مقالات
حوزه های تخصصی:
تهاجم یکجانبه آمریکا به عراق نگرانیهای فراوانی را برای جامعه بینالمللی به بار آورد. یکی از مهمترین این نگرانیها درباره ماهیت تهدید عراق علیه صلح و امنیت بینالمللی و امنیت آمریکا است. نگرانی دیگر درباره نقض حقوق قربانیان جنگی است و مهمترین نگرانی این مقاله درباره مصونیت غیرنظامیان است. این در حالی است که برابر با عرف بینالمللی و پیماننامههای جهانی حقوق قربانیان جنگ مورد تضمین واقع میگردید. این مقاله بر این باور است که اشغال و مداخله در عراق با عنوان بشردوستانه سببساز بسیاری از بیعدالتیها و رفتارهای غیرانسانی گردید. عملیات پیشدستانه نیز یکسری مشکلات و ایرادهای عمده دارد. سیاستهای مربوط به عملیات پیشدستانه برای گسترش دموکراسی دارای مسایل مربوط به خویش است. برای بررسی به این موضوعات ما از یک رهیافت میانرشتهای برگرفته از حقوق عمومی، روابط بینالملل، فلسفه هنجاری و قضایی و حقوق بینالملل بشردوستانه و حقوق بینالملل بهره میگیریم
منطقه ای در آسیای غربی چیست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک منطقه چگونه توصیف میشود؟ چه کسی آن را تعریف میکند؟ به چه منظوری؟ اینها پرسشهایی هستند که این نوشتار به آنها میپردازند و با یک مباحثه میانرشتهای «منطقهگرایی» در ارتباط با آسیای غربی تبیین میشود. بدینمنظور مفاهیمی که در روابط بینالملل، مطالعات منطقهای، مطالعات خاورمیانه و علوم سیاسی وجود دارند مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرند. بررسی این بحث را با اتکا به دیدگاه انتقادی نسبت به نظریه مشکلات امنیت منطقهای که معمولاً از سوی نظریهپردازان روابط بینالملل ارایه میشوند آغاز میکنیم و به جای آن از نظریه تبیین فرهنگی که مبیّن شکلگیری منطقهای با ویژگیها و پویاییهای امنیتی است بهره گرفته و آن را درباره آسیای غربی به کار میگیریم. بدینروی، نوع نگاه به موضوع «منطقهای» از یک منظر میانرشتهای روابط بینالملل ـ مطالعات فرهنگی مورد بررسی قرار میگیرد.
هم پیوندی دیسیپلین های علمی با مدل های شبیه سازی در روابط بین الملل: کارآمدی محتوایی و تحول عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به جرئت میتوان گفت که پژوهش در زمینه شبیهسازی در روابط بینالملل از جمله موضوعات علمی کشور است که از فقر شدید علمی رنج میبرد. در موضوع شبیهسازی در روابط بینالملل در کشور ادبیات بسیار محدودی وجود دارد. حال آنکه با شبیهسازی در روابط بینالملل و با بهرهگیری از دیگر علوم میتوان مدلهای شبیهسازی مؤثری را طراحی کرد که به نیازهای کشور پاسخ دهند.
به همین دلیل نگارنده تلاش کرده است توأم شدن دیسیپلینهای علمی (نظم خارج از دانش محض) را با ساخت مدلهای شبیهسازی از منظر تئوریک و کاربردی مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش موضوع ارتباط میانرشتهای با شبیهسازی در روابط بینالملل بر پایه پنج اصل متدولوژی، دانش، پیمایش، روش و پیشینه پژوهشگری مورد بررسی قرار میگیرند. همچنین با تأکید بر اینکه بسته به موضوع مدل شبیهسازی به چه نوع رشتههای علمی در شبیهسازی روابط بینالملل نیازمندید به بحث و پژوهش درباره میانرشتهای بودن آن میپردازیم.
روابط بین الملل میان رشته ای، نظریه بن فکنی رندانه و استراتژی جهان وطن گرایی میهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه نقاد نظری و عملی به روابط بینالملل نشان میدهد که متخصصین روابط بینالملل نتوانستند وقوع سه انقلاب ـ انقلاب اقتصادی چین، انقلاب فرهنگی ایران و فروپاشی سیاسی شوروی و بلوک شرق ـ و یک تحول بنیادی ـ تحول تدریجی و دانش پایه اطلاعاتی هند به سوی توسعه پرشتاب ـ را پیشبینی کنند. به همین روی نگاه به روابط بینالملل نیازمند تغییری کلی و بنیادی است.
بنفکنی رندانه بیش از نگاه مدرن، سازگار با روابط بینالملل در نظم فردی ـ بومی جهانی شده است. ضمن اینکه تحولات روابط بینالملل نشان میدهد که علاوه بر تلفیق بین دو سطح تحلیل بازی قدرت، نیازمند دستاوردهای دیگر رشتهها نیز هستیم. در راستای پاسخ به چنین نیازی است که نگاه چندرشتهای و بینرشتهای به روابط بینالملل به طور روزافزونی حس میشود. از این منظر بنفکنی رندانه زاویه جدیدی از پس ذهن انسان (A priori) تا فطرت انسانی منشعب از روح را برای تحلیل مسائل بینالملل مدنظر قرار میدهد.
روابط بین الملل به عنوان موضوعی میان رشته ای، جامعه شناسی و روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه، تاریخ و جامعهشناسی هریک اثرگذاری ویژهای بر رشته روابط بینالملل داشتهاند. جوهر روابط بینالملل بهگونهای است که بدون اتکا به دیگر علوم توانایی تبیین و تحلیل واقعیتهای جامعه بینالمللی را نداشت و به همین دلیل از دیگر علوم بهره برد. در میان علوم اجتماعی، نخست فلسفه علم و شناختشناسی و سپس تاریخ و بعد از آن جامعهشناسی بیش از علوم دیگر در تحول دیدگاههای روابط بینالملل مؤثر واقع شدند. جامعهشناسی تا اندازهای در این حوزه مؤثر واقع شد که مدعی گردید بحثهای انحصاری سیاست مانند قدرت، سلطه، دولت و حزب موضوعاتی صرفاً جامعهشناختی بوده و دوام و قوام سیاست و روابط بینالملل بدانها وابسته است. به هر روی آنچه روشن است اینکه هرگاه روابط بینالملل داعیه استقلال صرف خود را داشته است به کمترین مرتبه از نظر قوام و استحکام سقوط کرده است.
بررسی اقتصاد سیاسی بین الملل به عنوان مقوله ای میان رشته ای در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد سیاسی بینالملل به عنوان مقولهای میان رشتهای در روابط بینالملل از دهه 1960 به این طرف دستخوش تغییراتی شده و وضعیت مناسبتری در مقایسه با گذشته پیدا کرده است اما همچنان از نقیصهای کلی و مهم رنج میبرد و آن این است که به معضل فقرزدایی در دنیا و موضوعات و مسائل مربوط به آن توجهی ندارد. به همین دلیل، این گرایش روابط بینالملل باید مورد بازبینی و اصلاح قرار گرفته تا بیش از پیش صورت مطلوبتر و پاسخگو به نیازهای جامعه بینالمللی را به خود بگیرد. امروزه مطالعاتی که در مورد اقتصاد سیاسی بینالملل میشود تحت تأثیر رهیافت سیاست اقتصاد باز است و به موضوعاتی چون توسعه همکاریهای اقتصادی بینالمللی توجه دارد اما باید مطالعاتی که در این زمینه انجام میشود صورت جامعتری دربرگیرنده نیازهای کشورهای جنوب را پیدا کند تا این گرایش روابط بینالملل بیش از پیش رشد و توسعه پیدا کند.
جهانی شدن و رشته روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن، صرف نظر از این که چه تعریفی از آن ارایه نماییم مسلما موجب تحولاتی شده که نیاز به شناخت از سوی محققان دارد. از سوی دیگر این تحولات می تواند برای کل علوم انسانی و بعضا علوم طبیعی پیامدهایی داشته باشد. در این نوشتار به دنبال بررسی رابطه مطالعات جهانی شدن و رشته روابط بین الملل در سه دهه گذشته هستیم. پرسش کلیدی نوشتار این است که در سه دهه اخیر، چه نوع تعاملی میان مطالعات جهانی شدن و رشته روابط بین الملل برقرار شده و اندیشمندان و نظریه پردازان روابط بین الملل چگونه به مفهوم بندی این تعامل پرداخته اند؟ نویسنده مدعی است به رغم تعامل محدود میان مطالعات جهانی شدن و رشته روابط بین الملل، جهانی شدن بر این رشته تاثیرگذار بوده و محققان این تاثیر را از طریق بازتعریف مفاهیم و تجدید نظر در نظریههای روابط بین الملل نشان داده اند. ابتدا به مفهوم جهانی شدن و برخی مهم ترین مباحث نظری آن می پردازیم. سپس برخی از مهمترین دیدگاه های موجود در مورد رابطه میان جهانی شدن و روابط بین الملل را با نگاهی نقد گونه به تصویر می کشیم. در بخش پایانی به جمع بندی با تاکید بر اشتراکات دیدگاه ها در مورد رابطه جهانی شدن و رشته روابط بین الملل، می پردازیم.
اقتصاد و روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر پیوند میان اقتصاد وروابط بینالملل را در چارچوب اقتصاد سیاسی بینالملل ـ به عنوان بازتاب تعامـل میان دولت و بازار در صحنه بینالمللـی ـ مورد بررسـی قرار میدهد. با توجه به نظم نوین جهانی و متعاقب آن جهانی شدن اقتصاد که بیانگر حاکم شدن اقتصاد بازار در سطح بینالمللی است. به نظر میرسد اقتصاد سیاسی بینالملل از اهمیت شایان توجهی برخوردار گردیده است؛ به گونهای که با توجه به وابستگی متقابل اقتصادی و تأثیرات آن بر حوزه بینالمللی، روابط بینالملل دیگر نمیتواند تنها به مثابه رقابت ژئواستراتژیک بین دولتها درک شود؛ موضوعات اقتصادی، کانالهای جدید ارتباطی و الگوهای جدید همکاری، سیاست جهانی نوینی را به وجود آورده است که در آن اقتصاد سیاسی بینالملل و نهادهای بینالمللی نقش مهمی را ایفا مینمایند.
انتخابات امریکا، پدیده ای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
رای دادن به عنوان یک فعالیت سیاسی در خلاء حادث نمیشود. پدیده سیاسی رأی دادن به شدت و متأثر از مولفههای اقتصادی، اجتماعی و شخصیتی میباشد. به همین روی ضرورتی جز این نیست که با توجه به مؤلفههای حاکم در علم اقتصاد، شاخصهای معتبر در علمجامعهشناسی و معیارهای مطرح در علم روانشناسی به تحلیل عمل سیاسی رأی دادن پرداخت. این امکان وجود ندارد که بتوان به درکی همهگیر از اقدام سیاسی رأی دادن در قلمرو انتخابات موفق شد مگر اینکه توجه معطوف به تأثیرگذاری متقابل زمینههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و روانی نگردد. الگوهای جامعهشناسی، الگوهای اقتصادی و الگوهای روانشناسی کمک میکنند که محیط انتخاباتی و الگوی سیاسی رأی دادن قابل ارزیابی شود. رأی دهنده در همان حال که از پیشینهی اجتماعی و وابستگیهای احساسی خود اثر میپذیرد نگرشی منفعتطلبانه هم به انتخابات و هم رأی خود دارد. این عوامل، گو اینکه قدرت اثرگذاری شان متفاوت است، اما نقش اساسی در حیات دادن به یک تحلیل منطقی از چرایی اقدام رأیدهنده به رأی به سوی یک کاندیدای خاص دارد.