فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۷۵٬۶۸۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
حق مطالبه مهریه و نفقه، ازجمله حقوقی است که زوجه برعهده زوج دارد. نفقه درزمره دیون زوج است و مهریه نیز در بیشتر مواقع، از حقوق مالی دینی است. گاهی زوج افزون بر نفقه و مهریه، دیون دیگری دارد که باید به بستانکاران بپردازد. گذشته از تردیدهایی که درباره تقدم نفقه و مهریه بر دیگر دیون وجود دارد، باید دید آن دو، چه سرنوشتی جهت استطاعت مالی زوج برای حج ایجاد می کنند؛ زیرا مهمترین شرط وجوب حج، استطاعت مالی است و یکی از موضوعاتی که می تواند تحقق این شرط را با اشکال مواجه سازد، بدهکاری زوج به زوجه ازبابت مهریه و نفقه است. درباره مانعیت دَین از استطاعت مالی چند فرضیه وجود دارد که عبارت اند از: مانعیت دین از حصول استطاعت، عدم مانعیت دین از حصول استطاعت و وجوب حج، تزاحم میان دین و حج و تقدم آنی که سبب ایجادش جلوتر بوده است و تخییر میان ادای دین و انجام فریضه حج. روشی که در این پژوهش اتخاذ شده است، شیوه توصیفی تحلیلی است که نتیجه آن عبارت است ازاینکه مشهور فقیهان امامیه، دَین را مانع از تحقق استطاعت می دانند؛ اما نظریه درست این است که مکلف در انتخاب دین و تشرف به حج آزاد است.
امکان سنجی جرم انگاری ترک غیرموجه زندگی مشترک ازسوی زوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترک غیرموجه زندگی مشترک ازسوی زوج می تواند تحکیم خانواده را تهدید کند و موجبات عسروحرج زوجه را فراهم آورد. یکی از راه هایی که امکان پیشگیری از اقدامات این چنینی را در جامعه فراهم می آورد، جرم انگاری در این حوزه است. نظر به خلأ قانونی موجود در این زمینه، در این مقاله به دنبال بررسی امکان سنجی جرم انگاری ترک غیرموجه زندگی مشترک ازسوی زوج هستیم و اینکه در چه صورتی و تحت چه عنوانی امکان جرم انگاری وجود دارد؟ نظر به اینکه ترک غیرموجه زندگی زناشویی باعث عدم رعایت حقوق واجب زوجه می شود، بنابر کتب فقهی، حکم به نشوز زوج داده شده است؛ دراین صورت، زوجه زوج را به بازگشت به زندگی نصیحت می کند و چنانچه نصیحت مفید واقع نشود، به حاکم رجوع می کند. قاضی در ابتدا زوج را از این اقدام نهی می کند، اگر نهی نتیجه ای به دنبال نداشته باشد، قاضی می تواند بنابر مصلحت و شرایط، زوج را تعزیر کند و درنهایت اگر تعزیر نیز کارگشا نبود، نوبت به طلاق می رسد؛ درحالی که در حقوق ایران ابتدا حکم اجبار به طلاق و در آخر طلاق قضایی مقرر شده است.
محصولات موبایلی نور؛ محتوا و امکانات
حوزه های تخصصی:
گسترش استفاده از حامل های همراه، مانند گوشی های تلفن همراه، موجب گردیده که مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی به تولید این دست از محصولات نیز اقدام نماید. به طور کلّی، این مرکز تاکنون بیش از 60 نرم افزار همراه در حوزه های مختلف علوم و معارف اسلامی تولید و عرضه کرده است.
امکانات مشترک این نوع نرم افزارها عبارت اند از: نمایش متن، فهرست مطالب، جست وجو در متن، رابط کاربری مناسب، تنظیمات متنوّع نمایشی و امکان به روزرسانی برنامه از طریق اینترنت.
در این نوشتار، به معرّفی مهمّ ترین محصولات موبایلی نور می پردازیم.
