فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۶۱ تا ۴٬۵۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۰)
29 - 36
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر تمرینات عصبی- روانی دلاکاتو بر هماهنگی دانش آموزان فلج مغزی اسپاستیک بود. روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان مدرسه گل ها ویژه فلج مغزی بودند. روش: شرکت کنندگان در این پژوهش، 16 نفر دانش آموز فلج مغزی اسپاستیک رده سنی 7 تا 10 سال بودند که بعد از پیش آزمون به طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت 6 هفته تمرینات دلاکاتو را انجام دادند. روش اعمال متغیر مستقل در گروه تجربی شامل 4 مرحله خزیدن، چهار دست و پا رفتن، چرخش سر، پرتاب و دست کاری توپ بود. پروتکل تمرینی برای گروه تجربی در هر جلسه به صورت انفرادی در نظر گرفته شد در پایان 6 هفته از هردو گروه پس آزمون گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوورایانس ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در متغیر هماهنگی چشم-دست (0001/0=p ،47/84=f)، پرتاب کردن (001/0=p ،92/17=f) و دریافت کردن (0001/0=p ،33/63=f) بین دو گروه تجربی و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد که با توجه به تفاوت میانگین ها، عملکرد گروه تجربی بهتر از گروه کنترل است. بحث: بطورکلی می توان بیان کرد که یک دوره مداخله 6 هفته ای تمرینات عصبی- روانی دلاکاتو بر تبحر حرکتی دانش آموزان فلج مغزی اسپاستیک اثربخش است.
تدوین و اعتباریابی برنامه آموزش فرزندپروری نوجوانان در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تدوین و اعتباریابی برنامه آموزش فرزند پروری نوجوانان در فضای مجازی بود. روش پژوهش کیفی از نوع نظریه زمینه ای به روش استراوس و کوربین بوده و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته عمیق با والدین مدارس منطقه 13 تهران بدست آمد. نمونه گیری به روش هدفمند بوده و شرکت کنندگان واجد ملاک های ورود به پژوهش بودند. ابزار مطالعه مصاحبه عمیق بود و نمونه گیری تا اشباع کامل ادامه یافت. داده ها در سه سطح گذگذاری شدند. در رابطه با کد نظری آسیب شناسی، کدهای محوری آسیهای روانی، اجتماعی، جسمانی، عملکردی و تربیتی همراه با 22 کد باز استخراج شدند و در رابطه با کد نظری راهبردهای مقابله با آسیبهای فضای مجازی کدهای محوری کنترل زمان ارتباطات، کنترل دسترسی ها، آگاه سازی فرزندان، مهارت و آگاهی والدین، قانون گذاری و تعامل موثر با نوجوانان همراه با 32 کد باز استخراج گردیدند. کدهای باز، مفهومی و نظری بر اساس مدل استراوس و کوربین با تایید شش متخصص مشاوره و روانشناسی به اعتباریابی درونی و سازه مورد بررسی قرار گرفتند. سپس مدل مفهومی تعامل دو طرفه آسیب ها و راهبرد های مقابله با آسیبها در فضای مجازی طراحی شد. نهایتا و بر اساس مدل مفهومی، برنامه آموزش فرزندپروری نوجوانان در فضای مجازی تدوین گردید. طبق مدل بدست آمده، آسیبها و راهبردهای مقابله با فضای مجازی با هم در تعامل هستند و رابطه دوطرفه دارند. لذا برنامه شش مرحله ای آموزش فرزندپروری والدین در فضای مجازی قادر است راهبردهای موثری در زمینه فرزندپروری با توجه به آسیبهای فضای مجازی به والدین پیشنهاد بدهد.
اثربخشی طرح واره درمانی فردی و خانواده محور، با و بدون درمان حمایتی، در کاهش نشانگان بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
49 - 61
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرح واره درمانی فردی و خانواده محور با درمان حمایتی بر نشانگان بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی انجام شد . روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون است . جامعه آماری بیماران با تشخیص قطعی اختلال شخصیت مرزی بودند که به بیمارستان قدس شهر سنندج در سالهای 1399 و1400 مراجعه کرده بودند. روش نمونه گیری هدفمند بود که در نهایت 60 نفر مرد به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند و به صورت تصادفی در گروه های درمانی مورد نظر تقسیم شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین نشانگان اختلال شخصیت مرزی در گروه های مورد نظر در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 > P). همچنین نتایج کوواریانس چند متغییره نشان می دهد که طرحواره درمانی فردی، خانواده محور با درمان حمایتی باعث بهبود در مؤلفه های اختلال شخصیت مرزی شده است (05/0>p ) .بر اساس ضریب اتا بیشترین تأثیر بر روی تهی بودن با 41 درصد و کمترین تأثیر را بر روی خشم انفجاری با 22 درصد وجود داشته است. نتیجه گیری: در مجموع نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که طرحواره درمانی های استفاده شده در کاهش مؤلفه های اختلال شخصیت مرزی از کارایی لازم برخوردار است بنابراین می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی به کار گرفته شود.
پیش بینی طلاق براساس طرحواره های ناسازگار اولیه، مهارت ارتباط و الگوی ارتباط در زوجین عادی و متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۷۷۸-۱۷۶۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: مهارت ارتباط، الگوهای ارتباط و طرحواره های ناسازگار اولیه ازجمله عوامل پیش بینی کننده طلاق هستند که پژوهش های متعددی نقش آن ها را به تنهایی در طلاق بررسی کرده اند. اما تاکنون پژوهشی که نقش این سه عامل را همزمان در زوجین متقاضی طلاق و عادی مقایسه کند، انجام نشده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی طلاق براساس طرحواره های ناسازگار اولیه، مهارت ارتباط و الگوی ارتباط در زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره پیش از طلاق و زوجین عادی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع علّی - مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 400 نفر زوج متقاضی طلاق منطقه 4 تهران بود که در شش ماهه نخست سال 1399 توسط محاکم خانواده به مراکز مشاوره پیش از طلاق ارجاع شدند و 400 زوج عادی نیز به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره یانگ (FS-QS) 1998، مهارت های ارتباطی کوئین دام (CSTR) 2004 و الگوهای ارتباطی (CPQ) 1991 بود که توسط نمونه های پژوهش پاسخ داده و با استفاده از آزمون مانوا و رگرسیون لجستیک تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 53 تا 70 درصد واریانس طلاق توسط طرحواره های ناسازگار اولیه، 45 تا 61 درصد توسط مهارت ارتباط و 17 تا 22 درصد طلاق توسط الگوهای ارتباط تبیین می شود. مهارت ارتباط زوجین متقاضی طلاق ضعیف تر از زوجین عادی بود و الگوهای ارتباطی کناره گیری - توقع و اجتناب متقابل در زوجین متقاضی طلاق بیشتر از زوجین عادی بود. طرحواره های زوجین متقاضی طلاق تنها در دو طرحواره ناسازگار اولیه بی اعتمادی و خودکنترلی ناکافی کمتر از زوجین عادی بود و میانگین 13 طرحواره دیگر آن ها بیش تر بود. نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده می توان بیان کرد در مشاوره های پیش از ازدواج، با آموزش و ارتقاء مهارت ارتباط و الگوی ارتباط، همچنین طرحواره درمانی می توان میزان تقاضای طلاق را کاهش داد.
مقایسه تکانشوری، استحکام من، ناگویی هیجانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در معتادان ادامه دهنده و رهاکننده درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
156 - 133
حوزه های تخصصی:
هدف : سوء مصرف مواد عبارت است از الگوی غیرانطباقی مصرف مواد که از طریق پیامدهای نامطلوب عودکننده و قابل ملاحظه مرتبط با استعمال مکرر مواد ظاهر می شود. متغیرهای چندگانه بر شدت، مدت و درمان اختلالات سوءمصرف مواد تأثیر می گذارند. برآوردها در سال ۲۰۱۷ نشان داد که ۲۷۱ میلیون نفر در جهان از یک یا چند ماده مخدر استفاده کرده اند. پژوهش حاضر که از نوع علی -مقایسه ای بود، با هدف مقایسه تکانشوری، استحکام من، ناگویی هیجانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در معتادان ادامه دهنده و رهاکننده درمان انجام شد. روش : بدین منظور، 180 نفر از مراجع کنندگان به سه مرکز ترک اعتیاد، به صورت تصادفی در سه گروه درمان دارویی، مشاوره انگیزشی و درمان ترکیبی دارویی- انگیزشی قرار گرفتند. آزمودنی ها پیش از درمان، پرسشنامه های مربوط به مقیاس تکانشوری بارات (بارات، 1994)، مقیاس استحکام من (بشارت، 1386)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی، پارکر و تیلور، 1994) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، دالم، زیمت و فارلی، 1988) را تکمیل کردند. پس از پایان دوره درمانی، تعداد افراد باقی مانده هر گروه درمانی به ترتیب 45، 39 و 43 نفر بود. برای تحلیل داده ها از آزمون ناپارامتری یو مان-ویتنی استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان دهنده تفاوت معنادار در متغیرهای تکانشوری، استحکام من، ناگویی هیجانی و حمایت اجتماعی ادراک شده بین معتادان ادامه دهنده و رها کننده درمان است. نتیجه گیری : توجه به این متغیرها می تواند در برنامه های پیشگیری، تشخیص و درمان سوءمصرف مواد مؤثر واقع شود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی متمرکز بر شفقت بر کاهش نشخوار فکری و استرس ادراک شده دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
223 - 201
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی متمرکز بر شفقت بر کاهش نشخوار فکری و استرس ادراک شده دختران نوجوان بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون ، پیگیری 6 ماهه و گروه گواه و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر اهواز در سال تحصیلی 98-97 بود. به شیوه نمونه گیری در دسترس 100 نوجوان دختر که به پرسشنامه های سبک پاسخ دهی نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو (1991) و استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) پاسخ دادند؛ 40 نفر که در پرسش نامه سبک پاسخ دهی نشخوار فکری نمره بالای 50 و در پرسش نامه استرس ادراک شده نمره بالای 36 را کسب کردند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. آموزش ذهن آگاهی متمرکز بر شفقت نف و جرمر (2018) به شیوه گروهی در 8 جلسه 150 دقیقه ای در هفته یکبار در مورد گروه آزمایش اجرا و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی متمرکز بر شفقت در سطح 99 درصد اطمینان توانسته است نشخوار فکری (35/63 = F ) و استرس ادراک شده (76/60 = F ) دختران نوجوان را کاهش دهد و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: از آنجایی که که آموزش ذهن آگاهی متمرکز بر شفقت منجر به کاهش است نشخوار فکری و استرس ادراک شده دختران نوجوان شده است ، می توان از آن برای افزایش سلامت روان دختران نوجوان استفاده کرد.
Efficacy of Dialectical Behavior Therapy in Reduction of Negative Emotions in Obese Women(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۲۲
57 - 64
حوزه های تخصصی:
Objective: Dialectical Behavior Therapy (DBT) was originally developed to treat individuals with pervasive emotion dysregulation. Then it developed its approach in other disorders such as obesity. This research aims to found out the efficacy of DBT in the reduction of negative emotions (anxiety, depression, and anger) with weight loss in obese women with different reasons for obesity. Methods: The population of this quasi-experimental study consisted of 56 obese women with a body mass index more than 29.9 kg/m2. Descriptive statistics were computed for demographic information and self-report questionnaire. Anger, Anxiety and,, Depression are three subscales of feelings that were tested by the 25 items of Emotional Eating Scale that was developed by Arnow, Kenardy and Agras in 1994. Results: The results demonstrated that negative emotions such as anger, anxiety, and depression, significantly (ρ-value<0.001) decrease in obese women by weight loss during the time. Mixed-effect modeling ANOVA repeated measurements were performed to study changes in variables over time. Conclusions: The results of the present study show that DBT-skills can be effective in decreasing emotion dysregulations and Body Mass Index (BMI).
ارائه مدل فرسودگی تحصیلی براساس جوعاطفی خانواده، سرمایه روان شناختی، هدف گرایی، اهمال کاری و درگیری تحصیلی دانشجویان کارشناسی ارشد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
131 - 162
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل فرسودگی تحصیلی بر اساس جو عاطفی خانواده، سرمایه روان شناختی، هدف گرایی، اهمال کاری و درگیری تحصیلی دانشجویان کارشناسی ارشد شهر اهواز بود. روش تحقیق در این پژوهش با توجه به ماهیت تحقیق توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی دانشجویان کارشناسی ارشد شهر اهواز که در سال 1399-1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 392 نفر دانشجوی کارشناسی ارشد رشته های علوم انسانی و فنی و مهندسی به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های از مقیاس جو عاطفی اولسون (1999)، پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو (2013)، مقیاس اهمال کاری تحصیلی سواری (1390)، نسخه تجدیدنظر شده پرسشنامه هدف پیشرفت بوفارد و همکاران، پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (1997)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های تحقیق نیز با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 و به منظور مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار AMOS استفاده شده است. نتایج حاکی از این بود که با توجه به شاخص های نیکویی برازش که در آن شاخص های NFI، CFI، TLI، IFI و GFI بیشتر از 90/0 به دست آمد و همچنین شاخص برازش AGFI بزرگ تر از 50/0 و شاخص برازش نسبت کای دو بر درجه آزادی که در دامنه 1 تا 5 قرار داشت، فرضیه پژوهش به صورت کلی تأیید گردید. به این معنا که الگوی ساختاری فرسودگی تحصیلی بر اساس متغیرهای جو عاطفی خانواده، سرمایه روان شناختی، هدف گرایی، اهمال کاری و درگیری تحصیلی کارشناسی ارشد از برازش مطلوبی برخوردار است؛ بنابراین با کاهش اهمال کاری و تقویت سرمایه های روان شناختی، هدف گرایی و درگیری تحصیلی به صورت هم زمان در کارشناسی ارشد از طریق کارگاه های آموزشی و جلسات مشاوره ای می توان گرایش آن ها را به فرسودگی تحصیلی کاهش داد.
