فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی آراء و اندیشه های فلسفی – تربیتی دکتر محمد باقر هوشیار و مقایسه آن با آراء و اندیشه های برخی از صاحبنظران معاصر می پردازد. روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل اسنادی بوده و در این جهت کلیه منابع و مراجع موجود و مرتبط با آراء و اندیشه های هوشیار و همچنین آراء سایر دانشمندان تربیتی معاصر مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها که حاصل بررسی نه سؤال پژوهشی است نشان می دهد که مبنای اصلی اندیشه فلسفی و تربیتی هوشیار انسان است. انسان مخلوق خداست و برای رسیدن به خدا تلاش می کند این نکته محوری در آراء تربیتی هوشیار نیز نقش اصلی را ایفا می کند. بر این اساس حاصل نظام تربیتی هوشیار انسانی است که به تدریج و از طریق یک برنامه تربیتی جامع به کمال مورد نظر رسیده است. اندیشه های تربیتی هوشیار از چنان جامعیتی برخوردار است که پاسخگوی بسیاری از مسائل تعلیم و تربیت معاصر نیز می باشد. در بخش پایانی مقاله به مقایسه اندیشه فلسفی و تربیتی هوشیار با برخی اندیشه های معاصر پرداخته شده است.
بررسی سبک دلبستگی و رضایت زناشویی افراد متأهل درگیر خیانت اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلاتی که در رابطه با اینترنت، در میان زوج ها و خانواده ها رواج یافته، روابط اینترنتی خارج از ازدواج یا خیانت اینترنتی است. پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل بین فردی مرتبط با این مسأله اجرا شد به این منظور پرسشنامه سبک دلبستگی هازان و شیور و نیز پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ بر روی یک وب سایت اینترنتی قرار گرفت که به همین منظور طراحی شده بود، و 141 کاربر ایرانی متأهل که در سایت ها و اتاق های گفتگوی فارسی زبان عضویت داشتند از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در این مطالعه شرکت کردند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آماری و نیز ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که خیانت اینترنتی با سبک دلبستگی ایمن، همبستگی منفی و با سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا همبستگی مثبت دارد (01/0>p). همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که بین رضایت زناشویی افراد با خیانت اینترنتی در آن ها ارتباط معناداری وجود نداشت و اکثریت افراد شرکت کننده، سطح رضایت زناشویی متوسطی داشتند. دو خرده مقیاس حل تعارض و اوقات فراغت، با خیانت اینترنتی همبستگی منفی داشتند (05/0> p). نتایج این مطالعه نشان داد که سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا می توانند به عنوان عوامل پیش بین مناسبی برای احتمال درگیر شدن افراد در روابط فرا زناشوئی اینترنتی در نظر گرفته شوند. همچنین می توان چنین استنباط کرد که رضایت زناشویی به عنوان یک مؤلّفه بین فردی، ارتباط چندانی با برقراری روابط فرازناشویی اینترنتی در میان افراد متأهل ندارد.
معنویت، استرس شغلی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی در پرستاران شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان و رابطه معنویت، استرس شغلی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی در پرستاران شهر تهران بود. بدین منظور از یک طرح پژوهشی توصیفی از تحلیل رگرسیون استفاده شد. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، نمونه ای شامل 397 پرستار (307 زن، 75 مرد) از بیمارستان های تهران انتخاب شدند. آنها چهار پرسشنامه معتبر معنویت و مراقبت معنوی، استرس شغلی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که پرستاران رضایت شغلی کم و در عین حال تعهد سازمانی متوسط و بالاتر از متوسط و همچنین احساس معنوی و مراقبت معنوی بالا و استرس شغلی بالاتر از متوسط داشتند. نتایج ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که استرس شغلی با سه متغیر دیگر پژوهش رابطه منفی دارد. علاوه بر این، معنویت، تعهد سازمانی و استرس شغلی پیش بین های معناداری (P<0.05) برای رضایت شغلی پرستاران بودند.
