فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۱۲۱ تا ۱۱٬۱۴۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۵ مورد.
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
975 - 994
حوزه های تخصصی:
روان شناسی شناخت شاخه ای از علوم شناختی است که با تمرکز بر "ذهن"، به بحث و بررسی درباره فرایندهای درونی ذهنی از قبیل حل مسئله، حافظه، ادراک، شناخت، زبان و تصمیم گیری می پردازد. در واقع روان شناسی شناخت (روان شناسی معرفت) می خواهد به این سئوال اساسی پاسخ دهد که ذهن انسان ها چه تاثیری در تصمیم گیری دارد؟ به عبارت دقیق تر اگر ذهن را همچون رایانه فرض کنیم، اطلاعات پس از ورود دچار چه تغییر و تحولاتی می شوند؟ تصمیم گیری در سیاست خارجی از طرف کسانی صورت می گیرد که اطلاعات دریافتی را مورد پردازش قرار می دهند و روان شناسی شناختی قصد دارد تا با کمک ابزارهای نوین، نحوه پردازش اطلاعات را مورد مطالعه قرار دهد و از این طریق فهم متفاوتی از نحوه اتخاذ تصمیمات ارائه دهد. این پژوهش سعی دارد تا با مطالعه حوزه جدید تصمیم گیری در سیاست خارجی یعنی روان شناسی شناخت، دستاوردهای آن در یکی از مهم ترین حوزه های تصمیم گیری، یعنی تصمیم گیری سیاست خارجی را به بحث و بررسی گذاشته و قصور و کاستی های آن در تحلیل تصمیم گیری در الگوی سیاست خارجی ایران را تبیین نماید.
افزایش هزینه های نظامی ایران؛ ضرورتی انکارناپذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی هزینه های نظامی کشورهای عضو یک محیط امنیتی موضوع پژوهش های بسیاری بوده است. این مقاله به موضوع هزینه های نظامی جمهوری اسلامی و مقایسه آن با کشورهای عضو محیط امنیتی می پردازد. فرضیه مقاله آن است که هزینه های نظامی ایران در مقایسه با کشورهای منطقه که خطری هم آنها را تهدید نمی کند بسیار اندک است و باید متناسب با نیازهای امنیتی افزایش یابد. به دلایل متعدد مانند لزوم بازسازی نظامی پس از جنگ تحمیلی، لزوم تبدیل یا از رده خارج کردن تجهیزات قدیمی و فرسوده باقی مانده از زمان شاه، تهدیدهای بسیاری که متوجه نظام جمهوری اسلامی بوده است، جنگ تحمیلی هشت ساله با عراق و تهدیدهای مشرف به جنگ طالبان در افغانستان، حملات نظامی آمریکا به دو کشور همسایه و اشغال آنها توسط نیروهای بین المللی، افزایش چشمگیر تهدیدهای رژیم صهیونیستی، مسابقه تسلیحاتی رایج در منطقه خلیج فارس و نگرانی های متعدد در محیط امنیتی هزینه های نظامی ایران بسیار کمتر از میزان مورد نیاز در موارد مشابه است.
ملاحظات حقوقی جنگ روسیه و گرجستان
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره سوم بهار ۱۳۹۰ شماره ۶
103 - 133
حوزه های تخصصی:
بحران های بین المللی همواره عرصه ی آزمونی برای ارزیابی حقوق بین الملل بوده اند. در این بین منازعه و جنگ میان کشورها به جهت گستردگی دامنه ی بحران و تأثیر عمیق تر آن از حساسیت بیشتری برخودار است. بررسی رعایت اصول و قواعد حقوق بین الملل در جنگ روسیه و گرجستان که در هشتم اوت 2008 رخ داد، می تواند معیار مناسبی برای ارزیابی جهت گیری ها و اقدامات دو کشور مذکور تلقی شود. از همین رو این پژوهش با طرح این سؤال که جنگ روسیه و گرجستان به لحاظ حقوقی در چه جایگاهی قرار می گیرد و یورش نیروهای نظامی گرجستان در اوستیای جنوبی و همینطور مداخله ی نظامی روسیه در حمایت از اتباع روسی ساکن اوستیای جنوبی و آبخازیا چگونه قابلیت حقوقی می یابد، به روش توصیفی- تحلیلی در پی ارزیابی انطباق یا عدم انطباق مواضع دو کشور با اصول و
قواعد حقوق بین الملل، نشان می دهد که تهاجم نظامی روسیه به قلمرو سرزمینی گرجستان و همچنین توسل به زور نیروهای گرجی به صورت غیر متعارف در جمهوری خودمختار اوستیای جنوبی با مبانی حقوق بین الملل عرفی و قراردادی انطباق نداشته، و طرفین درگیری هر کدام به نوبه ی خود جنبه هایی از حقوق بین الملل را نقض نموده اند.
تحلیل فرصت ها و چالش های عضویت ناظر ایران در اتحادیه آفریقا
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره سوم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۸
81 - 97
حوزه های تخصصی:
مسأله ی عضویت یا عضویت ناظر در سازمان های منطقه ای و بین المللی دارای پیامدها و آثاری بر منافع اقتصادی و سیاسی کشورها است. اتحادیه آفریقا یکی از سازمان هایی است که مسأله ی عضویت ناظر در آن و فرصت ها و چالش های ناشی از آن در برابر دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است. این تحقیق بر آن است تا با بررسی عضویت ناظر ایران در اتحادیه آفریقا به این سئوال پاسخ دهد که این موقعیت چه فرصت ها و چال شهایی را برای ایران به همراه خواهد داشت؟ در پاسخ به این سئوال فرض بر این است که این عضویت اثری دو گانه خواهد داشت. به این ترتیب که از یک سو می تواند به ایجاد فرصت های متعددی برای جمهوری اسلامی ایران بینجامد و از سوی دیگر می تواند برای جمهوری اسلامی ایران توأم با چالش هایی باشد. از این رو جمهوری
اسلامی ایران باید با احتراز از تبعات منفی احتمالی پی شرو و با سنجش این چالش ها از منافع و فرصت هایی که از رهگذر عضویت ناظر در اتحادیه آفریقا برایش پدید م یآید نهایت استفاده را ببرد.
جهانی شدن و چالش های فراروی هویت ملی در کشورهای در حال توسعه
حوزه های تخصصی:
امروزه جهان در معرض بزرگترین تغییرات تاریخ بشر قرار گرفتهاست؛ تغییراتی سریع که فرصت زیادی را برای فرهنگ سازی، هنجاریشدن، هویتیابی و انطباق با شرایط اجتماعی فراهم نمیسازد. تغییرات به قدری سریع است که به قول بوردیو، فرد فرصت تعامل فکری و ذهنی را با آنها ندارد. در واقع فرایند جهانیشدن که از آن به فشرده شدن زمان و مکان تعبیر شده میتواند فرهنگهای سنتی را در معرض تهدید قرار دهد و موجب اشاعه ی ارزشها و هنجارهای فرهنگ جهانی شود. همین امر سبب تغییرات شگرفی در عرصههای مختلف از جمله در گونههای جمعی هویت افراد (مخصوصاً هویت ملی به عنوان فراگیرترین سطح هویت جمعی) شده است. با تأمل در تبیینهایی که در تئوری های مرتبط با جهانی شدن شکل
گرفته اند، شاهد چالشها و فرصتهای ایجاد شدهای هستیم که جهانیشدن عرضه میدارد. در این راه، مهم حفظ سطوح مختلف هویت شهروندان در تعامل سازنده با جهان بیرون و استفاده از فرصتهای جهانی از جمله فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی است، نه ستیزه جویی و مقابله با آن. پیوست کشورهای کمتر توسعه یافته و در حال توسعه به پروسه ی جهانیشدن به معنای و یا از دست دادن و رها کردن هرگونه هویت در اساس و بنیان نیست، بلکه « غربی شدن » به معنای پذیرش آن همچون پدیده ای بحرانی در مسیر پرنوسان حرکت جهانی و به معنای خروج از زیست تک روانه است.
دیپلماسی عمومی نوین: چارچوب های مفهومی و عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۱ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴
77 - 95
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار به این سئوال اصلی پاسخ داده می شود که دیپلماسی عمومی نوین چرا و چگونه در روابط بین الملل کنونی مطرح شده و چه ساختار و کارکردهایی دارد؟ در پاسخ دو گزاره بر اساس داده ها و روندهای مربوط به تحولات محیط بین المللی عرضه می شود.1.شکل گیری قلمرو عمومی جدید جهانی باعث شده که دیپلماسی عمومی نوین به یکی از عناصر اصلی افزایش قدرت نرم و یا هوشمندانه دولت های مختلف جهان و توسعه نفوذ آنها در عرصه سیاست جهانی تبدیل شود.
2.اهمیت فزاینده دیپلماسی عمومی در شکل نوین، عاملی اساسی در تحول دستگاه های دیپلماتیک ملی بوده و آنها را واداشته تا چارچوب های نظری و عملیاتی لازم را برای مدیریت کنش ها، گفتمان ها و تصاویر در عرصه سیاست جهانی تدوین کنند.
سیاست خارجی، بهداشت و امنیت بین المللی: چهارچوب های مفهومی و عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه بین بهداشت، سیاست خارجی و امنیت بین المللی چگونه قابل تجزیه وتحلیل است؟ در دو دهه گذشته در مباحث سیاست خارجی، موضوعات بهداشتی از توجهی روزافزون برخوردار شده اند. رابطه سیاست خارجی و بهداشت از لحاظ امنیتی از سه منظر قابل بررسی است: نخست، گسترش مفهوم امنیت بین المللی و قرار گرفتن موضوعات بهداشتی در حوزه امنیتی است؛ پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 گستره موضوعات امنیتی شامل مسائل زیست محیطی، اقتصادی و بهداشتی نیز شده است. مسئلة دوم اثرات غیرمستقیم بهداشت بر امنیت جوامع است. از آنجا که بیماری ها بر ساختار جمعیتی، اقتصادی، سیاسی و دفاعی جامعه تأثیری شگرف دارند، موجب بروز بحران می شوند و این بحران ها تهدیداتی امنیتی در داخل کشورها ایجاد می کند که این به نوبه خود در عرصة مناسبات خارجی انعکاس می یابد و سوم آنکه با توجه به عصر جهانی شدن و وابستگی متقابل کشورها، تهدید امنیت و صلح در یک منطقه یا کشور تهدیدی برای تمامی کشورها محسوب می شود و مقابله با تهدیدات امنیتی برای تمامی کشورها در حوزه منافع حیاتی قرار می گیرد، درنتیجه دولت ها ناچار به همکاری در این زمینه شدند. ازاین رو، ارتقای بهداشت جهانی که هدفی بلندمدت است باید در سطوح بین المللی، منطقه ای و ملی به صورت مداوم پیگیری شود. بدین ترتیب مسائل بهداشتی که امری داخلی محسوب می شد، در دستورکار سیاست خارجی کشورها قرار گرفت.
نشانه شناسی رفتار سیاسی امریکا در خاورمیانه (1991-2011)
حوزه های تخصصی:
فرآیندهای سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه، بعد از جنگ دوم جهانی همواره با چالش، مخاطره و بحران امنیتی همراه بوده و تمامی رؤسای جمهور آمریکا در این حو زة ژئوپلتیکی درگیر بحران امنیتی بود ه اند. از سوی دیگر، می توان نشانه های زیادی از بی اعتمادی شهروندان خاورمیانه را نسبت به سیاست خاورمیان های آمریکا ملاحظه کرد. آنان بر این اعتقادند که آمریکا نتوانسته است بین واحدهای خاورمیانه ای، هماهنگی و همکاری متوازنی به وجود آورد. به این ترتیب، صاحبنظران تلاش می کنند سیاست امنیتی آمریکا را براساس شکل بندی های ساختاری خاورمیانه، نقش آمریکا در حمایت از اسرائیل و همچنین کشمکش های پایان ناپذیر این منطقه مورد تحلیل قرار دهند. الگوی رفتار منطقه ای آمریکا در خاورمیانه و در دوران جنگ سر د، بر اساس شاخص های ساختاری در نظام بین الملل سازماندهی شده بود. فرسایش و فروپاشی ساختار دوقطبی را می توان در زمرة عواملی دانست که در برابر سیاست خاورمیانه ای آمریکا چالش های بیشتری را به وجود آورده است. چنین چالش هایی را می توان در دوران کلینتون، بوش و اوباما مشاهده کرد. در سا لهای بعد از جنگ سرد، هریک از رؤسای جمهور آمریکا کوشیدند، برای عبور از بحران، ابتکارهای جدیدی به کار برند. شواهد نشان می دهد چنین ابتکارهایی نتوانسته است ثبات منطقه ای مطلوبی ایجاد کند و به نتایج پیشبینی شدة آن منجر شود. در این مقاله تلاش می شود، علّت اصلی تداوم بحران امنیتی در سیاست خاورمیانة آمریکا مورد بررسی قرار گیرد. درک دقیق چنین فرآیندی، زمانی حاصل می شود که الگوهای سیاست خاورمیانه ای آمریکا در دوران بعد از جنگ سرد، به طور موردی بررسی و تحلیل شود.
