شناسایی الگوهای ذهنی کارکنان امور مالیاتی گیلان درباره موانع کنترل سازمانی اثربخش (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوهای ذهنی کارکنان امور مالیاتی گیلان درباره موانع کنترل سازمانی اثربخش انجام شده است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش از نوع روش شناسی کیو می باشد. جامعه آماری پژوهش در هر دو بخش کیفی و کمی شامل کلیه کارکنان اداره امور مالیاتی استان گیلان می باشد که از بین آن ها تعداد 13 نفر به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شده اند. داده های بخش کیفی از طریق مصاحبه با خبرگان و در بخش کمی از طریق کارت های کیو و جدول کیو، گردآوری شده است. تحلیل داده های بخش کیفی با استفاده از تحلیل محتوا و بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی منجر به شناسایی 27 گزاره شده است.یافته های پژوهش: یافته های پژوهش نشان می دهد که 6 الگوی ذهنی شناسایی شده عبارت اند از: قوانین و خط مشی های کنترلی ضعیف سازمان، انتصاب کارکنان بی انگیزه، فساد در فرآیند کنترل، مشارکت ندادن کارکنان توانمند در طراحی و اجرای مکانیسم کنترل، ضعف در زیرساخت های انسانی، فنی و اطلاعاتی در نظام کنترل و کنترل سلیقه ای.محدودیت ها و پیامدها: از محدودیت های پژوهش حاضر دسترسی سخت به نمونه آماری به دلیل شیوع کرونا و عدم آشنایی آنان با روش کیو است.پیامدهای عملی: پیامدهای پژوهش حاضر به مدیران و رؤسای مالیاتی کمک می کند تا برای ارتقای سطح اعتماد، کارایی و تشویق افراد به مشارکت بیشتر و سخت کوشی در راستای نیل به اهداف سازمانی، خط مشی های مناسب تری را در پیش بگیرند.ابتکار یا ارزش مقاله: استفاده از روش کیو برای شناسایی الگوهای ذهنی کارکنان در راستای کمک به مشاوران و مجریان مالیاتی برای ارائه مشاوره و خدمات بهتر در زمینه اداره امور مالیاتی.نوع مقاله: مقاله پژوهشیمتن
Identifying Mental Patterns of Gilan Tax Staff about Barriers to Effective Organizational Control
Purpose: The phenomenon of the unreasonable escalation of commitments and decisions, well-documented in the field of organizational behavior, describes situations where individuals, especially managers, continue to invest in failing actions. This study aims to develop a model for managing the escalation of commitment within the public sector.Design/Methodology/Approach: This research adopted a qualitative methodology, grounded in a data-driven approach. The participant pool comprised managers with experience in governmental organizations within Khorasan Razavi Province. By applying the saturation principle and the snowball sampling technique, ۱۲ participants were selected for the study. Data collection was conducted through semi-structured interviews, guided by general questions. The analysis of data was performed using quantitative methods and MaxQDA software.Research Findings: The findings indicate that the model for managing managers' commitment escalation in the public sector includes several components: causal conditions encompassing individual, collective, and organizational factors; a central category identified as the escalation of commitment factor; strategies involving resource allocation, time management, and an approach of no limitations; consequences such as poor governance and diminished performance; and contextual elements including cultural, social, and environmental factors.Implications: The negative implications of this phenomenon and the fear of adverse outcomes among managers often result in their reluctance to address the issue.Practical Implications: Recognizing these factors can assist managers in identifying and mitigating the effects of commitment escalation.Innovation or Value of the Article :This study uniquely proposes a model for managing commitment escalation among managers in the public sector, underscoring the novelty and significance of this research.Paper Type: Research Paper