فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
189 - 202
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی و شناختی بر عملکرد تیراندازی و کارکردهای اجرایی تیراندازان نیمه ماهر بود. روش اجرا، نیمه تجربی، با هدف کاربردی و به شیوه پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. 30 نفر از دانشجویان یک مرکز نظامی در شهر تهران، نمونه های آماری این تحقیق بودند و در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند، پیش آزمون شامل تکلیف 60 شلیک جهت ارزیابی عملکرد تیراندازی و آزمون ان-بک و استروپ به ترتیب جهت ارزیابی حافظه کاری و بازداری به عمل آمد. سپس گروه تجربی 6 هفته، هفته ای 2 جلسه تمرین ترکیبی مقاومتی و شناختی را انجام دادند. از آزمون تحلیل کوواریانس برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد در متغیر عملکرد تیراندازی، حافظه کاری و بازداری بین دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت (05/0p<). نتیجه کلی تحقیق نشان داد یک دوره مداخله تمرین مقاومتی و شناختی بر مولفه حافظه کاری، بازداری و عملکرد تیراندازان تاثیر مثبت دارد. در واقع، مداخله انجام شده باعث بهبود مولفه حافظه کاری و بازداری به عنوان مولفه های زیربنایی و اساسی عملکردهای مختلف شناختی و حرکتی از جمله تیراندازی شد.
اثربخشی معنویت درمانی بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و خلق مثبت در زنان دارای صفات شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
25 - 39
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی معنویت درمانی بر تنظیم هیجان، خلق مثبت و خودمهارگری (خودکنترلی) در زنان دارای علایم شخصیت مرزی شهر خرم آباد بود. روش پژوهش «نیمه آزمایشی» با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. با روش نمونه گیری «هدفمند» و با توجه به معیارهای ورود به مطالعه 30 تن از زنان دارای علایم شخصیت مرزی مراجعه کننده به شهر خرم آباد انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند و به پرسشنامه های «خودمهارگری» تانجی (2004)، «تنظیم هیجان» گراس و جان (2003)، پرسشنامه «خلق مثبت» واتسون و همکاران (1988) پاسخ دادند. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای مداخله معنویت درمانی را دریافت کردند و گروه گواه در نوبت انتظار قرار گرفتند. برای رعایت اصول اخلاقی هر دو گروه دارو دریافت کردند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد معنویت درمانی بر تنظیم هیجان، خلق مثبت و خودمهارگری زنان مبتلا به علایم شخصیت مرزی اثربخش است. بنابراین مداخله معنوی یک درمان مؤثر است که می تواند بر بهبود رفتارهای زنان با علایم شخصیت مرزی مورد استفاده قرار گیرد.
رابطه کژرفتاری دانش آموزان و تمایل به ترک خدمت معلمان با میانجیگری خستگی هیجانی: نقش تعدیل کننده تنظیم هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
175 - 200
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه کژرفتاری دانش آموزان با تمایل به ترک خدمت معلمان با میانجیگری خستگی هیجانی و نقش تعدیل کننده تنظیم هیجانی بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان سمنان بود که در سال تحصیلی 1400_1401 مشغول به کار بودند (723 نفر). شرکت کنندگان 150 معلم (84 معلم زن و 64 معلم مرد) بودند. از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. همه آنها پرسشنامه خستگی هیجانی جانگ (1995)، پرسشنامه تنظیم هیجانی گراس و جان (2003)، پرسشنامه تمایل به ترک خدمت کیم و همکاران (2007) و پرسشنامه کژ رفتاری دانش آموزان رستمی و راد (1392) را تکمیل کردند. فرضیه ها با مدل تحلیل مسیر و تحلیل فرآیند شرطی آزمون شدند. یافته ها نشان داد که کژرفتاری دانش آموزان اثر ساختاری مستقیم بر خستگی هیجانی و تمایل به ترک خدمت معلمان داشت. خستگی هیجانی در رابطه بین کژرفتاری دانش آموزان با تمایل به ترک خدمت معلمان نقش میانجی ایفا می کرد. نقش تعدیلگر تنظیم هیجانی در رابطه میانجی خستگی هیجانی تأیید شد. در سطوح پایین تنظیم هیجان رابطه خستگی هیجانی با تمایل به ترک خدمت بسیار ملایم و معنادار بود، اما در سطوح بالای تنظیم هیجان، خستگی هیجانی با شدت بیشتری تمایل به ترک خدمت را پیش بینی می کرد. نتیجه آنکه پیشایندهای میل به ترک خدمت روابط ساختاری پیچیده ای دارند.
