فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
69 - 79
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای سبک های دلبستگی و عواطف منفی در رابطه بین ترومای کودکی با علائم وسواس فکری -عملی بود.روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. از میان جمعیت عمومی، 363 نفر از طریق فراخوان اینترنتی، با توجه به ملاک های ورود و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تجدیدنظر شده وسواس فکری عملی (فوا و همکاران، 2002)، پرسشنامه ترومای دوران کودکی (برنستاین و همکاران، 2003)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) و پرسشنامه تجارب مربوط به روابط نزدیک (برنان و موریس، 1997) بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که ترومای کودکی با علائم وسواس فکری - عملی رابطه مستقیم و معناداری داشت. همچنین، سبک های دلبستگی و عواطف منفی در رابطه بین ترومای کودکی و علائم وسواس فکری - عملی نقش واسطه ای معناداری داشتند. در مجموع، نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود.نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده افرادی که سابقه تجربه ترومای دوران کودکی و سبک های دلبستگی ناایمن را دارند معمولا عواطف منفی را تجربه می کنند و تجربه علائم وسواسی در این افراد محتمل می باشد. در کل، ترومای دوران کودکی، سبک های دلبستگی ناایمن و عواطف منفی عواملی هستند که می توانند در ارتباط با علائم وسواسی-جبری نقش مهمی داشته باشند. بنابراین، این عوامل باید در طرح ریزی روش های پیشگیری و همچنین برنامه های درمانی مورد توجه قرار گیرند.
اثر بخشی بسته آموزشی هوش معنوی با رویکرد قرآنی بر سلامت روان بیماران سرطانی زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
107 - 116
حوزه های تخصصی:
چکیدهمقدمه و هدف: امروزه انواع سرطان و عوارض سنگین درمان آنها و همچنین مرگ و میر ناشی از این بیماری،همچنین وضعیت سلامت روان بیماران توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود معطوف کرده است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر ساخت بسته ی آموزشی هوش معنوی با رویکرد قرآنی و بررسی تأثیر آموزش آن بر سلامت روان در گروهی از بیماران سرطانی زن بود.مواد و روش ها: پژوهش حاضر طرحی آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود و آزمودنیها به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. درراستای دستیابی به هدف پژوهش، پس از تدوین بسته آموزشی تعداد 40 بیمار سرطانی زن انتخاب، و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش، طی هشت جلسه و به مدت 2 ماه آموزش دیدند و در طول این مدت با استفاده از پیام های امید بخش و یاد آوری تکالیفی ازآیات قرآنی(به عنوان بخشی از بسته ی آموزشی ) همراهی شدند. در این پژوهش جهت اندازه گیری سلامت روان ازپرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) استفاده شد وداده با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر حاکی از افزایش معنادار سلامت روان و ابعاد آن در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل پس از مداخله آموزشی است.نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که مداخله های آموزشی ترکیبی و مبتنی بر فرهنگ می تواند بر افزایش قابل ملاحظه سلامت روان در بیماران مبتلا به سرطان مؤثر باشد.
اثربخشی آموزش روابط والد- فرزندی به شیوه مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر رضایت از زندگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروز تجربه زندگی رضایت بخش نیاز اساسی جوامع انسانی است. هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش روابط والد-فرزندی به دو شیوه آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و آموزش شناختی - رفتاری بر رضایت از زندگی مادران بود.مواد و روش ها: این پژوهش به روش نیمه تجربی با پیش و پس آزمون با گروه کنترل انجام شده. 63 نفر از مادران دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در دوره اول دبیرستان با توجه به هدف مطالعه به عنوان اعضاء نمونه آماری انتخاب و به گونه تصادفی در دو گروه تجربی و یک گروه شاهد قرار داده شد. یک گروه از مادران روابط والد- فرزندی را به شیوه مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دوم به شیوه درمان شناختی رفتاری با استفاده از بسته آموزشی مربوط طی 10 جلسه در طول 10 هفته آموزش دیدند. گروه کنترل تا انتهای فرآیند مطالعه در هیچ مداخله ای آموزشی شرکت داده نشد. برای گردآوری داده های پژوهش از مقیاس رضایت از زندگی دینر SWLS که یک آزمون استاندارد هست. استفاده شد، با استفاده از تحلیل کوواریانس داده های به دست آمده مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو شیوه مداخله آموزشی، روش مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری در افزایش رضایت از زندگی مادران مؤثر است ( ). هم چنین، اثربخشی دو شیوه مداخله آموزشی برافزایش رضایت از زندگی مادران تقریباً یکسان بود و تفاوت معنی داری مشاهده نشد ( ).نتیجه گیری: بنابراین، می توان گفت، آموزش روابط والد- فرزندی به شیوه مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر رضایت از زندگی مادران اثربخش است.