نقش سلامت معنوی و انعطاف پذیری شناختی در سازگاری عاطفی نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
122-134
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بررسی عوامل مؤثر در سازگاری عاطفی نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست به دلیل مشکلاتشان ضروری است؛ بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش سلامت معنوی و انعطاف پذیری شناختی در سازگاری عاطفی نوجوانان بد سرپرست و بی سرپرست انجام شده است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعه پژوهش تمامی نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست 13 تا 18 ساله تحت پوشش مراکز بهزیستی شهر بجنورد (مرکز دخترانه هلیا و مرکز زمین احسان) در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که به روش نمونه گیری سرشماری تعداد 120 نفر نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند و به پرسش نامه های سلامت معنوی پالوتزین و الیسون، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال و سازگاری هیجانی سینها و سینگ پاسخ دادند. در تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و روش تحلیل رگرسیون چندگانه با نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه بین سلامت معنوی (587/0=r) و انعطاف پذیری شناختی (599/0=r) با سازگاری عاطفی مثبت و معنی دار بود (01/0>P). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که سلامت معنوی ۶/۳۳% و انعطاف پذیری شناختی ۳/۳۷% از واریانس سازگاری عاطفی را تبیین کرده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، تقویت سلامت معنوی و انعطاف پذیری شناختی نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست در تقویت سازگاری عاطفی آنان مؤثر خواهد بود؛ تأثیر بنیادین سلامت معنوی به عنوان یکی از منابع اصلی هویت ساز و هویت بخش در جامعه به ویژه در جامعه ای دینی مانند ایران نقش بسیار مهمی خواهد داشت.
شخصیت های تفسیری حوزه علمیه قم در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
263 - 295
حوزه های تخصصی:
این مقاله به معرفی شخصیت های مهم تفسیری حوزه علمیه قم در سده چهاردهم شمسی با هدف شناساندن چهره علمی و آثارشان و ترویج دستاوردهای تفسیری حوزه قم در سده اخیر می پردازد. پژوهش با شیوه مطالعه کتابخانه ای و روش توصیفی تاریخی انجام شده و دامنه آن محدود به افرادی است که طی صد سال اخیر تحصیلات تفسیری آنها در حوزه علمیه قم بوده یا با اقامت در این حوزه، به تدریس یا نگارش تفسیر پرداخته اند، جز پنج تن از مفسران (علامه طباطبائی، آیت الله جوادی، آیت الله مصباح، آیت الله سبحانی و آیت الله مکارم) که شخصیت و آثار هر یک از این بزرگواران در مقالات دیگری مستقلا معرفی شده است. حاصل بررسی نشان می دهد که طی سده اخیر در حوزه علیمه قم، دانشمندان فاضل زیادی در دانش تفسیر پرورش یافته و با تولید حجم گسترده ای از آثار تفسیری فاخر، کارنامه افتخارآمیزی را برای حوزه قم در سده چهاردهم رقم زده اند که می تواند برای نسل فعلی حوزه و آینده سرمشق خوبی باشد.
تحلیل انتقادی مبنای معرفت شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن با تأکید بر آرای سروش و مجتهد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
247 - 261
حوزه های تخصصی:
در اعتبارسنجی هر دیدگاهی بازخوانی شالوده های فکری آن تعیین کننده است. تنقیح بنیاد معرفت شناختی و تحلیل و نقادی ابعاد متعدد آن نقشی مؤثر در پایش زبان قرآن دارد. متأثر از پایش نگره معرفت شناختی، انتساب حیرت آفرینی به زبان قرآن مورد تردید واقع می شود و شالوده های زیرین معرفتی و ادراکی قرآن به منظور مفاهمه گری و فیصله بخشی زبان قرآن استحکام افزون تری می یابد. در این نوشتار پس از تحلیل انتقادی مبنای یادشده از طریق کاربست ملاحظات دقیق عقلی، سستی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن برجسته شده است. روش پژوهش مقاله، اسنادی و تحلیلی است و یافته های تحقیق حاکی از این است که مبنای معرفت شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن دچار چالش های جدی است: ۱. از حیث گونه شناسی شکاکیت پیچیده است؛ ۲. از لحاظ تبارشناسی نگرشی نوکانتی است؛ ۳. از نظر روش شناسی رهیافتی معیارگریز قلمداد می شود؛ ۴. خودشکنی خصیصهٔ ذاتی آن است؛ ۵. دفاعیات مربوط به آن معیوب است. بنابراین دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن بر مبنایی مخدوش و مردود واقع شده است.
مسؤولیت مدنی دارنده حیوان متعارف و غیرمتعارف در حقوق ایران و فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۵
105 - 124
حوزه های تخصصی:
حیوانات به تبع غریزه خود دارای اراده نسبی بوده و به همین دلیل ممکن است به اشخاص یا اموال آن ها خسارتی وارد نمایند، که مسئولیت جبران آن بر عهده دارنده حیوان می باشد. مسئولیت ناشی از حیوانات در حقوق برخی از کشورها، بر عهده دارنده بوده و دارنده شخصی اعم از مالک، متصرف و نگهدارنده می باشد، که وظیفه مراقبت و کنترل افعال حیوان را بر عهده دارد. لیکن در متون قانونی ما جز در قانون بیمه اجباری، به واژه دارنده اشاره ای نشده و مسئولیت ناشی از حیوانات دارای عنوان مجزا نبوده و به صورت پراکنده در قوانین مختلف قید شده است. مضاف بر این در حقوق ایران هیچ گونه تقسیم بندی مشخصی دال بر تفاوت بین حیوانات بر حسب متعارف یا غیرمتعارف بودن حیوان با محل نگهداری و به تبع آن میزان مسئولیت مدنی دارنده و مبنای حاکم بر آن وجود ندارد. علی ایحال به دلیل افزایش تمایل اشخاص به نگهداری حیوانات، علی الخصوص حیوانات غیرمتعارف که بر اساس ویژگی هایی از قبیل صدای نامناسب یا احتمال آسیب جدی، با محل نگهداری سازگاری ندارند و در مواردی سبب بروز خسارت می شوند؛ بررسی مقررات مختلف کشور با استعانت از آیات قرآن، روایات نقل شده از معصومین(ع) و منابع ارزشمند فقهی لازم به نظر می رسد. بنابراین در مقاله حاضر ضمن توجه به تقسیم حیوانات و توجه ویژه به مقرراتی که کمتر بدان توجه شده است، به جوانب حقوقی این مسئولیت از نگاهی نو، ضمن اشاره به مسائل جدید حقوقی از قبیل مسئولیت دارنده در برابر آسیب های وارده به حیوان، مسئولیت پانسیون حیوانات یا مسئولیت نگهداری حیوانات در آپارتمان ها پرداخته می شود، تا زمینه برای اصلاح و تکمیل مقررات مربوط به مسئولیت ناشی از دارندگی حیوانات در حقوق ایران فراهم گردد.
کُشته آن قدر فزون است کَفَن نتوان کرد: معرفی و نقد کتاب «مجموعه آثار ابن خفیف شیرازی»
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۶)
293 - 316
حوزه های تخصصی:
ابن خفیف شیرازی یکی از بزرگ ترین صوفیان سده چهارم هجری و شیخِ مشایخِ شیراز است. او در فقه و حدیث و کلام و تصوف نزد عالمان طراز اول عصر، از قبیل ابوالحسن اشعری و رُوَیم بغدادی و حلاج، شاگردی کرده است. ابن خفیف آثار متعددی داشته است که امروز جز چند رساله انگشت شمار چیزی از نوشته های او به دست ما نرسیده است. علاوه بر این آثار، صدها نقل قول از او در آثار عرفانی و تاریخی و کلامی وجود دارد. در هفت دهه گذشته تلاش هایی پراکنده برای تصحیح و ارائه آثار برجای مانده ابن خفیف صورت پذیرفته است. این تلاش ها ضرورتِ تدوین «مجموعه آثار ابن خفیف» را دوچندان کرده است. در سال گذشته (1402) کتابی در دو مجلد با عنوان مجموعه آثار ابن خفیف شیرازی به کوشش معین کاظمی فر به بازار علم ارائه شد. در مجلد نخست کتاب اوصاف القلوب با انتساب به ابن خفیف منتشر شده است و در مجلد دوم پنج رساله ابن خفیف و ترجمه های آن ها بازچاپ شده است. متأسفانه در این مجموعه کاستی های بسیاری راه یافته است، به گونه ای که به هیچ وجه نمی تواند خلأ وجود «مجموعه آثار ابن خفیف» را پُر کند و همچنان باید منتظر بمانیم که «دستی از غیب برون آید و کاری بکند». در مقاله حاضر بخشی از کاستی های این مجموعه بیان شده است.
خَلَل در وقوفین با رویکردی بر آرای امام خمینی (ره) و تطبیق بر مذاهب اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
1 - 28
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل و نقد دیدگاه فقهای امامیه با محوریت آرای امام خمینی و فقهای اهل سنت در خصوص خلل در وقوفین (عرفات و مشعر) نگاشته شده و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و ابزار از نوع کتابخانه ای به بررسی خلل و آسیب هایی که به اجزاء وقوفین وارد می شود، پرداخته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در فقه امامیه اگر خلل عمدی به نیت، زمان، مکان و کیفیت وقوفین وارد شود، با توجه به اصل اولی، موجب بطلان وقوفین و نهایتاً بطلان حج می شود، خواه خلل وارده نقیصه باشد، خواه زیاده؛ ولی در صورت معذور بودن در برخی از اجزا خللی به صحت وقوفین و حج وارد نمی شود. در فقه اهل سنت نیز در وقوف عرفات هر گونه خلل عمدی به شرایط وقوف، موجب بطلان وقوف عرفات و حج می شود؛ ولی در وقوف مشعر به دلیل رکن نبودن آن، در صورت وارد شدن خلل عمدی یا سهوی موجب بطلان وقوفین و حج نمی شود.
چالش طبع و ملکه در سه گانه خلق ، نطق و صنعت در اندیشه فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
83 - 112
حوزه های تخصصی:
طبع و ملکه دو عامل مهم شکل گیری مدل های پایدار و غالب در هر یک از سه سطح خلق، نطق و صنعت در اندیشه فارابی و ابن سینا به شمار می آیند. مراد از ملکه هیئتی در نفس است که زوال آن سخت یا غیرممکن است. طبع و استعدادهای طبیعی نیز از جمله اموری اند که به سختی در معرض زوال و نابودی قرار می گیرند. از جهت همین سختی زوال است که هم ملکه و هم طبع در ریشه یابی رفتارهای پایدار مورد توجه اند. همانقدر که طبع در سه سطح خلق، نطق و صنعت مداخله و ایفای نقش می کند؛ به همان سان ملکه، عامل غلبه رفتارها، افکار و صناعات و شکل گیری الگوهای پایدار و ثابت نظری، عاطفی و رفتاری است. در امور طبعی؛ اخلاق فطری، علوم بدیهی مقدمات اول و صناعات فطری مانند نویسندگی، در شناسایی خصلت های رفتاری نقش دارد و در ملکات، تکرار و عادت به مقتضیات جاری نطقی، خلقی و صناعی، ملکاتِ ارادیِ خلقی، نطقی و صناعی را ایجاد می کند که سرمنشا بسیاری از رفتارهای انسان در سطوح نامبرده اند. مساله ی این تحقیق ناظر به چالش و ضدیت اقتضائات و احکام طبع و ملکه است. توضیح آنکه گاهی میان مقتضیات طبعی و ملکات نفسانی تضاد و دوگانگی ایجاد می شود برای مثال طبع اقتضای نوع دوستی دارد و ملکات شکل گرفته در نفس منشا اعمال مخالف نوع دوستی هستند، در چنین صورتی ملکات و مقتضیات آن ها جانشین طبع می گردند. این موضوع ذیل عنوانِ همسانی جایگاه ملکات خلقی، نطقی و صناعی با امور طبیعی به چشم می خورد. ملکات همسان طبع عمل می کنند. طبیعی سازی معارف و اخلاقیات و نیز صناعات به کمک ملکه سازی آن ها از همین روی مورد تاکید ابن سینا است. در صورت بیشتر شدن تعارض و آشکارشدن آن، بسته به میزان رسوخ و نهادینگی ملکه، طبع ضعیف می گردد یا به طور کامل زایل می شود. در این تحقیق به روشی توصیفی-تحلیلی ابتدا به محل نزاع یعنی چالش طبع و ملکه اشاره می کنیم و سپس به این موضوع می پردازیم که در صورت تقابل دو نیروی طبع و ملکه با یکدیگر با نظر به اینکه هر دو نیز عامل پایداری و شکل گیری به رفتارهای غالب اند، نفس انسان از کدام یک از این دو نیرو تبعیت می کند.
