مقالات
حوزه های تخصصی:
در پی رسوایی های اخیر، برخی قوانین از قبیل ساربنز آکسلی بر نقشی که مدیران می تواند در برنامه ریزی و نظارت بر اخلاق حرفه ای داشته باشد، تمرکز نموده و شکل گیری اصول اخلاقی موجبات ساماندهی اساسی در حرفه ای گری سازمان می گردد. لذا بر پایه این استدلال، هدف از پژوهش حاضر به بررسی ضعف رفتارهای اخلاقی مدیران بر سیستم حاکمیت شرکتی و کیفیت گزارشگری مالی با استفاده از یک نمونه متشکل از 93 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1398 است. همچنین، آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که ضعف رفتارهای اخلاقی مدیران در شرکت ها باعث ضعف در سیستم حاکمیت شرکتی نیز می گردد. همچنین فرضیه دوم نشان دهنده آن است که ضعف رفتارهای اخلاقی مدیران نیز باعث کاهش کیفیت گزارشگری مالی نیز می شود. در مجموع، نتایج پژوهش نشان می دهد مدیران با وجود ضعف رفتارهای اخلاقی در سازمان باعث ضعف در سیستم های حاکمیت شرکتی و کاهش کیفیت گزارشگری مالی نیز می گردد.
تأثیر دوره تصدی حسابرس، اندازه موسسه حسابرسی و کیفیت سود بر همزمانی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران های مالی آغاز هزاره سوم حاکی از آن بوده است که قیمت های سهام بیش از آن که به اطلاعات خاص شرکت ها واکنش نشان دهند، تحت تاثیر اخبار و اطلاعات بازار و صنایع قرار گرفته اند. به بیان دیگر، نوسان قیمت سهام همگام با اخبار بازار حرکت می کند. به همین جهت پدیده ای به نام همزمانی قیمت سهام ایجاد گردید. به طور کلی قیمت سهام ﻣﻨﻌﻜﺲ ﻛﻨﻨﺪه اﻃﻼﻋﺎت وﺳیﻌی ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﻮد، اﺧﺒﺎر ﻛﻼن اﻗﺘﺼﺎدی، ﭘیﺶﺑیﻨی ﺗﺤﻠیﻠ ﮕﺮان و ﺳﺎیﺮ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺎﻟی اﺳﺖ. اگر سرمایه گذاران بر اساس اطلاعات خاص شرکت تصمیم گیری کنند قیمت سهام با اخبار بازار همگام نخواهد بود. کیفیت حسابرسی و حسابداری تأثیر زیادی روی انتشار اخبار خاص شرکت و در نتیجه کاهش همزمانی قیمت سهام دارد. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر معیارهای کیفیت حسابرسی و حسابداری روی همزمانی قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. از جامعه ی آماری این پژوهش 109 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1391 تا 1395 مورد بررسی قرار گرفته اند. به منظور یافتن پاسخ سوالات تحقیق از روش داده های ترکیبی بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که افزایش کیفیت حسابرسی و کیفیت سود باعث افزایش اعتماد سرمایه گذار به اطلاعات خاص شرکت و در نتیجه کاهش همزمانی قیمت سهام شرکت می شود.
