سیده ثریا علوی نژاد

سیده ثریا علوی نژاد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

اثربخشی برنامه آموزشی تحول کودک بر حل مشکلات خانواده و مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحول کودک مشکل رفتاری کودک شکوفایی استعداد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 414 تعداد دانلود : 749
زمینه: خانواده، بستری تعیین کننده برای تحول سالم کودک است. آگاهی والدین از شیوه های صحیح فرزندپروری و به کار بستن آن ها به شکوفایی استعداد وکاهش مشکلات رفتاری کودکان و همچنین کاهش تعارض در روابط خانوادگی منجر خواهد شد. برخی نظریه پردازان مشکلات رفتاری را اختلال های ناتوان کننده، افراطی و نامطلوب در تعامل با والدین تعبیر کرد ه اند، روش های فرزند پروری ضعیف، روابط نامناسب والد-کودک مانند برخورهای خشن انضباطی و ناهماهنگ مرکز توجه آسیب شناسی است که باعث عدم شکوفایی توانمندی های کودکان می گردد. شواهد پژوهشی نشان می دهد اجرای برنامه های والدمحور بر سازش یافتگی، ایجاد دلبستگی و موفقیت کودکان در مواجهه با چالش ها تأثیر داشته است، اما پژوهش های اندکی در زمینه اجرای این برنامه ها در جامعه مورد مطالعه وجود دارد. هدف: مداخله آموزشی تحول کودک با این هدف بر روی والدین اجرا شد تا اثربخشی آن بر حل مشکلات خانواده و مشکلات رفتاری کودکان سنجیده شود. روش: مطالعه حاضر از نوع شبه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون استفاده شده است. در این پژوهش والدین کودکان ۷ تا ۱۲ سال در شهر تهران به صورت دردسترس برای شرکت در کارگاه آموزشی تحول کودک اعلام آمادگی نمودند. تمامی ۳۲ نفر والد شاغل با استفاده از پرسشنامه کودک آیبرگ (۱۹۹۰) و مقیاس حل مشکل خانواده (احمدی نوده، ۱۳۸۶) ارزیابی شدند. والدین گروه مداخله در پنج جلسه آموزش برنامه تحول کودک (شکوهی یکتا، اکبری و محمودی، ۱۳۹۴) شرکت کردند. برای تحلیل داده ها به منظور بررسی نمرات در پیش آزمون و پس آزمون از آزمون t گروه های همبسته استفاده گردید. یافته ها: یافته های به دست آمده نشان می دهد میانگین نمره حل مشکل خانواده در پیش آزمون و پس آزمون حاکی از افزایش ۱۱ نمره ای در پس آزمون است. مقدار t به دست آمده برابر ۵۶/۲ است که در سطح 0/05 <P معنادار می باشد؛ همچنین میانگین مشکلات رفتاری در پیش آزمون و پس آزمون حاکی از کاهش 3 نمره ای در پس آزمون است. مقدار t به دست آمده برابر 2/42 است که در سطح 0/05 <P معنادار می باشد. لذا این تغییر در هر دو مقیاس از لحاظ آماری معنادار بوده است. نتیجه گیری: برنامه آموزشی تحول کودک، موجب کاهش در نمره مشکلات رفتاری و افزایش در حل مشکلات خانواده شده است. با توجه به تأثیر مثبت این برنامه برکاهش مشکلات رفتاری در کودکان که منجر به بهبود تعارضات و مشکلات خانواده گردیده است، لذا تحقیقات بیشتر برای کاربست این برنامه بر روی نمونه های بزرگتر پیشنهاد می شود.
۲.

ترتیب تولد و هوش در فرزندان خانواده های دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترتیب تولد بهره هوشی کم توان ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 484 تعداد دانلود : 181
زمینه و هدف: مطالعات نشان دادند که بین ترتیب تولد و میزان بهره هوشی، رابطه وجود دارد که در بیشتر پژوهش ها، برتری هوشی به نفع فرزندان اول است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط ترتیب تولد فرزندان با میزان بهره هوشی در خانواده های دارای فرزند کم توان ذهنی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی و از حیث شیوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پس رویدادی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی خانواده های دارای فرزند کم توان ذهنی شهر تبریز در سال 1384 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 194 خانواده از جامعه آماری ذکر شده بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته و آزمون هوش ریون جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها نیز از روش همبستگی و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین ترتیب تولد و بهره هوشی در خانواده های سه و چهار فرزندی، تفاوت معنادار وجود ندارد و تنها تفاوت معنا دار در خانواده های پنج فرزندی است (0/04p <). همچنین نتایج این بررسی به خوبی نشان داد که بین مرتبه سنی فرزندان و میزان بهره هوشی آنها ارتباط معنا داری وجود دارد. این تفاوت به گونه ای است که کودکان با مرتبه تولد اول دارای بالاترین میانگین، و گرو ه های با مرتبه تولد دوم و سوم، دارای پایین ترین میانگین هوش بهر هستند. نتیجه گیری: به طور خلاصه ناهمسو با نتایج این پژوهش و نظریه های ترتیب تولد که مدعی برتری هوشی به نفع فرزندان اول هستند، این موضوع در نتایج داده های این مطالعه مورد تأیید قرار نگرفت؛ به عبارت دیگر اثرات ترتیب تولد، تابعی از اثرات حجم خانواده است و اثرات محض ترتیب تولد، تأثیری در هوش فرزندان ندارد.
۳.

آموزش توانش های تنظیم هیجان مبتنی بر روی آورد شناختی - رفتاری و اثربخشی آن بر رضایت زناشویی و شادکامی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانش های مهارگری خشم شادکامی رضایت زناشویی آموزش زوجین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 492 تعداد دانلود : 739
زمینه: خانواده مهمترین عنصر در اجتماع است و زوجیت اساس شکل گیری و هسته خانواده است. جامعه موفق، به زوجیت و آرامش در خانواده به عنوان یک موضوع بسیار حائز اهمیت می پردازد. اگر به هر دلیلی نارضایتی و ناسازگاری در روابط زناشویی به وجود آید، ممکن است زمینه ناکامی و خشم ایجاد شود و پیامدهایی نظیر سوءظن، سوءاستفاده عاطفی، خصومت و سرزنش و پایین آمدن سلامت روانی زوجین را در پی داشته باشد ، اما آیا می توان از طریق بسته آموزشی تنظیم هیجان مبتنی بر روی آورد شناختی - رفتاری رضایت زناشویی و شادکامی آنها را افزایش داد؟ هدف: این پژوهش با هدف آموزش توانش های تنظیم هیجان مبتنی بر روی آورد شناختی - رفتاری و اثربخشی آن بر رضایت زناشویی و شادکامی زوجین انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون تک گروهی بود. گروه نمونه به صورت در دسترس انتخاب شد که 66 نفر از زوجین (با میانگین 32/27 سال و انحراف استاندارد 3/7171/3) در 7 جلسه دوساعته کارگاه مدیریت خشم شرکت کردند. این زوجین از بین والدین دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی شهر تهران و به صورت در دسترس انتخاب شدند. برنامه مداخلاتی استفاده شده در این کارگاه برنامه بازنگری شده آتش بازی (اسمیت، 2004) بود. برای جمع آوری داده ها از سیاهه شادکامی آکسفورد (آرگایل، مارتین و کراس لند، ۱۹۸۹) و شاخص رضایت زناشویی هودسون (۱۹۹۲) استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون t وابسته نشان داد که آموزش توانش های تنظیم هیجان، شادکامی و رضایت زناشویی را به طور معناداری افزایش داده است. این تفاوت ها به نحوی است که میانگین گروه نمونه در سیاهه شادکامی افزایش داشته (0/05 < p ) و در سیاهه شاخص زناشویی که نمره بالا نشان دهنده مشکلات بیشتر زناشویی است به طور معناداری کاهش داشته است (0/05 < p ). نتیجه گیری: این بدان معنی است که آموزش توانش های تنظیم هیجان، روش مناسبی برای کاهش تعارضات خانوادگی و افزایش شادکامی در زوجین است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان