فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۶۱ تا ۵٬۱۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود خودکنترلی و انعطاف پذیری عاطفی در زنان دارای وسواس خرید صورت گرفت. روش مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان 45-20 ساله شهر رشت در نیمه اول سال 1399 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر از طریق غربالگری شناسایی و وارد مطالعه شدند (15 نفر درمان پذیرش و تعهد؛ 15 نفر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و 15 نفر گروه کنترل). هر یک از گروه های آزمایشی 8 جلسه آموزش 90 دقیقه ای مداخله درمانی دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس وسواس خرید (فابر و اوگوین، 1992)، مقیاس خودکنترلی (تانجنی، بامیستر و بونی، 2004) و پرسشنامه انعطاف پذیری عاطفی (تقی زاده و محبی پور، 1396) بود. داده های جمع آوری شده با آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و آزمون تعقیبی ال ماتریکس تجزیه و تحلیل شد. براساس یافته های پژوهش هر دو درمان تأثیر معناداری بر بهبود خودکنترلی و انعطاف پذیری عاطفی در زنان دارای وسواس خرید داشت (01/0 P< ). همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که میزان تأثیر گذاری درمان پذیرش و تعهد بر متغیر انعطاف پذیری عاطفی (همه مولفه های) (024/0 P< ) و خودکنترلی (025/0 P< ) بیشتر از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بود. نتایج به دست آمده بر اهمیت به کارگیری هر دو روش درمانی به منظور بهبود خودکنترلی و انعطاف پذیری عاطفی در زنان دارای وسواس خرید از سوی رواندرمانگران تأکید دارد.
نقش واسطه ای کیفیت مراقبت مادرانه در رابطه بین حرمت خود مادر و اختلال های هیجانی و رفتاری کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای کیفیت مراقبت مادرانه در رابطه بین حرمت خود مادر با اختلال های هیجانی و رفتاری کودک بود. 388 مادر دارای کودک 14-6 ساله در دبستان های مناطق 2 و 5 شهر تهران در سال 1398، با استفاده از روش نمونه برداری در دسترس وارد پژوهش شدند و به فهرست رفتاری کودک (آشنباخ و رسکولا، 2001)، سیاهه چند بعدی حرمت خود (ابراین و اپستاین، 1988) و مقیاس کیفیت مراقبت مادرانه (قنبری و همکاران، 1390) پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که اثر غیرمستقیم حرمت خود مادر بر مشکلات درونی سازی (14/0= ß ) و برونی سازی کودک (23/0= ß ) با واسطه کیفیت مراقبت مادرانه معنادار است. یافته های این پژوهش نقش واسطه ای کیفیت مراقبت مادرانه در رابطه بین حرمت خود مادر و مشکلات هیجانی و رفتاری کودک را تایید می کند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت حرمت خود مادر و کیفیت مراقبت وی از کودک خویش بر پدیدآیی مشکلات هیجانی و رفتاری کودک تأثیر بسزایی دارد. در نظر گرفتن این متغیرها می تواند در زمینه پیشگیری، تشخیص و درمان مشکلات هیجانی و رفتاری کودک مؤثر باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرمایه روان شناختی و تعارض کار-خانواده در کارکنان آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرمایه روان شناختی و تعارض کار-خانواده در کارکنان آموزش و پرورش است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 110 نفر از کارکنان آموزش و پرورش شهرستان شاهین شهر بود. بر اساس نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر از کارمندانی با نمره تعارض کار- خانواده بالاتر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز، 2007) و پرسشنامه تعارض کار- خانواده (کارلسون و همکاران، 2000) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارض کار-خانواده و افزایش دو مولفه سرمایه روانشناختی (خودکارآمدی و خوش بینی) تأثیرگذار بود (01/0 P< ). بر اساس پژوهش حاضر می توان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را روشی مناسب برای افزایش سرمایه روانشناختی و کاهش تعارض کار- خانواده کارکنان در نظر گرفت.
مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد آدلری و واقعیت درمانی بر خودکارآمدی دانش آموزان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۶۲)
107-118
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد آدلری و واقعیت درمانی بر خودکارآمدی دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران انجام شد . روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری قرارگرفتند. در این پژوهش گروه آزمایش اول 10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش مشاوره گروهی آدلری و گروه آزمایش دوم 10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش مشاوره واقعیت درمانی را دریافت کردند. ابزار پژوهش مقیاس خودکارآمدی (شرر و کارور، 1982) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس تک متغیره، تجزیه و تحلیل شدند . یافته های پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایش اول مشاوره گروهی آدلری، گروه آزمایش دوم واقعیت درمانی و گروه گواه در خودکارآمدی تفاوت معنی داری وجود دارد ( 001/0 P˃ ). همچنین نتایج نشان داد که مشاوره گروهی آدلری نسبت به واقعیت درمانی تاثیر بیشتری بر خودکارآمدی دارد. بنابراین می توان گفت که مشاوره گروهی آدلری روشی موثر در افزایش خودکارآمدی دانش آموزان است.
اثربخشی آموزش شفقت به خود بر کاهش سطوح خودانتقادی و بهبود وضوح تصور از خود در دانش آموزان دارای معلولیت جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۶۲)
119-128
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شفقت به خود بر کاهش سطوح خودانتقادی و بهبود وضوح تصور از خود در دانش آموزان دارای معلولیت جسمانی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوره اول شهر آستارا در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. تعداد نمونه پژوهش 40 نفر بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آموزش شفقت به خود (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) به شیوه تصادفی جایگزین شدند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس وضوح تصور از خود (کامپبل و همکاران، 1996) و مقیاس سطوح خودانتقادی (تامپسون و زوروف، 2004) استفاده شد. برای گروه آزمایش هشت جلسه 70 دقیقه ای آموزش شفقت به خود اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره ( MANCOVA ) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش شفقت به خود تأثیر معناداری بر بهبود وضوح تصور از خود درونی (01/0> , P 76/8 F= ) و کاهش خودانتقادی مقایسه ای (01/0> P 83/6 F= ) و خودانتقادی درونی (01/0> , P 83/6 F= ) در دانش آموزان دارای معلولیت جسمانی داشت. براساس این نتایج می توان بیان کرد این روش آموزشی/ درمانی می تواند از سوی روانشناسان مدارس به منظور بهبود کاهش سطوح خودانتقادی و بهبود وضوح تصور از خود در دانش آموزان دارای معلولیت جسمانی مورد استفاده قرار گیرد.
نقش تنظیم شناختی هیجان و اجتناب شناختی در پیش بینی اضطراب امتحان دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۶۲)
129-138
حوزه های تخصصی:
اضطراب امتحان یک حالت هیجانی ذهنی است که عملکرد دانش آموزان را کاهش می دهد. استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان سازش یافته و ناسازش یافته و اجتناب شناختی بر شیوه خارج شدن دانش آموزان از شرایط استرس زا تأثیر مهمی دارد. هدف از پژوهش حاضر نقش تنظیم شناختی هیجان و اجتناب شناختی در پیش بینی اضطراب امتحان دانش آموزان دختر بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم شهرستان ازنا در سال تحصیلی 99-1398 بودند که تعداد 336 دانش آموز دختر به روش در دسترس از بین آنها انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اضطراب امتحان ( TAI ؛ اسپیلبرگر، 1980)، تنظیم شناختی هیجان ( CERQ ؛ گارنفسکی و کرایج، 2006) و اجتناب شناختی ( CAQ ؛ سکستون و دوگاس، 2008) بود. داده های پژوهش با اس تفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. نتایج نشان داد اضطراب امتحان با راهبردهای خودسرزنشگری، پذیرش، نشخوارگری، فاجعه نمایی، دیگر سرزنش گری، فرونشانی، جانشینی فکر، حواس پرتی، اجتناب از محرک و تصورات رابطه مثبت و با ارزیابی مثبت رابطه منفی دارد ( P<0/05 ). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از میان راهبردهای سازش یافته تنظیم شناختی هیجان ارزیابی مثبت، به صورت منفی، از میان راهبردهای ناسازش یافته تنظیم شناختی هیجان فاجعه نمایی، دیگر سرزنش گری و خودسرزنشگری و از راهبردهای اجتناب شناختی فرونشانی فکر و جانشینی فکر به صورت مثبت، ۴۱ درصد از نمره اضطراب امتحان را تبیین می کنند. این نتایج نشان می دهند راهبردهایی که دانش آموزان برای تنظیم شناختی هیجاناتشان استفاده می کنند می تواند در تعیین اضطراب امتحان عامل مهم باشد و تقویت راهبردهای سازش یافته به منزله یک هدف برای مداخله های آموزشی و درمان کاهش اضطراب امتحان مورد توجه قرار گیرد.