کالبدشکافی سبک زندگی در جامعه سرمایه داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن نظام سرمایه داری منجر به گسترش، نهادینه شدن و بازتولید ارزش های فرهنگی- اجتماعی این نظام در عرصه جهانی شده، که یکی از نتایج آن رسوخ و هنجار شدن مؤلفه های «زندگی روزمره» و «سبک زندگی»، براساس اصول و جامعه مطلوب نظام سرمایه داری است.به عبارت دیگر، نظام مذکور، صرفاً در یک مکانیسم تولید و شیوه مدیریت اقتصاد جامعه، تعریف و خلاصه نمی شود،بلکه به مثابه یک نظام فراگیر، شامل هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، اقتصاد، سیاست، امنیت و نیز فرهنگ خاص و مطلوب خود است،که در نتیجه حاکمیت آن، طبیعتاً و الزاماً، سبک زندگی خاصی را توصیه، تبلیغ، نهادینه و بازتولید می کند. به عبارت دیگر، نظام سرمایه داری، انسان سازی و جامعه سازی می کند. هر چند به تعبیر «اسپیواک»، در تلاش برای انکار و اختفای تار و پود بافته خود و عدم افشای ابعاد فرهنگی- اجتماعی خویش است. دغدغه کنونی کشور در لزوم طراحی و تدوین سبک زندگی بومی و اسلامی، ابتدا ضرورت شناخت مؤلفه های سبک زندگی هژمون (سرمایه داری) را نشان می دهد. لذا مقاله حاضر،در نظر دارد با طرح این پرسش اصلی که مؤلفه های سبک زندگی مطلوب نظام سرمایه داری کدامند و چه ارتباط معنادار و مفصل بندی با هم دارند؟ به دنبال فهم و کالبدشکافی این مؤلفه ها کنکاش کند. در پاسخ و فرضیه نیز نگارندگان بر این عقیده اند که، لزوم بیشینه سازی و اصالت سود و رفاه و انباشت سرمایه در این نظام، مؤلفه هایی را در حوزه فرهنگ عمومی، جامعه سازی، شهرسازی، معماری و نهایتاً سبک زندگی در جامعه سرمایه داری ایجاد و بازتولید می کند که از جمله آنها می توان به: «سرعت»، «مصرف زدگی»، «کالایی شدن»، «ماتریس زیبایی شناختی سرمایه داری»، «نظام نشانه شناسی معنایی سرمایه داری»، «آرایش تکنولوژیکی»، «اصالت سود» و ... اشاره نمود.برای فهم و ارزیابی این مؤلفه ها، نگارندگان از چارچوب تئوریک ترکیبی شامل: مکتب فرانکفورت، مکتب گرامشی و نظریات مطالعات فرهنگی بهره جسته اند.
بررسی رابطه بین ابعاد شخصیت و سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی ارتباط بین ابعاد شخصیت و سلامت عمومی دانشجویان انجام گرفت. از 370 دانشجوی مقطع کارشناسی، خواسته شد تا پرسش نامه شخصیتی نئو(NEO-FFI) ، و پرسش نامه سلامت عمومی (GHQ-28) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل میانگین، انحراف معیار، t-test، ANOVA، ضرایب همبستگی و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین ابعاد شخصیتی برون گرایی و با وجدان بودن، با سلامت عمومی دانشجویان رابطه مثبت و معنی دار، و بین روان نژندگرایی و سلامت عمومی آنان، رابطه متفی و معنی دار وجود دارد. همچنین بعد انعطاف پذیری با ابعاد اختلال جسمانی و اختلال در عملکرد اجتماعی ارتباط مثبت و معنی داری نشان داد، اما بعد دلپذیر بودن با هیچ یک از ابعاد سلامت عمومی، دارای رابطه معنی دار نبود. ننایج آزمون t، تفاوت معنی داری را در میزان ابعاد شخصیت، و سلامت عمومی دانشجویان دختر و پسر نشان نداد، اما نتایج تحلیل واریانس یک راهه(ANOVA) بیانگر وجود تفاوت بین میانگین های ابعاد شخصیت و سلامت عمومی در گروههای مختلف تحصیلی بود. نتایج حاصل از اجرای مدل رگرسیونی نشان داد که از پنج ویژگی شخصیتی فقط سه ویژگی روان نژندگرایی و برون گرایی و دلپذیری وارد مدل رگرسیونی شدند و این ویژگی های شخصیتی توانستند حدود 50 درصد از واریانس سلامت عمومی را تبیین کنند.