اثربخشی الگوی یکپارچه پیشگیری از طلاق، رویکرد مبتنی بر دلگرم سازی و رویکرد مبتنی بر شفقت و گذشت بر افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری خانوادگی در زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
249 - 278
حوزه های تخصصی:
طلاق تأثیرات مخربی می تواند بر روی زوج ها، فرزندان و جامعه بگذارد، برای کاهش این پدیده پژوهش حاضر با هدف اثربخشی الگوی یکپارچه پیشگیری از طلاق، رویکرد مبتنی بر دلگرم سازی و رویکرد مبتنی بر شفقت و گذشت بر افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری خانوادگی در زوجین متقاضی طلاق صورت گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی با گروه کنترل و طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش زوجین متقاضی طلاق مرکز مشاوره دادگستری بوشهر در سال 1396 بود. افراد نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 20 زوج) جایگزین و پرسشنامه های انطباق پذیری و صمیمیت عاطفی در پیش، پس و پیگیری تکمیل شد. گروه های آزمایش در برنامه های مداخله شرکت کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد، داده ها بر اساس تحلیل کوواریانس چند متغیره همراه با آزمون تعقیبی تحت نرم افزار spss19 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد که اثربخشی الگوی یکپارچه پیشگیری از طلاق، رویکرد مبتنی بر دلگرم سازی و رویکرد مبتنی بر شفقت و گذشت بر افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری در زوجین متقاضی طلاق متفاوت است؛ صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری خانوادگی زوجین متقاضی طلاق شهر بوشهر در سه گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل است؛ اثربخشی هر سه رویکرد در افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری در مرحله پیگیری پایدار بود؛ بنابراین برای افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری زوجین متقاضی طلاق می توان از این سه رویکرد استفاده کرد.
ویژگی های روان سنجی مقیاس تفکر آینده نگر در کودکان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
46 - 31
حوزه های تخصصی:
هدف : آینده نگری مجموعه ای از توانایی های شناختی است. که شامل پیش بینی حالت های ممکن آینده و نیازهای خود است. این مهارت برای برنامه ریزی، غلبه بر موانع و رسیدن به موفقیت به افراد کمک می کند. یکی از جدیدترین ابزارهای سنجش توانایی تفکر آینده نگر در کودکان، مقیاس تفکر آینده نگر کودکان (مازاچووسکای و مهی، 2020) است که ویژگی های روان سنجی آن برای استفاده در جمعیت کودکان ایرانی مورد مطالعه قرار نگرفته است. روش : روش پژوهش حاضر توصیفی و مقطعی بود. تعداد 200 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی (139 پسر و 61 دختر) که در سال تحصیلی 1399- 1400 مشغول به تحصیل بودند، به شیوه در دسترس انتخ اب ش دند و مقیاس مورد نظر به همراه چک لیست جمعیت شناختی به شیوه برخط در اختیار والدینشان قرار گرفت. برای بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس تفکر آینده نگر کودکان از تحلیل عاملی تائیدی، بررسی همسانی درونی خرده مقیاس ها، روش دونیمه کردن گاتمن و ضریب آلفای کرونباخ با کمک نرم افزارهای تحلیل آماری LISREL8.8 و SPSS24 استفاده شد. یافته ها : تحلیل محتوای مقیاس تفکر آینده نگر کودکان نشان داد که مدل پنج عاملی مقیاس برازشی متوسط و روایی سازه مطلوبی دارد. همچنین مقادیر آلفای کرونباخ و دونیمه کردن گاتمن برای نمره کل مقیاس به ترتیب 89/0 و 85/0 بود که نشانگر پایایی مناسب این مقیاس است. نتیجه گیری : از یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که مقیاس تفکر آینده نگر کودکان روایی و پایایی مطلوبی در جمعیت ایرانی دارد و پژوهشگران حاضر کاربست نسخه فارسی مقیاس تفکر آینده نگر کودکان را برای بررسی توانایی های شناختی مرتبط با آینده نگری کودکان ایرانی مناسب می دانند.
نقش واسطه ای دشواری های تنظیم هیجانی و اجتناب تجربی در رابطه بین سازوکارهای دفاعی و افکار خودکشی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
202 - 183
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای اجتناب تجربی و دشواری های تنظیم هیجان در رابطه بین سازوکارهای دفاعی با افکار خودکشی نوجوانان بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل تمام نوجوانان شهر کرج در پاییز سال 1398 بود که از میان آن ها به روش نمونه گیری در دسترس از مناطق آموزشی 3 و 7، 270 نوجوان 15 تا 18 سال (125 پسر و 143 دختر) انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازوکارهای دفاعی-40 آندروز و همکاران (۱۹93) (DSQ-40)؛ پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) (ERDS)؛ پرسشنامه اجتناب تجربی چندبعدی گراتز و همکاران (2011) (MEAQ) و مقیاس شناخت های خودکشی رود و همکاران (2010) (SCS) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: در پژوهش حاضر رابطه مستقیم رابطه مستقیم سازوکارهای پخته (348/0-=β، 001/0=P) و ناپخته (440/0-=β، 001/0=P) با افکار خودکشی معنادار بود. رابطه مستقیم اجتناب تجربی با افکار خودکشی معنادار بود (224/0-=β، 001/0=P). رابطه مستقیم دشواری تنظیم هیجان با افکار خودکشی معنادار بود (439/0=β، 001/0=P). رابطه غیرمستقیم سازوکارهای دفاعی پخته با افکار خودکشی معنادار بود (295/0-=β، 001/0=P). رابطه غیرمستقیم سازوکارهای دفاعی ناپخته با افکار خودکشی معنادار بود (314/0=β، 001/0=P). نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر پیشنهاد می شود در درمان نوجوانان خودکشی گرا سازوکارهای دفاعی، اجتناب تجربی و راهبردهای تنظیم هیجان در آنها مدنظر قرار گیرد.
اثر فروتنی مدیران بر احساسات و رفتارهای اخلاقی پرستاران بیمارستان بعثت همدان: تبیین نقش واسط معنویت محیط کار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
22-37
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: پژوهش های متعددی تأثیرات مثبت فروتنی مدیران را بر نتایج مرتبط با کار کارکنان بررسی کرده است. در این میان نقشی که فروتنی سرپرستان و مدیران می تواند در ارتقای احساسات روانی مثبت کارکنان مانند همدلی و قدردانی داشته باشد، حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی اثر فروتنی مدیران در همدلی، قدردانی و رفتارهای اخلاقی پرستاران شاغل در مرکز آموزشی-درمانی تخصصی و فوق تخصصی بعثت همدان انجام شده است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی پرستاران شاغل در مرکز آموزشی-درمانی تخصصی و فوق تخصصی بعثت همدان مشتمل بر 390 نفر بود که بر اساس جدول مورگان تعداد 198 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پنج پرسش نامه استاندارد استفاده شده و الگوی ارائه شده با استفاده از الگو سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شده است. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تمامی روابط مستقیم بین مولفههای پژوهش معنادار بود. بدین صورت که فروتنی مدیر 81 درصد، معنویت محیط کار 52 درصد، رفتارهای اخلاقی 48 درصد و همدلی 29 درصد قدردانی پرستاران را تبیین کرده است. علاوه براین، فروتنی مدیر 76 درصد رفتار اخلاقی، 49 درصد همدلی و 65 درصد قدردانی را ازطریق معنویت محیط کار پیش بینی کرده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که فروتنی مدیر پیامدهای مهمی برای احساسات و رفتارهای مثبت زیردستان و کارکنان خود دارد. سازمان هایی که انسجام بیشتری دارند، می توانند محیط مساعدتری ایجاد نمایند تا مدیران متواضع بتوانند افراد را برای بروز احساسات مثبت ترغیب کنند. همچنین ارزش های فردی را با ارزش های سازمانی همسان نمایند و درنهایت معناداربودن کار را افزایش دهند که موجب افزایش ادراک معنویت در محیط کار می شود.
ارزیابی اثربخشی والدگری خردمندانه بر اساس آموزه های امام علی (ع) بر خردمندی والدین و خلاقیت کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
95-110
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: مفهوم خردمندی در متون دینی و فلسفی قدمتی دیرینه دارد. از سوی دیگر، امروزه اهمیت والدگری و سبک های فرزندپروری و تأثیر آن بر تربیت و آینده فرزندان بر کسی پوشیده نیست. با توجه به اینکه امام علی (ع) نماد خردورزی به شمار می آیند و تاریخ خود گواه بر والدگری شایسته ایشان است، بی شک بررسی آثار ارزشمند ایشان می تواند رهیافت های عمیقی در حوزه خردمندی و خلاقیت به دست دهد. این پژوهش با هدف ارزیابی اثربخشی بسته والدگری خردمندانه بر اساس آموزه های امام علی (ع) بر خردمندی والدین و خلاقیت کودکان پیش دبستانی صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهش شامل والدین دانش آموزان دختر پیش دبستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 بود که با توجه به ملاک های ورود، 30 نفر به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (بسته والدگری خردمندانه را در طی 12 جلسه آموزش دیدند) و گروه کنترل (بدون دریافت مداخله) جایگزین شدند. در این پژوهش از آزمون تصویری تفکر خلاق تورنس و پرسش نامه سه بُعدی خرد آردلت استفاده شد. نتایج داده های مرحله پس آزمون نیز با آزمون مانکوا تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که خردمندی والدین به همراه هر سه زیرمقیاس (شناختی، تأملی و عاطفی) و همچنین نمرات خلاقیت در زیرمقیاس های (بسط، سیالی و انعطاف پذیری) با گروه کنترل تفاوت معناداری داشت اما زیرمقیاس ابتکار با گروه کنترل تفاوت معناداری نشان نداد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت آموزش بسته والدگری خردمندانه بر اساس آموزه های امام علی (ع) بر خردمندی والدین و خلاقیت کودکان دختر پیش دبستانی اثربخش است.
تغییر پارادایم در پرستاری: از پارادایم مراقبت به پارادایم اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
111-129
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: نظریه پردازان پرستاری دانش پرستاری را در چارچوب فلسفه های حاکم تعریف کرده اند. نظریه های پرستاریِ متعلق به دوران مدرنیسم بر اساس مبانی فلسفه مدرنیسم طراحی شده بود. با بیان انتقادات به پیامدهای منفی مدرنیسم، دانشمندان پرستاری تصمیم به گذر از مدرنیسم به پست مدرنیسم و پارادایم مراقبت نشئت گرفته از پست مدرنیسم گرفتند. اما بیان انتقادات زیاد به مبانی پست مدرنیسم موجب شد که به کارایی پارادایم مراقبت نیز تردید شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی پیامدهای پارادایم های بیومدیکال و مراقبت بر پرستاری و ارائه پارادایمی توحیدی و جایگزین انجام شده است. روش کار: مطالعه حاضر از نوع کتابخانه ای است. در این پژوهش به بررسی مقالات و کتب مختلف درباره مهم ترین فلسفه و پارادایم های پرستاری در محدوده زمانی سال های 1950 تا 2020 در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی با رویکردی توصیفی- تحلیلی پرداخته شده است. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تک بُعدی انگاری و توجه صِرف به علائم عینی از جمله انتقادات وارد بر مدرنیسم و پارادایم بیومدیکال است. همچنین نبود معیار متقن خوبی یا بدی، نقض قانون اجتماع نقیضین با بیان قبول چندحقیقتی در جهان و انکار قواعد کلی از جمله انتقادات وارد بر پست مدرنیسم و پارادایم مراقبت است. پارادایم اسلامی ضمن داشتن نقاط قوت دو پارادایم گذشته، نقاط ضعف آنها را ندارد. نتیجه گیری: با توجه به لزوم ارائه پارادایم پرستاری مبتنی بر فلسفه حاکم بر هر جامعه، پارادایم اسلامی راهکاری جهت برون رفت از چالش های ایجادشده با پارادایم فعلی در پرستاری پیشنهاد می گردد.
بازشناخت ملاک های اخلاقی مقدار رابطه زناشویی بهنجار با تأکید بر اصول اخلاق جنسی اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
160-174
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: دانش اخلاق جنسی به منظور الگودهی رفتاری ساحت جنسی انسان، در نتیجه کنترل و هدفمندسازی رفتار جنسی شکل گرفته است. ازاین رو این دانش هنجارهای اخلاقی رفتار جنسی را بررسی می کند. یکی از مسائل مهم در این حیطه تعیین مقدار مطلوب رابطه جنسی است. در این باره از دیدگاه های گوناگون پزشکی و روان شناختی پژوهش هایی انجام گرفته است، اما تاکنون مرزهای اخلاقی رابطه خوب از دیدگاه اسلام به صورت روشمند بررسی نشده است. هدف پژوهش حاضر بازشناخت ملاک های اخلاقی مقدار رابطه زناشویی بهنجار با تأکید بر اصول اخلاق جنسی اسلام بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع اسنادی-تحلیلی است که بر پایه منابع اسلامی (آیات و روایات) انجام شده است. به دلیل اتکای این پژوهش بر آیات و روایات، تعداد زیادی از منابع اصیل و قدیمی به عنوان مرجع تحقیق بررسی شد ولی در بخش تحلیل و طبقه بندی اطلاعات علاوه بر روش فهم متون دینی به دیدگاه های معاصر نیز توجه شده است. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: از اَسناد مکتوب و تحلیل محتوای آنها چهار دسته روایت درباره موضوع پژوهش به دست آمده است. بررسی این روایات به استنباط چندی از اصول اخلاقی و کدهای برآمده از آنها منتهی شد و در پی آن مرزهای اخلاقی رابطه جنسی زناشویی بهنجار تبیین گردید. نتیجه گیری: بر اساس کدهای اخلاقی ارائه شده، رابطه جنسی-عاطفی مطلوب بین زوجین محصور به چارچوب های اخلاقی است. توجه به مرزهای اخلاقی رابطه، علاوه بر فضیلتمندکردن آن می تواند به پایدارشدن خانواده و رضایت زناشویی کمک نماید.