مقایسۀاثربخشی درمان شناختی رفتاری پیامکی آنلاین و درمان شناختی رفتاری تلفنی بر اختلال افسردگی پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۶۲)
139-150
حوزه های تخصصی:
افسردگی یکی از اختلالات شایع روانی است؛ در کشورهای در حال توسعه، به دلیل هزینۀ بالای درمان، عدم دسترسی به روانپزشک یا روانشناس حرفه ای، سوءتعبیرهای فرهنگی و موانع دیگر، بسیاری از افراد نمی توانند هیچ گونه درمانی دریافت کنند. استفادۀ گسترده از تلفن همراه و ثابت و نیز تلفن های هوشمند در جهان، فرصتی را برای کمک به افراد نیازمندی فراهم می کند که دریافت کمک های حرفه ای درمانی برایشان آسان یا مقدور نیست. از این رو هدف پژوهش حاضر مقایسۀ اثربخشی درمان شناختی رفتاری پیامکی آنلاین و درمان شناختی رفتاری تلفنی بر اختلال افسردگی پایدار بود. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ افراد 18 تا 55 سالۀ مراجعه کننده به چهار مرکز مشاوره و روانشناسی در غرب شهر تهران در سال 98 بود. تعداد 30 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی پایدار، به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش ویرایش دوم پرسشنامۀ 21 سوالی افسردگی بک (بک و همکاران، 1988) (BDI-II) و نسخۀ بالینی مصاحبۀ بالینی ساختاریافته (فرست و همکاران، 2016) (SCID بود. داده ها با نسخۀ 22 نرم افزار SPSS و با روش تحلیل کواریانس تحلیل شدند. با توجه به یافته های پژوهش، هر دو مداخله تلفنی و پیامکی آنلاین به طور معناداری باعث کاهش افسردگی بیماران شدند P<0/05) ).از لحاظ اثربخشی، بین دو روش مداخله تفاوت معناداری وجود نداشت P<0/01) ). هر دو شیوۀ درمان شناختی درمانی تلفنی و پیامکی آنلاین بر کاهش علائم افسردگی مؤثر بودند.
بررسی رفتارهای قلدرانه بر اساس سبک های فرزندپروری و دلبستگی: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۶۲)
195-208
حوزه های تخصصی:
قلدری تجربه ای فراگیر برای تمام کودکان و نوجوانان شناخته می شود که می تواند ناشی از متغیرهای شخصی، خانوادگی، مدرسه ای و محیط های گسترده باشد. در این مسیر نقش خانواده و اطرافیان بسیار مهم است. در همین راستا، پژوهش مروری حاضر با هدف بررسی رفتارهای قلدرانه بر اساس سبک های فرزندپروری و دلبستگی انجام شد. در این مطالعه، مقالات منتشر شده پیرامون رفتارهای قلدرانه در کودکان و نوجوانان در طی سال های 2008 تا 2020 مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور دست یابی به مستندات علمی مرتبط کلید واژه های Bullying Behaviors, Parenting Styles, Attachment Styles در عنوان و چکیده مقالات منتشر شده در پایگاه های علمی معتبر داخلی و بین المللی نظیر SID ، Magiran ، Google Scholar ، PubMed ، Scopus و ScienceDirect مورد جستجو قرار گرفت و کلیه مقالات فارسی و انگلیسی مرتبط فهرست شدند. از مجموع 764 مقاله مرتبط منتشر شده تا سال 2020، 33 مقاله فارسی و انگلیسی واجد شرایط مرور شدند. نتایج مطالعات بررسی شده حاکی از نقش سبک های فرزندپروری و دلبستگی در بروز رفتارهای قلدرانه داشت. براین اساس مشخص گردید نوجوانانی که دارای سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا و اجتنابی بودند، رفتارهای قلدرانه بیشتری از خود نشان می دهند. همچنین سبک فرزندپروری مستبدانه و سهل گیرانه یکی از عوامل مهم ایجاد رفتارهای قلدرانه نوجوانان شناخته شد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، توجه به عوامل مرتبط با سبک فرزندپروری و دلبستگی برای جلوگیری از رفتارهای قلدرانه اهمیت ویژه ای دارد.
