فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۵۴٬۱۱۴ مورد.
منبع:
بررسی های بازرگانی خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۱۲۵
73 - 92
حوزههای تخصصی:
تصویر ذهنی مشتریان از یک فروشگاه پیامدهای بسیار مهمی در بقا و کسب مزیت رقابتی این کسب وکارها ایفا می کند. مطالعه حاضر نیز با هدف طراحی و اعتبارسنجی مدل تصویر ذهنی مشتریان از فروشگاه با رویکرد آمیخته اکتشافی در فروشگاه هایپراستار در شهر تهران صورت گرفت. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای است و از لحاظ ماهیت و شکل اجراء به صورت توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان نظری (اساتید مدیریت بازاریابی) و تجربی (مدیران فروشگاه های هایپراستار در شهر تهران) و مشتریان فروشگاه های پراستار در شهر تهران است. نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری نظری صورت گرفت و در نهایت با 10 نفر اشباع نظری حاصل شد. سپس پرسشنامه محقق ساخته در میان 384 نفر از مشتریان به صورت تصادفی توزیع گردید. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه می باشد. جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی از روش نظریه پردازی داده بنیاد (گراندد تئوری) و نرم افزار MaxQDA انجام شد. اعتبارسنجی مدل نیر با روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SMART PLS انجام گرفت. بر اساس مدل پارادایمی پژوهش، مدیریت تجربه مشتری، هم آفرینی ارزش با مشتری و مشتری محوری عوامل زیربنایی موثر بر تصویر ذهنی مشتریان از فروشگاه هستند. این تصویر ذهنی بر استراتژی برندسازی و برندسازی داخلی فروشگاه اثر می گذارد. البته باید در نظر داشت مسئولیت اجتماعی فروشگاه در این رابطه نقش مداخله گر دارد و آمیخته بازاریابی فروشگاه نیز شرایط زمینه ای را فراهم می آورد. از طریق استراتژی برندسازی و برندسازی داخلی می توان پیامدهای رفتاری مانند رضایت، وفاداری و اعتماد مشتریان دست پیدا کرد.
سنجش میزان اثر بخشی فعالیت بازار گردانی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
101 - 118
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های مهم بورس، نقدشوندگی بالای آن در مقایسه با سایر بازارهای سرمایه گذاری است. گردش مالی بالای این بازار موجب کاهش ریسک نقدشوندگی آن شده است. سازمان بورس اوراق بهادار تهران، برای حل مشکل تشکیل مداوم صف های خرید و فروش سهام شرکت ها در بازار سرمایه، از تاریخ 20/06/1399 شرکت ها و سهامداران عمده آنها را ملزم به انتخاب و انعقاد قرارداد با بازارگردان کرد. تحقیق حاضر با هدف سنجش میزان اثربخشی فعالیت بازارگردانی در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل آندسته از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که دارای بازارگردان بوده و بازارگردانی سهام خود را به صندوق های سرمایه گذاری اختصاصی بازارگردانی واگذار کرده اند. دوره زمانی تحقیق یک سال قبل از تاریخ الزام شرکتهای بورسی و فرابورسی و سهامداران عمده آنها به بازارگردانی(20/06/1399) و یک سال پس از آن است. نتایج تحقیق نشان داد که فعالیت بازارگردانی در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی تحقیق اثربخش نبوده است به طوری که تعداد روزهای صف فروش در یک سال بعد از بازارگردانی نسبت به یک سال قبل از آن افزایش یافته است. البته میزان نوسان قیمت سهام شرکت های دارای بازارگردان بعد از الزام شرکت ها به بازارگردانی، کاهش یافته است. نتایج تحقیق وجود رابطه مثبت و معنی دار بین منابع در اختیار بازارگردان و میزان نقدشوندگی سهام و وجود رابطه معکوس و معنی دار بین میزان منابع در اختیار بازارگردان و میزان نوسان قیمت سهام را تایید نکرد. همچنین زیان ده بودن فعالیت بازارگردانی تایید نشد.
اکتشاف مدل پیش بین های خدمات ناب فراروی دولت ناب در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
691 - 720
حوزههای تخصصی:
هدف:براساس شاخص های اقتصادکلان،کسرقابل توجه ای از تولید ناخالص اقتصادجهان را بخش خدمات تشکیل میدهد.سهم 2/70 تریلیون دلاری خدمات در اقتصادهای بزرگ و رشد فزاینده ان از سال 2011 به این سو براساس اسناد حساب های سازمان ملل،نشان از اهمیت فیرقابل انکار بخش خدمات دارد. تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اعتبارسنجی مدل پیش بین های خدمات ناب فراروی دولت ناب در صنعت بانکداری انجام شده است.روش : پژوهش حاضر به لحاظ پارادایم شناسی درفازاکتشاف مدل تفسیری و در فاز ازمون مدل اثبات گرا و به لحاظ کلی پراگماتیسم و به لحاظ مخاطب شناسی کاربردی است. رویکرد تحقیق امیخته و استراتژی به کارگرفته شده تحلیل مضمون است. جهت تحلیل داده های از روش کلارک (2006) و با نرم افزار MAXQDA استفاده شده است.آزمون تحلیل مسیرمدل اکتشاف شده نیز مطابق با الگوریتم مدل سازی معادلات ساختاری واریانس محور با استفاده از نرم افزار SPSS,24و Smart:PLS,3 مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد 32 شاخص و 7 پیش بین(استراتژی بهبود ناب ، تحول فرهنگی ناب، توسعه قابلیت های ناب، شیوه های مدیریت ناب، شیوه های کاری ناب و عوامل زمینه ای ناب) برای این منظور شناسایی شدند.نتیجه گیری : در تحقیق حاضر تئوری های پیش بین خدمات ناب با رویکرد دولت ناب در صنعت بانکداری ایران از طریق پژوهش اکتشافی ، مبتنی بر شرایط زست طبیعی جامعه ایران احصا گردد. همچنین مدل مفهومی پیش بین و مدل کاربست خدمات ناب به صنعت بانکداری ایران معرفی گردید. کلدواژه ها:خدمات ناب ،دولت ناب، صنعت بانکداری ، تحلیل مضمون
ارائه مدل برند کارفرمایی با رویکرد بازاریابی پایدار: بر مبنای تئوری سیگنالینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
184 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و تبیین مدل برندکارفرمایی با رویکرد بازاریابی پایدار طراحی و اجرا شده است. بنابراین مفهوم سازی برندکارفرمایی مبتنی بر مدل اشتراوس کوربین با عواملی از جمله شرایط عِلّی، زمینه ای، واسطه ای، راهبردها و پیامدها بر مبنای اهداف 17گانه توسعه پایدار، انجام شده است.روش: روش این پژوهش با توجه به ماهیت کیفی-اکتشافی پژوهش، نظریه پردازی داده بنیاد اشتراوس و کوربین و روش نمونه گیری در این پژوهش، نمونه گیری نظری تا رسیدن به اشباع نظری است. مبنای اصلی جمع آوری اطلاعات، انجام مصاحبه های عمیق با 12نفر خبرگان دانشگاهی و کارشناسان صنعت بوده است. کدها با روش دستی و نرم افزار مکس کیودی ای مکتوب و تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: پس از اجرای سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مدل نهایی پژوهش متشکل از 16مقوله اصلی، 40 مقوله فرعی و 147 مفهوم پیاده سازی شد.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که پیامدهای حاصل از ساخت برندکارفرمایی با رویکرد بازاریابی پایدار در چهار سطح الف. ویژگی های ذهنی برند کارفرمایی پایدار، ب. ویژگی های حسی برند کارفرمایی پایدار، ج. ویژگی های نمادین برند کارفرمایی پایدار، و در نهایت د. ویژگی های ابزاری برند کارفرمایی پایدار قابل دستیابی است.
مدیریت هوشمند زنجیره تأمین تحت فناوری اینترنت اشیاء با رویکرد نقشه شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکنولوژی های هوشمند دور جدیدی از تغییرات را در زنجیره تأمین سنتی به ارمغان آورده اند. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر اینترنت اشیاء بر مدیریت هوشمند زنجیره تأمین صورت گرفت که به ارزیابی روابط بین متغیرها و میزان اثرگذاری و اثرپذیری آن ها با روش نقشه شناختی فازی می پردازد. جامعه آماری، خبرگان دانشگاهی و کارشناسان فعال در شرکت توزیع داروپخش در استان بوشهر هستند. پس از شناسایی مؤلفه ها از پیشینه پژوهش، مصاحبه صورت گرفت. بدین منظور پرسشنامه به10 نفر از خبرگان وکارشناسان مربوطه ارائه شد و طی چند مرحله مورد واکاوی اطلاعات قرار گرفت که در نهایت در 9 دسته معیار و 41 زیرمعیار، عوامل اصلی کاربرد اینترنت اشیاء در زنجیره تأمین تعیین گردیدند. معیارها ش امل: مدیریت هوشمند موجودی و انبارداری، مدیریت هوشمند عملیات، مدیریت هوشمند اطلاعات، مدیریت هوشمند محصولات، مدیریت هوشمند هزینه، مدیریت هوشمند بهره وری شرکتی، مدیریت هوشمند مشتریان و تأمین کنندگان دارو، مدیریت هوشمند فروش و بازاریابی و مدیریت هوشمند محیط زیست هستند. نتایج نشان داد که ارتباط می ان کلی ه ش اخص ه ا همسو و مثبت است. شاخص مدیریت هوشمند اطلاعات ب ه عن وان مهمترین شاخص بدست آمده است؛ زیرا بر همه ش اخص ه ای دیگ ر تأثیرگ ذار اس ت. سه ش اخص مدیریت هوشمند مش تریان، مدیریت هوشمند فروش و بازاریابی و مدیریت هوشمند عملیات در رتبه ی دوم تأثیرگ ذاری هستند. بنابراین مدیران صنعت توزیع دارو می بایست با استفاده از فناوری اینترنت اشیاء به مدیریت هوشمند اطلاعات در سازمان خود، بهبود روابط با مشتریان، بهبود عملیات و تمرکز ویژه بر فرآیند فروش بپردازند و موجب بهینه-سازی فرآیندهای زنجیره تأمین و افزایش سودآوری شوند.
واکاوی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارهای خانگی کارآفرینانه در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
104 - 85
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی به عنوان عامل کلیدی رشد و توسعه اقتصادی با ایجاد کسب وکارهای جدید منجر به افزایش تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه شده و از این طریق نقش مهمی در ارتقای توسعه متوازن منطقه ای ایفا می کند. این امر به ویژه برای کشورهای در حال توسعه که فقر و بیکاری از مسائل اساسی فراروی آن ها است اهمیت دارد. از این رو این مطالعه به واکاوی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارهای خانگی کارآفرینانه در استان ایلام برای دست یابی به آثار و پیامدهای مثبت ایجاد کسب وکارهای کارآفرینانه پرداخته است. رویکرد پژوهش حاضر آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی می باشد. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل کلیه خبرگان و جامعه آماری در بخش کمی صاحبان کسب وکارهای خانگی کارآفرینانه در استان ایلام بود. در بخش کیفی با به کارگیری روش گلوله برفی مشارکت کنندگان انتخاب شدند که با 12 نفر اشباع نظری حاصل شد. در بخش کمی نیز 120 نفر از صاحبان کسب وکارهای خانگی کارآفرینانه به صورت تمام شماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از تحلیل مضمون و در بخش کمی با مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. بر اساس نتایج، 57 شاخص در قالب 15 مضمون فرعی و 6 مضمون اصلی شامل قابلیت های بازاریابی، هوشمندی رقابتی، خط مشی دولت، توانمندسازی کارآفرینانه، ارتباطات استراتژیک و مقبولیت اجتماعی شناسایی شدند که در بخش کمی نیز تأثیر هر یک از آنان ارزیابی و نهایتاً تأیید شدند. پیشنهاد می شود که سیاست گذاران و برنامه ریزان کلان و همچنین مسئولان محلی با توجه به شاخص ها و مضامین شناسایی شده، برنامه های حمایتی و آموزشی متناسبی را برای صاحبان کسب وکارهای خانگی تدوین و اجرا کنند.