مدل سازی خطاهای سوگیری بر تصمیم گیری مالی مدیران یک نگرش چند سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مالی رفتاری یک حوزه نسبتاً جدید؛ اما به سرعت در حال تحول است که توضیح هایی را درباره یک تصمیم گیری اقتصادی توسط روان شناسی شناختی، تئوری اقتصادی و مالی مرسوم ارائه می دهد. مالی رفتاری تأثیر روان شناسی را بر رفتار متخصصان مالی و تأثیرهای بعدی آن بر بازارهای مالی را جستجو می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر مدل سازی خطاهای سوگیری تصمیم گیری مالی مدیران با نگرشی چند سطحی است.این پژوهش در قلمرو پژوهش های کاربردی می باشد و در دو جامعه مورد بررسی قرار گرفته است . جامعه اول متخصصان و خبرگان حوزه حسابرسی، حسابداری و مدیران ارشد شرکت های بورسی و جامعه دوم حسابرسان و مدیران شرکت های بورسی، است.برای دستیابی به اهداف پژوهش تعداد 75 خطای سوگیری وارد مدل دلفی فازی گردید و مهم ترین خطاهای سوگیری شناسایی شد. در ادامه 5 گروه متغیر شامل، تأثیر متغیرهای کلان، خرد، هوش مدیریتی؛ شخصیتی و خطاهای سوگیری بر تصمیم گیری در سطوح مختلف (بالا؛ پایین و متوسط) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد؛ تمامی گروه ها در شدت و سطح معناداری متفاوتی؛ بر سطوح مختلف تصمیم گیری مدیران تأثیر دارند و تأثیر خطا ها بر تصمیم گیری در سطح پایین معنادارتر و قوی تر است؛ از طرفی بر اساس نتایج افزایش سطح تجربه کاری، رفتاری u شکل بر تصمیم گیری مدیران دارد. تأثیر درک متورم نیز بر سطوح تصمیم گیری معنادار ارزیابی شد. متغیر هوش مدیریتی، شاخص های کلان اقتصادی و تیبپ شخصیتی نیز بر سطوح مختلف تصمیم گیری تأثیر معناداری داشتند.
بررسی نقش دوگانه سرمایه گذاران نهادی در مدیریت سود و عملکرد پس از عرضه اولیه سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی نقش دوگانه سرمایه گذاران نهادی در مدیریت سود و عملکرد در زمان عرضه اولیه سهام (IPO[1]) و بعد از آن می پردازد. تحقیقات نشان می دهد که سرمایه گذاران نهادی نقش مهمی را در مدیریت شرکت ها داشته و با جلوگیری از مدیریت سود موجب کاهش مشکلات شرکت ها می شوند. با این حال، سرمایه گذاران نهادی از طریق مدیریت سود انگیزه افزایش ثروت را دارند آنهم زمانی که شرکت در حال عرضه اولیه سهام است. همچنین این پژوهش به بررسی عملکرد شرکت های دارای سهامداران نهادی بعد از عرضه اولیه سهام می پردازد. بررسی فرضیه های پژوهش به کمک تجزیه و تحلیل رگرسیون و با استفاده از اطلاعات 50 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس در دوره زمانی 1395-1380 انجام شده است. نتایج نشان می دهد سرمایه گذاران نهادی در زمان عرضه اولیه مدیریت سود را محدود می کنند و در بعد از واگذاری اولیه در مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری مشارکت دارند. همچنین ارزیابی عملکرد بعد از عرضه اولیه نشان می دهد شرکت هایی که دارای درصد بالایی از سهامداران نهادی می باشند عملکرد بازار سرمایه و عملکرد عملیاتی آنها بعد از واگذاری بهبود یافته است.
تأثیر ارتباطات اجتماعی حسابرسان بر کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسابرسی به عنوان یک حرفه پرتنش شناخته شده که مبادلات اجتماعی حسابرسان با واحد مورد رسیدگی، اعضای تیم حسابرسی و جامعه می تواند چالش های این حرفه را کاهش یا افزایش دهد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ارتباطات اجتماعی حسابرسان بر کیفیت حسابرسی با توجه به نقش میانجی فرسودگی شغلی و تعهد حرفه ای حسابرسان است. با استفاده از نظرات۱۲۰ نفر از حسابرسان مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران و به کارگیری مدل سازی معادلات ساختاری و روش بارون و کنی (1986) برای بررسی نقش میانجی، یافته های پژوهش نشان می دهد، ارتباطات اجتماعی حسابرسان بر کیفیت حسابرسی تأثیر معناداری و مثبتی داشته است. هوش هیجانی و رفتار شهروندی سازمانی بر ارتباطات اجتماعی حسابرسان تأثیرگذار بوده است. از سوی دیگر، ارتباطات اجتماعی حسابرسان بر فرسودگی شغلی و تعهد حرفه ای حسابرسان اثر معناداری داشته است. از طرف دیگر، تعهد حرفه ای حسابرسان بر کیفیت حسابرسی تأثیرگذار بوده ولی فرسودگی شغلی بر کیفیت حسابرسی اثر معناداری ندارد. علاوه بر این، فرسودگی شغلی، تأثیری بر ارتباط ارتباطات اجتماعی حسابرسان وکیفیت حسابرسی نداشته ولی تعهد حرفه ای حسابرسان بر ارتباط کیفیت حسابرسی و ارتباطات اجتماعی حسابرسان تأثیرگذار بوده است.