مقایسه توجه انتخابی و انعطاف پذیری شناختی در ساعات صبح، عصر و شب در افراد با و بدون مشکلات کیفیت خواب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه توجه انتخابی و انعطاف پذیری شناختی در دو گروه با و بدون مشکلات کیفیت خواب در سه زمان صبح، عصر و شب بود. جامعه پژوهش دانشجویان پسر ساکن در خوابگاه دانشگاه زنجان بود که در سال تحصیلی 97-96 در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند. پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (1989) به روش نمونه گیری در دسترس توزیع گردید. سپس با توجه به یافته های پرسش نامه افراد به دو گروه با کیفیت خواب مناسب (47 نفر) و کیفیت خواب نامناسب (44 نفر) تقسیم شدند. آزمون استروپ توسط ریدلی استروپ (1935) و ویسکانسین (2011) که به ترتیب برای سنجش توجه انتخابی و انعطاف پذیری شناختی است؛ در شش گروه در ساعات 9-7 و 18-16 و 24-22 انجام شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که تأثیر «کیفیت خواب» بر میانگین هر دو مورد ناهمخوان و میانگین خنثی، معنی دار به دست آمد. در تأثیر «چرخه شبانه روزی» هر سه شاخص میانگین ناهمخوان و زمان واکنش ناهمخوان و خطای درجاماندگی معنادار بودند در«اثر تعاملی» نیز همه ی شاخص ها – معنادار بودند. این نتایج نشان داد عملکرد شناختی افراد در دو گروه با کیفیت بالا و پایین خواب در ساعات مختلف شبانه روز متفاوت است . بدون در نظر گرفتن تفاوت ها در شاخص های هر متغیر، کیفیت خواب بر توجه انتخابی اثر معناداری داشت ولی بر انعطاف پذیری شناختی نداشت. در اثرات تعاملی هم تفاوت های معناداری حاصل شد.
سرطان، کرونا و چشم انداز درمانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
207-218
حوزه های تخصصی:
همه گیری کوید-19 تاثیراتی جهانی بر بیماران مزمن، سیستم سلامت و آینده درمان ها گذاشته است. در بین بیماران مزمن، افراد مبتلا به سرطان به دلیل بدخیمی و درمان های مهارکننده به عنوان گروهی آسیب پذیر نسبت به کرونا شناخته می شوند. مقاله پیش رو به صورت توصیفی تحلیلی در پایگاه های الکترونیکی فارسی و انگلیسی و با جستجوی واژگان کلیدی کوید-19، سرطان، درمان های دیجیتال، خدمات سلامت الکترونیک، تشخیص، غربالگری و درمان در سال های 2019 و 2020 (1399) بر ادراک مبتلایان به سرطان از دوران همه گیری، وضعیت آزمایش های تشخیصی، غربالگری، درمانی و آینده نظام سلامت متمرکز است. نگاه مبتلایان به سرطان نسبت به همه گیری در طیفی از احساس اضطراب و افسردگی تا دورانی آرام همراه با احساس کنترل و خودکارآمدی بیشتر نسبت به غیربیماران متغیر بود. همچنین، آمار منتشر شده از انجمن های مختلف سرطان همگی نشانگر آنند که نرخ مراجعه برای غربالگری و ادامه درمان نسبت به قبل از شروع همه گیری کاهش قابل توجهی داشته و این خود می تواند بسترساز پیش روی بیماری و مرگ ناشی از سرطان در دهه های آینده باشد. با این حال، تعویق تمام آزمایش های غربالگری خطرناک نیست. از طرفی، به دلیل آنکه درمان مبتلایان به سرطان نسبت به زمان حساس است، نظام سلامت باید رویکردهایی دیجیتال و فوری با حضور حداقلی بیماران در نظر بگیرد تا بدون فوت وقت، وضعیت آنان مدیریت شود. خدمات سلامت الکترونیک، پس از ظهور کوید-19 رشد چشم گیری کرده، ارائه خدمات را برای بیماران و متخصصین تسهیل نموده و اقبال عمومی هم نسبت به آن مثبت گزارش شده است.
ساخت و اعتباریابی پرسش نامه اولیه نگرش به فرزندآوری براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه پرسش نامه اولیه نگرش به فرزندآوری، براساس منابع اسلامی و تعیین ویژگی های روان سنجی (اعتبار و روایی) آن است. برای استخراج مؤلفه های نگرش به فرزندآوری، از روش تحلیل محتوا و برای بررسی ویژگی های پرسش نامه از روش پیمایشی استفاده شده است. در روش تحلیل محتوا، آموزه های دین جمع آوری، طبقه بندی و مورد تحلیل قرار گرفت و پنج مؤلفه از منابع اسلامی استخراج گردید. در روش پیمایشی، ارزیابی روایی و اعتبار پرسش نامه در نمونه 112 نفری بررسی شد، که به روش نمونه گیری در دسترس از جامعه آماری زنان و مردان متأهل مراجعه کننده به غرفه های مشاوره خانواده در شهر تهران انتخاب شده بودند، یافته ها حاکی از آن است که پرسش نامه اولیه نگرش به فرزندآوری، از نظر روایی سنجی محتوایی، ملاکی و سازه ای از روایی لازم و بالایی برخوردار است. در بررسی روایی محتوا، مؤلفه های دارای شاخص CVI، 86/0 به بالا مورد تأیید قرار گرفت که شامل پنج مؤلفه، باورهای منفی، باورهای مثبت رشد و تعالی، لذت بری، امنیت خواهی هستند. همچنین، گویه های دارای شاخص CVI، 86/0 به بالا نیز مورد تأیید قرار گرفت. اعتبار این پرسش نامه با محاسبه آلفای کرونباخ، برابر 969/0 می باشد.
ساخت و اعتباریابی پرسش نامه اولیه انصاف براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت پرسش نامه اولیه انصاف، براساس منابع اسلامی انجام گرفت. از روش تحلیل محتوا و روش نمونه در دسترس، 100 نفر از سربازان آموزشی مرکز آموزش عمومی شهید بیگلری ناجا، شهرستان مشگین شهر استان اردبیل، بهره برده شد. برای بررسی روایی محتوا، مؤلفه های دارای شاخص CVI 99/0 به بالا و گویه های دارای شاخص CVI 87/0 به بالا، تأیید شد. روایی ملاک با محاسبه ضریب همبستگی این پرسش نامه 711/0 بوده و در سطح 00/0 معنادار است. مؤلفه های نظری این پژوهش که مورد تأیید کارشناسان قرار گرفت، عبارتند از: خوف الهی، عدم تعصب کورکورانه، یکسان انگاری خود دیگری، مدیریت شهوات و هوس ها، عدم ترجیح افراد در موقع حکم، گفتن حق تحت هر شرایطی (هرچند بر ضرر خویش) و سوء استفاده نکردن از قدرت و جایگاه. پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ 797/0 برخوردار است.
خواب، مرگ، بیهوشی حین عمل جراحی و کمای طبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
خواب یکی از مهم ترین فرایندهای فیزیولوژیک در انسان به حساب می آید و مطالعات بسیار زیادی درباره این فرایند پیچیده و حیاتی صورت گرفته است. هر نوع اختلال در خواب اعم از زمان خواب یا الگوی خواب و یا مدت زمان آن، به مشکلات مهمی در سلامت جسمی و روحی انسان منجر می گردد.
رابطه تفکر دیالکتیک و همدلی با بهزیستی معنوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
23-35
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر علاقه به مطالعه بهزیستی معنوی و شناسایی عوامل شناختی و عاطفی اثرگذار بر آن رشد و اهمیت زیادی پیدا کرده است. نظریات فراانتزاعی، تفکر دیالکتیک را شرط دستیابی به همدلی و بهزیستی معنوی می داند. بنابراین، هدف اصلی از این پژوهش بررسی رابطه تفکر دیالکتیک و همدلی با بهزیستی معنوی بزرگسالان بود. روش کار: روش پژوهش حاضر مقطعی از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی افرادی بودند که در فاصله سنی جوانی تا سالمندی (20 تا 60) در شهر اصفهان در سال 1396 ساکن بودند؛ از میان این افراد 450 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و با توجه به هدف مقایسه تحولی در چهار گروه 20 تا 29، 30 تا 39، 40 تا 49 و 50 تا 60 سال قرار گرفتند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش عبارت بود از پرسش نامه های بهزیستی معنوی، باورهای پارادایم اجتماعی و واکنش بین فردی. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون و واریانس استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که تفکر دیالکتیک و همدلی رابطه خوب با خدا، خود و دیگران را پیش بینی کرد و تفکر دیالکتیک نقش مهم تری نسبت به همدلی در پیش بینی بهزیستی معنوی بزرگسالان داشت. نتایج تحلیل واریانس نیز نشان می دهد که سطوح سنی و دین داری از نظر بهزیستی معنوی تفاوت معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت تفکر دیالکتیک و راهبردهای همدلی در کنار دین داری نقش مهمی در بهبود روابط با خدا، دیگران و بهزیستی معنوی دارند و با پیشرفت سطح دین داری، بهزیستی معنوی نیز افزایش می یابد. علاوه براین، بزرگسالی دوران تکمیل رشد معنوی است.
تأثیر باور خودکارآمدی و شادکامی بر ابعاد سلامت جسمانی و روانی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان آبادان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
36-51
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: زنان سرپرست خانوار بیش از زنان دیگر در معرض آسیب های فردی و اجتماعی قرار دارند که این شرایط می تواند بر سلامت و احساس شادی آنان تأثیر بگذارد. ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر باور خودکارآمدی و شادکامی بر ابعاد سلامت جسمانی و روانی زنان سرپرست خانوار انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان آبادان بود که از میان آنان با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 195 نفر انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه مشخصات فردی و جمعیت شناختی، خودکارآمدی، کیفیت زندگی و شادکامی بود. تحلیل داده ها نیز با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین سنی شرکت کنندگان 11/97±19/42 و مهم ترین علت سرپرستی، داشتن همسر بیمار و ازکارافتاده (9/63 درصد: 82 نفر) بود. بیشتر زنان (4/57 درصد: 112 نفر) کم سواد بودند و ارزیابی متوسطی از میزان خودکارآمدی (9/75 درصد: 148 نفر) و شادکامی (6/42 درصد: 83 نفر) گزارش کردند. زنان از جنبه سلامت جسمانی در سطح متوسط و از جنبه سلامت روانی در سطح ضعیف قرار داشتند. با تحلیل رگرسیون چندگانه، متغیّرهای خودکارآمدی و شادکامی قادر به پیش بینی متغیّرهای سلامت جسمانی و روانی (000/0P=) بودند و سطح تحصیلات مهم ترین متغیّر پیش بینی کننده و تأثیرگذار بر سلامت جسمانی در زنان (004/0P=) بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که با اجرای مداخلات مؤثر می توان به ارتقای باور خودکارآمدی و شادکامی که به افزایش سطح سلامت جسمی و روانی در زنان منجر می شود، دست یافت.
اثربخشی امیددرمانی با رویکرد اسلامی در مقایسه با امیددرمانی کلاسیک بر شادکامی و کیفیت زندگی بیماران عروق کرونر قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
95-111
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: در بیماری عروق کرونر قلب کاهش شادمانی و کیفیت زندگی رایج است. پژوهش هایی اثربخشی برنامه امیددرمانی کلاسیک را در افزایش شادمانی و کیفیت زندگی بیماران مزمن نشان داده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی امیددرمانی با رویکرد اسلامی در مقایسه با امیددرمانی کلاسیک بر افزایش شادکامی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به عروق کرونر قلب بوده است. روش کار: در این پژوهش که از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه است، تعداد 60 نفر از بیماران مبتلا به عروق کرونر قلب یکی از بیمارستان های شهرستان قم برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های امید، شادکامی و کیفیت زندگی (36SF-) بود. پس از جمع آوری داده های پیش آزمون، شرکت کنندگان در سه گروه همتای 20 نفری تقسیم شدند و جلسات مداخله در هشت جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. گروه آزمایشی اصلی، امیددرمانی با رویکرد اسلامی، گروه آزمایشی دوم، امیددرمانی کلاسیک و گروه کنترل، بسته مقابله با استرس دریافت کردند. پس از آن پس آزمون در تمامی گروه ها اجرا شد و داده ها با استفاده از آزمون های لوین، کولموگروف-اسمیرنوف و کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که امیددرمانی اسلامی و کلاسیک به صورت معناداری موجب افزایش امید، کیفیت زندگی و شادکامی در افراد مبتلا به بیماری کرونر قلبی شده است. همچنین روش امیددرمانی اسلامی در افزایش کیفیت زندگی و شادکامی بیماران مبتلا به کرونر قلبی، مؤثرتر از امیددرمانی کلاسیک است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، بهره گیری از امیددرمانی اسلامی در بیماران مبتلا به عروق کرونر قلبی توصیه می شود. همچنین، پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده برنامه امیددرمانی اسلامی در بیماری های مزمن دیگر نیز اجرا و اثربخشی آن ارزیابی شود.