بررسی رابطه حمایت سازمانی ادراک شده و رضایت شغلی با رفتار شهروندی سازمانی: نقش میانجی تعهد سازمانی (مورد مطالعه: کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان خراسان شمالی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
157 - 191
حوزههای تخصصی:
رفتار شهروندی سازمانی به عنوان مجموعه ای از رفتارهای داوطلبانه کارکنان که فراتر از وظایف تعریف شده آنهاست، نقشی کلیدی در موفقیت سازمان ایفا می کند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه حمایت سازمانی ادراک شده و رضایت شغلی با رفتار شهروندی سازمانی و نقش میانجی تعهد سازمانی در این بین در کارکنان سازمان جهاد کشاورزی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان سازمان جهاد کشاورزی بجنورد (90 نفر) بود و از روش سرشماری برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد حمایت سازمانی آیزنبرگ (2001)، رضایت شغلی آمینو (2012)، تعهد سازمانی ریان و ارگان (2002) و رفتار شهروندی سازمانی آرگان (1998) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 24 و Amos 22 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین حمایت سازمانی ادراک شده و رضایت شغلی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین تعهد سازمانی نقش میانجی گری کاملی در رابطه بین حمایت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی و نقش میانجی گری جزئی در رابطه بین رضایت شغلی و رفتار شهروندی سازمانی ایفا می کند لذا، مدیران سازمان جهادکشاورزی باید با ایجاد محیطی حمایتی و ارتقای رضایت شغلی کارکنان، زمینه را برای افزایش تعهد سازمانی و در نهایت، ارتقای رفتار شهروندی سازمانی آنان فراهم کنند.
الگویی برای تاب آوری کارکنان (شواهدی از سازمانهای ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۰
23 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر که یک پژوهش کاربردی از نظر هدف و توصیفی-پیمایشی از لحاظ روش است، ارائه الگوی تاب آوری کارکنان در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب مستقر در اهواز می باشد. روال تحقیق به این شکل بود که با مرور ادبیات تاب آوری کارکنان به روش فراترکیب ابعاد تاب آوری کارکنان احصا گردید. در مرحله بعد با خبرگان به صورت هدفمند مصاحبه هایی صورت گرفت. بر مبنای نظرات خبرگان هفت بُعد برای تاب آوری کارکنان در جامعه مورد پژوهش استخراج شد. بر همین مبنا الگوی مفهومی تحقیق طراحی گردید. بر مبنای این مراحل پرسش نامه ای جهت سنجش الگوی مورد نظر به صورت محقق ساخته طراحی گردید. برای بررسی پایایی پرسش نامه، از ضریب آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی محتوایی آن، از نظر متخصصان مربوطه بهره گرفته شد. جامعه آماری تحقیق به تعداد 10000 نفر از کارکنان بوده که بر مبنای روش نمونه گیری تصادفی ساده، حجم نمونه 373 نفر تعیین شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS22 و SmartPLS3 صورت گرفت. الگوهای اندازه گیری، ساختاری و کلی با بهره گیری از شاخص های برازش الگوها و فرضیه ها با استفاده از تحلیل مسیر، مثبت و معنادار گزارش شد.
تحلیل راهبردهای احیای شرکت های تولیدی کوچک و متوسط رو به افول و ورشکسته به کمک مدل سازی تفسیری ساختاری (مورد مطالعه: صنایع غذایی استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
9 - 34
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: برای احیای موفق یک شرکت ورشکسته و یا رو به افول با عملکرد ضعیف، گستره وسیعی از راهبردهای احیا می توان در نظر گرفت که این راهبردها با یکدیگر برهم کنش دارند و بی توجهی به این موضوع، احیای شرکت های رو به افول، به ویژه شرکت های کوچک و متوسط را در عمل با مشکل روبه رو می کند؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدل تفسیری ساختاری و تحلیل برهم کنش راهبردهای احیای شرکت های تولیدی کوچک و متوسط است.روش ها: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و به دلیل اینکه مبتنی بر مدل سازی تفسیری ساختاری، به ارائه مدل سلسله مراتبی برهم کنش راهبردهای احیای شرکت های کوچک و متوسط در آستانه افول و ورشکسته می پردازد، می توان آن را پژوهش توصیفی پیمایشی به حساب آورد. ازآنجاکه بسیاری از شرکت های کوچک و متوسط صنایع غذایی در استان اردبیل طی چند سال گذشته رو به افول بوده یا ورشکسته شده و نیاز مند احیا هستند، این صنایع به عنوان مورد مطالعاتی این پژوهش انتخاب شدند. در مرحله نخست پژوهش برای بومی سازی عوامل افول این شرکت ها از غربالگری فازی استفاده شد؛ سپس برای تعیین راهبردهای مرتبط با هر عامل افول، مصاحبه با گروه کانونی شامل 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعتی، صورت گرفت و برای ارائه مدل برهم کنش و تجزیه وتحلیل قدرت نفوذ و همبستگی این راهبردها، مدل سازی تفسیری ساختاری و روش میک مک، با مشارکت همان خبرگان به کار رفت و از دو نرم افزار اکسل و متلب برای تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها: از تعداد 22 عامل افول شرکت ها که در پژوهش های قبلی شناسایی شده بودند، 19 عامل به عنوان عوامل افول شرکت های صنایع غذایی استان اردبیل تعیین شدند و سه عامل «وضعیت انحصار در بازار»، «عرضه بیش از نیاز بازار»، «نبود فرهنگ همکاری میان کارکنان و مدیران» به دلیل میزان اهمیت کمتر از 70 درصد در منظر خبرگان، حذف شد. برای این عوامل افول، 32راهبرد (بومی شده و جدید) تعیین شده و علاوه بر آن، کل راهبردهای احیا در قالب شش دسته راهبردهای مالی و اقتصادی، بازاریابی و مشتری مداری، منابع انسانی، مبتنی بر دانش، ساختاری و تعاملات، و کارایی تولید و عملیات نیز دسته بندی شدند. مدل سلسله مراتبی تفسیری ساختاری راهبردهای احیا که در شکل 2، نشان داده شده است، نشان می دهد که این راهبردها با یکدیگر رابطه کمک کنندگی و تسهیل کنندگی دارند و برای به کارگیری آن ها باید از سطح پایین ترین سطح این مدل، شروع به اقدام کرد. نتیجه قابل توجه دیگر اینکه اگرچه راهبردهای تعیین شده در قالب شش دسته ارائه شده اند، اما مدل نهایی نشان می دهد که برای اجرای این راهبردها، الزاماً نباید همه راهبردهای یک دسته را به طور هم زمان موردتوجه قرارداد؛ بلکه سلسله مراتب راهبردها به خوبی نشان می دهد که اولویت به کارگیری این راهبردها از پایین به بالا و از دسته بندی های مختلف است.نتیجه گیری: احیای شرکت های کوچک و متوسط ورشکسته و یا رو به افول صنایع غذایی، یک فرآیند تک بعدی نیست و راهبرد یکتایی برای آن وجود ندارد؛ بلکه باید ترکیبی از راهبردهای شش گانه شامل راهبردهای مالی و اقتصادی، بازاریابی و مشتری مداری، منابع انسانی، راهبردهای مبتنی بر دانش، ساختاری و تعاملات و کارایی تولید و عملیات را موردتوجه قرار داد و فرایند احیا را در یک قالب نظام مند و به صورت یک جریان مستمر و تدریجی به انجام رساند.
بررسی عوامل اثربخشی و صلاحیت حسابرسی داخلی در شهرداری های کلانشهرهای ایران
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
46 - 77
حوزههای تخصصی:
به موجب ماده 44 آیین نامه مالی شهرداری ها، حسابرسان داخلی از ارکان اصلی نظارت بعد از خرج در شهرداری ها به شمار می روند و اثربخشی واحدهای حسابرسی داخلی موجب حصول اطمینان معقول از تحصیل و مصرف منابع بر اساس قانون و در جهت اهداف تعیین شده در برنامه های میان مدت و بودجه آنها گردد. این پژوهش درصدد شناسایی عوامل موثر بر اثربخشی واحدهای حسابرسی داخلی و تبیین صلاحیت ها و شایستگی های حسابرسان داخلی در شهرداری های کلانشهرهای ایران با استفاده از ادبیات پژوهش شناسایی و دریافت نظرات خبرگان شامل حسابرسان داخلی، معاونین مالی و اقتصادی شهری و قائم مقامان ذی حسابی در شهرداری های تهران، اصفهان، مشهد، شیراز، کرمان و ارومیه بوده گردیده است. خبرگان مشارکت کننده در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شده اند و شامل 20 نفر در شهرداری تهران و 20 نفر در شهرداری های سایر کلانشهرها بوده اند. پس از غربالگری شاخص ها با استفاده از آزمون سنگ ریزه و تعیین وزن عوامل یادشده با استفاده از روش سلسله مراتبی فازی در نرم افزار R نسبت به شناسایی عوامل موثر بر اثربخشی واحد حسابرسی داخلی شهرداری ها اقدام و شاخص ها و ویژگی های صلاحیت و اثربخشی حسابرسان داخلی با هدف ارائه رهنمود در ارتباط با سیاست های جذب و ترسیم خط مش های توسعه حرفه ای حسابرسان تبیین گردیده است. در نهایت نتایج پژوهش از طریق مصاحبه ساختار یافته با 3 نفر از خبرگان مستقل تایید شده است. بر اساس نتایج این پژوهش صلاحیت های حسابرسان داخلی شهرداری ها در سه طیقه صلاحیت های عمومی، رفتاری و فنی قرار می گیرد.
شفافیت سازمانی و تاب آوری سازمانی با دوستی در محل کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
87 - 109
حوزههای تخصصی:
تاب آوری سازمانی یکی از مهمترین الزامات دستیابی به حفظ بقا و موفقیت پایدار در محیط رقابتی امروز است. یکی از اثربخش ترین ابزارهای نیل به این هدف؛ شفافیت سازمانی می باشد. هدف پژوهش حاضر، تعیین تعامل شفافیت سازمانی و تاب آوری سازمانی با نقش دوستی در محل کار است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری، کارکنان رسمی، قرارداد مستقیم و ارکان ثالث در شرکت گاز شهر اصفهان به تعداد 300نفر هستند امّا حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی، 270نفر انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ، روایی سازه آن از طریق تحلیل عاملی تاییدی و نیز روایی محتوای آن طبق دیدگاه صاحب نظران حوزه مربوطه تایید شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی و نرم افزار SPSS و برای الگوسازی معادلات ساختاری از نرم افزار AMOS20 استفاده شده است. بر اساس نتایج، بین شفافیت سازمانی و تاب آوری سازمانی ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد. یافته ها وجود نقش میانجی دوستی در محل کار را در رابطه بین شفافیت سازمانی و تاب آوری سازمانی تایید کرد. یعنی با افزایش میزان شفافیت در سازمان، تاب آوری سازمانی ارتقاء خواهد یافت و در این میان، پدیده دوستی در محل کار نقش میانجی ایفا خواهدکرد. این نتایچ می تواند مدیران را در تعیین راهبردهایی جهت افزایش شفافیت سازمانی و دوستی در محل کار که منجر به بروز و تقویت پدیده تاب آوری سازمانی با هدف بهره مندی از مزایای بی شمار آن می گردد، کمک نماید.