" رابطه ویژگیهای شخصیتی با اضطراب امتحان در دانشجویان "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه : اضطراب امتحان به عنوان یک مشکل مهم آموزشی، سالانه میلیونها دانش آموز و دانشجو را در سراسر جهان تحت تأثیر خود قرار می دهد و باعث کاهش عملکرد تحصیلی آنان می شود. از این رو در این پژوهش به منظور شناسایی عوامل شخصیتی مرتبط با آن، به بررسی رابطه اضطراب امتحان با برخی از ویژگی های شخصیتی همچون روان رنجوری و درون گرایی/برونگرایی، در دانشجویان دانشگاه سمنان پرداخته شده است.
روش : روش تحقیق این پژوهش، از نوع همبستگی است. آزمودنی های این پژوهش شامل 300 نفر دانشجوی دختر و پسر (150 پسر و 150 دختر) در مقطع کارشناسی دانشگاه سمنان بودند که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون ، t- test و همچنین ضریب رگرسیون استفاده گردید. برای جمع آوری داده های پژوهش، از دو مقیاس ""اضطراب امتحان "" و همچنین مقیاس "" شخصیت "" آیزنک، که از ضرایب پایانی (بازآزمایی و همسانی درونی) و اعتبار رضایت بخشی برخوردار بودند، استفاده گردید.
یافته ها : بر اساس یافته های پژوهش، اضطراب امتحان با روان رنجوری رابطه معنادار مثبتی را نشان داد ( P < 0/01 ، r=0. 461 )، اما اضطراب امتحان با درون گرایی / برون گرایی دانشجویان، رابطه معناداری را نشان نداد r=0.073, P<0/01) ). روان رنجوری (با ثباتی / بی ثباتی) با درون گرایی / برون گرایی رابطه معنادار مثبتی را نشان داد( (r=0.175,P<0/01 . از میان ویژگی های شخصیتی مورد مطالعه، روان رنجوری توانست متغیر پیش بین اضطراب امتحان باشد. ضمناً تفاوت معناداری بین دختران و پسران در اضطراب امتحان و ویژگی های شخصیتی مورد مطالعه یافت نگردید
نتیجه گیری: . چنین به نظر می رسد که دانشجوی روان رنجور و مضطرب، اضطراب امتحان بیشتری تجربه می کند و علت شکستهای خود را به عوامل درونی همچون ناتوانی و کم استعدادی اسناد می دهد.
"
بررسی اختلالات شخصیت و ویژگی های شخصیتی مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: هدف از این مطالعه بررسی اختلالات شخصیت و ویژگی های شخصیتی مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی می باشد. شناسایی اختلالات شخصیت می تواند در بالا بردن کیفیت کمک به بیماران مبتلا مفید واقع شود.
روش بررسی: این پژوهش تحلیلی – مقطعی به روش مقایسه ای و از نوع مورد – شاهدی و با نمونه گیری ساده و در دسترس می باشد. آزمودنی ها تعداد 40 نفر از مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی بودند که به مرکز بهزیستی نواب صفوی تهران مراجعه می کردند. هم چنین 40 نفر از کارمندان مرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران که هیچ یک از ملاک های تشخیصی اختلال هویت جنسی را براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی – ویرایش چهارم نداشتند، با توجه به همتاسازی با بیماران به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. اختلالات شخصیت و فراوانی آنها با استفاده از پرسشنامه بالینی چند محوری میلون (MCMI-II) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون مجذور کای و تی برای گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی در مقیاس های وابسته (038/0=P)، نمایشی (001/0P<)، ضداجتماعی (017/0=P)، منفعل - مهاجم (007/0=P)، مرزی (001/0P<) و پارانوئید (021/0=P) نمرات بالاتری را نسبت به گروه گواه به دست آورده و اختلاف آنها از لحاظ آماری معنی داری می باشد.
نتیجه گیری: مطابق با یافته های حاصل، بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی، برخی ویژگیها و خرده مقیاسهای اختلالات شخصیتی را بیشتر از افراد عادی دارا بوده و درجاتی از اختلالات شخصیت در برخی از آنها بارز است.
"
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر کاهش آسیب های ناشی از خیانت همسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: زوج درمانی متمرکز بر هیجان، یکی از شیوه های درمانی زوجین می باشد که بر چرخه های منفی تعاملی پایدار در اثر آسیب پذیری هیجانی عمیق توجه دارد. این پژوهش با هدف اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر کاهش آسیب های ناشی از خیانت همسر صورت گرفت.