مواجهه و چالش مادی و معنوی انسان عصر حاضر با پدیده ای به نام کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
قرن حاضر رو به پایان است و در آستانه قرن پانزدهم هجری شمسی قرار داریم. شاید از نگاه اسطوره ای هر کدام از هزاره هایی که می گذرد فصلی نو را به ارمغان می آورد و بدین ترتیب توأم با شکوفایی جدیدی از منظر علمی و تکامل عقل بشری است که در مسیر زمان شیوه جدیدی از تعقل و تفکر را به طبیعت و جهان مادی واگذار می کند. نسل انسان همواره برای غلبه بر طبیعت با اتکا بر قدرت تعقل خویش تلاش های فراوانی داشته است و با تجربیات خود گاهی مغلوب طبیعت و گاهی غالب بر آن بوده و توانسته است از دوره ای به دوره دیگر گام نهد.
بررسی ارتباط فریضه نماز با میزان افسردگی و نوع سبک های هویتی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
28-40
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به فراوانی عوامل استرس زا در دانشجویان علوم پزشکی و آثار مخرب افسردگی و تشکیل نشدن هویت بر زندگی شخصی و کاری آنان و با توجه به تأثیرات عمیق و شگرف اعمال مذهبی و در صدر این اعمال نماز در سلامت روان قشر دانشجو و لحاظ موارد ضد و نقیض در این زمینه، پژوهشگران بر آن شدند تا این مطالعه را با هدف تعیین ارتباط فریضه نماز با میزان افسردگی و نوع سبک های هویتی دانشجویان مجتمع آموزش عالی سلامت کاشمر طراحی و اجرا نمایند. روش کار: در این مطالعه توصیفی- همبستگی از نوع مقطعی، تعداد 129 نفر از دانشجویان مجتمع آموزش عالی سلامت کاشمر که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند به صورت آمارگیری تمام شماری در سال 1397 وارد مطالعه شدند. روش جمع آوری داده ها به این صورت بود که پس از توضیح اهداف پژوهش، شرکت کنندگان پرسش نامه های جمعیت شناختی، افسردگی دانشجویان(USDI) و سبک های هویتی (ISI-6G) را تکمیل کردند. داده ها پس از جمع آوری با آزمون های آماری توصیفی و ضریب همبستگی تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: طبق نتایج نمره میانگین افسردگی آزمودنی ها 99/26±18/63 و بالاترین نمره سبک های هویتی مربوط به گویه اطلاعاتی و هنجاری به ترتیب با نمره 09/6±55/40 و 24/5±22/33 بود. بین متغیّر اقامه نماز، التزام به اقامه نماز و شرکت در نماز جماعت با میزان افسردگی و سبک هویت هنجاری دانشجویان ارتباط معنی داری وجود داشت. دانشجویانی که به اقامه فریضه نماز اهتمام می ورزیدند سطح افسردگی کمتر و سطح هویت بالا و همچنین دانشجویانی که در نماز جماعت به صورت همیشگی شرکت می کردند پایین ترین سطح افسردگی و بالاترین سطح گویه های اطلاعاتی، هنجاری، اجتنابی و تعهد را داشتند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر مبنی بر ارتباط فریضه نماز با افسردگی و سبک های هویتی دانشجویان، می توان با سیاست گذاری مؤثر در فرهنگ سازی صحیح اقامه نماز در دانشگاه ها، موجبات ارتقای سطح هویتی و کاهش سطح افسردگی دانشجویان را مهیا ساخت.
