فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۰۱ تا ۴٬۶۲۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
363 - 384
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین مقایسه اثربخشی آموزش سنتی، الکترونیکی و ترکیبی بر بار شناختی دختران نوجوان تیزهوش بود. روش پژوهش: این پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود؛ جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی دختران نوجوان تیزهوش دوره دوم متوسطه ناحیه یک شهر کرمان بود که از بین به 2500 نفر 60 نوجوان دختر تیزهوش در رده سنی 18 سال به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و در چهار گروه آزمایش آموزش سنتی، الکترونیکی، ترکیبی و گواه (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی کاربندی شدند. برای اجرای این پژوهش در آغاز دوره ی ارزشیابی بار شناختی بر مبنای آموزش سنتی، الکترونیکی و ترکیبی طراحی و سپس بر روی دانش آموزان گروه های آزمایشی اجرا شد. گروه گواه نیز همین ارزشیابی را در مرحله پیش آزمون به شکل متداول سپری کرد. به منظور ارزیابی اثربخشی این سه روش آموزشی از پرسشنامه بار شناختی پاس وون مرینبوئر (1994) استفاده شد. دادهها با استفاده از واریانس اندازههای مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که هر سه آموزش بر بار شناختی (82/111=F، 001/0=P) موثر بود؛ همچنین نتایج نشان داد که میزان رضایت فراگیران از رویکرد ترکیبی به طور معناداری بیش از دو گروه دیگر است (05/0<01/0= P). نتیجهگیری: آموزش نوجوانان به ویژه تیزهوشان باید به شیوه چندرسانه ای و فناوری های نوین صورت گیرد و در آن به اصول پردازش و اثرات بار شناختی در جهت کاهش بار شناختی بیرونی، حفظ بار شناختی مطلوب و مدیریت بار شناختی درونی در جهت حداکثر کارایی دانش آموزان در زمینه پیشرفت تحصیلی توجه ویژه شود.
اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه یار بر نیمرخ عصب شناختی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه یار بر نیمرخ عصب شناختی دانش آموزان تیزهوش مدارس ویژه تیزهوشان شهرستان سنندج بود. روش کار: این پژوهش کاربردی، روش گردآوری اطلاعات میدانی و روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان بازه سنی 10 تا 12 سال در مدارس پسرانه ویژه تیزهوش شهرستان سنندج در سال تحصیلی 1399-1398 به تعداد 112 نفر بودند، که به صورت در دسترس تعداد 18 نفر (9 نفر در گروه آزمایش و 9 نفر در گروه کنترل) به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نرم افزار توان بخشی شناختی Captain's Log (نسخه 2014) و پرسشنامه استاندارد نیمرخ عصب روا ن شناختی Kanzer's (2004) بود. روایی این پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت، پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ (81/0) محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز در بخش توصیفی (محاسبه میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون کولموگروف_اسمیرنوف و کوواریانس تک متغیری (آنکوا) همراه با مفروضه های کاربس (شیوه رگرسیون و لوین) با استفاده از نرم افزارهایSPSS-26 استفاده شد. یافته ها: توان بخشی شناختی رایانه یار، بر نیمرخ عصب شناختی دانش آموزان تیزهوش مدارس ویژه تیزهوش شهرستان سنندج تاثیر دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی رایانه یار، بر نیمرخ عصب شناختی دانش آموزان تیزهوش مدارس ویژه تیزهوش شهرستان سنندج تاثیر دارد. همچنین نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی رایانه یار باعث افزایش حافظه فعال، عملکرد حسی، عملکرد زبانی، کارکرد اجرایی و سرعت پردازش شده است.
اثربخشی طرحواره درمانی بر شیفتگی شغلی و شکوفایی شخصی روان درمانگران شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۷ (پیاپی ۷۶)
۲۰۸-۱۹۹
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر شیفتگی شغلی و شکوفایی شخصی روان درمانگران شهر تهران انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه روان درمانگران شهر تهران در سال 1400-1401 بود. تعداد 30 روان درمانگر که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پروتکل طرحواره درمانی یانگ (2003) در 20 جلسه 60 دقیقه ای و پرسشنامه شیفتگی شغلی (WOLF) باکر و دمورتی (2008) و شکوفایی شخصی (FQ) سلیمانی و همکاران (2015) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری شیفتگی شغلی و شکوفایی شخصی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0>P). بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت طرحواره درمانی بر شیفتگی شغلی و شکوفایی شخصی روان درمانگران مؤثر بوده و نتایج آزمون پیگیری حکایت از ماندگاری این اثر در طول زمان دارد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر تروما بر افکار خودکشی و تحریف های شناختی افراد با سابقه خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر تروما بر افکار خودکشی و تحریف های شناختی جوانان با سابقه خودکشی بود.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. از این رو، جامعه آماری پژوهش شامل افراد 18 تا 25 ساله با سابقه خودکشی بود که در سال 1401 به یک مرکز مشاوره و روان درمانی خصوصی در منطقه 10 تهران مراجعه کرده بودند و به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر ترومای مانارینو و همکاران (2014) اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تحریف های شناختی الیس (2000) و مقیاس افکار خودکشی بک (BSSI) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد.یافته ها: با توجه به مقدار F و سطح معناداری در تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در متغیر تحریف های شناختی (15/7 = F و 001/0 = P) و افکار خودکشی (40/7 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که مداخله به کار رفته در این پژوهش یعنی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تروما به عنوان متغیر مستقل به طور معناداری باعث وقوع تغییرات در متغیرهای وابسته (تحریف های شناختی و افکار خودکشی) شده است.نتیجه گیری: بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که برای درمان جوانان با سابقه خودکشی، درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر تروما می تواند مفید واقع شود.
بررسی مقایسه ای استرس ادراک شده، احساس تنهایی، نگرانی و دل زدگی زناشویی در همسران جانباز و همسران افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
105 - 129
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت استرس ادراک شده، احساس تنهایی، نگرانی و دل زدگی زناشویی در همسران جانباز با همسران افراد عادی انجام شده است. روش پژوهش با توجه به اهداف و فرضیه های آن، از نوع علّی مقایسه ای (پس رویدادی) بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه همسران جانبازان و افراد عادی است. با تکیه بر روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 100 نفر از همسران جانبازان و نیز تعداد 100 نفر از همسران افراد عادی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش، از پرسش نامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، فرم کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی بزرگسالان، پرسش نامه نگرانی پن استیت و مقیاس دل زدگی زناشویی (CBM) استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین متغیرهای استرس ادراک شده، احساس تنهایی، نگرانی و دل زدگی زناشویی در همسران جانباز با افراد عادی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0P<)؛ به طوری که میزان استرس ادراک شده، احساس تنهایی، نگرانی و دل زدگی زناشویی در همسران جانباز بیشتر از افراد عادی است. براساس یافته ها چنین استنباط می شود که برای ارتقای سلامت روان شناختی کلی خانواده های جانبازان، توجه به سلامت روان شناختی همسران جانبازان، اهمیت بسیاری دارد.
تجربیات و ادراکات معلمان در باب مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه در شهرستان تبریز
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۵۲-۳۶
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین دغدغه های نظام آموزشی، تربیت انسان مسئولیت پذیر است که این موضوع برای آینده و زندگی دانش آموزان بسیار مهم است. مسئولیت پذیری دانش آموزان از موضوعات قابل توجه و جدی است که در برنامه درسی همه نظام های آموزشی به اشکال مختلف وجود دارد. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش بازنمائی تجربیات و ادراکات معلمان در باب مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه در شهرستان تبریز بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. جامعه آماری پژوهش معلمان شهرستان تبریز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف، تعداد 18 نفر؛ نمونه ی پژوهش را تشکیل دادند. اشباع ایده ی نظری ملاک تعداد نمونه بود. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد.پس از ضبط مصاحبه ها و پیاده سازی آن ها، داده ها و اطلاعات به روش دیکلمن، تانر و الن (1989) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. جهت صحت و استحکام داده ها و اطلاعات در پژوهش حاضر از 4 معیار مقبولیت، قابلیت اعتماد، تائید پذیری و انتقال پذیری استفاده شد. یافته ها: از تجربیات و ادراکات معلمان در باب مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه 7 مضمون اصلی شامل معنا و مفهوم مسئولیت پذیری، ابعاد مسئولیت پذیری، ضرورت مسئولیت پذیری، الزامات آموزش مسئولیت پذیری، برنامه درسی مسئولیت پذیری و راهبردهای ارتقای آموزش مسئولیت پذیری و 19مضمون فرعی شناسایی شدند. نتیجه گیری: تربیت انسان مسئول غایت اکثر جوامع و نظام های تربیتی است. آموزش مسئولیت پذیری چه در قالب آموزش رسمی و چه در قالب آموزش های غیررسمی باید بیش ازپیش مورد توجه مسئولین تربیتی و والدین قرار بگیرد.
آموزش توانمندسازی روانی - اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب در رفتارهای پرخطر و امیدواری دختران نوجوان: تدوین و بررسی اثربخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(شهریور) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
۱۱۰۳-۱۰۷۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: دوره نوجوانی یکی از حساس ترین دوره های زندگی است که نقش بنیادی در موفقیت یا شکست افراد در آینده دارد. در این راستا نیاز است تا رفتارهای پرخطر که در این سنین رواج بیشتری می یابند، مورد بررسی قرار گیرند و همچنین امید به آینده در نوجوانان نیز تقویت شود. هدف: هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش توانمندسازی روانی- اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب در رفتارهای پرخطر و امیدواری دختران نوجوان بود. روش: در قالب یک طرح شبه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون- پیگیری با کنترل، 30 نفر از دانش آموزان دختر نوجوان مدارس متوسطه منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای گردآوری داده شامل پرسشنامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی (زاده محمدی و همکاران، 1390) و پرسشنامه امیدواری (اشنایدر و جینروا و همکاران،2016) بودند. بسته آموزشی توانمندسازی روانی- اجتماعی مبتنی بر تئوری، پس از تدوین طی هشت جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته ها:. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش توانمندسازی روانی- اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب منجر به کاهش رفتارهای پرخطر (4/036=F و 0/001=P) نوجوانان دختر می شود و بر امیدواری (4/791=F و 0/001=P) آن ها تأثیر مثبت دارد. نتیجه گیری: آموزش توانمندی های روانی اجتماعی مبتنی بر تئوری انتخاب می تواند میزان رفتارهای پرخطر و امیدواری در نوجوانان دختر را تحت تأثیر قرار دهد و استفاده از آن در کنار سایر روش های درمانی توصیه می شود.
ویژگی های روان سنجی آزمون شبکه توجه در کودکان و بزرگسالان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سیستم توجه را می توان به شبکه های هشدار، جهت گیری و کنترل اجرایی تقسیم کرد. رواسازی ابزارهای اندازه گیری توجه حائز اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی آزمون شبکه توجه بزرگسالان و کودکان بود. روش کار: شرکت کنندگان در مطالعه حاضر شامل 184 کودک (9-6) سال و 184 بزرگسال (44-20) سال بودند که با استفاده از روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و آزمون شبکه توجه را تکمیل کردند. برای تحلیل اعتبار از آلفای کرونباخ و برای مقایسه گروه ها از آزمون های تی م ستقل، یومن ویتنی و تحلیل واریانس یک راهه به وسیله نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ضریب آلفای کرونباخ برای آزمون شبکه توجه کل بزرگسالان (88/0) و ابعاد آن یعنی بعد هشدار (80/0)، بعد جهت گیری (79/0) و بعد کنترل اجرایی (84/0) بود. همچنین آلفای کرونباخ برای کل آزمون کودکان (82/0) و برای هر کدام از خرده مقیاس ها شامل هشدار (70/0)، جهت گیری (70/0) و کنترل اجرایی (76/0) به دست آمد. تفاوت معناداری در نمرات آزمون توجه کودکان در سه بعد هشدار، جهت یابی و کنترل اجرایی بین دختران و پسران و مردان و زنان مشاهده نشد. بین نمرات آزمون شبکه توجه کودکان در بعد جهت یابی و کنترل اجرایی در گروه های سنی مختلف تفاوت معنا داری وجود نداشت؛ اما در بعد هشدار و آزمون شبکه توجه کل بین گروه های سنی مختلف تفاوت معنا داری وجود داشت. نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان چنین عنوان کرد که آزمون شبکه توجه بزرگسالان و کودکان در جامعه ایرانی از اعتبار قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری در جهت اهداف تشخیصی، بالینی و پژوهشی استفاده کرد.
بررسی نقش میانجی خودارزیابی بنیادین در ارتباط بین شخصیت و انطباق پذیری مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۳۰۸-۲۸۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی خودارزیابی بنیادین در ارتباط بین شخصیت و انطباق پذیری مسیر شغلی بر دانشجویان دو سال آخر مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان بود. روش: روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بوده که به روش معادلات ساختاری، تحلیل و مدل سازی شد. جامعه ی آماری، دانشجویان مشغول به تحصیل در دو سال آخر دوره کارشناسی دانشگاه اصفهان، در سال تحصیلی 97-96 بودند. از این جامعه نمونه ای401 نفری به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با جنسیت و شاخه تحصیلی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس های انطباق پذیری مسیرشغلی ساویکاس و پورفیلی (2012)، خودارزیابی بنیادین جاج و دورهام (2003) و پرسشنامه ی پنج عاملی بزرگ شخصیت مک کری و کاستا (2004) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که خودارزیابی بنیادین در رابطه ی وجدان گرایی (001/0 p <) و برونگرایی (001/0 p <) با انطباق پذیری مسیر شغلی، میانجی نسبی محسوب می شد؛ درحالیکه ارتباط انطباق پذیری مسیر شغلی با تجربه گرایی (05/0 p <) و روان رنجوری (001/0 p <)، غیرمستقیم و با توافق پذیری (02/0 p <) مستقیم بود و خودارزیابی بنیادین در این سه ارتباط نقش میانجی برعهده نداشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، تأییدی بر اهمیت نقش برونگرایی، وجدان گرایی و سازه ی خودارزیابی بنیادین بر افزایش سطح انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان نزدیک به فراغت از تحصیل می باشد؛ در همین راستا، به نظر می رسد طراحی برنامه هایی به منظور افزایش خودارزیابی بنیادین افرادکه منجر به افزایش انطباق پذیری مسیر شغلی ایشان می شود، ضروری است؛ همچنین در طرح ریزی این برنامه ها، می بایست ویژگی های پنج عاملی بزرگ شخصیت افراد مورد توجه قرار گیرد.
نقش واسطه ای ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلا تکلیفی در رابطه بین اهمال کاری تحصیلی و کمال گرایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلا تکلیفی در رابطه بین اهمال کاری تحصیلی و کمال گرایی انجام شد. مواد و روش ها روش پژوهش حاضر، مدل یابی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، دانشجویان مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در شهر تهران در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بودند. به روش نمونه گیری در دسترس 440 دانشجو به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش به منظور تحلیل داده ها از ماتریس همبستگی در نرم افزار SPSS نسخه 24 و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار Lisrel نسخه 8/80 استفاده شد. یافته ها نتایج نشان دادند اثر مستقیم کمال گرایی بر ترس از شکست، عدم تحمل بلاتکلیفی، اهمال کاری تحصیلی مثبت و معنادار (P≥0/001) و اثر مستقیم کمال گرایی بر خود شفقت ورزی منفی و معنادار (P≥0/001) است. همچنین اثر مستقیم ترس از شکست بر اهمال کاری تحصیلی مثبت و معنادار (P≥0/001) و اثر مستقیم خود شفقت ورزی بر اهمال کاری تحصیلی منفی و معنادار (P≥0/001) بود. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد ترس از شکست، عدم تحمل بلاتکلیفی و شفقت خود در رابطه بین اهمال کاری تحصیلی و کمال گرایی نقش معناداری (P≥0/001) دارند. نتیجه گیری بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین اهمال کاری تحصیلی و کمال گرایی یک رابطه خطی و ساده نیست و ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلا تکلیفی در این رابطه نقش واسطه ای دارد.
