آقاى سحابى در این مقاله به تعریف مقوله «فرهنگ» و «فرهنگ سیاسى» پرداخته است و مشکلاتى را که در فرهنگ سیاسى ایران وجود دارد، برشمرده است. به نظر ایشان، بیگانگى ملت و نهاد دولت، فقدان وحدت فرد یا جمع، فقدان شفافیت، کلى گویى، بروننگرى و استبدادگرایى از جمله مشکلات فرهنگ سیاسى جامعه ماست.
مسئله حضور یا عدم حضور بانوان در فعالیت های سیاسی و اجتماعی از مسائل مناقشه برانگیزی است که از دیرباز محل بحث بوده است. یکی از این فعالیت ها، حق تصدی مرجعیت تقلید توسط زنان است. در فقه امامیه در مورد مرجعیت زنان دو دیدگاه وجود دارد: گروهی مرد بودن را از شرایط مرجع تقلید می دانند، در مقابل طیف دیگر معتقدند که مرد بودن از شرایط مرجعیت نیست و در این خصوص زن و مرد مساوی هستند. این پژوهش بر آن است که با ذکر مهمترین ادله قائلین به عدم جواز مرجعیت زنان، به وجوه ناتمام بودن این ادله اشاره کند و نشان دهد دلیل قاطع و خدشه ناپذیری بر عدم مشروعیت تصدی مرجعیت از جانب زن، در دست نیست. در مقابل با تحلیل ادله قائلین به عدم شرطیت جنسیت در مرجع تقلید به این نتیجه می رسد که زنان نیز می توانند همچون مردان متصدی منصب مرجعیت تقلید شوند.
گزارش مختصری است بر پایة اسناد موجود در مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی که به روابط فرهنگی ایران و اسرائیل در دورة پهلوی دوم در زمینههای: جهانگردی، جشنهای 2500 ساله، باستان شناسی، دعوت از روشنفکران و مقامات دو طرف، پخش برنامههای رادیویی، اعطای بورسیههای دانشجویی و برگزاری دورههای آموزشی و همکاریهای هنری و ورزشی میپردازد.
مقام معظم رهبرى در پیام نوروزى 1383، کارگزاران نظام جمهورى اسلامى را به پاسخ گویى فراخواندند. این امر از یک سو، تلاش دستگاه هاى اجرایى به ویژه دولت را براى پاسخ گویى شدت بخشید و از سوى دیگر، مردم را به پیگیرى جدى تر مطالبات خویش ترغیب نمود. این مقاله با بهره گیرى از منابع کتابخانه اى و آمارى در چهار محور انتظارات رهبرى، قانون و مردم از قوه مجریه، و نیز، شعارهاى انتخابى دولت موضوع را مورد بحث قرار داده است.
آموزه های سیاسی مذهبی علی شریعتی در حسینیه ارشاد طی سال های 1347 تا 1351 خورشیدی، مخاطبین بسیاری را بهخود جذب کرد و تأثیرگذاری به سزایی در جامعه به دنبال داشت. شریعتی سخت تحت تاثیر آموزه های جامعه شناختی، اقتصادی، سیاسی و نظری مکاتبی مانند مارکسیسم، سوسیالیسم واگزیستانسیالیسم است که تلاش می کند از دل این باورهای متضاد و مکاتب به شدت متعارض با مذهب، معجونی به نام اسلام نواندیشِ چپ مذهبی بسازد که در آن هم مفاهیم مارکسیستی مانند بهره کشی طبقاتی، مبارزه طبقاتی، جامعه بی طبقه امپریالیسم و.. در شباهت فکری و ایدئولوژیک با آموزه های دینی یافت شود و هم مدلی همتای معیارهای جهانی چپ سوسیالیستی برای جامعه مسلمانان مبارز ارائه دهد که در آن مخلوطی از آموزه های هویتی اسلام، سوسیالیسم، ایران و آموزه های مبارزاتی مارکسیسم وجود داشته باشد. در این مقاله به چگونگی تلاش این روشنفکر عصر حاضر برای دستیابی به این هدف سخت، می پردازیم.