مقایسه چشم انداز زمان، بهزیستی معنوی و بهزیستی روان شناختی در جوانان معتکف و غیر معتکف(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
68-79
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت تربیت جوانان باایمان در آموزه های دینی ما، نهادهایی فعالیت های مختلفی را برای ترغیب آنان به گرایش به باورها و اعمال دینی سازمان دهی کرده اند که از مهم ترین آنها اعتکاف است که آثار اجتماعی و فردی گسترده ای دارد. این پژوهش با هدف مقایسه چشم انداز زمان، بهزیستی معنوی و بهزیستی روان شناختی در جوانان معتکف و غیرمعتکف شهر تبریز انجام گرفته است. روش کار: روش این مطالعه از نوع علّی-مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش تمامی شرکت کنندگان 35-18 سال در مراسم اعتکاف سال 1397 شهر تبریز بود که از میان آنان 250 نفر انتخاب شدند و به پرسش نامه ها پاسخ دادند. 220 نفر نیز با گروه مطالعه همتا شدند. داده ها با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی (مانوا) تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معناداری در مؤلفه های زندگی هدفمند، پذیرش خود و نمره کل بهزیستی روان شناختی بین دو گروه معتکف و غیرمعتکف وجود داشت (01/0>P). میانگین مؤلفه بهزیستی مذهبی در گروه غیرمعتکف به طور معناداری بالاتر بود (01/0>P)؛ درنهایت، میانگین گذشته منفی، آینده و حال تقدیرگرا در گروه معتکف و میانگین حال لذت گرا در گروه غیرمعتکف به طور معناداری بالاتر بود (01/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، شرکت در فعالیتی دینی مانند اعتکاف احتمالاً فرصتی برای بهسازی، تهذیب نفس و ارتقای فضیلت های انسانی برای شرکت کنندگان در آن به شمار می آید. افراد با شرکت در این مراسم معنوی تلاش می کنند تا با گذشته منفی خود مقابله و اهداف زندگی خود را بازسازی کنند و به کمال دست یابند. این نتایج می تواند راهکار های ارزشمندی در تمهید ارتقای بهداشت روانی جامعه به همراه داشته باشد.
سوء مصرف مواد نیروزا، مخدر، روان گردان و مشروبات الکلی در ورزشکاران استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۱۱۲-۸۵
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این تحقیق بررسی شیوع سوء مصرف مواد نیروزا، مخدر، روان گردان و مشروبات الکلی در ورزشکاران استان تهران بود. روش: این تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی و جامعه آماری آن شامل کلیه ورزشکاران دارای حداقل 6 ماه سابقه فعالیت ورزشی استان تهران یود. از بین این افراد با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 806 پرسشنامه خودگزارش ده ی، محقق ساخته و بدون نام (از 394 زن و 412 مرد ورزشکار) در 49 رشته ورزشی در استان تهران جمع آوری شد. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد شیوع مصرف مواد نیروزا در بین این ورزشکاران 17/12درصد بود. همچنین 12/16 درصد از ورزشکاران عضو گروه نمونه (16/504 درصد مردان ورزشکار و 7/614 درصد از زنان ورزشکار) مصرف حداقل یک مورد از مواد ممنوعه (مخدر، روان گردان و مشروبات الکلی) را تجربه کرده بودند. شیوع مصرف سیگار 68/9 درصد (11/41 درصد در بین مردان ورزشکار و 7/78 درصد در بین زنان ورزشکار)، شیوع مصرف مواد مخدر 2/48 درصد (3/88 درصد در بین مردان ورزشکار و 1/02 درصد در بین زنان ورزشکار)، شیوع مصرف مواد روان گردان 1/74 درصد (2/91 درصد در بین مردان ورزشکار، 0/51 درصد در بین زنان ورزشکار) و شیوع مصرف نوشیدنی های الکلی در ورزشکاران استان تهران 11/41 درصد (15/29 درصد در بین مردان ورزشکار و 7/36 درصد در بین زنان ورزشکار) بود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد سوء مصرف مواد در بین ورزشکاران نوجوان و جوان استان تهران یک واقعیت انکار ناپذیر بوده و تدوین برنامه های آموزشی و پیشگیری در این خصوص بسیار ضروریست.