فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1187 - 1204
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از مهم ترین چالش هایی که تمام جوامع با آن روبه رو هستند، واقعیتی به نام طلاق است که به طور دائم در حال افزایش است. از طرف دیگر، بر اساس مطالعات پیشین از جمله مهم ترین و عمیق ترین علل طلاق در زنان، صفات شخصیت مرزی، بخشودگی بین فردی و سبک های شنیداری است. در مورد مقایسه متغیرهای مذکور در زنان متقاضی و غیرمتقاضی طلاق، شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه صفات شخصیت مرزی، بخشودگی بین فردی و سبک های شنیداری در زنان متقاضی و غیرمتقاضی طلاق انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علّی-مقایسه ای (پس رویدادی) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان متقاضی طلاق در دادگاه شهید باهنر و کلینیک کامران در منطقه 5 شهر تهران، کلینیک ندای آرامش روان و آوای باران در منطقه 2 شهر تهران و زنان غیرمتقاضی طلاق در سرای محله مناطق 2 و 5 شهر تهران بود که از بین آن ها 300 نفر (130 زن متقاضی طلاق و 130 زن غیرمتقاضی طلاق) به عنوان نمونه آماری به روش هدفمند انتخاب شد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های بخشودگی بین فردی (احتشام زاده و همکاران، 1388)، شخصیت مرزی (لیشنرنیگ، 1999) و سبک های شنیداری (دوئل، 1997) بود. تحلیل داده ها در این پژوهش با تحلیل واریانس چندمتغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS-24 شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد بین صفات شخصیت مرزی به طور کلی و مؤلفه های آن، آشفتگی هویتی با (0/001=P و12/032=F(1,258))؛ مکانیسم های دفاعی با (0/001=P و 17/907=F(1,258)) و ترس از صمیمیت با (0/001=P و 14/390=F(1,258))؛ در دو گروه متقاضی و غیرمتقاضی طلاق تفاوت معنادار وجود دارد. بخشودگی بین فردی به طور کلی و مؤلفه های آن، ارتباط مجدد و کنترل انتقام جویی با (0/001=P و 11/574=F(1,258))؛ کنترل رنجش با (0/001=P و 83/662=F(1,258)) و درک واقع بینانه با (0/001=P و 8/035=F(1,258))؛ در دو گروه متقاضی و غیرمتقاضی طلاق تفاوت معنادار وجود دارد. هم چنین در زمینه سبک های شنیداری، سبک تأملی با (0/001=P و 44/604=F(1,258)) در دو گروه زنان متقاضی و غیرمتقاضی طلاق تفاوت معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده که نشان داد زنان متقاضی طلاق و غیرمتقاضی طلاق از نظر صفات شخصیت مرزی، بخشودگی بین فردی و سبک های شنیداری با هم متفاوت هستند، پبشنهاد می شود در مشاوره های قبل از ازدواج به صفات شخصیت مرزی در طرفین و در زوج درمانی به آموزش بخشودگی بین فردی و سبک شنیداری تأملی در زوجین توجه شود.
تجارب زیسته معلمان و دانش آموزان پایه ششم از ارزشیایی کیفی درس ریاضی، طراحی مقیاس مهارت های معلمی در ارزشیابی کیفی درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1243 - 1262
حوزه های تخصصی:
زمینه: با بررسی های انجام شده در این زمینه مشخص که مطالعه ای به بررسی تجارب زیسته معلمان و دانش آموزان پایه ششم از ارزشیایی کیفی درس ریاضی، طراحی مقیاس مهارت های معلمی در ارزشیابی کیفی درس ریاضی نپرداخته است.
هدف: هدف این پژوهش بررسی تجارب زیسته معلمان و دانش آموزان پایه ششم از ارزشیایی کیفی درس ریاضی بود.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش به صورت کیفی و براساس راهبرد پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان این پژوهش معلمان و دانش آموزان پایه ششم بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری استفاده شد.
یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که از دیدگاه معلمان 23 مقوله اصلی و 60 مقوله فرعی و از دیدگاه دانش آموزان 21 مقوله اصلی و 42 مقوله فرعی به عنوان عوامل و مؤلفه های ضروری مورد نیاز و موانع و چالش های اجرای ارزشیابی کیفی شناسایی شدند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد مصاحبه شونده ها به آسیب هایی مانند نداشتن اعتقاد قلبی به ارزشیابی کیفی، عدم اطلاع معلمان از فلسفه ارزشیابی کیفی، حاکم نشدن روح ارزشیابی، عدم توانایی سنجش توسط خود دانش آموز، بزرگ شدن معلمان در سیستم ارزشیابی کمی اشاره کرده اند. همچنین معلمان به آسیب هایی مانند کاهش رقابت سالم، حساس نبودن بچه ها به درس، انگیزه ی کم، نبود زیرساخت مناسب، بی خیالی، درس نخواندن دانش آموز، نبود شور و شوق و جذابیت در معلمان و عدم توانایی پوشاندن نقاط ضعف در ارزشیابی کیفی اشاره کردند.
اثربخشی بسته هنردرمانی بیانگر مبتنی بر برنامه گربه سازگار بر کاهش ترس از شکست در کودکان جنگ سوریه دارای علائم استرس آسیب ثانویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1339 - 1358
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات نشان داده است که جنگ در سوریه به طور قابل توجهی بر روی سلامت روان کودکان تأثیر گذاشته و باعث افزایش میزان استرس و اضطراب آن ها شده است، پژوهش های مختلف حاکی از آن است که میزان استرس و اضطراب را می توان با بهره گیری از مداخلات هنردرمانی و روانشناختی تعدیل کرد. با وجود این، کاربرد هنردرمانی مبتنی بر مداخلات روانشناختی، در آسیب های ناشی از جنگ بر کودکان سوری، مغفول مانده است.
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخله هنردرمانی بیانگر مبتنی بر برنامه گربه سازگار در کاهش ترس از شکست در کودکان تحت تأثیر جنگ سوریه و دچار استرس آسیب ثانویه (STS) انجام شده است.
روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری (3 ماهه) با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی کودکان 10-12 سال سوری در معرض جنگ بود که از این جامعه آماری، کودکانی که به علت جنگ به شهر السلمیه نقل مکان کرده بودند (153 نفر) مورد آزمون مقیاس تشخیصی استرس آسیب ثانویه (براید و همکاران،2004)، قرار گرفتند که تعداد 44 نفر با علائم بیشتر (کسب نمره بالاتر) انتخاب شدند و بر اساس ملاک ورود و خروج، از این کودکان 20 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش (گروه مداخله هنردرمانی بیانگر) وگواه گمارده شدند. در جلسات مداخله هنردرمانی از بسته هنردرمانی بیانگر مبتنی بر برنامه گربه سازگار (کلثوم و همکاران، 2023) و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ارزیابی شکست در عملکرد PFAI (کونروی و همکاران، 2002) استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز تحلیل واریانس اندازه گیری تکرارشده (مکرر) و نرم افزار SPSSv26 مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد مداخله هنردرمانی بیانگر مبتنی بر برنامه گربه سازگار بر کاهش علائم ترس از شکست و ابعاد آن (ترس از تجربه شرم و خجالت، ترس از کاهش عزت نفس، ترس از داشتن آینده ای نامعلوم، ترس از دست دادن علاقه افراد مهم و ترس از ناراحت شدن افراد مهم (در کودکان سوری مؤثر بوده است (0/05p<).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، این نتیجه حاصل شد که هنردرمانی بیانگر مبتنی بر برنامه گربه سازگار می تواند باعث کاهش میزان علائم ترس از شکست و زیرمقیاس های آن بر کودکان متأثر از جنگ شده و تکرار آزمایش در کودکان دیگر متأثر از جنگ با نمونه های بیشتر پیشنهاد می شود.
ارائه الگوی رهبری هوشمند درآموزش و پروش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1493 - 1508
حوزه های تخصصی:
زمینه: با بررسی های انجام شده در این حوزه مشخص شد که تاکنون یک الگوی پویا برای رهبری هوشنمند در آموزش و پرورش در هیچ یک از مطالعات انجام شده ارائه نشده است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین ارائه الگوی رهبری هوشمند در آموزش و پرورش به روش کیفی از نوع تحلیل مضمون انجام گرفت.
روش: داده های این پژوهش برگرفته از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با 12 نفر از متخصصان موضوعی در حوزه رهبری و مدیریت در آموزش و پرورش بود که بر اساس نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری این فرآیند ادامه یافت. اعتبار داده های پژوهش از طریق بازگشت به مشارکت کنندگان و ممیزیان بیرونی بررسی و تأیید شد. در قالب کدگذاری باز، محوری، و گزینشی در نرم افزار اطلس تی آی 8، انجام گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد بعد عقلانی، هیجانی و معنوی سه بعد رهبری هوشمند محسوب می شوند؛ که شامل عناصری چون تفکر استراتژیک، هدف گذاری مشترک، تصمیم گیری عقلایی، انگیزه، خودآگاهی، خود مدیریتی، ایمان به تحقق هدف و فرهنگ سازی است. نتایج همچنین نشان داد عناصر مدیریت دانشی مدیریت سازمانی و مدیریت تیمی و مدیریت عمل گرا مؤلفه های الگوی رهبری هوشمند مدیران آموزش و پرورش هستند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد بعدعقلانی، هیجانی و معنوی سه بعد رهبری هوشمند محسوب می شوند؛ که شامل عناصری چون تفکر استراتژیک، هدف گذاری مشترک، تصمیم گیری عقلایی، انگیزه، خودآگاهی، خود مدیریتی، ایمان به تحقق هدف و فرهنگ سازی است. نتایج همچنین نشان داد عناصر مدیریت دانشی مدیریت سازمانی و مدیریت تیمی و مدیریت عمل گرا مؤلفه های الگوی رهبری هوشمند مدیران آموزش و پرورش هستند. نتایج این پژوهش با تحقیقات زیدزیونت (2018)، اولکسینکو و روآن (2018)، آلن، شانکمن، میگل (2012)، فیشر و وایلدمن (2016)، شیشونگا (2020)، نورعلیزاده و حاجیوند (1387) و کیخا (1396) در ابعاد مختلف هیجانی، معنوی و عقلانی از رهبری هوشمند همسویی دارد.
