فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
"
هدف مطالعه حاضر بررسی اعتبار و روایی مقیاس رضایت از زندگی SWLS (دینر و دیگران، 1985) بود. بدین منظور 109 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر این مقیاس را تکمیل کردند. اعتبار مقیاس رضایت از زندگی (SWLS) با استفاده از روش آلفای کرونباخ 83/0 و با روش بازآزمایی 69/0 به دست آمد. روایی سازه مقیاس رضایت از زندگی از طریق روایی همگرا با استفاده از فهرست شادکامی آکسفورد OHI (آرگیل، 2001) و فهرست افسردگی بک BDI (بک و دیگران، 1961) برآورد شد. این مقیاس (SWLS) همبستگی مثبت با فهرست شادکامی آکسفورد (OHI) و همبستگی منفی با فهرست افسردگی بک (BDI) نشان داد. براساس نتایج این پژوهش، مقیاس رضایت از زندگی (SWLS) یک مقیاس مفید در پژوهشهای روانشناختی ایرانی است.
"
روانشناسی اخلاقی غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله اندیشه های اخلاقی امام محمد غزالی را برای یافتن پاسخ به پرسش های مربوط به روانشناسی اخلاقی بازخوانی می کند. غزالی در مباحث اخلاقی خود علاوه بر برشمردن فضایل و چگونگی شناخت آنها، به بررسی ریشه های روانشناختی آراستگی آدمی به آنها و نیز عمل به اقتضای آنها می پردازد. وی با تاسی به فیلسوفان یونانی و اسلامی بحث مفصلی در باره نفس و جان آدمی دارد تا از این طریق ربط و نسبت هر فضیلت و رذیلت را به قوه خاصی در نفس انسان معلوم کند. اما از سوی دیگر با تاسی به رویکرد اشاعره در باره حسن و قبح اخلاقی، و به این جهت که اخلاق او بیشتر از شریعت اخذ شده، مبنای حسن و قبح را دینی می داند.همین طور این نوشته ضمن ارایه توضیح درباره نگاه اخلاقی واقع گرا و غیر واقع گرا و با اشاره به آراء غزالی و هیوم روشن خواهد کرد که به چه دلیل با این که عقل از نظر هر دو اندیشمند ادراک گر و فاقد قدرت عمل است، در بحث انگیزش اخلاقی غزالی با اشکالات هیوم درباره این موضوع مواجه نشده است.در بخش پایانی مقاله، به معرفی اموری که در انجام فضیلت و رذیلت مؤثرند پرداخته و تفاوت دیدگاه غزالی را با فیلسوفان یونان درباره نقش توفیق الهی در انجام فضایل وترک رذایل توضیح می دهیم.
بررسی تاثیر سبک های مدیریت کلاس بر رشد مهارت های فراشناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه تاثیر سبک های مدیریت کلاس معلم، بر رشد مهارت های فراشناختی دانش آموزان است. در این پژوهش سه نوع سبک مدیریت کلاس (سبک مداخله گر، سبک تعاملی و سبک غیرمداخله گر) در نظر گرفته شده است. جامعه تحقیق، کلیه کلاس های پایه پنجم در مدارس ابتدایی پسرانه و دخترانه ناحیه شش آموزش و پرورش مشهد در سال تحصیلی 1384-1383 می باشد. سبک مدیریت کلاس معلمان با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته در نمونه 60 نفری معلمان سنجیده شد و متغیر فراشناخت نیز با استفاده از پرسشنامه خود - گزارش دهی اسپرلینگ و همکاران در نمونه 307 نفری دانش آموزان ارزیابی گردید. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها، فرضیه تحقیق مبنی بر اینکه: «دانش آموزان معلمین تعامل گرا در مقایسه با دانش آموزان معلمین مداخله گر از مهارت های فراشناختی بالاتری برخوردارند» تایید گردید. همچنین یافته ها، نشان می دهد؛ مهارت نظارت فراشناختی دانش آموزان پسر بطور معناداری بالاتر از دختران است و بین فراشناخت دانش آموزان و نمره پیشرفت تحصیلی (معدل) آنان، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
بررسی تاثیر روش تدریس یادگیری مشارکتی بر عزت نفس، مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان (دبیرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی تاثیر روش تدریس یادگیری مشارکتی بر عزت نفس، مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر سال سوم متوسطه شهرستان ماهنشان در درس روانشناسی، 99 دانش آموز از بین دبیرستان های پسرانه این شهرستان به صورت تصادفی انتخاب شد. پس از همتاسازی آزمودنی ها یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس به عنوان گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفت. حجم نمونه بعد از همتاسازی دانش آموزان دو گروه، به 20 نفر در هر کلاس رسید. روش تدریس یادگیری مشارکتی به مدت یک نیمسال تحصیلی در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل به شیوه سنتی آموزش دید. نتایج مقایسه پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که روش یادگیری مشارکتی بر مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبتی گذاشت اما چنین تاثیری بر عزت نفس دانش آموزان مشاهده نگردید.
بررسی سبکها و مکانیزم های دفاعی افراد مبتلا به اختلال وسواس- بی اختیاری، اختلال اضطراب تعمیم یافته و اختلال هراس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه مکانیزمها و سبکهای دفاعی افراد مبتلا به اختلال وسواس- بی اختیاری (OCD )، اختلال اضطراب تعمیم یافته(GAD) و اختلال هراس اجتماعی(SP) انجام پذیرفته است.
روش: نمونه این پژوهش متشکل از افراد مبتلا به اختلال- وسواس بی اختیاری (30 نفر)، اختلال اضطراب تعمیم یافته (30 نفر)، اختلال هراس اجتماعی(30 نفر) و افراد غیر مبتلا(30 نفر) است که توسط روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده جهت سنجش مکانیزمهای دفاعی پرسشنامه سبکهای دفاعی (DSQ-40) می باشد. مکانیزمها و سبکهای دفاعی گروههای مبتلا با گروه بهنجار و الگوی مکانیزمهای دفاعی هر چهار گروه با استفاده از روش های آماری مقایسه میانگین ها، و تحلیل واریانس یک راهه و آزمون های تعقیبی با یکدیگر مقایسه شدند.
یافته ها: بررسی های آماری نشان داد که گروه های مبتلا نسبت به گروه غیر مبتلا از سبکهای دفاعی رشد نایافته و روان آزرده به صورت معنا داری بیشتر استفاده می کنند و مشخص شد که میان گروه ها در استفاده برخی از مکانیزمهای دفاعی تفاوت معنا دار وجود دارد. به علاوه مشخص گردید که مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه مبتلایان به اختلال وسواس- بی اختیاری در مقایسه با گروه بهنجار در استفاده زیاد آنها از مکانیزم های دفاعی گذار به عمل، تشکل واکنشی و ابطال است به همین ترتیب مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه مبتلایان به اختلال اضطراب تعمیم یافته در مقایسه با گروه بهنجار در استفاده زیاد آنها از مکانیزم های دفاعی فرافکنی، آرمانی سازی، جسمی سازی و استفاده کمتر آنها از مکانیزم های دفاعی طنز و فرونشانی است و مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه مبتلایان به اختلال هراس اجتماعی در مقایسه با گروه بهنجار در استفاده زیاد آنها از مکانیزم های دفاعی فرافکنی، آرمانی سازی، جسمی سازی و پرخاشگری منفعلانه و استفاده کمتر آنها از مکانیزم دفاعی فرونشانی است.
نتیجه گیری: مطالعه کنونی اهمیت بررسی مکانیزمهای دفاعی را چه در گستره بهنجار و چه در گستره بالینی جهت تشخیص و درمان اختلالات اضطرابی نمایان می سازد. یافته های این پژوهش به طور کلی با یافته های سایر مطالعات قابل مقایسه هستند، با این حال انجام پژوهش در زمینه مکانیزمهای دفاعی در ایران نیازمند توجه بیشتری است.
تأملی بر سازوکار ایمان و امید در زندگی و تأثیر آن بر سلامت روان انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چکیده: فرد باایمان، زندگی را پوچ و بی هدف نمی داند، بلکه با انگیزه به سوی هدف های خود می رود. در متون اسلامی و به ویژه در قرآن و احادیث، دستورهای فراوانی در مورد امید و ناامیدی آمده است. هدف این مقاله، بررسی آثار امید در زندگی و تأثیر آن بر سلامت روان انسان با توجه به متون اسلامی و با روش توصیفی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عواملی، مانند آرامش روحی، خوش بینی، افزایش سازگاری با محیط، کاهش ترس و اضطراب، افزایش ظرفیت مقابله با حوادث و چند اعتقاد اساسی دیگر که باعث امید می شود، خود تحت تأثیر اعتقاد به خداوند و خودباوری دینی است.