طراحی الگوی رهبری امنیت مدار دانشگاه علوم پزشکی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
298 - 313
حوزههای تخصصی:
هدف طراحی الگوی رهبری امنیت مدار دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد که از نظر جهت گیری پژوهشی، مطالعه ای بنیادین و از نظر روش تحلیل داده ها، آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید و خبرگان مطلع در حوزه مدیریت منابع انسانی و اعضاء هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد. نمونه برداری در این پژوهش به صورت در دسترس بود. بر اساس موضوع داده ها و اطلاعات از طریق مطالعات مقدماتی، مصاحبه ها ی نیمه ساختاریافته جمع آوری و نمونه گیری تا رسیدن به حد کفایت و اشباع نظری ادامه پیدا کرد و پس از انجام 8 مصاحبه و رسیدن به حد اشباع نظری، به مصاحبه ها پایان داده شد.اطلاعات به دست امده توسط نرم افزار MAXQDA2020 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داده است که در مدل ارائه شده در خصوص الگوی رهبری امنیت مدار دانشگاه علوم پزشکی مازندران از میان عوامل علی (مولفه ها ی مقبولیت و احترام به ارزشها)، مقوله محوری ها یی (فراهم آوردن کاوش از طریق تأکید بر رشد و رسیدگی به وظایف و موقعیت ها از طریق یک روش مثبت) شرایط زمینه ای (حمایت از کارکنان)، مداخله گر (توجه نسبت به سیاست های سازمان) عوامل راهبردی (اعمال نفوذ بر افکار زیر دستان) و پیامدها (ایجاد روحیه و انگیزه در کارمندان) بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
مدل ارزش افزوده زنجیره تأمین صنایع پتروشیمی با رویکرد توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مدل ارزش افزوده زنجیره تأمین صنایع پتروشیمی با رویکرد توسعه پایدار می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی-کمی و از نظر ماهیت پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 25 نفر از مدیران و صاحب نظران در صنعت پتروشیمی می باشد و نمونه گیری به صورت قضاوتی در دسترس انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه می باشد. برای گردآوری و تحلیل داده ها از تکنیک دلفی برای شناسایی مؤلفه ها استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار MATLAB استفاده گردید. در تحلیل کتابخانه ای 16 مؤلفه اصلی شناسایی و وارد تکنیک دلفی شده و در نهایت همگی تائید شدند. این شانزده معیار عبارت اند عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی، عوامل قانونی، عوامل مالی، عوامل فردی، عوامل مدیریتی، منابع اطلاعاتی، اجرا، بازنگری، تحلیل بازخورد، عوامل ارزیابنده عملکرد، مفاهیم ریسک، شناسایی انواع مسائل زیست محیطی، شناسایی انواع مسائل بهداشتی، یادگیری مباحث ایمنی و ارزش افزوده زنجیره تأمین صنایع پتروشیمی با رویکرد توسعه پایدار. بر اساس تکنیک ساختاری تفسیری این مؤلفه ها سطح بندی شدند. و در 7 سطح یک مدل را تشکیل دادند. مدل پیشنهادی، با توجه به بهینه سازی فرآیندها، کاهش هدررفته ها، ارتقاء کیفیت محصولات و کاهش هزینه ها، منجر به بهبود عملکرد اقتصادی و تجاری شرکت ها می شود. با توجه به تنوع مسائلی ازجمله ایمنی، بهداشت، محیط زیست و استانداردهای اجتماعی، این مدل ارزش افزوده زنجیره تأمین به تحقق پایداری و استمرار پذیری کمک می کند.
چالش ها و راه کارهای حمایت از تولید ملی در راستای تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۱
89 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی چالش ها و راه کارهای حمایت از تولید ملی در راستای تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی است. در این تحقیق با استفاده از روش تحقیق توصیفی- کمی شامل مصاحبه با نخبگان و متخصصان این حوزه، پرسش نامه و روش دلفی فازی 22 مورد چالش و راهکار مهم در زمینه حمایت از تولید ملی شناسایی و رتبه بندی گردید و سپس با استفاده از روش SWARA به صورت کلی نیز مجددا رتبه بندی شدند، شناسایی این چالش ها و تعیین رتبه اهمیت آنها می تواند در حمایت از تولید ملی در حوزه محیط کسب و کار بسیار تأثیر گذار باشد، نتایج حاکی از آن است که چالش های شناسایی شده در این مطالعه شامل: رانت جویی، ضعف در نظام قوانین و مقررات، بی ثباتی سیاسی، چالش ایجاد و حفظ اشتغال، چالش فناوری، چالش سرمایه انسانی (آموزش و مهارت)، چالش فساد، چالش فرهنگی، چالش برنامه ریزی، چالش های اقتصادی، ضعف بازار سرمایه در تأمین مالی تولید، عرضه کالاهای قاچاق در بازار داخلی و همچنین مهمترین راه کارهای شناسایی شده شامل: ارتقای قابلیت نهادی حاکمیت، تسهیل قوانین و مقررات، اصلاح رویه های سیاست گذاری صنعتی، ارائه سند استراتژی توسعه صنعتی، توسعه بخش مالی، رفع موانع واردات بخش صنعت، انتقال و توسعه تکنولوژی در کشور، حمایت منطقی و آگاهانه از تولید ملی، تقویت و حمایت از اقتصاد دانش بنیان، حمایت و تقویت عملی از بخش خصوصی هستند.
تحلیل و نقد محوریت کلان داده ها در پزشکی سیستمی به عنوان پاسخی برای حل مناقشه پزشکی مبتنی بر شواهد و بیمار محور
منبع:
پژوهش های کاربردی مدیریت بازار سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
70 - 86
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر رویکرد پزشکی سیستمی با تکیه بر کلان داده ها، ادعاهایی مثل توانایی برقراری ارتباط بین وضعیت فردی بیماران با یکدیگر، نظام مند تر کردن و دقیق تر کردن پزشکی داشته است. هدف از این مطالعه تحلیل و نقد محوریت کلان داده ها در پزشکی سیستمی به عنوان پاسخی برای حل مناقشه پزشکی مبتنی بر شواهد یا بیمارمحور است. کلیدواژه های مرتبط (پزشکی مبتنی برشواهد، پزشکی بیمارمحور، پزشکی سیستمی، کلان داده) در پایگاه های داده PubMed, Scopus, web of science و موتور جست وجوگر Google Scholar جست وجو شد. بعد از محدود کردن استراتژی سرچ و حذف کردن موارد تکراری مقالات باقی مانده از طریق مرور عنوان و چکیده غربال شدند. در نهایت، متن کامل مقالات غربال شده ارزیابی شد و نتیجه گیری کلی گرفته شد. نتایج بررسی مطالعات نشان می دهد یکی از بحران های پزشکی مدرن فاصله گرفتن روز افزون پزشکی بیمارمحور و مبتنی بر شواهد از یکدیگر است و برای حل این مشکل هرکدام از این رویکردها باید تن به تغییراتی دهند. پزشکی بیمارمحور باید در جهت نظام مندتر کردن و قابل مقایسه کردن داده های خود تلاش کند و پزشکی مبتنی برشواهد بر فردی تر شدن داده ها تمرکز کند. براساس پندار نویسندگان پزشکی سیستمی با نگاه آماری به پزشکی موجب فاصله بیشتر پزشکی مبتنی بر شواهد وبیمارمحور خواهد شد و ضمن اینکه گفتوگوی موثر میان این دوجهان را ناممکن تر می کند، می تواند اهداف و عملکرد فعلی آنها را نیز منحرف کرده و آتش مناقشات زیربنایی مثل پزشکی انسان باورانه-زیست پزشکی، کثرت گرایی-تعمیم گرایی، اصالت ناخوشی-اصالت بیماری و... شعله ورتر کند، بنابرین پزشکی باید در محول کردن وظایفی که کلان داده توان به دوش کشیدن آن را ندارد هوشیارانه عمل کند تا بحران های فعلی آن تشدید نیابد.
ارائه الگوی ظرفیت سازی نهادی در زمینه ی خط مشی گذاری مشارکت شهروندی در حوزه ی محیط زیست : رویکرد مدیریت سبز منابع انسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توجه به رویکردهای نوین در مدیریت سبز منابع انسانی و مشارکت در حفاظت از محیط زیست مورد توجه اقتصادهای پیشرو و شرکت های چند ملیتی است. در این میان مسائل زیست محیطی و توجه به مشارکت اجتماعی و شهروندی مورد توجه بسیاری از فعالان مدیریت منابع سازمانی و محیط زیست می باشد . لذا هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی ظرفیت-سازی نهادی در زمینه ی خط مشی گذاری مشارکت شهروندی در حوزه ی محیط زیست است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه ی آماری شامل کلیه متخصصان در زمینه محیط زیست و مدیریت سبز هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با هجده نفر از اساتید دانشگاه و متخصصان جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده ی نوزده مفهوم محوری و شش مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل تمرکزگرایی در حوزه محیط زیست و ضعف هویت اجتماعی-زیستی به عنوان شرایط محوری و شرایط علی (مشتمل بر محورهایی چون شبکه سازی و تعاملات اجتماعی و همسوسازی راهبردی)، شرایط زمینه ای (مشتمل بر محورهایی چون فعالیت بخش های خصوصی،رویکردهای حفاظتی و عوامل مدیریتی)، شرایط مداخله ای (مشتمل بر محورهایی چون قوانین و مقررات، سازوکارهای اقتصادی و پیشران های محیطی) و شرایط راهبردی (مشتمل بر محورهایی چون ارتقاء سطح مسئولیت، نیازسنجی استراتژیک و مقبولیت بخشی زیست محیطی) و پیامدها مورد سازماندهی قرار گرفت.
طراحی و تدوین استانداردهای کیفیت فرایند تدریس در دوره های فنی و حرفه ای الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
97 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش طراحی و تدوین استانداردهایی جهت کیفیت بخشی به فرایند تدریس در دوره های فنی و حرفه ای الکترونیکی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه اساتید متخصص در حوزه فنی و حرفه ای، تکنولوژی آموزشی و یادگیری الکترونیکی تشکیل می دهند که از بین آنها 20 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای دستیابی به هدف پژوهش از ابزار مصاحبه استفاده شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش تحلیل دلفی انجام شده است. نتایج به دست آمده معیارهای حیطه فرایند یاددهی- یادگیری را در سه حیطه محتوا، روش های تدریس و ارائه وحفظ ارزشهای اخلاقی و فرهنگی حین تدریس دسته بندی کرده اند و 53 شاخص را برای کیفیت فرایند تدریس در دوره های فنی حرفه ای الکترونیکی معرفی کرده اند. با رشد آموزش الکترونیکی در سراسر جهان، این شاخص ها میتواند به برنامه ریزان آموزشی، اساتید، فراگیران و مسئولان و ارزیابان دوره های الکترونیکی جهت ایجاد دوره های فنی و حرفه ای الکترونیکی با کیفیت کمک کند.
