فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۶۱ تا ۴٬۵۸۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر قدرت یک کشور نشان دهنده تأثیر عوامل ژئوپلیتیکی بر جایگاه آن کشور در نظام قدرت منطقه ای است. بر این اساس، جمهوری اسلامی ایران جایگاه مهمی در نظام قدرت غرب آسیا دارد. در کنار لزوم توجه به مزیت های ژئوپلیتیکی، ارتقای جایگاه ایران در نظام قدرت منطقه ای، مستلزم شناسایی خطرات ژئوپلیتیکی است که با آن مواجه خواهد بود. هدف پژوهش، روندپژوهی خطرات ژئوپلیتیکی پیش روی جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا در افق 1404 با رویکرد آینده پژوهانه و با استفاده از روش تحلیل روند است. مطابق با یافته های پژوهش، افزایش تنش میان ایران و عربستان، افزایش تقابل آمریکا و ایران، تشدید رقابت های مذهبی و قومی، توسعه طلبی رژیم صهیونیستی، کاهش سطح همگرایی در منطقه، ترویج ایران هراسی و شیعه هراسی، افزایش قدرت بنیادگرایان سلفی، افزایش رقابت های تسلیحاتی، گسترش بحران در منابع، افزایش دولت های ناکامیاب و مداخله گرایی قدرت های فرامنطقه ای، از مهم ترین خطرات ژئوپلیتیکی تأثیرگذار بر آینده جایگاه ایران در غرب آسیا در افق 1404 است.
وظیفه حکومت اسلامی نسبت به تأمین امنیّت در فضای سایبر با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
۹۵-۱۱۶
حوزه های تخصصی:
بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی بر وظیفه سنگین دستگاه های حکومتی نسبت به «ابزارهای رسانه ای پیشرفته و فراگیر» تأکید دارد؛ باتوجه به اینکه بسیاری از این رسانه ها در فضای سایبری فعالیت می کنند، واکاوی وظیفه یادشده با تأکید بر رسانه های سایبری، دارای نوآوری است. هدف پژوهش، پاسخ به این پرسش است که از منظر فقه سیاسی، وظیفه حکومت اسلامی نسبت به تأمین امنیت در فضای سایبر کدام است و جایگاه این وظیفه در بیانیه گام دوم چیست؟ بنابراین با جستجو در منابع کتابخانه ای؛ مستندات حکم به وجوب تأمین امنیّت همه جانبه در فضای سایبر توصیف و با رویکرد فقه حکومتی تحلیل شده و دیدگاه مقام معظم رهبری پیرامون امنیت فضای سایبر، در منظومه فکری ایشان بررسی شده؛ تا جایگاه این وظیفه در بیانیه مشخص گردد. در نتیجه، ایجاد امنیت همه جانبه در فضای سایبر بر حکومت اسلامی واجب دانسته شده که مشمول مطالبه جدی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی نیز می باشد.
تاملی بر دو نظریه دولت و ولایت بر اساس چارچوب فهم نظریات سیاسی اسپریگنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
۲۰۵-۲۲۴
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش دو نظریه دولت مطلقه هابز و دولت برآمده از نظریه ولایت مطلقه فقیه در چارچوب بررسی و فهم نظریات سیاسی توماس اسپریگنز مطابقت و با تکیه بر حقوق متقابل دولت و شهروندان بررسی شده است. یافته های مقاله نشان می دهد که جدای از قرابت لفظی میان دو اصطلاح دولت مطلقه و ولایت مطلقه و وجود برخی از مشابهت ها در ضرورت وجودی و کارکردهای دولت، تفاوت های جدی هم در مبانی و معانی و هم در ویژگی ها و کارکردهای دولت، میان نظریه های یاد شده وجود دارد. دولت مورد نظر هابز به اصولی همچون حاکمیت مردمی، حاکمیت قانون، نظارت پذیری و مشارکت شهروندان در حاکمیت، چندان پایبند نیست درحالی که تأمل در نظریه ولایت مطلقه، عدم مغایرت این نظریه با اصول پیش گفته را نشان می دهد. این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.
