فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
182 - 210
حوزه های تخصصی:
مقدمه و اهداف: امروزه سازمان ها تغییرات و بحران های پیچیده و غیرقابل پیش بینی را پیرامون خود تجربه می کنند. در این شرایط به منظور دستیابی به نوآوری و شرایط بهینه در محیط های پیچیده، رفتن به سمت راه حل های منعطف و چابک ضروری به نظر می رسد که یکی از زمینه های بهبود این مسئله در رابطه با مفهوم مدیریت فرآیندهای کسب وکار، پرداختن به حوزه چابکی فرایندهای کسب وکار و در شرایط پیچیده و پویا است. در این راستا هدف اصلی این مطالعه، ساختاردهی سیستمی به مسئله چابکی در فرآیندهای کسب وکار است که یکی از مهم ترین الزامات آن، استفاده از رویکردهای تحقیق در عملیات نرم در راستای ساختاردهی سیستمی به مسئله است.روش ها: در این پژوهش ابتدا با استفاده از گام های تکنیک فراترکیب و سپس به کمک ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته، 18 نفر از خبرگان که از استادان دانشگاه و صاحب نظران فعال در حوزه مدیریت فرآیندها و همچنین افرادی که دارای سوابق تجربی در حوزه های مرتبط با بهبود نظامات و فرآیندهای کاری در سازمان های مختلف بودند، انتخاب شدند که انتخاب آن ها از طریق روش غیرتصادفی هدفمند و به روش گلوله برفی صورت گرفت. در گام بعدی پژوهش برای تبیین الگوی ارتباطات مدیریت فرآیندهای سازمانی چابک از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شده که با ابزار پرسشنامه داده های مرتبط جمع آوری شدند. درنهایت داده های مده از طریق پرسشنامه به روش فرآیند رتبه بندی تفسیری (IRP) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: مبتنی بر پاسخ به سؤال های مطرح شده در این پژوهش، ابتدا پس از طی مراحل فراترکیب و تکمیل داده های موردنیاز از طریق تعامل با خبرگان، چارچوبی کلی از تعداد 17 متغیر اصلی به دست آمد. مؤلفه های چارچوب اصلی پیشنهادی شامل فرهنگ متناسب، رهبری فرایندها، حاکمیت فرایند، نیروی انسانی شایسته، زیرساخت فناوری و ساختار سازمان به عنوان عوامل توانمندسازهای سیستم، قابلیت استراتژی سازی مبتنی بر بداهه، پایداری خلاق، قابلیت سازگاری پویا، قدرت یادگیرندگی سازمانی و درک و شناخت محیطی به عنوان قابلیت ها و توانمندی های سیستم، کنترل و پایش مستمر فرایندها، مدیریت کیفیت فرایند، یکپارچه سازی مدیریت دانش با فرایندهای سازمان و کارآمدسازی اجزای چرخه عمر مدیریت فرایند به عنوان کنش ها و اقدامات اساسی و درنهایت ارتقای شاخص های کمّی و کیفی به عنوان پیامد سیستم هستند. در ادامه با توجه به چارچوب مفهومی ISM شاخص های توانمندساز و توانمندی در قالب چهار سطح طبقه بندی شدند. در گام بعدی از طریق فرآیند رتبه بندی تفسیری، شاخص ها اولویت بندی شدند. با توجه به یافته های به دست آمده از پژوهش و بر اساس ISM مؤلفه ی زیرساخت فناوری، به عنوان یک توانمندساز مهم در بالاترین سطح در نظر گرفته شد. طبق این تحلیل، فناوری اطلاعات با نفوذی که بر همه متغیرها از جمله فرهنگ فرآیندی، نیروی انسانی و ساختار متناسب سازمان دارد، باعث تقویت روحیه یادگیری و تحول، کار گروهی و مشارکتی در سازمان و ایجاد زمینه رشد مستمر کارکنان را فراهم می آورد؛ همچنین با توجه به یافته های فرایند رتبه بندی تفسیری، رهبری فرآیندها در اولویت اول قرار گرفت.نتیجه گیری: نتایج نشان داد زیرساخت فناوری اطلاعات به عنوان متغیر مهمی در درون سیستم چابکی فرایندهای کسب وکار باید مدنظر قرار گیرد. از طرفی با توجه به متغیرهای عملکردی برون سیستمی مورد انتظار از پیاده سازی سیستم چابکی در مدیریت فرآیندها، مؤلفه رهبری فرآیندها بر اساس تمامی متغیرهای عملکردی مورد انتظار (به جز کسب مزیت رقابتی) بر توانمندساز زیرساخت فناوری تسلط دارد؛ بنابراین سازمان هایی که خواهان چابک سازی در سیستم مدیریت فرآیندهای خود هستند، باید در مرتبه اول به ویژگی های رهبری در فرآیندها توجه داشته باشند. پس از آن، نتایج نشان داد که درک و شناخت محیطی، نیروی انسانی آگاه و شایسته، بُعد یادگیرندگی سازمان، ساختارهای اقتضایی و متناسب، حاکمیت، استراتژی سازی مبتنی بر بداهه، زیرساخت فناوری، سازگاری پویا، فرهنگ و پایداری خلاق به ترتیب در اولویت های بعدی باید مدنظر قرار گیرند.
یکپارچه سازی راهبرد چرخه عمر زیست بوم کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
21 - 54
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر تحقیقات متعددی درحوزه زیست بوم کسب وکار انجام شده و این توجه در حال افزایش می باشد. با توجه به ویژگی های خاص زیست بوم ها، انتظار می رود بسیاری از مفاهیم کسب وکار و از جمله راهبرد سازی در زیست بوم کسب وکار نیز از الزامات و ویژگی های خاص خود برخوردار باشد. به منظور شناسایی موضوعات راهبرد سازی در زیست بوم کسب وکار و با استفاده از روش فراترکیب، مقالات منتشر شده در این حوزه در بازه زمانی سال های 1993 تا 2021 و در برترین مجلات و پایگاه های داده مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت 107 مقاله انتخاب و بررسی شد. نتایج حاصل از ترکیب یافته های این مقاله ها منجر به استخراج 10 زمینه اصلی مرتبط با راهبرد سازی در زیست بوم کسب وکار شامل محرک های تشکیل زیست بوم، پیشران های زیست بوم، هدف زیست بوم، مرز زیست بوم، جایگاه های راهبردی، نقش های راهبردی، عوامل کلیدی سلامت زیست بوم، چالش های زیست بوم، پویایی زیست بوم و راهبرد سازی در زیست بوم گردید که هر کدام شامل زمینه های فرعی و مفاهیم مرتبط می باشند. در ادامه با توجه به این زمینه ها و همچنین با مد نظر قرار دادن روابط بین آنها، مدلی یکپارچه جهت راهبرد سازی در چرخه عمر زیست بوم کسب وکار طراحی گردید. مدل طراحی شده جامع ترین مدل موجود در مبانی نظری جهت راهبرد سازی در زیست بوم های کسب وکار می باشد.
فهم مبانی روش شناسی تصمیم گیری استراتژیک بر مبنای دلالت های روش شناسانه قرآن کریم (با نمونه سوره انفال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۲)
105 - 119
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مقاله دستیابی به فهم مبانی روش شناسی تصمیم گیری استراتژیک است که بر مبنای دلالت های روش شناسانه قرآن کریم و با نمونه سوره انفال انجام پذیرفته است. روش: این مقاله مبتنی بر سازکار ترکیبی دو روشِ دلالت پژوهی و همچنین منطق دلالت در ادبیات علم اصول است. در این زمینه، برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون و تحلیل محتوا در نرم افزار Atlas.ti بهره برده شده و برخی از دلالت های مبتنی بر مبانی روش شناسی تصمیم گیری استراتژیک فهم و تبیین شده اند. یافته ها: حاصل این فرایند روشمند استخراج 120 کد اولیه، 16 مضمون پایه، و 4 مضمون سازمان دهنده بوده است که در ذیل روش شناسی تصمیم گیری استراتژیک قرآن بنیان شکل گرفته اند. نتیجه : درنهایت، دلالت های روش شناسانه تصمیم گیری استراتژیک در ذیل چهار عنوان کلی نظام روش شناسی تصمیم گیری استراتژیک، مؤلفه های اثربخش در فراوری روش های تصمیم گیری های استراتژیک، مکان یابی شواهد برای فراوری تصمیم گیری های استراتژیک، و کیفیت و نیکویی تبیین سامان یافته اند.
ارائه شاخصی جهت سنجش گرایش احساسی سرمایه گذاران در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
87 - 112
حوزه های تخصصی:
گرایش احساسی بازار یا گرایش احساسی سرمایه گذار، تلقی عمومی سرمایه گذاران نسبت به یک اوراق بهادار خاص یا کل بازار مالی است. احساسات سرمایه گذاران یکی از عومل مهم تأثیرگذار بر قیمت سهام ارزیابی می گردد اما تورش های رفتاری انسان ها، سنجش میزان احساسات را با چالش هایی مواجه ساخته است؛ بنابراین مسئله اصلی این پژوهش استخراج یک شاخص کمی برای سنجش گرایش احساسی سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی _ همبستگی محسوب می شود. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اساسی (PCA) شاخصی برای سنجش گرایش احساسی سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران بر اساس داده های ماهیانه طی بازه زمانی در سال های در سال های 1393 تا 1399 استخراج گردید. متغیرهای احساسی مورد استفاده در شاخص نهایی عبارت اند از: میزان گردش معاملات سهام، خالص جریان نقد صندوق های مشترک سهامی، نسبت معاملات سرمایه گذاران خرد، دقیق تنزیل واحدهای صندوق های با سرمایه بسته، نسبت قیمت به درآمد، شاخص خط روانشناسی، شاخص قدرت نسبی و حجم معاملات سهام.
اثر عدم قطعیت سیاستی و اقتصادی بر بی ثباتی بخش بانکی در بورس اوراق بهادار تهران (رویکرد پارامتر – متغیر زمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
191 - 210
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر عدم قطعیت (نااطمینانی) اقتصادی و سیاست های دولتی بر بی ثباتی قیمتی بخش بانکی در بورس اوراق بهادار تهران با در نظر گرفتن ناپایداری ساختاری در پارامترهای مدل می باشد. در این راستا، به منظور برآورد نااطمینانی متغیرهای پژوهش، انواع مدل های متقارن، نامتقارن و غیر خطی GARCH برآورد شده و در نهایت بر اساس معیارهای اطلاعاتی و معنی داری ضرایب عدم تقارن، مدل EGARCH به عنوان الگوی بهینه انتخاب گردید. در ادامه تاثیر شاخص های نااطمینانی بر بی ثباتی شاخص بخش بانکی در قالب مدل خودبازگشتی برداری پارامتر متغیر-زمان (TVP-VAR) مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از داده های ماهانه در دوره زمانی 1389:4-1399:6 استفاده شده است. نتایج برآورد نهایی مدل پژوهش حاکی از متغیر بودن ضرایب تاثیر شاخص های نااطمینانی بر بی ثباتی بخش بانکی است. به صورتی که تاثیر عدم قطعیت سیاست های دولتی (متغیر نااطمینانی درآمدهای مالیاتی) بر بی ثباتی بخش بانکی در ابتدا منفی و در انتهای دوره مثبت برآورد شده است. بر اساس توابع عکس العمل آنی (IRF)، تأثیر نااطمینانی تورم به عنوان شاخص نااطمینانی اقتصادی بر بی ثباتی بخش بانکی مثبت برآورد شده است. همچنین، تاثیر نااطمینانی سیاست های دولتی از کانال نااطمینانی نرخ ارز تاثیری مثبت بر تلاطم بخش بانکی در بورس اوراق بهادار داشته است. با این حال نااطمینانی سیاست های دولتی بر اساس شاخص نااطمینانی درآمدهای مالیاتی تاثیرگذاری منفی بر بی ثباتی قیمتی بخش بانکی داشته است و این تاثیر به تدریج کاهش پیدا کرده است.
تأثیر مدیریت دانش بر توسعه منابع انسانی کارکنان پلیس پیشگیری فرودگاه های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
75 - 107
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: توسعه منابع انسانی ضامن پویایی هر سازمانی است. نیروی انسانی پلیس فرودگاه های کشور یکی از اجزای فرماندهی انتظامی کشور است که با مسافران هواپیما در ارتباط اند. اهمیت توجه به نیروی انسانی تا آنجاست که امام خامنه ای (مدظله العالی) فرمودند: «بهترین نیروی انسانی در نیروهای مسلح باشد تا ملت آسیب ناپذیر بماند.» درباره ضرورت این پژوهش باید گفت اگر کارکنان از دانش روز مطلع نشوند گرفتار بی انگیزگی و اختلال در انجام وظایف می شوند؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش، تعیین تأثیر مدیریت دانش بر توسعه منابع انسانی کارکنان پلیس فرودگاه های کشور بود.روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی پیمایشی است. برای حجم نمونه 208 نفر از کارکنان پلیس فرودگاه های کشور انتخاب شد. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بود و اطلاعات از طریق پرسش نامه استاندارد گردآوری شد. روایی ابزار از دیدگاه صاحب نظران تأیید شد و پایایی از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای مدیریت دانش 709/0 و توسعه منابع انسانی 783/0 به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام شد.یافته ها: یافته های تحقیق بر اساس آزمون های استنباطی نشان داد ابعاد مدیریت دانش شامل اکتساب دانش، ذخیره دانش، تسهیم دانش، کاربرد دانش و خلق دانش بر روی توسعه منابع انسانی تأثیر مثبت و معنادار دارند.نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که فرایندهای مدیریت دانش منجر به بهبود توسعه منابع انسانی کارکنان پلیس فرودگاه های کشور می شود و با توجه آن بایستی در گزینش و استخدام نیروهای جدید، آموزش های بدو و حین خدمت و تحقیقات و پژوهش ها از ابعاد مختلف مدیریت دانش استفاده نمود و پلیس فرودگاه دانش محور داشت.
رابطه کاری بین حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل و شجاعت اخلاقی حسابرسان
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۸ (جلد ۱)
275 - 293
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی رابطه کاری بین حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل و شجاعت اخلاقی حسابرسان می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل در سال 1402 می باشد و براساس جدول مورگان تعداد 210 نفر به عنوان اعضای نمونه آماری انتخاب شده است. این پژوهش از بُعد هدف کاربردی و از بُعد چگونگی گردآوری داده ها و روش کار در زمره تحقیقات توصیفی همبستگی قرار می گیرد. بدین منظور، با توجه به پیشینه نظری و تجربی موجود، پرسشنامه که ساخته محقق بوده است استفاده شد و با استفاده از پرسشنامه ی ها مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها مدلی پیشنهاد و با استفاده از روش مدل رگرسیون مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی با داده های این تحقیق برازش مناسبی دارد. بدین ترتیب براساس فرضیه پژوهش، به تحلیل رابطه بین متغیرها بر یکدیگر پرداخته شد. همچنین نتایج تخقیق نشان داد، بین رابطه کاری حسابرسان داخلی و مستقل و شجاعت اخلاقی حسابرسان رابطه معناداری وجود دارد.
تجربه زیسته مدیران از تعالی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
85 - 103
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی تجربه زیسته مدیران دانشگاه فرهنگیان از تعالی سازمانی در دانشگاه فرهنگیان کرمانشاه،کردستان و همدان انجام شده است. این پژوهش به روش ترکیبی از نوع اکتشافی به دنبال پاسخ به این سوال است که مولفه های تعالی سازمانی در دانشگاه فرهنگیان کدامند و تعالی سازمانی در این دانشگاه اساساً از چه الگویی متاثر است. روش این پژوهش کیفی از نوع اکتشافی بوده که با تکنیک گراندد تئوری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران دانشگاه فرهنگیان هستند که از تعداد 177 نفر آنها 15 نفر به صورت هدفمند به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده و از آنها مصاحبه عمیق گرفته شده است. روش تحلیل مصاحبه سه مرحله کدگذاری بوده که پس از بررسی دقیق تر و پیوند بین مفاهیم خرده مقولات، 11 مقوله محوری به دست آمد که این مقولات عبارت از: دانش گرایی، جانشین پروری، پایدارسازی نتایج مطلوب، شبکه ها و مهارت های ارتباطی، کارایی سازمانی، منابع انسانی، خلق مشترک ارزش، قابلیت رقابت پذیری سازمان، توانمندسازی، رهبران نخبه و سرآمد و شناسایی نقاط قابل بهبود هستند که با انتزاع بیشتر این مقولات در مرحله کدگذاری گزینشی، مقوله هسته ای به شرح « تعالی سازمانی در الگوی توانمندسازی سازمان به وسیله مدیرانی نخبه و سرآمد، همراه با شناسایی نقاط قابل بهبود و کارا به خلق مشترک ارزش های پایدار و توسعه جانشین پروری منجر می شود.» لذا می تواند تمامی مقولات دیگر را تحت پوشش قرار بدهد. نظر به این که دانشگاه فرهنگیان و دیگر موسسات آموزش عالی از عمده ترین نهادهای علمی در تولید دانش و فناوری و تربیت دانشجویان هستند، همواره باید در مسیر تعالی بوده و در زمره سازمان های سرآمد، پیشاپیش محیط رقابتی در حرکت باشند.
تأثیر استراتژی های تدافعی و آینده نگر بر افشای ریسک در شرکت ها
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت دو جزء حیاتی افشای ریسک و استراتژی های تجاری در دنیای پیچیده و متغیر کسب وکار امروزی، پژوهش حاضر درصدد است تأثیر استراتژی کسب وکار بر افشای ریسک را بررسی کند. برای نیل به هدف پژوهش، از اطلاعات مالی 158 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی ابتدای سال 1391 تا پایان سال 1400 و برای آزمون فرضیه پژوهش از روش رگرسیون چندمتغیره و داده های ترکیبی استفاده شد. یافته ها نشان داد شرکت هایی که استراتژی آینده نگر (تدافعی) اتخاذ می کنند، به طور معناداری تمایل بیشتری (کمتری) برای افشای ریسک دارند. این نتایج در سطح تمامی شرکت های نمونه پژوهش نیز یکسان است. طبق تئوری سازمانی شرکت های با استراتژی آینده نگر، در افشای داوطلبانه بیشتری شرکت می کنند، زیرا آن ها انگیزه بیشتری برای کاهش عدم تقارن اطلاعات دارند و بیشتر به تامین مالی خارجی متکی هستند. اما تأثیرگذاری معکوس استراتژی تجاری تدافعی در شرکت ها بر افشای ریسک ممکن است به دلیل تمایل شرکت ها به حفظ اطلاعات رقابتی و جلوگیری از افشای اطلاعات حساس و استراتژیک خود به رقبا باشد تا مزیت رقابتی خود را حفظ کنند. نتایج این پژوهش می تواند به تحلیلگران و سرمایه گذاران کمک کنند تا درک بهتری از رفتار شرکت ها در مورد افشای ریسک داشته باشند و اینکه چگونه این رفتار ممکن است با استراتژی های آن ها همخوانی داشته باشد.
ارائه مدل تاثیر بازاریابی داخلی بر عملکرد صنعت بانکداری بر اساس روش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل تأثیر بازاریابی داخلی بر عملکرد صنعت بانکداری براساس روش نظریه داده بنیاد می باشد. روش پژوهش از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی مبتنی بر رویکرد استقرایی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 8 نفر از خبرگان صنعت بانکداری می باشند و نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. در این پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای گردآوری و تحلیل داده ها از راهبرد پژوهشی نظریه داده بنیاد، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 2020 MAXQDA برای کدگذاری مصاحبه ها استفاده گردید. نتایج حاکی از آن بوده که در مجموع 5 مؤلفه امنیت شغلی، آموزش، انگیزش و رضایت کارکنان، ارتباطات مثبت، توسعه و پاداش به عنوان ویژگی های بازاریابی داخلی در صنعت بانکداری شناسایی شد و 14 مؤلفه که در قالب شرایط علی (برقراری تعامل سازنده بین کارکنان ومدیران، پاداش سخاوتمندانه، توانمندسازی کارکنان، حمایت مدیریت)، شرایط بسترساز (رهبری و مدیریت سازمان، اقدامات مدیریت منابع انسانی، فرهنگ سازمان)، مداخله ای (جو سیاسی، هزینه های سازمانی)، راهبردها (ترویج فرهنگ مشتری مداری، تناسب فرد- شغل) و پیامد (توسعه انسانی، خلق ارزش، افزایش تعهد) شناسایی و استخراج شد.