اثربخشی مصاحبه ی انگیزشی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
305 - 322
حوزه های تخصصی:
زمینه: فلج مغزی یک اختلال عصب شناختی و غیر پیش رونده است که معمولاً در ابتدای زندگی و به دلایل مختلف رخ می دهد و به طور مادام العمر وجود خواهدداشت و می تواند از کارآیی فرد و خانواده او بکاهد و مشکلات متعدد روانشناختی را به ویژه برای مادران دارای فرزندان با این عارضه ایجاد کند.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر افزایش رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و دارای طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزندان با فلج مغزی مراجعه کننده به مراکز آموزشی و توانبخشی معلولین جسمی حرکتی شهر کرمانشاه در سال 1400 بودند. از بین جامعه آماری موردنظر تعداد 26 نفر از مادران مراجعه کننده به مراکز آموزشی و توانبخشی تعیین شده به صورت نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه انتخاب و در دو گروه آزمایش و گروه گواه به صورت تصادفی گمارش شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های رضایت زناشویی اولسون (1989) و خودکارآمدی عمومی شرر (1982) استفاده شد. اعضای حاضر در گروه آزمایشی تحت مشاوره گروهی به شیوه مصاحبه انگیزشی فیلدز (2006) شامل 10 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد مصاحبه انگیزشی بر افزایش نمره کلی رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی به صورت معناداری اثربخش بوده است (0/05p<).
نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مصاحبه انگیزشی بر افزایش رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی تأثیر دارد.
پاسخ پروتئین های آگرین، mTOR و AKT در تمرینات دوگانه مقاومتی- شناختی افراد سالم
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت پروتئین های آگرین، mTOR و AKT در عملکرد شناختی و فیزیولوژیک، شناخت اثرات برنامه های تمرین مختلف از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی پاسخ پروتئین های آگرین، mTOR و AKT در تمرینات دوگانه مقاومتی- شناختی افراد سالم بود.
روش: روش پژوهش نیمه تجربی است. 10مرد سالم به صورت تصادفی در دو گرو ه (گروه مقاومتی- شناختی 5 نفرگروه مقاومتی 5 نفر) تقسیم شدند. انقباض مقاومتی شامل اکسنتریک و کانسنتریک اکستنشن زانو با حداکثر قدرت و سرعت بود. انقباض ها شامل 12 ست 10 تکراری برای پای راست در نظر گرفته شد و در گروه شناختی نیز تمرینات تکلیف شناختی شامل شمارش اعداد به صورت معکوس، ضرب و تقسیم اعداد، شمارش ماه های سال و شمارش پول سکه ای به صورت همزمان با انجام تمرینات مقاومتی صورت گرفت. در ابتدا و انتهای مطالعه بایوپسی انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده های از روش آماری تی وابسته و آزمون کوواریانس در نرم افزار SPSS21 انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد، تغییرات درون گروهی پروتئین های mTOR و AKT بعد از یک جلسه فعالیت، درگروه مقاومتی- شناختی و مقاومتی معنادار بود (p≤0/05). با این حال تغییرات بین گروهی پروتئین های آگرین، mTOR و AKT نشان دهنده عدم تفاوت بین دو گروه بود.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد یک جلسه فعالیت مقاومتی و مقاومتی- شناختی منجر به تغییر فاکتورهای درگیر در قدرت و هایپرتروفی عضلات اسکلتی می شود. علاوه براین، این تغییرات در مجموع در گروه مقاومتی بیش مقاومتی- شناختی است.
بررسی عوامل روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی در بهزیستی روانشناختی زنان ایرانی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
29 - 40
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل روانی، اجتماعی و فرهنگی بهزیستی روانشناختی زنان 25 تا 35 ساله ایرانی بود. رویکرد این پژوهش کیفی به روش نظریه زمینه ای بود. به این منظور 13 نفر از متختصصان حوزه زنان در سال 1398 تا 1401 به طور هدفمند از شهر تهران انتخاب و تا رسیدن داده ها به حد اشباع مورد مصاحبه قرار گرفتند. جمع آوری و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و بر اساس رویکرد استراوس و کوربین (2014) انجام شد. از 998 کد باز شامل 22 عامل به دست آمد که فرهنگ پنداری ضعیف، عدم پذیرش تغییر انتظارات زنان، عدم توان مدیریت محدودیت ها، معنا نداشتن زندگی، به تعویق افتادن نقش ها، کمال گرایی منفی، ارجحیت نیازهای بیرونی و نادیده گرفتن تفاوت ها و استعدادهای فردی می تواند بهزیستی روانشناختی زنان 25 تا 35 ساله ایرانی را به چالش بکشد. فرهنگ، خانواده و آموزش و پرورش عوامل تعدیل کننده و رضایت از جنسیت، توانایی مدیریت هیجانی، مسئولیت پذیری و قدرت سازگاری عوامل میانجی بودند که می توانند روی آن اثر گذار باشند. به روز رسانی علم روانشناسی، حمایت اجتماعی، بازسازی ارزش ها، احیای روابط اجتماعی واقعی نسبت به روابط مجازی، به روز رسانی برنامه های آموزش و پرورش، بالا بردن سواد سلامت روان و فرهنگ سازی فضای مجازی عوامل ارتقا دهنده آن بودند. یافته های این پژوهش تعریف بهزیستی روان شناختی زنان ایرانی و مبانی نظری آن را برجسته کرده است و توجه به یافته های آن گسترش مفهوم بهزیستی روان شناختی در سایر فرهنگ ها را درپی خواهد داشت.
مقایسه اثربخشی بسته بومی بخشش مبتنی بر ادبیات کهن فارسی با بخشش درمانی ورثینگتون بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی بسته بومی بخشش مبتنی بر ادبیات کهن فارسی با بخشش درمانی ورثینگتون بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان بود.
روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان گروه سنی 16 تا 18 سال اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰ بود و حجم نمونه شامل 90 نفر که به-صورت تصادفی 30 نفر در گروه آزمایش(بخشش درمانی ورثینگتون)، 30 نفر در گروه آزمایش (بخشش درمانی بومی محقق ساخته)، و 30 نفر در گروه گواه، و به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. روش بخشش درمانی ورثینگتون برای نوجوانان اقدام کننده به خودکشی گروه های آزمایش(در 8 جلسه) اجراء شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه 13 سؤالی ایمنی هیجانی مرکز خدمات خانواده کیسی(2007) و پرسشنامه 20 سؤالی ناگویی هیجانی بگبی، پارکر و تیلور (1994) بود.
یافته ها: جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون و آزمون پیگیری ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی وجود داشت (P<0.05).
نتیجه گیری: بین میزان تأثیرگذاری دو روش بخشش درمانی ورثینگتون و بسته بومی محقق ساخته بر ناگویی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی تفاوت معناداری وجود نداشت.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی و آموزش با رویکرد تلفیقی پذیرش و تعهد با طرحواره درمانی بر تکانشگری و ذهنیت های طرحواره ای افراد دارای اختلال شخصیت مرزی
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
58 - 71
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی گروه درمانی و دوره ی آموزشی با رویکرد تلفیقی پذیرش و تعهد با طرحواره درمانی بر تکانشگری و ذهنیت های طرحواره ای افراد دارای اختلال شخصیت مرزی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی مراجعه کنندگانِ یک مرکز خدمات روان شناختی در پاییز و زمستان ۱۴۰۲ از طریق فراخوان به تعداد ۳۵۷ نفر بودند و به روش نمونه گیری هدفمند تعداد ۴۵ نفر با تشخیص اختلال شخصیت مرزی طی مصاحبه بالینی غربالگری شدند. به دلیل انصراف برخی داوطلبین، داده های ۳۶ نفر در ۳ گروه ۱۲ نفری تحلیل شد. گروه های آزمایشی ۱۰ جلسه مداخله دریافت کردند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس تکانشگری بارت (BIS-11) و پرسشنامه ذهنیت های طرحواره ای (SMQ) بود. تحلیل داده ها با کوورایانس چند متغیری انجام شد. نتایج نشان داد در ذهنیت والد پرتوقع، گروه درمانی اثربخش بود (0.05>P) اما دوره ی آموزشی اثربخشی نداشت (0.05<P). در متغیرهای ذهنیت کودک عصبانی، محافظ بی تفاوت، بزرگسال سالم و رفتارهای تکانه ای، هر دو روش اثربخش بودند (0.05>P) و اثربخشی روش ها تفاوت معناداری نداشت (0.05<P). در متغیر های ذهنیت کودک آسیب دیده، کودک تکانه ای، کودک شاد و والد تنبیه گر، هر دو روش اثربخش بودند (0.05>P) اما گروه درمانی تأثیر بیشتری داشت. از این یافته ها می توان نتیجه گرفت که گروه درمانی و دوره آموزشی با رویکرد تلفیقی پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی برای افراد دارای اختلال شخصیت مرزی مفید است، اما گروه درمانی مزایای بیشتری برای این افراد دارد.
شناسایی و روایی سنجی مولفه های نگرش به ازدواج و انتخاب همسر بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
7 - 24
حوزه های تخصصی:
نگرش نسبت به خانواده و ازدواج در ایران، طی دهه های اخیر تغییرات فراوانی داشته است. تأثیرگذاری خانواده و ایفای مناسب نقش های آن، به ویژه انتقال ارزش ها و فرهنگ جامعه تحت تأثیر نگرش های اعضا قرار می گیرد. با توجه به اهمیت موضوع ازدواج و نگرش به آن، این پژوهش درصدد بوده است مؤلفه های نگرش به ازدواج و انتخاب همسر را از منابع دینی استخراج کند و به تبیین آنها بپردازد. رویکرد پژوهش «کیفی – کمی» بوده است؛ به این معنا که در بخش کیفی از روش «تحلیل محتوای متون دینی» استفاده شده و در بخش کمی، «توصیفی» از نوع پیمایشی که برای سنجش روایی مؤلفه های نگرشی از آن بهره گرفته شده است. در این پژوهش از طریق روش رمزگذاری (باز، محوری و گزینشی) مؤلفه های مرتبط با نگرش به ازدواج استخراج گردیده و برای سنجش روایی مؤلفه ها از نظر کارشناسان متخصص حوزه علوم دینی و روان شناسی بهره گرفته شده است. پس از ارزیابی مؤلفه ها توسط کارشناسان، تعداد 12 مؤلفه تأیید گردیده است. همچنین الگوی نگرشی در ابعاد گوناگون، اعم از انتخاب، جایگاه، کارکردها و بایسته ها تبیین شده که هر یک از این ابعاد، خود شامل چند مؤلفه نگرشی است. در بعد انتخاب، چهار مؤلفه (دین داری، اخلاق، خردورزی، تناسب) و در بعد جایگاه، دو مؤلفه (فضیلت و سعادت) و در بعد کارکردها، چهار مؤلفه (برکت، رشددهندگی، مراقبت کنندگی و لذت) و در بعد بایسته ها، دو مؤلفه (تعظیم و تکریم و تسهیل) شناسایی و استخراج شده است. در نهایت، مؤلفه های استخراج شده نگرش افراد به ازدواج و انتخاب همسر توسط کارشناسان متخصص ارزیابی و با استفاده از CVI تجزیه و تحلیل گردیده است. نتایج نشان دهنده میزان روایی مطلوب این مؤلفه هاست.
