فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
62 - 88
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ روابط و سیاست خارجی ایران در عهد قاجار که معمولاً به عنوان عصر وابستگی و مماشات در برابر قدرت های بیگانه تلقی می شود، دوره هایی اندکی به علت تفاوت با این وضعیت عام اهمیت ویژه ای داشته اند. برهه صدارت میرزا تقی خان فراهانی سرآمد این دوره ها است؛ در این دوره تلاش های جدی در راه استقلال ملی در ابعاد مختلف صورت گرفت. بر همین اساس، در این مقاله تلاش شده است این تغییر در سیاست خارجی ایران و تلاش برای استقلال جویی، تبیین شود. به نظر می رسد می شود این تفاوت را به متغیرهای شخصیتی و به طور خاص، نظام باورهای فردی امیرکبیر نسبت داد. پرسش اصلی تحقیق حاضر نیز این است که باورهای امیرکبیر چگونه به سیاست خارجی استقلال جویانه در دوره صدارت او منجر شد؟ با تکیه بر نظریه رمزگان عملیاتی (operational code)، این فرضیه ارائه شد که سیاست استقلال جویانه امیرکبیر، ریشه در باورهای فلسفی و ابزاری او دارد. با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی از مجموعه نامه های موجود امیرکبیر، باورهای او استخراج شده، سپس با توضیح ارتباط میان باورهای امیرکبیر در ارتباط باهم، نشان داده می شود که چگونه سیاست خارجی استقلال طلبانهِ او را می توان در این دوره توضیح داد.
الگوی ارزیابی عملکرد در توسعه سرمایه گذاری مشترک بین المللی جمهوری اسلامی ایران با راهبرد فاکتورهای بازارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
127 - 158
حوزه های تخصصی:
ما در این پژوهش به ارزیابی عملکرد سرمایه گذاری مشترک در حوزه بین المللی با رویکردی بر بازارگرایی پرداختیم. پژوهش حاضر از نظر هدف- کاربردی، از لحاظ روش انجام توصیفی-پیمایشی و از نظر زمان- انجام مقطعی می باشد. جامعه آماری تحقیق، کارشناسان و مدیران ارشد شرکت های خودروسازی ایران خودرو و سایپا بودند که سابقه ی بیش از 5 سال فعالیت در سرمایه گذاری مشترک بین المللی را داشتند. داده ها با کمک پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزارSPSS نسخه 11 و فرآیند تحلیل شبکه ایANP و تاپسیس فازی تحلیل شدند. محاسبه وزن نسبی شاخص های مشتری محوری نشان داد ؛ مولفه های میزان موفقیت در تعیین هدف ها جهت دستیابی به رضایت مشتریان، میزان موفقیت در تعهد به مشتری و میزان موفقیت در خلق ارزش برای مشتری به ترتیب دارای بیشترین اهمیت و تاثیر بودند. محاسبه وزن نسبی شاخص های رقیب محوری نشان داد؛ مولفه های میزان عملکرد در به اشتراک گذاری اطلاعات رقیبان در بازار، میزان کیفیت ارائه خدمات پس از فروش، میزان توجه مدیران عالی به استراتژی های رقبا به ترتیب دارای بیشترین اهمیت و تاثیر بودند و محاسبه وزن نسبی شاخص های هماهنگی بین وظیفه ای نشان داد؛ مولفه های میزان مربوط بودن تمامی وظیفه ها به ارزش های مشتریان، میزان عملکرد یکپارچگی وظیفه ای در استراتژی و راهبردهای شرکت، میزان موفقیت در تقویت فرهنگ حمایت از بازارگرایی به ترتیب دارای بیشترین اهمیت و تاثیر بودند.
ایران فرهنگی و همگرایی تمدنی در آسیای مرکزی و قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
213 - 231
حوزه های تخصصی:
در کنار دیپلماسی کلاسیک که بر منابع سنتی قدرت مانند قدرت اقتصادی، قدرت سیاسی و قدرت نظامی متکی است، امروزه نوع جدیدی از منبع قدرت در سیاست خارجی مورد توجه قرار گرفته است که متاثر از هویت تمدنی است . به عبارتی فرهنگ، هویت و اشتراکات تمدنی مبنایی برای همگرایی کشورها و تامین منافع ملی در عرصه سیاست خارجی محسوب می شود. در حقیقت پیوندهای عمیق فرهنگی و تمدنی می تواند بسترهای همگرایی منطقه ای را فراهم کرده و بدین ترتیب کشورهای یک حوزه تمدنی را به سمت دستیابی به اهداف مشترک رهنمون سازد. با توجه به انگاره فوق، پژوهش حاضر در پی بررسی و پاسخگویی به این سوال اصلی است که مؤلفه های تاریخی- فرهنگی چگونه ممکن است به همگرایی ایران و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز کمک کند؟ فرضیه ای که در پاسخ به سوال فوق در این مقاله مورد آزمون قرار گرفته این است که ترویج «سیاست خارجی تمدنی» مبتنی بر مفهوم «ایران فرهنگی» می تواند نقش تعیین کننده ای در همگرایی این کشورها داشته باشد. روش پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی است و داده ها نیز با رجوع به منابع کتابخانه ای و همچنین با مراجعه به منابع اینترنتی جمع آوری شده است.