مواد و روش ها: روش تحقیق، یک مطالعه کارآزمایی بالینی با گروه شاهد است. نمونه آماری شامل 30 زوج بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش (16 زوج) و شاهد (14 زوج) جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری، پرسش نامه افسردگی Beck، پرسش نامه استرس پس از سانحه، پرسش نامه صمیمیت زوجین و پرسش نامه انگیزه های بین فردی مرتبط با آسیب بود. گروه آزمایش 8 جلسه زوج درمانی هیجان مدار دریافت کردند. یافته های تحقیق با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA یا Multivariate analysis of variance) تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: زوج درمانی هیجان مدار، افسردگی و علایم استرس پس از سانحه را کاهش داده است و باعث افزایش بخشودگی و صمیمیت شده است. نتایج پی گیری پس از یک ماه نشان داد که بین گروه آزمایش و شاهد در نمرات افسردگی، علایم استرس پس از سانحه، بخشش و صمیمیت تفاوت وجود دارد و اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بعد از یک ماه باقی مانده است (01/0 < P).
نتیجه گیری: زوج درمانی هیجان مدار در کاهش افسردگی و علایم استرس پس از سانحه و افزایش صمیمیت و بخشودگی همسران مردان عهدشکن زناشویی هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت مؤثر بود.
رابطه هوش هیجانی با خودکارآمدی و سلامت روان و مقایسه آنها در دانشآموزان ممتاز و عادی
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی با خودکارآمدی و سلامت روان و مقایسه آن در دانشآموزان ممتاز و عادی پسر دوره متوسطه شهرستان اشنویه است. بدین منظور 249 دانشآموز به عنوان نمونه (115 دانشآموز ممتاز و 134 دانشآموز عادی) به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای هوش هیجانی شاته و همکاران، خودکارآمدی شرر و همکاران و سلامت عمومی گلدنبرگ استفاده شد. نتایج نشان داد که هوش هیجانی با خودکارآمدی و سلامت روان در هر دو گروه از دانشآموزان رابطه معناداری دارد (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی، باورهای خودکارآمدی و سلامت روان دانشآموزان ممتاز و عادی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P).
"
بررسی اثر کوتاه مدت آموزش برنامه فرزندپروری مثبت (3P) بر تغییر شیوه های فرزندپروری مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله-ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر کوتاه مدت آموزش مدیریت والدین بر اساس برنامه فرزندپروری مثبت (3P) بر تغییر شیوه های فرزندپروری مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شده است. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است و جامعه مورد مطالعه آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند می باشند.
نمونه گیری در دو مرحله انجام شد، 30 نفر از مادران کودکانی که بر اساس سیاهه رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب و شیوه فرزندپروری آن ها با استفاده از پرسشنامه شیوه های فرزندپروری دیانا باوم-ریند مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت 22 نفر از مادرانی که دارای شیوه فرزندپروری ناکارآمد بودند انتخاب و به دو گروه آزمایش (12n=) و گواه (12n=) تقسیم شدند. سپس برنامه فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. در طول دوره آموزش، 3 نفر از مادران گروه آزمایش از شرکت در جلسات خودداری کردند، ولی تعداد افراد گروه گواه ثابت ماند. شیوه های فرزندپروری مادران دو گروه، بلافاصله پس از پایان جلسات آموزشی، مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت نتایج بدست آمده توسط آزمون U من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مقایسه میانگین تفاضل نمرات پیش آزمون ـ پس آزمون شیوه های فرزندپروری در دو گروه آزمایش و گواه نشان داد که شیوه فرزندپروری مستبدانه و سهل-گیرانه مادران گروه آزمایشی پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، با توجه به تغیرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون، کاهش یافته (01/0P<)، در مقابل شیوه فرزندپروری مقتدرانه در گروه آزمایش نسبت به گواه افزایش یافته است (05/0P<). این نتایج نشان می دهند که آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، شیوه های فرزندپروری ناکارآمد مادران کودکان مبتلا به نافرمانی مقابله ای را تغییر می دهد. با توجه به این که روابط معناداری بین شیوه فرزندپروری مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای و بروز، شدت و تداوم بیماری کودکان وجود دارد، لذا با آموزش برنامه هایی که شیوه فرزندپروری والدین را مورد هدف قرار می دهند، می توان مشکلات رفتاری کودکان را کاهش داد.