رابطه تیپ های شخصیتی (درونگرا و برونگرا)، هوش و جنسیت با شرطی سازی معنایی
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی رابطه تیپ های شخصیتی (درونگرا ـ برونگرا)، هوش و جنسیت با شرطی سازی معنایی بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. بدین منظور با روش نمونه گیری تصادفی نظامدار از بین دانشجویان ترم های اول و دوم رشته روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن تعداد 94 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابتدا از نمونه آماری آزمونهای شخصیت آیزنک و هوش ریون به عمل آمد و سپس 25 واژه از طریق دستگاه ضبط صوت به صورت تصادفی و در چهار مرحله ارائه شد. آزمودنی ها هنگام شنیدن 9 واژه از فهرست کلمات، شوک برقی دریافت می کردند. بعد از شرطی سازی آزمودنی ها به این واژه ها، 25 واژه دیگر به صورت تصادفی ارائه گردید که در بین آنها، 9 واژه هم معنا با واژه های شوک داده شده موجود بود. پاسخ برقی پوست آزمودنی ها به هنگام ارائه واژه های هم معنا اندازه گیری شد و در نهایت برای هر یک از آزمودنی ها یک نمره واحد به عنوان شاخص شرطی سازی به دست آمد. تحلیل داده ها به وسیله آزمون رگرسیون چندمتغیری نشان داد که تنها بین متغیر تیپ شخصیتی و شرطی سازی معنایی، رابطه معناداری وجود دارد (01/0>P). تحلیل واریانس دو طرفه برای هر یک از متغیرها نیز نشان داد که تعامل هیچ یک از آنها در شرطی سازی معنایی تاثیر ندارد (05/0P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که آزمودنی های درون گرا سریع تر از آزمودنی های برون گرا شرطی می شوند و متغیرهای هوش و جنسیت با شرطی سازی معنایی رابطه ندارند.
آثار دینداری از دیدگاه ویلیام جیمز(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چکیده: در این جستار آثار دینداری از دیدگاه جیمز بحث شده، جیمز ثمرات دین را به طور کلی تحت عنوان «قداست» با ویژگیهای زهد، قوت قلب، خلوص و مهرورزی مشخص میکند. در این مقاله آثار دینداری از منظر جیمز در شش بخش معنوی، اخلاقی، معرفتی، عاطفی - هیجانی، سلامت و بهداشت روانی و بالاخره انسجام شخصیت و یکپارچگی هویت بررسی شده است. ملاحظات پایانی این جستار در محورهای جذابیت بحث آثار دینداری، نقد مبنای پراگماتیسم در آثار دینداری، پذیرش نگاه کارکردگرایانه در موضوعاتی که غایات عملی دارند، نقد انحصار آثار در ابعاد فردی و بالاخره نقد سنخشناسی روانشناختی جیمز در مورد افراد سلیمالعقل و ناخوشروان ذکر شده است.
سبک های اسنادی و سبک های یادگیری همگرا - واگرا در دانشجویان افسرده و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: تحقیق حاضر با هدف مقایسه سبکهای اسنادی و سبکهای یادگیری همگرا- واگرا در دانشجویان افسرده و عادی انجام شد.
روش: این پژوهش از نوع علّی- مقایسهای است که با نمونهگیری در دسترس، سبک یادگیری و سبک اسنادی 170 دانشجو در مقطع کارشناسی را به کمک پرسشنامه سبکهای یادگیری کلب (LSI) و پرسشنامه سبکهای اسنادی (ASQ) برای وقایع خوشایند و ناخوشایند سنجید. افراد به کمک پرسشنامه افسردگی بِک به دو گروه افسرده (45 نفر) و عادی (125 نفر) تقسیم شدند. دادههای بهدستآمده با آزمون من- ویتنی و مجذورکای تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: دانشجویان افسرده در مقایسه با دانشجویان عادی، در موقعیتهای مثبت از اسناد درونی و پایدار کمتری استفاده کردند و بین دو گروه از لحاظ سبک اسنادی کلی- اختصاصی در موقعیت مثبت تفاوت معنیداری وجود نداشت. درصورتیکه در موقعیت منفی، دانشجویان افسرده در مقایسه با دانشجویان عادی از اسناد درونی بیشتری استفاده کردند و در سایر ابعاد اسنادی تفاوتی با هم نداشتند. بهعلاوه، بین گروه افسرده و غیرافسرده در استفاده از سبک یادگیری (همگرا- واگرا) تفاوت معنیداری مشاهده نشد. همچنین افراد دارای سبک یادگیری همگرا در مقایسه با افراد دارای سبک یادگیری واگرا، در موقعیتهای منفی از اسنادهای بدبینانه بیشتری استفاده نکردند.
نتیجهگیری: شنـاخت سبک اسنـادی و الگوی یادگـیری افـراد میتواند بهعنوان دو متغیر مهم شناختی در فهم آسیبپذیری شناختی اختلالات هیجانی نقش مهمی ایفا کند. "
بررسی رابطه هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان دختر دوره دبیرستانی تیز هوش و عادی شهرستان خوی در سال تحصیلی 89-88
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانی تیز هوش و عادی شهرستان خوی در سال تحصیلی 1388-89 می باشد. این تحقیق از نظر روش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر تیز هوش و عادی پایه دوم و سوم متوسطه رشته های علوم تجربی و ریاضی فیزیک (شاخه نظری) دبیرستانهای دولتی شهرستان خوی به تعداد 1982 نفر است که از این تعداد 1774 نفر دانش آموز عادی و 118 نفر دانش آموز تیز هوش می باشند تعداد نمونه آماری مطالعه حاضر با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب 268 نفر و 51 نفر می باشد که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، شامل دو پرسشنامه هوش هیجانی (شرینگ) و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان (جرج هربرت) است.نتایج مطالعه نشانگر ان بود که بین هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان تیزهوش و عادی رابطه معنی داری وجود ندارد اما میانگین نمرات هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان تیز هوش بطور معنی داری بیشتر از دانش آموزان عادی است.
انسان از دیدگاه راجرز و مقایسهی آن با دیدگاه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
"چکیده: انسانشناسی برای علوم انسانی زیربناست و شکلگیری هر دانش مرتبطی با انسان نیازمند مطالعهی انسان و دستیابی به نگرش در این زمینه است. تفاوت نگرشها در شناخت انسان باعث میشود نظریههای علمی متفاوتی در حوزهی دانشهای انسانی به وجود آیند. تفاوت دیدگاههای انسانشناختی حتی در یک شاخهی علمی مانند روانشناسی باعث شده است اختلاف در نظریههای مربوط به شخصیت و یا بهداشت روان آدمی به وجود آید؛ حتی روانشناسان یک مکتب با یکدیگر تفاوت نظر دارند.
کارل راجرز یکی از روانشناسان پدیدارشناختی است (شوستروم، 1354)؛ ولی دیدگاهش دربارهی انسان و شخصیت آدمی با دیدگاههای هممکتبهایش همچون ادموند هوسرل (1859ـ 1938) و آبراهام مزلو (1908ـ1970) متفاوت است. گرچه وجوه مشترک در برخی از نظریات وجود دارند؛ چهبسا تفاوتهای بسیار آنها پیامدهای علمی و عملی متفاوتی به دنبال خواهد داشت. دیدگاه دینی دربارهی انسان تفاوت بیشتری با دیدگاههای دیگر دارد.
