فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
بقای ملی هدف ثابت و غیرقابل تغییر هر حکومت مبتنی بر ملت است؛ این مقوله به نوبه ی خود متاثر از امنیت ملی و امنیت ملی نیز به میزان قابل توجهی تحت تاثیر کیفیت روابط ومناسبات بین کشورها در چهارچوب های منطقه ای و بین المللی است. در سال های اخیر، هر چند که به اعتقاد برخی از کارشناسان مسائل سیاسی از میزان نقش آفرینی بنیان های جغرافیایی و ژئوپولیتیکی در ماهیت مناسبات و روابط بین کشورها کاسته شده است؛ اما بنا به استدلال های این پژوهش، هنوز بستر و زمینه های اصلی مناسبات بین کشورها در سال های نخست قرن بیست و یکم متاثر از عوامل جغرافیایی و ژئوپولیتیکی یا به عبارت دیگر جغرافیای محلی و بین المللی آن هاست.
از این رو، مقاله حاضر در صدد برآمده است تا کارکرد و نقش بسترهای جغرافیایی و ژئوپولیتیکی مناسبات بین واحدهای سیاسی شبه قار ی هند را در سطح محلی (درون منطقه ای) مورد بررسی قرار دهد. براساس نتایج این بررسی، روابط ژئوپولیتیکی بین کشورهای شبه قاره(در سطح درون منطقه ای) تحت تاثیر بنیان های جغرافیایی و ژئوپولیتیکی مناقشات موجود در منطقه بویژه روابط خصمانه حاکم بر مناسبات بین هند و پاکستان، مبتنی بر الگوی تقابل شکل گرفته است.
متن کامل توافقنامه وای پلانتیشن
حوزه های تخصصی:
نظریههای گفتمان (از زبان شناسی تا علوم سیاسی)
حوزه های تخصصی:
با توجه به استفاده روزافزون از نظریههای گفتمان، نویسنده در این نوشتار کوشیده است افزون بر ریشهیابی واژه و نظریه گفتمان که از مباحث زبان شناسی به ویژه زبان شناس معروف، «سوسور» شکل گرفته، به سیر تطور و تحول و تکامل آن بهویژه در حوزه علوم سیاسی به اختصار اشاره و محتوای آن را بررسی و مهمترین نقدهای وارده بر آن را بیان کند. همچنین، به برخی آثار مهمی که تا کنون با استفاده از این نظریه شکل گرفتهاند، اشاره میشود.
منطقه ای در آسیای غربی چیست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک منطقه چگونه توصیف میشود؟ چه کسی آن را تعریف میکند؟ به چه منظوری؟ اینها پرسشهایی هستند که این نوشتار به آنها میپردازند و با یک مباحثه میانرشتهای «منطقهگرایی» در ارتباط با آسیای غربی تبیین میشود. بدینمنظور مفاهیمی که در روابط بینالملل، مطالعات منطقهای، مطالعات خاورمیانه و علوم سیاسی وجود دارند مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرند. بررسی این بحث را با اتکا به دیدگاه انتقادی نسبت به نظریه مشکلات امنیت منطقهای که معمولاً از سوی نظریهپردازان روابط بینالملل ارایه میشوند آغاز میکنیم و به جای آن از نظریه تبیین فرهنگی که مبیّن شکلگیری منطقهای با ویژگیها و پویاییهای امنیتی است بهره گرفته و آن را درباره آسیای غربی به کار میگیریم. بدینروی، نوع نگاه به موضوع «منطقهای» از یک منظر میانرشتهای روابط بینالملل ـ مطالعات فرهنگی مورد بررسی قرار میگیرد.
امنیت پایدار در خلیج فارس: موانع و سازوکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی موانع ایجاد امنیت پایدار در منطقه خلیج فارس و ارایه الگو و ساز و کارهای مناسب برای ایجاد ثبات و امنیت پایدار در این منطقه است. در این راستا چارچوب نظری مجموعه امنیتی منطقه ای که از سوی بوزان مطرح شده است به عنوان چارچوب مفهومی مناسب و جامع برای بررسی شرایط امنیتی خلیج فارس مورد تبیین قرار می گیرد. تسلط تهدید، رقابت، اختلاف و خصومت در الگوهای دوستی و دشمنی بازیگران مجموعه امنیتی خلیج فارس و موارد دیگری مانند رقابت های تسلیحاتی و اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک در سطح منطقه ای از موانع عمده شکل گیری امنیت پایدار در خلیج فارس محسوب می شوند. آمریکا به عنوان بازیگری مداخله گر در مجموعه امنیتی خلیج فارس محسوب می شود که مانع از توسعه همکاری های منطقه ای شده است و حتی سیاست های آن به تشدید رقابت ها و خصومت ها انجامیده است. در این راستا با توجه به موانع درون منطقه ای و برون منطقه ای ایجاد امنیت پایدار در خلیج فارس، الگوی امنیتی مشارکتی و همکاری جویانه و سازوکارهای مرتبط با آن برای بهبود شرایط امنیتی در خلیج فارس پیشنهاد می شود.
مکاتب، گفتمان و پارادایم فقه سیاسی از دیدگاه مقام معظم رهبری
منبع:
حصون ۱۳۸۵ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
فوکو و انقلاب اسلامی ایران (1979)؛ مدل سازی عوامل مؤثر بر شکل گیری و پیروزی انقلاب السامی ایران بر اساس دیدگاه های میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فوکو از جمله معدود صاحب نظران غربی است که از نزدیک شاهد وقوع انقلاب اسلامی ایران بوده و مصاحبه ها و مقالاتی نیز از وی در این رابطه منتشر گردیده است، علی رغم تلاش های وی در بررسی چگونگی شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی، نظریات وی در غالب مقالات و مصاحبه های تقریباً پراکنده منتشر شده و فاقد یک مدل نظری منسجم می باشد. در مصاحبه ها و مقالات وی، هفت متغیر قابل شناسایی است: دین اسلام، رهبری، ضعف ارتش، اراده جمعی، اراده به تغییر، شکست نوسازی و کاهش تدریجیِ حمایت های بین المللی از رژیم پهلوی. در این نوشته پس از بررسی هر کدام از این متغیرها، با اتکا به پژوهش اسنادی و با استناد به سایر مکتوبات و اسناد نوشتاری موجود، به نقد و بررسی بخش هایی از نظرات فوکو پیرامون انقلاب اسلامی پرداخته می شود. همچنین در پایان ریشه های نظری دیدگاه های وی مورد بررسی قرار می گیرد.
چانه زنی دیپلماتیک به عنوان ابزار سیاست خارجی
منبع:
سیاست خارجی ۱۳۶۷ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
تاثیر انتخابات بر پایداری و ثبات نظام سیاسی
حوزه های تخصصی:
امروزه کمتر متفکر یا اندیشمند آگاه از مسایل سیاسی اجتماعی را می توان یافت که از اهمیت حیاتی مشارکت سیاسی برای بقا و پایداری سیستم های سیاسی غافل باشد و در مورد زیان های ناشی از فقدان آن هشدار ندهد. تا آنجا که به کار ما مربوط می گردد، شاید مهم ترین نتیجه و حاصل مشارکت سیاسی، تاثیر آن بر حفظ وحدت و یکپارچگی سیستم سیاسی و ایجاد ارتباط میان الیت سیاسی و مردم به گونه ای منطقی و صحیح به دور از عوام زدگی یا عوام فریبی می باشد. این امر به ویژه در مورد کشورهای جهان سوم که همواره در معرض رهبران پوپولیست هستند، صدق می کند. روشن است مشارکت سیاسی همانند مفاهیم سیاسی دیگر برای تحقق خود نیازمند مکانیزم مناسبی می باشد. در اینجا مهم ترین مکانیزم انتخابات می باشد که چنآن چه به درستی انجام پذیرد، می تواند ضریب ایمنی سیستم های را در برابر مشکلات و مسایل مختلف افزایش دهد. مقاله حاضر می کوشد با فرض نظریه سیستمی به بررسی این امر در شانزدهمین دوره مجلس شورای ملی بپردازد که بدون تردید یکی از مهم ترین ادوار تاریخ معاصر ما می باشد. در این دوره از یک سو نهضت ملی شدن صنعت نفت و از سوی دیگر تقلب-های انتخاباتی گسترده ای رخ داد که این امر موجب اعتراضات گسترده مردمی واقع شد. این اعتراضات که در پرتو پیوند میان مردم و الیت سیاسی صورت گرفت، پیامدهای عمیقی برای کل سیستم سیاسی به همراه داشت. اگر چه سیستم سیاسی در نهایت توانست از طریق کودتا زمام امور را در دست گیرد، اما به واسطه ی انسداد در گردش نخبگان و بستن مجاری مشارکت سیاسی هیچ گاه نتوانست خود را از کژکارکردهای مبتلابه رهایی بخشد و سرانجام نیز در انقلاب 1357 فروپاشید. از دیدگاه این مقاله، ثبات و پایداری هر سیستم سیاسی در وجود رابطه ای ارگانیک و قانونمند میان مردم و الیت سیاسی می باشد.
بررسی رابطه میان دینداری و مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی به عنوان یکی از انواع مشارکت، از شاخص های توسعه اجتماعی و سیاسی در کشورها به شمار میرود. یکی از گروه های عمده جامعه که شرکت آنان در روند اداره جامعه و توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ضروری به نظر می رسد، دانشجویان هستند. مشارکت سیاسی دانشجویان که بزرگ ترین گروه جمعیتی در کشورهای در حال توسعه و مسئولان اداره جامعه در آینده محسوب می شوند، اهمیت خاصی برای ثبات سیاسی و پویایی جامعه دارد. هدف از نگارش این مقاله بررسی رابطه میان دینداری و مشارکت سیاسی دانشجویان در دانشگاه اصفهان است.
روش تحقیق پژوهش در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها، روش پیمایشی است. این مطالعه بر روی 188 نفر از دختران و پسران دانشجوی دانشگاه اصفهان صورت گرفته است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده که اعتبار آن به روش صوری، و پایایی آن به کمک آماره آلفای کرونباخ سنجیده شده و داده ها از طریق نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. با تقسیم دینداری به دو متغیر (اعتقادی ـ مناسک و اخلاق)، به همراه در نظر گرفتن دو وجه از مشارکت سیاسی یعنی عوامل روان شناختی ـ نگرشی و شیوه مشارکت (رسمی یا غیررسمی) مشاهده می شود که همبستگی های معناداری میان ابعاد دینداری و میزان مشارکت سیاسی پاسخ گویان وجود دارد. یافته ها نشان داد که ارتباط مستقیمی بین سطح دینداری و مشارکت سیاسی وجود دارد؛ بر اساس این یافته ها می توان انتظار داشت در جوامع مذهبی میزان مشارکت سیاسی افراد بالاتر باشد.
معضل امنیت ملی در جهان سوم
حوزه های تخصصی:
نقش عوامل خارجی در انقلاب مشروطیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد است تا ضمن تحلیل آرمانها و ابزار مختلفی که به خود انگیختگی یکپارچه مردم ستم کشیده برای مبارزه با استبداد و سرکوب و همچنین به دگرگون کردن نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حاکم منجر گردید، به نقش دولت انگلیس در پیروزی انقلاب مشروطیت توجه ویژه ای نماید.
تبیین ساختاری علل فروپاشی دولت پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی نظریات مسلط جامعه شناسی سیاسی در حوزه مطالعات انقلاب و رابطه دولت و جامعه را به طور نسبی تحت تاثیر خود قرار داد. مهم ترین سوال ها پیرامون این حادثه سیاسی در تاریخ معاصر ایران مربوط به «چرایی و چگونگی» وقوع آن است. هدف اصلی در این مقاله پاسخ به «چرایی» ساختاری فروپاشی رژیم پهلوی دوم است. در پاسخ به این «چرایی» به سه علت/ فرضیه ساختاری و مکانیسم های علّی آن اشاره خواهد شد که نشان می دهند رژیم سابق از طریق چه مکانیسم هایی دچار آسیب پذیری شد. فرضیه اول معطوف به ماهیت دولت سلطانی در دوران رژیم پهلوی دوم است که آن را به عنوان یکی از علل تاثیرگذار در فروپاشی رژیم مدّ نظر دارد. فرضیه دوم در صدد است تا ماهیت رانتی رژیم شاه و سازوکارهای منتج از این ماهیت را به عنوان دومین علّت آسیب پذیری دولت مورد ارزیابی قرار دهد. فرضیه سوم فشارهای خارجی (ایالات متحده) به منظور استقرار دولتی دست نشانده و وابسته در منطقه را به عنوان سومین علّت آسیب پذیری معرفی می کند. ترکیب این سه پاسخ به مساله آسیب پذیری ساختاری رژیم پهلوی، مدلی نسبتاً جامع ارائه می دهد که از طریق آن می توان بخشی از ناکارآمدی دولت در عصر پهلوی دوم را تبیین کرد. این مقاله با روشی کیفی و تاریخی و با حمایت داده های کتابخانه ای نشان می دهد که وجه ساختاری وقوع انقلاب اسلامی ایران محصول ترکیب ماهیت سلطانی، رانتی و وابسته رژیم پهلوی بوده است.
استناد به مسئولیت بین المللی دولت ها در قرن بیست و یکم
حوزه های تخصصی:
این مقاله با بررسی شماری از مفاد کنوانسیون مربوط به مسئولیت دولتها در رابطه با آسیبهای وارده ناشی از اعمال خلاف بینالمللی، اقدامات کمیسیون حقوق بینالملل سازمان ملل متحد را در این رابطه در تدوین رژیم نوین حقوقی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. نویسنده مقاله با نگاهی به مراتب مختلف امکان استناد به مسئولیت بینالمللی دولتها توسط سوژههای جدیدی مانند افراد، گروههای غیر دولتی و سازمانهای بینالمللی، توسل به راهحلهای قضایی حل و فصل اختلافات را در وجوه مختلف از سوی آنان مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. نویسنده در این مقاله کوشیده است با نگاهی واقعگرایانه ضمن تاکید بر موفقیت این کمیسیون در امر توسعه حقوق بینالملل، کاستیهای این سند بینالمللی را در شناسایی حقوقی حق افراد و گروههای غیر دولتی در استناد به مسئولیت بینالمللی دولتها بازشناساند.