فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۰۱ تا ۵٬۲۲۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
۵۲۰۱.

ارتباط نگرش مذهبی با مکان کنترل و نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۲
ارتـبـاط مذهب بـا مـکان کنترل، از جـملـه مـوضوعات بحث­ انگیزی است که نتایج پژوهشیِ متناقضی به­ همراه آورده است. پژوهشهای انجام شده دربارة تفاوت دو جنس در زمینة مذهب و مکان کنترل نیز هم سو نبوده­ اند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی ارتباط نگرش مذهبی با مکان کنترل، و تفاوت­های جنسیتی در این متغیرها در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود. داده­های حاصل از 179 دانشجو (96 پسر و 85 دختر) در مقطع کارشناسی و در رشته ­های علوم فنی و مهندسی، علوم انسانی، و علوم پایه که به شیوه نمونه­ گیری خوشه­ای و تصادفی انتخاب شده بودند مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که در دانـشجویان دخـتر، بین مذهب بـا مکان کنترل درونـی ارتـبـاط معنادار وجود دارد. میـانگین نـمره دانـشجویان دخـتر در نـگرش مذهبی و مؤلفه­های آن، به ­طور معناداری بیشتر از دانشجویان پسر بـود، درحالی­که میانگین نـمرة دانـشجویان پـسر در مکان کنترل درونی به­ طور معناداری بالاتر از دانشجویان دختر بود. نتیجة این پـژوهش دربـارة ارتـباط نگرش مذهبـی بـا مکان کنترل درونـی می­تواند این تصور قالبی را که نـگرش مذهبـیِ قویتر، لزوماً بـاعث به ­وجود آمدن مکان کنترل بیرونـی در افراد مذهبی می­شود، مورد تـردید قرار دهد. تـفاوت دو جـنس در نگرشهای مذهبـی و مکان کنترل نیز برای پژوهشگران، به­ خصوص روان­شناسانی که در زمینه مذهب و تـفاوتهای دو جـنس مـطالعه می­کنند، تـلویحات مهمی در بر دارد.
۵۲۰۲.

مقایسه کارکردهای اجرائی ـ عصب شناختی در بزرگسالان معتاد به مواد افیونی با افراد عادی

کلید واژه ها: اعتیاد معتاد کارکرد اجرایی عملکرد شناحتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۲ تعداد دانلود : ۸۳۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی-عصب شناختی در بزرگسالان معتاد به مواد افیونی با افراد عادی انجام شده است. روش: در این مطالعه علی-مقایسه ای، 38 فرد معتاد به مواد افیونی از بین افراد مراجعه کننده برای درمان به دو کلینیک ترک اعتیاد شهر تهران و 38 فرد عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس با استفاده از آزمون عصب روانشناختی دسته بندی کارت های ویسکانسین مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج: نتایج تحلیل نشان داد که تفاوت معناداری بین کارکردهای اجرایی افراد معتاد و عادی وجود دارد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که افراد معتاد در مقایسه با افراد عادی عملکرد ضعیف تری در کارکردهای اجرایی دارند. نتیجه گیری: بر این اساس نتیجه گیری میشود که افراد معتاد در انعطاف پذیری شناختی و شکل گیری مفاهیم تغییر اختلال دارند.
۵۲۰۳.

تاثیر سطح پردازش و دستور عمل و نوع آزمون بر آماده سازی در آ زمون های حافظه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظه آشکار سطح پردازش دستور عمل آزمون آماده سازی ستاک واژه پاره لغت حافظه نهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۲
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سه عامل سطح پردازش (خطی - معنایی) دستور عمل و نوع آزمون بر آماده سازی د رآزمون های حافظه است با توجه به الگوی پردازش متناسب با انتقال (TAP) و ملاک عمدی بودن بازیابی (RIC) و با توجه به ویژگی های آزمون های تکمیل ستاک واژه و پاره لغت پیش بینی شده است که در موقعیت دستورعمل نهان آْزمودنی ها متفاوت پاسخ دهند آزمودنی ها 80 دانشجوی دوره کارشناسی دوره کارشناسی بودند که به طور تصادفی در هشت گروه آزمایشی قرار گرفتند آزمون های تکمیل پاره لغت و ستاک واژه شامل 40 ماده آماج و 40 ماده پر کننده بودند یافته ها نشان داد که هر یک از سه عامل مورد نظر به طور معنا داری بر آماده سازی تاثیر داشته و بویژه در موقعیت دستور عمل نهان آزمودنی ها به آزمون های مورد نظر یکسان پاسخ ندادند عامل سطح پردازش بر پاره لغت اثر داشت ولی بر تکلیف ستاک واژه تاثیر نداشت همچنین تکلیف پاره لغعت یک آزمون نهان ادراکی خالص نیست و آزمون ستاک واژه با دستور عمل آشکار یک آزمون یادآوری معطوف به نشانه و با دستور عمل نهان یک آزمون نهان ادراکی است
۵۲۰۹.

فرآیند کاهش ارزش تعویقی و رفتارهای تکانشی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش انگیزش درونی و بیرونی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۱۸۴۱ تعداد دانلود : ۹۶۵
هدف: فرآیند کاهش ارزش تعویقی عبارت است از کاهش ارزش واقعی یک پاداش یا آسیب در اثر به تاخیر افتادن زمان ارایه آن. این فرآیند، یکی از زیر ساخت های تصمیم گیری مخاطره آمیز است. در این مطالعه آزمون کامپیوتری فارسی با منطق استاندارد طراحی و استفاده گردید. روش: در این مطالعه، 100 آزمودنی دانشجو (75 مرد)، در هشت مرحله متوالی، میان دریافت 100 هزار تومان پس از یک وقفه ثابت و دریافت مقادیر فوری در حال کاهش، یک گزینه را انتخاب می کردند. یافته ها: میزان وقفه های این مراحل عبارت بودند از: شش ساعت، یک روز، یک هفته، دو ماه، شش ماه، یک سال، پنج سال و 25 سال. میانگین نقاط شکست افراد برای مقادیر وقفه به ترتیب عبارت بودند از: 96280، 94357، 90397، 80750، 68862، 55608،33350 و 14308 تومان. در این مطالعه، هیچ تفاوت معنی داری بین گروه های زنان و مردان مشاهده نشد. نتیجه گیری: میزان کاهش ارزش تعویقی پاداش ها در مطالعه ما در مقایسه با نمونه های غربی (بر روی 1000 دلار) بیشتر می باشد که ممکن است از عواملی چون نرخ تورم بالا، سوابق اقتصادی ناپایدار، بی اعتمادی به پرداخت پاداش در سال های آینده و بالاتر بودن ارزش 1000 دلار برای یک غربی، نسبت به 100 هزار تومان برای یک ایرانی باشد.
۵۲۱۲.

مقایسه ی نیمرخ عصب - روان شناختی بیماران مبتلابه اختلال شخصیت وسواسی و اختلال وسواس فکری - جبری با جمعیت سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال نیمرخ عصب روانشناختی شخصیت وسواسی وسواس فکری - جبری گروه سالم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وسواس فکری –عملی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات شخصیت
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری جنبه زیستی اختلالها
تعداد بازدید : ۱۸۴۱ تعداد دانلود : ۶۵۰
پژوهش های معدودی نقص های عصب شناختی را در افراد مبتلابه اختلال شخصیت وسواسی بررسی کرده اند. به علاوه بدکارکردهای شناختی می تواند در ارتباط با صفات شخصیت وسواسی نیز رخ دهند. ویژگی های شخصیت وسواسی مانند پایبندی خشک به قواعد می توانند به عنوان راهبردی جبرانی در پاسخ به نقایص شناختی باشند. از طرفی با توجه به ارتباط این اختلال با اختلال وسواس فکری و با توجه به الگوی کارکردهای عصب شناختی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس چنین فرض شد که افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی نیز نقایصی در مجموعه ارزیابی های عصب شناختی نشان دهند، برای بررسی این فرض نیمرخ عصب روان شناختی بیماران مبتلابه اختلال شخصیت وسواسی و اختلال وسواس فکری - جبری با گروه سالم مقایسه شد. در پژوهش حاضر، بیماران مبتلابه اختلال شخصیت وسواسی، اختلال وسواس فکری - جبری و گروه سالم در یک مجموعه ارزیابی های عصب شناختی بررسی شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که افراد مبتلابه اختلال شخصیت وسواسی و اختلال وسواس فکری - جبری تفاوت معناداری در ارزیابی های عصب شناختی از انعطاف پذیری شناختی، حل مسئله و حافظه ی کاری دارند. این نتایج نشان دهنده ی نقص در انعطاف پذیری شناختی، حل مسئله و حافظه ی کاری در این بیماران هست.درحالی که الگوی اختلالات عصب شناختی در این دو اختلال متفاوت هست.
۵۲۱۶.

رابطه راه بردهای مقابله ای، با افسردگی، ناتوانی جسمانی و شدت درد در افراد مبتلا به کمر درد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی کمر درد مزمن شدت درد ناتوانی جسمانی راه بردهای مقابله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۱ تعداد دانلود : ۹۲۱
زمینه و هدف: عوامل روان شناختی نقش مهمی در درمان بیماری ها دارند. درد مزمن، می تواند موجب افسردگی و ناتوانی هایی برای بیماران شود که کیفیت و سبک زندگی آنان را تغییر می دهد. هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین راه بردهای مقابله ای، افسردگی، ناتوانی جسمانی و شدت درد در افراد مبتلا به کمر درد مزمن بود. مواد و روش ها: هفتاد بیمار مبتلا به کمر درد مزمن (بین سنین 19 تا 64 سال) که به کلینیک ارتوپدی امام رضای شهر اراک مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند و پرسش نامه های راه بردهای مقابله ای، افسردگی Beck، ناتوانی جسمانی و مقیاس درجه بندی شدت درد را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 17 و آزمون های تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیره صورت گرفت. یافته ها: راه برد مقابله ای فاجعه آفرینی با افسردگی، ناتوانی جسمانی و شدت درد رابطه مستقیم داشت (01/0 < P). همچنین نتایج نشان داد که افسردگی با ناتوانی جسمانی و شدت درد رابطه مستقیم و با کارامدی مقابله رابطه منفی دارد (همه موارد 01/0 < P) و ناتوانی جسمانی با تفسیر مجدد و انکار (هر دو مورد 01/0 < P) و کنترل بر درد (05/0 < P) رابطه معکوس و با شدت درد (01/0 < P) رابطه مستقیم دارد. به علاوه فاجعه آفرینی با کارامدی مقابله رابطه منفی داشت (هر دو مورد 01/0 < P). نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که استفاده از راه بردهای مقابله ای ناکارامدی مثل فاجعه آفرینی در برابر مشکلاتی همچون کمر درد مزمن، می تواند به وخیم تر شدن شرایط منجر شود و پیامدهای منفی چون افسردگی، ناتوانی جسمانی و درد بیشتری به همراه داشته باشد. در نتیجه مداخله در این زمینه و آموزش استفاده از راه بردهای کارامد و مؤثر به بیماران می تواند موجب سازگاری مؤثر با دردهای مزمن گردد.
۵۲۱۸.

اثربخشی درمان فراشناختی در بیماران اختلال تنیدگی پس از سانحه: مورد پژوهی سه بیمار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب درمان فراشناختی مدل فراشناختی اختلال تنیدگی پس از سانحه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۰ تعداد دانلود : ۷۸۳
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب در بیماران دارای اختلال تنیدگی پس از سانحه، با استفاده از طرح مطالعه موردی است. روش: در یک بررسی تک موردی آزمایشی از نوع خط پایه چندگانه فرایند درمان بر روی سه آزمودنی انجام شد. سه بیمار سرپایی مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، پیش از درمان، حین درمان و پس از درمان با استفاده از مقیاس تأثیر رویداد- ویرایش شده، پرسشنامه افسردگی بک ویرایش دوم، پرسشنامه اضطراب بک و مقیاس واحدهای ذهنی ناراحتی ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که این درمان به کاهش نشانه های اختلال، کاهش اضطراب و افسردگی، ناراحتی کلی منجر شد. رویکرد درمانی مبتنی بر مدل فراشناختی در درمان اختلال تنیدگی پس از سانحه مؤثر است. نتیجه گیری: نتایج بررسی این سه آزمودنی، حاکی از اثربخشی بالینی درمان فراشناختی در فرهنگی متفاوت از فرهنگ اولیه سازنده این پروتکل درمانی بود. هر چند که این مطالعه فاقد گروه کنترل بود، اما یافته های پژوهش حاضر دلالت بر تعمیم پذیری بالای یافته های مربوط به فراشناخت است. در نهایت، می توان گفت که این روش درمانی، رضایت بخش بوده و برای بررسی بیشتر اثربخشی آن، مطالعات ارزیابی کنترل شده ای در جهت رسیدن به یک نتیجه قطعی لازم است.
۵۲۱۹.

اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر سلامت روان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلامت روان اختلال وسواسی- اجباری درمان شناختی- تحلیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۰ تعداد دانلود : ۸۶۷
مقدمه: اختلال وسواسی- اجباری دارای سیری مزمن است که با تداوم و افزایش علائم، ابعاد مختلف سلامت روان را کاهش می دهد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر سلامت روان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری اجرا شد. روش: در یک طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با پیگیری با استفاده از دو گروه آزمایش و کنترل، از میان بیماران مراجعه کننده به مرکز درمان و توانبخشی روان سبز، 20 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. در ابتدا، همه شرکت کنندگان پرسشنامه جمعیت شناختی را تکمیل و توسط مصاحبه بالینی ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. سپس، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط پرسشنامه سلامت روان مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 16 جلسه هفتگی تحت درمان شناختی- تحلیلی قرار گرفتند. داده ها به کمک تحلیل واریانس آمیخته تحلیل گردید. یافته ها: بعد از اجرای درمان شناختی- تحلیلی، بین گروه آزمایش و کنترل در بهبود سلامت روان و زیر مقیاس های آن در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت آماری معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: درمان شناختی- تحلیلی به شیوه گروهی راهبرد مؤثری برای بهبود سلامت روان مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری است. این یافته ها دارای دستاوردهای کاربردی برای مسیرهای پژوهش در آینده و نیز کار بالینی در این اختلال است.
۵۲۲۰.

بررسی ارتباط تناوب دعا با سلامت معنوی در بیماران تحت درمان با همودیالیز مراجعه­کننده به مراکز همودیالیز وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان گلستان در سال 1388(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: دعا همودیالیز سلامت معنوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
تعداد بازدید : ۱۸۴۰ تعداد دانلود : ۱۰۵۰
مقدمه: فقدان سلامت معنوی زمینه­ساز بسیاری از مشکلات روانی، عوارض جسمی و اجتماعی خصوصا در بیماری­های مزمن خواهد بود. معنویت به همراه نیروهای مذهبی مثل دعا، نقش مهمی را در قبول بیماری­ها ایفا می­کنند. لذا این مطالعه با هدف بررسی ارتباط تناوب دعا با سلامت معنوی بیماران همودیالیزی انجام گرفت. روش­کار: در این پژوهش توصیفی­تحلیلی 245 بیمار که جهت انجام همودیالیز در سال 1388 به بیمارستان­های استان گلستان مراجعه نموده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات از طریق پرسش­نامه­ی تناوب دعای مراویگلیا و سلامت معنوی پولوتزین و الیسون جمع­آوری شد. داده­ها در نرم­افزار آماری SPSS نسخه­ی 16 توسط آمار توصیفی و آمار استنباطی (کروسکال والیس، ضریب همبستگی اسپیرمن و آنالیز واریانس و آزمون تعقیبی توکی) تحلیل گردیدند. یافته­ها: میزان تناوب دعا در 98 درصد آزمودنی­ها در سطح بالا گزارش گردید. اکثر بیماران دعا را در ابعاد نگرش (78%)، تجربه­ی دعا (81 %) و آداب دعا (98%) در سطح بالایی بیان داشتند. سلامت معنوی 72 درصد بیماران در سطح بالا بود. هم­چنین بین تناوب دعا با سلامت معنوی، قومیت، سطح تحصیلات و شغل ارتباط معنی­داری وجود داشت (05/0P<). نتیجه­گیری: بیماران همودیالیزی که تناوب دعای بیشتری داشتند از سلامت معنوی بالاتری برخوردار بودند. لذا با توجه به فرهنگ غالب مذهبی در جامعه­ی ایرانی، توجه به بعد معنوی و مذهبی بیماران ضروری به نظر می­رسد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان