مشکلات و محدودیت هایی روبرو است از جمله محدودیت های این تحقیق به قرار ذیل است: از آنجایی که متغییرهای این پژوهش به ویژه اعتمادسازی یک ویژگی فردی است، اعتماد به پاسخ های افراد و صداقت آن ها دشوار است. پژوهش هایی از این جنس بر پایه جمع آوری اطلاعات زیاد و دقیق تحقق می یابد که به دلیل نوظهور بودن فناوری و عدم اعتماد و همکاری برخی از شرکت ها جامعه آماری را با محدودیت هایی همراه می نماید. این پژوهش محدود به شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه باتری لیتیوم می باشد و نمی توان آن را برای همه شرکت های دانش بنیان در حوزه های دیگر تعمیم داد.اصالت/ارزش: در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات تغییرات عمده ای در حوزه کسب وکارها و شرکت ها در دنیا بوجود آمده است ، یکی از این دستاوردهای این ایجاد ارتباطات و همکاری های استراتژیک با سایر شرکت ها از طریق شبکه سازی است و این توانمندی شبکه سازی می تواند به شرکت ها در ایجاد و بهبود ساختار شبکه های کسب وکارشان کمک نماید.
تحلیل نقش واسطه ای عملکرد زنجیره تامین در رابطه بین مدیریت منابع انسانی سبز، یادگیری سازمانی زنجیره تامین و عملکرد تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱۲۴
112 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی سبز و یادگیری سازمانی زنجیره تأمین بر عملکرد تجاری با نقش واسطه ای عملکرد زنجیره تأمین در شرکت های تولیدی استان اردبیل می باشد، تحقیق کاربردی با رویکرد کمی و استراتژی توصیفی/پیمایشی بوده جامعه آماری شامل 340 شرکت تولیدی در استان اردبیل که از هر شرکت از دو مدیر استفاده نموده اند. حجم نمونه به تعداد 260 نفر با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس انتخاب و پرسشنامه مدیریت منابع انسانی سبز بوسلی و ویل (۲۰۱۲)، پرسشنامه یادگیری سازمانی زنجیره تامین اوجها و همکاران (۲۰۱۶)، پرسشنامه عملکرد زنجیره تامین ژانگ و همکاران (2006) و پرسشنامه عملکرد تجاری مامون و همکاران (2011) بین آنها توزیع شده و در نهایت 250 نمونه پس از غربالگری داده ها جهت تجزیه و تحلیل با روش مدلسازی معادلات ساختاری واریانس محور و نرم افزار PLS Smart 3.2 استفاده گردید. روایی تحقیق با استفاده از روایی محتوا از طریق اساتید محترم مورد سنجش قرار گرفت. پایایی تحقیق نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ سنجیده و تایید گردید که میزان آلفای بالاتر از 7/0 قابل قبول تلقی شد. نتایج نشان داد GHRM، SCP و SCOL بر BP اثر مستقیم و معنی داری دارد، و همچنین GHRM و SCOL بر SCP اثر مستقیم و معنی داری دارد. با توجه به آزمون سوبل، عملکرد زنجیره تأمین در رابطه بین مدیریت منابع انسانی سبز و عملکرد تجاری به صورت معنی داری نقش میانجی دارد و عملکرد زنجیره تأمین در رابطه بین یادگیری سازمانی زنجیره تأمین و عملکرد تجاری به صورت معنی داری نقش میانجی دارد
بررسی ویژگی های فردی بر تمایلات افشاگری حسابرسان مستقل با نقش حمایت سازمانی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
553 - 584
حوزههای تخصصی:
براساس تئوری مبادله اجتماعی هرچه میزان حمایت سازمانی بیشتر باشد احتمال بیشتری وجود دارد که کارمندان خود را مسئول بدانند. بنابراین در افشاگری و گزارش اعمال غیراخلاقی، راحت تر عمل می نمایند. هدف اصلی این پژوهش بررسی ویژگی های فردی بر تمایلات افشاگری حسابرسان مستقل با نقش حمایت سازمانی ادراک شده است. پژوهش از نظر روش، کاربردی و تلفیقی از بُعد روش، پیمایشی مقطعی و همبستگی است. جامعه آماری شامل حسابرسان مستقل شاغل در موسسات حسابرسی معتمد بورس اوراق بهادار تهران از جمله سازمان حسابرسی در سال1401 می باشد. ابزار پژوهش پرسشنامه الین (2010) بوده و توزیع از طریق نمونه گیری دردسترس، دردسترس 236 نفر قرار گرفت و در نهایت 150 پرسشنامه دریافت شد. با استفاده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی فرضیه ها مورد آزمون و از طریق نرم افزازspss23 داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس یافته های پژوهش با این که درصورت وجود حمایت سازمانی رابطه متغیرهای مستقل و وابسته تعدیل می شود اما عامل موثر در تصمیم به افشاگری، ویژگی های فردی خود حسابرسان می باشد. بنابراین می توان گفت میزان حمایت سازمان ها از افراد در فرایند افشاگری برون سازمانی امری مهم و ضروری است. نتایج پژوهش نشان می دهد نگرش فرد نسبت به افشاگری، ادراک فرد نسبت به کنترل رفتاری، مسئولیت فردی برای افشاگری با تمایلات افشاگری درون سازمانی باتوجه به ویژگی های فردی رابطه مستقیم و معنی دار دارد و هزینه های افشاگری برای فرد با تمایلات افشاگری درون سازمانی نیز رابطه معکوس و معنی دار دارند. در پایان از دیدگاه حسابرسان مستقل، افشاگری درون سازمانی به برون سازمانی ارجحیت دارد.