ارائه مدل کیفیت حسابرسی بر اساس سازمان یافتگی شخصیت، استرس شغلی و توانمندی ایگو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سازمان یافتگی شخصیت، استرس شغلی و توانمندی «خود» بر پیش بینی کیفیت حسابرسی در سازمان حسابرسی و شرکت های حسابرسی مستقل است. مواد و روش ها جامعه آماری این تحقیق شامل همه حسابرسان سازمان حسابرسی در سال 139۸ به تعداد ۱۹۱ نفر و شرکت های حسابرسی مستقل به تعداد ۲۰۸ شرکت که حداقل 3 حسابرس داشته اند، است که در نهایت ۸۱۵ نفر کل جامعه آماری را تشکیل می دهند و به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد ۲۶۱ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از ابزار پرسش نامه های استاندارد کیفیت حسابرسی، سازمان یافتگی شخصیت، پرسش نامه استرس شغلی و پرسش نامه روان شناختی قدرت «خود» استفاده شد که در طیف 5 گزینه ای لیکرت طراحی شد. یافته ها یافته های تحقیق نشان داد متغیرهای سازمان یافتگی شخصیت (0/425) و توانمندی «خود» (0/222) بر کیفیت حسابرسی حسابرسان شرکت های حسابرسی مستقل تأثیر مثبت و معنا داری داشته و استرس شغلی (0/505-) بر کیفیت حسابرسی حسابرسان شرکت های حسابرسی مستقل تأثیر معکوس و معنادار داشته است. نتیجه گیری می توان با توجه به متغیرهای سازمان یافتگی شخصیت، توانمندی «خود» و استرس شغلی حسابرسان، کیفیت حسابرسی حسابرسان را پیش بینی کرد که این امر می تواند بر عملکرد شرکت های بورس اوراق بهادار و همچنین سایر شرکت های سرمایه گذاری استفاده شود. یافته های این پژوهش می تواند مباحثی نوظهور در انجمن های حرفه ای جهت دوره های آموزشی داشته باشد.
پیش بینی تاب آوری دانشجویان در ایام کرونا بر اساس مؤلفه های هوش معنوی و اجتماعی پیش بینی تاب آوری دانشجویان در ایام کرونا بر اساس مؤلفه های هوش معنوی و اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
10-22
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از راه های مواجهه با بلایای مختلف مانند ویروس کرونا افزایش تاب آوری است؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری دانشجویان در ایام کرونا بر اساس مؤلفه های هوش معنوی و اجتماعی بود.
تأثیر ایمان به معارف سوره حمد در مواجهه با ویروس کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
148-161
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: وظیفه دستگاه ایمنی مبارزه با ویروس ها، سرطان ها، عفونت ها و بیماری کرونا است. عوامل بسیاری مانند وراثت، تغذیه، آلودگی هوا، گازهای سمی، بیماری های قلبی و عروقی، دیابت، سرطان و فشار خون در تقویت و تضعیف دستگاه ایمنی بدن تأثیر گذار است. یکی از عوامل تأثیر گذار در دستگاه ایمنی بدن آرامش و فشار های روانی، مغزی و عصبی مانند ترس، غم، افسردگی، اضطراب و خشم است. ایمان، اعتقادات و رفتارهای آرام بخش و شادی آفرین از عوامل مؤثر در تقویت دستگاه ایمنی در مواجهه با سرطان ها، عفونت ها و کرونا است و یکی از راه های تقویت دستگاه ایمنی در مقابل ویروس کرونا، ایمان به معارف سوره حمد است. البته، انسان ها حتی با ایمان قوی، اگر شیوه های بهداشتی دستگاه ایمنی را رعایت نکنند، بدنشان در مقابل ویروس ها ضعیف می شود و احتمالاً به مرگ آنان منجر شود. ازآنجایی که تاکنون پژوهشی درباره تأثیر ایمان به معارف سوره حمد در مواجهه با کرونا، صورت نگرفته است، هدف این پژوهش بیان و اثبات چگونگی تأثیر ایمان به معارف سوره حمد در تقویت دستگاه ایمنی در مواجهه با ویروس کرونا بود.
