فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴٬۶۲۱ تا ۱۴٬۶۴۰ مورد از کل ۷۳٬۹۱۴ مورد.
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال چهارم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۱
59 - 80
حوزه های تخصصی:
در قوانین کیفری جمهوری اسلامی ایران، قاضی اختیار دارد از مجازات تکمیلی بهره ببرد. در سال 1392 با تغییر قانون مجازات اسلامی، اعمال مجازات تکمیلی علاوه بر مجازات های تعزیری در حدود و قصاص هم پذیرفته شد. با توجه به اصل عدم مشروعیت مجازات پرسش این است که مبانی مشروعیت مجازات تکمیلی در حدود و قصاص چیست؟ آیا این نوآوری قانون از حیث مبانی فقهی پشتیبانی می شود؟ ممکن است با استناد به برخی روایات و عناوین ثانوی، به جواز این نوع مجازات از باب حکم اولی یا ثانوی قائل شد اما بررسی روایات نشانگر آن است که مجازات تکمیلی در برخی موارد خاص وجود دارد و نمی توان از این موارد خاص الغای خصوصیت یا تنقیح مناط نمود. همچنین عناوین ثانوی به گونه ای نیستند که بتوان از اصل عدم مجازاتِ اضافی که مبتنی بر مستندات قوی فقهی است، دست شست و به صورت کلی حکم نمود که در هر جرم حدی یا قصاص یا حتی تعزیرات منصوصِ شرعی، اعمال مجازات تکمیلی، مجاز و مشروع می باشد. این تحقیق به شیوه تبیینی تحلیلی و به روش کتابخانه ای انجام گرفته است.
بررسی توان رقابت هوش مصنوعی با ذهن انسان از منظر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئله امکان رقابت هوش مصنوعی با ذهن انسان سال هاست به عنوان موضوعی جذاب در فلسفه ذهن مطرح است. از طریق بررسی آیات و استنباط مبانی انسان شناختی قرآن می توان میزان مطابقت نظریه هوش مصنوعی را با نگاه کلی مکتب اسلام به انسان مشخص کرد. هدف این مقاله مقایسه میان مبانی انسان شناختی قرآن با اصول کلی نظریه هوش مصنوعی است. بر اساس این مقایسه روشن می شود میان نگاهی که قرآن به ابعاد وجودی انسان، استعدادها و قابلیت های او و معارف ویژه بشری دارد، با رویکرد قوی به نظریه هوش مصنوعی ناسازگاری جدی وجود دارد. قرآن انسان را خلیفه الله می داند که به روح او وحی می شود و استعداد رسیدن به مقام قرب الهی را دارد؛ درحالی که نظریه هوش مصنوعی، انسان و ذهن او را تماماً مادی می پندارد و با استناد همه فعالیت های ذهنی به مغز، امکان تقلید تحرکات مغزی توسط یک ماشین را کاملاً ممکن می داند.
تحلیلی بر آرایه انسان انگاری در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۰
141 - 162
حوزه های تخصصی:
توجّه بیشتر پژوهشگران حوزه بلاغت قرآن به رابطه وجوه ادبی و مذهبی این کتاب مقدس آسمانی و سازگاری یا عدم سازگاری این وجوه باهم معطوف شده است. قرآن در جایگاه معجزه ختمیّه از یک سو منشاء شکوفایی بلاغت ادبی در زبان فارسی بوده است و از سوی دیگر به لحاظ ادبی نیز تقلید ناپذیر می باشد. از این رو دقیقاً نمونه های آرایه های ادبی چون تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه، تمثیل و... در قرآن، همسانی ماهوی با همین آرایه ها در متون ادبی شعری یا منثور زبان فارسی ندارند. این موضوع در مورد آرایه تشخیص یا انسان انگاری در قرآن، بیش از همه آرایه ها صدق می کند. در تفکر اسطوره ای آنیمیستی، انسان انگاری سایر موجودات نوعی تخیّل و فرض ذهنی تلقّی می شود. همه زیبایی های بلاغی و ادبی در قرآن در خدمت انتقال معانی ژرف به ذهن آدمی است؛ ولی این اندیشه و استدلال که گزیری برای تمسّک به آرایه های ادبی و بلاغی در قرآن جهت درک مجهولات عالم غیب نیست؛ در مورد آرایه انسان انگاری صدق نمی کند. پرسش اساس این جستار این است که آیا زبان مجازی به معنای عام که در اکثر زیبایی های ادبی از جمله تشخیص یا انسان انگاری مشاهده می شود، در کلام قرآن چگونه قابل توجیه است؟
تحلیل خطاب الأضرار الثقافیه فی المجتمع الدینی من منظور نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثانیه خریف و شتاء ۱۳۹۷ (۱۴۴۰ق) العدد ۱ (المتوالی ۳)
51 - 62
حوزه های تخصصی:
إن المقصود بتحلیل خطاب الأضرار الثقافیه للمجتمع الدینی هو تحدید عوامل الاختلال داخل المؤسسات والمجموعات الفرعیه للمجتمع فی أداء واجباتها ووظائفها. فنظرًا إلى أن أفکار الإمام علی (ع) وتعالیمه التربویه قائمه على مبادئ الدین والالتزام بالقیم الأخلاقیه وتحقیق سیاده الدین فی سیرته، ویمکن تفسیرها ضمن إطار تحلیل الخطاب ومراعاه الأسس الثقافیه والاجتماعیه، فإن نهج البلاغه نتاج تحدیات فکریه - عملیه واجهتها حکومه الإمام علی (ع) وتجسید للدین القویم والقیم الروحیه الحقیقیه والبشریه، فإن تحلیل خطاب الأضرار الثقافیه، من أجل التعامل مع الآثار الناجمه عنها، یشیر إلى أن الدین هو مقوله ثقافیه ونظرًا لاتساع مفهوم الثقافه ونطاق تأثیره، فإن جذور أضرار المجتمع الدینی فی مختلف المجالات، هی الأضرار الثقافیه. سندرس فی هذه المقاله الأضرار الثقافیه فی المجتمع الدینی من جانبی الموقف السلوکی والبرنامج الهیکلی. أهم مکونات الجانب الأول هی الإیدیولوجیه والأخلاق، و«المعاییر» کبرنامج وقواعد مشترکه للعمل الاجتماعی وکذلک فإن «المجتمع» کهیکل للأهمیه الاستراتیجیه والوظیفیه، هو أهم مکونات جانب البرنامج الهیکل.
بررسی شبهه بشر بودن پیامبر اسلام(ص)
منبع:
تفسیرپژوهی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰
42 - 13
حوزه های تخصصی:
دعوت توحیدی تمامی انبیاء با انواع دشمنی های زبانی همراه بوده که طرح شبهات مختلف را می توان یکی از اساسی ترین آنها برشمرد؛ شبهه تضاد بشر بودن انبیاء با رسالت و به دنبال آن تکذیب ارتباط آنان با خداوند از فراگیرترین شبهات نسبت به بسیاری انبیاء بوده است؛ تحلیل آیات قرآن نشان می دهد شبهه بشر بودن نسبت به پیامبر زیربنایی ترین شبهه است و سایر اتهامات متفرع از همین شبهه هستند؛ امروزه نیز شبهات و اتهامات زیادی در قالب بحث های علمی نسبت به پیامبر اسلام مطرح می شود که ریشه در همین شبهه دارد. قرآن شبهه بشر بودن را نسبت به سایر انبیاء به صورت عام و نسبت به پیامبر اسلام به صورت خاص بیان می کند؛ واکاوی آیات نشان می دهد که کفر، عناد و لجبازی، جهل نسبت به مراتب وجودی انسان از مهمترین انگیزه های مخالفان و مطرح کنندگان شبهه است؛ پاسخ های قرآن نیز نخست علمی– اقناعی است؛ اما از آن رو که مخالفان عموماً مشکل علمی ندارند در مرحله بعد با تهدید مخالفان و تسلای پیامبر همراه است.
حفظ آبرو و جایگاه آن در مقاصد شریعت از دیدگاه فقهای مذاهب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاصد شریعت از موضوعات مهمی است که مبانی آن، در قرآن و دیگر منابع فقه مطرح شده است؛ نظریه ای که نفوذ در اجتهاد، یکی از عوامل پویایی و اثبات کارآمدی آن به شمار می رود. حفظ آبرو از مقاصد شریعت شمرده شده است، برخی آن را از ضروریات و برخی از تحسینیات دانسته اند. این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی و استفاده از نظرات فقها، به این نتیجه رسیده که برخی فقها هرچند به صراحت حفظ آبرو را از مقاصد شریعت ندانسته اند، کمابیش به این مهم پرداخته و جایگاه والایی برای آن در نظر گرفته اند، در امور مالی، قضایی، حکومتی و عبادی برای استنباط آن را به کار برده اند و در مقام تعارض مقاصد شریعت، حفظ آبرو را پس از حفظ نفس و عقل و قبل از حفظ مال به شمار آورده اند. بنابراین مقاصد شریعت به ترتیب اهمیت عبارتند از: حفظ دین، حفظ نفس، حفظ عقل، حفظ آبرو و حفظ مال.
جایگاه قاعده «تحذیر» در مسئولیت مدنی اشخاص و دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاعده تحذیر یکی از قواعد بسیار مهم و تأثیرگذار و در عین حال گمنام در رابطه با مسئولیت مدنی است. این قاعده همان گونه که در رابطه با مسئولیت مدنی اشخاص قابل طرح است، در رابطه با مسئولیت مدنی دولت نیز می تواند منشأ اثر باشد. برای دستیابی به جایگاه قاعده تحذیر در این دو مورد باید با تحلیل درستِ علت عدم ضمان هشداردهنده، که به عقیده نگارندگان مبتنی بر دلیل عقلی است و ادله دیگر تنها مٶید این دلیل اند، در پی جبران خسارت به نحو عادلانه برآمد و با توجه به منشأ اثر بودن عناصر تقصیر و علم از جانب هشداردهنده و آسیب دیده، شقوق مختلفی به دست می آید که احکام هر یک متفاوت از دیگری می گردد؛ چرا که با لحاظ وجود و یا فقدان هر یک از این عناصر، اگرچه لحاظ مسئولیت مدنی متفاوت می گردد، اما همچنان قاعده تحذیر منشأ اثر است و نمی توان در صورت نبود یکی از عناصر، قاعده تحذیر را کنار گذاشت. لذا نقش قاعده تحذیر در مسئولیت مدنی اشخاص بدین صورت تبیین می گردد که اگر تنها یکی از دو طرف تحذیر، مقصر بود، تنها همان شخص مقصر، ضامن جبران تمام خسارات می گردد و اگر تقصیر از جانب دو طرف باشد، هر یک به میزان تقصیر خود ضامن است و در صورتی که هیچ یک از این دو مقصر نبودند، دولت بر پایه نفی ضرر غیر متدارک، ضامن جبران خسارت گردد. نقش قاعده در مسئولیت مدنی دولت به طور خاص نیز در جایی است که دولت محذّر است و اگر به تمام شرایط قاعده عمل نماید و تقصیری نیز در تحقق خسارت نداشته باشد و محذّر الیه به تحذیر دولت بی توجهی نماید، دولت ضامن نخواهد بود. اما اگر دولت تحذیر را به نحو شایسته انجام ندهد و یا به جهات دیگری مقصر باشد، در این حالت اگر محذّر الیه نیز مقصر باشد، دولت ضامن جبران خسارات به اندازه ای می گردد که مقصر بوده است، ولی اگر محذّر الیه هیچ گونه تقصیری نداشته باشد و در واقع تحذیر به نحو صحیح رخ نداده باشد، دولت ضامن جبران تمام خسارات می گردد.
تحلیل فقهی و حقوقی جایگاه «توصیف» امر موضوعی در دادرسی مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دادرس از آغاز تا پایان هر مقطعی از مراحل دادرسی، بی نیاز از توصیف امر موضوعی دعوی نیست. به دلیل روشن نبودن مفهوم و قلمرو امر موضوعی و امر حکمی در حقوق ایران، مرجع صالح جهت توصیف امر موضوعی در دادرسی مدنی در هاله ای از ابهام است. اندیشمندان حقوقی عمدتاً با اقتباس از حقوق دانان فرانسوی نفیاً یا اثباتاً درباره اینکه توصیف در اختیار دادرس است یا خیر اظهارنظر نموده اند. نوشتار حاضر با اتکا بر تقسیم موضوعات در فقه به مستنبطه و غیر مستنبطه، به بررسی جایگاه توصیف در میان امر موضوعی و حکمی می پردازد و پس از نقد و ارزیابی دلایل موافقان و مخالفان بازتوصیف امر موضوعی از سوی دادرس، اثبات می نماید که «دادرس مکلف است با رعایت تطابق نتیجه بازتوصیف با نتیجه مورد نظر اصحاب دعوی، عدم تغییر امر موضوعی دعوی و اصل تناظر، نسبت به بازتوصیف امر موضوعی اقدام نماید».
مطالعه تطبیقی اصل حیا در آموزه های اسلامی و معماری سنّتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنرمندان و معماران در عرصه های مذکور در تعامل و ارتباط شخصی و اجتماعی از دستگاه ارزشی اخلاقی فردی و جمعی گریزی نداشته اند. بخشی از آموزه های اخلاقی به ویژه در حوزه حِرَف و مشاغل سنّتی در قالب سوگندنامه، عهدنامه ها و فتوت نامه های حرفه ای مورد اشاره قرار گرفته است. این که شاخص های این دستگاه ارزشی در سنّت پیشینیان چه تفاوت ها و شباهت هایی با وضعیت معاصر دارد موضوع این پژوهش نیست؛ این پژوهش در پی آن است که هنجارها و ارزش های اخلاقی و معنوی به ویژه صفت حیا چه نسبتی با آموزه های دینی، حرفه بنایی و ایجادِ بنا و هویت بنّا دارد؟ در این پژوهش با بهره مندی از روش ترکیبی با مراجعه به بخشی از میراث مکتوب در حوزه معماری سنتی، یعنی فتوت نامه بنایان، با روش توصیفی و به مدد تحلیل محتوای این سند، درصدد تبیین و استخراج اخلاق حرفه ای معماری و به ویژه اصل اخلاقی، عرفانی حیا بوده و دربردارنده این نتیجه است که معماری سنّتی، شامل اصول و شاخصه هایی چون توحیدمحوری، اقتدا بر پیامبران، توجه به آیات و روایات، استناد متون صنفی به اولیا الهی، کسب و احراز شرایط اولیه پیشه، سلوک معنوی در حرفه، کسب مهارت های لازم، آموزش های مکمل، رعایت مهارت های مدیریتی تربیتی، رعایت ادب شاگردی، رعایت سلسله مراتب شغلی، رعایت اصول بهداشتی و خصوصاً حضور و تجلی صفت حیا است.
جایگاه امامت از دیدگاه فخر رازی، خواجه نصیرالدین طوسی و آیت الله جوادی آملی
منبع:
کلام حکمت سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
9 - 20
حوزه های تخصصی:
امامت یکی از مسائل مهم در علم کلام است؛ چراکه بعد از پیامبر(ص) به علت بحث خاتمیت، به عنوان اولین مسئله اختلافی در بین مسلمین مطرح گردید. بنابراین سابقه بحث به زمان بعد از رحلت پیامبر(ص) برمیگردد، هرچند که شیعه معتقد است که بحث امامت با شروع دعوت علنی، توسط شخص پیامبر(ص) مطرح شد. اختلاف مسلمین در این مسئله بر سر چند سؤال اساسی است که آیا امامت وجوب سمعی دارد یا وجوب عقلی؟ اگر وجوب عقلی دارد، آیا بر خدا واجب است و یا بر مردم؟ این امام چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ در این نوشتار سعی بر آن است که با روش توصیفی_ تحلیلی به این سؤالات از منظر فخررازی به عنوان نماینده اشاعره، خواجه نصیرالدین طوسی به عنوان نماینده امامیه و آیه الله جوادی آملی به عنوان عالم همه جانبه شیعی معاصر پاسخ داده شود. فخررازی به علت نپذیرفتن حسن و قبح عقلی، ضرورت امامت را سمعی میداند و از پیش فرض های او این است که امامت ابوبکر صحیح بوده و آن را مسلم و بی نیاز از اثبات فرض میکند. بنابراین به دنبال این پیش فرض، عصمت را برای امام لازم نمیداند؛ چراکه ابوبکر معصوم نبوده است. اما خواجه و آیه الله جوادی آملی به این اشکالات فخر رازی به طور کامل پاسخ میدهند که در این مقاله به آن اشاره میشود.
تبارشناسی شعار «البیعه لله» در روایات و منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
111 - 128
حوزه های تخصصی:
آموزه مهدویت به عنوان ارزشمندترین باور در فرهنگ سترگ پیشوایان معصوم؟عهم؟، دارای واژگان، اصطلاحات و ترکیبهای ویژهای است که برخی هماهنگ معارف این باور، معنایی خاص پیدا کرده است. در این پژوهش تلاش شده تا با پاسخ به این پرسش که شعار «البیعه لله» که این روزها فراوان در مقوله نشانههای ظهور مهدی؟عج؟ بدان توجه میشود، به چه معناست؟ سرآغاز بهکارگیری آن با توجه به منابع در دست، کجا بوده است؟ در چه روایاتی؟ با چه اندازه اعتبار نقل شده است؟ این نوشتار با روش توصیفی _ تحلیلی، انتقادی سامان یافته و بر حسب دستآورد یا نتیجه پژوهش از نوع بنیادین و از لحاظ هدف تحقیق از نوع اکتشافی و به لحاظ نوع دادههای مورد استناد، پژوهشی کمی _ کیفی به شمار میآید که «تحلیل واژگانی موجود در منظومه آموزههای مهدوی را برای فهم ژرف این آموزهها امری بایسته میداند». بیترید یافتههای نو در این بررسی که امتیاز این پژوهش است و در کمتر نوشتاری پیش از آن میتوان سراغ داشت، نشان میدهد شعار «البیعه لله» به عنوان نگاشته پرچم امام مهدی؟عج؟ در هیچ سخنی از معصومین؟عهم؟ نقل نشده است و فقط به عنوان ندای جبرئیل در برخی روایات آمده است.
تبیین وحی بر اساس نقش قوای ادراکی نبی با تکیه بر آرای ملاصدرا و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۹
5 - 20
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان مسلمان از جمله سهروردی و بالاخص ملاصدرا علیرغم باور به رویکرد عقلانی وحی، به آموزه های قرآنی نیز توجه دارند. از نظر آنان انتساب مبدأ و منشأ معارف وحیانی به عقل فعال(روح القدس) در طول انتساب به خدای متعال می باشد به این معنا که فاعل وحی، خدا و حامل آن نبی است. تبیین نقش قوای ادراکی پیامبر در قوس صعود بیانگر این نکته است که پیامبر نسبت به ادراکات کلی وحیانی حالت قابلی داشته که یا به تعبیر سهروردی به واسطه روح القدس و فرشته وحی دریافت کننده وحی است و یا به تعبیر ملاصدرا علاوه بر حالت قبل، معارف را بدون واسطه نیز از خداوند دریافت می کند. در آگاهی از امور جزئی و وقایع گذشته و آینده نیز نبی به واسطه اتصال قوه متخیله اش به جواهر عالیه، در معرض انفعال و تأثیر از صُور علمی موجود در نفوس فلکی قرار می گیرد. قوای ادراکی نبی بار دیگر در قوس نزول نقش آفرینی بیشتری دارند به این معنا که ملاصدرا و سهروردی در اینکه نبی، صورت مثالی فرشته وحی را در عالم مُثُل معلّقه مشاهده کرده و الفاظ وحیانی را از او شنیده است، با یکدیگر هم رأی هستند، لیکن ملاصدرا این صُور را تا حد حواس نبی تنزل می دهد. در این پژوهش سعی شده ضمن تبیین دیدگاه دو فیلسوف در ارتباط با نکات فوق، در باب مبدأ و منشأ و همچنین مراتب وحی، به جمع رویکرد عقلانی با آموزه های قرآنی نیز توجه شود.