تدوین و اعتباریابی برنامه درسی تربیت دینی در مقطع پیش دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
279 - 303
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباربخشی برنامه درسی تربیت دینی در دوره پیش دبستانی می باشد. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و برحسب نوع داده ها آمیخته (کیفی-کمی) و از رویکرد ترکیبی اکتشافی متوالی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 16 نفر از خبرگان مطالعات برنامه درسی، کارشناسان تعلیم و تربیت اسلامی و مربیان این دوره و در بخش کمی شامل 200 نفر از کودکان پیش دبستانی می باشد. نمونه گیری به صورت هدفمند و با توجه به اشباع نظری داده ها انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسشنامه می باشد. برای گردآوری اطلاعات در مرحله کیفی (تحلیل مضمون) و در مرحله کمی (مدل یابی معادلات ساختاری) استفاده شد. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار Nvivo نسخه 8 به شیوه تحلیل مضمون محور یا تماتیک مبتنی بر تکنیک «شبکه مضامین» و به شیوه استقرائی، طی مراحل کدگذاری (باز، محوری و منتخب) مورد تحلیل قرار گرفت و الگوی پیشنهادی تربیت دینی برای کودکان پیش دبستانی تدوین و از مفروضه های آن برای تهیه پرسشنامه نظرسنجی در مرحله کمی و ارزیابی میزان اعتبار آن استفاده شد. برای اطمینان به روایی ابزار از اجماع نظر خبرگان به روش دلفی و برای تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ بهره برداری گردید (0.83=α). داده ها با روایی همگرای (AVE>0.5) و پایایی مرکب CR>0.7)) گردآوری و برای اعتباریابی الگو، از مدل یابی معادلات ساختاری به شیوه حداقل مربعات جزئی توسط نرم افزار PLS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که ویژگی های شناسایی شده می توانند به شکل مطلوب مولفه های برنامه درسی تربیت دینی را پیش بینی کنند (0.552=R2). در نهایت، برازش مدل کلی پژوهش تأیید شد (0.438=GOF).
اعتبارسنجی الگوی دانش پایدار مبتنی بر منابع انسانی در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹
25 - 47
حوزه های تخصصی:
زمینه وهدف: دانش پایدار یک مسئله نوظهور و مورد توجه گسترده در بخش مراقبت های بهداشتی کشور در دهه های اخیر قرار گرفته است. هدف این پژوهش، اعتبارسنجی الگوی دانش پایدار مبتنی بر منابع انسانی در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی می باشد.
روش تحقیق: روش این پژوهش، تحلیل محتوا می باشد. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصین حوزه مدیریت منابع انسانی در وزارت بهداشت، درمان آموزش پزشکی، و اعضای هیات علمی دانشگاه بودند که با روش نمونه گیری گلوله برفی به تعداد 20 نفر تا اشباع نظری به روش نیمه ساختار یافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. پس از جمع آوری دادهها از نرم افزار MAXQDA 2020 استفاده شد. برای اعتبارسنجی مدل، از مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل دانش پایدار شامل 6 مقوله اصلی (بهبود زندگی کاری در راستای ارتقای دانش، حمایت گرایی در جهت گسترش دانش، واقع گرایی برای تسهیم دانش، اعتمادسازی برای نشر دانش، تعهد اجتماعی در راستای به کارگیری دانش و صلاحیت در راستای توسعه دانش) و 19 مقوله فرعی می باشد. از میان 19 مقوله فرعی، یافته های ISM نشان داد که دو مولفه صلاحیت اجتماعی و عشق به کار، سنگ زیربنای مدل را تشکیل می دهند.
نتیجه گیری: بی شک تمرکز بر دانش پایدار در بخش سلامت اجتناب ناپذیر می باشد. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باید ابعاد دانش پایدار را مورد تحلیل قرار دهد تا از این طریق بتواند در عرصه سلامت به موفقیت دست یابد.
ارائه مدل شبیه سازی توسعه رفتار شهروندی سازمانی در شرکت گاز استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ﺑﺎ ﻫﺪف ارائه مدل شبیه سازی توسعه رفتار شهروندی سازمانی در شرکت گاز استان یزد انجام شد. روش پژوهش حاضر روش آمیخته (کیفی و کمی) که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید دانشگاه، مدیران، معاونان و نیز کارشناسان شرکت گاز استان یزد و در بخش کمی شامل اساتید دانشگاه بود. در بخش کیفی نمونه گیری با روش گلوله برفی تا دستیابی به اشباع نظری و در بخش کمی به شیوه قضاوتی انجام شد. اﺑﺰار ﮔﺮدآوری داده ها، ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ بود. در ﺑﺨﺶ ﮐﯿﻔﯽ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﺗﺤﻠﯿﻞ مضمون ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎیﯽ عوامل مؤثر بر رفتار شهروندی سازمانی ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪ. ﺳﭙﺲ عوامل مؤثر شناسایی شده ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش دلفی فازی اولویت بندی شد و درنهایت در ﺑﺨﺶ کمی ﻣﺪل توسعه رفتار شهروندی سازمانی ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از رویﮑﺮد ﻣﺪلسازی ﻋﺎﻣﻞ مبنا شبیه سازی شده است. تحلیل داده ها، ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ شناسایی 50 کد اولیه، 16 مضمون فرعی و 4 مضمون اﺻﻠﯽ (فردی، مدیریتی، سازمانی و محیطی) شد که عامل مدیریتی به عنوان تأثیرگذارترین عامل شناخته شد و همچنین ﻧﺘﺎیﺞ ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی نشان داد، ﻣﺪل اراﺋﻪ ﺷﺪه می تواند ﺑﺮآورد ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ از آینده توسعه رفتار شهروندی سازمانی در شرکت گاز استان یزد را اراﺋﻪ دهد.
طراحی الگوی راهبردی ساختار کلان توسعه پایدار؛ مطالعه موردی منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
185 - 200
حوزه های تخصصی:
مشکلات ساختاری یکی از دلایل اصلی عقب ماندگی کشور در توسعه و تولید نفت و گاز از میدان مشترک پارس جنوبی است. هدف این مقاله، ارائه الگو راهبردی (مفهومی) ساختار کلان توسعه پایدار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس در راستای کمک به حل مشکلات ساختاری است. در مرحله اول پیشینه و ادبیات نظری موضوع موردبررسی قرار گرفت، در مرحله دوم به عنوان مطالعات تطبیقی، مطالعه ساختار سازمانی روی 15 شرکت نفت و گاز بین المللی صورت گرفت و پس از آن با روش مصاحبه کیفی پرسشنامه ای میان 60 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد مرتبط با فعالیت های نفتی منطقه توزیع شد. در فرایند پژوهش، الگوی حاصل از مطالعات نظری و تطبیقی، با برخی اصلاحات ضروری با نیازها و الزامات توسعه پایدار نفت و گاز منطقه، بومی و نهایی شد. الگو راهبردی (مفهومی) ساختار کلان بدست آمده، با رویکرد سیستمی مبتنی بر زنجیره ارزش نفت و گاز منطقه، شامل فرایندهای اصلی، پشتیبانی، مدیریتی و همچنین سه لایه ساختاری راهبردی، پشتیبانی، اصلی و همچنین مؤلفه ها و ارتباطات آن ها است. وظایف کلی دستگاه های ملی و فرابخشی مرتبط با توسعه پایدار نفت و گاز منطقه در الگو، بررسی، تعیین و جانمایی شد. به گونه ای که براساس یافته های پژوهش و نظریات خبرگان الگوی حاصله ضمن ایجاد یکپارچگی در زنجیره ارزش نفت و گاز و همچنین انسجام فرایندی و سازمانی با رفع کاستی های ساختار کنونی، می تواند زمینه ساختاری و مدیریتی لازم را برای تحول و توسعه پایدار نفت و گاز و منطقه فراهم کند و سطح بالایی از هماهنگی، هم افزایی و بهره وری را برای تحقق اهداف و منافع ملی در توسعه و تولید رقابتی نفت، گاز و هلیوم از میدان مشترک پارس جنوبی امکان پذیر سازد.
شناسایی شاخص های اعتبارسنجی و رتبه بندی مشتریان در تسهیلات خُرد در بانک خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
399 - 423
حوزه های تخصصی:
هدف: در بانک ها، مدیریت و اعتبارسنجی مشتریان، یکی از موارد حیاتی است و برای حفظ امنیت مالی و پایداری سازمان بانکی بسیار اهمیت دارد. یکی از چالش های اساسی در این حوزه، شناسایی شاخص های مناسب برای اعتبارسنجی و امتیازدهی به مشتریان است. چون اغلب این مشتریان به اطلاعات مالی و اعتباری دسترسی محدودی دارند و نمی توانند ضامن یا سوابق قرض دهی مناسبی ارائه کنند، تعیین شاخص های صحیح و قابل اعتماد بسیار چالش برانگیز است. همچنین، برای امتیازدهی به مشتریان، باید یک سیستم امتیازدهی مناسب و عادلانه وجود داشته باشد. این سیستم باید بتواند با در نظر گرفتن معیارهای اعتباری و رفتاری، مشتریان را در رده های مختلف قرار دهد و بر اساس عملکرد آن ها، به آن ها امتیازهای متناسب اختصاص دهد. علاوه براین، نیاز به توسعه روش هایی برای ارزیابی و پایش مشتریان در طول زمان نیز وجود دارد. هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های اعتبارسنجی و رتبه بندی مشتریان در تسهیلات خُرد در بانک خاورمیانه است.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی زمینه ای و از نظر روش اکتشافی است. جامعه آماری آن، کلیه مشتریان خُرد بانکداری دیجیتال بانک خاورمیانه بودند که درخواست دریافت تسهیلات کم بهره ۲ درصد سالانه با نرخ جریمه ۶ درصد را داشتند. روش های آماری در این پژوهش، در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. در بخش آمار توصیفی، برخی فاکتورهای شخصیتی همچون سن، جنسیت، تحصیلات، کسب وکار، وضعیت بدهی جاری نظام بانکی، وضعیت چک های برگشتی، وضعیت پول شویی، مانده موجودی حساب بانکی (بانکینو)، سوابق تراکنش های بانکی، مکان جغرافیایی (محل زندگی و کار)، مدل گوشی همراه و سیستم عامل گوشی و رتبه اخذ شده از سامانه شرکت مشاوره رتبه بندی اعتباری ایران و... تجزیه وتحلیل و از طریق جدول و نمودارها بررسی شدند. الگوریتم های نایو بیز، متا، Attribute Selected Classifier و الگوریتم j۴۸ اجرا و از نرم افزار وکا برای رده بندی معیارها و ایجاد الگو استفاده شد. افزون بر این، به منظور ارزیابی نهایی مدل اعتبارسنجی و رتبه بندی مشتریان تسهیلات خُرد بدون پشتوانه، از آزمون تی در سطح ۰/۲۵ استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که اگر فردی برای درخواست وام مراجعه کند، بانک باید به شاخص هایی توجه کند و بر اساس آن شاخص ها، در خصوص پرداخت یاعدم پرداخت وام تصمیم گیری کند. از این رو به فردی که تمام یا بخش عمده ای از این شاخص ها را دارد، می توان وام پرداخت کرد یا از متقاضی، وثیقه مناسب گرفت. این شاخص ها عبارت اند از: ۱. تسویه وام های قبلی شخص در بانک اعطا کننده، ۳۰ روز و ۶۰ روز بعد از سررسید وام انجام شده باشد؛ ۲. مبلغ تسهیلات دریافت شده این شخص، بالاترین مبلغ وام قابل پرداخت باشد؛ ۳. وضعیت وام های قبلی شخص در سایر بانک ها تسویه شده باشد؛ ۴. مبلغ وام درخواستی هر چه بالاتر باشد، بهتر است؛ ۵. سن فرد بالاتر از میان سال باشد؛ ۶. مدرک فرد کارشناسی، دیپلم و زیر دیپلم نباشد؛ ۷. امتیاز فرد بالای ۴۰ باشد؛ ۸. سیستم عامل گوشی فرد اندروید نباشد؛ ۹. مدل گوشی فرد سامسونگ یا شیائومی نباشد؛ ۱۰. بررسی های مربوط به وضعیت پول شویی فرد منفی باشد.
