مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه دانشمندان در پس حصار تخصص گرایی در حال انباشت دانش هستند درحالی که وفور دانش تک رشته ای لزوماً به افزایش خرد و حکمت نمی انجامد و به زندگی پرثمر منجر نمی شود. از دانش می توان سوءاستفاده کرد یا حتی عرضه نابجای آن می تواند به افراد ضرر برساند. راه حل مسائل پیچیده اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و اعتقادیِ امروز نه مبتنی بر انباشت دانش است، نه تکیه بر آموزه های دینی بدون توجه به پیشرفت های علمی (1, 2)؛ آنچه امروز بدان نیاز داریم درک روابط بین زمینه های دانش است که از آن با عنوان دانش بین رشته ای یاد می شود. فهم درست ارتباط بین علوم پزشکی (طب) و علوم دینی (آموزه های اسلامی) نیازمند پژوهش های بین رشته ای است.
ارتباط بین باورهای مذهبی و رضایت از زندگی در بازنشستگان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: به موازات افزایش جمعیت سالمندان پرداختن به عوامل مؤثر بر سلامت جسمانی و روانی آنان ازجمله دین و جهت گیری مذهبی اهمیت ویژه ای یافته است. این مطالعه با هدف بررسی تعیین همبستگی بین رضایت از زندگی و باورهای مذهبی انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و مقطعی است. جامعه آماری تمامی کارمندان بازنشسته دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان بود که از میان آنان 158 نفر به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های رضایت از زندگی داینر و همکاران و جهت گیری مذهبی آلپورت انجام شد. به منظور تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان در مطالعه 24/8±78/59 بود و بیش از نیمی از شرکت کنندگان زن و بیشتر آنان متأهل؛ با مدرک تحصیلی دیپلم و از نظر اقتصادی نیز متوسط بودند. نتایج نشان داد بین نمره رضایت از زندگی با باورهای مذهبی و مؤلفه جهت گیری بیرونی همبستگی مثبتی وجود داشت. همچنین بین رضایت از زندگی شرکت کنندگان بالای 60 سال، متأهل، بازنشستگان مرد، افراد با تحصیلات بالای دیپلم و با وضعیت اقتصادی متوسط با باورهای مذهبی همبستگی مثبتی مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به کاهش یافتن رضایت از زندگی در دوران بازنشستگی و سالمندی به دلیل مشکلات جسمانی و روانی، باورهای مذهبی می تواند جبران کننده محدودیت های ناشی از مشکلات جسمانی و روانی باشد و رضایت از زندگی را افزایش دهد.
رابطه عمل به باورهای دینی با شادکامی در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: شادکامی یکی از هیجان های مثبت در وجود آدمی است که بر اندیشه، احساس و رفتار او تأثیر می گذارد و رابطه تنگاتنگی با باورهای دینی دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین عمل به باورهای دینی و شادکامی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع همبستگی است که به صورت مقطعی انجام شده است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان و حجم نمونه بر اساس نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی 390 دانشجو به صورت داوطلبانه بود. متغیّرهای اصلی عمل به باورهای دینی و شادکامی و ابزار اندازه گیری دو پرسش نامه روان سنجی شده معبد و آکسفورد بود. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان می دهد که مقدار همبستگی باورهای دینی با شادکامی 26/0 بود (001/0>P). بنابراین، بین شادکامی و عمل به باورهای دینی ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت و میزان ارتباط جزئی باورهای دینی و شادکامی برحسب تحصیلات مادر تنها در مادران دارای تحصیلات دیپلم و فوق لیسانس به بالاتر معنادار بود. نتیجه گیری: با توجه به رابطه مثبت بین عمل به باورهای دینی و شادکامی، توصیه می شود که مدیران دانشگاه برنامه ریزی مناسبی برای تحکیم باورهای دینی و انجام فرایض دینی انجام دهند. این عمل با افزایش شادکامی آنان می تواند نقش مهمی در افزایش امید و ارتقای فعالیت های علمی داشته باشد.
بررسی نقش نحوه گذران اوقات فراغت ورزشی در سبک زندگی اسلامی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: جوامعی که در اندیشه بهبود وضع موجود و تدارک آینده بهتر برای خود هستند توجه به اوقات فراغت را به ویژه در گروه سنی نوجوانان دانش آموز سرلوحه کار خود قرار می دهند؛ زیرا این افراد سرشار از انرژی، با استعدادهای بالقوه و آینده سازان جامعه شناخته می شوند. بنابراین، هیچ جامعه سالمی نمی تواند نسبت به زمان آزاد اعضایش بی تفاوت باشد؛ درصورتی که این بی توجهی گاه در جامعه ما وجود دارد و با توجه به اینکه در جامعه جهانی بررسی رفتارهای افراد جامعه به ویژه رفتارهای بهداشتی و سبک زندگی آنان امری ضروری است، این امر در جامعه ما مغفول مانده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش نحوه گذران اوقات فراغت ورزشی در سبک زندگی اسلامی دانش آموزان دختر بود. روش کار: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر متوسطه شهر مشهد بود (6740 N=) که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان به تعداد 348 نفر محاسبه شد. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسش نامه نحوه گذران اوقات فراغت ورزشی برزگر و همکاران و پرسش نامه سبک زندگی معنویت گرای واکر استفاده شد. استادان دانشگاه روایی ابزار را تأیید کردند و پایایی پرسش نامه ها به ترتیب 77/0 و 83/0 به دست آمد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که نحوه گذران اوقات فراغت ورزشی و مؤلفه های آن اهمیت بالایی نزد دانش آموزان دارد. علاوه براین، رابطه مثبت و معناداری بین نحوه گذران اوقات فراغت ورزشی و مؤلفه های آن با سبک زندگی اسلامی دانش آموزان در فعالیت های ورزشی-تفریحی برقرار بود. همچنین بر اساس نتایج، 21 درصد از تغییرات سبک زندگی اسلامی مربوط به مؤلفه های نحوه گذران اوقات فراغت ورزشی بود. نتیجه گیری: با توجه به نقش مثبتی که نحوه گذران اوقات فراغت ورزشی می تواند در سبک زندگی اسلامی دانش آموزان داشته باشد، انتظار می رود با انجام این مهم، دانش آموزان در ادامه مسیر تکامل، کمترین آسیب های جسمانی، روانی و شناختی را تجربه کنند.
رهبری جامعه محور با رویکرد نهج البلاغه و ارتباط آن با شفافیت نظام اداری و کاهش فساد اداری بر اساس نظر مدیران ادارات دولتی استان اردبیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: فساد اداری یکی از بزرگ ترین نگرانی های اجتماعی است که می تواند به هر گوشه و کنار یک کشور نفوذ کند و برای سلامت و رفاه آن مضر باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نظر مدیران ادارات دولتی استان اردبیل درباره رابطه بین رهبری جامعه محور با رویکرد نهج البلاغه، شفافیت نظام اداری و کاهش فساد اداری انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر کاربردی از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی مدیران و کارکنان سطوح عالی و میانی ادارات دولتی استان اردبیل در سال 1399 بود که از میان آنان تعداد 116 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه ها ی رهبری جامعه محور آهنگر و همکاران، شفافیت سازمانی راولینز و فساد اداری عبدالهی بود. درنهایت، نتایج با استفاده از آزمون روش حداقل مربعات تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد بین نظر مدیران در رابطه بین رهبری جامعه محور با رویکرد نهج البلاغه، شفافیت نظام اداری و کاهش فساد اداری رابطه معنی داری وجود داشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان گفت آموزه های نهج البلاغه می تواند مانع رشد بسیاری از جریانات توأم با فساد اداری گردد؛ همچنین از لحاظ کاربردی اجرای الگوی رهبری جامعه محور و آموزش آن به مدیران و کارکنان سازمان های دولتی توصیه می گردد.
تحلیل کیفی نظر متخصصان ایرانی درباره نقش باورهای معنوی و اعتقادی مؤثر در تنظیم هیجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: دین و باورهای دینی در بیشتر جوامع نقش مهمی در زندگی انسان ها ایفا می کند؛ در جامعه ایرانی با توجه به شرایط فرهنگی این نقش بارزتر است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف تحلیل کیفی نظر متخصصان ایرانی درباره نقش باورهای معنوی و اعتقادی مؤثر در تنظیم هیجان انجام شد. روش کار: مطالعه حاضر از نوع کیفی و به روش تحلیل محتوای نهفته است. جامعه آماری متخصصان و صاحب نظران تنظیم هیجان در ایران بودند که با روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع با 11 نفر از آنان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: با اتمام مصاحبه ها، پس از حذف و همسان سازی کدهای مشابه و تکراری، نتایج تحلیل داده ها به سه طبقه اصلی و شش زیر طبقه منجر شد. طبقات شامل نگرش های مذهبی و معنوی، آموزه های معنوی/ مذهبی تنظیم کننده هیجان و تمایز باور ها از خرافات بود. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که باورهای معنوی و اعتقادی نقش پررنگی در تنظیم هیجان افراد دارند؛ بنابراین به مشاوران و درمانگران سلامت روان پیشنهاد می شود که در ارتباط با مراجعان و در جلسات درمانی به این مهم توجه ویژه ای داشته باشند.
پیش بینی نشانگان ایمپاستر در دانشجویان دختر بر اساس سرمایه روان شناختی و معنویت گرایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: نشانگان ایمپاستر که شیوع نسبتاً بالایی در دانشجویان دارد با پیامدهای متعدد اجتماعی، روانی و اقتصادی همراه است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نشانگان ایمپاستر در دانشجویان بر اساس سرمایه روان شناختی و معنویت گرایی انجام شد. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور مرکز اسلام آباد غرب در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از میان آنان با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 202 نفر انتخاب شدند و به پرسش نامه های ایمپاستر، معنویت گرایی و سرمایه روان شناختی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد بین نمره کل سرمایه روان شناختی (607/0-=r و 014/0=P) و هر یک از ابعاد آن شامل خودکارآمدی (21/0-=r و 002/0=P)، خوش بینی (17/0-=r و 004/0=P)، تاب آوری (10/0-=r و 004/0=P) و امید (11/0-=r و 005/0=P) با نشانگان ایمپاستر در دانشجویان دختر همبستگی منفی و معناداری وجود داشت. این ارتباط بین نمره کل معنویت گرایی (498/0-=r و 008/0=P) و ابعاد خودآگاهی (10/0-=r و 014/0=P)، عقاید معنوی (07/0-=r و 016/0=P)، فعالیت معنوی (05/0-=r و 022/0=P) و نیاز معنوی (05/0-=r و 013/0=P) نیز معکوس و معنادار بود. علاوه براین، ضرایب رگرسیون نشان داد که متغیّرهای پیش بین با هم 39% از واریانس نشانگان ایمپاستر را تبیین کردند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود در مراکز آموزشی و شغلی به منظور ارتقای کیفیت تحصیلی و روان شناختی اعضا، علاوه بر بهبود سرمایه روانی به نقش معنویت و سازه های اسلامی نیز بیشتر توجه گردد.
الگو یابی ساختاری رابطه بین ابعاد شخصیتی با گرایش به خیانت زناشویی با اثر واسطه ای باورهای دینی و مذهبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: خیانت زناشویی ارتباط جنسی و عاشقانه یا عاطفی ای تعریف می شود که موجب پیمان شکنی فرد نسبت به رابطه زناشویی خود می شود و یکی از رخدادهای مخرب در روابط صمیمی شناخته می شود و اغلب به آشفتگی، اختلاف، انحلال و طلاق منجر می گردد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ابعاد شخصیتی با گرایش به خیانت زناشویی بر اساس نقش واسطه ای باورهای دینی و مذهبی صورت گرفته است. روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی زوجین متأهل شهر تهران در سال۱۴۰۰ بود که ۳۵۰ نفر از آنان به روش نمونه گیری دردسترس برای نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه شخصیتی پنج عاملی نئو (مک کری و کاستا)، پرسش نامه گرایش به خیانت زناشویی بشیرپور و همکاران و پرسش نامه نگرش مذهبی گلریز استفاده شد. به منظور آزمون الگوی پژوهش از روش تحلیل مسیر به روش بیشینه احتمال استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج، ویژگی های روان نژندی به صورت منفی و برون گرایی، اشتیاق به تجارب تازه، توافق پذیری و وظیفه شناسی به صورت مثبت بر باورهای دینی و مذهبی اثر مستقیم داشت. همچنین باورهای دینی و مذهبی به صورت منفی بر گرایش به خیانت زناشویی اثر مستقیم داشت. روان نژندی هم به صورت مستقیم هم به صورت غیرمستقیم و با واسطه گری باورهای دینی و مذهبی بر گرایش به خیانت زناشویی تأثیر داشت. بر اساس نتایج به دست آمده ۵/۴۷% از واریانس باورهای دینی و مذهبی و ۵/۷۶% از واریانس گرایش به خیانت زناشویی توسط متغیّرهای الگو تبیین شد. نتیجه گیری: باورهای دینی و مذهبی می تواند تأثیر منفی بر گرایش به خیانت زناشویی بین زوجین داشته باشد. زندگی بدون تعارض در سایه توجه به مسائل معنوی و پرورش اعتقادات مذهبی است. ارزش ها به زندگی معنا می بخشند و در مواجهه با بحران های زندگی مانند غم و اندوه، فقدان و سوگواری به عنوان پناهگاه عمل می کنند. مسائل معنوی و پرورش اعتقادات مذهبی به زوج ها دستورالعمل هایی درباره نحوه برخورد و حل وفصل تعارض ها ارائه می کند.
طراحی الگوی ویژندسازی منابع انسانی حوزه سلامت با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بی اطلاعی یا بی اعتنایی سازمان به هنجارها و ارزش های اجتماعی آثار منفی بسیاری در زمینه جامعیت و ویژند سازمان در جامعه دارد. در این پژوهش تلاش شده است تا به پرسش های اساسی در زمینه معیارهای ویژندسازی بر اساس مبانی ایرانی-اسلامی پاسخ داده شود و الگوی ویژندسازی منابع انسانی را مبتنی بر فرهنگ و دستورهای اسلامی ارائه کند. روش کار: این پژوهش از نظر روش از انواع پژوهش های ترکیبی (کیفی و کمّی)، از نظر هدف کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات پیمایشی است. نتایج به دست آمده از مرحله کیفی پژوهش به طراحی الگوی مفهومی پیشنهادی ویژندسازی منابع انسانی منجر شد. بر این اساس در بخش اول تحقیق به منظور ارائه الگویی جامع از روش پژوهشی کیفی فراترکیب استفاده شد و پس از شناسایی مقولات، مفاهیم و کدهای ویژند منابع انسانی از طریق روش فراترکیب، برای ارائه ترکیب مطلوب مؤلفه های الگو به گونه ای که بتوان رابطه بین مقوله های ویژند منابع انسانی را بهینه نمود از روش الگو سازی ساختاری (ISM) استفاده شد و الگوی اولیه به دست آمد و سپس از طریق روش حداقل مربع جزئی (PLS) الگو اعتبارسنجی شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: الگوی موردنظر متشکل از هشت مقوله اصلی (ویژندسازی منابع انسانی-اسلامی، ارزیابی عملکرد منابع انسانی، آموزش و توسعه منابع انسانی، رهبری سازمانی، عدالت سازمانی، رضایت و تعهد منابع انسانی، فرهنگ سازمانی و ویژندسازی داخلی) و 43 مقوله فرعی است که می تواند الگوی ویژندسازی منابع انسانی را با رویکرد اسلامی نمایش دهد. نتیجه گیری: هر سازمانی در حوزه سلامت در فرایند استعدادیابی های خویش می تواند علاوه بر استفاده از اصول علمی شایسته سالاری و مدیریت استعدادها، شاخصه های اسلامی استخراج شده در این پژوهش را برای ویژندسازی خود به کار گیرد و درنهایت نیز با اتکا به اصول و مبانی دینی و اسلامی، با جذب و نگهداری نیروهایی مستعد، فرایند ویژندسازی خود را تکمیل نماید.
پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس مؤلفه های معنویت و خودشیفتگی در زوجین ساکن شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: سازگاری زناشویی از مهم ترین مفاهیم در جهت تحکیم خانواده است و آگاهی از عوامل پیش بینی کننده آن اهمیت بسزایی دارد. در این زمینه، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس مؤلفه های معنویت و خودشیفتگی در زوجین ساکن شهر تهران انجام شد. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی افراد متأهل ساکن شهر تهران بود که از میان آنها 330 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس در سه پارک (قیطریه، لاله و شهر) انتخاب شدند و به پرسش نامه سازگاری زناشویی لاک-والاس، پرسش نامه معنویت هال و ادواردز و پرسش نامه شخصیت خودشیفته NPI پاسخ دادند. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته های ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های قدرت و اختیار با مدیریت برداشت؛ ناامیدی و بی ثباتی با خودنمایی؛ و بهره کشی با بیشتر مؤلفه های معنویت به جز بزرگ نمایی و بی ثباتی رابطه معناداری وجود داشت (001/0=P و 005/0=P). همچنین یافته های تحلیل رگرسیون نشان داد که مؤلفه ناامیدی در معنویت (001/0=P) و مؤلفه خودنمایی در خودشیفتگی (006/0=P) قادر به پیش بینی معنادار سازگاری زناشویی بودند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، روان شناسان و مشاوران می توانند به مؤلفه های خودنمایی و ناامیدی به عنوان پیش بینی کننده های قوی سازگاری زناشویی توجه کنند و این مؤلفه ها می توانند در برنامه های آموزشی تحکیم خانواده و آموزش فرهنگ اجتماعی گنجانده شوند.