مفهوم قلمرو در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: مرز جغرافیایی / بیمرزی عقیدتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم قلمرو به عنوان ""مرز جغرافیایی اقتدار سیاسی و حیطه صلاحیت دولت""، در علوم سیاسی و حقوق بین الملل، کاربرد میان رشته ای پیدا کرده است. یکی از ویژگیهای بنیادین هر قانون اساسی، وجود اصلی است درباره حدود و ثغور و نحوه تغییر و دفاع از مرز/ قلمرو سرزمینی دولت/کشور که به نحوی مؤکد، ویژگی های عمومی آن بر شمرده می شود. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دستامد انقلاب اسلامی است. به همین جهت، هم متکی بر نگاه به درون بوده؛ و هم اتکایی بر نگاه به بیرون داشته است. قانون اساسی کنونی، هم پایبند به مرز جغرافیایی بوده؛ و هم به فراتررفتن از مرزهای سیاسی به وسیله مقومات / مقولات ایدئولوژیک اشارت داشته است. آمیختگی همزمان دو نگرش موجود در قانون اساسی جمهوری اسلامی که هم مفهوم مرز سیاسی / جغرافیایی را در خود نهاده و هم نگاه فرامرزی، جهان وطنانه و امت نگرانه را در متن خود گنجانده است، از یک سو، برآمده از ویژگیهای خاص انقلاب اسلامی و خصوصیات عام انقلاب ها تلقی میشود؛ و از دیگر سو، سیاست خارجی انقلابی برآمده از درونمایه های قانون اساسی را، دووجهی و مبتنی بر دو نگاه جغرافیایی و عقیدتی نموده است. نگارنده، با تکیه بر تحلیل متن مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی که موجب مصوب شدن قانون اساسی ایران در سال 1358 شد، کوشش نموده نشان دهد مفهوم مرز و قلمرو از کدام ویژگی ها برخوردار شده است.
ادغام در اقتصاد جهانی و عملکرد نابرابر کشورهای آسیای مرکزی در دستیابی به هدف های توسعه هزاره
حوزه های تخصصی:
هدف های توسعه هزاره مجموعه ای از هدف های توسعه بین المللی هستند که شامل 8 هدف یا آرمان کلی و 21 هدف عملیاتی هستند که همه کشورها متعهد شده اند تا سال 2015 به آنها دست پیدا کنند. بررسی عملکرد کشورهای آسیای مرکزی حکایت از دستاوردهایی نامتقارن در دستیابی به این هدف ها دارد. این مقاله در نظر دارد تا تأثیر میزان ادغام اقتصادی کشورهای منطقه در اقتصاد جهانی را در عملکرد نابرابر این کشورها در دستیابی به هدف های توسعه هزاره به صورت مقایسه ای مورد بررسی قراردهد. شاخص های آزادی اقتصادی، عضویت در سازمان های بین المللی اقتصادی، جذب سرمایه های خارجی و نسبت تجارت به تولید ناخالص داخلی در این کشورها با این هدف مورد استفاده قرار گرفته اند.
علت های تداوم مناقشه چچن
حوزه های تخصصی:
نزدیک به سه قرن است که مناقشه چچن با روسیه استمرار یافته است. چچن ها از همان زمان که در نتیجه جنگ های استعماری، سرزمین شان به اشغال درآمد تا به امروز، سودای استقلال طلبی در سر دارند و برای رسیدن به این هدف، لحظه ای از مبارزه دست نکشیدند و حتی به اقدام های خشونت آمیز نیز متوسل شدند که البته از سوی روس ها بی پاسخ گذاشته نشد و سرکوب شد. اما عاملی که چچن ها را در بین قوم های مختلف روسیه متمایز کرده است، تندرو بودن آنها و شدت ادعای استقلال داشتن آنها است. این پژوهش در پی پاسخ به دو سؤال اصلی است؛ نخست چرا دولت روسیه مایل به اعطای استقلال به چچن ها در چند سال مبارزه آنان برای کسب استقلال نیست؟ و دیگری اینکه علت استقلال خواهی چچن ها چیست؟
موانع و فرصت های گسترش نقش چین در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آغاز هزاره ی سوم در حوزه ی مطالعات سیاست بین الملل و بویژه تئوری های انتقال قدرت، ادبیاتی جدید رواج یافت که از آن با عنوان قدرت های در حال ظهور نام برده می شود. قدرت هایی که با توجه به تعاریفی که از آن ها می شود دارای رفتاری نسبتاً متفاوت در مقایسه با سایر قدرت های بزرگ در تاریخ روابط بین الملل می باشند. در سال های گذشته چین در کانون این حوزه مطالعاتی قرار گرفته است. خیزش چین در نظام بین الملل سبب شده است تا این کشور برای افزایش منافع ملی خود به گسترش نقش خود در مناطق مختلف از جمله خاورمیانه بپردازد. سوال اصلی مقاله آن است که چگونه موانع و فرصت های مختلف در خاورمیانه، بر گسترش نقش چین در این منطقه تاثیر می گذارند؟پاسخ احتمالی به این پرسش آن است که محدودیت های نظامی چین و موانع سیاسی- استراتژیک ناشی از رقابت قدرت های بزرگ، رابطه مستقیمی با ایفای نقش حاشیه ای این کشور در خاورمیانه دارد. همچنین فرصت های اقتصادی(انرژی- تجاری) اهمیت ویژه ای در گسترش نقش چین در خاورمیانه دارد. در این پژوهش با استفاده از تئوری مجموعه امنیتی منطقه ای و با بررسی ابعاد سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی بر این نکته تاکید می شود که خاورمیانه یکی از کلیدی ترین حوزه ها در استراتژی کلان بلندمدت چین می باشد و جمهوری اسلامی ایران می تواند با تغییر یا حداقل تعدیل در برخی از رفتارهای بین المللی، خود را به کانون اصلی این استراتژی و متحد استراتژیک چین در خاورمیانه بدل کند.
تعاملات و مناسبات بانک شاهی انگلیس با طبقات اجتماعی ایران مطالعه ی موردی: بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بانک شاهنشاهی ایران که پس از امتیاز رویتر در ایران تاسیس شد، شعبات متعددی را در شهرهای مختلف دایر نمود. از زمان تأسیس شعب بانک شاهی انگلیس در شهرهای ایران، میان بانک و طبقات گوناگون اجتماعی مراوداتی وجود داشت که نوع این مراودات براساس شأن طبقاتی و موقعیت افراد متفاوت بوده است. یکی از این شعب، بانک شاهی بیرجند می باشد. با تأسیس این شعبه ی بانک در بیرجند، امور تجاری ـ بازرگانی و مبادلات مالی ـ اعتباری این منطقه بر عهده ی این مؤسسه قرار گرفت. در همین راستا، روابط این شعبه با سه قشر حاکمان محلی، تجار و مردم عادی شکل گرفت. این بانک در کنار روابط دوستانه با حکام و کارگزاران این منطقه، امور مالی و اعتباری این افراد را در دست داشت و کالاهای سفارشی آنان را نیز تأمین می کرد و در مقابل تأمین مستحفظ و امنیت رؤسا، کارمندان و کاروان های بانک بر عهده ی حاکم محلی بود. این بانک هم چنین، بسیاری از نقل و انتقالات امور نقدی و غیر نقدی تجار و مردم عادی را نیز با شعبه های دیگر بر عهده داشت. افزون بر این روابط اعتباری، بانک گاهی به عنوان واسطه در اختلافات شخصی، ملکی و مالی که میان مردم و حکام رخ می داد، دخالت می کرد. این مقاله به بررسی و تحلیل مناسبات بانک با (امرای محلی، تجار، مردم عادی) و ارزیابی عوامل مؤثر در این تعاملات اختصاص دارد.
کاربست عناصر هویتی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
295 - 328
حوزه های تخصصی:
تحولات دهه های اخیر در سیاست جهانی حاکی از اهمیت یافتن مقوله فرهنگ در روابط بین الملل و سیاست خارجی دولت ها است. عامل فرهنگ همیشه یکی از تعیین کننده های اصلی سیاست خارجی و روابط بین المللی بوده اما نحوه اثرگذاری در هر دوره بسته به عوامل و شرایط دیگر فرق می کرده است. عمده ترین مؤلفه انقلاب اسلامی ایران فرهنگی بوده است. به همین دلیل انتظار می رود که سیاست خارجی ایران پیوسته از یک بُعد قوی فرهنگی برخوردار باشد. برجستگی ایران در جهان نه به دلیل اقتصاد و سیاست، بلکه به دلیل فرهنگ به عنوان مجموعه دانش ها، باورها، اعتقادات، ارزش ها، هنجارها، طرز تلقی ها و آداب و رسوم است. عناصر هویتی منابعی از قدرت نرم برای جمهوری اسلامی ایران هستند. ایران با تکیه بر عناصر هویتی خود همچون قلمرو و سرزمین، تسامح و مدارا، اعتدال و میانه روی، دانشمندان و نخبگان، زبان فارسی، خردورزی، تجدد، سنت ها و آئین ها و از همه مهم تر مذهب می تواند بازیگری مهم در منطقه و نظام بین الملل باشد. ذخایر ارزشمند فرهنگی این امکان را به ایران می دهد تا با هر فرهنگ مهمی در دنیا زانو به زانو بنشیند و در پیشرفت امر دنیا سهمی بر عهده گیرد.
ارتباطات فرهنگی بین المللی و تامین امنیت جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۱ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲
269 - 286
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به منظور تبیین جایگاه و اهمیت ارتباطات فرهنگی بین المللی در دگرگونی صلح و امنیت جهانی ابتدا شاخص های آن از طریق ارتباطات فرهنگی میان کشورها، سازمان های بین المللی دولتی و غیردولتی، جنبش های اجتماعی، مهاجرت های بین المللی و تکنولوژی های نوین ارتباطی مورد بررسی قرار می گیرد و سپس موضوع حفظ و حراست از ارزش های امنیت جهانی نظیر پاسداری از حقوق بشر، تقویت هویت های فردی، قومی و فرهنگی، پاسداری از محیط زیست، زدایش تعصبات فرهنگی و صلح و امنیت جهانی با توجه به متغیر ارتباطات فرهنگی بین المللی تجزیه و تحلیل می شوند.
موضوع فلسطین و شورای امنیت سازمان ملل متحد کاربرد حق وتو مانع از تحقق صلح بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع سرزمین های اشغالی فلسطین سرچشمه یکی از منازعات مستمر قرن بیستم بوده است. قضیه فلسطین برای سازمان ملل متحد و شورای امنیت همواره موضوعی بوده که صلح و امنیت بین المللی را به چالش کشانده است.
مسأله محوری مقاله حاضر، بررسی تفصیلی نقش و سیاست های شورای امنیت در قبال موضوع فلسطین و سیاستهای اسرائیل میباشد و به دنبال بررسی این مسأله است که آیا شورای امنیت در قبال این موضوع به وظیفه اصلی خود یعنی حفظ صلح بین المللی عمل کرده است یا خیر؟
در این راستا نظریه انتقادی در روابط بین الملل را مبنای کار نظری قرار گرفته است. با تکیه بر اسناد شورای امنیت و موارد وتوی ایالات متحده آمریکا این نتیجه حاصل شده است که حق وتو و سیاستهای فشار آمریکا شرایطی را مهیا کرده است که شورای امنیت نتواند به وظیفه خود در این موضوع عمل کند. بررسی قضیه فلسطین در شورای امنیت بار دیگرضرورت انجام اصلاحات در سازمان ملل و بویژه در شورای امنیت را یادآور می گردد.