فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۴۴۱ تا ۹٬۴۶۰ مورد از کل ۷۳٬۴۵۳ مورد.
منبع:
معرفت ۱۳۷۲ شماره ۷
حوزه های تخصصی:
قضایای شرطیه و چگونگی صدق و کذب آنها
منبع:
معارف ۱۳۶۶ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
نسبت اخلاق دینی و اخلاق سکولار از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبایی در یک طرح ابتکاری، مکاتب اخلاقی را به چهار مکتب عمده (مکتب انبیای سلف، مکتب ویژه قرآن، مکتب فلاسفه یونان و مکتب نسبیت گرایی اخلاقی و پیروان نظریه تکامل) تقسیم می کند. دو مکتب اول را علامه جزو اخلاق دینی و دو قسم اخیر را سکولار می داند. بنابر ارزیابی علامه از مکاتب اخلاقی، نسبت اخلاق دینی و سکولار، نسبت نقص و کمال و مصداق عموم و خصوص مطلق است. تمایز اصلی دو رویکرد مذکور در بهره مندی و عدم بهره مندی عقل در شناخت مفاهیم، مصادیق، کشف، توجیه و تضمین ارزش های اخلاقی از معارف وحیانی است. در اخلاق دینی، ایمان حقیقی به مبدأ و معاد، التزام عملی به احکام دینی، ارزش های اخلاقی را تضمین و شکوفا می کند و منشأ ضعف های اخلاقی موجود در جوامع دینی به ویژه جوامع مسلمان، بی توجهی به مبانی و عدم التزام عملی به تعالیم اصیل دین اسلام است.
چگونگی استفاده عارفان از حدیث «الفقر فخری» و رویاروییِ محدثان با این روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از متون عرفانی عبارت «الفقر فخری و به افتخر»؛ به عنوان سخنی از حضرت رسول، صلی الله علیه وآله وسلم، گزارش شده و کهن ترین نقل این روایت نیز در منابع عرفانی است. بسیاری از نویسندگان عارف، هنگام بحث درباره موضوع «فقر» از این سخن سود جسته اند؛ اما در منابع روایی به ویژه کتبی که درباره روایات جعلی نوشته شده است، این سخن را به عنوان حدیثی جعلی و منسوب به حضرت رسول«ص»، معرفی کرده اند؛ زیرا برای آن سلسله سندی متقن گزارش نشده و گویا پیدایی آن در منابع اسلامی، سده پنجم هجری باشد.
پاسخی به نقد کتاب «درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت در جمهوری اسلامی ایران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، با تأملی بر نقدهای نگاشته شده در مقالة «تأملی بر رویکرد و روش فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی مطرح در کتاب «در آمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران»، پاسخ هایی را برای برخی پرسش ها و ابهامات مطرح شده، فراهم آورده است و با دو نقد مطرح شده نیز موافق بوده و نقد جدیدی را نیز به نقدها افزوده است. پاسخ ها در دو بخش کلی «خوانش دوباره اثر» و «خوانش دوباره نقد» قابل طرحند. از منظر نوشتار حاضر، پاسخ و رفع بخشی از نقدهای مطرح شده (حدود 16 مورد) با مواردی چون: 1) مطالعه دقیق ادعاهای متن؛ 2) توجه به محدوده، اهداف و مفروضات بحث؛ 3) توجه به معیارهای پژوهشگر در مرزبندی ها و طبقه بندی ها؛ 4) تمایز میان امر ممکن و موجود؛ 5) نگاه کل گرایانه مرتبط است. برخی دیگر از نقدها (حدود 7 مورد) نیز با خوانش دوباره نقد و با توجه به مواردی چون لزوم مصون نگاه داشتن نقد از انتقادهای خود نقد و نیز پرهیز از اغتشاش های مفهومی- علمی پاسخ داده شده اند. در پایان، چهار نقد لزوم تفکیک میان تربیت اسلامی و فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، نیز عدم دقت در به کارگیری الگوی اصلاح شده فرانکنا در استنتاج، عدم تصریح معیار دسته بندی رویکردها و عدم توضیح کافی معنای کاربرد فلسفه به منزله ساختار پذیرفته شده است.