نقش واسطه ای سلامت معنوی در ارتباط بین هوش هیجانی و اعتیاد به تلفن همراه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: استفاده اعتیادی از تلفن همراه عادت های تفکر انسان را عمیقاً تغییر داده و بر سازگاری رفتاری و روانی-اجتماعی افراد نیز تأثیر گذاشته است. پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای سلامت معنوی در ارتباط بین هوش هیجانی و اعتیاد به تلفن همراه انجام گرفته است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه مدارس دولتی شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 1398 بود که از میان آنان نمونه ای به حجم 250 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ا ی چندمرحله ای انتخاب شد و به پرسش نامه های اعتیاد به تلفن همراه، هوش هیجانی و سلامت معنوی پاسخ دادند. داده ها نیز با شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و الگوی روابط ساختاری تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد که اعتیاد به تلفن همراه با نمره کل هوش هیجانی و مؤلفه های آن و با سلامت معنوی ارتباط منفی داشت. همچنین سلامت معنوی با نمره کل هوش هیجانی و مؤلفه های آگاهی و خودانگیزی ارتباط مثبت داشت (001/0P<). علاوه براین، شاخص های برازش الگو نیز تأثیر هوش هیجانی را بر اعتیاد به تلفن همراه با میانجیگری سلامت معنوی تأیید کرد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش این فرض را تقویت می کند که سلامت معنوی می تواند عاملی محافظتی در نوجوانان باشد و به آنان کمک کند تا علائم منفی مرتبط با استفاده از اینترنت و تلفن های هوشمند را کاهش دهند. پیامدهای این یافته ها برای پیشگیری از ناسازگاری روان شناختی مرتبط با اینترنت و استفاده مشکل ساز از تلفن های هوشمند در نوجوانان کاربرد دارد.
نقش خودشناسی، عشق و هوش هیجانی در پیش بینی تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف سلامتی خانواده و کاهش تعارضات زناشویی به بررسی عوامل کاهنده ی آن از جمله خودشناسی، عشق و هوش هیجانی پرداخت که بوسیله نمونه گیری خوشه ای به صورت تصادفی از مراجعین زوج مراکز مشاوره شهر تهران، 248نفر نمونه (115 زن و 133 مرد) انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه تعاارضات زناشویی ثنایی و همکارن (1396)، پرسشنامه خودشناسی قربانی و همکاران (2008)، پرسشنامه عشق استرنبرگ (1986)، پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ (1380) بودند. داده های پیمایش پس از گردآوری با استفاده از رگرسیون گام به گام بررسی شدند. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای خودشناسی، عشق و هوش هیجانی جمعا 54 درصد از واریانس تعارضات زناشویی را تبیین می کند و اثر متغیر عشق، خودشناسی و هوش هیجانی بر کاهش تعارضات زناشویی به ترتیب بیشتر است. با توجه به نتایج این مطالعه تدوین یک پروتکل آموزشی – درمانی دقیق برای زوجین با هدف کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سلامت جامعه پیشنهاد می شود. نتایج نشان داد که خودشناسی، عشق و هوش هیجانی در پیش بینی کاهش تعارضات زناشویی نقش معنی دار دارند.
تبیین شیوع کوئید -۱۹ بر اساس نظریه بازی ها و پیش بینی عدم واکسیناسیون به عنوان رفتار سواری رایگان از طریق صفات تاریک شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
129 - 154
حوزه های تخصصی:
پژوهش های متعددی نشان داده اند که نظریه بازی ها و به طور خاص دیدگاه کالاهای عمومی به درک بهتر رفتار افراد در یک پاندمی جهانی کمک می کند. هدف پژوهش حاضر این است که ضمن تبیین برنامه واکسیناسیون علیه ویروس کوئید- ۱۹ بر اساس نظریه بازی کالای عمومی، عدم شرکت در واکسیناسیون را به عنوان رفتار سواری رایگان از طریق صفات تاریک شخصیت پیش بینی کند. 176 شرکت کننده اینترنتی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به سؤالات جمعیت شناختی و پرسشنامه صفات تاریک شخصیت پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. از رگرسیون لجستیک دوحالتی برای پیش بینی متغیر مشارکت در واکسیناسیون استفاده شد. نتایج آزمون هومسر- لمشو نشان داد که مدل به صورت مناسبی با داده ها برازش دارد (249/12 x2=، 05/0< P) و قادر به پیش بینی متغیر ملاک (شرکت/ عدم شرکت در برنامه واکسیناسیون) بود (914/63 x2= کلی نگر، 001/0> P). درکل مدل قادر بود 9/86 درصد همه موارد را به درستی پیش بینی کند. از بین سه متغیر پیش بین خودشیفتگی، ماکیاولیسم و سایکوپاتی در سطح خطای 05/0 تنها ضریب شیب تفکیکی برای متغیر سایکوپاتی معنادار بود؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت افزایش در نمرات سایکوپاتی با کاهش احتمال یا شانس شرکت در واکسیناسیون ارتباط دارد (179/0OR=). این پژوهش با به کارگیری مفاهیمی از علم اقتصاد (نظریه بازی ها) تبیین جدیدی از مشارکت گروهی افراد در برنامه واکسیناسیون ارائه می کند؛ همچنین نتایج این پژوهش به درک بهتر چگونگی عملکرد افراد با صفات تاریک شخصیت در واکسیناسیون علیه کوئید-19 کمک می کند.
اثربخشی آموزش تئاتر تعلیمی-تربیتی بر مسئولیت پذیری و رشد اخلاقی در دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
201 - 224
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تئاتر تعلیمی-تربیتی بر مسئولیت پذیری و رشد اخلاقی در دانش آموزان ابتدایی بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه پنجم و ششم ابتدایی شهر اردبیل در سال 1400-1399 بود. حجم نمونه شامل 32 نفر (16 نفر گروه آزمایش و 16 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، برنامه آموزشی طراحی شده تئاتر تعلیمی-تربیتی اجرا شد در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مسئولیت پذیری دانش آموزان و آزمون رشد اخلاقی بود. نتایج نشان داد که مداخله تئاتر تعلیمی-تربیتی بر افزایش و بهبود مسئولیت-پذیری و رشد اخلاقی تاثیر معنی دار داشته است(05/0p<). یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با برنامه آموزشی تئاتر تعلیمی-تربیتی بر افزایش مسئولیت پذیری و رشد اخلاقی فراهم می کند و مشاوران و روانشناسان می توانند برای بهبود مسئولیت پذیری و رشد اخلاقی در دانش آموزان ابتدایی از این مداخله استفاده نمایند.
تجربه زیسته زنان متأهل دارای ازدواج بدون رضایت والدین: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
225 - 252
حوزه های تخصصی:
چکیده چکیده زمینه: ازدواج به عنوان مسیری جهت کسب آرامش و تامین نیازهای انسان همواره پیش روی او بوده است و افراد همیشه سعی می کنند بهترین انتخاب را برای شریک زندگی خود داشته باشند تا زندگی سرشار از رضایت داشته باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته در زنانی است که بدون رضایت والدین ازدواج کرده اند. روش : پژوهش با رویکرد کیفی و الگوی پدیدارشناسی انجام شد. جامعه مورد مطالعه 15 نفر از زنانی که بدون رضایت خانواده خود ازدواج کرده و به همین دلیل با خانواده مبداء خود ارتباط ندارند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها و عدم دستیابی به داده های جدید ادامه یافت. روش تحقیق کیفی مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. تمام مصاحبه ها ضبط و کلمه به کلمه پیاده شد و با استفاده از روش کولیزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این مطالعه 4 درون مایه اصلی و چندین درون مایه فرعی بررسی و استخراج شد. درون مایه های اصلی که شامل: رضایت زناشویی، احساس تنهایی، تحمل پریشانی و حمایت متقابل بود. نتیجه گیری: با توجه به فرهنگ ایرانی و تاثیر عمیق خانواده، مسئله رضایت خانواده و والدین موردی هست که زوجین در حین انتخاب و تصمیم خود برای ازدواج، باید مورد توجه ویژه قرار دهند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از رضایت زناشویی پایین، احساس تنهایی بالا، و حمایت متقابل پایین در زنان مورد پژوهش بود. همچنین تحمل پریشانی به نسبت بالا از نتایج به دست آمده است. کلیدواژگان: تجربه زیسته، زنان، ازدواج، بدون رضایت والدین، مطالعه پدیدارشناسی