فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴٬۲۸۱ تا ۱۴٬۳۰۰ مورد از کل ۷۳٬۹۱۴ مورد.
منبع:
پژوهش های فقهی دوره پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
165 - 186
حوزه های تخصصی:
قانون مدنی در ماده 836 فرد اقدام کننده به خودکشی را فاقد اهلیت خاص برای وصیت دانسته و وصیت او را چنانچه مسبوق به خودکشی بوده و فعل ارتکابیش به فوت منجر شود، باطل قلمداد کرده است. به لحاظ مبنایی باید گفت که فقیهان برای اثبات این ادعا، به ادله مختلفی همچون صحیحه أبی ولّاد، جنون، سفه، عدم استقرار حیات و مقایسه با قاتل مورث استناد جسته اند که از میان آنها، تنها می توان صحیحه أبی ولّاد را دلیل متقن این حکم محسوب کرد. گرچه برخی به استناد کلمه «ثلث» در صحیحه مذکور و لحاظ قرینیت برای آن واژه یا از باب قدرمتیقن یا از باب انصراف ظهوری، بطلان این نوع وصیت را مختص امور مالی می دانند؛ یافته های تحقیق، نشان می دهد که افزون بر اطلاق کلام بسیاری از فقیهان، اطلاق روایت یادشده نیز نظریه بطلان مطلق وصیت، اعم از وصیت های مالی و غیرمالی را تأیید می کند و اطلاق ماده 836 ق.م. نیز همین نتیجه را می دهد. همچنین، بر پایه همین اطلاق و برخلاف قول برخی، بطلان وصیت فرد اقدام کننده به خودکشی، متوقف بر این نیست که عمل انتحاری او به مرگ وی انجامیده باشد، بلکه برای بطلان، خود اقدام به خودکشی، موضوعیت دارد.
نقش نظریه «معنا» در تبیین هشام بن حکم از ماهیتِ اراده خدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
طرح نظریه «معنا»، رویکردی وجود شناختی برای تحلیل و تبیین فعل و صفات فعلی خداوند است که متکلمان مدرسه کوفه به ویژه هشام بن حکم از آن بهره برده اند. از میان صفات فعلی خداوند، اراده بارزترین صفت است که در نگاه متکلم بزرگِ این دوره از تاریخ کلام امامیه، به «حرکت» شناسانده می شد. در این مقاله بر اساس شیوه مطالعات تاریخ اندیشه، نشان داده شده است که در نظر هشام بن حکم اراده، اگر چه امری است که از سر قدرت و اختیار سر می زند؛ با این حال با دیگر امور و مخلوقات عالم که برخاسته از قدرت و اختیار است نیز تفاوت دارد. هشام برای اراده وجودی مستقل از ذات و فعل الهی در نظر می گرفت و از آن با واژه «معنا» تعبیر می کرد. این تلقی درواقع برگرفته از پاره ای روایت هایی بود که بر اساس آن، برای اراده خلقتی ممتاز از دیگر مخلوقات در نظر می گرفت.
بررسی انتقادی دیدگاه فنایی درباره حجیت ظنون عقلی (2)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ابوالقاسم فنایی به حجیت ظنون عقلی در فقه قائل است و تبعیض میان ظنون نقلی و عقلی را از نظر حجیت خردستیز می داند. هدف این نوشتار، نقد و ارزیابیِ چهار استدلال او در این مسئله به روش تحلیلی است. در ضمن این بررسی ها روشن می شود که (1) امکان دارد خداوند، سیره خردمندان را کنار بزند؛ (2) ممکن است از منظرِ دانای کل، ظنونِ حدسی در حیطه ای خاص، نوعاً پرخطاتر از ظنونِ حسی باشند؛ (3) حجیت نداشتن ظنون عقلی مختصّ حیطه شریعت و افتاء است، نه دیگر حیطه های زندگی مؤمنان؛ (4) نهی از عمل به ظنون عقلی نه مستلزم دوْر است، نه خودشکن است و نه مستلزم تعطیلی نقل؛ و (5) معضلاتِ پیش روی فقه سنتی به حجیت ظنونِ عقلی نمی انجامند. بر پایه نکات پیش گفته نشان داده ایم که استدلال های فنایی برای اثبات خردستیزی ناتمام اند و بنابراین برای کنار نهادن روایت های این باب در منابع اسلامی، دلیل موجّهی در دست نیست.
ارزیابی رویکرد فایده گرایی کلاسیک به مسئولیت اخلاقی در قبال دیگری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
127 - 152
حوزه های تخصصی:
فایده گرایی از جمله نظریه های اخلاق هنجاری است که به خیرخواهی همگانی توجه دارد. در این پژوهش تلاش می شود با روش تحلیل فلسفی و با تأکید بر دیدگاه بنتام و میل، رویکرد فایده گرایی به مسئولیت اخلاقی تبیین گردد. فایده گرایان با نفی استحقاق و سزاواری در مسئولیت اخلاقی، خاستگاه مسئولیت را لذّت و الم می دانند و در ارزیابی ها به نتایج عمل نظردارند و گستره مسئولیت را همگانی می دانند. نتیجه اینکه مسئولیت نزد فایده گرایان با ابهام هایی همراه است؛ ابهام هایی مانند استفاده ابزاری از ارزش های اخلاقی، بی توجهی به انگیزه عامل، بی توجهی به تعهدات پیشین به سبب اصل فایده که اصلی پسین است، نسبی گرایی، طبیعت گرایی و همچنین بی توجهی به لذّت های پایدار اخروی.
مبانی کلامی و تاریخ نگاری بررسی موردی: سنجش سند در نگاه علامه جعفر مرتضی
منبع:
آینه پژوهش سال سی ام آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۱۷۹)
19 - 24
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های جدی تاریخ نگاری با نگاه دینی، چگونگی جمع بین تاریخ نگاری غیرجانبدارانه و علمی و عینی همزمان با باورهای دینی به ویژه درباره زندگی معصومان علیهم السلام است. به نظر می رسد اگر مفهوم کلامی بودن دانش تاریخ به درستی تبیین شود بسیاری از اختلاف نظرها دراین باره از میان می رود. نویسنده در نوشتار حاضر در راستای این هدف، نخست برداشت های چندگانه از رابطه کلام و تاریخ را مطرح و سپس، ضرورت سازگاری سند تاریخی با پیش فرض های قطعی در نگاه علامه جعفر مرتضی عاملی را متذکر می شود. در ادامه، با دسته بندی دیدگاه علامه جعفر مرتضی درباره پیش فرض های کلامی بررسی سند تاریخی، بدیهی بودن تقدم پیش فرض های قطعی کلامی بر مفاد سند را اظهار می نماید.
قصه یک دیدار؛ گفتگویی در باب تاریخ پژوهی
منبع:
آینه پژوهش سال سی ام آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۱۷۹)
116 - 120
حوزه های تخصصی:
اینکه تاریخ چیست و بر چه مبنایی اعتبار می یابد، از پرسش های بنیادین در فلسفه علم تاریخ است که پاسخ های بسیاری به خود دیده است و امروزه تا حد زیادی محققان حوزه تاریخ به توافق رسیده اند که اولاً تاریخ یک دانش، یعنی مجموعه آگاهی های منتظم در خصوص یک پدیده (دیسیپلین) است و ثانیاً مبتنی بر الگوی تعریف شده و قاعده مند یا به تعبیر درست تر دارای روش قابل دفاع است. استاد عاملی یکی از محققان این حوزه دانشی است که سهم بسزایی در معرفی تاریخ صدر اسلام با رویکرد سیره ای در مجامع علمی حوزوی داشته است، هرچند بر یافته ها و روش تحقیق او با رویکرد انتقادی می توان نگریست. در این مختصر، به اجمال قصه یک دیدار با ایشان و گفتگویی که در باب تاریخ پژوهی ایشان درگرفته بود، بیان می شود تا دغدغه های پژوهشگری وی با زبان ساده تری فهم گردد.
علامه سید جعفر مرتضی عاملی مرزبانی حساس و ژرف اندیش
منبع:
آینه پژوهش سال سی ام آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۱۷۹)
121 - 125
حوزه های تخصصی:
نویسنده در نوشتار پیش رو، با هدف معرفی شخصیت و آثار علمی جعفر مرتضی عاملی، با تقسیم بندی آثار ایشان به کتاب هایی در تبیین سنت و سیره صحیح معصومان، آثاری در دفاع از شخصیت های شیعه، کتبی در رد مسائل تاریخی، تفسیر سوره هایی از قرآن و آثاری در مسائل اجتماعی، به ذکر نام کتاب های ایشان در هر دسته، اقدام نموده است.
