میراث مکتوب کهن سرشار از اطلاعاتی است که هسته اولیه شکل گیری علوم مختلف را روشن می سازد. مجازالقرآن ابوعبیده معمر بن مثنی از مهم ترین آثار حوزه پژوهش های ادبی و زبانی است که تأثیر زیادی بر آثار بعدی گذاشته است. در این مقاله با تبیین جایگاه مجازالقرآن در میان تفاسیر و تحلیل مبانی و الگوهای تفسیری آن، به تحلیل مفهوم مجاز و کارکردهای آن در مجازالقرآن پرداخته شده است. با تحلیل جایگاه مجازالقرآن در میان تفاسیر، وثاقت و مهارت های ابوعبیده می توان به حوزه مفهومی مجاز و نیز تحلیل درست دیدگاه دانشمندان در مورد اثر پی برد و پشتوانه علمی تحلیل متن مجازالقرآن را نیز کشف نمود. نتایج پژوهش نشان می دهد که ابوعبیده برای تبیین ماهیت و حوزه معنایی مجاز، پس از بیان مبانی اش نسبت به زبان قرآن و تبیین علت نیاز به تفسیر، از ابزارهای تفسیری مختلفی مانند تبیین واژگان، صرف و نحو، علوم بلاغت و قرائات بهره جسته است. همچنین باید اشاره کرد که معنای اصطلاح مجاز در گذر زمان تطور یافته و نخستین کاربرد آن در مجازالقرآن تفسیری بوده، اما در دوره های بعد در معنای خاص ادبی و در مقابل حقیقت به کار رفته است.