تأثیر عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت بر نوع حسابرس و هزینه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئولیت اجتماعی عبارت است از فرآیندی که به وسیله ی آن مدیران شرکت ها، مسئولیت خویش را برای تطبیق و سازگاری با منافع گروه های سازمانی که تحت مدیریت آنها می باشد، به کار گیرند. این مسئولیت اجتماعی می تواند بر انتخاب حسابرس و هزینه حسابرسی تأثیر گذار باشد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت بر انتخاب حسابرس و هزینه حسابرسی می باشد. برای دستیابی به این هدف، در محاسبه مسئولیت اجتماعی شرکت از شاخص KLD استفاده گردیده است. جامعه آماری این پژوهش از بین شرکت های بورس اوراق بهادار تهران بوده و از این جامعه یک نمونه ی آماری شامل 82 شرکت طی دوره زمانی 1389 تا 1398 انتخاب گردید. آزمون فرضیات با استفاده از رگرسیون خطی و با نرم افزار Eviwes انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت تأثیر معناداری بر تغییر حسابرس و کنار گذاشتن سازمان حسابرسی و انتخاب مؤسسات دیگر برای حسابرسی شرکت ندارد، در حالیکه عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت تأثیر معناداری بر هزینه حسابرسی (با استفاده از (1) لگاریتم طبیعی هزینه حسابرسی و (2) اختلاف بین هزینه حسابرسی امسال و سال قبل) دارد. بنابراین، این یافته ها بیان می کنند که عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت تأثیر معناداری بر انتخاب حسابرس ندارد.
بررسی نقش اعتماد اجتماعی و مسئولیت اجتماعی شرکت با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتماد اجتماعی عامل تاثیرگذاری در شکل گیری انضباط در روابط اجتماعی و زمینه ساز مشارکت و همکاری میان اعضای جامعه و درنهایت موجب توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن جامعه است. مطابق با تئوری ذی نفعان، مسئولیت اجتماعی حسابرسان در ارتقای اعتماد اجتماعی، شفاف سازی اطلاعات و اعتمادبخشی به عموم، نقش و مسئولیتی خطیر است. لذا بر پایه این استدلال، پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری به بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و مسئولیت اجتماعی می پردازد. بدین منظور، برای سنجش اعتماد اجتماعی از پرسشنامه صفاری نیا وشریف [8] استفاده گردید. پرسشنامه مذکور برای 116 شرکت ارسال گردیدکه درنهایت تعداد 82 شرکت به پرسشنامه ها پاسخ دادند و در تحلیل های آماری لحاظ شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شرکت هایی که از سطح اعتماد اجتماعی بالاتری برخوردارند، افشای اطلاعات مالی و غیرمالی ازجمله مسئولیت اجتماعی بیشتر است. لذا مطابق با یافته های تحقیق سطح اعتماد اجتماعی منجر به افزایش مسئولیت اجتماعی شرکت می گردد.
ماتریسِ پسایندهای ارزش ِ ناشی از خردمندیِ دانشِ مالی مدیرانِ شرکت های بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارزیابیِ ماتریسِ پسایندهای ارزش ِ ناشی از خردمندیِ دانشِ مالی مدیرانِ شرکت های بازار سرمایه می باشد.
روش: این پژوهش از نظر هدف اکتشافی و از نظر نتیجه در دسته پژوهش های توسعه ای و از نظر نوع داده جزء پژوهش های آمیخته است. در بخش کیفی، این پژوهش با استفاده از رویکردِ گلیزر (۱۹۹۲) در تحلیل نظری داده بنیاد، اقدام به ارائه مدلی با ابعادِ پسایندیِ ارزش های ناشی از خردمندیِ دانشِ مالی مدیران از طریق مصاحبه با ۱۵ نفر از خبرگان پژوهش نمود. سپس در بخش کمی با مشارکتِ ۱۸ نفر از مدیران سطوح مختلفِ ۵۰ شرکت برتر بازار سرمایه، ابتدا از طریقِ چک لیست های امتیازی و تحلیلِ آنتروپی شنون اقدام به تعیین تاثیرگذارترین مولفه ی اصلی شناسایی شده در بخش کیفی شد. سپس از طریق تحلیل ماتریس متقابل میک مک تلاش شد تا تاثیرگذارترین مضمونِ مولفه ی اصلی انتخاب شده در مرحله تحلیل آنتروپی شنون مشخص شوند. همچنین باید بیان گردد، بازه زمانی پژوهش ۱۳۹۹-۱۴۰۰ بود و نرم افزار مورد استفاده، متلب بود.
یافته ها: نتایج نشان داد، پسایندِ ارزش های بازار محور به عنوان اثربخش ترین مولفه ی خردمندیِ دانشِ مالی مدیرانِ شرکت های بازار سرمایه می باشد. همچنین مشخص گردید، کسب سهم بیشتر در بازار به دلیل تقویت اعتماد اجتماعی، مهمترین مضمونِ پسایندِ ارزش های بازار محور تعیین گردید.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش گویایی این واقعیت است که مدیران دارایِ خردمندی دانش تخصصی در حوزه مالی، بهتر قادر به ارزیابی وضعیت بازار و سناریوهای احتمالی تغییر بازار هستند و تلاش می نمایند تا با رصد نمودن این تغییرات براساس شناخت مالی خود، بهترین و اثربخش ترین تصمیم ها را اتخاذ کنند. نتایج این پژوهش می تواند در ارزیابی تصمیم های مدیران موثر باشد.
اثر تعدیل کننده نوسان بازار مالی بر رابطه میان میانگین -واریانس بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوسان بازار مالی یک شاخص مهم برای اندازه گیری خطر در بازار است که تأثیر مهمی در تصمیم سرمایه گذاران جهت سنجش خطر، مدیریت سبد سرمایه گذاری و قیمت گذاری دارد و دغدغه مشترک تنظیم کنندگان مقررات دولتی، سرمایه گذاران و بازارهای سرمایه است. مبادله میانگین واریانس در دوره های که نوسان بازار مالی قوی است همبستگی منفی بین بازده سهام و تغییرات نوسانات وجود دارد، زیرا بازده مورد انتظار با واریانس شرطی بازده در دوره ای که نوسانات ضعیف است مرتبط است. هدف این پژوهش ارائه مدلی مبتنی براثر تعدیل کننده نوسان بازار مالی و رابطه میانگین واریانس بازده سهام است. جامعه آماری این پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهد که بر اساس روش حذفی سیستماتیک، تعداد 112 شرکت طی سال های 1400-1394 به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد. تجزیه وتحلیل داده را با استفاده از مدل رگرسیونی چندمتغیره ارائه شده در پژوهش به کمک نرم افزار استتا و ایویوزانجام شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش نشان داد نوسانات بازار مالی رابطه معناداری با میانگین واریانس بازده سهام دارد. مقدار نوسان کل نیز بر میانگین واریانس پیش بینی نشده بازده سهام تأثیر مثبت داشته که نشان می دهد که قیمت سهام موردتوجه سرمایه گذاران به بازار سهام بوده و باعث کاهش ریسک سرمایه گذاری و شوک های نامطلوب بازار سهام افزایش حجم معاملات بازده سهام نیز افزایش داشته است. همچنین متغیرهای نرخ ارز، تورم، رشد تولید واقعی توانسته است میانگین واریانس بازده سهام را افزایش دهند.