بررسی اثربخشی روان درمانی معنوی چندبُعدی بر تجربه سوگ و شدت سوگ در بازماندگان متوفیان ناشی از کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به همه گیری بیماری کووید 19 و آمار بالای مرگ ومیر ناشی از آن، یکی از مسائل روان شناختی که بعد از همه گیری کووید 19 افراد با آن دست و پنجه نرم می کنند، سوگ و داغ دیدگی است. ازاین رو، نیاز به بررسی اثربخشی شیوه نامه های مشاوره سوگ برای ارائه خدمات مناسب به افراد سوگوار در دوران همه گیری وجود دارد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی معنوی چندبُعدی بر تجربه سوگ و شدت سوگ در بازماندگان متوفیان ناشی از کووید 19 بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری است. جامعه آماری پژوهش تمام افراد سوگواری بود که یکی از اعضای خانواده شان را به دلیل بیماری کووید 19 در سال 1401-1400 از دست داده بودند. از میان این افراد 34 نفر به صورت هدفمند نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند و به صورت تصادفی به دو گروه 17 نفره (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه تجربه سوگ و مقیاس شدت سوگ بود. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل آماری به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که روان درمانی معنوی چندبُعدی در بهبود تجربه سوگ و کاهش شدت سوگ در بازماندگان متوفیان ناشی از کووید 19 اثربخش بود. همچنین اثر تعاملی گروه × زمان برای مؤلفه های احساس گناه، تلاش برای توجیه، واکنش های بدنی، قضاوت شخص با دیگران و خجالت و شرمندگی تجربه سوگ در مقدار 01/0؛ برای مؤلفه احساس ترک شدن در مقدار 05/0 و همچنین برای متغیّر شدت سوگ در مقدار 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، پژوهش حاضر از اثربخشی مشاوره معنوی در بهبود تجربه سوگ و کاهش شدت سوگ قویاً حمایت کرده است. یافته ها نشان می دهد که توجه به ویژگی های زمینه ای افراد همانند مذهب و دین می تواند در کاربست مشاوره مفید و مؤثر واقع شود.
تبیین فقهی نگهداری از سلول های بنیادی موجود در خون بند ناف و وصیت به آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: با پیشرفت علم پزشکی در زمینه استفاده از سلول های بنیادی موجود در خون بند ناف در درمان طیف وسیعی از بیماری ها و قابلیت استفاده از آنها برای افراد دیگر غیر از جنین و همچنین قابلیت نگهداری آنها به مدت طولانی، خلأ پژوهشی در زمینه حکم تکلیفی نگهداری و به تبع آن وصیت به سلول های بنیادی به چشم می خورد. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف تبیین فقهی نگهداری از سلول های بنیادی موجود در خون بند ناف و وصیت به آنها صورت گرفته است. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است که در آن محتوای مفاهیم به صورت نظام دار توصیف عینی و کیفی محقق شده است؛ به علاوه این پژوهش بیشتر درباره متن های مکتوب و شفاهی به صورت استفتاء از چندی از فقهای معاصر شیعه در زمینه این موضوع خاص صورت گرفته است. شیوه گردآوری مطالب کتابخانه ای و ابزار جمع آوری نیز عمدتاً فیش برداری از کتاب ها و استفاده از مقالات، تارنما های معتبر اینترنتی و همچنین استفاده از نرم افزارهای فقهی بود. مؤلفان تضاد منافعی درباره این پژوهش گزارش نکرده اند. یافته ها: از منظر تعدادی از فقهای معاصر می توان چنین گفت که نگهداری از سلول های بنیادی موجود در خون بند ناف به طور کلی جایز است؛ اما ملاک جواز از نظر هر یک از آنان متفاوت است؛ بعضی نگهداری آنها را مطلقاً جایز می دانند. برخی ملاک جواز را انجام تحقیقات و پژوهش های علمی می دانند. برخی دیگر رضایت صاحب سلول ها یا ولی او را لحاظ نموده اند و برخی دیگر جواز نگهداری را مبتنی بر منافع آن کرده اند. در زمینه وصیت بر این سلول ها چندی از فقهای معاصر قائل به جواز هستند. نتیجه گیری: نتایج حاصل گویای این است که با استناد به آیات و روایات و اصل برائت می توان قائل به جواز نگهداری از سلول های بنیادی موجود در خون بند ناف شد. درباره وصیت به این سلول ها با توجه به منفعت عقلایی و مالکیت داشتن آنها حکم به جواز وصیت داده می شود.
ساختار مفهومی ابعاد روانی مراقبت معنوی بر اساس آیات و روایات(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: معنویت و مراقبت معنوی جزء جدایی ناپذیر مراقبت کل نگر محسوب می شود و توجه به ابعاد روحی و روانی آن می تواند نقش مهمی در بهبودی بیماران و دستیابی به اهداف سلامتی داشته باشد. به مفهوم مراقبت معنوی در حیطه های دینی، روان شناختی و پزشکی توجه جدی شده است. توجه به ساختار مفهومی مراقبت معنوی از دیدگاه دین مبین اسلام به تعیین شاخص های آن کمک می کند. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار مفهومی ابعاد روانی مراقبت معنوی بر اساس آیات و روایات بود. روش کار: این پژوهش مطالعه ای توصیفی-تحلیلی و از نوع کتابخانه ای است. بدین منظور ابعاد روحی و روانی مراقبت معنوی در متون دینی اسلام (آیات و روایات)، با استفاده از نرم افزار کتابخانه دیجیتال اسراء در قرآن و منابع اسلامی و تارنمای تدبر (بنیاد علوم و معارف اسلامی) به ویژه آثار مکتوب آیت الله جوادی آملی، تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی و تحف العقول بررسی شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی درباره این پژوهش گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بُعد روانی مراقبت معنوی شامل چهار زیرمقوله سازگاری فرد با خود، باورهای کارآمد در سازگاری با مسائل، داشتن روحیه انتقادپذیری، داشتن عملکرد مناسب در برخورد با مشکلات و بُعد روحی مراقبت معنوی شامل چهار زیرمقوله ارتباط انسان با خدا، خود و دیگران و همچنین طبیعت است. نتیجه گیری: توجه به ابعاد روانی مراقبت معنوی می تواند در پذیرش و سازش شرایط موجود و حتی مرگ بیمار کمک کند. بنابراین، اعضای گروه سلامت باید با این مفاهیم آشنا باشند و با ارائه مراقبت مناسب، تحمل درد و رنج حاصل از بیماری را تسهیل نمایند.
بررسی آثار وضعی اهدای جنین در فقه امامیه؛ بر مبنای انتساب جنین به صاحبان اسپرم و تخمک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بکارگیری روش های نوین بارداری، موجب طرح پرسش هایی در عرصه های مختلف شده و مسائل زیادی را در زمینه حقوق طرفین به وجود آورده است. یکی از این مسائل، بررسی آثار وضعی و تکلیفی این موضوع مهم اجتماعی است. از این رو هدف این پژوهش، به دست آوردن آثار فقهی اهداء جنین بر اساس نگرش شیعی است. روش کار: این پژوهش از نوع تحلیلی - کتابخانه ای است. کلیدواژه های جنین، اهداء، نسب و رضاع در روایت شیعی و عبارات فقهای شیعه بررسی و مورد تحلیل و واکاوی دقیق بر اساس معیارهای فقهی-اصولی قرار گرفته است. مولف مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: در استفاده از تکنیک های نوین باروری مصنوعی، همزمان با توجه به حل معضل زوج های نابارور، نحوه انتساب نوزاد به دنیا آمده با اهداء گیرندگان، بسیار حساس است و دیگر آثار اهداء جنین مثل نفقه، ولایت، حضانت، ازدواج، محرمیت، ارث وغیره در ذیل موضوع انتساب قابل حل خواهد بود. یافته ها نشان داده است که نسب واقعی فرزند به صاحب اسپرم وتخمک می رسد. اما چون صاحبان آن، از جنین خود اعراض کرده اند وآن را به بانک های جنین (آشکار یا پنهان) و یا زوج نابارور اهدا نموده اند، لذا نباید ادعای انتساب فرزند به خود را بنمایند. نتیجه گیری: اگر وجود نسب بین پدر، مادر و نوزاد به صورت صحیح اثبات گردد، حقوق و تکالیفی مثل حرمت نکاح، حضانت، نگهداری و تربیت نوزاد، ولایت قهری پدر و جد پدری، نفقه (انفاق)، توارث بین طفل وپدر ومادر وخویشاوندان و... تحت عنوان آثار نسب، به صورت خودکار در قالب یک حق برای طرفین ایجاد می گردد.