شناسایی نقاط تماس گردشگران خارجی در طول سفر مشتری بر اساس مدل پنج اِی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
114 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف: سفر مشتری و نقاط تماس به مفاهیمی مهم در بازاریابی و به ویژه تجربه مشتری تبدیل شده است. سفر مشتری که در برگیرنده سه مرحله پیش از خرید، حین خرید و پساخرید است، شامل نقاط تماس بسیاری است که در هر نقطه، ذی نفعان متعدد می توانند بر تجربه مشتریان تأثیر بگذارند. در گردشگری نیز، بررسی و شناسایی نقاط تماس گردشگران در سراسر سفر مشتری و تجربه آنان در هر یک از این نقاط تماس، می تواند به مدیران مقصدها و کسب وکارهای گردشگری، در جهت طراحی تجربه ای ماندگار برای گردشگران، یاری رساند. مدل پنج اِی، مدلی است که تجربه مشتری در طول سفر مشتری را در چارچوب گام های آگاهی، جذابیت، پرسش، اقدام و دفاع بررسی می کند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی نقاط تماس گردشگران بازدیدکننده از ایران با استفاده از مدل پنج اِی است.روش: این پژوهش از نوع ابداکتیو است. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس و گلوله برفی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه گردشگران خارجی بودند که طی چهار سال اخیر به ایران سفر کرده بودند و در اینستاگرام حساب کاربری داشتند. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق با هر یک از مشارکت کنندگان انجام گرفت؛ به گونه ای که بتوانند تجربه خود را بیان کنند. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون استفاده شد. بر این اساس، پس از مطالعه مکرر مصاحبه ها و استخراج کدها، کدهای مشابه دسته بندی و در نتیجه تم های فرعی پدیدار شدند. ۲۳ تم شناسایی شده، در پنج تم اصلی آگاهی، جذب، پرسش، اقدام و دفاع دسته بندی شدند.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش ۲۳ تم فرعی طی پنج مرحله به دست آمد که عبارت اند از: ۱. مرحله آگاهی: شبکه ارتباطی با ایرانیان، توصیه مثبت دوستان و دیگر گردشگران، کتاب های درسی و داستانی، اخبار و رسانه های جمعی و نوستالژی و ارتباط با گذشته؛ ۲. مرحله جذب: ناشناخته بودن ایران نسبت به دیگر کشورهای جهان، تجربه مستقیم تاریخ، جذابیت ارتباط با مردم، غذا و آداب و رسوم ایران و مقرون به صرفه بودن سفر به ایران. ۳. مرحله پرسش، تجربه دوستان سفر کرده به ایران، اطلاعات گردشگران در رسانه های اجتماعی، سایت ها و کتاب های بین المللی، تماس با آژانس های مسافرتی، محتواهای کاربر ساخته ایرانیان در رسانه های اجتماعی؛ ۴. مرحله اقدام: تمایل به تجربه بی واسطه و انفرادی، زیستن زندگی یک ایرانی، کشف زیبایی های تاریخی و فرهنگی.5. مرحله دفاع: توصیه به دیگران، دفاع از ایران در برابر نظرهای منفی، نیت برای بازدید مجدد، همراه ساختن دیگران در سفرهای بعدی، تولید محتوا در رسانه های اجتماعی و حساس شدن به اخبار ایران.نتیجه گیری: در تمامی مراحل سفر مشتری، به ویژه مراحل آگاهی و پرسش، به تبلیغات و تولید محتوا و حضور در رسانه های اجتماعی نیاز بسیاری وجود دارد. این امر تأثیر بسیاری بر آگاهی گردشگران از مقصد و در نتیجه بر تصمیم گیری آنان خواهد گذاشت. همچنین، یافته ها نشان می دهد که با وجود استفاده از تکنولوژی و نوآوری در ارائه خدمات، باید بر جاذبه های منحصربه فرد و تجربه های اصیل تمرکز و اصالت را حفظ کرد. علاوه براین، دفاع کنندگان از برند در رسانه های اجتماعی عاملی بسیار مهم برای اثرگذاری بر تصمیم گردشگران بالقوه برای سفر به ایران هستند.
ریسک آب و بازده سهام شرکت های معدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
232 - 258
حوزههای تخصصی:
هدف: جهان در قرن بیست ویکم، در مسیر توسعه پایدار با مجموعه بزرگی از چالش های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی، همچون تغییرات آب وهوا و کاهش دسترسی به منابع طبیعی مواجه است. دسترسی به منابع پایدار آب، یکی از چالش های جدی شرکت های آب بر (وابسته به آب) است. صنایع معدنی یکی از مصرف کنندگان بزرگ آب هستند که در اثر وقوع بحران آب، به شدت تحت تأثیر قرار می گیرند. هدف پژوهش حاضر، آزمون قیمت گذاری ریسک آب در شرکت های معدنی بورس اوراق بهادار تهران و برآورد افت ارزش سهام آن ها، در صورت وقوع بحران آب است.روش: نظر به اینکه منابع آب در دسترس، به میزان بارش حوزه آبریز وابسته است، ریسک آب با استفاده از شاخص بارش استاندارد (SPI) اندازه گیری شده است و اثر آن بر بازده سهام، پس از کنترل اثر متغیرهای سودآوری، اهرم مالی، اندازه شرکت و شدت سرمایه گذاری، با استفاده از رگرسیون داده های ترکیبی پویا و داده های فصلی ۱۱ شرکت طی سال های ۱۳۸۷ تا ۱۴۰۱ بررسی شده است. بر این اساس، زیان محتمل در صورت وقوع سناریوی بحران آب با استفاده از آزمون تنش، در چارچوب ارزش در معرض خطر محاسبه شده است. همچنین، اثر شاخص خطر خشک سالی، اندازه شرکت و کوواریانس بازده بازار با SPI بر ارزش در معرض خطر شرکت ها بررسی شد (شاخص ریسک بحران آب، به عنوان متغیر سناریو و سایر متغیرها، به عنوان متغیرهای غیرسناریو لحاظ شده است).یافته ها: معناداری اثر ریسک بحران آب بر بازده سهام شرکت های معدنی، از قیمت گذاری ریسک مذکور و تأیید توان این عامل ریسک برای تبیین تغییرات بازده مقطعی سهام این شرکت ها حکایت دارد. یافته ها نشان می دهد که در صورت وقوع بحران آب، شرکت های معدنی، بین ۱۵ تا ۴۵ درصد ارزش خود را از دست خواهند داد؛ به طوری که یک واحد افزایش ریسک آب، باعث می شود که بازده اضافی سهام شرکت در سه فصل آتی، حدود ۳ درصد کاهش یابد. میزان خشک سالی/ بارش فقط تا ۳ فصل بر بازده سهام شرکت مؤثر است و اثر بلندمدت آن نزدیک صفر است. همچنین، رابطه مستقیمی میان شاخص خطر خشک سالی و ارزش در معرض خطر شرکت های معدنی مشاهده نشد. بررسی بیشتر حکایت دارد از وجود رابطه محکم ارزش در معرض خطر و ضریب هم بستگی SPI و بازده بازار؛ بدین مفهوم که ضریب هم بستگی بالاتر SPI و بازده بازار در وضعیت بحران آب، به ارزش در معرض خطر بیشتر شرکت ها منجر خواهد شد. این موضوع را می توان به بخشی از ریسک آب مربوط دانست که کلیت بازار را تحت تأثیر قرار می دهد.نتیجه گیری: ریسک آب می تواند تغییرات بازده مقطعی سهام شرکت های معدنی را توضیح دهد. طبق شواهد تجربی به دست آمده، با وجود قرارگیری شرکت ها در مناطق یکسان از منظر خشک سالی، اثرپذیری ارزش در معرض خطر بازده سهام شرکت های معدنی با یکدیگر متفاوت است؛ بدین معنا که در صورت وقوع بحران منابع آب، عوامل دیگری غیر از خشک سالی بر ریسک آب اثرگذارند.