چگونه توانستم اضطراب آزمون دانش آموزم را در پاسخ به سوالات کاهش دهم؟
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
42 - 50
حوزه های تخصصی:
تظاهرات اضطراب در رفتار کودکان به خصوص در موقعیت هایی چون امتحان، نقاشی کردن، بازی کردن، صحبت کردن در جمع، ماندن در مدرسه می توان مشاهده و سنجش کرد.اتفاقاً در سال تحصیلی اخیر خود من با چنین شرایطی در یکی از دانش آموزانم به نام (زهرا) مواجه شدم. او در صحبت کردن بین جمع به ویژه در هنگام پاسخگویی به سؤالات دچار اضطراب می شد. و در کل اصلاً آرام و قرار نداشت و در فعالیت های کلاسی نمی توانست پیش قدم شود.این عامل باعث شد که من این مشکل را پی گیری نمایم و تا حد امکان در رفع آن تلاش کنم. پس از بررسی دریافتم که یکی از مهم ترین علل اضطراب این دانش آموز وابستگی به خانواده و مخصوصاً پدر و نگرانی از عدم کسب نمره مطلوب در کلاس و مدرسه و سرزنش خانواده بودند که این امر باعث تشدید اضطراب (زهرا) شده بود که با ایجاد ارتباط با خانواده ی دانش آموز و صحبت کردن با آنان در زمینه ایجاد فضای آرام در خانواده، بهبود روابط والدین با کودک، شناخت شرایط و موقعیت های اضطراب زا و تلاش برای حذف آن و همچنین برقراری ارتباط صمیمی با دانش آموزم و صحبت های دوستانه و کمک از مشاوران با تجربه سعی نمودم که اضطراب و ترس را در او کاهش دهم و دانش آموزم را تا حدی به آرامش مطلوبی برسانم.از نظر روانپزشکی اضطراب را می توان چنین تعریف کرد: ناآرامی، هراس و ترس ناخوشایند یا احساس خطر قریب الوقوع که منبع آن قابل شناختن نیست.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم بر افکار خودکشی در دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
179 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم بر افکار خودکشی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهرستان چابهار می باشد. روش شناسی: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهرستان چابهار در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ بود. نمونه ای به حجم ۳۰ نفر از دانش آموزان پسر که در پرسشنامه افکار خودکشی بک (۲۰۰۴) نمرات بالاتری کسب کرده بودند، به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر کدام ۱۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت ده جلسه تحت آموزش درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه افکار خودکشی بک (۲۰۰۴) استفاده شد و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس و نرم افزار SPSS 22 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمرات افکار خودکشی در دانش آموزان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون نسبت به گروه گواه تفاوت معناداری داشت (p < 0.01). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم می تواند در کاهش افکار خودکشی دانش آموزان مؤثر باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر انسجام روانی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
181 - 190
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر انسجام روانی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال یادگیری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل مادران کودکان با اختلال های یادگیری شهر گرگان در سال 1401-1402 بودند که به دو مرکز اختلالات یادگیری دولتی (شکوفا و دانا شهر گرگان) مراجعه کرده بودند. تعداد 75 مادر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 25 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس انسجام روانی (SOC) آنتونوسکی (1993) بود. یکی از گروه های آزمایش مداخله فرزندپروری ذهن آگاهانه را در 8 جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایشی دیگر نیز مداخله فرزندپروری شفقت محور را در قالب 8 جلسه ۹۰ دقیقه ای به صورت هفته ای یکبار دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر انسجام روانی اثربخشی معنادار داشته اند (001/0>P) و بین اثربخشی دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P). بررسی نتایج مراحل آزمون نیز نشان داد که پس آزمون و پیگیری در مقایسه با پیش آزمون افزایش معنادار و پایداری را نشان داده است (001/0>P). نتایج نشان می داد که هر دو درمان، احتمالا درمان کارآمدی برای بهبود انسجام روانی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال یادگیری بوده است.
پیشایندهای انگیزشی احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه: نقش خودمختاری، شایستگی، ارتباط و علاقه فردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عدم احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه، می تواند یک عامل اصلی افت تحصیلی و مشکلات سازگاری در آموزش عالی باشد. با این حال، شناخت کمی از پیشایندهای احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش خودمختاری، شایستگی، ارتباط و علاقه فردی در پیش بینی احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه بود.
روش ها: طرح پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد در نیم سال اول سال تحصیلی 99-98 تشکیل دادند. بدین منظور، 450 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق مقیاس های ارضای نیازهای بنادین عمومی، علاقه فردی و تعلق به دانشگاه انجام گرفت. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 24 و روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نیازهای شایستگی، خودمختاری، ارتباط، علاقه فردی و تعلق به دانشگاه همبستگی های متقابل معنادار وجود دارد. به علاوه، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که به جز علاقه فردی، متغیرهای شایستگی، خودمختاری و ارتباط قادر به پیش بینی معنادار احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه بودند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش، نقش مهم ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی را در تجربه احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه مورد تأکید قرار می دهد و می تواند مبنایی برای مداخلات اثرگذار در آموزش عالی باشد.
