فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (بهمن) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۱
۲۳۵۶-۲۳۳۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات نشان داده است دانش آموزانی که حرمت خود بالاتری دارند در تعامل های اجتماعی عملکرد بهتری را تجربه می کنند. اخیراً مداخله های ذهن آگاهی شامل خودنظم جویی و توجه به تجربیات حال که به بازشناسی وقایع ذهنی، تیز حسی، باز و پذیرا بودن کمک می کند مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. از طرف دیگر بازی درمانگری به عنوان فعالیت لذت بخش جسمی و ذهنی خود خواسته به افزایش حرمت خود می انجامد، با این وجود در زمینه بازی درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی جهت افزایش احساس حرمت خود در جامعه مورد تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی و بازی محور، بر حرمت خود دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان گرمسار انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری مورد مطالعه را تمامی دانش آموزان دوره ابتدایی در شهرستان گرمسار (7620 نفر) در سال تحصیلی 1400-1401 تشکیل می دادند. شرکت کنندگان بر اساس روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس در سه گروه 15 نفری با توجه به معیارهای ورود به صورت تصادفی در سه گروه همتاسازی شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه حرمت خود کروکر و همکاران (۲۰۰۳) استفاده شد. به منظور انجام پژوهش پروتکل بازی درمانی (جانسون و پارسون، 2023) در قالب 8 جلسه 60 دقیقه ای و پروتکل ذهن آگاهی (سیگال و همکاران، 2002) در قالب 8 جلسه 60 دقیقه ای بر روی دو گروه آزمایش اجرا شد. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره با استفاده از نرم افزار آماری SPSS22 استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که مداخلات ذهن آگاهی و مداخلات بازی محور، بر رشد حرمت خود دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان گرمسار تأثیر دارند (05/0 P<). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد ذهن آگاهی و بازی درمانی قابلیت تأثیرگذاری بر حرمت خود دانش آموزان را دارد. پیشنهاد می شود در پژوهش های بعدی اثربخشی پروتکل های ذهن آگاهی و بازی درمانی بر سایر گروه های پژوهشی و با نمونه های بزرگتر مورد بررسی قرار گیرد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر نظم جویی هیجان و کاهش تنش در زنان داوطلب IVF (لقاح مصنوعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (بهمن) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۱
۲۳۸۸-۲۳۷۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: ناباروری بر وضعیت خلقی، روانی و شناختی تأثیر منفی می گذارد و افراد در این شرایط، حالات هیجانی مختلف همچون استرس را تجربه کرده و به شیوه ای نوین همچون لقاح مصنوعی متوسل می شوند. بکارگیری روش هایی که منجر به بهبود نظم جویی هیجانی و کاهش استرس در زنان داوطلب IVF از اهمیت زیادی برخوردار است؛ در کنار شیوه های درمانی استفاده شده برای این منظور، تاکنون مطالعه ای که به بررسی تأثیر طرحواره درمانی بر بهبود نظم جویی هیجانی و کاهش استرس در زنان داوطلب لقاح مصنوعی نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر نظم جویی هیجان و کاهش استرس در زنان داوطلب IVF (لقاح مصنوعی) انجام شد. روش: روش این مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مراجعه کننده به کلینیک IVF شایا مهر تهران جهت انجام عمل IVF در زمستان 1400 بود که از میان آن ها 30 نفر از زنان مطابق با معیارهای ورود به طور هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه گواه (15 نفر) و گروه آزمایش (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش طرحواره درمانی بر اساس پروتکل طرحواره درمانی یانگ (2003) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مقدار F به دست آمده برای هر دو متغیر در سطح آلفای 01/0 معنی دار است (01/0 >P) و فرض پژوهش مبنی بر اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود نظم جویی هیجانی و کاهش استرس ادراک شده زنان داوطلب IVF مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه به نظر می رسد طرحواره درمانی می تواند در بهبود نظم جویی هیجانی و کاهش استرس در زنان داوطلبان IVF (لقاح مصنوعی) مؤثر باشد و می توان از مداخله مبتنی بر طرحواره درمانی برای بهبود نظم جویی هیجانی و کاهش استرس زنان داوطلب برای لقاح مصنوعی استفاده کرد؛ بنابراین در حوزه سلامت روان زمینه سازی آموزش این روش در کلینیک های درمان ناباروری قبل از انجام عمل IVF از اقدامات مثبت خواهد بود.