نتیجه گیری: بانک ها باید در این استراتژِی (تسهیلات خُرد بدون پشتوانه) به اشخاصی تسهیلات بدهند که قبل از وارد شدن به هرگونه رابطه اعتباری جدید، درباره آن ها کاملاً شناخت داشته باشند. داده های لازم را از آن ها جمع آوری کنند و از حسن اعتبار و شهرت آن ها اطمینان یابند. بانک باید اطلاعات کامل و جامعی در خصوص وام گیرنده دریافت کند؛ به نحوی که این اطلاعات قابل اتکا باشد؛ زیرا اعطای تسهیلات به اندازه سودآوری، می تواند بانک را متحمل ریسک کند.
بررسی نقش افشای مسئولیت اجتماعی شرکت در ارتباط بین فرصت های سرمایه گذاری و اجتناب مالیاتی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۱ (جلد ۱)
153 - 169
حوزه های تخصصی:
در گزارش های مالی، مالیات نشانگر سهم دولت از سود شرکت ها می باشد. اجتناب مالیاتی به معنای صرفه جویی مالیاتی ناشی از کاهش مالیات پرداختی عمومی است که گاهی اوقات قانونی بودن آن مورد تردید بوده و به مفهوم تعداد معاملات برای به حداقل رساندن بدهی های مالیاتی به شمار می آید. شرکت ها مسئولیت هایی در مقابل ذینفعان، جامعه و سایرین دارند که تحقق این امر مهم، گاهی در گرو رعایت سایر مسئولیت ها نیز می باشد که مسئولیت پذیری اجتماعی و اجتناب مالیاتی معیارهایی هستند که می تواند نمایانگر اهداف پاسخگویی مدیران در شرکت ها باشد. هدف در این پژوهش، بررسی نقش افشای مسئولیت اجتماعی شرکت در ارتباط بین فرصت های سرمایه گذاری و اجتناب مالیاتی می باشد. قلمرو مکانی پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. قلمرو زمانی پژوهش از سال 1395 تا سال 1402 در نظر گرفته شده است. براساس شرایط استخراج نمونه، تعداد 140 شرکت بورسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. هدف پژوهش کاربردی، از نظر روش توصیفی و از نوع پس رویدادی است. جهت اجرای تحلیل آماری داده ها از نرم افزار ایویوز استفاده گردید. خلاصه نتایج بررسی های آماری این مدل ها نشان داد، بین فرصت های سرمایه گذاری و اجتناب مالیاتی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین افشای مسئولیت اجتماعی شرکت و اجتناب مالیاتی رابطه مثبت و معناداری وجود ندارد. افشای مسئولیت اجتماعی شرکت در ارتباط بین فرصت های سرمایه گذاری واجتناب مالیاتی تاثیرگذار است.
بررسی تأثیر مالکیت نهادی، اهرم مالی و نقدینگی بر اجتناب مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۱ (جلد ۱)
186 - 199
حوزه های تخصصی:
اجتناب از مالیات رفتاری قانونی است؛ یعنی عوامل اقتصادی با استفاده از روزنه های قانون مالیات و بازبینی در تصمیمات اقتصادی خود تلاش می کنند بدهی مالیاتی شان را کاهش دهند. پرداخت مالیات سبب خروج جریان های نقدی شرکت می-شود. به همین منظور سرمایه گذاری در طرح های مالیاتی همیشه در کانون توجه مدیران شرکت ها بوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مالکیت نهادی، اهرم مالی و نقدینگی بر اجتناب مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به این منظور نمونه ای شامل 97 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1395 - 1401 انتخاب شد. اطلاعات با استفاده از داده های موجود در نرم افزار ره آورد نوین و بررسی گزارش ها و صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از طریق مراجعه به سایت رسمی بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شد؛ و آزمون ها با استفاده از نرم افزار اقتصادسنجی داده های پانلی صورت پذیرفته است. نتایج نشان می دهد: مالکیت نهادی و نقدینگی بر اجتناب مالیاتی تأثیر منفی و معناداری دارد. ولی اهرم مالی بر اجتناب مالیاتی تأثیر مثبت معناداری دارد.