تدوین مدل شادکامی بر اساس بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی با میانجی گری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1567 - 1586
حوزه های تخصصی:
زمینه: شادکامی یک احساس درونی مثبت از ادراک های شناختی و عاطفی دریافت شده و به معنای خوشبختی عاطفی و شناختی در تعادل احساسات و سلامت روان است و احساس بهزیستی روانشناختی همان ارزیابی کلی فرد در پذیرش خود، رابطه مثبت با دیگران، خودمختاری، زندگی هدفمند، رشد شخصی و تسلط بر محیط است. مطالعات متعددی تأثیر مثبت بهزیستی روانشناختی بر هوش هیجانی، بر شادکامی، حمایت اجتماعی بر شادکامی، هوش هیجانی، حمایت اجتماعی بر شادکامی نشان داده اند؛ اما تدوین مدل شادکامی براساس بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی با میانجی گری هوش هیجانی مغفول مانده است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل شادکامی بر اساس بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی با میانجی گری هوش هیجانی در دانشجویان کارشناسی انجام شد.
روش: طرح پژوهش کاربردی و روش توصیفی همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل می دادند و بر اساس دیدگاه کلاین در مدل معادلات ساختاری، تعداد 414 فرد از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شادکامی (آکسفورد، 2002)، بهزیستی روانشناختی (ریف، 2002)، حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، 1988) و هوش هیجانی (شات، 1998) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق مدل یابی ساختاری با استفاده از نرم افزار 26AMOS انجام شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بهزیستی روانشناختی، حمایت اجتماعی و هوش هیجانی به صورت مثبت و معنادار (001/0 ˂P) بر شادکامی دانشجویان اثر دارد و هوش هیجانی در بین دانشجویان به صورت مثبت و معنادار (001/0 ˂P) اثر بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی بر شادکامی را میانجی گری می کند.
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت باتوجه به اهمیت متغیر بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی در شادکامی دانشجویان، آموزش ها و کارگاه های مهارت های زندگی، ارتباطات و تعاملات مثبت که موجب بهبود و افزایش شادکامی در دانشجویان می شود در سطح دانشگاه ها و مؤسسات عالی برنامه ریزی، تدوین و اجرا شوند.
بررسی همبسته های آسیب شناختی روانی اعتیاد به اینترنت در دانشجویان افغانستان مشغول به تحصیل در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1587 - 1606
حوزه های تخصصی:
زمینه: اعتیاد به اینترنت می تواند آسیب های روانی متعددی در جامعه دانشجویی به دنبال داشته باشد. متغیری های متعددی در اعتیاد به اینترنت نقش داشته دارند که می توان به افسردگی، اضطراب، استرس و عزت نفس با اعتیاد به اینترنت اشاره کرد. مسئله پژوهش حاضر این است که آیا بین اعتیاد به اینترنت و افسردگی، اضطراب، استرس و عزت نفس همبستگی وجود دارد؟
هدف: این مطالعه با هدف شناسایی همبسته های آسیب شناختی روانی ناشی از اعتیاد به اینترنت در بین دانشجویان افغانستانی مشغول به تحصیل در دانشگاه های ایران انجام شد تا با فهم بهتر این عوامل، راهکارهای پیشگیرانه و درمانی مؤثرتری ارائه شود. این مطالعه می تواند به بهبود سلامت روان دانشجویان و افزایش کیفیت تجربیات تحصیلی آن ها کمک کند.
روش: پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان افغانستان شاغل به تحصیل در دانشگاه های ایران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند، تعداد ۲۶۸ نفر (۱۵۹ پسر، ۱۰۹ دختر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل مقیاس کوتاه اعتیاد به اینترنت یانگ (1996)، مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (لویبوند و لویبوند، 1995) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) بود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمودنی t مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین اعتیاد به اینترنت و افسردگی، اضطراب و استرس رابطه مثبت معنی دار و جود دارد (۰۱/۰ >P). علاوه بر این، افسردگی، استرس و اضطراب در پیش بینی اعتیاد به اینترنت، معنی دار نشان داد (۰۰۰۱/0>P). اضطراب که به تنهایی 11% از واریانس را توجیه می کرد، بهترین پیش بینی کننده بود. بعد از آن افسردگی 2% و فشار روانی 2% پیش بینی کننده های بهتری بودند. همچنین شیوع اعتیاد به اینترنت در پسرها به طور معنی داری بالاتر بود و سرانجام این عزت نفس تا حدودی زیادی با اعتیاد به اینترنت ما مرتبط (۰۵/۰ <P) نشان داد.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه اعتیاد به اینترنت از طریق ابعاد افسردگی و اضطراب قابل پیش بینی است؛ لذا نتایج این پژوهش نکات مهمی در زمینه آموزش دانشجویان مبتلا به اعتیاد به اینترنت و مداخلات درمانی برای کنترل بدکار کردی روانشناختی آن ها همراه دارد.
بررسی مقایسه سرگردانی ذهنی، تعلل ورزی تحصیلی، همجوشی شناختی و پردازش هیجانی در دانشجویان دارای اختلال اضطراب امتحان با عادی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 13
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه سرگردانی ذهنی، تعلل ورزی تحصیلی، همجوشی شناختی و پردازش هیجانی دانشجویان دارای اختلال اضطراب امتحان با عادی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش علی - مقایسه ای دربرگیرنده کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد شهر نجف آباد در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از این میان تعداد 100 دانشجو (50 دانشجو دارای تشخیص اضطراب امتحان مطابق با نمره برش بالای 12 در پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون پس از همتاسازی با 50 دانشجو بدون اضطراب امتحان) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه های سرگردانی ذهنی کاریر و سلی، تعلل ورزی تحصیلی سولومون و راث بلوم، همجوشی شناختی گیلاندرز و همکاران و پردازش هیجانی باکر و همکاران گردآوری شد. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری در نرم افزار SPSS.23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس یافته های حاصل از تحلیل واریانس چند متغیری مشخص شد که بین سرگردانی ذهنی، تعلل ورزی تحصیلی، همجوشی شناختی و پردازش هیجانی دانشجویان دارای اختلال اضطراب امتحان با عادی تفاوت وجود دارد (05/0>p)؛ نتایج آزمون تعقیبی LSD نیز نشان داد که دانشجویان دارای اختلال اضطراب امتحان در مقایسه با دانشجویان عادی نمرات بالاتری را در سرگردانی ذهنی، تعلل ورزی تحصیلی، همجوشی شناختی و پردازش هیجانی کسب کردند (05/0>p). لذا، با توجه به بالا بودن نمرات سرگردانی ذهنی، تعلل ورزی تحصیلی، همجوشی شناختی و پردازش هیجانی در بین دانشجویان دارای اختلال اضطراب امتحان، اطلاع رسانی، تحقیق و بررسی علمی بیشتر برای درک این تفاوت ها و همچنین کمک به کنترل و درمان به موقع مشکلات ناشی از اضطراب امتحان توصیه می شود.
ویژگی های یک مدرسه خوب از نگاه دانش آموز
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
85 - 88
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی ویژگی های یک مدرسه خوب می پردازد که نقش مهمی در تربیت و آموزش دانش آموزان دارد. مدارس با ارائه یک محیط آموزشی مناسب و حمایت کننده، می توانند بستر مناسبی برای رشد علمی، شخصیتی و اجتماعی دانش آموزان فراهم کنند. یکی از اصلی ترین ویژگی های یک مدرسه خوب، کیفیت معلمان آن است. معلمان باید دارای تحصیلات و دانش تخصصی کافی، تجربه و مهارت های تدریس مناسب، توانایی برقراری ارتباط موثر با دانش آموزان، اخلاق حرفه ای و تعهد به شغل خود باشند. معلمان باکیفیت می توانند با استفاده از روش های تدریس نوین، مدیریت صحیح کلاس و ارائه بازخورد سازنده، بهبود قابل توجهی در فرآیند یادگیری دانش آموزان ایجاد کنند.وجود امکانات فیزیکی مناسب مانند کلاس های درس مجهز، کتابخانه، آزمایشگاه ها و سالن های ورزشی نیز از دیگر ویژگی های یک مدرسه خوب است. این امکانات می توانند به یادگیری عملی و کاربردی دانش آموزان کمک کرده و انگیزه آنها را برای شرکت در فعالیت های مختلف افزایش دهند. علاوه بر این، دسترسی به منابع آموزشی با کیفیت، از جمله کتاب های درسی به روز، اینترنت و ابزارهای آموزشی مدرن، نقش مهمی در بهبود فرآیند یادگیری دارند. این منابع باید به گونه ای طراحی شوند که دانش آموزان را در فهم مطالب درسی یاری کرده و فرصت های یادگیری تعاملی را فراهم آورند.خانواده ها نیز نقش بسزایی در حمایت از فرآیند آموزشی و تربیتی دانش آموزان ایفا می کنند. همکاری و تعامل بین خانواده و مدرسه می تواند به ایجاد یک محیط یادگیری مثبت و حمایت کننده کمک کند. والدین می توانند با شرکت در جلسات مدرسه، پیگیری وضعیت تحصیلی فرزندان و تشویق به مشارکت در فعالیت های مدرسه، به بهبود کیفیت آموزشی و تقویت انگیزه دانش آموزان کمک کنند.برنامه های فوق برنامه مانند ورزش، هنر، موسیقی و فعالیت های اجتماعی و فرهنگی نیز به توسعه مهارت های اجتماعی و شخصیتی دانش آموزان کمک می کنند. این برنامه ها فرصتی برای کشف و پرورش استعدادهای دانش آموزان فراهم کرده و به آنها کمک می کنند تا توانایی های خود را در زمینه های مختلف بهبود بخشند
رابطه معاشرت با جنس مخالف، تصور از خود و سلامت روان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
101 - 116
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین متغیرهای معاشرت با جنس مخالف، تصور از خود و سلامت روان انجام شده است. پژوهش کمی و از نوع همبستگی است. حجم نمونه پژوهش 385 تن از دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهرستان رباط کریم است که با استفاده از روش «نمونه گیری خوشه ای تصادفی» انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه 9 سؤالی «معاشرت با جنس مخالف»، پرسشنامه 25 سؤالی «تصور از خود» و پرسشنامه 28 سؤالی «سلامت عمومی» است. داده ها بر اساس ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون دومتغیره همزمان تحلیل شد. یافته ها حکایت از آن دارد که بین سه متغیر «معاشرت با جنس مخالف«، «تصور از خود» و «سلامت روان» رابطه معناداری وجود دارد. افزایش خودمهارگری در معاشرت با جنس مخالف با بهبود تصور از خود و افزایش سلامت روان همبسته است. یافته دیگر اینکه خودمهارگری در معاشرت با جنس مخالف و تصور از خود می توانند قریب 16 درصد از واریانس سلامت روان را تبیین نمایند. بنابراین، معاشرت با جنس مخالف، سلامت روان و تصور از خود را کاهش می دهد.