مدیریت ریسک در پروژه های ساخت پایدار: مرور ادبیات نظام مند و تحلیل کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
303 - 333
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر با تسری مفهوم توسعه پایدار در چرخه حیات پروژه های ساخت و ماهیت پویا و حادثه آفرین این پروژه ها، مسئله مدیریت ریسک پایدار، بیش از پیش در کانون توجه پژوهشگران قرار گرفته است. با این حال، فقدان مرور نظام مند و تحلیل کتاب سنجی مجموعه پژوهش های انتشاریافته، چشم انداز آتی و روند تکامل این حوزه مطالعاتی را در هاله ای از ابهام قرار داده است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی و ترسیم بدنه ادبیات برای شناسایی شکاف های بالقوه پژوهشی و برجسته کردن مرزهای دانش در حوزه مطالعاتی مدیریت ریسک پروژه های ساخت پایدار نگاشته شده است.روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و از نظر روش اجرا، مرور نظام مند تلقی می شود. در این پژوهش برای تحلیل توصیفی و محتوایی مقاله ها، مرور نظام مند ادبیات مطابق با دستورالعمل پریزما انجام گرفته است. در این راستا، ضمن بازیابی و غربالگری ۱۶۳۰ مقاله انتشاریافته در دو پایگاه علمی اسکوپوس و وب آوساینس، طی سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۳، به تحلیل ۱۱۳ مقاله واجد شرایط پرداخته شد. در تکمیل مرور ادبیات نظام مند و برای ارزیابی جامع نگرتر حوزه مدیریت ریسک پروژه های ساخت پایدار، از تحلیل کتاب سنجی و فنون مصورسازی، اعم از تحلیل شبکه های هم تألیفی پژوهشگران و هم رخدادی واژگان کلیدی، در نرم افزار وس ویور بهره برده شد.یافته ها: با تحلیل توصیفیِ مقاله های بازیابی شده بر مبنای سال انتشار و فراوانی آن ها در مجله های گوناگون، مشخص شد که در سال های اخیر، استقبال پژوهشگران به حوزه مطالعاتی مدیریت ریسک پروژه های ساخت، از منظر توسعه پایدار، رو به افزایش بود. با تحلیل محتوایی مقاله ها ملاحظه شد که پژوهشگران در حوزه کلی مدیریت ریسک پروژه های ساخت پایدار، بر پنج مضمون پژوهشی تمرکز داشتند که عبارت اند از: ۱. ریسک های کلی پایداری؛ ۲. ریسک های تدارکات پایدار؛ ۳. ریسک های زنجیره تأمین؛ ۴. ریسک های پذیرش فناوری؛ ۵. ریسک های منابع انسانی. با تعمیق و تدقیق در پژوهش ها ملاحظه شد که پرتکرارترین ریسک ها در پروژه های ساخت پایدار، در هشت بُعد اصلی قرار داشتند: ۱. مالی و اقتصادی؛ ۲. اجتماعی؛ ۳. اجرایی، مدیریتی و سازمانی؛ ۴. دانشی و مهارتی؛ ۵. دولتی و قانونی؛ ۶. ذی نفعان/کارفرما؛ ۷. زیست محیطی؛ ۸. فناوری، تجهیزات و منابع. از منظر روش پژوهش ملاحظه شد که سهم پژوهش های تجربی و کاربردی در مدیریت ریسک پروژه های ساخت پایدار، کمتر از پژوهش های توصیفی و مروری بود که این امر، بر وجود فرصت های مطالعاتی فراوان برای انجام پژوهش های کاربردی با طرح مسائل و اعمال فرض های مختلف، تأکید می کند. از نظر استراتژی، سهم چشمگیری از مقاله ها، روش پیمایشی و تعداد کمتری از مقاله ها روش مطالعه موردی را در دستور کار خود قرار داده بودند. نظر به آنکه دقت و تعمیم پذیری نتایج پژوهش، در روش پیمایشی بیش از مطالعه موردی است، گرایش پژوهشگران به استراتژی پیمایشی بیشتر بود. همچنین پژوهشگران در ارزیابی ریسک های پروژه های ساخت پایدار، اغلب از روش های تحلیل آماری بهره برده بودند. با تحلیل کتاب سنجی و تدقیق در تحلیل های هم رخدادی واژگان کلیدی، ملاحظه شد که گرایش آتی پژوهشگران در محوریت قراردادن مفاهیم، رویکردها و زمینه هایی همچون اقتصاد چرخشی، بازیافت، ارزیابی ریسک، تحلیل عاملی، رهبری در انرژی و محیط زیست کشورهای در حال توسعه و پیمایش پرسش نامه ای، در حوزه مدیریت ریسک پرژوه های ساخت پایدار بود.نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، پیش بینی می شود که جهت گیری مقاله های آتی از نظر محتوایی و روش شناسی، به سمت تکمیل پازل نظام مدیریت ریسک پایداری (شناسایی، ارزیابی، کنترل و واکنش به ریسک) در پروژه های ساخت وساز پایدار، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، در قالب مطالعات تجربی و کاربردی با روش آمیخته و کاربست رویکرد ترکیبی در فضای عدم قطعیت باشد. مطالعات مختلفی به بررسی موانع و مخاطرات پروژه های ساخت از وجوه مختلف پایداری مانند اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی پرداخته اند. اما سهم بُعد اقتصادی بیش از ابعاد اجتماعی و زیست محیطی بود که این نقصان، ارزیابی جامع نگری از ریسک پروژه های پایدار به ارمغان نمی آورد. هرچند انجام چنین مطالعات برای تخصیص کارآمد منابع ضروری هستند. سهم دانش افزایی این مقاله در واکاوی وضعیت کتاب سنجی حوزه مطالعاتی مدیریت ریسک در پروژه های ساخت پایدار، به منظور تعیین جهت گیری پژوهش های آتی نیز به سهم خود منحصربه فرد بود.