فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۴۱ تا ۵٬۰۶۰ مورد از کل ۳۰٬۰۰۹ مورد.
بررسی نظریه سازه انگاری در حوزه مطالعاتی روابط بین الملل و لزوم به کارگیری آن در راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است که ریشه های نظریه سازه انگارانه در روابط بین الملل و چگونگی تأثیرپذیری این نظریه از روش شناسی ها، معرفت شناسی ها و هستی شناسی های پیش از خود را مورد بررسی قرار دهد. سازه انگاری به عنوان یک رویکرد جدید در مطالعات روابط بین الملل با ایجاد رابطه میان واقعیت های عینی و تفسیرهایی که از این واقعیت ها در ذهن مفسران این حوزه مطالعاتی ساخته می شود، به دنبال ایجاد نگرشی جدید در حوزه مطالعات روابط بین الملل است. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیازمند شناخت و به کارگیری این رویکرد در مناسبات سیاسی و بین المللی خود است، از این رو، در مقاله حاضر پس از تبیین مسئله، سؤال اصلی، فرضیه و چارچوب نظری مورد تأکید برای چارچوب بندی این مقاله، به منظور آشنایی بیشتر با ابعاد نظری و عملی نظریه سازه انگارانه، ریشه های هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی مورد بررسی و مطالعه قرار خواهد گرفت و بر لزوم و مزیت این نظریه در میان نظریات روابط بین الملل به منظور استفاده از آن در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پرداخته می شود.
نظام انتخاباتی کارآمد مجلس شورای اسلامی در پرتو نظام های انتخاباتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نظام انتخاباتی شیوه و سازوکاری برای تبدیل آرای مردم به کرسی های نمایندگی است. گزینش نوع نظام انتخاباتی تأثیر بسزایی در تحقق انتخابات واقعی و اصیل، صیانت از حقوق انتخاباتی و تشکیل پارلمان کارآمد دارد. نظام انتخاباتی مجلس زمانی کارآمد خواهد بود که متناسب با ماهیت و ساختار نظام سیاسی کشور، اصول و قواعد انتخابات رقابتی و منصفانه و توزیع عادلانه و منصفانه کرسی های نمایندگی بین رقبا باشد. این مقاله ضمن مطالعه اصول و قواعد حاکم بر گزینش نظام انتخاباتی و تشریح و ارزیابی انواع نظام های انتخاباتی، در پی پاسخ دهی به این پرسش است که با در نظر گرفتن ماهیت نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران کدام نظام انتخاباتی می تواند اصل نمایندگی، مجلس کارآمد، مشارکت حداکثری عموم، حقوق کاندیداها، احزاب و مردم و انتخابات منصفانه و رقابتی را محقق کند. با درک این امر که قانون اساسی بر اصول برابری، آزادی، عدم تبعیض، حق مشارکت سیاسی عام، اصل نمایندگی ملی، استقلال و وحدت تأکید کرده است، این مقاله نظام انتخاباتیِ ترکیبیِ «اکثریتی تناسبی» را به عنوان نظامی مطلوب و کارآمد برای تحقق این ارزش ها و غایات، موجه سازی و پیشنهاد می کند.
امام خمینی (س) و مردم سالاری دینی
حوزه های تخصصی:
مردم سالاری دینی عبارت است از روش و شیوه زندگی سیاسی مردم که نظام دینی را پذیرفتهاند و آن نظام حداقل تضمینکننده آزادی، استقلال، رضایتمندی، مشارکت سیاسی و اجرای عدالت اجتماعی– سیاسی مردم و در نهایت احساس حاکمیت شریعت در زندگی سیاسی مردم است. در این مقاله پس از تعریف و بررسی شش پایه عملی و عینی مردمسالاری دینی که شامل رهبری، مردم و نقش آنها در عرصه سیاسی، قانون اساسی، احزاب، انتخابات و آزادی است، برآنیم که بدانیم امام خمینی چه نظری جهت بهکارگیری این شش پایه در نظام جمهوری اسلامی که نمونهی عملی مردمسالاری دینی است، داشتهاند. با مطالعه آثار امام و در نظر گرفتن تطور اندیشههای ایشان در دوران مبارزات و پس از تشکیل جمهوری اسلامی با توجه به مقتضیات زمان و مکان که نشان از درایت ایشان بود میتوان به این نتیجه رسید که امام برای مردم نقش بسیار اساسی و پر رنگ در نحوهی اداره کشور در چهارچوب قانون اساسی در نظر گرفته است.
مهمترین نکتهای که در تمام گفتههای امام مورد مداقه است، این است که ایشان همواره در نطقهای خود بر انتخابی بودن حکومت تأکید داشتهاند. از 22 شهریور ماه 1357 که «جمهوری اسلامی» را به جای «حکومت اسلامی» گذاشتند و فرمودند: «نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد»، قالب و صورت نظام را به شکل انتخابی بر اساس آرای مردم مطرح کردند، به گونهای که نهاد رهبری، ریاست جمهوری مجلس شورای اسلامی همه از طریق آرای مردم شکل میگیرد.
تحلیلی از مبانی لیبرالیسم و دموکراسی
حوزه های تخصصی:
بررسی مقایسه ای اندیشه سیاسی کواکبی و نایینی
منبع:
راهبرد ۱۳۷۸ شماره ۱۷
حوزه های تخصصی:
بازنگری دین و مدرنیته (1) (دین عادی و دین گفتمانی)
منبع:
آیین دی ۱۳۸۵ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
قرارداد 1902 ژاپن و انگلستان و پیامدهای آن در آسیا
حوزه های تخصصی:
انگلیس که از نقطه ضعف روسیه در ساخالین و جزایر کوریل خبر داشت، بر آن شد که پنهانی با ژاپنیها با ژاپنی ها تماس برقرار کند. به همین دلیل قرارداد محرمانه 1902 منعقد شد و اساس آن بر ارائه کمکها و تسلیحات نظامی به ژاپن گذاشته شد.
عدالت و امنیت ملی در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این واقعیت که عدالت و امنیت هر دو از فضایل عالی به شمار آمده و مطلوب جوامع مختلف هستند، پاسخ دادن به این سؤال را که در مقام تعارض کدامیک از این دو اصل می باشند و یا اینکه نسبت بین این دو فضیلت، چگونه است؟ را بسیار دشوار می سازد. در مقاله حاضر، محقق ضمن تعریف مفاهیم مذکور و تبیین مواضع بروز تعارض بین «عدالت» و «امنیت ملی» در دو ساحت نظر و عمل؛ به دسته بندی دیدگاه های موجود در جهت خروج از این وضعیت می پردازد که عبارتند از رویکردهای امنیت محور و عدالت محور. در ادامه، ضمن نقد این رویکردها، دیدگاه بدیل اسلام که بر اصل تعامل استوار است، ارایه می شود. مطابق این رویکرد جدید، باید بین دو وجه اصلی عدالت و امنیت ملی (کارکرد و بنیاد) تفکیک قایل شد. تنها در این صورت است که مشخص می شود عدالت و امنیت ملی در شرایط طولی (کارکرد امنیت با کارکرد عدالت و یا بنیاد امنیت با بنیاد عدالت) از در تعارض در نمی آیند و فقط در شرایط تقاطعی (کارکرد امنیت ملی با بنیاد عدالت و یا بنیاد امنیت ملی با کارکرد عدالت) چنین تعارضی امکان تحقق می یابد. در این مواقع نیز به طور طبیعی کارکردها بر بنیادها اولویت می یابند.
امنیت ملی پایدار
کارگردانی انگلیس در تجزیه بحرین از ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش انگلیس در منطقه خلیج فارس با طرح اجرای پرونده ایران زدایی از منطقه و تجزیه کرانه های جنوبی خلیج فارس از ایران می پردازد.
خشونت مردان ریشه در فرهنگ ما دارد
حوزه های تخصصی:
موضوع سلامت روانى زنان جامعه و علل و عوامل عدم سلامت روانى آنان و راهکارهاى حل این مشکلات، محورهاى اصلى این نوشتهاند. به عقیده نویسنده، مشکل اصلى در فرهنگ آموزش زنان است و مهمترین راهکار، تغییر در نظام آموزشى فرهنگ حاکم بر جامعه است.
بحران فلسفه (1) و (2)
حوزه های تخصصی:
چرخش در سیاست خارجی ایالات متحده و حمله به عراق: زمینههای گفتمانی داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
بسیاری بر آنند که حمله آمریکا به عراق سرفصل نوینی در روابط بینالملل و همچنین سیاست خارجی ایالات متحده محسوب میشود. این حمله نمودی است از تغییر در سیاست خارجی ایالات متحده از یک سیاست مبتنی بر «هژمونیجویی» به یک سیاست «امپراتوریجویانه». بهرغم اینکه سیاست ایالات متحده با واکنش منفی زیادی در سطح جهان روبهرو شد، اما در داخل ایالات متحده، حداقل تا مدتی، از آن استقبال میشد. آنچه در اینجا حائز اهمیت است این نکته میباشد که چگونه چنین چرخشی در چارچوب سیاستگذاری خارجی ایالات متحده امکانپذیر شد. این مقاله تلاشی است برای نشان دادن چگونگی تکوین این سیاست در بستر گفتمانی مناسب در داخل آمریکا. استدلال اصلی آن نیز این است که از به هم پیوندخوردن موفقیتآمیز چند گفتمان این بستر مناسب گفتمانی فراهم شد. اینها از یک سو شامل چند گفتمان بنیادی سیاست خارجی آمریکا یعنی لیبرالیسم، استثناگرایی، و گفتمان امنیت ملی هستند که زمینه شکلگیری گفتمان جدید امپراتوری را برساختند و از سوی دیگر گفتمان امنیتسازی که عراق را به عنوان آماج اصلی عمل در چارچوب این گفتمان نوین به هدفی مشروع تبدیل کرد. با وجود این، وجود گفتمانها و خرده گفتمانهای بدیل می تواند بهرغم این تغییرات، راه را برای مقاومت در برابر تداوم سیاست جدید هموار سازد.