تاثیر رفتار درمانی شناختی در کاهش اضطراب دختران نوجوان با اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی اثر درمان شناختی – رفتاری در کاهش اضطراب دختران نوجوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شده است.
روش: آزمودنیهای پژوهش 62 دختر17-15 ساله مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بودند که از طریق پرسشنامه نگرانی پن استیت و مصاحبه تشخیصی به وسیله روان پزشک انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای داده شدند. برای بررسی اثر درمان شناختی – رفتاری در کاهش اضطراب قبل و بعد از درمان شناختی – رفتاری از آزمون اضطراب کتل استفاده شد. داده های گردآوری شده با بهره گیری از آزمون آماری t و آمار توصیفی تحلیل شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات اضطراب آزمودنیها در گروه آزمایش و گواه قبل از درمان شناختی – رفتاری هیچ تفاوت معناداری وجود ندارد. در حالی که بعد از درمان شناختی – رفتاری نمرات اضطراب آزمودنیهای گروه آزمایش کمتر از گروه گواه بود. همچنین، بین میانگین نمرات اضطراب آزمودنیها در گروه آزمایشی در تست اضطراب کتل قبل و بعد از درمان شناختی – رفتاری تفاوت معناداری مشاهده شد.
نتیجه گیری: درمان شناختی – رفتاری سبب کاهش اضطراب در دختران نوجوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر می شود.
رابطه هوش هیجانی و سبک های دلبستگی با احساس غربت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی، سبک های دلبستگی و احساس غربت طراحی شد.
روش: در یک روش مقطعی 280 نفر از دانشجویان غیر بومی دانشگاه رازی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس دلبستگی هازن و شیور، مقیاس هوش هیجانی سیبریا شرینک و پرسشنامه احساس غربت آرچر و همکاران استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیری، آزمون t برای گروه های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که دانشجویان دلبسته ایمن در مقایسه با دانشجویان دلبسته ناایمن احساس غربت کمتری تجربه می کنند. بین هوش هیجانی و احساس غربت رابطه منفی وجود داشت و دانشجویان دلبسته ایمن از هوش هیجانی بالاتری برخوردار بودند. بین سن و احساس غربت رابطه ای مشاهده نشد.
نتیجه گیری: سبک های دلبستگی و هوش هیجانی از طریق مختلفی ممکن است بر میزان احساس غربت تجربه شده توسط افراد تاثیر بگذارند.
رابطه انگیزه پیشرفت و سرسختی روانشناختی با هیجانخواهی و مسؤولیتپذیری
حوزه های تخصصی:
"این پژوهش بهمنظور بررسی رابطه ساده و چندگانه انگیزه پیشرفت و سرسختی روانشناختی با هیجانخواهی و مسؤولیتپذیری در میان کارکنان شعبههای بانک مسکن شهر اصفهان در سال 1386 انجام شده است. نمونه مورد بررسی 132 نفر از کارکنان شعبههای بانک مسکن شهر اصفهان بودند که با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. این کارکنان پرسشنامههای سنجش انگیزه پیشرفت (گرفته شده از پرسشنامه توصیف خود گیزلی، 1971)، سرسختی روانشناختی (پرسشنامه کیامرثی و همکاران، 1377)، هیجانخواهی (فرم کوتاه زاکرمن، 1979) و سنجش مسؤولیتپذیری (پرسشنامه گاف، 1987) را تکمیل کردند. در این پژوهش از آزمونهای آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. نتایج نشان داد که انگیزه پیشرفت با هیجانخواهی رابطه منفی و معنادار (05/0>P و 38/0-=r) ولی با مسؤولیتپذیری رابطه مثبت و معناداری دارد (01/0>P و 29/0=r)؛ همچنین سرسختی روانشناختی با هیجانخواهی رابطه مثبت و معناداری دارد (01/0>P و 59/0=r)، اما با مسؤولیتپذیری رابطه ندارد (05/0P و 62/0=R) از همبستگی ساده هر یک از آنها بیشتر بود. در نهایت همبستگی چندگانه انگیزه پیشرفت و سرسختی روانشناختی با مسؤولیتپذیری (05/0>P و 31/0=R) از همبستگی ساده هر یک از آنها بیشتر بود. بهطور کلی یافتههای این پژوهش بیانگر ارتباط دو متغیر شخصیتی انگیزه پیشرفت و سرسختی روانشناختی با دو متغیر مهم مسؤولیتپذیری و هیجانخواهی بوده است.
"
نقش آموزش عالی در یادگیری مادام العمر
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تغییرات وسیع اقتصادی- اجتماعی و فناوری، تاثیر قوی بر نظامهای تعلیم و تربیت در کشورهای صنعتی نشان داده است. مفاهیم و عباراتی همچون جامعه اطلاعاتی، اقتصاد دانش محور و جوامع یادگیری، هماکنون ویژگی برجستهای در مسیر اصلی مباحث سیاسی آموزشی و دولتی شده و اهمیت یادگیری در هر مرحله از توسعه انسانی به شکل گستردهای قابل تشخیص است. ا مروزه دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی به عنوان مکانهای کلیدی برای توسعه یادگیری مادام العمر در نظر گرفته میشوند. هدف از ارائه این مقاله مروری بررسی یادگیری مادام العمر و نقش آموزش عالی در توسعه آن بود.
نتیجهگیری: یادگیری مادام العمر می تواند به عنوان مجموعه ای از اصول راهنما برای توسعه به جای مساله ای اضافی برای موسسات آموزش عالی ارایه شود. برای ایجاد و توسعه یادگیری مادام العمر در آموزش عالی، موسسات نیازمند توسعه آگاهی نظام مند و تحلیل ارتباطات داخلی بین سطوح گوناگون سازمان های خود و درک چگونگی وابستگی این عوامل با تعاملات شناختی و عاطفی یادگیری هستند. یادگیری مادام العمر تعقیب کننده اهداف عمومی مانند عمومی سازی آموزش هم در کیفیت و هم در کمیت و اقامه کننده اصل یادگیری واقعی در آموزش اجباری و تسهیل کننده توسعه و پیشرفت از تحصیل به کار است. برای این منظور نیاز به عزم ملی در سطح جامعه و آموزش عالی است و بایستی این نگرش به واقعیت و باور در ذهن افراد جامعه تبدیل شود.
نظریه سازنده گرایی و کاربرد آن در آموزش
حوزه های تخصصی:
تحلیل برنامه درسی کتاب مطالعات اجتماعی پایه هشتم متوسطه اول بر اساس رویکرد پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: از وظایف اصلی تعلیم و تربیت افزایش معلومات دانش آموزان از مضرات اعتیاد به مواد مخدر است. پژوهش حاضر به بررسی محتوای اعتیاد به مواد مخدر در کتاب مطالعات اجتماعی می پردازد. روش: این پژوهش از نوع ترکیبی است جهت مشخص نمودن مؤلفه های اعتیاد به مواد مخدر از روش توصیفی و سپس از روش تحلیل محتوا به منظور بررسی و تحلیل برنامه درسی مطالعات اجتماعی استفاده شده است. جامعه آماری محتوای برنامه درسی کتاب مطالعات اجتماعی پایه هشتم متوسطه چاپ سال 1393بود و نمونه گیری به صورت هدفمند انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات، سیاهه تحلیل محتوای کتب درسی، سیاهه تحلیل فعالیت ها، کاربرگه ها و سیاهه تحلیل تصاویر بود که پس از مطالعه مبانی نظری و بسترهای قانونی، طرح پیشنهادی تهیه و تدوین شد و روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی و کارشناسان مربوطه تعیین گردید. این کتاب شامل 12 فصل و 190 صفحه و بر اساس واحد تحلیل جمله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. واحد تحلیل جملات مندرج در متن کتب درسی، متن فعالیت ها و به کار ببندید و نیز تصاویر مندرج در کتب درسی بوده است. یافته ها: در مجموع در برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایه هشتم 18% به مفاهیم مربوط به مواد مخدر، 28% به انواع آسیب ها، 17% به علل گرایش به مواد مخدر و 36% به راه های پیشگیری از مواد مخدر پرداخته شده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، توجه به علل گرایش به سمت مواد مخدر و همچنین انواع مواد مخدر در این کتاب درسی کمتر به آن پرداخته شده که نیاز به توجه بیشتر دارد.
هیجان، شناخت و رفتار
حوزه های تخصصی:
هیجان، در کیفیت و گوناگونی تجربیات روزمره انسان نقش مهمی دارد. امروزه، مسایل مربوط به عصب زیستشناسی هیجان انسان، توجه روزافزون علم عصب پایه را به خود جلب کرده است؛ علمی که تا حد زیادی در اثر پیشرفت های روش های تصویربرداری عصب عملکردی به تکاپو افتاده است. نحوه تعامل و اثرگذاری هیجان روی سایر حوزه های شناخت، خصوصا توجه، حافظه و استنتاج، موضوع پژوهشی جدیدی است. این مقاله به نتایج روان شناختی و ساز و کارهای زمینه ای تنظیم هیجانی شناخت می پردازد.
سوءاستفاده از حق طلاق و راهکارهای قانونی مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به موجب قانون مدنی، طلاق از اختیارات مرد است. تنها محدودیتی که در قانون ما نسبت به اعمال این حق وجود دارد لزوم مراجعه به دادگاه و رعایت شرایط اغلب شکلی می باشد. وجود حقی با چنین گستردگی خودبه خود ممکن است مورد سوءاستفاده قرار گیرد و اعمال یا عدم اعمال نابه جای آن موجب اضرار زوجه و تحمیل فشارهای ناموجهی بر او گردد. در این پژوهش کوشیده شده به سوءاستفاده از حق طلاق و راه های جلوگیری از آن پرداخته شود و طرق جبران خسارت از زنان مطلقه مورد بررسی قرار گیرد. آن چه از منابع فقهی استنباط می گردد آنست که اگرچه طلاق در دست مرد است اما طلاق های ناموجه و بی جهت امری مذموم و ناپسند دانسته شده اند. در قوانین نیز به طور پراکنده حمایت هایی از زنان در این خصوص صورت گرفته اما هیچ وقت کافی نبوده است. روش هایی که قانون گذار به منظور جلوگیری از سوءاستفاده از حق طلاق مقرر کرده: طلاق خلع، مبارات و طلاق قضائی می باشد. این روش ها در مواردی اعمال می گردند که مرد با عـدم اعمال نابه جای حق طلاق، زن را وادار به ادامه زندگی مشترکی کند که برای او دشوار و غیرقابل تحمل است. به نظر می رسد بتوان جهت جلوگیری از سوءاستفاده از حق طلاق خصوصاً در مواردی که با اعمال نابه جا و ظالمانه آن مواجه هستیم راهکارهای دیگری نیز ارائه داد. از جمله می توان به سلب اثر مورد نظر سوءاستفاده کننده از طلاق و الزام به جبران خسارت از زنی که در اثر وقوع طلاق متحمل صدماتی شده است، اشاره نمود.
بررسی رابطه نظام ارزشی خانواده با ارزشهای نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"چکیده مقاله:
خلاصه: مقدمه: هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین نظام ارزشی نوجوانان و ارزشهای خانواده میباشد. به عبارت دیگر سوال این است که آیا بین نظام ارزشی نوجوانان و ارزشهای خانواده و والدین رابطهای وجود دارد؟ روش: جامعه مورد مطالعه در این تحقیق دانش آموزان دبیرستانهای شهر تهران در سال 84-83 میباشند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تعداد 984 نفر از آنان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در تحقیق حاضر پرسشنامه محقق ساخته بوده است که پس از بررسی اعتبار و روایی آنان مورد استفاده قرار گرفته است. یافتهها: نتایج بدست آمده نشان داده که بین نظام ارزشی نوجوانان و ارزشهای خانوادگی، مذهبی، رسانهای و ملی ارتباط معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر نوجوانانی که نمره بالاتری در ارزشهای فردی داشتهاند در سایر ارزشها نیز نمره بالاتری را کسب کرده بودند وکسانی که نمره پایینتری در ارزشهای اجتماعی, خانوادگی و مذهبی کسب کرده بودند.، در ارزشهای فردی نیز نمره کمتری داشتند. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده در این تحقیق نشان دهنده اهمیت ارزشها در رفع نیازهای اساسی نوجوانان بوده در سایر مطالعات نیز مورد تایید قرار گرفته است. "