راهکارهای شناختی – رفتاری قرآن در مواجهه با اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
49 - 64
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اضطراب به عنوان یک اختلال و مشکل بالینی محسوب می شود که برای درمان آن از روش های دارویی، شناختی و شناختی – رفتاری استفاده می شود.روش شناسی: روش این پژوهش توصیفی-استنباطی است.یافته ها: در این پژوهش با استفاده از نصوص و ظواهر آیات الهی، آموزه هایی استنباط شده است که می توان از آنها راهکارهای کاربردی شناختی – رفتاری را در درمان اضطراب ارائه کرد.بحث و نتیجه گیری: درک محضر الهی، توجه به اسامی آرام بخش خداوند، توجه به امدادها ی غیبی و جنود الهی در آسمان ها و زمین، باور قلبی به تأثیرخداوند در سکونت وآرامش، باور به اراده حکیمانه الهی، توجه به مالکیت مطلق عالمانه و حکیمانه حق تعالی بر تمام اسباب و واسطه ها، نیک گمانی نسبت به خداوند، توجه به استعدادهای بالقوه خدادادی و توانمندی های فردی نیک اندیشی نسبت به آینده بهره مندی بهینه از شب شناخت عامل اضطراب زا آرامش بخشی خانه و اهل خانه و بهره مندی بهینه از خواب، آموزه های قرآنی است که از آن ها راهکارهای کاربردی برای رفع اضطراب ارائه شده است. پیشنهاد این پژوهش، انجام پژوهش های آزمایشی برای راستی آزمایی راهکارهای ارائه شده است.
استلزام های برنامه درسی موسیقی برای نظام آموزش وپرورش همگانی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه شناسایی استلزام های برنامه درسی موسیقی در نظام آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران با اتکا به اسناد فرادست آموزش وپرورش و مبانی دینی و فلسفی، جامعه شناختی و روان شناختی است. روش پژوهش به اقتضاء مطالعه، چندگانه است. از روش های تحلیل سند برای واکاوی اسناد بالادستی، مطالعه تطبیقی کشورهای پیشرو در آموزش وپرورش، مصاحبه پدیدارشناسانه با متخصصان موضوعی و تحلیل محتوای آثار مراجع تقلید و مجتهدین در این پژوهش استفاده شده است. تحلیل داده ها به روش تحلیل سند کیفی آلسیده، الگوی تطبیقی بردی و کدگذاری های باز و محوری انجام شد. برای اعتباربخشی به یافته ها از ضریب توافق در کدگذاری، توصیف غنی، کفایت ارجاعی، وارسی دوباره توسط مصاحبه شوندگان و اعتباریابی اجماعی استفاده شد. یافته های پژوهش در قالب امکان ورود به عرصه برنامه درسی موسیقی؛ استلزام هایی را در ابعاد دینی و فلسفی، روان شناختی و زیستی، جامعه شناختی و سیاسی و مدیریت و اجرای برنامه درسی حاصل کرد. توجه به این استلزام ها، چارچوب و پیش زمینه ای را برای طراحی برنامه درسی موسیقی در عرصه آموزش وپرورش عمومی کشور ایران فراهم می آورد که در سایه ارزش های دینی و ملی، برنامه درسی موسیقی را از عرصه ای مغفول خارج می سازد.
کاربست نظریه انتقادی در چرخه سیاست گذاری آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری عمومی به معنای دولت در اجرا است؛ یعنی در موضوعات عمومی، دولت چه تصمیماتی برای چه گروه هایی با چه ابزارهایی می گیرد و چه نتایجی از این تصمیمات حاصل می کند. سیاست گذاری آموزش به معنای طراحی و اجرای سیاست هایی است که دولت در زمینه آموزش به کار می گیرد. آموزش، نهاد جامعه پذیری برای دولت است و به همین علت دولت ها از آموزش به عنوان کالایی عمومی در راستای بازتولید مشروعیت استفاده می کنند. بررسی سیاست گذاری آموزش فراتر از رویکردهای پوزیتیویستی مرسوم در علم سیاست گذاری عمومی، با بهره گیری از نظریات انتقادی در علم نظری سیاست، هدف این مقاله است. بدین منظور با استفاده از روش انتقادی سعی شده است چرخه سیستمی سیاست گذاری آموزش بر اساس نظریه انتقادی نظم بخشی شود. چرخه سیستمی سیاست گذاری مراحلی از قبیل ورودی سیستم، طراحی، اجرا، خروجی، ارزیابی و بازخورد دارد که در این مقاله سعی شده است با بهره گیری از نظریه های انتقادی یورگن هابرماس، پی یر بوردیو و لوئی آلتوسر چرخه سیستمی سیاست گذاری آموزش از منظر انتقادی بررسی شود. یافته های مقاله نشان می دهد نظریه انتقادی، رویکردی است در پاسخ به ناکارآمدی های نظریه مرسوم پوزیتیویستی و سعی می کند با اصطلاحات حوزه عمومی، خرد ارتباطی، میدان های قدرت و سازوبرگ ایدئولوژیک حکومت، فضایی جدید برای سیاست های آموزشی سامان دهد.
اثربخشی روش مهارت آموزی کودک راه حل محور بر مهارت های زندگی و ارتباطی کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
1 - 24
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش اثربخشی مهارت آموزی کودک راه حل محور بر مهارت های زندگی و ارتباطی کودکان کم توان ذهنی می باشد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی دارای پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام کودکان ن کم توان ذهنی 9-13 ساله مراجعه کننده به آموزشگاه استثنایی امید در بازه زمانی 02-1401 واقع در شهر ساری بود. حجم نمونه پژوهش شامل 30 کودک که به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) از جامعه آماری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه جای گماری شدند. گروه آزمایش در هشت جلسه 60 دقیقه ای، هفته ای دو جلسه با پروتکل طراحی شده آموزش دیدند. ابزار استفاده شده، مقیاس رفتارسازشی وایلند می باشد. نتایج نشان داد که در کارایی این پروتکل، گروه گواه و آزمایش در دو مؤلفه مهارت ارتباطی و مهارت زندگی دارای تفاوت معنادار بودند (001/0>P) و برای دستیابی به این تفاوت از تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس ولچ استفاده شد؛ که نتایج به دست آمده حاکی از اثربخشی پروتکل طراحی شده برای روش مهارت آموزی کودک راه حل محور بر مهارت ارتباطی و مهارت زندگی کودکان کم توان ذهنی می باشد که می توان نتیجه گرفت رویکرد مهارت آموزی کودک راه حل محور در جهت گسترش مهارت های ارتباطی و زندگی کودکان کم توان ذهنی مؤثر می باشد.
شیوع نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی در دانش آموزان کم توان ذهنی و ارتباط آن با خستگی از دلسوزی مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
145 - 166
حوزه های تخصصی:
به خاطر وجود برخی از ویژگی های دانش آموزان کم توان ذهنی و صدق نکردن برخی از معیارهای تشخیصی در مورد نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی در این افراد، ممکن است تشخیص اختلال نقص توجه/بیش فعالی در افراد کم توان ذهنی مدنظر قرار نگیرد یا شیوع آن خیلی کمتر از میزان واقعی برآورد شود. هدف پژوهش حاضر بررسی شیوع نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی در دانش آموزان کم توان ذهنی و ارتباط آن با خستگی از دلسوزی مادر بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بود. نمونه پژوهش را 105 دانش آموز کم توان ذهنی تشکیل داده بود. برای گردآوری داده ها از سیاهه رفتاری کودک (آخنباخ و رسکورلا، 2001) و پرسشنامه خستگی از دلسوزی (عبداله زاده رافی و همکاران، 1401) استفاده شد. نتایج نشان داد که 1/58 درصد دانش آموزان کم توان ذهنی نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی را در حد بالینی نشان می دهند. همچنین، خستگی از مراقبت، رابطه مثبتی با افزایش شدت نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی در دانش آموزان کم توان ذهنی داشت (05/0>p ). شیوع بالای نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی در دانش آموزان کم توان ذهنی ضرورت رسیدگی به این مشکل را به ما یادآوری می کند. همچنین، لازم است برای کاهش نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی در دانش آموزان کم توان ذهنی، خستگی از دلسوزی مادران آن ها مدنظر قرار بگیرد.