نقش فضا در رقابت های بین المللی قدرت های بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرکت به سوی فضا بیشتر حاصل رقابت ابرقدرت های زمینی برای هژمونی سیاره ای بود. فضا، معیاری جدید برای تشخیص ارتقا قدرت و تخصیص اعتبار در جامعه ی جهانی به ارمغان آورد. اکتشافات و تکنولوژی های فضایی دو ابرقدرت، رقابت میان آن ها را شعله ورتر می ساخت. پرتاب اسپوتنیک 1 توسط شوروی آغاز کننده ی مسابقه فضایی بود. در نهایت هم ایالات متحده با فرود بر روی ماه خود را پیروز مسابقه فضایی دانست. اما پس از آن نیز نه تنها رقابت میان این دو کشور پایان نیافت بلکه کشورهای دیگر همچون چین، هند، ژاپن و برخی کشورهای اروپایی را نیز به میدان فراخواند. از آغاز عصر فضا تا کنون نیز فعالیت های نظامی بخش مهمی از اهداف قدرت ها را در بر گرفتند. سوال اصلی این است که فضا چگونه در تشدید رقابت میان قدرت ها نقش داشته است. فرضیه این مقاله نیز معتقد است فضا با ایجاد شرایط و تسلیحات مدرن باعث تشدید رقابت بین المللی میان کشورها شده است. از منظر نئورئالیسم، فضا تبدیل به عرصه ای جدید برای تشدید رقابت میان کشور ها در عرصه نظامی و کسب پرستیژ شده است.
دیپلماسی اقتصادی برزیل و حفظ صلح و امنیت بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برزیل یکی از کشورهای بسیار مهم در منطقه آمریکای لاتین است که پس از جنگ سرد با تحولات تجاری-اقتصادی خود نقش سازنده ای در صلح و امنیت جهانی داشت. در این پژوهش که بر اساس روش کیفی و با توصیف پدیده ها و تحلیل-استنباط آنها و با رهیافت توسعه و ملی گرایی انجام شد، این سوال مطرح شد که آیا تغییرات استراتژی و سیاست های اقتصادی-تجاری برزیل بر تجمیع کشورها و همگرایی آنها در تعاملاتشان تاثیرگذار بوده است و در پی آن، بر روند صلح و امنیت منطقه ای و جهانی چه تاثیری داشته است؟ برزیل به عنوان کشوری از جنوب با تغییرات رویکرد خود در زمینه ی بویژه اقتصادی-تجاری به همکاری با کشورهای مرکز و پیرامون تغییر جهت داده و توانسته با توافقات گوناگون و ایجاد گروه های بین المللی قدم موثری در همگرا ساختن کشورهای مختلف و برقراری صلح و امنیت نسبی بیشتر منطقه ای-جهانی بردارد . یافته ها نشان داد که برزیل با تغییر در اقتصاد و سیاست خود به عنوان قدرتی نوظهور پدیدار شد و با ایجاد سیاست همکاری عمدتا اقتصادی در منطقه آمریکای لاتین، توافقات تجاری خارج از چارچوب سازمان تجارت جهانی و توافق دور دوحا مانند توافق جنوب-جنوب و نیز همکاری با قدرت های نوظهور و اقداماتی از این نوع توانسته است به ایجاد صلح و همگرایی در جهان کمک نماید و نیز با تعاملات چندجانبه با کشورهای جنوبی و شمالی فصل تازه ای در ایجاد امنیت بیشتر بین المللی رقم بزند. نتایج حاکی از موفقیت برزیل در همکاری های تجاری-اقتصادی در جهت صلح وامنیت منطقه آمریکای جنوبی و نیز در سطح جهانی است.