بررسی تطبیقی ماهیت و رویت ملائکه در تفسیر المیزان و المنار
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۲۸
73 - 90
حوزه های تخصصی:
از آغاز پیدایش بشر، باور به موجودات ماورایی از جمله فرشتگان و نقش آنان در زندگی انسان، به شکل های گوناگون وجود داشته و این باور، همواره در معرض انحراف و خطا بوده است. یکی از رسالت های قرآن، تصحیح باورهایی است که در زندگی بشر نقش آفرین بوده است. با این حال، فهم قرآن در میان باورمندان به قرآن نیز دستخوش خرافه، کج فهمی و انحراف بوده است. در دوره معاصر و با تحول علوم و پیشرفت تکنولوژی در غرب، برخی مفسران مسلمان، تحت تاثیر آن به تفسیر جدیدی از فرشتگان روی آوردند که گاه احساس می شود وجود روحانی فرشتگان در معرض انکار قرار می گیرد. یکی از این مفسران و در راس آنان، رشید رضا است. در نوشتار حاضر، با هدف بررسی درستی دیدگاه های رشید رضا، دو مساله ماهیت و رویت ملائکه در دو تفسیر المنار و المیزان به صورت تطبیقی بررسی شده است. رشید رضا، فرشتگان را به قوا و انرژی هایی که در طبیعت انسان و موجودات وجود دارد، تفسیر می کند که قابل رویت نیستند؛ ولی علامه طباطبایی با تمسک به ظواهر آیات قرآن، ملائکه را موجوداتی غیر مادی می شناساند که از اوصاف و لوازم زندگی مادی منزه هستند.
بررسی حجاب در قرآن و کتب اربعه و صحاح سته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
331 - 348
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در صدد تبیین جایگاه حجاب در کتب اربعه، صحاح سته و قرآن بوده و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال می باشد کهحجاب چگونه در کتب صحاح سته، کتب اربعه و قرآن تبیین شده است؟ قرآن کتاب هدایت و راهنمای بشر است که برنامه سعادت انسان در آن ارائه شده است. با رجوع به آیات آن و فهم مطالب و عمل به دستوراتش می توان راه کمال را پیمود و به فلاح و رستگاری رسید. یکی از بحث هایی که در آیات هدایتگر قرآن بیان شده، رعایت حیا و حجاب است و توجه به آثار و رهاوردهای آن در زندگی فردی و اجتماعی انسان است. با توجه به موضوع این نتیجه حاصل شد که در قرآن آیاتی به حجاب اختصاص داده شده است و تفاسیر درباره آن آیات شریفه متفاوت است. حجاب یکی از مصادیق عام عفاف می باشد، و یکی از عوامل مؤثر در رشد و تعالی جوامع بشری و عاملی برای حفظ گوهر وجودی زن در جامعه است. همچنین حجاب و عفاف به یک معنا بوده و معنای عفاف والاتر از حجاب قرار دارد.
روش های مشترک تربیت اخلاقی در قرآن و نامه 31 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
99 - 122
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی روش های مشترک تربیت اخلاقی در قرآن و نامه 31 نهج البلاغه است. روش بکار گرفته شده در این تحقیق، با توجه به ارتباط نزدیک و تنگاتنگ روش، هدف ها و ماهیت موضوع تحقیق، روش تحلیلی- استنباطی است. روش گردآوری مطالب، کتابخانه ای و بررسی اسناد، جامعه آماری شامل متن و ترجمه آیات قرآن و نامه یادشده است. در این پژوهش به دلیل لزوم جامعیت نمونه، نمونه گیری انجام نشده و کل جامعه آماری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مفهومی استفاده شده، و با توجه به موضوع و هدف این پژوهش، از شیوه بررسی بافت یا سیاق مفهوم برای تحلیل مفاهیم بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد روش های مشترک تربیت اخلاقی در قرآن و نامه 31 نهج البلاغه عبارت اند از موعظه، ارائه الگو، محبت، عبرت آموزی، توبه، و مراقبه و محاسبه.
مهارت های تدریس با اقتباس از قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
در زمینه تعلیم و تربیت می توان مهم ترین علت شکست نظریه های غربی را، مبتنی بودن آن ها بر نگاه های غیر الهی و گرایش های غیر آسمانی دانست. از جمله بزرگ ترین غفلت هایی که در زمینه تعلیم و تربیت در جامعه مسلمانان صورت گرفته است، عدم توجه کافی در بازشناسی حوزه های مختلف تعلیم و تربیت از جمله در زمینه مهارت های تدریس می باشد. گرچه در خصوص مهارت های تدریس کارهای فراوانی از سوی دانشمندان صورت گرفته است؛ اما حاصل کار یا در نتیجه تحقیقات تجربی بوده و یا اگر از جانب دانشمندان مسلمان صورت گرفته براساس روایات انجام شده است. جنبه تمایز این نوشتار با تحقیقات صورت گرفته این است که نگارنده روش ها و مهارت های تدریس را با اقتباس از قرآن کریم انجام داده و مهارت های معلمی بر اساس زمان تدریس و شخصیت معلم دسته بندی کرده است. در این پژوهش مهارت های تدریس شامل مهارت های قبل، ضمن و بعد از تدریس و شخصیت معلم شامل مهارت های تخصصی، شناختی، اخلاقی بیان شده است.
بررسی هنجارگریزی نوشتاری در شعر محمود درویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرمالیسم یکی از مهم ترین نظریه های نقد ادبی معاصر است. بنیان گذاران این نظریه در اوایل قرن بیستم، گامی مهم در زمینه عدول از زبان هنجار برداشتند و با طرح مباحث و اصطلاحاتی مهم، به بررسی و طبقه بندی عوامل قابل شناسایی ایجاد زبان ادبی و به خصوص شعر در قالب مباحثی مانند هنجارگریزی، آشنایی زدایی و ... مبادرت ورزیدند. یکی از عوامل مهم در گسترش هنجارگریزی در آثار شاعران دهه های اخیر، نوگرایی و تلاش برای دست یافتن به آزادی اندیشه و نشان دادن جریان های فکری است. محمود درویش یکی از شاعرانی است که انواع هنجارگریزی در اشعار وی به چشم می خورد که یکی از بارزترین آنها، هنجارگریزی نوشتاری است. پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و بررسی شعر درویش، به بررسی روش های هنجارگریزی نوشتاری در ساختار ظاهری شعرش و تبیین دلالت ها و اهداف آن بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از این است که ازجمله شیوه های هنجارگریزی نوشتاری در شعر او می توان به موارد زیر اشاره کرد: کاربرد نقطه چین در آغاز مصراع شعر برای پردازش واژگان شعری، کاربرد نقطه چین به جای مصراع کامل با هدف جلوگیری از ضعف خود و نیز خستگی خواننده، به کاربردن برخی علائم نگارشی همچون مربع، قلاب، خط تیره و خط مورب برای نوسازیِ ظاهر شعر و نیز تأکید بر یک مسئله خاص و همچنین شکستن مصراع ها و کوتاه و بلندکردن آن ها و آوردن یک بیت شعری به صورت افقی و تکرار آن به صورت عمودی و کلمه به کلمه با هدف تأکید و جلب توجه خواننده به آن مسئله است.
