فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۸۱ تا ۲٬۴۰۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۵, Issue ۳, summer ۲۰۲۱
433 - 472
حوزه های تخصصی:
In many aspects, U.S. President Donald Trump’s approach to foreign policy-making was in sharp contrast with that of his predecessors, particularly post-WWII presidents. His hostility toward the long-lasting liberal international order that was crafted and maintained by former presidents, his eccentric ways of solving foreign policy issues, and his unusual rhetoric regarding U.S. allies and adversaries, are all indications of his “unorthodox” foreign policy approach. In an attempt to explain this unorthodoxy, in this article we aim to examine Trump’s cognitions and compare them to those of his post-WWII predecessors. In particular, we have measured the cognitive complexity score for each of these presidents to determine Trump’s position among them. In order to do so, we have calculated the Flesch-Kincaid readability score of the presidents’ verbal statements, assuming that the complexity of the statements indicates the complexity of their author’s thoughts. The results have clearly demonstrated that Trump was at the lowest level of cognitive complexity among the presidents under examination, and since a low level of cognitive complexity pertains to viewing the situation from limited perspectives, a low need for broader information, adhering to a limited number of policy options, ignoring advice, and decisiveness, we may reasonably infer that his cognitive simplicity played an important role in the unorthodoxy of his foreign policy approach.
آینده نظم منطقه ای خاورمیانه در افق2030(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۲
37 - 67
حوزه های تخصصی:
خاورمیانه با آشوب روبه روست. این آشوبناکی، خاورمیانه را با تراکم فزاینده بحران های ملی، منطقه ای و بین المللی روبه رو کرده است. این بحران ها، چالش های متعدد ژئوپلیتیکی را علیه همگرایی و در نتیجه کاهش اقتدار کشورهای منطقه سبب شده است. موضوعی که ضرورت و اهمیت ارائه تصویری از آینده این چالش ها را برای مقابله با پیامدهای احتمالی ناشی از آنها برجسته کرده است. بنابه این ضرورت اساسی، این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش محوری است که آینده محتمل نظم منطقه ای خاورمیانه در افق 2030 چگونه خواهد بود؟ این پژوهش که بنا به ماهیت خود اکتشافی است در راستای پاسخ به این پرسش با رویکردی آینده پژوهانه و تکنیک های آن مانند سناریونویسی فرآیندی 7 مرحله ای را اتخاذ کرده است. این روش، با بهره<sub> </sub>گیری از نظرات نخبگانی در راستای روایی بیشتر سناریوها و شناسایی آینده های محتمل، دارای مزیت های برجسته ی است. مهمترین یافته پژوهش که بیشترین تطابق و سازگاری را نیز با واقعیت نظم منطقه ای خاورمیانه در افق2030 دارد، افزایش مداخله قدرت های جهانی و همین طور افزایش تنش و تضاد در بین دولت های منطقه خاورمیانه است.
مقایسه سازوکارهای حل و فصل مناقشات انتخابات ریاست جمهوری در کنیا (2017)، افغانستان (2009) و ایران (2009/1388)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناقشات جزئی ذاتی از فرآیند انتخابات هستند که ممکن است در هر مرحله از فرآیند چرخه انتخاباتی روی دهند. هدف پژوهش حاضر، بررسی شباهت و تفاوت سازوکارهای به کار گرفته شده در حل و فصل مناقشات پساانتخاباتی ریاست جمهوری کنیا 2017، افغانستان 2009 و ایران 1388/2009 است. سنت و استراتژی مقایسه در این پژوهش به ترتیب، کیفی، توصیف عمیق و مورد محور با N کوچک بوده است. براساس یافته های پژوهش، سیستم و رویکرد غالب در حل و فصل در کشورهای کنیا و افغانستان، تلفیقی؛ به معنای به کارگیری ترکیبی از سازوکار های رسمی/ دولتی و غیر رسمی/غیر دولتی است، در حالی که در ایران، سیستم و رویکرد غالب، رسمی است و کاربردی از سازوکارهای غیررسمی حل و فصل مناقشه به رسمیت شناخته نشده است. استفاده از سازوکارهای رسمی در هر سه کشور، از جمله شباهت های یافت شده در آن ها بوده است، با این تفاوت که در موارد کنیا و افغانستان به کارگیری این سازوکارها منجر به پذیرش درخواست کاندیداهای معترض و در نهایت، حل و فصل مناقشه شده اما در ایران، درخواست کاندیداهای معترض رد شده است. پژوهش حاضر نشان می دهد، اصلاح قوانین و نهادهای مدیریت انتخاباتی با تمرکز بر موضوع حل و فصل مناقشات احتمالی با «درس آموزی» از موقعیت های مناقشه آمیز گذشته می تواند به ایجاد ساز و کارهایی جدید اعم از رسمی و غیررسمی و یا مکمل منتج شود که به طرفین مناقشه اجازه می دهد تا مناقشه به گونه ای سازنده، منصفانه و خلاقانه و سریع تر حل و فصل شود.
موقعیت هژمونیک دلار آمریکا و چشم انداز چالش آن توسط یورو و یوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
715 - 753
حوزه های تخصصی:
ایالات متحده امریکا پس از جنگ جهانی دوم، با دستیابی به جایگاه قدرت اول اقتصادی ونظامی جهان و در حالی که رهبری جهان سرمایه داری را بر عهده گرفته بود، موفق شد، واحد پولی خود یعنی دلار را به عنوان ارز مرجع بین المللی مطرح سازد. امروز نیز دلار ایالات متحده بنا بر سنجه های موجود، همچنان موقعیت هژمونیک خود را در نظام پولی و مالی بین المللی حفظ کرده است. در قرن جدید، رخدادهایی همچون عرضه پول واحد یورو، بحران مالی 2008، و تلاش پیگیر چین برای بین المللی کردن واحد پول خود، هنوز نتوانسته اند، موقعیت هژمونیک دلار را با چالشی جدی مواجه سازند. در همین راستا، دغدغه اصلی مقاله، جستجوی عوامل تدام بخش هژمونی دلار در نظام مالی وپولی بین المللی است. فرضیه ای که در این راستا مورد آزمون قرار گرفته این است که تداوم هژمونی دلار آمریکا متکی بر قدرت ساختاری این کشور در دو حوزه اقتصادی و سیاسی و مبتنی بر عواملی همانند عمق بازار سرمایه، سهولت دسترسی به دلار، تعهدات امنیتی و اعتماد بوده که به صورتی هم افزا، زمینه تثبیت و تداوم هژمونی این ارز را فراهم کرده است. مقاله نشان می دهد که فقدان این عوامل در ارتباط با یورو و یوان، مانع از تبدیل شدن آنها به ارزهای هژمونیک شده است. یافته این تحقیق برای کشور ما که به شدت با تنگناهای ناشی از تحریم های مالی ناشی از جایگاه هژمونیک دلار در اقتصاد بین المللی امروز روبرو است، حائز اهمیت بسیاری است.
نخبگان سیاسی و صورتبندی گفتمانی اعتدال در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (1400-1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
903 - 934
حوزه های تخصصی:
نخبگان سیاسی، نقش اساسی در صورتبندی و جهت دهی به گفتمان ها دارند؛ به گونه ای که یکی از نقش های نخبگان، پویش نهادینگی سیاسی و بسط حوزه سیاست و مشروعیت بخشیدن به پویایی ها و تحولات سیاسی در قالب گفتمان هاست. برای این منظور، نخبگان سیاسی دا ل های گفتمان پیشین را با طردکردن، به حوزه گفتمانگونگی سوق داده و گفتمان جدید را حول دال مرکزی بنا می کنند. از طرفی، سیاست خارجی ازجمله حوزه هایی است که تحت تاثیر تحولات داخلی کشورها و دگرگونی گفتمانی حاکم بر آن متحول می شود. بر این اساس غلبه گفتمان اعتدال در دهه 1390، موجب تحول در رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شد. در این راستا، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که نخبگان سیاسی چه تاثیری بر شکل گیری، صورتبندی و جهت دهی به گفتمان حاکم در دوران روحانی داشته اند؟ برای بررسی این موضوع، از یک رویکرد تلفیقی، با کاربست دو نظریه نخبگان و تحلیل گفتمان بهره برده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گفتمان اعتدال با غلبه و اثرگذاری نخبگان حوزه سیاست خارجی، اساسا به یک خورده گفتمان در عرصه سیاست خارجی با محوریت دال مرکزی «تعامل با جهان خارج» فروکاسته شد. از این جهت، این گفتمان نه در تقابل با کلیت گفتمان پیشین، بلکه در تخاصم با وجوه تقابلی و ماجراجویانه آن در حوزه سیاست خارجی به ویژه در ارتباط با غرب شکل گرفت و توانست در دهه 1390 به گفتمانی هژمونیک تبدیل شود. با خروج ایالات متحده امریکا از برجام و حوادث پس از آن، این گفتمان سلطه هژمونیک خود را از دست داده و به حاشیه رانده شد
تحلیل سیاست گذاری عمومی ایران در مقابله با تحریم های یک جانبه آمریکا از منظر قدرت نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
153 - 176
حوزه های تخصصی:
از پیش از قوع انقلاب اسلامی، ایران یک کشور تحریم خیز محسوب می شود. بنابراین همیشه در صدد این بوده که راهکارهایی را برای مقابله با تحریم مد نظر قرار دهد. از آنجایی که بکارگیری قدرت سخت دارای هزینه های گزاف است، و با توجه به اینکه سیاست گذاری، مبتنی بر کمترین هزینه و بیشترین سود می باشد، کشورها در تلاش هستند تا از قدرت نرم بهره گیرند. لذا ایران سعی کرده از قدرت نرم در برابر آسیب هایی که تحریم برایش به ارمغان آورده است، استفاده کند تا بتواند تاثیرات گاهاً بحرانی تحریم را کاهش دهد. از این رو این پژوهش با بکارگیری روش تحلیلی، انجام مصاحبه از اساتید متخصص و نخبگان حوزه تحریم و سیاست گذاری و همچنین منابع کتابخانه ای قصد دارد به تحلیل سیاست گذاری عمومی ایران در وضع موجود با توجه به قدرت نرم در مقابله با تحریم های یکجانبه آمریکا بپردازد و نیز به این پرسش پاسخ دهد که راهکارهای سیاست گذاری عمومی ایران در مقابل تحریم های یک جانبه آمریکا، از منظر قدرت نرم، چیست؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه های فرهنگی و سیاست خارجی قدرت نرم بعنوان راهکار کاهش اثر تحریم در نظر گرفته شده اند. اما در مؤلفه سیاسی، اقتصادی، استراتژیک قدرت نرم، که توجه اصلی تحریم به این حوزه بوده، ایران دارای آسیب و راهکارهایی را برای مقابله با تحریم در نظر گرفته است. راهکارهای کشور در بعد قدرت نرم بر مبنای اقتصاد مقاومتی، مدل ابهام خلاق، نظریه آشوب یا اثر پروانه ای، مدل اقتضائی، تعامل با کشورهای تحریمی یا همسایه قرار دارد.
جمهوری اسلامی ایران و لزوم اتخاذ راهبردِ تأمین مذاهب اسلامی در راستای مهار جریان تکفیر و افراط گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۲)
95 - 114
حوزه های تخصصی:
با نظر به رسالت ذاتی جمهوری اسلامی ایران در تحقق امت واحده اسلامی از سویی و تلاش روز افزون قدرت های امپریالیست در جهت سد راه رسالت مذکور - با تقویت راهبرد تقابل شیعه و سنی و شعله ور ساختن حربه تکفیر در راستای پاره پاره ساختن امت اسلامی - از سوی دیگر، این سوال اساسی مطرح است که چه راهبردی در تعامل با اهل سنت می بایست فراروی جمهوری اسلامی قرار گیرد؟ (مسأله) با تحلیل و بررسی منابع کتابخانه ای - به ویژه سخنان امامَین انقلاب اسلامی - (روش)، می توان گفت: تا پیش از حاکمیت یافتن جمهوری اسلامی در ایران، شیعیان در تعامل با اکثریت اهل سنت به ترتیب سه راهبرد مدارا، تقابل و تقریب را آزموده اند (یافته ها)، اما ریشه این راهبردها به دوران حاکمانی باز می گردد که علی رغم مسلمان بودن، اعم از شیعه یا سنی، دارای مشروعیت تام و کاملی چون حاکمیت امروز جمهوری اسلامی ایران نبوده اند (فرضیه). لذا در راستای تحقق آرمان امت واحده، ارتقا راهبرد تقریب مذاهب اسلامی و اتخاذ راهبرد تامین مذاهب اسلامی از سوی نظام جمهوری اسلامی امری ضروری است (نتایج).
انگیزه ها و اهداف کمک های خارجی آمریکا؛ مطالعه موردی پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۸ (پیاپی ۶۸)
113 - 139
حوزه های تخصصی:
امریکا ازجمله کشورهایی است که در عرصه سیاست خارجی تأکید زیادی بر راهبرد کمک های خارجی دارد. این راهبرد از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون با فراز و نشیب هایی تداوم یافته است و کشورهای مختلفی را شامل شده است. بررسی کمک های امریکا به پاکستان حاکی از این است که این کشور طی دهه های گذشته بر اساس مناسبات و ضرورت های ژئوپلیتیکی با فراز و فرودهای زیادی درزمینه دریافت کمک های مالی – نظامی مواجه بوده است. این مقاله می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که انگیزه ها و اهداف امریکا از ارائه کمک های خارجی در عرصه روابط بین الملل و به طور مشخص کشور پاکستان چیست؟ فرضیه مقاله این است که امریکا اهداف متعددی در زمینه ارائه کمک های خارجی دنبال می کند که تثبیت هژمونی این کشور را در نظر دارد و در ارتباط با پاکستان نیز این اهداف دنبال شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که کمک های خارجی به عنوان اهرمی واقع گرایانه برای افزایش قدرت و نفوذ امریکا مورداستفاده قرار می گیرد که به تثبیت هژمونی امریکا یاری می رساند. در خصوص پاکستان نیز هرچند به نظر می رسد کاهش این کمک ها پاکستان را از تعقیب سیاست های پرمخاطره خود در ارتباط با حمایت از گروه های تروریستی بازنمی دارد، رویکرد امریکا اعمال فشار برای پرهیز از این سیاست است.
تأثیرهای ابتکار یک کمربند و یک راه بر اقتصاد سیاسی غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابتکار یک کمربند و یک راه به عنوان مرحله جدیدی از برون گرایی چین و تأثیرهای جهانی و منطقه ای آن از زمان اعلام در سال 2013 تاکنون محل تحلیل های مختلفی بوده است. در این میان، کمتر تحلیلی این ابتکار را از دیدگاه رژیم های بین المللی اقتصادی نگریسته است. از این رو، می توان پرسید که چین چرا به دنبال رژیم سازی جهانی است و چگونه آن را از راه مناطق مختلف از جمله غرب آسیا به پیش می برد و کنش های نظری و عملی رژیمی چین در غرب آسیا چیست؟ بر این اساس، مسئله اصلی این پژوهش چیستی تأثیرهای ابتکار یک کمربند و یک راه بر اقتصاد سیاسی غرب آسیا در سال های 2013 تا 2021 است. برای بررسی این مسئله، ابتکار یک کمربند و یک راه را با تأکید بر غرب آسیا در دو مرحله نظری و عملی بررسی می کنیم. ابتدا با روش تحلیل محتوا، مقوله هایی از درون چهار متن منتخب مربوط به راه ابریشم نوین، سند مادر راه ابریشم نوین 2015، مقاله سیاستی عرب – چین در سال 2016، سخنرانی شی جین پینگ در مجمع سالانه بوآئو 2021 و ابتکار پنج ماده ای وزیر خارجه چین برای غرب آسیا (2021) را به عنوان کنش نظری چین، شناسایی و در مرحله بعد با مدل فرایندهای عِلی اقتصادی برگرفته از نظریه رژیم های بین المللی اقتصادی کنش عملی چین در غرب آسیا را توصیف و تحلیل می کنیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که چین به دنبال رژیم سازی جهانی به صورت وارونه با تأکید بر سیاست سفلی و به صورت آرام و از راه مناطق مختلف از جمله غرب آسیا است.
جایگاه گاز طبیعی در دیپلماسی انرژی جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه: ظرفیت ها و موانع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر جهانی شدن و تعامل گسترده سیاست و اقتصاد، انرژی به عنوان ابزار اقتصادی قدرتمند، جایگاه مهمی در دیپلماسی کشورها پیداکرده است. در میان حامل های مختلف انرژی، تقاضای جهانی برای گاز به عنوان سوخت ارزان و پاک به سرعت در حال افزایش است. این امر رقابت میان کشورهای تولیدکننده برای بهره مندی بیشتر از این سوخت را در دیپلماسی انرژی افزایش داده است. با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه جزو بزرگ ترین دارندگان منابع گازی جهان هستند و بازارهای هدف آن ها نیز تا حدود زیادی مشترک است، دو کشور در عمل در موقعیت رقابت در عرصه تجارت این حامل انرژی قرار دارند. این نوشتار بر این فرضیه استوار است که جمهوری اسلامی ایران در حوزه دیپلماسی گاز دست کم در کوتاه مدت توان رقابت با فدراسیون روسیه در عرصهبین المللی را ندارد. پرسش اصلی این است که ظرفیت ها و موانع دو کشور ایران و روسیه در استفاده از گاز طبیعی در دیپلماسی انرژی شان چیست؟ براساس چارچوب مفهومی دیپلماسی انرژی و با استفاده از روش مقایسه ای توان رقابتی این دو کشور را در قالب چهار شاخص ظرفیت تولید، گاز مازاد، تراز تجارت گاز و ظرفیت انتقال گاز مقایسه و تحلیل می کنیم. یافته ها نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران به دلیل فاصله زیادی که در همهاین شاخص ها با فدراسیون روسیه دارد، نتوانسته است از گاز طبیعی به صورت کارآمد در دیپلماسی انرژی خود بهره برداری کند و آن را به ابزاری برای پیشبرد هدف های سیاست خارجی خود تبدیل کند.
ساخت و اعتباربخشی مدل روابط خارجی ایران و جمهوری آذربایجان و استخراج متغیرهای خطرپذیری، بحرانی، راهبردی و تنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت جدید ایران پس از انقلاب اسلامی و جمهوری آذربایجان پس از فروپاشی اتحاد شوروی، منجر به کنشگری نوینی از آن ها در منطقه شده است که موردتوجه سیاست مداران و پژوهشگران بوده است. بررسی ادبیات پژوهش نشان می دهد که بیشتر پژوهش های انجام شده در تبیین روابط دو کشور، تک بعدی، خطی، بدون بنیان نظری و مهم تر از آن، نارسایی های روش شناختی دارند. در پاسخ به این پرسش که روابط خارجی دو کشور چه متغیرهایی دارد و ماهیت و شیوه رفتار این متغیرها در نظام روابط دو کشور چگونه است، این نوشتار تلاشی نوآورانه برای ساخت و اعتباربخشی مدل روابط دو کشور با رویکرد تلفیقی است. در گام کیفی مطالعه، به کمک روش سندپژوهی و تحلیل محتوا 33 متغیر مؤثر در روابط دو کشور استخراج شد. در گام کمی، به کمک تحلیل عاملی اکتشافی و نرم افزار اس پی اس اس، 20 متغیر با بالاترین بار عاملی در پنج مؤلفه بقا، هژمونی، اقتصادی، سیاسی و حقوقی و اجتماعی فرهنگی کشف شد. برای ساخت نقشه مدل و اعتباربخشی آن نیز ازنظر نخبگانی ماتریس ضرایب تحلیل اثر متقاطع در نرم افزار میک مک استفاده شد . بر اساس آن، متغیرهای تأثیرگذار ورودی (شامل متغیرهای بحرانی و محیطی)، متغیرهای دووجهی (شامل متغیرهای خطر و هدف)، متغیرهای وابسته و متغیرهای مستقل (شامل متغیرهای جدا و اهرمی دومین)، متغیرهای تنظیمی و متغیرهای راهبردی به همراه نقشه تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها را شناسایی و استخراج کردیم. نتایج این پژوهش برای روش شناسی پژوهش های روابط خارجی، تحلیل و تبیین روابط کنونی کشورها و سناریونویسی و پیش بینی آینده روابط کشورها کاربرد دارد.
سیمای حکمرانی مطلوب در ایران: از ظرفیت تا فرصت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
427 - 465
حوزه های تخصصی:
امروزه، حکمرانی مطلوب به عنوان یکی از نظریه ها و الگوهای غالب در عرصه اداره و راهبری جوامع مدرن مطرح و در دستورکار اندیشمندان و نهادهای توسعه و همچنین دولت ها و جوامع جهانی قرارگرفته است. دراین راستا، فرایند ساخت دهی و جهت دهی نهادی یک جامعه برای توسعه، مبین نظام حکمرانی آن جامعه است که اصول، ساختار و مکانیسم های حاکم بر ساماندهی و اعمال قدرت عمومی به عنوان مرکز ثقل حکمرانی در اسناد بالادستی آن جوامع درج شده و منعکس می شود. براین اساس، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی-اسنادی به بازخوانی و بازنمایی مولفه های حکمرانی مطلوب در عالی ترین سند و مرجع حقوقی جمهوری اسلامی ایران می پردازد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که اصول حکمرانی مطلوب- پاسخگویی، شفافیت، مشارکت، حاکمیت قانون و کارآمدی- در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران موردتوجه و تاکید قرارگرفته است و ایران اسلامی از ظرفیت بالقوه قانونی به منظور اتخاذ و اعمال نظریه و الگوی حکمرانی مطلوب برخوردار است. بااین وجود، بهره برداری از این فرصت بالفعل و تحقق کامل این پارادایم غالب مدیریتی-سیاستی مستلزم تقویت جامعه مدنی و تثبیت توازن و تعادل میان حکومت و جامعه مدنی به عنوان دو رکن اساسی حکمرانی مطلوب است.
نقد مبانی و ادلّه قرآنی «نظریه دولت» محمد احمد خلف الله(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۵
93 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر نقد مبانی و ادلّه نظریه خلف الله، متجدد مصری و از ادامه دهندگان حلقه فکری المنار است. وی با اتکاء بر مبانی اجتهادی مصلحان عرب و بر پایه کاربرد واژگان قرآنی و قواعد شرعی مستنبط از آن، ضمن سلب منصب حاکمیت از پیامبر9 معتقد است پس از ختمِ نبوت، با واگذاری امور دنیوی مانند اداره جامعه به عقل بشر، معیارِ صدور احکام، مصلحت عام است که توسط کارشناسان (اهل حل و عقد: اولوالامر) تشخیص داده می شود. این نظریه الهام بخش برخی متفکران عرب و ایرانی معاصر در ایده «حذف دین از حکومت» بوده است. یافته های این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر آیات قرآن و بهره گیری از منابع اهل سنّت انجام شد، نشان می دهد که این نظریه مبتنی بر قواعد ساختگی و تحلیل های غیرعلمی است و مستدل به ادلّه ای محکم از کتاب و سنّت نیست. برداشت های تفسیری خلف الله نیز تفسیربه رأی است؛ نتیجه این که خلف الله و هم فکرانش با وجود نواندیشی درزمینه تشکیل دولت در جامعه اسلامی، هم چنان وامدار اندیشه کلاسیک اهل سنّت در حجیّت قول اهل حل وعقد بوده اند و تفاوت آن ها تنها در خوانش جدید و نظام مند این اندیشه و مبتنی بر تفسیر غیرصحیح از قرآن و قواعدی است که پایه و اساس متقن قرآنی ندارد
Israeli lobbies and their influence on the EU foreign policy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The significance of the role of interest groups in domestic politics in the US and EU countries is an undeniable fact. Lobbies, as a kind of interest group, play a crucial role in shaping the foreign policy of western countries. Israeli lobbies increasingly seek to transform the US and EU approaches in the Middle East in favor of Israel interests. In cooperation with their American counterparts, Israeli lobbyists struggle to strengthen their political presence in the EU states to ensure the achievement of their political aims. This article tries to explore these lobbyists’ objectives and activities in recent years across Europe. Findings indicate that they are committed to fighting anti-Semitism in Europe, to inhibit the growth of the BDS movement, to deviate the peace process in the Middle East from its normal path and toward Israel interests, to persuade EU leaders to take strict measures against Iran and the last, but not the least, to delegitimize Iran and Hezbollah in EU institutions and provoke EU states to recognize Hezbollah as a terrorist organization. This article basically seeks to explore the reasons behind Israelis’ efforts to establish Jewish lobbies across Europe. . To answer the research question, a case study of Israeli lobbies, established by influential Jews in the EU countries, is conducted.
رویکرد تطبیقی سیاست خارجی ایران و عربستان به تحولات خاورمیانه با نگاهی به جریانات تکفیری
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷
27-51
حوزه های تخصصی:
ظهور و تقویت گروه های تروریستی تکفیری از خلال دو اتفاق مهم منطقه غرب آسیا یعنی بحران سوریه و تحولات عراق بوده است که تحت تاثیر رقابت میان بازیگران فرامنطقه ای و منطقه ای نیز منجر به حمایت یا مقابله از این گروه ها گردید. از جمله رقابت های منطقه ای میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی است که واکنش های متقاوت دو کشور در قبال این گروه ها را رقم زد. مقاله پیش رو به روش توصیفی و تحلیلی بدنبال این پرسش است که راهبردها و اهداف سیاست خارجی ایران و عربستان به تحولات خاورمیانه با نگاهی به جریانات تکفیری چیست؟ یافته ها نشان میدهد که استفاده از گروه های تکفیری در جهت مقابله با نفوذ منطقه ای ایران یک راهبرد در سیاست خارجی عربستان بوده است و در مقابل ایران به لحاظ ملاحظات امنیت منطقه ای و محور مقاومت به مقابله با این گروه ها پرداخته است.
پیامدهای گسترش حضور لاتین تباران در فرهنگ و سیاست آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
137 - 153
حوزه های تخصصی:
افزایش شتاب مهاجرت لاتین تباران به ایالات متحده به سبب تفاوت های هویتی میان این گروه انسانی با سفیدپوستان حاکم، نگرانی هایی از جمله پایبندی دینی آن ها به کاتولیسیسم سنتی، پیوند جمعی آن ها و زندگی در کلونی های جداگانه، حفظ زبان گذشته، نرخ باروری بالا، پیوند با موطن اولیه خود و تلاش فعالان اجتماعی و سیاسیِ لاتین تبار برای رسیدن به کرسی های ایالتی و فدرال را برانگیخته است. برخی از ناظران و تحلیل گران به جذب آن ها در فرهنگ سیاسی حاکم امیدوارند و برخی دیگر نیز از گسترش شکاف نژادی و اضافه شدن لاتین تباران به جبهه سیاه پوستان به عنوان طلیعه فروپاشی ایالات متحده یاد می کنند. پرسش مقاله حاضر چنین است که چه سناریوهایی برای تغییر و تحولات فرهنگی و سیاسی در آمریکایِ دهه 2020 میلادی بر اثر افزایش حضور لاتین تباران قابل ترسیم است؟ در چه شرایطی یک ظرفیت جدید برای قدرت گیری دو حزب حاکم به دست می آید و در چه شرایطی تفاوت های فرهنگی به منازعات اجتماعی و سیاسی خواهد انجامید؟ گردآوری داده ها با مراجعه به منابع موجود و تحلیل آن با روش سناریونویسی آینده پژوهانه مبتنی بر توالی رویدادها انجام می شود و دست آخر پیامدهای هر یک از آن ها در عرصه فرهنگ و سیاست آمریکا تشریح می شود. به نظر نگارنده اگرچه راه عقلانی و عملیاتی تر، ادغام حداکثری نژادها در یک آمریکای جدید است، اما تداوم روند کنونی به سناریوی فروپاشی اجتماعی و سیاسی میل دارد.
ظرفیت های الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت در مقابله با همه گیری کرونا
منبع:
سیاست کاربردی سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
143-159
حوزه های تخصصی:
ازجمله نظریه های مطرح در امر توسعه که با رویکرد سه گانه خود به بخش خصوصی، جامعه مدنی و حاکمیت تلاش دارد کشورها را به سطح قابل قبول و استانداری ازتوسعه رهنمون سازد، نظریه حکمرانی مطلوب است. از جمله اهداف توسعه ای تحقق حکمرانی مطلوب استفاده از ظرفتیهای بومی برای کنترل بیماری های فراگیر چون کرونا می-باشد. بر این اساس مقاله حاضر تلاش دارد با برشمردن اولویتهای حکمرانی مطلوب در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ظرفیتهای آن برای مواجهه با بحران کرونا را بررسی نماید. مسئله تحقیق بر آن است که الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به عنوان یک الگوی بومی توسعه، از چه ظرفیتهای برای مواجهه و کنترل همه گیری کرونا برخوردار است؟ یافته ها که به روش توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای بدست آمده نشان می دهد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با تأکید بر مدیریت داخلی، مشارکت مردم با دولت، بکارگیری آموزه های دینی و ملی و همچنین استفاده از تجربیات علمی بیرونی، توانسته است در کنترل و مهار بیماری کرونا موفق عمل نماید.
هویت گرایی و نظم منطقه ای خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
693 - 714
حوزه های تخصصی:
رابطه میان هویت و نظم منطقه ای در سالهای پس از جنگ سرد و بین المللی شدن منازعات قومی اهمیت یافت. هویت گرایی، پس از پایان نظام دوقطبی، در نقاط مختلف جهان از جمله خاورمیانه، قفقاز و بالکان، بی ثباتی دولت ها و تشدید پویش های امنیتی منطقه ای و بین المللی را در پی داشت. این تحولات، کنش گروه های هویت گرا و تاثیر آن در سطوح فراملی را در کانون توجه پژوهشگران و سیاست گذاران قرار داد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی مشخصا به دنبال پاسخ به این پرسش است که کنش نیروهای هویت بنیاد خاورمیانه چه تاثیری بر شکل گیری و تحول الگوهای نظم منطقه ای دارد؟ گروه های هویت بنیاد فروملی و فراملی بازیگران اصلی محیط امنیتی خاورمیانه بوده که با تضعیف یا دگرگونی ساختار دولت ها و شکل دهی به ائتلاف های منطقه ای و بین المللی بر الگوهای نظم منطقه ای موثرند.
تحلیل سیاست های امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران براساس نظریه نئوگرامشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۰
127 - 151
حوزه های تخصصی:
روابط جمهوری اسلامی ایران و امریکا در طول دهه های گذشته یکی از پیچیده ترین و درعین حال حساس ترین روابط دو کشور در نظام بین الملل بوده است. الگوی رفتاری این دو کشور درقبال همدیگر مبتنی بر تعارض و تخاصم بوده که با انعقاد توافق برجام، انتظار می رفت این مدل می تواند الگویی برای حل وفصل مسالمت آمیز سایر موضوعات اختلافی دیگر ما بین امریکا و ایران مورد استفاده قرار گیرد، اما برخلاف تصور برخی تحلیل گران، امریکا به صورت یکجانبه از توافق خارج شد و نشان داد که الگوی رفتاری تعارضی آن کشور درقبال ایران کماکان ادامه داشته و تعدیلی در الگوی رفتاری صورت نگرفته است. بنابراین، این مقاله با استفاده از نظریه هژمونی نئوگرامشیسم و مبتنی بر روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع اینترنتی و کتابخانه ای درصدد پاسخ به این سؤال است که سیاست های امریکا درقبال جمهوری اسلامی ایران براساس نظریه نئوگرامشی چگونه قابل تبیین است؟ در پاسخ به این سؤال فرضیه ای به این صورت طرح می شود که سیاست های امریکا درقبال جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر نظریه نئوگرامشی ها شامل؛ ایده سازی علیه ایران با هدف مشروعیت زدایی از آن؛ دیپلماسی اجبار و همچنین مشروعیت بخشی فشار علیه ایران ازطریق نهادهای بین المللی بوده است.
«دوره اصلاحات» در ایران: پویایی درونی یک نظام سیاسی هیبریدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
165-207
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در پی تبیین فراز و فرودهای سیاسی دوره اصلاحات (1376-1384) در ایران است. برای این منظور از تئوری های «رژیم های هیبریدی» (مرکب) برای تحلیل نظام جمهوری اسلامی ایران و پویایی درونی بهره گرفته شده است. این دسته از تئوری ها با نفی دوگانه دموکراسی- دیکتاتوری می کوشند تا ابزار مفهومی لازم برای تحلیل نظام های سیاسی ای را فراهم آورند که در میانه این گروه قرار داشته، مختصاتی منحصربه فرد و متفاوت با این دو گونه دارند. در ادامه مقاله، مختصات نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران با خصوصیات نظام های هیبریدی (مرکب) مدنظر چهار تن از پژوهشگران این حوزه تطبیق داده شده و کوشیده شده است که از این مختصات در تبیین فراز و فرودهای دوران اصلاحات بهره گرفته شود. مواردی چون اهمیت رقابت های سیاسی، پیشینه نهادی و زمینه های زایش رژیم های هیبریدی و در نهایت پیوند این نوع نظام های سیاسی با اقتصاد رانتی از جمله مسائلی است که برای تبیین فراز و فرودهای این دوره تاریخی به کار گرفته شده است. در نهایت نتیجه گرفته شده است که می توان پیشرفت های اولیه اصلاح طلبان و عقب نشینی ها و شکست نهایی آنها را نه حرکتی هرچند شکست خورده در راستای گذار به دموکراسی، که در چارچوب دینامیسیم درونی یک نظام سیاسی هیبریدی تلقی کرد.