عوامل ملی و بین المللیِ چالش های امنیتی در افغانستان (2008-2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحرانهای امنیتی در افغانستان با سقوط رژیم طالبان و نقش آفرینی ایالات متحده و ناتو در این کشور بین سالهای 2008-2001 فروکش نمود. با این حال، میزان خشونت ها، تلفات انسانی، حملات هراس افکنانه، فعالیت گروه های هراس افکن و جنگ سالاران، احساس ناامنی در میان شهروندان عادی و نخبگان سیاسی، و همچنین تزلزل نهادها و نظام سیاسی افغانستان از سال 2008 به بعد افزایش یافت و حمایت بازیگران منطقه ای از گروههای غیردولتی و محلی، به مرور زمان علنی تر شد. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه عواملی زمینه ساز گسترش ناامنی و بحرانهای امنیتی در افغانستان از سال 2008 تا 2021 میلادی بوده است؟ برای پاسخ به این پرسش از نظریه های امنیتی و به طور خاص رویکردهای باری بوزان، محمد ایوب و ریچارد لیتل استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که افتراق در باب ایده دولت متاثر از قومیت و مذهب، جامعه چند پاره، کاهش مشروعیت حکومت، گروه های هراس افکن و جنگ سالاران و ارتباط این عوامل با محیط امنیتی قوای نامتقارن (محیط امنیتی افغانستان و پاکستان و افغانستان و ایران) موجب شکل گیری و گسترش چالش های امنیتی افغانستان بعد از 2008 میلادی شده است.
بایسته های پرسمانِ سازه انگارانه در تحلیل سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازه انگاری امروزه پرکاربردی ترین رهیافت ِنظری برای تحلیل سیاست خارجی است. اما این رهیافت تاکنون نتوانسته چارچوبی منسجم و مدل سازی شده در اختیار پژوهشگران قرار دهد. ازاین رو بسیاری از پژوهش ها به ضرورت های نظری، روشی و مفهومی که می بایستی در تحلیل سیاست خارجی درنظر گرفته می شد علم و وقوف کافی نداشته اند. بدین جهت دچار تحلیل های سطحی و «تقلیل گرایی نظری» شده اند. پژوهش های سازه انگارانه در هستی شناسی به «انسان شناسی» و «جامعه پذیری» نپرداخته اند. چنین «مشکلی تاحدودی ناشی از ماهیت سازه انگاری است؛ زیرا سازه انگاری ازآنجاکه حائل و سنتز پوزیتویسم و پساختارگرایی است، ترکیب متناقض نمایی از عناصر عینی و ذهنی را در تحلیل سیاست خارجی دخیل ساخته است. لذا مطالعات «تجربی» نیازمند مطالعات «نظریِ» روشمند است. در این مقاله به این پرسش پرداخته می شود: «براساس سازه انگاری، مبانی و بایسته های نظریِ پژوهش در تحلیل سیاست خارجی کدام اند؟». طبق یافته ها بررسی سیاست خارجی نیازمند تجزیه وتحلیل ساز ه انگاری در ابعاد پنج گانه هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی، گونه شناسی و مفهوم شناسی است. در هستی شناسی باید «سطح تحلیل» و «واحدهای تحلیل» مشخص شوند: سطح خُرد (انسان شناسی، جامعه شناسی و دولت شناسی) و سطح کلان (نظام بین الملل، سازمان های بین المللی، حقوق بین الملل، ساختارها و کارگزاران بین المللی). در معرفت شناسی رابطه دانش و ارزش، سوژه و ابژه، تبیین و تفسیر، واقعیت و حقیقت و ماده و معنا تحلیل می شود. هستی شناسی و معرفت شناسی روش پژوهش را مشخص می سازند: کمی یا کیفی. سپس نوع سازه انگاری انتخاب می شود: تفسیری، انتقادی، پسامدرن یا پوزیتویستی. سرانجام سازه های مفهومیِ پایه استخراج و تعریف می شوند: بین الاذهانیت، برساختگی، فرهنگ، هویت، انگاره، معرفت، هنجار و جامعه پذیری. بااین وجود، بایسته های پنج گانه مذکور حاکی از پیچیدگی و دشواری تحلیل سازه انگارانهِ سیاست خارجی است.
نقش سازمان های اطلاعاتی در کشورداری: از کشف اسرار تا برساختن محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۵)
127 - 146
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال بررسی نقش نهادهای اطلاعاتی در کشورداری است. نویسنده کشورداری را به عنوان فعل ذاتی دولت تعریف می کند و فلسفه وجودی نهادهای اطلاعاتی را نقش آفرینی در کشورداری دانسته و معتقد است که سازمان های اطلاعاتی چهار نقش شناختی، نظارتی، صیانتی واجرایی را در راستای کارامدی کشورداری برعهده دارند. این نوشتار رابطه فعالیت اطلاعاتی و حکمرانی را ارتباط تکوینی می داند و برآن است که فعالیت اطلاعاتی برآمده از الزامات حکمرانی است و حکمرانی نیز بدون فعالیت اطلاعاتی ممکن نیست. نویسنده سه رهیافت نظری تاریخی نسبت به اطلاعات را شامل رهیافت «اطلاعات به مثابه کشف اسرار»، «اطلاعات به مثابه تفسیر اسرار» و «اطلاعات به مثابه ابزاری برای برساختن محیط» درخصوص نقش اطلاعات در حکمرانی ارائه کرده است.