در این تحقیق، انسانشناسی کارل راجرز که وجوه مشترکی با دیدگاه اسلامی دارد و از میان تئوریهای علمی در حوزهی روانشناسی، اهمیت ویژهای دارد، بررسی شده است و به منظور ارزیابی میزان عمق و صحت این دیدگاه از بعد انسانشناختی، به بررسی تطبیقی آن با انسانشناسی دینی ـ اسلامی پرداخته شده است؛ بنا بر این، در این مقاله، دیدگاه راجرز دربارهی انسان تبیین و بررسی شده است. با توجه به تعداد وجوه مشترک این دیدگاه با دیدگاه اسلامی، وجوه تمایز نیز بررسی گشتهاند"
بررسی نقش سواد والدین بر پیشرفت تحصیلی و سلامت روان دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
تحصیلات والدین سرآغاز و زیربنای پیشرفت جریان زندگی خانواده و جامعه است، ازاین رو مطالعه حاضر باهدف بررسی نقش سواد والدین بر پیشرفت تحصیلی و سلامت روان دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. از جامعه آماری که شامل کلیه دانش آموزان دارای والدین باسواد و بی سواد دوره اول و دوم متوسطه شهر خوسف در سال 1396-1397 بودند، 120 نفر (60 نفر در گروه بی سواد و 60 نفر در گروه باسواد) به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه پیشرفت تحصیلی درتاج (1383) و پرسش نامه سلامت روان گلدبرگ (1972) بود. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و آزمون تحلیل واریانس دوراهه (ANOVA) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در هر دو گروه افراد دارای سواد و افراد بی سواد، میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان خانواده های دارای تعداد فرزند کمتر و درآمد بالاتر، بهتر است. همچنین در گروه والدین باسواد و هم در بین والدین بی سواد، با افزایش تعداد فرزندان و سطح درآمد پایین، میانگین نمرات سلامت روان دانش آموزان افزایش می یابد. لذا امید است که نتایج پژوهش موردتوجه برنامه ریزی، متصدیان تعلیم و تربیت قرار گیرد.
بررسی مفهوم و مولفه¬های نظریه سازگاری شغلی دیویس و لافکوایست و ساخت ابزاری برای سنجش آن در بین معلمان زن منطقه 15 تهران در سال تحصیلی 1390-1389(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مفهوم و مولفه¬های نظریه سازگاری شغلی دیویس و لافکوایست و ساخت ابزاری برای سنجش آن در بین معلمان زن منطقه 15 تهران در سال تحصیلی 1390-1389 است. در مطالعه کتابخانه¬ای ابتدا مبانی نظری و سوابق تحقیقات انجام شده در خصوص نظریه سازگاری شغلی دیویس و لافکوایست، 7 مولفه به نام¬های: ارزش پیشرفت، ارزش راحتی، ارزش پایگاه، ارزش نوع¬دوستی، ارزش ایمنی، ارزش خودمختاری و سبک سازگاری به¬عنوان مولفه¬های اصلی نظریه سازگاری شغلی در نظر گرفته شد. سپس با استفاده از مفاهیم نظریه سازگاری شغلی دیویس و لافکوایست پرسشنامه 44 سوالی برای سنجش هر یک از مولفه¬ها تهیه شد. این پرسشنامه بر روی 300 نفر از معلمان منطقه 15 که با روش نمونه¬گیری خوشه¬ای انتخاب شده بودند اجرا گردید. جهت بررسی پایایی سوالات از آلفای کرانباخ استفاده شد. پایایی پرسشنامه اولیه 44 سوالی 713/0 به¬دست آمد. سپس 8 سوالی که بار عاملی کمتر از 4/0 داشتند از مجموعه سوالات حذف شدند و ضریب پایایی پرسشنامه 36 سوالی برابر با 84/0 به¬دست آمد. برای پاسخ به این سوال که آیا پرسشنامه از روایی سازه کافی برخوردار است؛ به¬طور همزمان پرسشنامه محقق¬ساخته با پرسش¬نامه رضایت شغلی دانت بر روی یک نمونه 50 نفری اجرا شد و میزان همبستگی بین نمره آزمودنی¬ها R=0/730 در سطح معناداری P=0/001 به دست آمد؛ که نشان¬دهنده این است که پرسشنامه از روایی سازه کافی برخوردار است. برای تجزیه و تحلیل نتایج به¬دست آمده از روش¬های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. کلیه محاسبات با نرم¬افزار spss18 انجام شده است. به¬منظور بررسی این سوال که آیا تفاوت معناداری در نرم¬های به-دست آمده بین گروه¬های مجرد و متاهل وجود دارد؟ بین میانگین نمره معلمان در نمره کل آزمون و دیگر مولفه¬های آن با استفاده از روش آماری t مستقل مقایسه صورت گرفت و تفاوت معناداری از لحاظ آماری بین میانگین نمره معلمان مجرد و متاهل در نمره کل پرسشنامه سازگاری شغلی مشاهده نشد.
رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هوش معنوی و هوش هیجانی می تواند مکمل یکدیگر در جهت سالم سازی زندگی انسان باشد. از سویی، هوش معنوی با تقویت معنویات و اعتقادات دینی موجب ثبات صفات پسندیده می شود و از سوی دیگر، هوش هیجانی موجب بهبودی روابط اجتماعی و کنترل عواطف و احساسات می گردد. بدین ترتیب فرد می تواند به سوی کمال حرکت کند.
مواد و روش ها: روش پژوهش، توصیفی- همبستگی است و حجم نمونه برآورد شده برابر با 424 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1390 بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از دانشکده ها و رشته های مختلف انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل دو پرسش نامه سنجش ویژگی های هوش هیجانی Petrides و Farnham و پرسش نامه هوش معنوی محقق ساخته بود که ضریب پایایی به دست آمده برای آن ها به ترتیب 84/0 و 87/0 بود. جهت تحلیل داده های حاصل از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافته ها: یافته ها طبق برآورد تحلیل رگرسیون نشان داد که بین هوش معنوی با هوش هیجانی رابطه وجود دارد و این ارتباط در ابعاد مختلف هوش معنوی و هوش هیجانی مشاهده شد و رابطه معنی داری بین آن ها وجود داشت.
نتیجه گیری: هوش معنوی بیشتر موجب هوش هیجانی بیشتر می شود و به واقع هوش معنوی تقویت کننده هوش هیجانی است.
عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
اهداف: شناخت عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی می تواند موجب بهبود برنامه ریزی های آموزشی و تقویت بازده تدریس و آموزش گردد. هدف از این مطالعه ارزیابی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان بود.
روش ها: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی منظم در 180 دانشجوی رشته ها و مقاطع مختلف یکی از دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران در اردیبهشت 1391 انجام شد. شاخص پیشرفت تحصیلی، میانگین معدل دو نیم سال منتهی به مطالعه بود. ابزار گردآوری داده ها، 4 پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی، رضایت از محیط آموزشی، رضایت از محتوای آموزشی و سبک یادگیری کولب بودند. داده ها با آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه، T مستقل و همبستگی پیرسون و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: متغیرهای جنسیت، گروه سنی، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، علاقه به رشته تحصیلی و سبک یادگیری، تفاوت معنی داری را در شاخص پیشرفت تحصیلی شرکت کننده ها نشان دادند. میانگین نمره رضایت از محیط آموزشی 06/9±17/38 و همبستگی آن با پیشرفت تحصیلی 067/0- بود (05/0<p). میانگین نمره رضایت از محتوای آموزشی 11/3±93/11 و همبستگی آن با پیشرفت تحصیلی 006/0 بود (05/0<p). سبک های یادگیری واگرا، سازگار، جاذب و همگرا به ترتیب سبک یادگیری غالب بین 138 نفر (7/76%)، 23 نفر (8/12%)، 14 نفر (7/7%) و 5 نفر (8/2%) از شرکت کننده ها بود.
نتیجه گیری: سن، جنسیت، مقطع، رشته تحصیلی و سبک یادگیری می توانند نقش تعیین کننده ای در عملکرد تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی داشته باشند.