محرومان از اجابت دعا بر اساس روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۴
87 - 110
حوزه های تخصصی:
دعا یکی از اسباب معنوی در عالم است، اما گاهی در اجابت آن موانعی ایجاد می شود و عده ای از اجابت دعایشان محروم می گردند. مقاله حاضر با روشی توصیفی-تطبیقی روایات مربوط به عدم اجابت دعا را بررسی کرده است. این روایات گروهی از افراد را نام می برد که دعایشان مورد اجابت قرار نمی گیرد؛ که عبارتند از: عریف (والی حکومت)، عشار(گیرنده مالیات)، داروغه، صاحب طبل و طنبور، شاعر، کسی که زنش را نفرین می کند در حالی که می تواند او را طلاق دهد، فردی که همسایه اش را نفرین می کند در حالی که می تواند خانه اش را تغییر دهد، فردی که پولش را بدون گرفتن شاهد قرض داده و پولش را خورده اند، کسی که بدون تلاش از خدا روزی می خواهد، کسی که در قطع رحم و علیه والدینش دعا کند. علت های عدم اجابت دعا نیز در روایات دیگری آمده است، که با انطباق آن علت ها با روایات مورد بحث، علت استثناء شدن این افراد مشخص می گردد؛ که شامل ظلم، تنبلی و تخلف این افراد از عوامل الهی است. این ها تنها نمونه ای از مصادیق فراوانی هستند که دعایشان مستجاب نمی شود و علاوه بر این ها می توان مصادیق دیگری نیز برای این گروه ذکر کرد.
روابط عاطفی حضرت زینب(س) و امام حسین (ع) با تاکید بر واقعه عاشورا
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که کمتر به آن توجه شده روابط عاطفی معصومان (ع) با اعضای خانواده و بستگان درجه اول و روابط عاطفی متقابل آنان با معصوم (ع) است. ازاین رو در این مقاله روابط عاطفی حضرت زینب (س)با امام حسین علیهما السلام در طول حیات حضرت زینب (س) بررسی شده اما تاکید مقاله بر واقعه عاشورا است. در این جستار با توجه به رعایت سیر تاریخی از ولادت حضرت زینب (س) تا اتمام واقعه عاشورا و وقایع پس از آن، حوادث به ترتیب توالی پیرفت ها مورد توجه بوده و روابط عاطفی از لابه-لای گزارش های تاریخی و روایی استخراج شده است . نتایج تحقیق نشان می دهد که این روابط عاطفی مبتنی برعقلانیت بوده و صرف احساس زنانه نبوده بلکه بروز عواطف در مواردی دارای جنبه های عقیدتی و سیاسی نیز بوده است.
مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا
حوزه های تخصصی:
خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد (إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَال)؛ لذا حضرات معصومین در مناجات شعبانیه به این دعای شریف، مترنم بوده اند: وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی [تُولِنِی] إِلّا الْجَمِیلَ فِی حَیَاتِی (تو در تمام عمرم جز نیکی و زیبایی با من رفتار نکردی.) از این نقطه نظر، آنچه در عاشورا بر امام حسین و اهل بیت ایشان گذشت، زیبا بود و همین دیدگاه بود که خاستگاه جمله ماندگار حضرت زینب کبری گردید (مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا). در این پژوهش که از نوع تاریخی است در مرحله گردآوری، به روش کتابخانه ای و در مرحله تبیین به شیوه توصیفی- تحلیلی، تجلیات زیبایی در اندیشه و گفتار و رفتار عاشورایی حضرت زینب کبری مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که زینب کبری اندیشه عرفانی زیبای خود را با گفتار و رفتار زیبای حماسی در هم آمیخته و شهسوار جاده های غربت و اسیری شد و با عزت و اقتدار در رفتار و گفتار خود، پیام خون امام حسین و یارانش را تا ابد، جاودانه ساخت.