تدوین و اعتباریابی پرسشنامه مؤلفه های شناختی-اجتماعی و فرهنگی مرتبط با ظرفیت کارآفرینانه در مرکز سلامت اقلیم کردستان عراق
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برای رفع نیازهای اقتصادی و همچنین ایجاد کسب وکارهای جدید باید از ظرفیت های کارآفرینی استفاده کرد.
هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی پرسشنامه مؤلفه های شناختی-اجتماعی و فرهنگی مرتبط با ظرفیت کارآفرینانه بود.
روش: جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید و خبرگان حوزه در ابتدا قرار گرفت و در نهایت مصاحبه ها از نخبگان و صاحب نظران در حوزه کارآفرینی و کارآفرینی ورزشی بودند. اندازه نمونه در این پژوهش بر مبنای شاخص اشباع نظری برابر با 17 نفر بود، کارشناسان حوزه ورزش و دانشجویان رشته تربیت بدنی و همچنین مشتریان مراکز سلامت و ورزش بودند. بر این اساس 370 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری مصاحبه باز بود و بر مبنای سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد؛ و با نرم افزار Maxqda تحلیل شد. در بخش کمی ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مستخرج از کدهای بخش کیفی بود که با نرم افزار Smart PLS تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: بر مبنای تحلیل داده ها 63 مفهوم اولیه، 14 مقوله اصلی شناسایی شد. مؤلفه های شناسایی شده شامل جذب منابع مالی، زیرساخت های شناختی و حقوقی، تقاضا سازی برای ورزش، گروه های تخصصی در کارآفرینی، آموزش، نهادینه کردن فرهنگ توسعه پایدار، بهبود عوامل محیطی، استفاده از ظرفیت های کارآفرینانه، ترویج و ارتقا کارآفرینی برای ایجاد ظرفیت کارآفرینی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی، سیاسی-شناختی و ساختاری بود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر عوامل اجتماعی، شناختی و فرهنگی منجر به الگوسازی موفق کارآفرینی در جامعه و تسهیل فرآیندهای راه اندازی کسب وکار می گردد.
فراتحلیل اثربخشی مطالعات انجام شده بر پردازش سرعت خواندن دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
53 - 62
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل مطالعات انجام شده بر پردازش سرعت خواندن دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص انجام شد. جامعه آماری پژوهش، پایان نامه های کارشناسی ارشد، دکتری و تحقیقات چاپ شده در زمینه مداخلات در مجلات و کنفرانس های علمی تخصصی ایران شامل (Noormags, SID ,Magiran, irandoc, Civilica) بودند که در طی ده سال گذشته (1400- 1390) در زمینه مداخله های آموزشی انجام شده بر سرعت خواندن دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص که حجم نمونه مناسبی داشته و از نظر روایی و اعتبار ابزار اندازه گیری و روش نمونه گیری شرایط لازم را داشته اند. بدین جهت 6 پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بود، انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. جست و جو در پایگاه های علمی با استفاده از کلیدواژه های؛ سرعت خواندن، درک خواندن، صحت خواندن، سرعت ردیابی خواندن با محوریت مداخلات آموزشی انجام شده در زمینه اختلالات یادگیری، انجام شد. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فراتحلیل بود. مراحل اجرای این فراتحلیل براساس مراحل فراتحلیل هویت و کرامر بود. نتایج این فراتحلیل نشان داد که اندازه اثر مداخلات آموزشی انجام شده بر سرعت خواندن دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص دانش آموزان 51/0 بود. مهم ترین نکته این است که مداخلات توانبخشی شناختی- رایانه ای و تمرین های عملی عصب روان شناختی بیشتر مورد توجه پژوهشگران بود.
پیش بینی اشتیاق و فرسودگی تحصیلی براساس کمالگرایی و حمایت تحصیلی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
131 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اشتیاق و فرسودگی تحصیلی براساس کمالگرایی و حمایت تحصیلی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود. مطالعه ی حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان گچساران در سال 1400- 1399 بودند که از بین آنها 240 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه کمال گرایی هیل و همکاران (PI، ۲۰۰۴)، ، پرسشنامه حمایت تحصیلی ساندز و پلانکت (ASS، 2005) ، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز (SES، 2004) و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (SBI، 1997) بود. روش تحلیل این پژوهش، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان بود. یافته ها نشان داد که کمال گرایی با اشتیاق تحصیلی رابطه منفی و معنادار(05/0>p) و با فرسودگی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری دارد (01/0>p). همچنین، بین حمایت تحصیلی با اشتیاق تحصیلی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد (05/0>p). با این حال، رابطه ی معناداری بین حمایت تحصیلی با فرسودگی تحصیلی مشاهده نشد. در مجموع، نتایج رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین توانستند 1/6 درصد از تغییرات فرسودگی تحصیلی و 5/3 درصد از تغییرات متغیر اشتیاق تحصیلی را پیش بینی کنند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که در صورت بالا بودن نمره کمال گرایی در دانش آموزان به احتمال زیاد می توان شاهد کاهش اشتیاق تحصیلی و بروز فرسودگی تحصیلی از سوی آن ها بود که این رابطه می تواند تحت تاثیر حمایت تحصیلی ادراک شده دانش آموزان تغییر کند.
بررسی نقش ترومای کودکی در نشانه های وسواسی-جبری با میانجی گری ترس از خود، باورهای هیجانی، باورهای وسواسی و آلودگی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
215 - 225
حوزه های تخصصی:
تجربه تروما در کودکی اثرات جبران ناپذیری بر ذهن کودک می گذارد و با نشانه های وسواسی-جبری مرتبط است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تجربه تروما در پیش بینی نشانه های وسواسی-جبری با میانجی گری متغیرهای ترس از خود، باورهای هیجانی، باورهای وسواسی و آلودگی ذهنی است. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری است. نمونه مورد مطالعه دربرگیرنده 300 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1400- 1401 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابرازهای مورد استفاده شامل پرسشنامه تجارب آسیب زای کودکی (CTQ)، پرسشنامه ترس از خود (FOS)، پرسشنامه باورهای هیجانی (EBQ)، پرسشنامه باورهای وسواسی (OBQ-44)، مقیاس آلودگی ذهنی سیاهه وسواسی-جبری ونکوور (VOCI-MC) و سیاهه وسواسی-جبری ونکوور (VOCI) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد که مدل اصلاح شده پژوهش از برازش خوبی برخوردار است. بر این اساس می توان گفت که تجربه تروما در دوران کودکی با تأثیری که بر ادراکات فرد از خود تأثیر می گذارد به نوعی تجربه دوسوگرایی و تردید در خود منجر می شود. این عدم اطمینان نسبت به خود با آلودگی ذهنی، باورهای وسواسی و باورهای هیجانی همراه می شود و افکار ناخوانده ای که در حوزه های حساس خود تجربه می شوند را به سمت نشانه های وسواسی-جبری سوق می دهد. به نظر می رسد که توجه به ترس از خود و باورهای هیجانی در طراحی مداخلات مربوط به اختلال وسواسی-جبری می تواند اقدامی کمک کننده باشد.
پیش بینی افسردگی بر اساس مواجهه با خشونت خانگی با میانجی گری مشکلات خواب: بررسی نقش تعدیل کننده خودشفقتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
25 - 36
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مواجهه با خشونت خانگی و افسردگی با میانجی گری مشکلات خواب و تعدیل کنندگی خودشفقتی در نوجوانان دختر انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مطالعه شامل تمامی نوجوانان دختر 13 تا 16 ساله مشغول به تحصیل شهر تهران در سال 1402 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 223 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس مواجهه کودک با خشونت خانگی (ادلسون و همکاران، 2008)، مقیاس افسردگی نوجوانان کوتچر (لبلانس و همکاران، 2002)، نسخه کوتاه مقیاس خودشفقتی (ریس و همکاران، 2011) و پرسشنامه کوتاه اختلالات خواب (زومر، 1985) پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه هایس (مدل های 4 و 7) در نرم افزار SPSS24 استفاده شد. نتایج نشان داد مشکلات خواب رابطه بین مواجهه با خشونت خانگی و افسردگی را میانجی گری می کنند و رابطه بین مواجهه با خشونت خانگی و افسردگی با میانجی گری مشکلات خواب توسط خودشفقتی تعدیل می شود. بر این اساس، نوجوانانی که از سطوح بالای خودشفقتی برخوردارند، در مواجهه با خشونت خانگی، مشکلات خواب کمتری را تجربه می کنند و در نتیجه ممکن است کمتر دچار افسردگی شوند. یافته های این پژوهش برای درک مکانیسم پیچیده رابطه موجهه با خشونت خانگی و افسردگی مفید است و پیامدهایی عملی برای مداخلات پیشگیرانه و درمانی افسردگی نوجوانان دختر دارد.
ویژگی های روان سنجی ابزار احساس تعلق در دانشجویان: آزمون نظریه پیوند داشتن انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
17 - 32
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مفهوم تعلق، بخشی اساسی از نظریه پیوند داشتن انسان است که حس پیوستگی با دیگران را به عنوان یک نیاز روان شناختی اصلی مطرح می کند. ابزار احساس تعلق برای اندازه گیری این سازه در میان دانشجویان طراحی شده است؛ گروهی که تجربه تعلق در آن ها می تواند به طور قابل توجهی بر موفقیت تحصیلی و اجتماعی شان تأثیر بگذارد. این مطالعه با هدف اعتبارسنجی ابزار احساس تعلق در چارچوب نظریه پیوند داشتن انسان، انجام شد.
روش : در یک طرح توصیفی- همبستگی و اعتباریابی، 200 نفر از دانشجویان یکی از مؤسسات آموزش عالی مشهد به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان، ابزار احساس تعلق (هاگرتی و پاتوسکی، 1995)، مقیاس نیاز به تعلق (کلی، 1999)، فرم کوتاه مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان (دی توماسو، برنن و بست، 2004)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ (والر، میر و اوهانیان، 2001)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (لوی باند و لوی باند، 1995)، مقیاس فشار روانی کسلر (کسلر و همکاران، 2002) و مقیاس رضایت از زندگی (داینر، ایمونز، لارسن و گریفین، 1995) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، ضریب همبستگی، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندمتغیره، تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که ابزار احساس تعلق، از ساختاری دو عاملی برخوردار است که 72/71 درصد از واریانس را تبیین می کند. همبستگی منفی و معنادار ابزار احساس تعلق در ارتباط با نیاز به تعلق، احساس تنهایی اجتماعی و طرحواره انزوای اجتماعی، بیانگر تأیید روایی واگرا بود (01/0>P). همچنین، نتایج روایی پیش بین نشان داد که ابعاد احساس تعلق پیش بینی کننده منفی افسردگی، فشار روانی و پیش بینی کننده مثبت رضایت از زندگی هستند (01/0>P). بر حسب سن و جنسیت، نیز تفاوت معناداری به دست نیامد.
نتیجه گیری: به طور کلی، ابزار احساس تعلق در پژوهش حاضر از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار بود و بنابراین می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در سنجش احساس تعلق دانشجویان استفاده کرد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر همجوشی شناختی و ناگویی هیجانی دانش آموزان با شکایات روان تنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
121 - 146
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر همجوشی شناختی و ناگویی هیجانی دانش آموزان با شکایات روان تنی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دوره متوسطه دوم با شکایات روان تنی شهرستان خمینی شهر در سال تحصیلی 1400-1399 بود. در این پژوهش تعداد 37 دانش آموز با شکایات روان تنی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جای دهی شدند (18 نفر در گروه آزمایش و 19 نفر در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی دو ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسش نامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس شکایات روان تنی (Takata & Sakata)، پرسش نامه همجوشی شناختی (Gillanders et al.) و پرسش نامه ناگویی هیجانی (Bagby et al.) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر همجوشی شناختی و ناگویی هیجانی دانش آموزان با شکایات روان تنی تأثیر معنادار دارد (001/0>p). بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با فعالیت ها و نگرش ذهن آگاهانه و پرداختن به احساسات و هیجان های مشکل ساز می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش همجوشی شناختی و ناگویی هیجانی دانش آموزان با شکایات روان تنی مورد استفاده قرار گیرد.
نقش میانجی پذیرش خود در رابطه بین خودشکوفایی، تعالی خود و تحمل پریشانی در بیماران دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
317 - 340
حوزه های تخصصی:
تحمل پریشانی از عوامل تأثیرگذار بر خودمدیریتی بیماران دیابتی است. این پژوهش به منظور تعیین نقش میانجی پذیرش خود در ارتباط بین خودشکوفایی، تعالی خود و تحمل پریشانی در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و با روش تحلیل مسیر انجام گرفت. به این منظور 207 پرسشنامه به روش در دسترس در بیماران دیابتی نوع دو ساکن استان یزد اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تحمل پریشانی Simons & Gaher و مقیاس تکامل وجودی Loonstra بود. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر در نرم افزار AMOS 24 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که پذیرش خود با تحمل پریشانی (001/0 > P و 24/0 r =)، خودشکوفایی با تحمل پریشانی (01/0 > P و 22/0 r =) و تعالی خود با تحمل پریشانی (05/0 > P و 23/0 r =) ارتباط معنی دار مثبتی دارند. همچنین پذیرش خود نقش میانجی معنی داری در رابطه بین خودشکوفایی و تحمل پریشانی (01/0>p) و نیز تعالی خود و تحمل پریشانی (05/0>p) بازی می کند. میزان تحمل پریشانی فرد دیابتی تا 22 درصد توسط عوامل خودشکوفایی، تعالی خود و پذیرش خود قابل پیش بینی بود (01/0>p). نتایج نشان داد افراد مبتلا به دیابت نوع دو که پذیرش خود، تعالی خود و خودشکوفایی بالاتری دارند، تحمل پریشانی بالاتری داشته اند. بنابراین پیشنهاد می شود که مراکز بهداشتی-درمانی به آموزش های روان شناختی جهت ارتقاء خودشکوفایی، تعالی خود و بطور خاص پذیرش خود در بیماران دیابتی توجه ویژه ای داشته باشند.
بررسی رابطه بین سبک های حل تعارض، باورهای غیر منطقی و الگوهای ارتباطی با تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تعارضات زناشویی از متغیرهای زیادی تأثیر می پذیرد و عوامل بسیاری می توانند زمینه ساز ایجاد تعارض شوند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی بین سبک های حل تعارض، باورهای غیرمنطقی و الگوهای ارتباطی با تعارضات زناشویی انجام شد.روش : این پژوهش ، توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متاهل 25 تا 45 سال با حداقل 2 سال ازدواج مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان خرم بید در سال 1397 شامل490 نفر بود. از بین جامعه آماری به روش نمونه گیری تصادفی با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران 216 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، سیاهه تعارض سازمانی رحیم، آزمون باورهای غیرمنطقی اهواز عبادی و معتمدین، پرسش نامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی و پرسش نامه تعارضات زناشویی ثنایی ذاکر و همکاران بود. برای بررسی فرضیه های مورد مطالعه از روش همبستگی استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد از بین سبک های حل تعارض (یکپارچگی، اجتنابی، مسلط، مصالحه و ملزم شده)، سبک یکپارچگی، سبک اجتنابی و سبک ملزم شده با تعارضات زناشویی رابطه معناداری دارند. بین باورهای غیرمنطقی و تعارضات زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. از بین الگوهای ارتباطی (سازنده متقابل، اجتناب متقابل و توقع -کناره گیر)، الگوی ارتباطی سازنده متقابل با تعارضات زناشویی رابطه معناداری دارد.