مقایسه تداخل دو تکلیف حافظه کوتاه مدت شنیداری و ثبات پاسچر بین افراد مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا و افراد سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : با توجه به اهمیت فرآیندهای آگاهانه از جمله فعالیتهای شناختی در تنظیم و ثبات پاسچر و سازگاریهای احتمالی مطرح شده در سیستم عصبی مرکزی بیماران مبتلا به بیثباتی عملکردی مچ پا، این تحقیق با هدف مقایسه الگوهای تداخل دو تکلیف حافظه کوتاه مدت شنیداری و ثبات پاسچر بین بیماران مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا و افراد سالم صورت گرفت. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی و مورد– شاهدی، 15 بیمار مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا به روش ساده و در دسترس انتخاب و با 15 فرد سالم که با آنها جور شده بودند، با استفاده از الگوی تکلیف دوگانه، تحت بررسی و مقایسه قرار گرفتند. برای هر آزمودنی 6 مرحله ارزیابی، حاصل از دو سطح بی ثباتی دستگاه تعادل بایودکس و سه درجه دشواری تکلیف حافظه کوتاه مدت شنیداری انجام و در هر مرحله نمره عملکرد تکلیف پاسچر و تکلیف شناختی محاسبه شد. دادههای حاصل با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس برای اندازه های مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشاندهنده تداخل بین تکلیف پاسچر و تکلیف حافظه کوتاه مدت شنیداری در بیماران مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا و افرادسالم بود (۰/۰۵>P)، ولی تداخل در دو گروه اختلاف معناداری نداشت. نتیجهگیری: یافتههای حاصل، اختلال در روند تجزیه و تحلیل اطلاعات را در ضایعه ای عضلانی– اسکلتی– محیطی همچون بیثباتی عملکردی مچ پا تأیید کرد. بهکارگیری برنامه های تمرین درمانی جهت تسهیل روند تجزیه و تحلیل اطلاعات در روند توانبخشی این بیماران و استفاده از الگوهای پیش رونده تکلیف دو گانه، با درجات دشواری متفاوت تکلیف شناختی، مؤثر به نظر میرسد.
مردان مریخی، زنان ونوسی (خلاصه کتاب)
حوزه های تخصصی:
کمال گرایی و سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رابطه کمال گرایی با سلامت روانی در یک نمونه دانشجویی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین شاخص های سلامت روانی شامل بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی برحسب کمال گرایی مثبت و منفی بود. یکصد و هشتاد و پنج دانشجو 92) دختر، 85 پسر، 8 نامعلوم) به صورت داوطلب در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی (FPANPS) و مقیاس سلامت روانی (MHI- 28) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهشی نشان داد که کمال گرایی مثبت با بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت و با درماندگی روانشناختی رابطه منفی دارد. نتایج همچنین نشان داد که کمال گرایی منفی با بهزیستی روانشناختی رابطه منفی و با درماندگی روانشناختی مثبت دارد. کمال گرایی مثبت از طریق تقویت زمینه های درون روانی مثبت مانند حرمت خود و اعتماد به خود، و ویژگی هایی چون واقع بینی، پذیرش محدودیت های شخصی، انعطاف پذیری و احساس رضایت و خرسندی از عملکرد شخصی، سلامت روانی را به صورت مثبت تحت تاثیر قرار می دهد. کمال گرایی منفی، بعکس از طریق تضعیف حرمت خود و اعتماد به خود، و ویژگی هایی مانند انتظارات غیر واقع بینانه، عدم پذیرش محدودیت های شخصی و انعطاف ناپذیری و ناخرسندی از عملکرد شخصی، سلامت روانی را به صورت منفی تحت تاثیر قرار می دهد. نتایج و پیامدهای پژوهش در این مقاله تشریح و تبیین خواهند شد.
اثربخشی آموزش مولفه های تاب آوری بر کاهش سطح اعتیادپذیری و تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به مصرف مواد
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مولفه های تاب آوری بر کاهش آسیب پذیری نسبت به اعتیاد و تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به مصرف مواد بود.
روش: طرح این پژوهش، آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. نمونه این پژوهش 50 نفر بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از اعضای جامعه که کلیه دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان ساکن در حومه تهران (کرج، اسلام شهر، بومهن، رودهن و شهرری) بودند، انتخاب شدند. سپس با استفاده از روش گمارش تصادفی نیمی از آنها (25 نفر) به گروه آزمایش و نیمی دیگر (25 نفر) به گروه کنترل تخصیص داده شدند. ابزار این پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه نگرش نسبت به مصرف مواد مخدر و مقیاس آسیب پذیری نسبت به اعتیاد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل در نمره کلی نگرش نسبت به مواد مخدر و خرده مقیاس های آزمون اعتیاد پذیری وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه در مورد تاثیر برنامه آموزش مولفه های تاب آوری بر کاهش سطح اعتیاد پذیری و ایجاد نگرش منفی در دانش آموزان نسبت به مصرف مواد با نتایج پژوهش های قبلی همخوانی دارد. بنابراین، نتایج به دست آمده از این پژوهش اثر بخشی برنامه آموزش مولفه های تاب آوری را در پیشگیری از سوء مصرف مواد به اثبات می رساند.