تحلیل محتوای کتب درسی متوسطه اول از منظر منافع ملّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد سنجش میزان توجه به مؤلفه های منافع ملّی در کتاب های درسی دوره اول متوسطه است. این پژوهش از بُعد هدف، پژوهشی کاربردی است که به روش توصیفی و تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کتاب های درسی دوره اول متوسطه بوده که با استفاده از نمونه گیری هدفمند پنج عنوان و چهارده جلد کتاب شامل مطالعات اجتماعی، فرهنگ و هنر، تفکر و سبک زندگی، فارسی و پیام های آسمان در پایه های هفتم، هشتم و نهم مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که از بین پنج بُعد اصلی منافع ملّی در کل کتاب های منتخب به ترتیب به منافع ایدئولوژیک با 4/49درصد، منافع سیاسی، اجتماعی با 5/32درصد، منافع رفاهی، اقتصادی با 6/9درصد و منافع دفاعی، امنیتی با 2/8درصد اشاره شده است. همچنین کمترین توجه مربوط به منافع معطوف به نظام بین الملل با 3/0درصد بوده است.
نظریه نظم نوین انقلابی در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۹۶)
331 - 368
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که نظم منطقه ای و جهانی مطلوب و موردنظر انقلاب اسلامی بر اساس آموزه های دینی را در قالب چه نظریه ای می توان تئوریزه و تبیین نمود؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که «نظریه نظم نوین انقلابی» بر اساس شاخصه های فکری- معرفتی و اجرایی- عملی ارائه شده، ظرفیت و قابلیت تببین و تفهیم این مسئله را دارد چراکه براساس نظریه های موجود در رشته روابط بین الملل اعم از جریان اصلی و جریان انتقادی، هیچ کدام به صورت کامل نه می تواند سیاست خارجی انقلاب اسلامی را تئوریزه کند و نه پاسخگوی مسائل مرتبط با این حوزه در عرصه میدان و عملِ مناسبات منطقه ای و بین المللی کشور باشد. زمینه سازی برای کاربست عملی نظریه نظم نوین انقلابی با رویکرد تمدنی جز با نگاه وسیع فرامرزی و فرامنطقه ای به جغرافیای مقاومت مبتنی بر عقلانیت راهبردی انقلابی به سامان نخواهد شد و یکی از مصادیق راهبردی عقلانیت انقلابی، «دیپلماسی نهضتی» است که ظرفیت متحدنمودن و یکپارچه کردن ملل ستم دیده و دُول مستقل را بر محور و مدار مقاومت بارها به اثبات رسانیده است.
آینده نگری در توسعه مسیر شغلی و تحصیلات هوشمندانه: تحلیل نقش میانجی شخصیت آینده نگر (مورد مطالعه: یکی از سازمان های صنعتی حوزه دفاعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۴
109 - 129
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین راهبردهای توسعه مسیر شغلی، ارتقا تحصیلات است. تحصیلات هوشمندانه برنامه ریزی برای ارتقا شغلی از طریق ارتقا هدفمند تحصیلات می باشد. داشتن چشم انداز بلند مدت و ویژگی شخصیتی آینده نگر می تواند در دستیابی به تحصیلات هدفمند موثر باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آینده نگری در توسعه مسیر شغلی بر تحصیلات هوشمندانه کارکنان یکی از سازمان های صنعتی حوزه دفاعی با نقش میانجی شخصیت آینده نگر می باشد. روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کارکنان یکی از سازمان های صنعتی حوزه دفاعی بوده که برمبنای نمونه گیری تصادفی، 225 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده گردید. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های پرسبیترو 2015؛ تیخمیرو 2015؛ جوهر و لیو 2016 استفاده گردید که پایایی آنها به وسیله آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد آینده نگری در توسعه مسیر شغلی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق میانجی گری شخصیت آینده نگر بر تحصیلات هوشمندانه کارکنان تاثیر معناداری دارد. نتایج پژوهش در حوزه توسعه مسیر شغلی نوآوری هایی به همراه داشته است و به مدیران سازمان های دفاعی در درک تاثیرگذاری رویکرد آینده نگر در توسعه مسیر شغلی بر تحصیلات هدفمند کارکنان با میانجی گری شخصیت آینده نگر کمک می کند.