تدوین مدل ساختاری فرسودگی شغلی معلمان بر اساس تحریفات شناختی و نشخوار فکری با نقش میانجی افکار خود آیند منفی و همجوشی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری فرسودگی شغلی معلمان بر اساس تحریفات شناختی و نشخوار فکری با نقش میانجی افکار خود آیند منفی و همجوشی شناختی صورت گرفت. پژوهش حاضر جزء تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع متوسط دوم شهرستان کامیاران در سال تحصیلی 1401- 1402 بودند که 323 نفر از این جامعه آماری به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افکارخودآیند منفی کندال و هولون، پرسشنامه استاندارد همجوشی شناختی گیلاندرز و همکاران، پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و جکسون، پرسشنامه نشخوار فکری نولن هکسما و همکاران و پرسشنامه تحریف های شناختی عبدالله زاده و سالار استفاده شد. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود مدل ساختاری فرسودگی شغلی معلمان بر اساس تحریفات شناختی و نشخوار فکری با نقش میانجی افکار خود آیند منفی و همجوشی شناختی دارای برازش مطلوبی می باشد. ضرایب استاندارد مسیر مستقیم مدل از نشخوار فکری (38/2= t)، تحریف های شناختی (72/3= t)، همجوشی شناختی (34/2= t)، و افکار خود آیند منفی (21/2= t) به فرسودگی شغلی معلمان معنی دار بود. همچنین نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد اثر غیرمستقیم نشخوار فکری بر فرسودگی شغلی با نقش میانجی همجوشی شناختی معنادار می باشد (082/0 =β)، اثر غیرمستقیم نشخوار فکری بر فرسودگی شغلی با نقش میانجی افکار خود آیند منفی معنادار می باشد (110/0 =β). همچنین اثر غیرمستقیم تحریف های شناختی بر فرسودگی شغلی با نقش میانجی همجوشی شناختی معنادار می باشد (085/0 =β) و نیز اثر غیرمستقیم تحریف های شناختی بر فرسودگی شغلی با نقش میانجی افکار خود آیند منفی معنادار می باشد (061/0 =β). بر مبنای نتایج پژوهش حاضر بهبود و تغییر تحریفات شناختی و نشخوار فکری زمینه ای برای تغییر افکار خود آیند منفی و همجوشی شناختی فراهم می کند که در نتیجه این فرایند میزان فرسودگی شغلی معلمان کاهش می یابد.
نقش واسطه ای تحمل ابهام دررابطه بین نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه با حافظه کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
۱۴۰-۱۳۱
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای تحمل ابهام در رابطه بین نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه با حافظه کاری بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دبیرستان های شهر تهران که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند که از بین آن ها ازطریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 385 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های حافظه کاری (WMQ، 1392)، نیاز به شناخت (NCS، 1996)، نیاز به خاتمه (NFCS، 2008) و تحمل ابهام (MSTAT، 1993) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل معادلات ساختاری بود که با استفاده از آن روابط علی متغیرهای پژوهش بررسی شد. یافته ها گویای آن بود که اثر مستقیم نیاز به شناخت بر حافظه کاری معنادار (001/0>P)، اثر مستقیم تحمل ابهام بر حافظه کاری(001/0>P) معنادار، اما اثر مستقیم ترجیح قطعیت (08/0>P) و ترجیح ساختار(1/0>P) بر حافظه کاری معنادار نبود. همچنین نتایج نشان داد که نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه از طریق واسطه گری تحمل ابهام بر حافظه کاری دارای اثرغیرمستقیم بود (001/0>P). بنابراین مداخلات مبتنی بر بهبود نیاز به شناخت، نیاز به خاتمه و تحمل ابهام می تواند به افزایش ظرفیت حافظه کاری در دانش آموزان کمک کند.
مقایسه علائم جسمانی و روانشناختی اختلال علائم بدنی و سه نمود بالینی شناخت، عاطفه و رفتار در زنان و مردان مبتلا به اختلال علائم بدنی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال علائم بدنی، اختلالی با علائم شایع جسمانی و افکار، احساسات و رفتارهای نامتناسب در مورد آن علائم، دارای تفاوت های گسترده جنسیتی در شیوع است که در پژوهش ها کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه علائم دردهای جسمانی (معیارهای A) و نمودهای بالینی علائم روانشناختی اختلال علائم بدنی (معیارهای B) یعنی شناخت، رفتار و عاطفه در زنان و مردان مبتلا به این اختلال بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی و علی- مقایسه ای بود. بدین منظور ۶۰ زن و ۳۰ مرد مبتلا از میان بیماران مبتلا به اختلال علائم بدنی ۱۸ تا ۶۰ ساله ایرانی در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ با تشخیص روانپزشک و به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، دو پرسشنامه مقیاس ۸ گویه ای علائم بدنی (۲۰۱۴) و اختلال علائم بدنی (معیارهای B) (۲۰۱۷) بود. جهت تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری و نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ استفاده شد. یافته ها: زنان دارای این اختلال، به طور کلی علائم روانشناختی بیشتری نسبت به مردان نشان دادند و زیر مقیاس های روانشناختی، نمود عاطفه (۰/۰۰=P) و رفتار (۰/۰۰=P) در آن ها بیشتر دیده شد؛ اما در نمود شناخت (۰/۱۸=P) و شدت دردهای جسمانی (۰/۱۳=P) تفاوت معناداری بین زنان و مردان مشاهده نشد. نتیجه گیری: براساس پژوهش حاضر، یکی از عوامل تفاوت در شیوع می تواند ناشی از ابراز کمتر بیماری و نه ابتلای کمتر در مردان باشد. بررسی دلایل زیربنایی تفاوت در عاطفه و رفتار علائم روانشناختی، ازجمله دلایل فرهنگی، می تواند موضوع پژوهش های آتی باشد.
الگوی خود-دیگری در بستر روایت زندگی زنان با رگه اختلال شخصیت مرزی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
۳۴۲-۳۲۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: روابط آشفته از مشکلات اساسی افراد با رگه اختلال شخصیت مرزی می باشد. رابطه نامطلوب والد-کودک منجر به فقدان حس ثبات، تمایز و آشفتگی خود-دیگری می شود. اگرچه، سال هاست آشفتگی خود-دیگری به عنوان یکی از معیارهای تشخیصی اختلال شخصیت مرزی درنظرگرفته شده، اما نسبت به سایر جنبه های این اختلال نادیده گرفته شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر دستیابی به الگوی خود-دیگری در زنان با رگه اختلال شخصیت مرزی بود. روش: پژوهش حاضر، پژوهشی بنیادی با رویکرد آمیخته بود که از روش های کیفی و کمی به فراخور نیاز پژوهشی استفاده شد. جامعه آماری شامل زنان با رگه اختلال شخصیت مرزی، بعلاوه متخصصان روانشناسی و روان پزشکی مشهد و تهران در سال 1400 بود. پانزده زن با رگه اختلال شخصیت مرزی با استفاده از نمونه گیری در دسترس و پرسشنامه شخصیت مرزی لیشنریگ (1999) از بیمارستان ابن سینا مشهد انتخاب شدند. داده ها در قسمت کیفی با استفاده از پرسشنامه شخصیت مرزی لیشنرینگ و مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی با پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد و سپس با استفاده از تحلیل محتوا و تحلیل عاملی تأییدی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد «مدل خود در روابط» شامل مؤلفه های «رابطه با والدین»، «رابطه با جنس مخالف» و «روابط ناموفق» می باشد. تحلیل عاملی مرتبه دوم نیز نشان داد «رابطه با والدین» بیشترین سهم را در مدل دارد. نتیجه گیری: آشفتگی خود-دیگری در زنان با رگه اختلال شخصیت مرزی، اساسی و منتج از روابط بی ثبات اولیه با والدین می باشد. بنابراین در درمان افراد با رگه اختلال شخصیت مرزی از نتایج پژوهش حاضر می توان استفاده نمود.
بررسی اثربخشی روانشناسی مثبت گرا بر معناداری زندگی و افسردگی دانشجویان دانشگاه هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (مرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
۱۰۰۰-۹۸۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات نشان داده است دانشجویان از جمله آسیب پذیرترین افراد نسبت به پیامدهای اختلال افسردگی هستند. از سوی دیگر، افسردگی با تسهیل افکار بدبینانه و غیرمنطقی نسبت به آینده می تواند رضایت و معنای زندگی دانشجویان را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش های مختلف نشان داده اند که میزان افسردگی و معنای زندگی دانشجویان را می توان با بهره گیری از مداخلات روانشناختی تعدیل کرد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخلات روانشناسی مثبت گرا بر معناداری زندگی و افسردگی دانشجویان دانشگاه هنر انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه هنر در سال 1399 بود. از این جامعه آماری، تعداد 60 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی ساده در دو گروه 30 نفری آزمایش (گروه مداخله روانشناسی مثبت گرا) و گواه گمارده شدند. در جلسات مداخله آموزشی روانشناسی مثبت گرا از بسته آموزشی کوئیلیام (2003) و برای جمع آوری داده ها از نسخه دوم مقیاس افسردگی بک (1996) و پرسشنامه معناداری زندگی مورگان و فارسیدز (2009) استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از تحلیل کوواریانس تک متغیری و نرم افزار SPSS22 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد مداخلات روانشناسی مثبت گرا بر افزایش معناداری زندگی و کاهش افسردگی دانشجوبان دختر و پسر مؤثر بوده است (0/05 P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، این نتیجه حاصل می گردد که آموزش روانشناسی مثبت گرا می تواند ضمن کاهش میزان افسردگی، به افزایش معناداری زندگی دانشجویان نیز کمک کند. بنابراین توجه به مداخلات روانشناسی مثبت گرا می تواند با تأکید بر توانمندی ها و افزایش شادمانی، نقش مهمی در بهبود ابعاد روانشناختی و حتی معنوی دانشجویان داشته باشد.
تأثیر درمان فعال ساز رفتاری با تصویرسازی ذهنی هدایت شده بر میزان وسوسه، استرس ادراک شده و نظم جویی مثبت - منفی شناختی هیجانی نوجوانان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (شهریور) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
۱۲۲۴-۱۲۰۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: درمان فعال سازی رفتاری یکی از روش هایی درمانی مؤثر برای افرادی است که دچار نوعی اضمحلال روانی هستند و تأثیر درمان فعال ساز رفتاری با تصویرسازی ذهنی هدایت شده بر میزان وسوسه، استرس ادراک شده و نظم جویی مثبت - منفی شناختی هیجانی نوجوانان وابسته به مواد در پیشینه این حوزه مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر درمان فعال ساز رفتاری با تصویرسازی ذهنی هدایت شده بر میزان وسوسه، استرس ادراک شده و نظم جویی مثبت و منفی شناختی هیجانی نوجوانان وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه برابر) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه نوجوانان وابسته به مواد مخدر در شهر تهران بود. نمونه تحقیق شامل 30 نفر از نوجوانان وابسته به مواد بود که به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس از میان نمونه پژوهش، به طور تصادفی ساده 15 نوجوان وابسته به مواد در گروه آزمایش و 15 نوجوان وابسته به مواد در گروه گواه گماشته شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه وسوسه (صالحی فردردی و همکاران، 1390) پرسشنامه استرس (کوهن و همکاران، 2012) و پرسشنامه نظم جویی هیجانی (گامفسکی، 2002) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره مانکوا و آنکوا استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد، درمان فعال سازی رفتاری با تصویرسازی ذهنی هدایت شده باعث نظم جویی مثبت شناختی هیجانی و کاهش میزان وسوسه، استرس ادراک شده و نظم جویی منفی شناختی هیجانی نوجوانان وابسته به مواد گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در سطح معناداری 0/05 P> شد. نتیجه گیری: باتوجه به اثر درمان فعال ساز رفتاری با تصویرسازی ذهنی هدایت شده بر نظم جویی مثبت شناختی هیجانی و کاهش میزان وسوسه، استرس ادراک شده و نظم جویی منفی شناختی هیجانی نوجوانان وابسته به مواد شایسته است در مراکز ترک اعتیاد نتیجه بهبود درمان فعال سازی رفتاری با تصویرسازی ذهنی هدایت شده بر بهبود وسوسه، استرس ادراک شده و نظم جویی شناختی هیجانی ترسیم شود و نتایج انجام درمان در جهت بهبود این متغیرها ارائه شود تا نوجوانان وابسته به مواد آگاهی لازم را بدست آورند.
بررسی اثربخشی درمان برنامه زمانی پارادوکس بر حساسیت اضطرابی و کانون توجه در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (مرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
۹۸۳-۹۶۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: حساسیت اضطرابی و کانون توجه از مؤلفه های مهم در ایجاد و حفظ اختلال اضطراب اجتماعی محسوب می شوند که نقص در هر یک از آن ها می تواند به عنوان یک عامل خطر بالقوه در این اختلال نقش داشته باشد. برخی مطالعات نشان داده اند که درمان برنامه زمانی پارادوکس می تواند منجر به کاهش نگرانی و علائم اضطراب اجتماعی شود. در ایران در مورد اثربخشی این روش درمانی بر حساسیت اضطرابی و کانون توجه در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان برنامه زمانی پارادوکس بر حساسیت اضطرابی و کانون توجه در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره و کلینیک های روان درمانی شهر تهران در پاییز و زمستان سال 1401 بود. نمونه آماری نیز شامل 30 نفر از درمانجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود که به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه 15 نفری (یک گروه آزمایش و یک گروه گواه) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کانون توجه (وودی و همکاران، 1997)، شاخص حساسیت اضطرابی تجدید نظر شده (تیلور و کاکس، 1998) استفاده شد. همچنین درمان برنامه زمانی پارادوکس (بشارت، 1396) در شش جلسه 45 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز علاوه بر شاخصه های آمار توصیفی با استفاده از آزمون تحلیل چندمتغیری، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تعقیبی بونفرونی و نرم افزار SPSS25 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، درمان برنامه زمانی پارادوکس بر تمام مؤلفه های حساسیت اضطرابی (ترس از نشانه های تنفسی، ترس از واکنش های اضطرابی، ترس از نشانه های، قلبی – عروقی - معده ای، عدم مهار شناختی و نمره کل) و کانون توجه (توجه متمرکز بر خود و توجه به بیرون) تأثیر معنادار داشته است (0/001P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد درمان برنامه زمانی پارادوکس می تواند توسط روانشناسان و روان پزشکان به عنوان درمانی کارآمد در جهت کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی به ویژه حساسیت اضطرابی و کانون توجه به کار برده شود.
The Effectiveness of Mindfulness Group Training on Psychological Well-being, Alexithymia and Marital Burnout
حوزه های تخصصی:
The aim of the current research is to determine the effectiveness of mindfulness group training on psychological well-being, alexithymia and marital burnout. The current research is a quasi-experimental pre-test-post-test type with a control group. The population of the present study includes married women of Rodsar city in 2022. From this population, 30 persons were selected by purposive sampling and were randomly divided into two experimental and control groups. The experimental group received 8 sessions of two-hour mindfulness group training and the control group did not receive any training. Psychological well-being scale (PWB), couple burnout measure (CBM) and Toronto alexithymia scale (TAS) were used to collect research data. To analyze the data, covariance analysis test were used. The results of the research showed that mindfulness group training is effective in increasing the psychological well-being and reducing marital burnout and alexithymia of married women (p<0.01). Therefore, the results of the present study are useful for families to use this intervention to improve psychological well-being, alexithymia and marital burnout
تأثیر یادگیری مشارکتی آنلاین بر سطوح یادگیری شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر روش یادگیری مشارکتی آنلاین بر سطوح یادگیری شناختی در دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهرستان گرگان بود. روش تحقیق به صورت نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی گرگان در سال تحصیلی 1399-1400 است که تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. کلاس های مورد نظر در شبکه دانش آموزی شاد به صورت همزمان و ناهمزمان به صورت مشارکتی برگزار گردید و در ابتدا و انتهای فرآیند تدریس میزان سطوح یادگیری دانش آموزان در درس علوم تجربی اندازه گیری شد. ابزار گردآوری پژوهش شامل آزمون پیشرفت سطوح یادگیری معلم ساخته براساس سطوح یادگیری و طبقه بندی بلوم طراحی شده بود که روایی آن مورد تایید متخصصان بوده و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالای 70/0 به دست آمد که نشان از پایایی مطلوب بود. یافته های تحقیق نشان داد یادگیری مشارکتی آنلاین بر یادگیری دانش آموزان تأثیر مثبت دارد (05/0>p). یادگیری مشارکتی آنلاین بر سطح دانش، ارزشیابی و آفریدن تأثیر معنادار ندارد (P>0.05). یادگیری مشارکتی بر سطح فهمیدن، به کاربستن و تحلیل تأثیر معنادار و مثبت داشته است (05/0>p). بر اساس نتیجه، می توان از روش یادگیری مشارکتی آنلاین برای دروس و مقاطع مختلف تحصیلی استفاده کرد.
تبیین مفهوم تربیت اجتماعی در دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تبیین مفهوم تربیت اجتماعی در دوران کودکی بر پایه نظریه ی اسلامی عمل است. در راستای دستیابی به این هدف از روش مفهوم پردازی (بسط مفهومی) استفاده شده است. ابتدا مناقشات مطرح در تربیت اجتماعی دوران کودکی، پیش روی نظریه اسلامی عمل قرار داده شد و موضع این نظریه نسبت به این مناقشات مورد بررسی قرار گرفت. پس از جایابی این نظریه در پیوستار مناقشات تربیت اجتماعی دوران کودکی، مشخص شد این نظریه در قالب دو گزاره ی «هویت دو چهره ای» و «رشد تعاملی» پیش فرض های لازم برای ورود به بحث تربیت اجتماعی و مفهوم پردازی پیرامون آن را دارد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مفهوم تربیت اجتماعی در این نظریه از جامعه و فرد فراتر می رود و مفهوم والاتری را مدنظر قرار می دهد و با محوریت «حق» شکل می گیرد. از این رو می توان تعریف تربیت اجتماعی در دوران کودکی از منظر این رویکرد را، ایجاد زمینه هایی برای «تعامل حق مدار» کودک عنوان کرد. از سویی در مفهوم تربیت اجتماعی کودک می توان بر «جامعه یاری» کودک تأکید کرد. همچنین ملاحظاتی از قبیل تعامل «هم تراز» با همسالان، «تعامل ناهم تراز» با بزرگ سالان، برداشت از گذشته و آینده به تناسب «نقش آفرینی اجتماعی» و «معناداری کنونی»، رابطه متوالی کودک با تمامی لایه های اجتماعی، بهره از روش های «الگوپردازی»، «محبت اولیه بلاشرط، محبت ثانویه سامان مند، انضباط منعطف» و «الزام گفتگویی» در تربیت اجتماعی و «عقلانیت اجماعی» به عنوان معیار عمل اجتماعی؛ در راستای دستیابی به مفهوم تربیت اجتماعی دوران کودکی توسط این نظریه به دست آمده اند
بررسی اثربخشی بازتوانی شناختی رایانه یار بر مؤلفه های حافظه فعال دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
25 - 48
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی بازتوانی شناختی رایانه یار بر مؤلفه های حافظه فعال دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر با اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی شهر تهران بود. برای انتخاب نمونه از بین همه دانش آموزان پسر دچار اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی شهر تهران، 30 نفر از آن ها که در محدوده سنی 7 تا 12 سال (محصل در مقطع ابتدایی) بودند با توجه به ملاک های ورود با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رفتاری کانر و آزمون حافظه ارقام هوش وکسلر کودکان بود. برنامه توان بخشی شناختی رایانه یار کاپیتان لاگ به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای و دو بار در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد برنامه بازتوانی شناختی رایانه یار موجب بهبود مؤلفه های حافظه فعال دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شده است (05/0>P) و می تواند به عنوان روشی مناسب در بهبود حافظه فعال این دانش آموزان به کار رود.
اثر فشار روانی جامعه در همه گیری کووید19 به منظور سیاست گذاری داده محور در مدیریت سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۰
69 - 98
حوزه های تخصصی:
برای آن که سیاست گذار بتواند مداخلات مناسبی برای مدیریت جو روانی ناشی از همه گیری کووید 19 طراحی و اجرا کند، بایستی در مقاطع مختلف زمانی، سریع، جامع و طبقه بندی شده اطلاعات مربوط به گروه های مختلف جامعه را پایش کند. هدف این مطالعه طراحی و اجرای پرسشنامه ای برای ارزیابی فشار روانی با این خصوصیات بود. با استفاده از پرسشنامه طراحی شده برای ارزیابی فشار روانی در جمعیت عمومی و پرسنل درمان و با مدنظر قرار دادن مدل انتقال دانش ریو، نظرسنجی آنلاین در تابستان سال 98 در سطح استان تهران انجام شد. در عموم مردم، در دوره زمانی موردنظر، تمامی متغیرهای مستقل (استرس اقتصادی-اجتماعی، رعایت پروتکل های بهداشتی، اعتماد به مسئولان بهداشتی و استرس های شغلی کادر درمان) دارای اثرات معنی داری بر متغیر دیسترس عمومی هستند. بیشترین تاثیر بر میزان دیسترس عمومی متعلق به متغیر استرس اقتصادی-اجتماعی بود. مدل رگرسیونی استخراج شده این امکان را در اختیار سیاستگذار قرار می دهد که میزان دیسترس عمومی جامعه را با توجه به متغیرهای مستقل برآورد نماید. نتایج نشان می دهد که علیرغم عوامل استرس زا، تاب آوری روانی جامعه مورد مطالعه در مقطع زمانی مطالعه مناسب بوده و همچنان به مسئولان بهداشتی اعتماد و در رعایت پروتکل های بهداشتی با آنها همکاری دارند. اما تفاوت های گسترده ای که در مطالعات مختلف در سطح دیسترس و عوامل تشدیدکننده آن در مکان ها و زمان های مختلف وجود دارد نشان دهنده ضرورت رصد دقیق و مستمر تحولات جامعه در برهه های مختلف همه گیری است.
پیش بینی بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان دوره متوسطه بر اساس هوش معنوی و حمایت محیطی (مطالعه موردی شهرستان نمین)
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
145 - 152
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان دوره متوسطه بر اساس هوش معنوی و حمایت محیطی بود. تحقیق حاضر ازنظر ماهیت محتوایی توصیفی و از منظر هدف کاربردی است. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر یا به عبارتی جامعه آماری تحقیق، دانش آموزان مشغول به تحصیل در دوره ی متوسطه اول و دوم سال تحصیلی 1402-1401 شهرستان نمین به تعداد 2646 نفر می باشند. روش نمونه گیری به کار گرفته شده، نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بوده و با توجه به ناهمگون بودن جامعه آماری از روش نمونه گیری طبقه ای نیز استفاده گردید که از میان جامعه ی آماری پیش گفته، بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 292 نفر (99 نفر زن و 193 نفر مرد) انتخاب شدند. اطلاعات لازم برای پاسخ به سؤال پژوهشی از طریق پرسشنامه های کتبی استاندارد جمع آوری شد. نتایج به دست آماده حاکی از آن است که هوش معنوی با مقدار (0/224 Beta= و 0/05p<) با بهزیستی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری دارد. همچنین حمایت محیطی نیز با مقدار (0/690 Beta= و 0/05p<) با بهزیستی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری دارد. به طورکلی توجه به عملکرد تحصیلی دانش آموزان و بهبود شرایط تحصیلی یکی از اهداف اصلی آموزش وپرورش است که در این زمینه هوش معنوی و حمایت خانواده و اساتید و همسالان نقش بسزایی دارند.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر باورهای فراشناختی و الکسیتیمیا در افراد مبتلا به مصرف مواد در مراکز سرپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۷۸-۵۵
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر باورهای فراشناختی و الکسیتیمیا در افراد مبتلا به مصرف مواد در مراکز سرپایی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان مبتلا به مصرف مواد در مراکز سرپایی شهر خرم آباد در سال 1400 بود. از این بین، 18 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (9 نفر) و کنترل (9 نفر) قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه را در 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه فراشناخت و مقیاس الکسیتیمیای تورنتو استفاده شد. داده ها با استفاده از تست یومن ویتنی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه بر باورهای فراشناختی و الکسیتیمیا تاثیر معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که از درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش مشکلات شناختی و هیجانی افراد مبتلا به مصرف مواد بهره برد.
مطالعه کیفی علل و زمینه های اختلال مصرف مواد در بین دانش آموزان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۱۲۶-۱۰۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه علل و زمینه های اختلال مصرف مواد در بین دانش آموزان شهر تبریز بود. روش: روش این پژوهش کیفی و از نوع گراندد تئوری بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل متخصصان حوزه روانشناسی، جامعه شناسی و آسیب شناسی اجتماعی، و مشاوران مدرسه بود که 35 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته بود. همزمان با جمع آوری داده ها، کدگذاری و تحلیل در سه مرحله کدگذاری باز، محوری، و انتخابی انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که هم کنشی عوامل ساختاری و کنشگری (تاثیرگذاری فضای مجازی، ضعف سرمایه اجتماعی، دگردیسی سبک زندگی، و حس کنجکاوی) به عنوان شرایط علی؛ مقوله موانع سیاست گذاری با زیرطبقه های تاثیر نظام آموزشی و نبود بسترهای نشاط و شادی به عنوان شرایط زمینه ای؛ مقوله های سبک زندگی مبتنی بر وسایل ارتباطی (نبود برنامه های جوان پسند در رسانه و تاثیر تکنولوژی) به عنوان شرایط مداخله گر؛ و مقوله های پذیرش اجتماعی (روابط صمیمانه خانوادگی) و بهبود عملکرد مدرسه (بهبود نظم اجتماعی مدرسه) به عنوان پیامدهای اختلال مصرف مواد بودند. نتیجه گیری: تحلیل مصاحبه های مشارکت کنندگان، بسترمندی مهارت های زندگی و اجتماعی (بهبود سرمایه اجتماعی خانواده و آموزش مهارت های زندگی) و پیشگیری مبتنی بر جامعه (پیشگیری اجتماع محور و پیشگیری رشدمحور) را به عنوان راهکارهای پیشگیری از اختلال مصرف مواد در دانش آموزان معرفی می کند. نظریه جوهری حاصل از مصاحبه های متخصصان، پیشگیری مبتنی بر روش های جایگزین همراه خانواده می باشد.
شناسایی شایستگی های شناختی مدیران مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های شناختی مدیران مدارس دوره ابتدائی انجام شد. روش کار: در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش نظریه برخاسته از داده ها استفاده شد. میدان پژوهش شامل اساتید دانشگاهی متخصص در زمینه آموزش و پرورش شناختی بود که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به کار بودند که به صورت هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری با 25 نفر مصاحبه شد. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. صحت مصاحبه ها با استفاده از ملاک قابل قبول بودن، انتقال پذیری و قابلیت اطمینان بررسی شد. اعتبارپذیری داده ها از طریق ضبط نوار با کیفیت و مستندسازی، ثبت، نوشتن و تفسیر آنها، دست نویس کردن آن، کدگذاری کور و توافق میان کدگذاران متخصص در زمینه پژوهش های کیفی انجام شد. به منظور تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل تفسیری Glazeri و فرآیند کدگذاری باز، انتخابی و نظری انجام شد. یافته ها: شایستگی های شناختی مدیران دوره ابتدائی در 10 مقوله و 37 مفهوم شناسایی شدند. کنش شناختی، بازنمایی ذهنی، خودآگاهی و توسعه فردی، سرمایه روان شناختی، توانمندی های زبانی و زبان شناختی، عصب شناختی احساسات، شناخت اجتماعی، رهبری عصب محور، آگاهی از علوم و اصول عصب شناختی، توانایی ادراکی و ذهنی مقوله های شایستگی را تشکیل دادند. نتیجه گیری: بیشتر مقوله های شناسایی شده با نتایج پژوهش های پیشین در مدیریت هم خوانی دارد و مدیران آموزشی برای بهبود عملکرد خود در فضای آموزشی جهان امروز، باید در راستای این شایستگی ها اقدامات لازم را اعمال نمایند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و فناوری واقعیت توسعه یافته بر فاکتورهای جسمانی و اضطراب سخنرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
149 - 170
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت سخنرانی در جمع و تاثیر منفی اضطراب سخنرانی در موقعیت های حرفه ای و روزمره، محققان برای کاهش این اضطراب به فناوری های جدید مثل واقعیت مجازی و توسعه یافته در کنار درمان های سنتی روانشناختی روی آورده اند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و فناوری واقعیت توسعه یافته بر فاکتورهای جسمانی و اضطراب سخنرانی دانشجویان می باشد . روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری، کلیه دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب سخنرانی مراجعه کننده به کلینیک های مازندران در سال 1400-1401 می باشند. نمونه پژوهش 45 بیمار بودند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (15 نفر گروه درمان شناختی رفتاری، گروه دوم 15 نفر فناوری واقعیت توسعه یافته و گروه سوم 15 نفر به عنوان گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه اول، درمان شناختی رفتاری را با استفاده از پروتکل خدایاری فرد و عابدینی، (1381) دریافت کردند. در گروه دوم آزمایش، بیماران با استفاده از فیدبک های فیزیولوژیکی حاصل از سنسورهای (ضربان قلب، دمای بدن و تعریق) متصل شده به بدن بیمار و استفاده همزمان از سناریوی پیشنهادی واقعیت توسعه یافته مورد ارزیابی قرار گرفتند. از پرسشنامه اضطراب سخنرانی بارسولومی و هولیهان (2016) برای هر سه گروه، قبل و بعد از درمان استفاده شده است. داده ها با آزمون های آماری تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر اضطراب سخنرانی و مولفه های آن ازجمله خرده مقیاس شناختی (ضریب اتا 77/0)، رفتاری (ضریب اتا 74/0) و فیزیولوژیک (ضریب اتا 62/0) دانشجویان اثربخش است. همچنین نتایج بیانگر این است که فناوری واقعیت توسعه یافته بر فاکتورهای جسمانی از جمله تعریق (ضریب اتا 62/0)، دمای بدن (ضریب اتا 58/0) و ضربان قلب (ضریب اتا 61/0) دانشجویان اثربخش است. میانگین اضطراب سخنرانی گروه آزمایش روش فناوری واقعیت توسعه یافته (40/33) در مرحله پس آزمون پایین تر از روش شناختی - رفتاری (40/37) می باشد. همچنین درمان در گروه (روانشناس + سنسورها + سناریوی پیشنهادی واقعیت توسعه یافته) در مقایسه با درمان شناختی- رفتاری، مدت زمان بهبودی را کاهش داده است . نتیجه گیری: هر دو شیوه درمان (درمان شناختی رفتاری و فناوری واقعیت توسعه یافته) بر کاهش اضطراب سخنرانی و فاکتورهای جسمانی مرتبط اثربخش هستند؛ اما تأثیر فناوری واقعیت توسعه یافته به ویژه در کاهش مدت درمان، بیشتر از روش درمان شناختی رفتاری است. این نتایج ضرورت استفاده از فناوری واقعیت توسعه در درمان اضطراب سخنرانی را پیشنهاد می کند.
ساختار مفهومی ابعاد روانی مراقبت معنوی بر اساس آیات و روایات(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
164-176
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: معنویت و مراقبت معنوی جزء جدایی ناپذیر مراقبت کل نگر محسوب می شود و توجه به ابعاد روحی و روانی آن می تواند نقش مهمی در بهبودی بیماران و دستیابی به اهداف سلامتی داشته باشد. به مفهوم مراقبت معنوی در حیطه های دینی، روان شناختی و پزشکی توجه جدی شده است. توجه به ساختار مفهومی مراقبت معنوی از دیدگاه دین مبین اسلام به تعیین شاخص های آن کمک می کند. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار مفهومی ابعاد روانی مراقبت معنوی بر اساس آیات و روایات بود. روش کار: این پژوهش مطالعه ای توصیفی-تحلیلی و از نوع کتابخانه ای است. بدین منظور ابعاد روحی و روانی مراقبت معنوی در متون دینی اسلام (آیات و روایات)، با استفاده از نرم افزار کتابخانه دیجیتال اسراء در قرآن و منابع اسلامی و تارنمای تدبر (بنیاد علوم و معارف اسلامی) به ویژه آثار مکتوب آیت الله جوادی آملی، تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی و تحف العقول بررسی شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی درباره این پژوهش گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بُعد روانی مراقبت معنوی شامل چهار زیرمقوله سازگاری فرد با خود، باورهای کارآمد در سازگاری با مسائل، داشتن روحیه انتقادپذیری، داشتن عملکرد مناسب در برخورد با مشکلات و بُعد روحی مراقبت معنوی شامل چهار زیرمقوله ارتباط انسان با خدا، خود و دیگران و همچنین طبیعت است. نتیجه گیری: توجه به ابعاد روانی مراقبت معنوی می تواند در پذیرش و سازش شرایط موجود و حتی مرگ بیمار کمک کند. بنابراین، اعضای گروه سلامت باید با این مفاهیم آشنا باشند و با ارائه مراقبت مناسب، تحمل درد و رنج حاصل از بیماری را تسهیل نمایند.