درآمدی بر رئالیسم علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رئالیسم علمی دیدگاهی است که هویات نظری مطرح در نظریه های علمی را دارای وجودی مستقل از ذهن و نظریات علمی می داند. طبق این دیدگاه، هویاتی همچون اتم، ملکول، موج، الکترون و... به لحاظ هستی شناختی دارای وجودی مستقل هستند و شناخت آنها به واسطة نظریات علمی، امکان پذیر است. در مقابل، ابزارانگاران علمی، رئالیست ها را در هر دو ادعای خود به چالش کشیده اند و به لحاظ هستی شناختی منکر وجود مستقل هویات نظری هستند و با انکار وجود مستقل آنها، ادعای شناخت آنها نیز معنایی نخواهد داشت. با بررسی دیدگاه های این دو جریان به این نتیجه رسیدیم که نزاع این دو جریان همچون پرونده ای مفتوحه ادامه دارد و هیچ کدام از آنها در مقابل دیگری به برتری دست نیافته است و ادله ای که از سوی آنها ارائه می شود، توان کنار گذاشتن و حذف جریان مقابل را ندارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی دیدگاه های رئالیست ها و ابزارانگاران می پردازد و هدف آن تبیین و بررسی ادلة رئالیسم علمی و توفیق آن در برابر ابزارانگاری است.
خودشناسی و دلالت های تربیتی آن از منظر اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پایه های اصلی پرورش فضائل اخلاقی و تکامل معنوی، خودشناسی و معرفت نفس است، و تا انسان این مرحلة دشوار را پشت سر نگذارد، به هیچ یک از مقامات معنوی نایل نخواهد شد؛ به همین دلیل اندیشمند شهیری مانند اقبال لاهوری، به بررسی دقیق و جامع این مسئله پرداخته است. هدف این پژوهش تبیین راه کارهایی برای رسیدن به خودشناسی و تربیت نفس در آدمی است تا از این طریق راه سعادت برای انسان هموار گردد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی، به فلسفة خودی اقبال پرداخته است. فلسفه ای که مبنایش آزادی نفس از قیود بشری، و رهایی از سلطه و استکبار جهانی است. تحقق این امر، در بستر عوامل و زمینه های متعددی، از قبیل: تعبد، عشق، آزادی و... میسر است. در این مقاله راه کارهای تربیتی، با تکیه بر فلسفة خودی اقبال، استنتاج و تبیین شده است. حرکت بر اساس این تدابیر و عمل نمودن به آنها، سلامت فرد و جامعه را تضمین خواهد کرد.
روایت شنو و موقعیت آن در رمان «الطنطوریه» اثر رضوی عاشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل روایت شنو شالوده ای است برای شناخت فرم و چگونگی ارائه حوادث داستانی به نحوی که مفهوم تازه ای را به مخاطب القا کند. این حوزه از دانش تا جائی پیشرفت نموده که می توان آن را به عنوان یک شاخه علمی از روایت، بررسی نمود. رمان الطنطوریه، اثر رضوی عاشور، نویسنده ی معاصر مصری به دلیل ظرفیت، پتانسیل و تکنیک های خاص روائی، گزینه ای مناسب برای مطالعات روایت شناسی محسوب می شود. نویسنده در این رمان نشان داده است که راوی برای آفرینش جهان روایی خود، روایت شنو خاص خود را مخاطب قرار داده است. روایت شنو در این داستان ضروری است؛ طوری که نبود آن به معنای نیستی روایت است. روایت شنو در این رمان، جزو شخصیت ها(حسن) و درون داستانی است و در کنش بخش های مختلف روایت، دخیل است. نگرش او همسو با جهان بینی راوی است. علاوه بر روایت شنو اصلی، شخصیت های دیگر و از جمله راوی در موقعیت های کوتاه برای واقعی و ملموس نشان دادن حوادث، درجایگاه روایت شنو نقش ایفاکرده اند و همچنین در برش های کوتاهی از رمان، روایت شنو در مقام راوی جلوگرشده است. نویسنده در این رمان، نکاتی را بیان نموده که متوجه روایت شنو برون داستانی(خواننده) نیز می شود. این پژوهش با روش توصیفی -تحلیلی به بررسی ابعاد و موقعیت شناختی روایت شنو پرداخته تا با درک و فهم آن عناصر، عرصه برای کشف، شهود، درک عمیق و روش تولید معنا از متن رضوی عاشور فراهم کند.