مطالب مرتبط با کلید واژه

شایگان


۱.

الگوشناسی و بازشناسی انتقادی دموکراسی نزد جریان ایرانی متمایل به لیبرالیسم در دوره جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کثرت گرایی لیبرالیسم دموکراسی سروش شبستری شایگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۶ تعداد دانلود : ۳۸۲
هدف اصلی مقاله حاضر کاوش دموکراسی در اندیشه و نظر جریان سیاسی ایرانی متمایل به لیبرالیسم دوره جمهوری اسلامی بوده است. از این رو این پرسش مطرح شد که آیا می توان تلقی این جریان را از دموکراسی به شکل الگو وار نیز عرضه نمود. از متن مطالعاتِ کنش و نظر این جریان، با کاربست الگوی نظری-روشی جریان-گفتمان، الگوی «دموکراسی کثرت گرا» تئوریزه شد، الگویی که انگاره اصلی و جریانی دموکراسی این دوره لیبرالیست ها نیز بوده است. دموکراسی کثرت گرا، دموکراسی ای است که کثرت گرایی آن را گذار از تصلب ایدئولوژی گرایی، گذار از گفتار تک گویه، گذار از دوره انسان مکلف، گذار از هستی شناسی های کلان و فراروایت ها و رسیدن به عصر تجربه آزادانه امور از جمله ایمان و خصلت تحول یابنده جامعه امروزین تئوریزه می کنند. دین در این انگاره، ذیل نظم متکثر ِآن، در کنار سایر منابع معرفتی قرار دارد و از آنجا که مستعد قرائت های فزون است، حیث مرجعیت خود را از دست می دهد. دموکراسی هم، مقوله ای فرادینی تلقی می شود، که چون انسانی ترین و حقوق بشری ترین شکل حکومت است، هموزن دلایل دینی و حتی مقدم بر ادله دینی به حساب آمده است. مطالعه کنش و نظر این جریان سیاسی، نشان داد که دموکراسی در بین عناصر لیبرالیستی دوره جمهوری اسلامی، جایگاه برجسته ای داشته، مطمح نظرورزی بوده و به خاطر نتایج سکولاریستی آن، در غیریت و ضدیت با نظم سیاسی مستقر، مفصل بندی شده است.
۲.

پروبلماتیک هویت ایرانی در اندیشه داریوش شایگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شایگان هویت جهانی شدن مدرنیته چندگانگی فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۸ تعداد دانلود : ۵۴۰
یکی از مسائلی که در تحلیل هویت در ایران همواره مورد توجه قرار گرفته است نحوه مواجهه روشنفکران با آن است. در میان گفتمان های روشنفکری ایران، داریوش شایگان همواره با گشودگی و انفتاح با مکاتب گوناگون و موضوعات مختلف از جمله "هویت ایرانی" مواجه می شود: چه آنجا که در "ادیان و مکتبهای فلسفی هند" از «حسن تفاهم » میان فرهنگ ها سخن به میان می آید چه هنگامی که در "آسیا در برابر غرب" از هجوم دیگری و فرهنگی بیگانه و لاجرم نشانه های خطرآفرین سخن می گوید، چه آنجا که در "نگاه شکسته" با طرح بحث اسکیزوفرنی فرهنگی به دوپارگی این فرهنگ و هویت اشاره می کند و بالاخره زمانی که در افسون زدگی جدید صحبت از تعدد هویت ها و ادغام هویت ها و فرهنگ ها در اثر روند جهانی شدن به میان می آورد. نویسندگان در مقاله ی حاضر مقوله ی هویت را در اندیشه ی شایگان متقدم و متاخر به بحث می گذارند. نوشتار حاضر ضمن بسط این نگره در آرای این فیلسوف مهم،کاستی ها و مشکلات نظریه ی او را نیز مورد توجه قرار خواهد داد. مقاله از روش شناسی توصیفی مبتنی بر تحلیل محتوایی پیروی می کند.
۳.

پنج نسخه داریوش شایگان در پنج دهه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علوم انسانی جامعه ایران شایگان حکمت قدیم فلسفه جدید زمینه کاوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۴۲۴
علوم انسانی ایران دست کم در دو مسیر متمایز عمل کرده است: انتقادی و اکتشافی. شایگان سبکی از آفرینش دانش و معانی و یکی از کارنامه های فکری علوم انسانی را به دست می دهد وتأثیر و تأثر دوسویه میان علوم انسانی ایرانی با وقایع و رویدادهای هم بافت اجتماعی و فرهنگی را برآفتابمی کند. روشمطالعه حاضر تحلیل محتوای متون شایگان به علاوه زمینه کاوی اجتماعی است. دست کم پنج نسخه بدین شرح به دست آمد: نخست، تحقیقات علمی درباره حکمت معنوی آسیا؛ دوم، برساخته شدن آسیادر برابر غرب؛ سوم، آزمون تاریخیِ ایدئولوژی؛ چهارم؛ نسخهکثرت گرایی و حقیقت های چندگانه؛ پنجم،پناه بردن به بیان هایحسی بیرون از ادراک های مفهومی. بذرهایی از تمام این نسخه ها در هریک از آن ها در حالت کمونی به سرمی برند و به کثرت شایگان نوعی وحدتمی بخشند. به گواهی شایگان،علوم انسانیما، با بالا و پایین شدن جامعه ایران و جهان، بسیارپیچ و تابخورده است، گاه زبان ناظر و گاهی نیز زبان عامل گشوده است. مباحث شایگان درگیر آشنایی زدایی از کلمات مأنوس ما هستند. شایگاناز حکمت قدیم و فلسفه جدیدسخنمی گوید، تاریک اندیشی جدید را برملامی سازد، و ضمن برحذر داشتن از تلفیق های آبکی و چندپارگی ذهنی،شوق حضور در فضاهای میانیرا به دل های مامی افکند. پوچی و معنا در این نسخه ها بر هممی پیچند و با هم دوئلمی کنند.
۴.

سلوک عرفانی در اثر هنری؛ تحلیل انتقادی آراء شایگان در فانوس جادویی زمان

نویسنده:

کلید واژه ها: تفسیر اثر هنری شایگان عرفان و هنر معنویت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۲۳
در این متن با روش تحلیلی- انتقادی، ضمن مرور خوانش عرفانی داریوش شایگان از پروست، ریشه های این دیدگاه را تعقیب می کنیم. اهمیت موضوع از این روست که در دوران رونق معنویت، گرایش به تفسیر عرفانی از آثار هنری با اقبالی مضاعف همراه می شود که همین اقبال، آسیب شناسی پیامدهای فراگیر شدن این نوع قرائت از اثر هنری را شایسته می سازد. تحلیل ما از خوانش عرفانی شایگان از هنر نشان می دهد که وی چگونه در نقاط عطف حیات فکری خود از هایدگر اثر پذیرفته و در یکی از واپسین تأملات نظری خود نیز همچنان به اندیشه هایدگر متأخر متمایل شده است. در عین حال، شایگان به سبب تجارب چندلایه و نیز بر اثر چرخشی که در اواسط دوران فکری خود به آن رسیده، از افراط در تفسیر عرفانی آثار هنری اجتناب کرده است. با این وصف، سلوک عرفانی شایگان در اثر هنری سلوکی مشروط، محتاط و وفادار به داوری خرد است، که تفاوت شایگان با هایدگر نیز در همین جهت گیری نهایی نمایان می شود. علی رغم نکات فوق، اندیشه شایگان در برقراری رابطه ای پایدار میان عقلانیت و عرفان و هنر، در کشمکش دو جهان سنتی و مدرن، کامیاب نیست.
۵.

انتخاب «شیوه زندگی» همچون امری سیاسی: فهم جریان روشنفکری پس از انقلاب اسلامی 1357(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۲۹
در این مقاله بر آنیم تا آثار شماری از روشنفکران برجسته ایرانی را با نگرشی نوگرایانه به «امر سیاسی» بررسی نماییم تا انتخاب «شیوه زندگی» همچون موضعی سیاسی در جریان روشنفکری پس از انقلاب اسلامی، بهتر درک شود. در این پژوهش، برگرفته از الگوی هایدگر، امر سیاسی در سطحی وجودی یا هستی شناختی (انتولوژیک)، ورای ساحت موجود، عینی، تجربی و نهادینه (انتیک) «علم سیاست» در نظر گرفته شده است. این دیدگاه افق و موضع تازه ای است مربوط به «شیوه زندگی» فرد که در آن، موضوع و اهداف سیاسی دربرگیرنده تلاش های همیشگی فرد در دگرگونی «خود» و فرایندهای خودتحقق بخشی است؛ در وضعیتی که نهادهای رسمی و مراجع سنتی، دیگر نقش مطلقی در ارائه معیارها و ارزش های زندگی روزمره ندارند. از اهداف مهم این پژوهش پاسخگویی به این پرسش اصلی است که چگونه حق انتخاب «شیوه زندگی» را می توان همچون موضعی سیاسی در جریان روشنفکری پس از انقلاب اسلامی تلقی کرد؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که مواضع فرهنگی روشنفکران ما، در به چالش کشیدن گفتمان حاکم و ارائه شیوه دیگری از بودن-در-هستی و فهم متفاوتی از خود و جهان را که در غیریت با آن گفتمان هژمونیک قرار می گیرد، می توان در چارچوب فرایندهای گفتمانی و سیاسی ارزیابی کرد؛ یعنی گفتمان هایی که جامعه را می سازند و به فهم ما از جهان نظم می بخشند، در ذات خود سازه هایی سیاسی اند. با روش تحلیل مفهومی کیفی آثار چندین اندیشمند ایرانی و بررسی مقایسه ای دیدگاه های آنان به این نتیجه رسیدیم که رویکرد فرهنگ گرایانه روشنفکران ما در ترویج و به رسمیت شناختن حق انتخاب «شیوه زندگی»— از آنجا که در دشمنی با الگوها و ارزش های مسلط در جامعه که گفتمان حاکم گسترنده و پشتیبان آنهاست، قرار می گیرد— می تواند همانند امری سیاسی در نظر گرفته شود.