مولفه های «حیات طیّبه» در اندیشه سیاسی نوصدرائیان با تاکید بر آراء علّامه طباطبایی و شهید مطهّری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
117 - 144
حوزه های تخصصی:
پرسش از این که سعادت در چه جامعه ای سیاسی تحقق پیدا می کند با پاسخ های متفاوتی در تاریخ اندیشه سیاسی رو برو بوده است.در فلسفه سیاسی اسلامی نیز این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است به طوری که نوصدرائیان که یک جریان فکری فلسفی معاصر در ایران هستند خواهان پاسخ به این به این پرسش و ارائه الگوی مناسبی برای جامعه سیاسی مطلوب پیش از ظهور حضرت مهدی(عج)بوده اند.ایشان که احیاء کننده حکمت متعالیه و پیرو فلسفه صدرالمتالهین شیرازی هستند،با مبانی انسان شناسی خود درصدد کشف ابعاد انسان و جنبه های گوناگونی همچون مفهوم انسان، آفرینش انسان، استعدادها و توانایی های انسان، جایگاه انسان در نظام هستی و رابطه او با خود، اجتماع و پرودگار می باشند و در این راه نیز توانسته اند با ارائه ایده جامعه مطلوب بر اساس الگوی «حیات طیّبه» سعادتمندی و کمال خواهی جامعه اسلامی را معرفی کنند.این جریان فکری فلسفی که به نمایندگی امام خمینی(ره)علّامه طباطبایی استاد مطهرّی و جوادی آملی در واکنش به رسوخ جریان های ضد دینی در ایران و در جهت احیاء تفکر صدرایی آغاز گردید،با بهره گیری از حکمت متعالیه و در سه زاویه، محتوایی_روشی و صوری، شکلی خواهان پاسخگویی به مسائل و شرایط پیش آمده برای جامعه ایران میباشد. یافته های این مقاله حکایت از آن دارد که حیات مطلوب در اندیشه نوصدرائیان همان «حیات طیّبه» است که در آن انسان کامل تحقق پیدا می کند و ارزش هایی مانند عدالت، آزادی،خدمت به خلق،تشکیل حکومتی سعادتگرا از ملزومات این ایده بشمار می آید.روش پژوهش در این تحقیق از نوع کیفی، توصیفی و تحلیلی بوده و با توجه به بررسی متون از روش هرمنوتیک متن محور و همچنین از تحلیل محتوا نیز استفاده شده است. کلید واژه ها: حکمت متعالیه؛نوصدرایان؛سعادت؛حیات طیّبه؛علّامه طباطبایی؛استاد مطهّری
تحلیل گفتمان مقام معظم رهبری در موضوع اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
329 - 360
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران جزء کشورهایی به شمار می رود که دارای تنوع مذهبی است. رویکردهای مختلفی درباره تنوع مذهبی در ایران مطرح است. برخی محققان این تنوع را تهدید برای کشور معرفی می نمایند و برخی رویکرد فرصتی به این پدیده دارند. بر اساس مبانی جمهوری اسلامی ایران ، تنوع مذهبی فرصتی برای تعامل با جهان اسلام است اما این تنوع ممکن است به عنوان بستری برای اعمال فشار بیگانگان به نظام قرار گیرد . بر این اساس حفظ اهل سنت در حوزه فرصتی نیازمند سیاست گذاری هوشمندانه است. سیاست گذاری دارای مراحل متعددی است و شناخت گفتمان حاکم بر سیاست گذاری از مراحل اساسی این حوزه محسوب می شود. استخراج گفتمان رهبر معظم انقلاب به عنوان یکی از مبادی سیاست گذاری در جمهوری اسلامی ایران برای ورود به عرصه سیاست گذاری لازم و ضروری است . بر این اساس این مقاله تلاش دارد گفتمان مقام معظم رهبری در حوزه اهل سنت را استنباط نماید . برای نیل به این هدف ، از الگوی عملیاتی تحلیل گفتمان (پدام) استفاده شده است . در این مقاله با بهره گیری از این الگو ، سه مرحله توصیف ، تفسیر و تبیین را بر پایه پنج بُعد تحلیل لایه های نمونه های جامعه آماری مقاله (از سطح تا عمق) انجام شده است . تحلیل گفتمان رهبر معظم انقلاب نشان می دهد که دال اصلی این گفتمان ، امت واحده اسلامی و مقابله با نظام سلطه است و مولفه های دیگری مانند نفی نگاه تبعیض آمیز مذهبی ، حفظ وحدت و فرصت دانستن اهل سنت به عنوان سایر دال های اساسی گفتمان قابل بازشناسی است.
نولیبرالیسم و تولد دوباره سزاگرایی کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
229 - 248
حوزه های تخصصی:
این واقعیت که از اواخر قرن بیستم در آمریکا، آن هم بعد از گذار از تئوری های مختلف در حوزه سیاست جنایی، دوباره نوبت به سزاگرایی، اعمال مجازات متناسب، سختگیرانه و توجه به گونه ای از اخلاق اجتماعی و حفظ آن از طریق نظام سزادهی استحقاقی رسیده است، بسیار محل تأمل و بحث است. برخی اندیشمندان توضیح این تحول را در تغییرات اساسی در رویکردهای مرتبط با حقوق کیفری و حتی برخی نظریه های اجتماعی و فرهنگی خلاصه می کنند. در نوشتار حاضر، نگارنده قصد دارد تا به مؤلفه های سیاسی تأثیرگذار بر بازتولید ادبیات سزادهی بپردازد. آنچه در پایان نتیجه گرفته خواهد شد، همسویی سزاگرایی و ارکان اصلیِ آن با خوانش جدید و مسلط از نظریه لیبرالیسم سیاسی است که با عنوانِ نولیبرالیسم به برخی ویژگی های مبنایی سزاگرایی بسیار نزدیک است.
روند بحران کرکوک در تحولات سیاسی منطقه و سناریوهای آتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
385 - 401
حوزه های تخصصی:
شهر کرکوک واقع در کردستان عراق به عنوان یک منطقه ژئوپلیتیکی خاورمیانه یکی از عوامل اصلی ظهور بحران ها و چالش های مابین اقلیم کردستان، عراق و منطقه در صد سال اخیر بوده است.در خصوص اهمیت این مکان جغرافیایی می توان به نفت خیز بودن این شهر، تنوعات قومی- مذهبی و دعاوی ارضی و قومی تاریخی بر سر آناشاره کرد که امکان ظهور و بروز تنش را در منطقه مدام زنده نگه داشته است. این وضعیت کرکوک را از یک مسئله به بحران ملی و بین المللی مبدل ساخته است. این نوشتار بر آن است، ضمن توصیف مختصر مختصات جغرافیایی، تاریخی، سیاسی و اقتصادی کرکوک و چگونگی ظهور بحران آن و تنازعات قومی- ژئوپلیتیکی بر سر آن، تبیین و تحلیل کند که این بحران در دوره نظام فدرال عراقچه مراحلی را تجربه کرده است و مسیر احتمالی در رابطه با تحولات ژئوپلیتیکی منطقه آن چگونه خواهد بود. پرسش مطرح این است که تأثیر و تأثر بحران کرکوک در تحولات عراق و منطقه و سناریوهای آتی چگونه خواهد بود؟ در پاسخ به این پرسش این فرضیه نمایان می شود که بحران کرکوک تحولات عراق و منطقه را تحت تأثیر قرار داده و اکنون نظام فدرال عراق را با شکاف های عمیق تر از گذشته روبه رو کرده است و این بحران بالفعل با تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از تحولات منطقه استعداد بالقوه تغییرات ژئوپلیتیکی را در بردارد. این وضعیت رابطه دولت عراق را با اقلیم کردستان، آسیب پذیر و شکننده کرده و آینده کرکوک را در ابهام فرو برده که سناریوهای متعددی برای آینده کرکوک متصور است. یافته ها چندین احتمال را جهت حل منازعه ارائه داده است. لیکن گروه ها در خصوص بیشتر سناریوها اجماع نظر ندارند و احتمال اینکه این بحران حادتر شود و نظام فدرال از هم بپاشد و در نهایت وضعیت جدید ژئوپلیتیکی را وضع کند، دور از انتظار نیست. مقاله حاضر در چهار بخش تدوین شده است؛ بخش اول تلفیق نظریه ژئوپلیتیک و منازعه، بخش دوم ویژگی های عمومی کرکوک، بخش سوم سیر بحران در تحولات جدید و نقش بازیگران دخیل و در نهایت در بخش چهارم احتمالات پیش رو و راهکار حل منازعه بررسی شده است.
راهبرد و الگوی رفتاری روسیه در تقابل ایران و رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال بیست و نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۹۴
5-33
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل به دلیل اختلافات راهبردی و خصومت های ایدئولوژیکی در سطوح مختلف با هدف به حداکثر رساندن قدرت منطقه ای خود، به کنترل، مهار و ایجاد بازدارندگی علیه یکدیگر پرداخته اند. پیوندهای عمیق تاریخی میان روسیه و اسرائیل، سطح مناسبات دیپلماتیک آنها را از سطح عادی به سمت استراتژیک سوق داده است. تحریم های آمریکا علیه مسکو و نقش میانجی گری اسرائیل در حل و فصل اختلافات با آمریکا، فرصتی را به تل آویو داد که از آن به عنوان برگ برنده در نزدیکی راهبردی با روسیه در جهت تضمین امنیت خود استفاده کند. این درحالی است که ایران و روسیه با تأکید بر منافع مشترک، به توسعه الگوهای مشارکتی در تنظیم روابط دوجانبه خود پرداخته اند. به طوری که سطح همکاری های نظامی و سیاسی ایران و روسیه، بیانگر تحول عظیمی در روابط دوجانبه دو کشور است. ازاین رو، تقویت جایگاه سیاسی و نظامی ایران و اسرائیل توسط روسیه، به یک عامل محرک تهدید امنیت ملی تبدیل شده است. سؤالی که در این پژوهش مطرح می شود این است که با وجود تقابل ایران و اسرائیل تاکنون، روسیه چه الگوی رفتاری را درقبال این دو متحد تاکتیکی خود اتخاذ کرده است؟ برای پاسخ به این سؤال، فرضیه ما این است که، مناسبات گسترده مسکو با ایران و اسرائیل و نقش آن ها در سیاست های منطقه ای و بین المللی روسیه باعث شده است که مسکو الگوی رفتاری توازن قوا را بهترین رویکرد درقبال این دو متحد تاکتیکی خود برگزیند. این مقاله به روش تحلیلی و برمبنای رویکرد موازنه قوا داده های پژوهش را موردتبیین قرار داده است.
جایگاه تربیت شهروندی در گفتمان های سیاسی بعداز انقلاب اسلامی ایران مطالعه موردی گفتمان های عدالت محوری و اعتدال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
347 - 368
حوزه های تخصصی:
بعداز انقلاب اسلامی در ایران گفتمان های مختلفی ظهور یافته است و هر گفتمان اهداف و برنامه های خاصی در زمینه تربیت شهروندی ارائه نموده است. مقاله حاضر، با هدف تحلیل انتقادی جایگاه تربیت شهروندی در گفتمان های عدالت محوری و اعتدال تدوین شده است. جامعه پژوهش شامل اسناد مرتبط با تربیت شهروندی در هر دو گفتمان می باشد. یافته ها نشان داد که برای تربیت شهروندی از دید گفتمان عدالت محوری، رعایت حقوق اجتماعی- اقتصادی، و از نظر گفتمان اعتدال، رعایت حقوق سیاسی و مدنی، مهمترین مطالبات شهروندان را تشکیل می دهند. متون مورد بررسی در هر دو گفتمان به نقش شهروندان در فرآیند برآورده شدن حقوق توجه چندانی نمی کنند، بلکه تمرکز آنها بر وظیفه دولت برای تحقق بخشیدن به حقوق و زمینه های دستیابی به تربیت شهروندی است. شهروند بازنمود شده در این دو گفتمان موجودی است تک بعدی که تنها در هر دوره در یکی از ابعاد رشدی سریع و نامتوازن را تجربه کرده است. در غالب موارد، اسناد مورد بررسی از الگوی تک گفتمانی پیروی می کنند و علاقه ای به استفاده از عناصر گفتمان های رقیب ندارند.
روابط جمهوری اسلامی با اخوان المسلمین؛ از همسویی استراتژیک تا رقابت ایدئولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران و اخوان المسلمین سه سطح از روابط در قالب جنبش- جنبش، دولت- جنبش و دولت- دولت را پشت سر گذاشته اند. با اینکه تصور می شد اخوان المسلمین بعد از به قدرت رسیدن، روابط خوبی با جمهوری اسلامی برقرار کند، اما در پرونده های منطقه ای در مقابل سیاست های جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. بسیاری از مجامع سیاسی و آکادمیک ایران با تاکید بر این مرحله و با استناد به تحولات این دوره از روابط، تغییر راهبرد حمایت از اخوان لمسلمین در جهان اهل سنت را توصیه می کنند. این مقاله با روش کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی تحلیلی، در پی پاسخ به این سوال است که مطلوب ترین سطح روابط جمهوری اسلامی با اخوان المسلمین در کدام سطح و در قالب چه راهبردی باید تعریف و ادمه یابد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که به دلیل ایدئولوژیک بودن نظام سیاسی برآمده از جنبش شیعی در ایران و جنبش سنی اخوان المسلمین و رقابت ها و اصطکاک های مترتب بر آن، مطلوبترین سطح روابط جمهوری اسلامی با اخوان المسلمین باید در سطح "دولت- جنبش" و در قالب راهبرد "امتناع دولت، استمرار نهضت" تعریف و پیگیری شود.
ماهیت اندیشه سیاسی سده های میانه، با تأکید بر فلسفه مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
535 - 553
حوزه های تخصصی:
ماهیت اندیشه سیاسی سده های میانه، همواره، موضوعی مورد بحث نزد پژوهشگران این حوزه بوده است. تبیین این مسئله می تواند امکان فهم دقیق تری از تحولات فکری در سپهر سیاست در سده های میانه را به دنبال داشته باشد. از منظر نوشته حاضر، سیاست در سده های میانه را باید در نسبتی که با مفاهیم سیاسی در کتاب مقدس داشته است، فهم کرد. مدعای ما این است که کتاب مقدس گنجینه ای مهم است که هنگام ترجمه متون سیاسی در دوران میانه توجه مترجمان و اندیشمندان سیاسی را به خود جلب کرد، و هنگام معادل گزینی با انتخاب این واژه ها اندیشه سیاسی را در مسیر تعالیم جامع مسیحیت قرار داد. ازاین رو، اندیشه سیاسی کاملاً تحت تأثیر فلسفه دینی مسیحیت معنا می یافت، و در نسبتی خاص با نظام کلی اندیشه مسیحی قرار گرفت.
بررسی نسبت نئولیبرالیسم و نسل دوم حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
573 - 587
حوزه های تخصصی:
نئولیبرالیسم از جمله اندیشه هایی است که بر مفاهیمی چون بازار، حذف مقررات و حذف مفهوم نفع عمومی یا اجتماع و جایگزینی آن با «مسئولیت فردی» می پردازد. نئولیبرالیسم را می توان ایدئولوژی درنظر گرفت که معتقد است تجارت و سرمایه گذاری آزاد یگانه منبع توسعه و شکوفایی اقتصادی است. این اندیشه بر این پایه استوار است که مکانیسم بازار باید اداره کننده سرنوشت بشر باشد. تلاقی نئولیبرالیسم و نسل دوم حقوق بشر براساس دسته بندی های کارل واساک که انتزاعی و آکادمیک است، در اقتصاد و بازار است. قواعد طبقه بندی شده در این نسل از جمله حقوقی اند که از نظر قانونگذاری و کدگذاری، همزمان با قواعد نسل اول پدید آمدند، اما شناسایی آن به لحاظ فلسفی و نظری پس از حقوق مدنی و سیاسی است. این قواعد و مفاهیم از آن روی حائز اهمیت است که با پیدایش دوره نئولیبرالیسم همزمان بوده و با توجه به خواست نظام بین الملل مبنی بر تحقق عدالت که اقتصاد و به تبع آن کاهش فقر و غلبه بر کمبودها و محرومیت های بشر است، بخشی از آن است.
مطالعه مقایسه ای ماهیت شناسی دولت شورایی و کارویژه آن در هندسه معرفت سیاسی شهید صدر و میرزای نائینی (رحمه الله علیهما)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۱
215 - 248
حوزه های تخصصی:
تأسیس حکومت اسلامی در عصر غیبت از جمله مباحث مبنایی و بنیادین فقه سیاسی می باشد که میرزای نائینی و شهید صدر به دنبال تبیین مبانی مشروعیت حکومت اسلامی در عصر غیبت به ترسیم ماهیت و شکل خاصی از حکومت اسلامی در قالب دولت شورایی رسیده اند. این مقاله با روش پژوهش مقایسه ای به گونه گردآوری کتابخانه ای داده ها به تحلیل و بررسی اندیشه و اسناد جمع آوری شده از آثار میرزای نائینی و شهید صدر پرداخته است و در فهم اندیشه سیاسی این دو متفکر اسلامی از ایده نظری هرمنوتیک اسکینر الگوبرداری کرده است. یافته هایتحقیقبر چند نکته تاکید دارد؛ بر خلاف تصور اولیه و مشهور از یکسان انگاری دولت شورایی در اندیشه نائینی و صدر، این دو نظریه از همدیگر متفاوت می باشند. در هندسه معرفت سیاسی میرزای نائینی، حاکمیت حقی الهی است و تعلق به مردم ندارد بلکه شورویت حق مردم است که بر اساس اصل شورا، مردم حق شور با حاکم را دارا می شوند اما در اندیشه شهید صدر حاکمیت حق مردم است لذا شورا اصلی است برای تحقق آفرینی حق حاکمیت همگانی مردم. تفاوت ماهوی دولت شورایی موجب شکل گیری کارویژه ای متفاوت برای اصل شورا در فقه امامیه می گردد و سبب ظهور رویکردی جدید در بررسی امر سیاسی از منظر فقه سیاسی امامیه می شود.
اقتصاد سیاسی سیاست حذف ایران از معادلات انرژی جهانی توسط ایلات متحده امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرواضح است که انرژی از عوامل موثر بر اقتصاد جهانی و ابزاری برای تأمین منافع و امنیت ملی و توسعه اقتصادی کشورهای جهان بوده است که در نتیجه جایگاه ویژه ای را در روابط قدرت در نظام جهانی معاصر باز کرده و دسترسی به منابع انرژی برای تمامی سطوح سلسله مراتب قدرت جهان، اهمیتی استراتژیک پیدا کرده است. در این میان، ایران با واقع شدن در مرکز بیضی استراتژیک انرژی جهان و با در دست داشتن دومین منابع نفت خام و گاز طبیعی جهان، از جایگاه مهمی در حوزه تحولات انرژی جهانی برخوردار بوده است. از این رهگذر ایالات متحده با علم به این مهم، تلاش داشته با استفاده از اهرم فشار حداکثری و سیاست حذف ایران از معادلات انرژی جهانی، در راستای کشاندن جمهوری اسلامی ایران بر سر میز مذاکره و تحمیل شرایط خود، استفاده نماید. اما موضوع مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد آنست که اهداف سیاست مذکور صرفا اهداف اعلامی بوده و در ابعاد اعمالی اهداف دیگری نیز پیگیری گردیده است. لذا سوال اصلی پژوهش این گونه بوده است که مهم ترین اهداف و دستاوردهای اقتصاد سیاسی ایالات متحده امریکا از پیگیری سیاست حذف ایران از معادلات انرژی جهانی چیست؟ در پاسخ به سوال مذکور فرضیه ی وجود اهداف پنهانی دیگری همچون کنترل رقبا و بدست آوردن بازارهای انرژی کشورهایی همچون ایران از طریق ابزار تحریم مطرح گردید. بطوریکه مطابق با آمارها و اطلاعات منتشر شده، ایالات متحده توانست با در پیش گرفتن سیاست مذکور در حوزه اقتصاد سیاسی به دستاورد هایی چون بدست آوردن بازار انرژی برخی از مشتریان نفتی ایران و کنترل رقبایی که به نفت ایران وابسته هستند، دست یابد. این پژوهش بر آن است با روشی توصیفی- آماری- تحلیلی و با تکیه بر اطلاعات و آمارهای منتشر شده از سویEIA,IEA, BP به بررسی وضعیت عرضه و تقاضای نفت و گاز جهان و راهبرد حذف ایران از معادلات انرژی جهانی که با تاکید بر دو مولفه مذکور بپردازد.
بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی در بین شهروندان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
131 - 155
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی در نظام دموکراسی غیر مستقیم نقش حیاتی ایفا می کند. انتخاب ساز و کار اصلی برای تحقق حاکمیت مردمی است. در این میان مشارکت به شهروندان امکان می دهد تا مقامات مسئول را جایگزین کرده و دولت را تغییر دهند. با توجه به اهمیت بحث از مشارکت سیاسی، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS، به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی می باشد که آیا بین ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی در بین شهروندان شهر کرمانشاه ارتباط وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان 18 سال به بالای شهر کرمانشاه می باشد که 384 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن یعنی اعتماد اجتماعی (0/38)، مشارکت اجتماعی (0/41)، انسجام اجتماعی (0/30)، حمایت اجتماعی (0/27)، آگاهی اجتماعی(0/35)، ارتباط اجتماعی(0/36) با مشارکت سیاسی شهروندان ارتباط مثبت و مستقیم و معنادار وجود دارد. بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تایید می شوند. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (Smart PLS) نیز نشانگر این است که اثر متغیر مستقل سرمایه اجتماعی بر مشارکت سیاسی شهروندان به میزان 0/55 می باشد.
نقد اقتصاد سیاسی خودکارسازی فرایندهای شغلی در ایران پس از انقلاب؛ مطالعه موردی بانک داری الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف مطالعه تأثیر ICT در خودکارسازی فرایندهای شغلی در بخش بانک داری الکترونیکی از منظر نقد اقتصاد سیاسی انجام شده است. بدین ترتیب، نگارندگان پژوهش با استفاده از روش تحلیل ثانویه و استفاده از قانون انباشت عام سرمایه به منزله چهارچوب نظری دو پرسش را بررسی کرده اند: نسبت بین سرمایه ثابت و سرمایه متغیر در کل اقتصاد ایران و در بخش مشاغل مرتبط با ICT چه تغییراتی داشته است؟ خودکارسازی فرایندهای کاری در بخش بانک داری ایران از زمان ورود ICT به این بخش چه میزان بوده است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که در چهار دهه گذشته در اقتصاد ایران نسبت سرمایه ثابت به سرمایه متغیر همواره درحال افزایش بوده است که نسبت این افزایش در اقتصاد مبتنی بر ICT بیش تر هم بوده است. به این معنا که با گذشت زمان، تعداد نیروی کار کم تری تعداد ماشین آلات و تکنولوژی های بیش تری را به کار می گیرد. هم چنین، مطالعه روند بانک داری الکترونیکی در ایران نیز اثبات کننده قانون عام انباشت سرمایه است؛ به طوری که طی یک دهه اخیر روند استفاده از بانک داری الکترونیکی در تمامی حوزه ها به صورت مداوم درحال افزایش بوده است که این به معنای خودکارشدن بیش ازپیش فعالیت ها و خدمات مالی در ایران است.
اقتباس از مرکز و خیزش از پیرامون: مزیت عقب ماندگی، انتقال تکنولوژی، و صنعتی شدن چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درپی انقلاب صنعتی در انگلستان و رشد کشورهای صنعتی، چین به کشوری عقب مانده در پیرامون تمدن مدرن بدل شد و اکنون در میانه انتقال از پیرامون به جمع کشورهای توسعه یافته صنعتی است. این مقاله واقعیت این انتقال بزرگ از چشم انداز نظریه مزیت های عقب ماندگی گرشنکرون را بررسی می کند. طبق این نظریه هنگامی که اراده سیاسی در رهبران جاماندگان از روندهای توسعه یافتگی صنعتی برای جبران عقب ماندگی ها شکل بگیرد، این دیررسیدگان ظرفیت وسیع و مشوق های نیرومندی برای یادگیری رویه های موفق و تکنولوژی ها و ابداعات کشورهای پیش رو دارند. آن ها از مزیت های بزرگ عقب ماندگی برخوردارند. از جمله این مزیت ها دست رسی به ظرفیت های تکنولوژیکی است که دولت های پیش رو طی چندین قرن برای کسب آن ها هزینه های سنگین تحقیق، توسعه، سعی، خطا، و ... را متحمل شده اند، اما دولت های به جامانده می توانند بدون پرداخت این هزینه ها و در بازه زمانی کوتاه تری با اتخاذ سیاست های صحیح این تکنولوژی ها را انتقال دهند و رشد شتابان تری در روند صنعتی شدن داشته باشند. همان طور که در این مقاله توضیح داده شده، این تحول در چین رخ داده است. چین از سال 1978 م برای تبدیل این مزیت و ظرفیت نهفته به مزیتی اقتصادی در مسیر هم طراز شدن با آمریکا، درجایگاه پیشرفته ترین اقتصاد بزرگ صنعتی، بر انتقال تکنولوژی متمرکز شده است. چین هنوز در مقایسه با آمریکا عقب است، اما این شکاف را کاهش داده و به سرحد نوآوری نزدیک شده است. بنابراین، دیگر نمی تواند با قاپیدن و اقتباس تکنولوژی های ارزان از ایالات متحده رشد شتابان گذشته را داشته باشد و می بایست دیگر هزینه های سنگین تحقیق و توسعه در نوآوری ها را خودش تقبل کند. بنابراین، نرخ رشد اقتصادی اش از میانگین چهار دهه گذشته کم تر خواهد بود. دلالت این یافته ها برای ایران ضرورت شکل گیری اراده ای در متنفذترین الیت های سیاسی برای پر کردن شکاف تکنولوژی با دولت های پیش رو است.
Trump’s Maximum Pressure Policy and Diplomacy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
In the past four decades, the US-Iran relations have been hostile, especially after Donald Trump took office as president in 2017. Since 1979, Washington's official policy toward Iran has been predicated on containment, push-back, and change of behavior. However, Iran usually perceives the US policy regarding itself in terms of regime change or metamorphosis. The United States has countered Iran through coercive diplomacy, crippling sanctions, military blockade, delegitimization, isolation, and demonization. The present paper aims to investigate the antagonism between the two countries in Donald Trump's administration. The main reasons behind Trump's maximum pressure campaign against Iran and Iran’s perception of this attitude constitute the main research questions addressed in this paper. The findings show that the two countries have different understandings of their hostilities. Although the US preference in Trump’s era for Iran was regime change, it would settle for a non-challenging or so-called a normal Iran. But Iran perceived the US policy as undermining its independence, identity, and existence. In fact Iran perceived Trump’s gesture on negotiation or making new deal as just a propaganda show. This paradigmatic different outlooks has blocked diplomacy. The present paper, through a descriptive-analytic method, elaborates on this antinomy mainly from Iranian side.
Iran’s Geopolitical Strategy in the West Asia: Containment of ‘Geography’ and ‘History’(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Review of Foreign Affairs, Volume ۱۱, Issue ۳۱ - Serial Number ۱, January ۲۰۲۰
59 - 88
حوزه های تخصصی:
The depth and extension of Iran’s controversial connections with its proxies have caught eyes and thoughts. While much ink has been spilled to Iran's regional policy, the majority of these analyses, either intuitively or deliberately, build their explanation on the so-called ‘Persian-Shia offensive intentions’. Conversely, the present paper seeks the roots of Iran's regional policy in its specific geography and history. From this perspective, Iran’s regional policy is inseparable from its geopolitical strategies. To shed light on these strategies, the paper begins with the rise of the Persian Achaemenes until the establishment of the Islamic Republic, focusing on major driving forces behind Iran’s regional policy and strategies. The paper elaborates on a foundational concept of ‘strategic loneliness’, as Iran’s permanent feature, by highlighting the country’s curse of geography and its long-standing historical insecurity. In following, it shows the consequential impact of Iran’s strategic loneliness for the country’s non-state foreign policymaking strategic connections with military non-state actors—in the containment of its regional enemies. The paper ultimately argues that while this policy has kept Iran’s national integrity and security while entrapped the country in a durable ‘geopolitical predicament’ and deepened regional crisis in the Middle East.
رویکرد حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه برای حمایت از غیر نظامیان در مخاصمات مسلحانه بین المللی و تبیین جامعه شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
276 - 290
حوزه های تخصصی:
حقوق بشر و حقوق بشردوستانه هر دو به منظور حمایت از حقوق انسانی و اجبار دولت ها به رعایتِ شأن و مرتبت انسانی تدوین و توسعه یافته اند و مکمل یکدیگر عمل می نمایند؛ حقوق بشر حقوقی است که همگان در همه زمان ها، حتی در زمان جنگ نیز از آن برخوردار می باشند؛ حال آنکه حقوق بشردوستانه مجموعه ای از قواعد بین المللی است که مشخصاً، ناظر بر رفتار قوای متخاصم در جنگ های مسلحانه است؛ مقاله حاضر به بررسی رویکرد حقوق بشر و حقوق بشردوستانه در زمان جنگ و نحوه حمایت از غیر-نظامیان در مخاصمات مسلحانه با روش توصیفی - تحلیلی می پردازد؛ سؤال اصلی مقاله حاضر این است که رویکرد این دو نهاد حقوقی در حمایت از افراد چیست؟ از سویی دیگر مقاله حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که آیا قواعد و مقررات حقوق بشر در زمان جنگ های مسلحانه نیز رعایت می شوند یا خیر؟ یافته های تحقیق، حاکی از آن است که توجه به قواعد و مقررات حقوق بشر در راستای حمایت از کرامت انسانی در زمان مخاصمات مسلحانه الزامی بوده و این دو نهاد حقوقی به صورت مکمل عمل می نمایند.