مقالات
حوزه های تخصصی:
نگرش نسبت به خانواده و ازدواج در ایران، طی دهه های اخیر تغییرات فراوانی داشته است. تأثیرگذاری خانواده و ایفای مناسب نقش های آن، به ویژه انتقال ارزش ها و فرهنگ جامعه تحت تأثیر نگرش های اعضا قرار می گیرد. با توجه به اهمیت موضوع ازدواج و نگرش به آن، این پژوهش درصدد بوده است مؤلفه های نگرش به ازدواج و انتخاب همسر را از منابع دینی استخراج کند و به تبیین آنها بپردازد. رویکرد پژوهش «کیفی – کمی» بوده است؛ به این معنا که در بخش کیفی از روش «تحلیل محتوای متون دینی» استفاده شده و در بخش کمی، «توصیفی» از نوع پیمایشی که برای سنجش روایی مؤلفه های نگرشی از آن بهره گرفته شده است. در این پژوهش از طریق روش رمزگذاری (باز، محوری و گزینشی) مؤلفه های مرتبط با نگرش به ازدواج استخراج گردیده و برای سنجش روایی مؤلفه ها از نظر کارشناسان متخصص حوزه علوم دینی و روان شناسی بهره گرفته شده است. پس از ارزیابی مؤلفه ها توسط کارشناسان، تعداد 12 مؤلفه تأیید گردیده است. همچنین الگوی نگرشی در ابعاد گوناگون، اعم از انتخاب، جایگاه، کارکردها و بایسته ها تبیین شده که هر یک از این ابعاد، خود شامل چند مؤلفه نگرشی است. در بعد انتخاب، چهار مؤلفه (دین داری، اخلاق، خردورزی، تناسب) و در بعد جایگاه، دو مؤلفه (فضیلت و سعادت) و در بعد کارکردها، چهار مؤلفه (برکت، رشددهندگی، مراقبت کنندگی و لذت) و در بعد بایسته ها، دو مؤلفه (تعظیم و تکریم و تسهیل) شناسایی و استخراج شده است. در نهایت، مؤلفه های استخراج شده نگرش افراد به ازدواج و انتخاب همسر توسط کارشناسان متخصص ارزیابی و با استفاده از CVI تجزیه و تحلیل گردیده است. نتایج نشان دهنده میزان روایی مطلوب این مؤلفه هاست.
اثربخشی معنویت درمانی بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و خلق مثبت در زنان دارای صفات شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی معنویت درمانی بر تنظیم هیجان، خلق مثبت و خودمهارگری (خودکنترلی) در زنان دارای علایم شخصیت مرزی شهر خرم آباد بود. روش پژوهش «نیمه آزمایشی» با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. با روش نمونه گیری «هدفمند» و با توجه به معیارهای ورود به مطالعه 30 تن از زنان دارای علایم شخصیت مرزی مراجعه کننده به شهر خرم آباد انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند و به پرسشنامه های «خودمهارگری» تانجی (2004)، «تنظیم هیجان» گراس و جان (2003)، پرسشنامه «خلق مثبت» واتسون و همکاران (1988) پاسخ دادند. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای مداخله معنویت درمانی را دریافت کردند و گروه گواه در نوبت انتظار قرار گرفتند. برای رعایت اصول اخلاقی هر دو گروه دارو دریافت کردند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد معنویت درمانی بر تنظیم هیجان، خلق مثبت و خودمهارگری زنان مبتلا به علایم شخصیت مرزی اثربخش است. بنابراین مداخله معنوی یک درمان مؤثر است که می تواند بر بهبود رفتارهای زنان با علایم شخصیت مرزی مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر آموزش هوش معنوی بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش هوش معنوی بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر قم بوده است. روش تحقیق از نوع «شبه آزمایشی» با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر قم در سال تحصیلی 1400-1401 بود. با استفاده از روش «نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای» 60 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه «تنظیم شناختی هیجان» گارنفسکی و همکاران (2001) استفاده شد. گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش بسته هوش معنوی کینگ (2008) قرار گرفت. تحلیل داده ها با روش «تحلیل کواریانس» انجام شد. یافته ها نشان داد تفاوت بین عملکرد دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول در راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان در دو گروه آزمایش و گواه معنادار است. به عبارت دیگر می توان گفت: آموزش هوش معنوی سبب افزایش راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و کاهش راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان می شود. مطابق یافته ها، آموزش هوش معنوی می تواند به مثابه یک روش مؤثر در بهبود راهبردهای تنطیم شناختی هیجان به کار گرفته شود.
تأثیر آموزش کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی بر سر زندگی و شفقت به خود زنان متأهل شاغل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی بر سرزندگی و شفقت به خود انجام شد. برای این پژوهش که از نوع نیمه تجربی است، از بین کلیه زنان متأهل شاغل شهر شهرضا با استفاده از روش «نمونه گیری در دسترس» 30 تن انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه به طور برابر قرار گرفتند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه «سرزندگی» رایان و فردریک (1997) و «مقیاس شفقت به خود» نف (2003) را پاسخ دادند. گروه آزمایش طی ده جلسه 90 دقیقه ای، تحت آموزش «کیفیت زندگی اسلامی» IS-QOLT)) قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار spss-23 و آزمون آنکوا تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد میانگین نمره سرزندگی و شفت به خود در پس آزمون برای گروه گواه کمتر از میانگین گروه آزمایش است. بنابراین آموزش کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی اثر معناداری بر افزایش سرزندگی (05/0>p) و شفقت به خود (05/0>p) در گروه آزمایش داشته است. بر اساس یافته ها، به زنان، به ویژه زنان شاغل توصیه می شود که با یادگیری چگونگی افزایش کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی سرزندگی و شفقت به خود را افزایش دهند.
سنجش احساس دینی در کودکان پیش از دبستان: یک مطالعه روان سنجی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مقیاسی برای سنجش احساس دینی کودکان خردسال بر پایه یک طرح پژوهشی زمینه یابی و در چارچوب الگو های متعارف در روان سنجی، در جامعه کودکان 4 تا 6 سال کشور و روی دو گروه نمونه کودکان مدارس عادی (445 تن از تهران، کرمان، تبریز، مشهد و بندرعباس) و مدارس دینی (145 تن از قم) به روش «توصیفی» اجرا شده است. در این مقیاسِ هفت ماده ای، یک کودک به عنوان قهرمان داستان در یک موقعیت از لحاظ اعمال و مراسم دینی قرار دارد و احساس آزمون شونده نسبت به آن موقعیت، به صورت خوشحال، خنثا و ناراحت اندازه گیری می شود. تحلیل داده ها نشان داد درجه دشواری و قدرت تشخیص سؤال ها و نیز توزیع فراوانی پاسخ ها مناسب و دارای برازش درونی و بیرونی است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مؤلفه های اصلی مقادیر باقی مانده استانداردشده، روایی سازه و تفاوت دو گروه کودکان مراکز عادی و دینی، روایی تفکیکی مقیاس و ضریب هماهنگی درونی بالاتر از 7/0 و شاخص های جداسازی شخص و سؤال اعتبار بر اساس مدل راش مقیاس را تأیید کرد. میانگین احساس دینی کودکان بالاتر از دشواری سؤال ها به دست آمد. درجه مطلوبیت ماده های زیارت، رفتن به عاشورا و روضه و کمک به فقرا از سطح کودکان با کمترین احساس مثبت نیز پایین تر است. در حالی که درجه مطلوبیت ماده های «رفتن به مسجد» و «تماشای نمازخواندن مادر» بیشترین مقدار و «دعا و یادگرفتن قرآن» در مهد کودک بالاتر از میانگین احساس دینی در کودکان است. این مقیاس ابزاری روا و معتبر برای ارزیابی عملکرد والدین در تقویت یا تضعیف احساس مثبت کودکان به رفتارها و مراسم دینی و نیز برای ارزیابی اثربخشی برنامه های آموزش های دینی در مراکز آموزشی است.
رابطه معاشرت با جنس مخالف، تصور از خود و سلامت روان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین متغیرهای معاشرت با جنس مخالف، تصور از خود و سلامت روان انجام شده است. پژوهش کمی و از نوع همبستگی است. حجم نمونه پژوهش 385 تن از دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهرستان رباط کریم است که با استفاده از روش «نمونه گیری خوشه ای تصادفی» انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه 9 سؤالی «معاشرت با جنس مخالف»، پرسشنامه 25 سؤالی «تصور از خود» و پرسشنامه 28 سؤالی «سلامت عمومی» است. داده ها بر اساس ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون دومتغیره همزمان تحلیل شد. یافته ها حکایت از آن دارد که بین سه متغیر «معاشرت با جنس مخالف«، «تصور از خود» و «سلامت روان» رابطه معناداری وجود دارد. افزایش خودمهارگری در معاشرت با جنس مخالف با بهبود تصور از خود و افزایش سلامت روان همبسته است. یافته دیگر اینکه خودمهارگری در معاشرت با جنس مخالف و تصور از خود می توانند قریب 16 درصد از واریانس سلامت روان را تبیین نمایند. بنابراین، معاشرت با جنس مخالف، سلامت روان و تصور از خود را کاهش می دهد.
بررسی رابطه احساس گناه جنسی، افسردگی، احساس تنهایی و جهت گیری مذهبی با شدت خودارضایی در دانشجویان مجرد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه احساس گناه جنسی، افسردگی، احساس تنهایی و جهت گیری مذهبی با شدت خودارضایی در دانشجویان مجرد «مؤسسه آموزش عالی شاندیز» انجام شده است. روش پژوهش از نوع «توصیفی همبستگی» است. جامعه آماری دانشجویان مجرد یکی از مؤسسات آموزش عالی شهرستان مشهد در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. از بین این جامعه، نمونه ای به حجم 179 تن که دست کم یک بار اقدام به خودارضایی کرده بودند، به روش «نمونه گیری در دسترس» انتخاب شد. آزمودنی ها پرسشنامه های «احساس گناه جنسی» موشر (SGQM)، مقیاس «افسردگی» بک (BDI)، مقیاس «احساس تنهایی هیجانی و اجتماعی بزرگسالان» دیتوماسو و اسپینر (SELSA)، پرسشنامه «جهت گیری مذهبی» آلپورت (AROS) و پرسشنامه محقق ساخته «شدت خودارضایی» را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که افسردگی، مذهب بیرونی، و احساس تنهایی با شدت خودارضایی رابطه ای مثبت و معنادار و با احساس گناه جنسی با شدت خودارضایی در دانشجویان مجرد دارای رابطه ای منفی و معنادار است.