سبک زندگی اسلامی در همه گیری جهانی کرونا سبک زندگی اسلامی و کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
162-175
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بیماری کرونا اگرچه در ظاهر ماهیتی صرفاً پزشکی دارد، اما پدیده ای چند بُعدی است که تغییرات سریع در ابعاد و سبک زندگی افراد ایجاد کرده است. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی سبک زندگی اسلامی در دوران کرونا بود.
بررسی ارتباط کیفیت خواب با شاخص های سلامت و فعالیت بیماری در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید
حوزه های تخصصی:
مقدمه: وضعیت خواب یکی از مهمترین اجزای کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید است. هدف: این مطالعه با هدف بررسی ارتباط کیفیت خواب با شاخص های سلامت و فعالیت بیماری در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید انجام شد. روش: در این مطالعه مقطعی تحلیلی تعداد ۲۵۰ بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید مراجعه کننده به کلینیک تخصصی روماتولوژی دانشگاه علوم پزشکی کردستان در طی سال های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ با پرسشنامه های استاندارد مقیاس آنالوگ بصری، کیفیت خواب پیتزبورگ، مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی، پرسشنامه چندبعدی خستگی و میزان فعالیت بیماری مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از آزمون های اسپیرمن، تی مستقل، تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون چندگانه و SPSS نسخه ۲۳ استفاده شد. یافته ها: ۴۲ بیمار مرد و ۲۰۸ بیمار زن مبتلا به آرتریت روماتوئید مورد بررسی قرار گرفتند. کیفیت خواب ۹۸% از شرکت کنندگان نامناسب بود. شدت بالاتر درد (۰/۰۰۱>p)، فعالیت بیشتر بیماری (۰/۰۵>p)، افسردگی و خستگی ذهنی (۰/۰۱>p) با کیفیت بدتر خواب بیماران همراه بود. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد؛ افسردگی و خستگی ذهنی، شدت درد و فعالیت بیماری آرتریت روماتوئید، با کیفیت خواب بدتر این بیماران همراه است. توصیه می شود وضعیت خواب این بیماران و متغیرهای مورد اشاره مورد توجه درمانگران قرار گیرند.
بررسی اثربخشی مشاوره با رویکرد اسلامی در پریشانی روان شناختی دانشجویان دختر با تجربه شکست عشقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
53-67
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: در دنیای امروز، بنا به تغییر تعاریف اصیل روابط انسانی، بسیاری از قشرهای مختلف به ویژه دانشجویان شکست عشقی را به همراه آشفتگی روان شناختی تجربه می کنند. با عنایت به این امر که پریشانی روان شناختی اختلالی هیجانی است و می تواند عملکرد فردی و بین فردی را با مشکل مواجه سازد؛ و با توجه به تأکید محافل مداخلاتی جدید بر استفاده از عامل های فرهنگی-اعتقادی؛ پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی مشاوره با رویکرد اسلامی در پریشانی روان شناختی (افسردگی، اضطراب و استرس) دختران دانشجوی دارای تجربه شکست عشقی دانشگاه علوم پزشکی شهر تبریز انجام شده است.