تجلی عزت و عظمت حسینی در دوبیتی خواجه معین الدین چشتی
حوزه های تخصصی:
اهداف قیام امام حسین (ع)، بیان درس ها، شعارها و پیام های مکتب حسینی و در نهایت تبیین مبانی اعتقادی حرکت حضرت همواره مورد توجه اندیشمندان، مورخان و نویسندگان فراوانی قرار گرفته، به طوری که سهم فراوانی از ادبیات عاشورایی را در کنار ادبیات مرثیه به خود اختصاص داده است. در میان آثاری که این نوع نگاه را به قیام حسینی داشته اند، می توان دوبیتی خواجه معین الدین چشتی را طرح نمود. خواجه با خلق و سرایش شعری کوتاه عناصر مهم اعتقادی و ارزش های والای نفسانی را مطرح کرده و تفسیر زیبایی از حرکت امام حسین (ع) ارائه کرده است. خواجه معین الدین از عرفای قرن ششم و هفتم بوده و در تبلیغ دین اسلام در شبه قاره هند توفیق فراوانی یافته است. مقام و بارگاه خواجه در میان مردمان هندوستان از اهمیت بالایی برخوردار است. این نوشتار ضمن معرفی این شاعر، مبانی اعتقادی و کلامی دوبیتی او را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و به این نتیجه رسیده است که خواجه به مبانی اصیل اعتقادی حرکت امام حسین اشراف داشته و تفسیر صحیحی از آن ارائه نموده است. خواجه روی عناصری مثل احیای دین، عزت و آزادگی تاکید کرده و پیوند معناداری بین عزت حسینی و توحید الهی برقرار نموده است.
پنج نسخه داریوش شایگان در پنج دهه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علوم انسانی ایران دست کم در دو مسیر متمایز عمل کرده است: انتقادی و اکتشافی. شایگان سبکی از آفرینش دانش و معانی و یکی از کارنامه های فکری علوم انسانی را به دست می دهد وتأثیر و تأثر دوسویه میان علوم انسانی ایرانی با وقایع و رویدادهای هم بافت اجتماعی و فرهنگی را برآفتابمی کند. روشمطالعه حاضر تحلیل محتوای متون شایگان به علاوه زمینه کاوی اجتماعی است. دست کم پنج نسخه بدین شرح به دست آمد: نخست، تحقیقات علمی درباره حکمت معنوی آسیا؛ دوم، برساخته شدن آسیادر برابر غرب؛ سوم، آزمون تاریخیِ ایدئولوژی؛ چهارم؛ نسخهکثرت گرایی و حقیقت های چندگانه؛ پنجم،پناه بردن به بیان هایحسی بیرون از ادراک های مفهومی. بذرهایی از تمام این نسخه ها در هریک از آن ها در حالت کمونی به سرمی برند و به کثرت شایگان نوعی وحدتمی بخشند. به گواهی شایگان،علوم انسانیما، با بالا و پایین شدن جامعه ایران و جهان، بسیارپیچ و تابخورده است، گاه زبان ناظر و گاهی نیز زبان عامل گشوده است. مباحث شایگان درگیر آشنایی زدایی از کلمات مأنوس ما هستند. شایگاناز حکمت قدیم و فلسفه جدیدسخنمی گوید، تاریک اندیشی جدید را برملامی سازد، و ضمن برحذر داشتن از تلفیق های آبکی و چندپارگی ذهنی،شوق حضور در فضاهای میانیرا به دل های مامی افکند. پوچی و معنا در این نسخه ها بر هممی پیچند و با هم دوئلمی کنند.
نگاهی نو و تحلیلی به روایات «سبعه احرف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
285 - 312
حوزه های تخصصی:
روایات «سبعه احرف» از جمله مهم ترین احادیث حوزه علوم قرآن و به ویژه در حوزه قرائات هستند که نوع جهت گیری و برخورد با آن ها، گرایش های گوناگونی را نسبت به مسئله قرائات و منشأ شکل گیری و نیز ارزش آن ها ایجاد نموده است. عده ای با معتبر دانستن این روایات، منشأ اختلاف در قرائات را وحی و «من عنداللّٰه» دانسته و در مقابل گروهی با مردود دانستن آن از جهت متن و سند و با تکیه بر منابع و مبانی خود، قرائت حقیقی و نازل از سوی خداوند را واحد می دانند. دسته بندی، تحلیل و تاریخ گذاری این روایات نشان می دهد که صدور این دست از روایات ابتدا در جهت اشاره به این مطلب بوده که آیات قرآن دارای بطون و لایه های مختلف معنایی هستند و ارتباطی به نزول چندگانه الفاظ قرآن از سوی خداوند ندارند؛ ولی همین احادیث در ادوار بعد به خاطر قداست بخشیدن به قرائات گوناگون، توسط گروهی از تابعین مورد استفاده قرار گرفته و با تغییراتی در الفاظ و عبارات وارد حوزه قرائات شده اند.