مقایسه قلدری و انزوای اجتماعی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه پسر و دختر شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
205-224
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه قلدری و انزوای اجتماعی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه دختر و پسر شهرستان اصفهان در سال تحصیلی 1401 – 1402 بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان اصفهان بود. حجم نمونه شامل 316 نفر بود که 158نفر از دانش آموزان دختر و 158نفر از دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول و دوم به روش نمونه گیری در دسترس انتحاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه قلدری ایلی نویز (2001) و پرسشنامه انزوای اجتماعی مدرسی یزدی، فرهمند و افشانی (1396) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره یک طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت آماری معنی داری بین دانش آموزان پسر و دختر در میانگین نمرات زیر مقیاس زد و خورد و زیر مقیاس عجز وجود داشت (p<.01) . دانش آموزان پسر در مقایسه با دانش آموزان دختر نمرات بالاتری کسب کردند. اما تفاوت آماری معنی داری در بقیه زیر مقیاس های قلدری و انزوای اجتماعی بین دو گروه مشاهده نگردید.
اثربخشی برنامه آموزشی تحول کودک بر حل مشکلات خانواده و مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: خانواده، بستری تعیین کننده برای تحول سالم کودک است. آگاهی والدین از شیوه های صحیح فرزندپروری و به کار بستن آن ها به شکوفایی استعداد وکاهش مشکلات رفتاری کودکان و همچنین کاهش تعارض در روابط خانوادگی منجر خواهد شد. برخی نظریه پردازان مشکلات رفتاری را اختلال های ناتوان کننده، افراطی و نامطلوب در تعامل با والدین تعبیر کرد ه اند، روش های فرزند پروری ضعیف، روابط نامناسب والد-کودک مانند برخورهای خشن انضباطی و ناهماهنگ مرکز توجه آسیب شناسی است که باعث عدم شکوفایی توانمندی های کودکان می گردد. شواهد پژوهشی نشان می دهد اجرای برنامه های والدمحور بر سازش یافتگی، ایجاد دلبستگی و موفقیت کودکان در مواجهه با چالش ها تأثیر داشته است، اما پژوهش های اندکی در زمینه اجرای این برنامه ها در جامعه مورد مطالعه وجود دارد. هدف: مداخله آموزشی تحول کودک با این هدف بر روی والدین اجرا شد تا اثربخشی آن بر حل مشکلات خانواده و مشکلات رفتاری کودکان سنجیده شود. روش: مطالعه حاضر از نوع شبه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون استفاده شده است. در این پژوهش والدین کودکان ۷ تا ۱۲ سال در شهر تهران به صورت دردسترس برای شرکت در کارگاه آموزشی تحول کودک اعلام آمادگی نمودند. تمامی ۳۲ نفر والد شاغل با استفاده از پرسشنامه کودک آیبرگ (۱۹۹۰) و مقیاس حل مشکل خانواده (احمدی نوده، ۱۳۸۶) ارزیابی شدند. والدین گروه مداخله در پنج جلسه آموزش برنامه تحول کودک (شکوهی یکتا، اکبری و محمودی، ۱۳۹۴) شرکت کردند. برای تحلیل داده ها به منظور بررسی نمرات در پیش آزمون و پس آزمون از آزمون t گروه های همبسته استفاده گردید. یافته ها: یافته های به دست آمده نشان می دهد میانگین نمره حل مشکل خانواده در پیش آزمون و پس آزمون حاکی از افزایش ۱۱ نمره ای در پس آزمون است. مقدار t به دست آمده برابر ۵۶/۲ است که در سطح 0/05 <P معنادار می باشد؛ همچنین میانگین مشکلات رفتاری در پیش آزمون و پس آزمون حاکی از کاهش 3 نمره ای در پس آزمون است. مقدار t به دست آمده برابر 2/42 است که در سطح 0/05 <P معنادار می باشد. لذا این تغییر در هر دو مقیاس از لحاظ آماری معنادار بوده است. نتیجه گیری: برنامه آموزشی تحول کودک، موجب کاهش در نمره مشکلات رفتاری و افزایش در حل مشکلات خانواده شده است. با توجه به تأثیر مثبت این برنامه برکاهش مشکلات رفتاری در کودکان که منجر به بهبود تعارضات و مشکلات خانواده گردیده است، لذا تحقیقات بیشتر برای کاربست این برنامه بر روی نمونه های بزرگتر پیشنهاد می شود.
الگوی روابط ساختاری پیش بینی نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۱۴۴-۱۲۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: همه کودکان در طول زندگی خود ترس و اضطراب را به عنوان دو هیجان طبیعی تجربه می کنند و این اضطراب بیشتر زمانی است که از مراقبان اصلی خود دور می شوند. پس از بررسی پیشینه پژوهشی مشخص شد هر کدام از مطالعات انجام شده صرفاً یکی از مؤلفه های این پژوهش را مطالعه کرده اند. بنابراین عدم وجود پژوهشی که تمام مؤلفه های ذکر شده را در ارتباط با یکدیگر مورد بررسی قرار دهد، نشان دهنده وجود خلاء پژوهشی در این زمینه بود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری پیش بینی نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 500 نفر از مادران کودکان 6 تا 8 ساله مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در 4 منطقه شمال، جنوب، شرق و غرب شهر تهران بود، که 217 نفر از آن ها بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. همچنین ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، نسخه والدین مقیاس سنجش اضطراب جدایی (هان و همکاران، ۲۰۰۳)، پرسش نامه سبک های فرزندپروری (بامریند، ۱۹۷۱)، و پرسشنامه استاندارد شاخص تنیدگی والدینی (آبیدین، 1983) بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش معادلات ساختاری و نرم افزارهای Spss22. و AMOS22 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی قابل پیش بینی است (0/001 P<) و همین طور تنیدگی مادران در پیش بینی نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری نقش میانجی دارد. همچنین یافته های به دست آمده حاکی از آن است که الگوی روابط ساختاری پیش بینی نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی مادران دارای برازش مناسب است (0/05P>. نتیجه گیری: با توجه به برازش مطلوب مدل ساختاری پژوهش، نشانه های اضطراب جدایی کودکان را می توان براساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی مادران پیش بینی نمود. طبق نتیجه بدست آمده می توان گفت اضطراب جدایی کودکان ابعاد مختلفی از زندگی شخصی و اجتماعی کودکان را دچار درگونی های عمیق می کند. استفاده از مقوله های شناسایی شده در پژوهش حاضر می تواند راهنمایی برای متخصصان در ارزیابی این مورد باشد که کودکان دچار اضطراب جدایی در کدام یک از مقوله ها دچار مشکلات جدی تری هستند و در نتیجه می تواند متخصصان را در طراحی و اجرای مداخلات متناسب با همان مقوله یاری کند.
تاثیر درمان راه حل محور کوتاه مدت بر نگرش تزریق واکسن و اضطراب سلامت در زنان باردار در همه گیری کووید-۱۹(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
71 - 82
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بارداری با تغییرات جسمانی و هیجانی همراه است که شرایط خاص کووید-19 می تواند در بر سطح اضطراب سلامتی آن دامن بزند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان راه حل محور کوتاه مدت بر نگرش تزریق واکسن و اضطراب سلامت در زنان باردار در همه گیری کووید-۱۹ انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش و پس آزمون بود. نمونه آماری را 30 نفر از زنان باردار مراجعه کننده به مرکز خدمات جامع سلامت سیاهکل تشکیل دادند که به صورت هدفمند غیر تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه به صورت تخصیص تصادفی جایدهی شده و به پرسشنامه های اضطراب سلامتی (سالکوسیکس و وارویک، 1989) و نگرش واکسن (رحمانیان و همکاران، 1399) به صورت داوطلبانه پاسخ دادند. گروه آزمایش، درمان راه حل محور کوتاه مدت (کار دشازر و همکاران، 2006 ) را در 5 جلسه دریافت کرد و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با تحلیل کوواریانس تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد درمان راه حل محور کوتاه مدت بر نگرش تزریق واکسن و اضطراب سلامت در زنان باردار در همه گیری کووید-۱۹ اثر دارد (05/0>P).
نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده می توان گفت در شرایط بحرانی با کاربست مداخله های راه حل محور و کوتاه مدت می توان نگرش ارتقاء سلامت از طریق تزریق واکسن کووید-19 را در زنان باردار افزایش داد و اضطراب سلامتی را در ایشان کاهش داد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان فراتشخیصی بر سازگاری روانی اجتماعی با بیماری و خودمراقبتی در افراد دارای بیماری قلبی عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
58 - 72
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان فراتشخیصی بر سازگاری روانی اجتماعی با بیماری و خودمراقبتی در افراد دارای بیماری قلبی عروقی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش بیماران قلبی عروقی شهر اصفهان در سال 1401 بود که تعداد 51 نفر از بیماران با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه(هر گروه 17 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سازگاری روانی اجتماعی با بیماری دراگتیس(۱۹۸۶) و خودمراقبتی جارسما و همکاران(۲۰۰۳) بود. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 9 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت یکبار در هفته و درمان فراتشخیصی نیز در 9 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت یک بار در هفته اجرا و گروه کنترل در انتظار درمان قرار گرفتند. داده ها با استفاده روش آماری واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی تحلیل شدند. نتایج نشان دهنده اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان فراتشخیصی بر سازگاری روانی اجتماعی با بیماری(753/0= اتا) خودمراقبتی(362/0= اتا) بیماران قلبی عروقی بود بطوریکه در مرحله پیگیری نیز این تاثیرات پایداری خود را حفظ کرده بود(001/0>P) نتایج آزمون بونفرنی نشان داد میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خود مراقبتی بیماران بیشتر بود. بنابراین از هر دو مداخله می توان جهت سازگاری روانی اجتماعی با بیماری و خود مراقبتی بیماران قلبی عروقی و ارتقاء کیفیت زندگی آنها استفاده نمود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنویت درمانی بر افزایش تاب آوری و انعطاف پذیری روان شناختی مادران دارای کودکان با معلولیت جسمی و حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
108 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنویت درمانی بر افزایش تاب آوری و انعطاف پذیری روان شناختی مادران دارای کودکان با معلولیت جسمی و حرکتی در سال 1403-1402 بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع گروه های نابرابر با طرح پیش آزمون و پس آزمون و دوره پیگیری یک ماهه با گروه گواه بود. جامعه یآماری پژوهش را تمامی مادران کودکان با معلولیت جسمی و حرکتی مراجعه کننده به مراکز توانبخشی و دانش آموزان تحت پوشش آموزش و پرورش استثنایی شهر کرمانشاه تشکیل دادند. نمونه پژوهش 45 نفر از مادران واجد شرایط بودند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی پذیرش و تعهد (15 نفر) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (15 نفر) و یک گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و پرسشنامه انعطاف پذیری روانشناختی استفاده شد. گروه های آزمایشی دوازده جلسه نود دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنویت درمانی را به صورت هفته ای یک بار دریافت کردند و برای گروه گواه مداخله ای ارائه نشد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنویت درمانی دربهبود تاب آوری و انعطاف پذیری روانشناختی تاثیر دارد. همچنین نتایج نشان داد که معنویت درمانی نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نقش بیشتری در بهبود تاب آوری مادران دارای فرزند معلول جسمی حرکتی دارد.
اثربخشی آموزش ارتباط بدون خشونت مبتنی بر نظریه مارشال روزنبرگ بر همدلی و معنای زندگی دانشجویان دارای علائم خشونت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
194 - 203
حوزه های تخصصی:
آسیب های روان شناختی و رفتاری در دانشجویان همانند خشونت می تواند سلامت روانی و هیجانی آنان را با آسیب جدی مواجه سازد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ارتباط بدون خشونت مبتنی بر نظریه مارشال روزنبرگ بر همدلی و معنای زندگی دانشجویان دارای علائم خشونت انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی (با گروه آزمایش و گواه) با طرح سه مرحله ای (پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری) و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته روان شناسی دانشگاه آزاد اصفهان (خوراسگان) دارای علائم خشونت در سال تحصیلی 1401-1400 بود. در این پژوهش تعداد 27 دانشجوی دارای علائم خشونت با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش (14 دانشجو) و گواه (13 دانشجو) جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش ارتباط بدون خشونت مبتنی بر نظریه مارشال روزنبرگ را طی 8 هفته در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خشونت (آیزنک و ویلسون، 1367) (VQ)، مقیاس همدلی (جولیف و فارینگتون، 2006) (EQ) و پرسشنامه معنا در زندگی (استگر و فرازیر، 2006) (MLQ) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش ارتباط بدون خشونت بر همدلی (0/001>P؛ 51/0=Eta؛ 35/24=F) و معنای زندگی (0/001>P؛ 46/0=Eta؛ 21/20=F) دانشجویان دارای علائم خشونت تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش ارتباط بدون خشونت با بهره گیری از فنونی همانند دریافت همدلانه، شناسایی و ابراز احساسات و مسئولیت پذیری احساسات خود می تواند روشی موثر در جهت بهبود همدلی و معنای زندگی دانشجویان دارای علائم خشونت مورد استفاده قرار گیرد.