ماهیت فقهی جرائم امنیّتی و سازمان یافته و نسبت آن با اصل برائت کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
79 - 108
حوزه های تخصصی:
از جمله قواعد مسلّم فقهی و حقوقی، اصل برائت قضائی افراد است؛ بدین معنا که هیچ فردی مجرم نیست مگر آن که جرم او با ادلّه متقن در دادگاه به اثبات رسد؛ لذا سلب آزادی و محدود کردن حقوق افراد، منوط به وجود ادله قطعی مبنی بر مجرم بودن فرد است. این اصل تا اندازه ای دارای اهمیّت است که بسیاری از قوانین اساسی، این اصل را در قوانین اساسی خود اساسی سازی کرده اند. قانون اساسی ایران نیز با توجّه به اهمیّتی که برای حقوق شهروندی قائل شده است این اصل را در اصل 37 اساسی سازی کرده است. اما حقوقدانان با توجه به آثار مخرّبی که برخی از جرائم در جامعه ایجاد می کند جرائم مهمّ اقتصادی، امنیّتی و جرائم سازمان یافته را از اصل مذکور استثناء کرده و چنین بیان کرده ا ند که در این جرائم، صِرف اماره مجرمیّت کفایت می کند و می توان بر اساس اقامه اماره مجرمیّت، برخی از آزادی ها و حقوقی را که به واسطه اصل برائت برای افراد ایجاد می شود، محدود کرد. تحقیق حاضر تلاش دارد با روشی توصیفی - تحلیلی و پایبندی به اصل برائت قضائی، راهکاری در خصوص مواجهه با جرائم مهمّ ارائه دهد؛ لذا بر این نکته تأکید می ورزد که ماهیّت جرائم مهمّ و سازمان یافته باید در بستر جرائمی که منجرّ به تضعیف نظام اسلامی می شود، تحلیل گردد. در همین راستا، این نوشتار بر این باور است که جرائم امنیّتی و سازمان یافته، به مثابه جرم «بغی» بوده و مؤلّفه هایی که در جرم بغی بازشناسی می شود در این جرائم نیز وجود دارد. در این صورت، مواجهه ای که نیروهای امنیّتی و انتظامی با مرتکبین این دسته از جرائم دارند ماهیّتی اجرایی در راستای برقرار نظم و امنیّت دارد؛ لذا عمل آنها عملی قضائی نیست که بستر طرح اصل برائت کیفری باشد.
تبیین و توجیه نظریه فطرت از دیدگاه شهید مطهّری بر مبنای الگوی استنتاج بهترین تبیین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
133 - 155
حوزه های تخصصی:
فطرت، اصلی حیاتی در جهان بینی اسلامی است. تأثیرات متعدّد آن در مباحث فلسفی از جمله فلسفه دین، فلسفه اخلاق، فلسفه تاریخ، معرفت شناسی و مسئله شناخت، فلسفه تعلیم و تربیت، فلسفه حقوق و فلسفه سیاست حکایت از جایگاه و اهمّیت آن دارد. از این رو شهید مطهّری از اصل فطرت به عنوان «اصل مادر» در فرهنگ و معارف اسلامی یاد کرده و در آثار گوناگون خود به بررسی آثار و لوازم فطرت در انسان پرداخته است و آن را در ادامه حرکت جوهری عمومی هستی می داند. با این حال وی گذشته از استناد به آیات و روایات، کمتر به اثبات عقلی اصل فطرت پرداخته است بلکه به ذکر روش کلّی آن (که به زعم نگارنده می توان آن را بر مبنای الگوی استنتاج بهترین تبیین دانست) اکتفا نموده است. در این پژوهش تلاش شده است به روش توصیفی-تحلیلی و با جمع آوری اطّلاعات و تحلیل آنها، ابتدا چیستی فطرت و فطریّات انسانی بررسی شود و سپس وجود فطرت در انسان ثابت گردد؛ به این نحو که توجیهات مختلفی که برای وجود گرایش های انسانی در انسان مطرح شده است، مورد تحلیل قرار بگیرد و تبیین شود. سپس کوشش شده است برخی از آثار و نتایج فطرت بررسی گردد؛ از جمله استدلال فطرت در خداشناسی، تأثیر فطرت در معرفت شناسی و مسئله شناخت، فلسفه اخلاق، فلسفه تاریخ، فلسفه تعلیم و تربیت و جامعه شناسی.
سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) و توسعه پایدار ایران بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
247 - 266
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) علاوه بر مزیت هایی که با خود به همراه دارد، به عنوان یکی از مهم ترین منابع دولت ها برای دستیابی به اهداف اسناد توسعه ای است. با توجه به نقش FDI در اقتصاد، هدف از این مقاله، مروری بر وضعیت FDI در ایران و شناسایی نقاط ضعف و قوت آن است.
مواد و روش: این مقاله از نوع توصیفی تحلیلی می باشد. مواد و داده ها کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: در نگارش مقاله اصالت متون، صداقتداری و امانتداری شده است.
یافته ها: علی رغم تدوین شش برنامه 5 ساله توسعه ای در کشورمان پس از انقلاب اسلامی، مقایسه میزان منابع پیش بینی شده در منابع توسعه ای از محل سرمایه گذاری خارجی با میزان منابع تحقق یافته از این محل، نشان می دهد که درصد اندکی از منابع پیش بینی شده در این برنامه ها تحقق یافته است.
نتیجه: ادامه حضور و رقابت پذیری کشورمان در حوزه سرمایه گذاری خارجی، علاوه بر قواعد بین المللی، نیازمند دستیابی به الگویی مشخص و کاربردی برای تحقق توسعه ملی است. لذا عدم تحقق این مهم در اسناد بالادستی با وجود قرار گرفتن در منطقه ژئوپلیتیکی، برخورداری از منابع اولیه نفت و گاز و بازار نسبتاً بزرگ، لزوم بازنگری جدی در سیاست های راهبردی و توسعه ای در این حوزه را صدچندان می کند.
The Perspectives of Sect Histrographers on Faith and Disbelief and Happiness and Misery in Islamic Sects During the 1st to the 5th Century AH(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۳۷, Winter ۲۰۲۴
73 - 92
حوزه های تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: Since the early centuries of Islam, there have been numerous discussions on the subjects of disbelief and faith, as well as examples of both in Islamic society, which refer to believers and disbelievers. Meanwhile, the authors of sectarian books like “Milal wa Nihal” have tackled this matter from a sectarian perspective, frequently attempting to differentiate the Heretical sects from the Saved ones. Based on this, this research aims to examine the approach of Islamic sect-historiographers on faith and disbelief and happiness and misery. METHOD & FINDING: Based on the works of Islamic Islamic sect-historiographers who have benefited from a descriptive-analytic approach, this study covers the first five centuries of Islamic history. Research indicates that the topic of faith and disbelief in the writings of Muslim sectarians is influenced by the sect to which they belonged, to the extent that the regulation and prioritization of this issue is evident in their works. CONCLUSION: The findings of the research demonstrate that Muslim sectarians occasionally attempt to disparage rival sects in their writings by employing improper language, blaming them for not believing in a Hereafter, or even accusing followers of other sects of being deviant Muslims.
زمان اعتبار تساوی دِین قاتل و مقتول جهت اجرای قصاص؛ با تکیه بر دیدگاه خلاف مشهور صاحب جواهر و قانون مجازات اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
43 - 70
حوزه های تخصصی:
یکی از شرایط قصاص نفس که بدون آن به رغم تحقق قتل عمد، قصاص اعمال نخواهد شد، تساوی قاتل و مقتول در دین است؛ براین اساس مسلمان را در قبال کشتن انواع کافر قصاص نمی کنند، ولی بر عکس آن امکان پذیر خواهد بود. اما در فرض های متعدد شاهد هستیم که جانی، مجنی علیه را مجروح می کند و این جراحت موجب مرگ او می شود و در فاصله جراحت تا سرایت و مرگ مجنی علیه، یکی از این دو فرد تغییر دین پیدا می کند. حال پرسش اساسی این است که «زمان جنایت» یا «زمان قصاص» در تکافؤی دینی قاتل و مقتول شرط است؟ مشهور فقیهان، معیار را «حال جنایت» دانسته و به عدم قصاص او قائل شده اند؛ ولی برخی از فقیهان چون صاحب جواهر، «حال قصاص» را شرط دانسته اند؛ براین اساس جستار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن اشاره به واحد بودن ملّت کفر، با واکاوی ادله دوطرف، همسو با صاحب جواهر اشتراط تکافؤ در «زمان جراحت» را ادعایی بدون دلیل دانسته است. افزون براین اشاره به شواهدی مبتنی بر رعایت «حال قصاص» در فروض دیگر و بیان مناقشاتی بر فروضی دیگر که «حال جنایت» را لحاظ دانسته اند، از دیگر نوآوری های این پژوهش است. در نهایت موضع قانون گذار در زمینه یاد شده را بررسی و پیشنهاد مناسب برای پر کردن خلأهای قانونی ارائه شده است.
تأملی در کیفرگزینی جرم محاربه از منظر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
137 - 166
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مسائل مطرح در مجامع علمی و عمومی جامعه ایرانی، شیوه ها و انحای انتخاب کیفر برای جرم محاربه است. قانون گذار نیز در طول قانون گذاری پس از انقلاب اسلامی، تمایل بیشتری به دیدگاه تخییری بودن کیفرهای چهارگانه محارب در قوانین داشته است. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و با تمرکز بر آیات قرآن و روایت های باب محاربه به نقد رویکرد قانون گذار پرداخته است و بر این نکته تأکید می کند که قول بر ترتیب یا رعایت تناسب میان جرم و کیفر محاربه، از ادله قرآنی و روایی قابل استنباط، بلکه با آیات قرآن موافق است. مهم ترین دستاورد و جنبه نوآوری این مقاله نسبت به نوشته های دیگر این است که اولاً، ظهور آیه محاربه در تخییر محل خلاف است و برخی از بزرگان ازجمله قطب الدین راوندی و علامه حلی معتقدند آیه دال بر ترتیب است؛ ثانیاً، آیات متعدد قرآن موافق رعایت تناسب است که رافع اجمال یا ابهام آیه محاربه است و آیه محاربه را نمی توان برخلاف ظهور آیات متعدد قرآن تفسیر کرد؛ ثالثاً، آیات دالّ بر لزوم رعایت تناسب میان جرم و مجازات آبی از تخصیص و تقیید است؛ چون به تصریح برخی از مفسران رعایت نشدن تناسب بین جرم و مجازات ظلم است و ظلم دارای حرمت عقلی و شرعی است؛ رابعاً، آیات و روایات دالّ بر لزوم تناسب میان جرم و مجازات نص است و آیه محاربه (بر فرض پذیرش دلالت بر تخییر) و روایت های دال بر تخییر ظاهر است و نص مقدم بر ظاهر است؛ خامساً؛ مطلوبیت عمل به رعایت تناسب بین جرم محارب و مجازات در محاربه مورد اتفاق همه فقیهان است و به نظر هیچ کدام حکمی با رعایت تناسب جرم و مجازات برخلاف شرع نیست؛ برخلاف آنجا که تناسب جرم و مجازات در محاربه رعایت نشود، که طبق نظر مشهور، خلاف شرع است.
الگوی جامع موضوع شناسی فقهی در مسائل مستحدثه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
167 - 198
حوزه های تخصصی:
الگوی رایج در موضوع شناسی فقهی به صورت تک وجهی و با روش توصیف و تحلیل عناصر ذات موضوع برای کشف عنوان فقهی منطبق بر آن است. گر چه این روش در شناخت مصادیق عنوان های فقهی مشخص پذیرفتنی است، در مواجهه با موضوعات جدید مرکب، تأثیر امور دیگری مثل آثار و لوازم موضوع در صدق عنوان های فقهی بر آنها انکارناپذیر است. در نتیجه بسنده کردن به بررسی ذات موضوع، موجب نقصان در فرایند موضوع شناسی است؛ براین اساس تحقیقی لازم است تا در پیِ الگویی باشد که بتواند همه ابعاد مؤثر در انطباق عنوان های فقهی بر موضوعات را ارائه دهد تا بتوان با رعایت آن، مجموعه مسائل و احکام فقهی موضوع را با توجه به همه جوانب دخیل در حکم آن کشف کرد تا زمینه ای برای طراحی نظام مسائل فراهم گردد. اهمیت تحقیق حاضر به جهت وابسته بودن استنباط فقهی در موضوعات مستحدثه به تبیین الگوی یاد شده است که با توجه به لزوم تعیین وظیفه ملت و حکومت در مواجهه با موضوعات نوپدید ضرورت آن روشن است. هدف تحقیق، توانمند سازی فقه در حل مسائل جدید و زمینه سازی برای طراحی جامع نظام مسائل موضوعات و جلوگیری از ضعف و انحراف در استنباط حکم مسائل مستحدثه است. تحقیق حاضر با روش تحلیلی– توصیفی و با بهره گیری از منابع نقلی و تعبدی و روش اجتهادی فقهی سامان گرفته است و نوآوری آن ارائه الگویی جامع در موضوع شناسی فقهی و الگویی برای طراحی نظام مسائل موضوعات مستحدثه است. نتیجه آن تبیین انحصار ابعاد تأثیر گذار در حکم فقهی در سه جهت است: ذات موضوع، اهداف فاعل، آثار و ملازمات موضوع. در نتیجه برای تعیین حکم فقهی موضوع های جدید باید انطباق عنوان های فقهی مربوط به همه جهات سه گانه بر موضوع جدید بررسی شود و به اقتضای نتیجه آن، حکم فقهی موضوع جدید استنباط گردد.
امکان سنجی ابطال «شروط تعسفی» بر اساس منابع فقه امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
139-175
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر در حقوق و قوانین کشورهای عربی چند اصطلاح جدید به طور فزاینده ای مورد استفاده قرار گرفته است. همه این اصطلاحات به نوعی بر ناعادلانگی قرارداد (چه در ذات قرارداد و چه در شروط قرارداد) دلالت دارند. یکی از این مفاهیم «شرط تعسفی» است. مهم ترین ویژگی شروط تعسفی، استغلال و سوءاستفاده از ضعف بیرونی یا درونی طرف ضعیف است. حقوق ایران با تأخیر و به صورت محدودتر به شروط تحمیلی یا غیرمنصفانه پرداخته است. در هیچ منبع فقهی، اشاره ای به شرط تعسفی نشده است ولی امکان تحلیل آن بر اساس منابع فقهی وجود دارد. دو احتمال در بطلان و لزوم تعدیل شرط تعسفی وجود دارد (رویکرد صحت و رویکرد بطلان). آزادی قراردادی و اعتبار قراردادها، اصل صحت و عدم اندراج شرط تعسفی در زمره شروط باطل، ادله احتمال اول است. از سوی دیگر، دخول در شروط مخالف کتاب و سنت، قاعده عدل و انصاف، حرمت اختلال نظام، نهی از غرر، نهی از اکل مال به باطل و وحدت ملاک با موضوعات مشابه مانند البیع علی البیع، السوم علی السوم، نجش و تلقی الرکبان، ادله احتمال دوم است. در صورت قول به بطلان شرط تعسفی، می توان به امکان فسخ یا تعدیل قرارداد به نفع طرف ضعیف، حکم کرد.
عدم حجیت خبر واحد در حصر معاملات و قراردادها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
177-204
حوزه های تخصصی:
خبر واحد، طبق نظر مشهور اصولیان، به عنوان ظن خاص حجت است. مهم ترین دلیل حجیت آن را سیره عقلا می دانند اما برخی دیگر به استناد دلیل انسداد، اخبار آحاد را به جهت افاده مطلق ظن، مورد عمل قرار می دهند. آنچه ضرورت دارد موردبحث قرار گیرد این است که آیا حجیت خبر واحد به شکلی یکسان در هر دو حوزه عبادیات و معاملات، کاربرد دارد؟ این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی به نگارش درآمده نشان می دهد با اثبات اصل تعبدی نبودن احکام معاملات بالمعنی الاخص، اخبار آحاد این ابواب، مفید ظن به بقاء نیستند و لذا با استناد به دلیل انسداد هم حجت نخواهند بود؛ بنابراین در باب معاملات و قراردادها، خبر واحد را نه مستند به دلیل خاص و نه مستند به دلیل انسداد، نمی توان حجت دانست. درنتیجه قانون گذاری در حوزه معاملات و قراردادها، بر عهده کارشناسان (فقها) و انطباق آن ها با مقاصد کلی شریعت نظیر غرری و ضرری نبودن است اما فایده روایات ابواب مذکور، می تواند گویای نحوه نگرش و ذائقه شارع در تنظیم قوانین جامعه باشد. درنتیجه مفید عدم حجیت اخبار آحاد جهت حصر معاملات در معاملات معاصر معصوم (علیه السلام) و ممضات ایشان خواهد بود.
بازگشت مجرمان به جامعه در پرتو مکانیسم فقهی شرمساری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
205-236
حوزه های تخصصی:
شرم و حیا یکی از مهم ترین الگوهای دینی پیشگیری از گناه و جرم در آموزه های اسلامی است که بر آن تأکید فراوانی شده است. این الگوی دینی پیشگیری از جرم در اسلام مبتنی بر مبانی مستحکمی همچون تأکید بر کرامت انسانی افراد، رحمت الهی، نظارت الهی، دعوت به اتحاد جامعه اسلامی حول محور وحدانیت و توحید، تعاون و عصبیت و البته بعد معنوی شرم است. در حوزه جرم شناسی نیز توجه به شرم و به کارگیری آن به منظور بازپروری و بازاجتماعی شدن مجرمین، رویکرد اصلی نظریه شرمساری بازپذیرکننده است که در پی جایگزین ساختن شرمساری از ارتکاب فعل مجرمانه به جای شرمساری از بزهکار، به منظور اصلاح و بازپذیری اجتماعی مجرم در جامعه است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که رویکرد فقه جزایی اسلام به شرمساری بازپذیرنده چیست؟ این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخا نه ای می کوشد تا مبانی فقهی و کاربست های این نظریه در فقه و حقوق اسلامی را موردبررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که علاوه بر مبانی ذکرشده، کاربست های عفو و صفح، توبه، بزه پوشی ، اصلاح ذات البین و عدالت ترمیمی و قاضی تحکیم همسو با سیاست های نظریه شرمساری بازپذیرکننده در فقه جزایی اسلام است.