کشمکش های ایدئولوژیک و نهادینگی لائیسیته در فرانسه مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
26 - 1
حوزه های تخصصی:
کلیسای کاتولیک پیش از انقلاب 1789 فرانسه رابطه نزدیکی با دولت مطلقه داشت؛ و این اتحاد دیرینه، چند سده در جریان بود. کلیسا و کشیشان از امتیازهای زیادی برخوردار بودند، و از طبقات ممتاز جامعه به شمار می رفتند. با این حال، در فرایند لائیسیزاسیون پس از انقلاب، از کلیسا رسمیت زدایی شد. پلورالیسم مذهبی پذیرفته شد، و مفاهیمی همچون آزادی مذهبی، تساهل و آزادی وجدان در اسناد قانونی این دوره بازتاب یافت. پرسش اصلی مقاله این است که چه عواملی در شکل گیری و نهادینگی لائیسیته در فرانسه مهم ترین نقش را داشته اند؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که کشمکش های سیاسی و ایدئولوژیک بین جمهوری خواهی لیبرال و محافظه کاری متمایل به کاتولیسیسم، بیشترین تاثیر را بر نهادینگی لائیسیته در این کشور داشت. با استفاده از روش تحلیل محتوی مفهومی کیفی اسناد دولتی مانند قوانین اساسی در سال های مختلف و بررسی رویدادهای تاریخی مهم در دوران پساانقلاب، یافته های پژوهش نشان داد که تحولات انقلاب فرانسه پیشینه حقوقی، ایدئولوژیک و تاریخی برای فرایند لائیسیزاسیون ایجاد کرد، اما با تغییر رژیم های سیاسی و سیاست های دینی کاتولیک محور در سده نوزدهم، این روند با چالش هایی مواجه شد. کشمکش های سیاسی و ایدئولوژیک طولانی بین جمهوری خواهان لائیک با کلیسای کاتولیک و محافظه کاران متمایل به کاتولیسیسم، در این فرایند نقش بزرگی داشت. این کشمکش ها در جمهوری سوم، با توجه به تسلط جمهوری خواهان بر فضای سیاسی، به وسیله مجموعه ای از اصلاحات و قانون 1905، به نهادینگی لائیسیته انجامید.
تهدیدهای نامتقارن و تغییر در راهبردهای امنیتی ژاپن، 2001-2021(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
108 - 81
حوزه های تخصصی:
اگرچه بخش بزرگی از تهدیدهای امنیتی ژاپن سنتی و از همسایگان نزدیک (چین و کره شمالی) سرچشمه می گیرد، تغییرات ساختاری در نظام بین الملل در دوران پسا جنگ سرد با ایجاد تغییر در ماهیت تهدیدها و بازیگران تهدیدساز سبب شکل گیری تهدیدهای جدیدی برای امنیت ملی ژاپن شد که با ساختار امنیتی تحمیلی پس از جنگ جهانی دوم به ژاپن (ممنوعیت استفاده از نیروی نظامی در تأمین امنیت و وابستگی امنیتی به ایالات متحده) به طور کامل ناسازگار بود. دو پرسش اصلی در این نوشتار عبارت اند از: 1. چگونه تهدیدهای امنیتی نوین سبب احساس ضرورت تغییر در ساختار و راهبردهای دفاعی-امنیتی ژاپن شده است؟ 2. دولت ژاپن چه اقدام هایی برای رویارویی با تهدیدهای امنیتی نوظهور مانند تروریسم، حمله سایبری، دزدی دریایی، و مسائل محیط زیستی انجام داده است؟ در فرضیه پژوهش استدلال می شود که تهدیدهای امنیتی نوین با گستره وسیع کنشگری و اهمیت نقش بازیگران غیردولتی قدرتمند از یک سو، و ضرورت پاسخ نظامی به این تهدیدها از سوی دیگر، به تحولات امنیتی ساختاری در ژاپن منجر شده است. هدف و رویکرد این پژوهش تحلیلی-تبیینی بوده، و چارچوب نظری آن مکتب کپنهاک است. برای یافتن پاسخ به پرسش ها، از روش تحلیل مفهومی و کیفی اسناد دولتی مربوط به راهبردهای امنیت ملی ژاپن، و اظهارات سیاستگذاران و یافته های پژوهشی کارشناسان استفاده می شود. پاسخ ژاپن به تهدیدهای نامتقارن حول دو محور اصلاحات قانونی و گسترش توانایی نظامی، تعمیق همکاری های بین المللی و مشارکت در عملیات نظامی بین المللی برای مقابله با تهدیدهای نامتقارن بوده است.
موقعیت ژئواستراتژیک کالینینگراد و تأثیر آن بر انتگرال امنیتی روسیه- ناتو در دریای بالتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
258 - 227
حوزه های تخصصی:
کالینینگراد منطقه برونگان روسیه است که کیلومترها از خاک کشور فاصله داشته، بیشتر به کشورهای عضو ناتو نزدیک است، و به عنوان تنها بندر قابل کشتیرانی روسیه در دریای بالتیک دارای موقعیت ژئواستراتژیک برجسته ای است. نظامی شدن کالینینگراد و سیاست های روسیه در جهت دفاع از خود در برابر گسترش ناتو به سوی شرق، سبب تشدید تنش های امنیتی بالتیک شده است. اکنون این پرسش مطرح است که موقعیت ژئواستراتژیک کالینینگراد به عنوان پاسگاه خارجی روسیه در دریای بالتیک چه تأثیری بر انتگرال امنیتی روسیه-ناتو در این منطقه بر جای گذاشته است؟ بر اساس بازی قدرت حاکم در منطقه بالتیک، این فرضیه مطرح می شود که وضعیت جغرافیایی، منابع و باز نظامی شدن کالینینگراد سبب شکل گیری معمای امنیتی به صورت دامن زدن به مسابقه تسلیحاتی در منطقه بالتیک شده است، و به هراس طرفین از یکدیگر دامن زده و احتمال رویارویی نظامی میان نیروهای ناتو و روسیه را بیشتر کرده است. برای آزمون فرضیه از نظریه واقع گرایی تدافعی استفاده شده است؛ و هسته اصلی این نظریه مفهوم معمای امنیتی است که نقطه ثقل پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. بر اساس روش تحلیل مفهومی منبعث از رویکرد پوزیتیویسم منطقی، رابطه ناتو و روسیه به عنوان یک بازی انتگرال با تابع مشترک ترس در نظر گرفته شده است. در دستاوردهای پژوهش آشکار می شود که مارپیچ امنیتی کنونی میان روسیه و ناتو در منتهی الیه طیف رویکرد تدافع-تهاجم قرارگرفته است، اما بازی قدرت به سویی است که احتمال وقوع منازعه مستقیم دست کم در آینده نزدیک در منطقه بالتیک وجود نخواهد داشت؛ اما روند نظامی شدن منطقه تشدید خواهد شد.
بررسی موانع و راهکارهای تأمین امنیت فرهنگی جمهوری اسلامی در اندیشه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ، از جمله عوامل پیونددهنده آحاد مردم به یک دیگر است و از این رو، پرداختن امنیت فرهنگی، به نوعی به همه افراد جامعه ارتباط دارد. در مقوله امنیت فرهنگی باید هم به آسیب هایِ آن (در وجه سلبی) و نیز آثار ایجابیِ آن برای تثبیت و ارتقای امنیت در جامعه توجه نمود. از این رو، پرداختن به این موضوع، خود می تواند در باز کردن بابِ مباحثِ اساسی در زمینه امنیتِ همه جانبه، چه در عرصه عمل و چه در عرصه نظر کمک کند. این مسئله از دغدغه های مهم آیت الله خامنه ای در سال های اخیر بوده است و در این پژوهش با توجه به بیانان ایشان این پرسش مورد بحث قرار خواهد گرفت که موانع و راهکارهای تأمین امنیت فرهنگی جمهوری اسلامی در اندیشه آیت الله خامنه ای چیست؟ روش این پژوهش «تحلیل گفتمان لاکلا و موف است. مهم ترین یافته های آن نیز عبارتند از اینکه: آیت الله خامنه ای تهدیدات امنیت فرهنگی را «اسلام زدایی»، «تهی کردن انقلاب از درون»،«فاسد کردن جوانان و اشاعه فسادِ سبک زندگی غربی» و«ناکارآمدی برخی از مدیران اجرایی فرهنگی» می دانند. در مقابل، با ارائه راه کار هایی، که دال های گفتمانِ ایشان را مشخص می کند تأمین امنیت نرم در حوزه فرهنگ را «ترویج فرهنگ دینی و تعلیم فضایل اخلاقی»، «داشتن اقتدار و قوی نمودن کشور در عرصه فرهنگی»، «ارائه سبک زندگی ایرانی اسلامی» و «مدیریت جهادی کارآمد، اجرای صحیح قوانین و ترسیم نقشه مهندسی فرهنگی» می دانند.
تأثیر نقش مفهومی انقلاب اسلامی بر هویت خواهی شیعیان یمن با تأکید بر جنبش الحوثی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیداری اسلامی یکی از مهم ترین رویدادهایی است که به ویژه در دهه اخیر در منطقه خاورمیانه عربی بسیاری از کشورهای منطقه را تحت تأثیر خود قرار داده است به نحوی که کشورهای مسلمان که عمدتاً تحت حاکمیت نظام های استبدادی و پادشاهی اداره می شدند با خیزش های مردمی با هویت و نشانگان فرهنگ و ایدئولوژی اسلامی روبه رو شدند. در این میان کشور یمن به دلایل تاریخی و فرهنگی در بین کشورهای جهان اسلام از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و با حرکت بیداری اسلامی در منطقه این کشور نیز دستخوش ناآرامی گردید. انقلاب اسلامی ایران به عنوان بزرگ ترین رویداد قرن بیستم کشورهای اسلامی در منطقه را به شدت تحت تأثیر خود قرار داد. این تأثیرگذاری در عواملی مختلفی ریشه دارد که بخش قابل توجهی از آن به عوامل معنایی و هویتی باز می گردد. بر این اساس پرسش اصلی پژوهش حاضر این می باشد که عوامل معنایی و هویتی انقلاب اسلامی چه نقشی در هویت خواهی شیعیان یمن داشته است؟ (مسئله). روش تحقیق در این پژوهش توصیفی –تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و اینترنتی می باشد (روش). در حالیکه بسیاری از تحلیل ها به عوامل سیاسی، امنیتی، ژئوپلیتیک در بحران یمن اشاره دارد به نظر می رسد که هویت خواهی شیعیان یمن ریشه در ساختار معنایی و نقش محتوایی انقلاب اسلامی که شامل عواملی چون احیاگری اسلامی، عدالت طلبی، مبارزه با استبداد و استعمار، بازتولید فرهنگ مقاومت و مقابله با نفوذ بیگانگان دارد (یافته ها).
Evaluating the Incongruity of Prohibiting the Use of Mass Destruction Weapons in Emergencies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
One of Islam's jurisprudential and moral issues is the competence or inadequacy of using weapons of mass destruction, predominantly nuclear weapons in war or defense. The present study aimed to analyze this issue and incongruity of do not use weapons of mass destruction with necessities such as the need to maintain the Islamic system or urgency such as preventing harm when there is a suspicion of death and severe embarrassment for Muslims. The results indicated that the use of weapons of mass destruction, both conventional and unconventional, has a jurisprudential and moral prohibition under normal circumstances. There are various reasons for this prohibition: the interdiction of using poison, the ban on killing women, children, the elderly, the prohibition of using inhumane tactics, the aggression rule, the observance of animals and the environment, and the rule of sin. The use of unconventional and prohibited weapons of mass destruction, such as nuclear weapons, according to the term of international law, even in cases of necessity, has jurisprudential prohibition and moral incompetence. Evidence of use permit is distorted and inadmissible.
الزامات سیاست خارجی ایران در جهان پساغربی؛ از تنهایی راهبردی تا استقلال استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال ترسیم الزامات روابط راهبردی جمهوری اسلامی ایران و گزینه های شراکت راهبردی آن با بلوک های مختلف قدرت در یک نظام بین الملل پساغربی است. در شرایط گذار نظام بین الملل، رویکرد کلان سیاست خارجی و گزینه های شراکت راهبردی ایران چه الزاماتی را باید مدنظر داشته باشد؟ به دلیل موقعیت منحصربه فرد ژئواستراتژیک در کانون معادلات محیط پیرامونی، ایران به طور اساسی از روند بازتوزیع قدرت و ثروت در نظام بین الملل متأثر شده است. قدرت های نوظهوری همچون ایران که زمانی به دلیل سلطه مادی و گفتمانی یک نظم غربی از معادلات نظام بین الملل به حاشیه رانده شده بودند، اکنون فرصتی بی سابقه به دست آورده اند تا با هم افزایی قدرت با بازیگران تجدیدنظرطلب نظم غالب را به چالش بکشند و خود را در محوریت دستورکارهای سیاست در حال تغییر بین المللی و منطقه ای قرار دهند. باوجوداین، شراکت راهبردی قدرت های نوظهور در وضعیت گذار نظام بین الملل اغلب محدود به همین وضعیت ناپایدار گذار است و با استقرار نظمی دیگر، بسترهایی که به اتحاد راهبردی آن ها شکل می دهد متحول می شود و بسترهای جدید ضرورتاً سازوکارهای همکاری و شراکت دوران گذار در حوزه های امنیتی -راهبردی را بازتولید نمی کند. در چارچوب چنین فهمی، «تنهایی استراتژیک» را نباید لازمه استقلال استراتژیک یا پیش شرط آن تلقی کنیم. در شرایط گذار نظام بین الملل که مشخصه اصلی آن بازتوزیع قدرت، ثروت و بازنویسی قواعد بین المللی است، تنهایی استراتژیک نه یک مزیت نسبی بلکه یک تهدید بالقوه علیه منافع راهبردی ایران است. «تنوع بخشی به رویکردهای ژئوپلیتیکی سیاست خارجی»، «چندجانبه گرایی» از طریق «متوازن سازی روابط با آسیا و اروپا»، «ائتلاف سازی بر مبنای مسائل نوظهور» و... از الزامات کلیدی نقش آفرینی فعال و مستقل جمهوری اسلامی ایران در نظام بین الملل پساغربی است.
تأثیر ایده خوداتکایی بر امنیت ملّی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه خوداتکایی از مسائل مهم مورد تأکید در راهبردهای جمهوری اسلامی ایران است. عوامل متعددی موجب توجّه و تأکید جمهوری اسلامی ایران بر خوداتکایی شده که جنگ تحمیلی و تحریم های بین المللی از آن جمله است. با این حال باید دید کاربست این راهبرد چه تأثیری بر امنیت ملّی خواهد داشت، زیرا از دیرباز، همواره مسئله امنیت ملّی مهم ترین دغدغه دولت های گذشته و حال بوده و تحت تأثیر عوامل مختلفی بسط و قبض یافته است. ازاین رو سؤال پژوهش حاضر این است که ایده خوداتکایی چه تأثیری بر امنیت ملّی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ فرضیه نیز این است که عوامل زمینه ای خوداتکایی نظیر انسجام ملی، موقعیت عمده ژئوپلیتیک کشور، پیشینه تاریخی تمدنی، اراده استقلال طلبی سیاسی، اعتماد متقابل مردم و حاکمان و ارتباط مؤثر و سازنده با بازیگران منطقه ای و بین المللی بر تحقق ایده خوداتکایی و به تبع تقویت امنیت ملّی تأثیرگذار است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و از روش پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری از بین نخبگان دانشگاهی و پژوهشگران انتخاب و داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS1 تجزیه و تحلیل شده اند و درنهایت داده های به دست آمده با روش توصیفی تحلیلی و با عنایت به مکتب نظری کپنهاگ واکاوی شده است. یافته های پژوهش وجود رابطه ای معنادار بین متغیرهای زمینه ای و امنیت ملّی را نشان می دهد.
مدیریت توسعه پایدار شهر کرمانشاه؛ رهیافت اقتصاد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه اقتصاد در موقعیت یابی کشورها، مناطق و شهرها در منظومه قدرت و ثروت منطقه ای و جهانی، تعیین کننده است. از یک سو ارتقای قدرت اقتصادی و دستیابی به پیشرفت متوازن ملّی و محلّی به مثابه کار ویژه مهم دولت تلقّی می شود و از دیگرسو رفع نیازهای اقتصاد سیاسی ملّی و مدیریت توسعه پایدار محلّی به ویژه در شرایط تحریم های بین المللی، مستلزم اتخاذ راهبردها و رویکردهای سیاستی مدرن است. در این راستا کاربرد ظرفیت کنش گری توسعه ای شهرها در جغرافیای پیرامون خود از اولویت های سیاست گذاری توسعه ای ملّی، حکمرانی محلّی و به طور خاص مدیریت شهری به شمار می رود. یکی از مکانیسم های نقش آفرینی شهر در فضای جهانی شدن، کاربست دیپلماسی شهری است. گفتمان برآمده از توجّه به شهر در سیاست گذاری توسعه ای جمهوری اسلامی ایران و ضرورت انطباق نظام تدبیر ملّی و محلّی با نیازها و اقتضائات کنش گری متناسب شهرها در مفرهای پیرامون خود همچنان مغفول مانده است. در این میان توجّه به کلان شهر کرمانشاه اهمیت ویژه ای دارد. این شهر مهم ترین مرکز جمعیتی غرب کشور با وزن ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر تعیین کننده است. با این حال فرایند توسعه متوازن آن، وضعیت پرابلماتیکی یافته است. پرسش این است که برون رفت از تنگناهای توسعه ای این شهر در چارچوب رهیافت اقتصاد سیاسی چگونه است؟ فرضیه پژوهش آن است که کاربست رویکرد اقتصاد سیاسی به مدیریت توسعه پایدار شهری متضمّن اولویت بندی مسائل توسعه ای شهر، برندیابی و بهبود تصویر شهر و فعّال سازی دیپلماسی شهری برای اتّصال اقتصاد سیاسی شهر به جغرافیای پیرامون خود و تمهید مشارکت شهر در فرایندهای تولیدی، تجاری، پولی، مالی، توریستی و ارتباطاتی منطقه در سطح داخلی و خارجی است. روش پژوهش پیش رو، تحلیلی – توصیفی و داده ها از منابع و متون نظری - تحلیلی مکتوب، گزارش آمایش استان کرمانشاه، مشاهدات میدانی و تجربه زیسته نگارندگان تدوین شده است. به طور خلاصه یافته های تئوریک و تجربی پژوهش نشانگر آن است که ضعف رویکرد اقتصادی سیاسی به طراحی و تدوین سیاست توسعه اقتصادی پایدار کرمانشاه مشهود است که دستیابی به اجماع استراتژیک حول هویت اقتصاد سیاسی این شهر و اتخاذ سازوکارهای روزآمد تعامل با مدارهای قدرت و ثروت ملّی و منطقه ای را به تأخیر انداخته است. برآیند گسست یادشده تراکم مسائل تأثیرگذار بر پیشرفت متوازن استان است.