پروتکل های اعلام خبر بد به بیمار: یک مطالعه ی مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
71 - 88
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اعلام خبر بد به بیمار و خانواده ی وی مرحله ای مهم و دشوار در فرایند یک بیماری است که نیازمند مهارت های کلامی و غیرکلامی می باشد. مطالعات در حوزه ی روانشناسی سلامت به ارائه ی پروتکل هایی برای توضیح گام به گام نحوه ی اعلام خبر بد، پرداخته اند. این پروتکل ها در حوزه های درمانی مختلف، با رویکردهای متفاوت و از زوایای متنوعی اعلام خبر بد را بررسی کرده اند. تنوع مدل های ارائه شده می تواند متخصصان سلامت را در انتخاب مدل مناسب دچار تردید نماید. مطالعه ی حاضر با هدف شناسایی پرکاربردترین پروتکل های موجود برای اعلام خبر بد، شباهت ها و تفاوت های آن ها و ارائه ی ساختاری جهت مقایسه ی این پروتکل ها با یکدیگر انجام شد.
روش: جستجوی پروتکل های اعلام خبر بد در پایگاه های اطلاعاتی گوگل اسکالر و ساینس دایرکت انجام شد. سپس پرکاربردترین پروتکل ها که بیشترین ارجاع در مطالعات دیگر به آنها داده شده بود شناسایی و در نهایت 13 پروتکل برای بررسی دقیق تر انتخاب شد.
یافته ها: ر نتیجه ی مقایسه این پروتکل ها 9 مفهوم مشترک در قالب 47 زیرمرحله شناسایی و سپس سهم هر پروتکل در مفاهیم و زیرمرحله ها در قالب جدولی مقایسه ای به تفصیل مشخص شد. به طور کلی، این مطالعه با مرور و مقایسه ی مهم ترین پروتکل های اعلام خبر بد، به ارائه ی تصویری نسبتاً جامع از آنچه در مطالعات مختلف مورد توجه قرار گرفته پرداخته است.
نتیجه گیری: بدین ترتیب، متخصصان می توانند با مراجعه به مدل مفهومی ارائه شده، تصویری دربردارنده مفاهیم مشترک و زیرمرحله های متفاوت از مهم ترین پروتکل های اعلام خبر بد دریافت نمایند.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر تنظیم شناختی هیجان و استحکام من در بیماران قلبی-عروقی مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
119 - 132
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر تنظیم شناختی هیجان و استحکام من در بیماران قلبی-عروقی مبتلا به چاقی ﺑﻮد.
روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری عبارت بود از کلیه ی بیماران قلبی- عروقی مبتلا به چاقی شهر تهران مراجعه کننده به بیمارستان شریعتی و شهید رجایی در سال 1398 تا 1399 که به روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر از بیماران واجد شرایط انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند که هر گروه 3 نفر ریزش داشت و تعداد به 12 نفر تقلیل یافت. گروه آزمایش، درمان هیجان مدار را در 8 جلسه ی 90 دقیقه ای دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2007) و پرسشنامه ی استحکام من مارکستروم و همکاران (1997) انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر صورت گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان هیجان مدار در افزایش استحکام من و تنظیم شناختی هیجانی مثبت (001/0>p) اثربخش بود و اثر پایداری بر این متغیرها داشت. اثربخشی این درمان بر تنظیم شناختی هیجانی منفی معنادار نبود (05/0<p).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان گفت که درمان هیجان مدار رویکرد قابل اتکا و پایداری در بهبود شرایط روان شناختی بیماران قلبی- عروقی به خصوص استحکام من و تنظیم شناختی هیجانی مثبت است.
پیش بینی نیرومندی من بر اساس خداپنداره، خداپنداشت، خودپنداره و خودپنداشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی نقش خداپنداره/خداپنداشت – خودپنداره/خودپنداشت در پیش بینی نیرومندی من و خرده مقیاس های آن (امید، اراده، هدف، شایستگی، وفاداری، عشق، مراقبت و خرد) انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. شرکت کنندگان 250 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران و شاهد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های خداپنداره – خودپنداره برای مداخلات معنوی و پرسشنامه نیرومندی من استفاده شد. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شدند. نتایج حاصل رگرسیون چندگانه نشان دادند این مدل رگرسیونی معنادار و درصد واریانس تغییر برای خرده مقیاس های امید، اراده، هدف، شایستگی، وفاداری، عشق، مراقبت، خرد معنی دار است. نتایج نشان دادند خداپنداشت و خودپنداشت نیرومندی من و خرده مقیاس های آن را با جهت مثبت و خودپنداره و خداپنداره نیرومندی من و خرده مقیاس های آن را با جهت منفی پیش بینی می کند. این یافته ها اهمیت بحث معنویت خداسو در پیش بینی نیرومندی من را نشان می دهد.
اثربخشی درمان رفتاری هیجانی معنوی بر وسواس جبری، باورهای وسواسی و آمیختگی فکر و عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وسواس جبری یک بیماری شایع و طاقت فرسا است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان یکپارچه رفتاری هیجانی معنوی بر وسواس جبری، باورهای وسواسی و آمیختگی فکر و عمل در بیماران مبتلا به اختلال وسواس جبری بود. طرح پژوهش حاضر، کارآزمایی تصادفی کنترل شده با پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دوماهه بود. در این پژوهش 40 نفر مبتلا به وسواس جبری شرکت کردند که در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی و همتا تقسیم شدند. گروه آزمایش درمان رفتاری هیجانی معنوی را به صورت گروهی در 15 جلسه ۹۰ دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته براساس DSM5 (SCID-I)، پرسشنامه وسواس جبری، پرسشنامه باورهای وسواسی و پرسشنامه آمیختگی فکر و عمل بود که شرکت کنندگان در ابتدا و انتهای درمان و دوماه پس از اتمام درمان، به پرسشنامه ها پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دادند درمان رفتاری هیجانی معنوی به صورت معناداری موجب کاهش وسواس جبری، باورهای وسواسی شامل احساس مسئولیت افراطی، کمال گرایی، کنترل افکار و آمیختگی فکر و عمل می شود. با توجه به یافته های پژوهش ، درمان رفتاری هیجانی معنوی در کاهش وسواس جبری، باورهای وسواسی و آمیختگی فکر و عمل مؤثر است.
تدوین مدل رشد پس از سانحه براساس طرحواره های هیجانی با نقش میانجی شفقت به خود در بین زنان سوگوار از مرگ همسر ناشی از بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرگ همسر به منزله رویدادی سهمگین می تواند پیامدهای روانی بسیاری را به دنبال داشته باشد. در چنین شرایطی، برخی از افراد ممکن است با وجود مواجهه با واقعه ای دردناک، رشد پس از سانحه را تجربه کنند؛ از این رو، شناسایی عوامل دخیل در این پدیده حائز اهمیت است. مطالعه حاضر با هدف تدوین مدل رشد پس از سانحه براساس طرحواره های هیجانی با نقش میانجی شفقت به خود در بین زنان سوگوار از مرگ همسر ناشی از بیماری کرونا انجام شد. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. نمونه شامل 330 نفر از زنان سوگوار مرگ همسر در اثر بیماری کرونا بود که به پرسشنامه های رشد پس از سانحه، طرحواره های هیجانی و شفقت به خود پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری استفاده شد. طبق نتایج، اثر مستقیم کنترل ناپذیر بودن، غیرمنطقی بودن، عدم پذیرش هیجانات، گناه، ابراز هیجانات و تأییدطلبی بر شفقت به خود و رشد پس از سانحه و اثر مستقیم شفقت به خود بر رشد پس از سانحه معنی دار است. اثر غیرمستقیم کنترل ناپذیر بودن، غیرمنطقی بودن، عدم پذیرش هیجانات، گناه، ابراز هیجانات و تأییدطلبی بر رشد پس از سانحه معنی دار است؛ بنابراین، شفقت به خود به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین طرحواره های هیجانیو رشد پس از سانحه دارای نقش معنی دار است. با توجه به نتایج، برای ارتقای رشد پس از سانحه در افراد سوگوار می توان به طراحی مداخلاتی مبتنی بر اصلاح طرحواره های هیجانی و شفقت به خود اقدام کرد.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی در نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
103 - 124
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی در نوجوانان بزهکار انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با پیگیری و گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 30 نوجوان بزهکار 16 تا 20 سال کانون اصلاح و تربیت شهر نکا بود که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان، مقیاس کنترل عواطف و مقیاس سرزندگی ذهنی نوجوانان بود. برنامه روان درمانی مثبت نگر به صورت هفتگی طی 8 جلسه دو ساعته به گروه آزمایشی، آموزش داده شد. پس از پایان جلسات، پس آزمون و 3 ماه بعد از آن پیگیری اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان دادند برنامه روان درمان گری مثبت نگر بر خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی نوجوانان بزهکار مؤثر بوده است و این تأثیر تا مرحله پیگیری ادامه داشت. درمجموع، نتایج حاکی از آن است که برنامه روان درمانگری مثبت نگر در افزایش خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی نوجوانان بزهکار اثربخش است و این برنامه را می توان در جهت ارتقای کاهش رفتارهای بزهکارانه در نوجوانان استفاده کرد.
ساخت و رواسازی مقیاس اعتیاد به شبکه های رسانه ی اجتماعی در ایران (SMSAS-IR)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۱
164 - 184
حوزه های تخصصی:
فقدان ابزاری برای اندازه گیری اعتیاد به رسانه های اجتماعی مانع توسعه بیشتر زمینه تحقیقاتی شده چراکه ابزارهای معتبر کمی جهت سنجش وجود دارد و هیچ کدام به زبان فارسی تأیید نشده اند. هدف کلی مطالعه حاضر ساخت و رواسازی مقیاس شبکه های رسانه ای اجتماعی بود. آمیخته اکتشافی به عنوان راهبرد پژوهش استفاده شد؛ که روش پژوهش در بخش کیفی، نظریه داده بنیاد با رویکرد سیستماتیک اشتراوس-کوربین و در بخش کمی از روش تحقیق همبستگی و معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری شامل خانواده های استان تهران که در بخش کیفی 32 نفر به صورت هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفته و در بخش کمی 413 نفر به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شد. در تحلیل یافته ها 89 گویه استخراج و بعد از بررسی روایی صوری، روایی محتوایی و ساختار عاملی 45 سؤال تأیید شدند، درنهایت پرسشنامه شامل 7 عامل که درمجموع 64/65 درصد از واریانس را تبیین می کند (عامل اول 06/23 درصد، عامل دوم 12 درصد، عامل سوم 16/7 درصد، عامل چهارم 19/6 درصد، عامل پنجم 85/5 درصد، عامل ششم 46/5 درصد و عامل هفتم 20/5 درصد) که نشان دهنده روا بودن پرسشنامه است. نتایج نشان دادند که مقیاس ساخته شده می تواند برای ارزیابی اعتیاد به رسانه های اجتماعی در هر دو محیط بالینی و غیر بالینی مورداستفاده قرار گیرد، زیرا به متغیرهایی می پردازد که در مقیاس های معروف اعتیاد به پلتفرم های تجاری خاص بررسی نشده اند.
بررسی تأثیر بازی های آموزشی بر اساس مدل برنامه ریزی چندبعدی بر کاهش اضطراب و بهبود مهارت های خودیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
146 - 169
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی تأثیر بازی های آموزشی بر اساس مدل برنامه ریزی چندبعدی بر کاهش اضطراب و بهبود مهارت های خودیاری فراگیران پیش دبستانی بود. روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان مراجعه کننده به پیش دبستانی در شهر کهگیلویه و بویر احمد بود که از بین آن ها 40 نفر (20 نفر گروه گواه و 20 نفر آزمایش) با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه اضطراب کودکان اسپنس- نسخه والد و مقیاس مهارت های خودیاری دانشگاه ایالت (1992) بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که بازی های آموزشی بر اساس مدل برنامه ریزی چندبعدی بر کاهش مؤلفه های اضطراب (ترس از جراحت های جسمانی، هراس اجتماعی، اختلال اضطراب تعمیم یافته، وسواس-بی اختیاری) تأثیر مثبت و معناداری داشت. همچنین، بازی های آموزشی بر اساس مدل برنامه ریزی چندبعدی بر بهبود مهارت های خودیاری تأثیر مثبت و معناداری داشت؛ بنابراین با توجه به یافته ها پیشنهاد می گردد که بازی های متنوع با کاربردهای آموزشی و مبتنی بر برنامه-ریزی چندبعدی توسط برنامه ریزان دوره پیش دبستانی طراحی شود.
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه طرحواره مثبت یانگ در جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه طرحواره مثبت یانگ و در جامعه ایرانی انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از دید هدف، کاربردی و از دید شیوه ی اجرا یک مطالعه ی توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش همه ی افراد جامعه ی ایرانی در سال 1400 و نمونه آماری پژوهش 311 نفر(شامل206 زن و 105 مرد) بود که به 95 سوال اولیه ی پرسشنامه طرحواره مثبت یانگ(Louis et al., 2018) پاسخ دادند. روش های مورد استفاده جهت تحلیل داده های پژوهش عبارت بودند از: تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی، روش بازآزمایی، ضریب آلفای کرونباخ و روایی واگرا. یافته ها: در این پژوهش براساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و با استفاده از چرخش واریماکس 9 عامل شناسایی شد که مقدار ویژه ی هر عامل بالاتر از یک بود. از 50 گویه باقیمانده، برای تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد که در نهایت مدل ساختاری 9 عاملی تایید گردید. همچنین روایی واگرای این سنجه با فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ،64 /0- به دست آمد. ضریب پایایی این پرسشنامه طرحواره مثبت یانگ با استفاده از آلفای کرونباخ 81/0 و براساس روش بازآزمایی با فاصله زمانی یکماه، 72/0 محاسبه گردید. بنابراین نتایج این پژوهش حاکی از آن است که پرسشنامه طرحواره مثبت یانگ، در جامعه ی ایرانی، با 9 عامل اصلی در 4 دامنه، از پایایی و روایی لازم برخوردار است.
نقش میانجی گرایانه اضطراب فراگیر در رابطه بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت عمومی در بیماران قلبی عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
61 - 72
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گرایانه اضطراب فراگیر در رابطه بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت عمومی در بیماران قلبی عروقی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات بنیادی بود و از لحاظ روش پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران قلبی عروقی شهرستان مشهد در سال 1398 بودند. نمونه آماری پژوهش شامل تعداد 180 نفر از بیمارانی که در کلینیک های سطح شهر مشهد که توسط پزشک متخصص تشخیص بیماری قلبی- عروقی گرفتند بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های تیپ شخصیتی D دنولت (2005)، کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1998)، سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979) و پرسش نامه اضطراب فراگیر اسپیترز و همکاران (2006) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش در سطح توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که تیپ شخصیتی D به طور معناداری با اضطراب فراگیر (001/0>p)، کیفیت زندگی (001/0>p) و سلامت عمومی (001/0>p) رابطه معنادار دارد. همچنین اضطراب فراگیر نیز با کیفیت زندگی (001/0>p) و سلامت عمومی (001/0>p) رابطه معناداری دارد. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد اضطراب فراگیر نقش میانجی در رابطه بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت عمومی ایفا می کند (05/0>p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که در رابطه بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران قلبی- عروقی، اضطراب فراگیر نقش میانجی گرانه ایفا می کند.
اثربخشی آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تنظیم شناختی هیجان، انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی در بیماران دارای اختلال افسردگی یک کارآزمایی بالینی کنترل شده تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تنظیم شناختی هیجان، انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی در بیماران دارای اختلال افسردگی بود.
مواد و روش ها این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و ازنظر طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه مراجعینی بودند که با شکایت افسردگی به مراکز روان شناسی و مشاوره شهرستان جهرم در سال 1401 مراجعه و تشخیص افسردگی دریاف ت کرده بودند. از بین داوطلبان 3 کلینیک حامی، رهگشا و فردای بهتر با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر که در پرسش نامه افسردگی بک نمره 20 تا 28 (یعنی سطح افسردگی متوسط) کسب کردند، انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش ( 15 نفر) وکنترل (15 نفر) قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران، پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال، پرسش نامه راهبردهای ناسازگارانه نگرانی مییر و همکاران و پرسش نامه افسردگی بک استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس انجام شد.
یافته ها یافته ها نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تنظیم شناختی هیجان، انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی تأثیر دارد و باعث افزایش راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی و کاهش راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی شده است.
نتیجه گیری رفتاردرمانی دیالکتیکی به عنوان روش درمانی در کاهش نگرانی و بهبود انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان در بیماران افسرده پیشنهاد می شود.
تأثیر مشاوره مراقبتی حمایتی مبتنی بر نظریه مراقبتی سوانسون بر کیفیت زندگی زنان باردار با سابقه سقط: یک مطالعه کارآزمایی کنترل شده تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف سقط جنین یکی از پدیده های آسیب زا در زندگی زنان است. ترومای حاصل از آن سبب ترس از تکرار سقط، ناامیدی، ناتوانی، کاهش اعتمادبه نفس، انزوا و اختلال در سلامت روان و کاهش کیفیت زندگی می شود. مطالعه حاضر باهدف تعیین تأثیر مشاوره مراقبتی حمایتی بر کیفیت زندگی زنان باردار با سابقه سقط جنین اجرا شد.
مواد و روش ها این مطالعه یک کارآزمایی کنترل شده تصادفی بود. نمونه شامل 72 زن باردار با سابقه سقط بود که برای دریافت مراقبت های دوران بارداری به مراکز جامع سلامت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مراجعه کرده بودند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه جمعیت شناختی و کیفیت زندگی بود. گروه آزمایش در طی 3 جلسه (2 جلسه اول حضوری و جلسه سوم تلفنی) مداخله مبتنی بر رویکرد سوانسون را دریافت کردند، اما در طی این دوران گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده ها در 3 مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) از مداخله از 2 گروه گردآوری شد. به دلیل ملاحظات اخلاقی، پس از اتمام گردآوری داده ها، مداخله مبتنی بر روش سوانسون بر روی گروه کنترل نیز اجرا شد. داده ها با آزمون های آماری کای اسکوئر، تی زوجی، تحلیل واریانس تکراری، تی تست، تحلیل واریانس با اندازه های تکراری دو طرفه با نرم افزار SPSS نسخه 25تحلیل شد.
یافته ها هر دو گروه ازنظر مشخصات جمعیت شناختی و کیفیت زندگی قبل از مداخله مشابه بودند (0/05>P). 4 هفته و 8 هفته بعد از مداخله میانگین نمره کسب شده در گروه آزمایش بالاتر از کنترل بود (0/05>P). در 8 هفته بعد از مداخله نمره کیفیت زندگی در ابعاد عملکرد جسمی (0/009=P)، عملکرد اجتماعی (0/039=P)، ایفای نقش هیجانی (0/004=P) و درد بدنی (0/004=P) بیشتر از کنترل بود (0/05>P).
نتیجه گیری روش مشاوره مراقبتی حمایتی به عنوان یک مداخله مامامحور کیفیت زندگی زنان باردار با سابقه سقط جنین را بهبود می بخشد. بنابراین می توان از این رویکرد در مراقبت های زنان باردار با سابقه سقط جنین استفاده کرد.