کتاب شناسى آثار ابوبکر احمدبن حسین بیهقى
حوزه های تخصصی:
فواید رجالی در آثار امام خمینی
حوزه های تخصصی:
بررسی الگوی آرمانی سبک زندگی از دیدگاه مکتب اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
امروزه متناسب با پیشرفت و تحول در حوزه های مختلف و گذار جوامع از شکل سنتی به مدرن، شاهد شکل گیری سبک های جدید زندگی هستیم. سبک زندگی، درواقع، شکل دهنده هویت گروهی و اجتماعی افراد است. تحقیقاتی که تاکنون در این زمینه در جامعه ما صورت گرفته است توجه کمی به باورها و ارزش های فرهنگی برخاسته از مکتب اسلام داشته و صرفا به بیان نظریه های غربی در این حوزه و ذکر عوامل مؤثر بر آن اکتفا کرده اند. ازاین رو، در این مقاله با مبنا قرار دادن روش تحقیق کیفی از نوع تحلیلی توصیفی، و با هدف بررسی الگوی آرمانی سبک زندگی از منظر مذهب اسلام و خاصه مکتب تشیع، بر آن شدیم تا ابتدا با بررسی دقیق نظریه های مربوط، سه شاخصه اصلی سبک زندگی (الگوی رفتار، مدیریت بدن و الگوی مصرف) را برداشت کرده و در ادامه، در ارتباط با هر مقوله، گزاره هایی را که بیان کننده دیدگاه مکتب اسلام باشد بیان نماییم. در پایان پس از جمع بندی و نتیجه گیری مطالب، یافته ها حاکی از لزوم جامعه پذیری و نهادینه کردن الگوی سبک زندگی اسلامی در جهت شکل دادن به ساختار نگرشی نسل جوان بر این مبنا بود.
تحقیق تطبیقی در عرفان ابن سینا و عرفان نوافلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رساله به انگیزه بیان مشابهتهای موجود میان نظرات عرفانی ابن سینا و آراء نوافلاطونی نگاشته شده و در مقدمه ، نحوه دسترسی مسلمانان به ذخائر فرهنگی و فلسفی یونان و روش ابن سینا در شرح و تفسیر نظرات فیلسوفان یونانی و اسکندرانی عنوان شده است . رساله به اثبات عرفانی بودن فلسفه نوافلاطونی در مقایسه با سایر مکاتب فلسفی آن زمان پرداخته عقاید افلوطین درباره علم واحد ، وحدت عالم و معلوم ، صادر اول ، نفس و مباحث مربوط به طبیعت و ماده را مطرح کرده و چگونگی رهیافت اندیشه های عرفانی نوافلاطونی به سرزمینهای اسلامی را تحلیل می کند . یبان آراء عرفانی ابن سینا در مقایسه با عقاید افلوطین و مباحثی درباره خداشناسی ، عقل ، نفس ، داستانهای رمزی عرفانی ، عشق ، لذت و الم ، خیر و شر و مقامات و کرامات عارفان ، عناوین بخش آخر رساله است.
قرآن و پلورالیسم دینى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۰ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
نظریه پلورالیزم، حقیقت و رستگارى را منحصر در دین خاصى نمىداند و همه ادیان را به طور نسبى از حقیقت مطلق بهرهمند مىداند. برخى از متفکران نیز این نظریه را برگزیده و به استناد بعضى از آیات قرآن که صراط مستقیم در آنها به صورت نکره آمده استبر اثبات تعدد و تکثر صراط مستقیم پاى فشردهاند، نگارنده در پى آن است که اثبات کند پلورالیزم دینى از دیدگاه قرآن مردود بوده و صراط مستقیم یگانه است و تعدد و تکثرى در آن راه ندارد. در این راستا به نقد نظریه صراطهاى مستقیم پرداخته و شواهدى از سخنان متفکران آورده و اثبات نموده است که با آمدن شریعت جدید الهى، شریعتهاى پیشین منسوخ گردیده و معیار حق و باطل، شریعت اسلام است که هم جهانى است و هم جاودانى.
روابط اجتماعی در قرآن (آداب اجتماعی) (درس 4)
حوزه های تخصصی:
سابقه ترسیم نقشه و کاربرد هندسه و حساب در معماری اسلامی (از سده های نخستین اسلامی تا اواسط قرن 9 ق)
تفاوت آثار شفعه از منظر حقوق اموال و قاعدة لاضرر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقیده مشهور حقوقدانان این است که شفعه یکی از اسباب تملک است و از این رو آنان با توجه به مخالفت این نهاد حقوقی با اصل آزادی قراردادها و دیگر قواعد عمومی مانند منع تملک و تملیک قهری، شفعه را خلاف قاعده تلقی می کنند. از این جهت می توان پرسید که در حالی که جای این سوال است که چرا قانون باید به شهروندان ابزاری خلاف قاعده جهت تملک عطا نماید که گاه به زیان دیگران تمام می شود. اعطای حق شفعه، تدبیری است برای جبران ضرر شفیع نه ابزاری برای تملک. از سوی دیگر تفاوتهای عملی و نظری هر یک از این دو دیدگاه بر حقوقدان پوشیده نیست: اگر شفعه ابزاری برای تملک باشد با توجه به خلاف قاعده بودن آن باید محدود به شرایط مادة 808 ق.م باشد و اگر ابزاری جهت جبران خسارات شفیع باشد باید با توجه به قاعدة لاضرر و قواعد عمومی مسؤولیت مدنی به نحو وسیعی تفسیر گردیده و محدود به شرایط مادة 808 ق . م نگردد. با این حال حتی اگر شفعه ابزار جبران خسارت باشد، در مواردی با قواعد عمومی مسؤولیت مدنی معارض بوده و از این منظر نیز باید تا حدودی استثنایی و محدود تفسیر گردد. بنابراین تنها با دخالت قانونگذار به صورت گسترش قلمرو شفعه، یا مانند دیگر کشورهای اسلامی با ایجاد نهاد حقوقی دیگری تحت عنوان «حق استرداد» می توان خسارات احتمالی را جبران کرد.
خاستگاه مشروعیت قدرت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«الزام آوری» اراده قدرت حاکم، باید از مشروعیت برخوردار باشد که اساس قدرت حاکم و ماهیت آن را تشکیل می دهد. این با مشروعیت رفتار ارادی یا مشروع بودن اراده (که از رفتار انسانی ناشی می شوند) تفاوت می کند؛ زیرا مشروعیت رفتار انسانی به مشروع بودن اراده انسان و میزان انطباق اراده بر معیارهای «حق» و «عدالت» بستگی دارد. حال آنکه در مساله الزام آوری اراده قدرت حاکم، برای مشروعیت، فقط مشروع بودن اراده ای که قدرت، برآمده از آن است، کافی نیست. در این راستا مکاتب مختلف فلسفه سیاسی، هر کدام مبنایی برای این مهم ارائه داده اند و اسلام نیز در این میان مبنایی دارد که باید مورد تحلیل فلسفی و عقلانی قرار گیرد. برای تحقق این امر، قدرت حاکم باید از دو جهت، مشروعیت داشته باشد: اراده بودن و ملزم کردن دیگران، اما خرد انسان نمی تواند، خاستگاه مشروعیت اراده قرار گیرد؛ زیرا خرد به نوبه خود به معیار و مرجع دیگری نیاز دارد تا در رفتار ارادی انسان، درستی را از نادرستی، عدل را از ستمگری و حسن را از قبیح متمایز گرداند. در تفکر الهی، عقل و خرد الهی به دلیل احاطه کامل بر امور و عصمت ذاتی اش، می تواند معیار بنیادین کامل و واقعی برای قضایای علمی قرار گیرد. اراده الهی نیز از همین خرد الهی بر می خیزد. ازاین رو، این اراده به دلیل انطباق با معیارهای بنیادین حسن و عدالت که همان عقل الهی است، همیشه با عدالت و حُسن و درستی منطبق خواهد بود. بر این پایه، وحی الهی تنها خاستگاه مشروعیت اراده بشری و تصمیم انسانی می شود.
یک سبو عطش
منبع:
موعود ۱۳۷۹ شماره ۱۹
حوزه های تخصصی: