چکیده

متن



چندی است که موضوع انتقال گاز ایران به شبه قاره هند مورد توجه مسئولین سه کشور ایران، پاکستان و هند قرار گرفته است و رایزنی های مستمری برای عملی شدن این طرح بزرگ منطقه ای در جریان است. در مورد اهمیت این خط لوله می توان اشاره نمود که آهنگ روبه رشد اقتصادی کشورهای منطقه از جمله هندوستان و پیش بینی نیازهای آتی آن به انرژی به گونه ای است که باعث شده است واقعیات و منطق اقتصاد بر ملاحظات سیاسی در قبال این خط لوله سایه افکند. دو 9کشور هند و پاکستان که در خصوص کشمیر آزاد اختلاف دیرینه داشته و دوبار به رویارویی مستقیم روی آورده اند اکنون به این نتیجه رسیده اند که در خصوص چگونگی تأمین انرژی مورد نیاز خود به انعطاف و پیدا کردن راه های سازش آمیز روی آورده اند. به همین خاطر است که خط لوله انتقال گاز ایران به هند، خط لوله صلح نام گرفته است.
    ازآنجا که این پروژه اقتصادی علاوه بر تأثیر مستقیم اقتصادی، رخدادهای سیاسی و مناسبات کشورهای منطقه را نیز تحت تأثیر قرا می دهد طبیعی است که واکنش کشورهای مختلف به را به دنبال داشته باشد. ایالات متحده آمریکا که اهرم انرژی را به عنوان یکی از پشتوانه های مهم پیگیری سیاست یکجانبه خود تلقی می کند از همان ابتدا به مخالفت با این طرح مهم منطقه ای برخاسته و در کنار ملاحظات سیاسی خود در خصوص ایران، مقامات دو کشور هند و پاکستان را برای صرف نظر نمودن از این پیشنهاد تحت فشار گذاشته است. واشنگتن برای منصرف نمودن کشورها از خط لوله انتقال گاز ایران، پیشنهادهای جایگزینی مانند احداث خط لوله انتقال گاز ترکمنستان به پاکستان و هند از طریق افغانستان و نیز عقد قرارداد همکاری های درازمدت هسته ای با هند را در دستور کار قرار داده است. کشورهای اروپایی نیز با روند فزاینده افزایش تقاضای انرژی به ویژه گاز به دلیل رشد سریع اقتصادی و افزایش کشورهای عضو اتحادیه اروپا به 25 کشور مواجه هستند و از سوی دیگر نمی خواهند که شریان های انرژی آنان تنها در انحصار روسیه باشد همواره آمادگی خود را برای خرید گاز از جمهوری اسلامی ایران در چارچوب خط انتقال گاز ایران به اروپا اعلام کرده اند.
    کشور دیگری که به دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی نسبت به تحولات خط لوله صلح حساس بوده و آمادگی خود را برای مشارکت در آن اعلام می دارد فدراسیون روسیه می باشد. مقامات این کشور در سال های اخیر به مناست های مختلف، حمایت خود را از طرح انتقال گاز ایران به هند اعلام و حتی آمادگی خود را برای مشارکت در ساخت آن اعلام نموده اند. باتوجه به اهمیت و جایگاه کشور روسیه به عنوان یکی از مهم ترین دارندگان منابع نفت و گاز در جهان و نیز روابط نزدیکی که این کشور با کشورهای مهم شبه قاره به ویژه هند دارد در این نوشتار تلاش می گردد ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی مشارکت روسیه در طرح انتقال گاز ایـران به شبـه قاره هنـد مـورد بـررسی قرار گیرد.
   
    1ـ اهمیت آسیا در سیاست خارجی روسیه
    منطقه آسیا و شبه قاره از مناطق مورد علاقه فدراسیون روسیه می باشد. هند مهم ترین کشوری است که پیوندهای نزدیکی با روسیه در زمینه های مختلف نظیر تسلیحات، انرژی و نیروگاه های هسته ای، همکاری های تکنولوژیکی، مبارزه با تروریسم و همکاری در موضوعات منطقه ای دارد. روس ها همواره روابط دوجانبه با این کشور را در راستای توازن منطقه ای خود با دیگران تنظیم می نمایند. بنابراین طبیعی است که تأمین نیازمندی های این کشورها به ویژه در عرصه انرژی اعم از نفت و گاز و انرژی اتمی در محور توجه مقامات کرملین باشد. این امر، علاوه بر فراهم ساختن زمینه های رشد اقتصادی این کشورها می توان به عنوان یکی عنصر توازن بخش و مهار کننده در قبال سیاست خارجی روسیه در قبال این کشورها عمل نماید. روسیه علاوه بر منطقه شبه قاره، تأمین انرژی مورد نیاز کشورهای چین و ژاپن در برنامه های خود گنجانده است و در سال های اخیر مذاکرات زیادی در این زمینه با مقامات این کشورها انجام داده است. علاوه بر این همکاری کشورهای عضو سازمان شانگهای در زمینه انرژی از موضوعاتی بود که به سرعت مورد استقبال روس ها قرار گرفت و مقرر شد در این زمینه تماس های مقامات ذیربط کشورهای عضو سازمان شانگهای ادامه یابد.
   
    2ـ مخاطرات ناشی از خط لوله انتقال گاز ترکمنستان به پاکستان برای روسیه
    یکی از زمینه های علاقه روسیه به طرح انتقال گاز ایران به هند، ناکام گذاشتن مسیرهای مورد دلخواه آمریکا از جمله احداث خط لوله انتقال گاز ترکمنستان به پاکستان است. هر چند احداث خط لوله گاز از ترکمنستان به پاکستان از طریق افغانستان از ابعاد امنیتی، اقتصادی و داشتن ذخائر مطمئن گاز تأمین کننده این خط محل تردید است اما تجربه خط لوله انتقال نفت باکوـ جیهان، روسیه را به این نکته واقف ساخته است که تنها با موضعگیری های سیاسی و صدور اعلامیه نمی توان مانع از تحمیل اراده های سیاسی بر واقعیات اقتصادی شد به همین خاطر روس ها متوجه این نکته هستند چنانچه
    منابع گاز ترکمنستان راهی به بازارهای مصرف در منطقه جنوب آسیا پیدا کنند در آن صورت مسکو باید هزینه های سیاسی ناشی از تشکیل محور انرژی آمریکایی که در تضاد با منافع آن کشور در منطقه شبه قاره عمل خواهد کرد را بپردازد. علاوه بر این، کشور روسیه از طریق ترانزیت گاز ترکمنستان از خاک خود به بازارهای اروپا ضمن اینکه سود سرشاری را به دست می آورد انحصار خود را تأمین نیازهای آتی انرژی اروپا برای خود حفظ می کند و طبیعی است که از این موقعیت برتر در نحوه گفتمان خود با اروپا بهره می گیرد.
    
    3ـ عدم تمایل روسیه به دسترسی ایران به بازار انرژی اروپا
    نگاه استراتژیک روسیه این است که نقش بی بدیل خود را در تأمین انرژی مورد نیاز اروپا و جهان پیگیری و عملیاتی ساختن این ایده ایجاب می نماید که رقیبی برای این کشور به خصوص در عرصه تأمین انرژی اروپا پیدا نشود. در راستای همین نگرش است که روسیه ترجیح می دهد توان صادرات گاز ایران بجای اروپا مسیر آسیا و شبه قاره را در پیش گیرد و روسیه با خاطری آسوده به چانه زنی خود با کشورهای اروپایی ادامه دهد. البته کشورهای اروپایی متوجه خطر ناشی از انحصار تأمین انرژی خود توسط روسیه هشتند و برای کاهش آسیب پذیری خود، تنوع در مسیرهای دریافت انرژی را در پیش گرفته اند. برنامه تأمین انرژی از پنج دریا محوری است که اروپا برای شکستن انحصار تأمین انرژی خود در پیش گرفته است. ذخائر سرشار گاز ایران که جایگاه آن را در ردیف دومین کشور دارنده گاز دنیا قرار داده است و نزدیکی جغرافیایی ایران به اروپا از نکات برجسته ای است که از دید مقامات اتحادیه اروپا غافل نمانده است. این امر تحت عنوان همکاری های کلان انرژی در سبد پیشنهادات اروپا به ایران نیز گنجانده شده است. در همین رابطه، رئیس شرکت گاز اتریش در حاشیه نمایشگاه بین المللی نفت گاز تهران در فروردین ماه 1385 گفت: نیاز آتی اروپا 750 میلیارد متر مکعب خواهد بود که 250 ملیارد متر مکعب بیشتر از میزان کنونی است و ایران در این بین می تواند نقش مهمی را ایفا کند چرا که همه بسترهای قانونـی و اراده سیـاسی بـرای ایـن کـار وجود دارد.
   
    4ـ همکاری ایران با همسایگان شمالی در زمینه انرژی
    موضوع دیگری که می تواند در راستای حساسیت روس ها در زمینه همکاری های خارجی ایران در زمینه انرژی مورد بحث قرار گیرد، وجود بسترهای مناسب برای پیوند ایران با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز است. در این زمینه باید اهمیت کشورهای یادشده در سیاست خارجی روسیه را یادآور شد. روسیه در سال های گذشته و در خلاء ناشی از فروپاشی شـوروی، فرصـت های زیـادی در این منطقه را از دست داده است و رژیم های واگرای این منطقه توانسته اند از طریق مشارکت با کشورهای فرامنطقه ای، دردسرهای زیادی را برای فدراسیون روسیه ایجاد نماید. با روی کار آمدن پوتین و اندیشه وی برای ارتقاء جایگاه روسیه در منطقه و جهان، منطقه مشترک المنالفع، اهمیت بسزائی یافته است و مسکو عزم آن دارد که از طریق به کار گیری اهرمهای خود این جمهوری ها را کماکان در مدار همکاری نزدیک با خود نگه دارد. طبیعی است اهرم انرژی یکی از اثرگذارترین و کارسازترین برگ های در اختیار روسیه است چراکه هم مازاد نفت و گاز تولیدی اغلب این کشورها از طریق روسیه به بازارهای مصرفی می رسد و هم اینکه کشورهای نیازمند این منطقه انرژی مورد نیاز خود را از طریق روسیه دریافت می کنند.
    از طرف دیگر، جمهوری اسلامی ایران به لحاظ ظرفیت ها و توان خود در زمینه نفت و گاز و هم به دلیل پیوستگی جغرافیایی با اکثر کشورهای این منطقه از توان زیادی برای تأمین نیازمندی های کشورهای این منطقه برخوردار است. احداث خط لوله انتقال گاز ترکمنستان به ایران، ارسال گاز به جمهوری نخجوان و پروژه مهم انتقال گاز به ارمنستان و گرجستان از نمونه هایی است که توانمندی ایران را به ظهور رسانده است. بنابراین متمرکز شدن به سوی مسیرهای دیگر نظیر لوله ایران به هند می تواند خیال روسیه را برای مدتی از ایفای نقش ایران در حوزه های امنیتی آن کشور آسوده سازد به ویژه اینکه توجه نمائیم ایران علی رغم برخورداری از ظرفیت های فراوان از توان الفعل زیادی برای صادرات برخوردار نمی باشد که همزمان در چند مسیر بتواند نیازهای کشورهای منطقه را برآورده سازد. اما منظور از این گفتار این نیست که روسیه به صورت هدفدار در جهت به حاشیه راندن ایران در بازارهای انرژی منطقه و جهان حرکت می کند. طبعاً هر کشور برای خود منافعی دارد که آن را در تعامل با کشورهای مختلف مدنظر قرار می دهد. بالعکس تجربه همکاری دو کشور در زمینه های مختلف نتایج مثبتی به بار آورده که هر دو کشور از آن به عنوان تجربه های مثبت در سیاست خارجی خود در دهه گذشته یاد می کنند. بحـران های تاجیکستـان و افغانستان دو نمونه برجسـته از همکـاری مـوفق ایـران و روسیه هستند که نتیجه آن منجر به برقراری ثبات و امنیت در حوزه های منافع دو کسور گردیده است و البته زمینه هایی از این قبیل در عرصه ها از جمله انرژی فراوان است. چنانچه این دو کشور به سمت همکاری سازنده در زمینه تولید و عرضه نفت و گاز روی آورند می توان مطمئن بود که اثرگذار خود را بر منافع مستقیم دو کشور و ثبات قیمت های جهانی خواهد گذاشت و کشورهای دیگر را هم وارد یک جریان همگرایی اصیل و منطبق بر منافع ملی آنان خواهد کرد.حوزه هایی نظیر: آسیای مرکزی، قفقاز، دریای خزر، منطقه خاورمیانه و حوزه جنوب غرب آسیا و بسیاری نقاط دیگر می توانند در دایره همکاری های سودمند ایران و روسیه قرار گیرند.
    اما نکته ای که باید مورد توجه تصمیم گیران و مقامات کشورمان قرار گیرد و اصل بنیادین در تأمین منافع کشور در بخش انرژی می باشد توجه به اصل تنوع و یافتن مسیرهای متعدد برای رساندن انرژی مازاد، به بازارهای مصرف است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از کشورهای مهم دارنده نفت و گاز در جهان و برخوردار از موقعیت استراتژیکی بی نظیر در همکاری خود با همه کشورها اولاً باید تعریف خود از همکاری را به گونه ای تنظیم کند که منتج به بالا رفتن توان بالفعل کشور در زمینه تولید و صدور انرژی گردد و نعمت های خدادادی در خدمت رشد و توسعه کشور قرار گیرد. ثانیاً اصل تنوع را در مسیرهای صادراتی همواره مدنظر داشته باشد. باید با همان جدیتی که در خصوص مسیر خط لوله انتقال گاز ایرا به هند تلاش می نماییم مذاکرات خود را با کشورهای همسایه دنبال نمائیم و از بازار مهم انرژی در اروپا و نیازهای روافزون آن به گاز ایران نیز غافل نمانیم که طبعاً در چنین وضعیتی امکان توارن در مناسبات با کشورها و ارتقاء قدرت چانه زنی فراهم می گردد.

تبلیغات