روابط ساختاری خودتنظیمی هیجانی با عملکرد درس شیمی با میانجی گری انگیزش یادگیری شیمی در دانش آموزان
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۲۴۷-۲۴۰
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: انگیزش یکی از مهم ترین منابع قدرتمند تکانه ای است که رفتار یادگیرندگان را در آموزشگاه تحت تأثیر قرار می دهد و قدرت و پایداری رفتار را همراستا با عواملی مانند خودتنظیمی هیجانی تعیین می کند؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری خودتنظیمی هیجانی با عملکرد درس شیمی با میانجی گری انگیزش یادگیری شیمی در دانش آموزان بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی 275 دانش آموزان دختر متوسطه دوم پایه یازدهم، 11 مدرسه دولتی شهر محمودآباد در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. در این پژوهش 275 نفر به عنوان حجم نمونه به روش تمام شمار دانش آموزان انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه انگیزش یادگیری شیمی سالتا و کلوگلیوتیس (2015)، پرسشنامه خودتنظیمی ﻫﯿﺠﺎن گراس و جان (2003) و نمره درس شیمی جهت عملکرد تحصیلی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات رگرسیونی ساختاری با نرم افزار SPSS18 و AMOS23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که انگیزش یادگیری شیمی و خود تنظیمی هیجانی بر عملکرد درس شیمی در دانش آموزان اثر مستقیم دارند. همچنین انگیزش یادگیری شیمی بر عملکرد درس شیمی با واسطه گری خود تنظیمی هیجانی در دانش آموزان اثر معنی داری دارد. به طور کلی مدل پژوهش تایید شد و متغیرهای پژوهش توان پیش بینی 33 درصدی از متغیر عملکرد درس شیمی را دارا بودند. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر نشانگر اهمیت عوامل شناختی و هیجانی در تبیین عملکرد درس شیمی است.
آینده پژوهی انتقادی مدارس ایران با توجه به نسل نوجوان و جوان در افق 1420
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۲۶۳-۲۴۸
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: آینده پژوهی انتقادی یکی از رویکردهای آینده پژوهی است که در واقع از آینده پرسش می کند که با تحلیل و آزاد سازی و عمق بخشی آینده، به درک ما از آن کمک می کند. پژوهش حاضر باهدف بررسی آینده مدارس ایران با رویکرد انتقادی، وضعیت حال حاضر مدارس را با پرسش هایی از آینده مدارس به چالش می کشد تا دیگر مثل امروز که با روش های گذشته نسل آینده نوجوان و جوان را تربیت می کنیم! پیش نرویم. شاید آینده پژوهی انتقادی به ما مسیر آینده را روشن و شفاف نشان ندهد اما با ترسیم آینده های نامطلوب و محتمل ما را نسبت دفع خطرهای احتمالی هشیار می سازد تا بتوانیم در برنامه های بلند مدت از مضامین محوری آن استفاده کنیم. روش پژوهش: مطالعه حاضر از نوع کیفی"تحلیل مضمون" است. به کمک مطالعات کتابخانه ای و مشخص شدن حوزه های مرتبط با آینده مدارس به روش" به گزینی" مصاحبه های نیمه ساختارمند با وزرای سابق آموزش و پرورش، جامعه شناسان و روشنفکران تاثیرگذار جامعه، مدیران و معلمان مدارس علاقه مند به آینده مدارس و آینده پژوهان علاقه مند به آموزش انجام شد. محقق فرآیند تحلیل مضمون را با پیاده سازی داده ها و درگیری با آغاز کرد، سپس اقدام به مقوله بندی و کدسازی کرده است. در ادامه کار نیز به جستجو برای یافتن مضمون ها و نمایش دیداری مضمون ها پرداخته است. در مراحل بعدی نیز مرور مضمون ها به قصد پالایش، مفهوم سازی مضمون ها و نهایتاً تحلیل، تفسیر و نتیجه گیری انجام شده است. یافته ها: 8 عامل کلیدی با عناوینِ سلطه ایدئولوژی، دغدغه آموزش و پرورش برای حاکمیت، مدیریت اداری آموزش و پرورش، بی اعتمادی خانواده ها به مدرسه، توسعه نیافتگی معلمان، پایان مدارس، بی عدالتی آموزشی و غلبه فضای مجازی، شناسایی شده و به تحلیل تک تک عوامل پرداخته است. نتیجه گیری: ارتباط بین مضمون ها بسیار به هم پیوسته و در هم تنیده است. بعضی از این مضامین نقش تاثیرگذاری بیشتری دارند و بعضی از آن ها نیز بیشتر تاثیر پذیر هستند که این وابستگی نشان از پیچیدگی تغییر دارد.
اثربخشی تلفیق رفتاردرمانی دیالکتیکی با لیتیوم کربنات در مقایسه با دارو درمانی تنها، بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و انعطاف پذیری شناختی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه تأثیر تلفیق رفتار درمانی دیالکتیکی با لیتیوم کربنات در مقایسه با دارودرمانی تنها بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و انعطاف پذیری شناختی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بود. روش: در یک طرح کاربندی تصادفی کنترل شده جامعه آماری بیماران دارای اختلال دوقطبی مراجعه کننده به بیمارستان ابن سینا مشهد در سال 1399 هدف قرار گرفتند. یک نمونه شامل 30 بیمار به روش نمونه گیری دردسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدهو به تصادف در دو گروه 15 نفره آزمایش A و B تقسیم شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، خود کنترلی تانجی و انعطاف پذیری شناختی دنیس و همکاران بود. گروه آزمایش A به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته، ضمن مصرف داروی لیتیوم کربنات، تحت رفتاردرمانی دیالکتیکی، قرار گرفتند و گروه آزمایش B در همین مدت تنها به استفاده از مصرف داروی لیتیوم کربنات اقدام نمودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین تلفیق رفتاردرمانی دیالکتیکی با دارودرمانی و دارودرمانی بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و انعطاف پذیری شناختی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی تفاوت وجود دارد و تأثیر درمان تلفیقی بیشتر است(0.01>P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که تلفیق رفتاردرمانی دیالکتیکی با دارودرمانی بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و انعطاف پذیری شناختی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی مؤثرتر است، لذا می توان از این رویکرد درمانی جهت کاهش مشکلات بیماران دوقطبی سود جست.
مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر رفتار درمانی شناختی و رویکرد غنی سازی زناشویی گاتمن بر شفقت ورزی و روشن سازی افکار در زنان متأهل افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:افسردگی حالتی خلقی شامل بی حوصلگی و بی علاقگی است و می تواند بر افکار، رفتار و احساسات تأثیر بگذارد. این پژوهش با هدف مقایسه رویکرد رفتار درمانی شناختی با رویکرد درمان گاتمن بر شفقت ورزی و روشن سازی افکار در زنان متاهل افسرده انجام شد. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. نمونه گیری با استفاده از ملاک های ورود و خروج صورت گرفت، جامعه آماری شامل زنان متاهل افسرده مراجعه کننده به مرکز مشاوره پیوند استان البرز در سال 1398 بود. با روش نمونه گیری در دسترس نمونه آماری شامل 45 نفر از زنان متاهل افسرده انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. افراد در هر دو گروه طی 24 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت ننمود. آزمودنی ها به ابزارها ی پژوهش شامل مقیاس شفقت ورزی نف (2003) و مقیاس روشن سازی افکار هالون و کندال (1980) پاسخ دادند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داددرمان مبتنی بر رفتار درمانی شناختی و غنی سازی زناشویی گاتمن نسبت به گروه کنترل، میانگین روشن سازی افکار، شفقت ورزی و ابعاد شفقت ورزی تاثیر داشته است. درمان مبتنی بر غنی سازی زناشویی گاتمن نسبت به رفتار درمانی شناختی در مؤلفه های روشن سازی افکار، شفقت ورزی و ابعاد شفقت ورزی تاثیر بالاتری داشت. نتیجه گیری: رویکرد گاتمن نسبت به رویکرد رفتار درمانی شناختی تاثیر بیشتری بر روشن سازی افکار و شفقت ورزی داشت و همچنین باعث کاهش افسردگی در زنان متاهل شد.