مطالعه تطبیقی تکرار و توالی هفت گناه کبیره اخلاقی در آثار سنایی با هفت دیو بزرگ در مزداپرستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۲ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
23 - 46
حوزه های تخصصی:
حکیم سنایی غزنوی (ف 536 ه .ق)، شاعر دوران ساز ادبیات عرفانی فارسی، در تدوین نظام اخلاقی عرفانی خود و در تبیین هفت گناه کبیره اخلاقیِ «آز، شهوت، خشم، کِبر، رشک، بخل و کینه»، هم از میراث فرهنگ اسلامی و هم میراث مزداپرستی باستان بهره می گیرد. وی با رویکردی تحذیری و بنا بر ذهنیت قرآنی خود، از این هفت خوی بهیمی به عنوانِ «هفت درِ دوزخ» و بنا بر گرایش همدلانه به فرهنگ اساطیری ایران باستان، از این خوی ها به عنوانِ «دیو» یاد می کند. از فحوای کلام سنایی چنین برمی آید که ظاهراً نخستین بار زرتشت، پیامبر مزداپرستی، به این هفت خوی بهیمی اشاره کرده است و بعدها این هفت خوی به عنوانِ «هفت درِ دوزخ» به آثار عارفان مسلمان راه یافته است. نویسندگان در این نوشتار کوشیده اند که با یک نگاه تطبیقی به اشعار سنایی در حوزه گناهان کبیره اخلاقی، این اشعار را تحلیل کنند و وجوه اشتراک این هفت گناه کبیره اخلاقی را با ماهیت و کارکرد دیوها در اوستا و دیگر منابع مزدایی نشان دهند. افزون بر این نگارندگان با گزارش صُوَر تمثلی این هفت گناه کبیره اخلاقی در حدیقه الحقیقه و دیوان سنایی، خاستگاه اساطیری، روایی و بلاغی و حکمی آن ها را نشان داده اند. «تکرار و توالی این هفت خوی بهیمی»، «دیو بودن این خوی ها »، «آفریدگان و همکارانِ اهریمن بودن این دیو ها»، «در تن لانه داشتنِ این دیوها» و «دوزخی بودن متصفان به این خوی ها» همسویی اندیشه سنایی را با برخی از باورهای مزدایی نشان می دهد. افزون بر آن، فراتر از آموزه های قرآنی، تنفر سنایی از خرفستران و اعتقاد تلویحی به وجود استقلالی یا تلفیقی دیوان، به جز ابلیس، جنیان و اهرمن، بر بنیاد نگاه همدلانه و آشکار به مزداپرستی نیز شایسته توجه است.
بررسی تعداد عناصر بسیط در حکمت مشاء و حکمت اشراقی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه غالب در مورد تعداد عناصر بسیط اولیه (اسطقسات) در طبیعیات قدیم، متعلق به مشائیان است که تعداد آنها را چهار عدد دانسته اند. ایشان سه دلیل در اثبات نظریه خود بیان کرده اند که عبارت اند از: 1. استدلال از طریق جایگاه طبیعی اجسام و میل طبیعی آنها بر اساس کیفیت های سنگینی و سبکی؛ 2. استدلال از طریق کیفیت های ملموس اصلیِ مشترک میان اجسام(گرمی، سردی، خشکی و تری)؛ 3. استدلال از طریق ترکیب و تحلیل. ایشان سپس مصادیق عناصر اربعه(خاک، آب، هوا و آتش) را به نحو استقرایی تعیین کرده اند. ابوریحان بیرونی و سهروردی با این نظریه مخالفت کرده و آتش را عنصر مستقلی به شمار نیاورده اند و آن را همان هوای داغ دانسته اند. سهروردی با تغییر ملاک تقسیم بندی اجسام بسیط اولیه، آنها را بر اساس کیفیت های مبصر و میزان عبور نور از آنها دسته بندی کرده و تعداد عناصر را سه عدد(حاجز، مقتصد و لطیف) دانسته است. در این مقاله دلایل مشائیان و اشکالات سهروردی در مورد عناصر اربعه مورد نقد و بررسی قرارگرفته و نشان داده شده است که دلیل مخالفت سهروردی با عنصر دانستن آتش در طبیعیات و تغییر ملاک تقسیم بندی عناصر بسیط اولیه توسط وی، از نظام خاص الهیاتی وی ناشی شده است و او درنهایت، نظام طبیعیاتی کامل و مستقلی بر اساس نظریات خود بنا نکرده است.
تحقیقی در ماهیت جهان اخلاقی نزد ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان اخلاقی نزد ابن سینا چیست و عمل انسان باید چگونه باشد تا به ساخت آن منتهی شود؟ از آنجا که جهان کثرت، معلول اراده خداوند بوده و به واسطه سلسله مراتبی از عقول به وجود آمده است، ماهیتاً از سنخ عقل است. انسان نیز می تواند به عنوان مجرای اراده الهی در عالم عمل کرده و با ادراک معقول از عالم، صور معقولی را به آن اضافه کند. بنابراین، شرط عمل اخلاقی برای او شناخت معقول از عالم است و با این شناخت، رفتار او به ساخت جهانی عقلانی منتهی خواهد شد. اگر شناخت انسان از عالم از هر منبع معرفتی دیگری غیر از عقل حاصل شده باشد، جهان به خوبی شناخته نشده و قواعد عمل انسان در این عالم نیز به خوبی شناخته نخواهد شد. بنابراین، برای شناخت جهان اخلاقی ابن سینا ابتدا باید ماهیت عالم را شناخت و سپس، به ماهیت رفتار اخلاقی نزد انسان پی برد و در آخر ماهیت جهان اخلاقی او را به درستی تعریف کرد. بر این اساس، این تحقیق نیز از تلاش جهت شناخت ماهیت عالم آغاز می شود و با تحقیق درباره منشأ رفتار اخلاقی برای انسان سعی می کند ماهیت جهانی را بشناسد که با اضافه شدن صور حاصل از رفتار های اخلاقی انسان به عالم شکل می گیرد.
واکاوی سوءبرداشت های فقیهان معاصر از انگاره امام خمینی(س) در مسئله غنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸۳
59 - 74
حوزه های تخصصی:
تطوّر و تبدّل تدریجی نظریات امام خمینی در خصوص مسئله غنا و موسیقی به ویژه در دوران پس از انقلاب اسلامی به حسب مقتضیات عصری و پویایی آرای فقهی ایشان مسئله ای مبرهن و غیرقابل انکار است؛ اما باید دید این تطوّر فکری دقیقاً در چه حوزه ای صورت پذیرفته است؟ در این مقاله ثابت شده که امام خمینی در مجموع بیاناتشان در کتاب مکاسب محرمه، استفتائات و کلمات شفاهی خود صوت مطرب را موضوع شرعی غنا معرفی نموده اند... به باور نگارنده بیان ایشان در تحریر الوسیله که محل استناد قاطبه محققان در استظهار نظریه ایشان قرارگرفته در مقابل انبوه مستندات کتبی و شفاهی امام در تحدید موضوع شرعی غنا به صوت مطرب توان معارضه نداشته و به راحتی قابل تأویل است. در این راستا نگارنده با قیاسی دقیق میان نظریه شیخ انصاری و امام خمینی بر آن است که هر دو فقیه والامقام قائل به موضوعیّت شرعی صوت مطرب برای مفهوم غنا هستند؛ به این ترتیب که از منظر ایشان آواهای طرب انگیز با مجالس لهوی و الحان اهل فسق تناسب داشته و لذا هر صوت مطربی لزوماً داخل در عنوان صوت لهوی به مفهوم مذکور است.
بررسی و تحلیل ماهیت و کارکرد مجاز در مجازالقرآن ابوعبیده مَعمَر بن مثنَّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میراث مکتوب کهن سرشار از اطلاعاتی است که هسته اولیه شکل گیری علوم مختلف را روشن می سازد. مجازالقرآن ابوعبیده معمر بن مثنی از مهم ترین آثار حوزه پژوهش های ادبی و زبانی است که تأثیر زیادی بر آثار بعدی گذاشته است. در این مقاله با تبیین جایگاه مجازالقرآن در میان تفاسیر و تحلیل مبانی و الگوهای تفسیری آن، به تحلیل مفهوم مجاز و کارکردهای آن در مجازالقرآن پرداخته شده است. با تحلیل جایگاه مجازالقرآن در میان تفاسیر، وثاقت و مهارت های ابوعبیده می توان به حوزه مفهومی مجاز و نیز تحلیل درست دیدگاه دانشمندان در مورد اثر پی برد و پشتوانه علمی تحلیل متن مجازالقرآن را نیز کشف نمود. نتایج پژوهش نشان می دهد که ابوعبیده برای تبیین ماهیت و حوزه معنایی مجاز، پس از بیان مبانی اش نسبت به زبان قرآن و تبیین علت نیاز به تفسیر، از ابزارهای تفسیری مختلفی مانند تبیین واژگان، صرف و نحو، علوم بلاغت و قرائات بهره جسته است. همچنین باید اشاره کرد که معنای اصطلاح مجاز در گذر زمان تطور یافته و نخستین کاربرد آن در مجازالقرآن تفسیری بوده، اما در دوره های بعد در معنای خاص ادبی و در مقابل حقیقت به کار رفته است.
عوامل انگیزشی وحدت بخش برای رسیدن به یکپارچگی ایدئال در تمدن از دیدگاه علامه جعفری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بی گمان یکپارچگی میان انسان ها، هسته اصلی یک تمدن را تشکیل می دهد و بدون آن، فروپاشی تمدن قطعی است؛ ولی چه عواملی انسان ها را با وجود گرایش های مختلفی که دارند، به سوی این وحدت رهنمون می شود؟ تمدن پژوهان، عوامل مختلفی همچون نژاد، زبان، دین، آداب و رسوم و غیره را بررسی کرده اند؛ ولی علامه محمدتقی جعفری بسیاری از این عوامل را با اشکال هایی مواجه می داند و در پی عواملی است که اتحادی حقیقی و پایدار میان انسان ها ایجاد کند. در این پژوهش با بررسی دو گروه عوامل انگیزشی برون ذاتی و درون ذاتی، به تحلیل آرای علامه جعفری پرداخته ایم. در عوامل برون ذاتی، عوامل طبیعی، مافوق طبیعی نما و قراردادی و در عوامل درون ذاتی، عامل عقلی، اخلاقی، جان گرایی و گردیدن تکاملی الهی بررسی گردید. نتیجه اینکه عوامل برون ذاتی به دلیل ناپایداری و سودمحوری غالبی، نمی توانند انسان ها را به اتحادی پایدار سوق دهند و تنها مقدمات وحدت را ایجاد می کنند؛ ولی عوامل درون ذاتی به دلیل پایداری و استناد به جوهر درونی انسان، در صورت به فعلیت رسیدن، اتحادی پایدار ایجاد می کنند. این عوامل در مجموع موجب شکل گیری هویتی واحد برای اجتماع انسان ها و وحدت مطلوب در تمدن می گردند.
اعتبار سنجی تراکم ظنون در فرایند استنباط(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶
7 - 34
حوزه های تخصصی:
بر اساس دیدگاه غالب در بین اصولی ها مواد قابل استناد در فرایند استنباط منحصر در ادله قطعی و برخی از ظنون است که حجیتشان به دلیل خاص اثبات شده است و سایر ظنون تنها می توانند نقش مؤید را در فرایند استنباط ایفا کنند و هرگز دلیل مستقل محسوب نمی شوند. در این نوشتار با روش تحلیلی- اجتهادی نشان داده می شود حتی با عدم پذیرش دلیل انسداد، استفاده از ظنون ضعیف، در فرایند استنباط امکان پذیر است و در آثار بزرگانی چون شیخ انصاری عملیاتی شده است. فرضیه تحقیق آن است که تراکم ظنونِ ضعیف، مرتبه بالاتری از معرفت را ایجاد می کند که به لحاظ فقهی و اصولی حجت است. البته اثبات این راه میانه، متوقف بر پاسخ به دو پرسش اساسی است. اول آنکه آیا به لحاظ معرفت شناختی امکان شکل گیری یک معرفت با درجه تصدیق بالا از تراکم معرفت های با درجه تصدیق پایین وجود دارد؟ دوم آنکه آیا چنین معرفتی حجیت دارد؟ نتیجه تحقیق حاکی از آن است که در استنباط مبتنی بر تراکم ظنون، امکان شکل گیری معرفت در سه سطح قطع، اطمینان و ظن هم تراز با ظنون خاص وجود دارد. با توجه به حجیت ذاتی قطع و حجیت عرفی اطمینان، در صورتی که تراکم ظنون سبب حصول قطع یا اطمینان گردد، نتیجه استنباط معتبر خواهد بود؛ اما اگر حاصل تراکم ظنون، ظن هم تراز با ظنون خاص باشد، اعتبار چنین ظنی بر مبنای مشهور فقها محلّ تأمل است. در صورت اثبات اعتبار تراکم ظنون، نقش آن در اسلامی سازی علوم انسانی بی بدیل خواهد بود.