تحلیل عوامل داخلی و خارجی توسعه پایدار مناطق آزاد تجاری- صنعتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
329 - 346
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، تحلیل میزان اثرگذاری متقابل عوامل داخلی و خارجی توسعه پایدار در مناطق آزاد ایران است. شناسایی مهم ترین عوامل داخلی موثر بر مقرون به صرفه شدن بهبود عوامل خارجی و برعکس مد نظر است. برای این منظور، ارتباطات عوامل داخلی و خارجی توسعه پایدار در مناطق آزاد ایران از طریق تحلیل ساختار همبستگی میان آنها بررسی و تحلیل می شود. داده ها بر اساس پرسشنامه ای از عوامل داخلی و خارجی جمع آوری شدند. سپس از روش تحلیل همبستگی کانونی، روابط میان متغیرهای کانونی با عوامل داخلی و خارجی توسعه پایدار شناسایی و ضرایب همبستگی کانونی، بارهای عاملی، بارهای عاملی متقاطع کانونی و نیز نسبت واریانس تبیین شده عوامل داخلی و خارجی با متغیرهای کانونی تحلیل و تفسیر می شوند. یافته ها همبستگی کانونی بین عوامل داخلی و خارجی را نشان می دهند. سه تابع کانونی از چهار تابع کانونی حاصل معنادار می باشند. به علاوه، مطابق نتایج، هر دو دسته متغیرهای کانونی، همبستگی معناداری با عوامل متناظر دارند. حدود نیمی از مجموع واریانس های عوامل خارجی متغیرهای کانونی با عوامل داخلی تبیین می شود. در نقطه مقابل، بخش قابل توجهی از مجموع واریانس های عوامل داخلی مذکور عوامل خارجی را پوشش می دهند. مطابق تحلیل همبستگی کانونی، عوامل داخلی «رفاه و خدمات» و خارجی «فرهنگ سازی» بیشترین همبستگی را با هر دو دسته متغیرهای کانونی مربوط دارند.
طراحی مدل نقشه راه استراتژیک شهروند هوشمند با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
345 - 374
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مدل نقشه راه استراتژیک شهروند هوشمند بود. روش پژوهش حاضر کیفی و برای کشف مفاهیم و رابطه ها در داده های خام گردآوری شده حاصل از انجام مصاحبه با خبرگان است. استراتژی پژوهش، داده بنیاد بود و بر طبق نظریه استراوس و کوربین عنوان یک رویکرد پژوهش کیفی استفاده شد. روش گردآوری داده های تحقیق از نوع پیمایشی–مقطعی است. منطق انتخاب اعضای نمونه، مبتنی بر نمونه گیری نظری و سپس گلوله برفی بوده است. داده های پژوهش طی 15 مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان دانشگاهی منتخب شهر تهران احصاء و سپس در فرایند کدگذاری استخراج و مقوله های هم پیوند در قالب شرایط علی، پدیده محوری، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدهای مدل مفهومی معین و طی مرحله کدگذاری انتخابی هر یک از عناصر الگو به منظور خلق نظریه پژوهش تشریح شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که برای بسترسازی، ایجاد شهروند هوشمند در شهر تهران تعامل سازنده و انواع حمایتهای مدیران شهری از رفتارهای آغازگرانه شهروندان ضرورت دارد. بهره مندی از نتایج رفتارهای فردی شهروندان (شهر تهران) مستلزم مقبولیت و مشروعیت های توسعه شهروندی اینگونه رفتارها است. جهت گیری شفاف به نهادینه سازی اینگونه رفتارها نیز از اهم موارد ایجاد شهروند هوشمند است.
طراحی الگوی قابلیت های بازاریابی فراگیر صادراتی در صنعت سیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شک توسعه صادرات درکشورهای درحال توسعه زمینه افزایش ارزش افزوده محصولات، سرمایه گذاری در تحقیق وتوسعه، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و ایجاد فرصت های شغلی را بهمراه خواهد داشت. این پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد به طراحی الگو قابلیت های بازاریابی فراگیر صادراتی درصنعت سیمان پرداخت. جامعه آماری 13 نفر از خبرگان صنعت سیمان بودند که بصورت هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند . یافته ها نشان داد که شرایط علّی صنعت شامل: تعصب و تعهد مدیران به صادرات ، مهندسی فروش، دانش تخصصی کارکنان، خلاقیت ونوآوری، تحقیق وتوسعه ، قیمت گذاری، کانالهای توزیع، ترویج وتبلیغات، کیفیت محصول، رقابت پذیری، معرفی توانمندی شرکت و بسته بندی می باشد. پدیده محوری این الگو قابلیت های بازاریابی فراگیر صادراتی است. شرایط زمینه ای شامل : قوانین ومقررات گمرکی، پشتیبانی سیاسی ، اقتصادی دولت از صادرات، فناوری اطلاعات وشبکه های کامپیوتری، لجستیک وحمل ونقل، پشتیبانی انجمن صنفی صنعت سیمان و پشتیبانی اتاق بازرگانی از صادرات می باشد. همچنین شرایط مداخله گر شامل : تعهدات ارزی، بازاریابی سنتی، جنگ اقتصادی، شرایط فورس ماژور، آداب ورسوم وفرهنگ کشورها و دمپینگ قیمت بوده وراهبردها شامل: تحقیقات بازار، مدیریت ارتباط با مشتری، برنامه ریزی استراتژیک، استراتژی قیمت گذاری، استراتژی بازاریابی مویرگی، SWOT بازاریابی صادراتی، بودجه بازاریابی صادراتی، مدیریت ریسک، توسعه منابع انسانی وآموزش تخصصی کارکنان می باشد. پیامدهای حاصل از طرح شامل : برند شدن، بهسازی ونوسازی خطوط تولید و عزت ملی وبین المللی است.