بررسی اثربخشی عکس درمانی بر افسردگی و اضطراب زنان مطلقه (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
53 - 67
حوزه های تخصصی:
عکس درمانی استفاده از عکس در محیط درمانی تحت نظارت درمانگری آموزش دیده است و به عنوان یک روش مؤثر در کاهش مشکلات روان شناختی، کاربرد دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی عکس درمانی بر افسردگی و اضطراب در زنان مطلقه بود. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی با خطوط پایه چندگانه استفاده شد. جامعه آماری شامل تمام زنان مطلقه شهر تهران بود که در دوماهه اول سال 1400 در شبکه اجتماعی اینستاگرام فعال و به فراخوان شرکت در پژوهش پاسخ دادند. روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند و چهار نفر با توجه به ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس افسردگی، اضطراب و ترس لاویباوند و لاویباوند و پنج تکنیک اصلی عکس درمانی جودی ویزر بود. شرکت کنندگان در چند مرحله خط پایه، پنج جلسه مداخله و سه نوبت پیگیری شرکت کردند. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا، فرمول درصد بهبودی، تعیین اندازه اثر و تحلیل رگرسیون آمیخته بررسی شد. نتایج نشان داد که عکس درمانی بر افسردگی و اضطراب زنان مطلقه اثر معناداری دارد؛ بنابراین عکس درمانی می تواند به عنوان روشی نوین و مداخله ای مؤثر بر افسردگی و اضطراب زنان مطلقه توسط درمانگران و مشاوران مورد استفاده قرار گیرد.
نقش ساختاری سطح کارکرد شخصیت و سبک های دلبستگی در غذا خوردن هیجانی: عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
99 - 114
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر ساختاری سطح کارکرد شخصیت و سبک های دلبستگی بر غذا خوردن هیجانی با در نظر گرفتن عامل واسطه ای مکانیسم های دفاعی انجام گرفت.
روش: در یک طرح همبستگی با روش مدل سازی معادلات ساختاری، تعداد 800 شرکت کننده به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند داده ها با پرسشنامه های رفتار خوردن داچ، پرسش نامه سبک دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، پرسش نامه سبک های دفاعی و فرم کوتاه مقیاس سطوح کارکرد شخصیت توسط افراد نمونه جمع آوری شد.
یافته ها: سطح کارکرد شخصیت (52/0) و سبک های دلبستگی ایمن (91/0)، اضطرابی (39/0) و اجتنابی (51/0) بر غذا خوردن هیجانی اثر ساختاری مستقیم دارد (05/0>P). سطح کارکرد شخصیت با درنظرگرفتن عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی رشدیافته (76/0)، رشدنایافته (83/0) و روان آزرده (79/0) بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبک های دلبستگی ایمن (61/0)، اضطرابی (61/0) و اجتنابی (72/0) با درنظرگرفتن عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی رشدیافته بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبک های دلبستگی ایمن (78/0)، اضطرابی (60/0) و اجتنابی (79/0) با درنظرگرفتن عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی رشدنایافته بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبک های دلبستگی ایمن (86/0)، اضطرابی (67/0) و اجتنابی (73/0) با درنظرگرفتن عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی روان آزرده بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P).
نتیجه گیری: از آنجا که اختلال در شخصیت با پرخوری و خوردن کنترل نشده ارتباط دارد لذا می توان این طور نتیجه گیری نمود که افراد دارای پرخوری، کارکرد شخصیت ناسازگار بالاتر و کارکرد شخصیت سازگار پایین تری دارند. بر اساس نظریه ی تنظیم هیجان که یکی از نظریه های رفتار غذا خوردن هیجانی است، خوردن هیجانی می تواند با کاهش هیجانات منفی، خلق و خو را بهبود بخشد. لذا با توجه به همپوشی بین مفاهیم تنظیم هیجان در دو متغیر سطح کارکرد شخصیت و غذا خوردن هیجانی به نظر می رسد این اشتراک علت ارتباط این دو متغیر با یکدیگر باشد. دفاع نابالغ با خوردن هیجانی مرتبط است و خوردن هیجانی نیز همچون مکانیزم دفاعی راهبردی برای کاهش هیجانات منفی می باشد که در نهایت آسیب های بسیاری را به دنبال دارد. هماهنگی مادر با کودک در موقعیت های پراسترس خودتنظیمی و مبانی شناختی و هیجانی و راهبردهای مقابله ای کودک را شکل می دهد؛ در صورتی که دلبستگی ایمن در فرد شکل نگیرد، قادر به تنظیم هیجانات و کنترل هیجانات خود به شیوه ی صحیح نخواهند بود و از راهبردهای نامناسبی همچون پرخوری برای تنظیم هیجانات خود استفاده خواهد کرد. نتایج پژوهش می تواند به تدوین و طراحی مداخلات روانشناختی و پروتکل های درمان پرخوری و چاقی کمک کند.