فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۰۱ تا ۵٬۰۲۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه : رضایت از زندگی مؤلفه ای اساسی برای سلامت روانشناختی دانش آموزان محسوب می شود. از این رو شناسایی عوامل اثرگذار بر رضایت از زندگی دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نیازهای بنیادین و سبک های دلبستگی در پیش بینی رضایت از زندگی دانش آموزان دوره متوسطه انجام شد. روش : طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ بود. ۴۵۹ دانش آموز (۲۹۹ پسر و ۱۶۰ دختر) مقطع دوم متوسطه ناحیه ۲ شهر قم به عنوان نمونه به شکل نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه نیازهای بنیادین روا نشناختی، مقیاس سبک های دلبستگی و پرسشنامه رضایت از زندگی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها : نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که نیاز بنیادین خودمختاری و شایستگی به ترتیب با ضریب استاندارد ۰/۲۱ (۰/۰۱ < p ) و ۰/۳۱ (۰/۰۱ < p ) و سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا به ترتیب با ضریب استاندارد ۰/۱۲ (۰/۰۵ < p ) و ۰/۳۰- (۰/۰۱ < p ) بر رضایت از زندگی دانش آموزان اثر دارند. نیاز بنیادین ارتباط و سبک دلبستگی اجتنابی قادر به پیش بینی رضایت از زندگی نبودند. نتیجه گیری : نتایج پژوهش حاضر بر نقش نیازهای بنیادین روانشناختی و سبک های دلبستگی در پیش بینی رضایت از زندگی دانش آموزان دوره متوسطه صحه گذاشت. از این رو لازم است برای ارتقای رضایت از زندگی دانش آموزان به نقش عوامل نیازهای بنیادین روا نشناختی و سبک های دلبستگی توجه نمود.
مقایسه ابعاد همدلی درکودکان مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی و کودکان مبتلا به کندگامی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
199-208
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات زیادی به نقص همدلی در کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی اشاره کرده اند، اما مسأله اصلی این است که آیا بین ابعاد همدلی کودکان مبتلا به اختلال کندگامی شناختی (که از نظر مشکلات توجه با اختلال کمبود توجه / فزون کنشی شباهت هایی دارد به همین دلیل افراد مبتلا به اشتباه برچسب کمبود توجه / فزون کنشی می خورند) با کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی تفاوت وجود دارد؟ هدف: مقایسه ابعاد همدلی درکودکان مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی و کودکان مبتلا به کندگامی شناختی بود. روش: پژوهش توصیفی از نوع علی – مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کودکان پسر دوره ابتدایی (7 تا 12 ساله) شهر تبریز در سال تحصیلی 98-99 بود، که تعداد 100 پسر (50 نفر مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی و 50 نفر مبتلا به کندگامی شناختی) به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با استفاده از مقیاس درجه بندی SNAP-IV (سوانسون، نولان و پلهام، 1980) و مقیاس SCT (پنی، واچبوچ، کلین، کورکوم و اسکیس، 2009) به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور سنجش همدلی از مقیاس همدلی شناختی و عاطفی کودکان (دادس و همکاران، 2008) استفاده گردید. نتایج با روش تحلیل واریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS20 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، بین کودکان مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی و کندگامی شناختی از نظر همدلی تفاوت معناداری وجود دارد (15/10 F= ، 0/05 > (p . نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که کودکان مبتلا به کندگامی شناختی در همدلی شناختی و عاطفی نسبت به کودکان مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی عملکرد ضعیف تری دارند.
نقش اجتناب شناختی و ابرازگری هیجانی در پیش بینی تعارض زناشویی زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
209-218
حوزه های تخصصی:
زمینه: تعارض های زناشویی تأثیر عمیق منفی بر روابط زوجین و پیرو آن بر بافت و روابط خانوادگی می گذارد . اگرچه پژوهش های متعددی بر روی تعارض زناشویی انجام شده است اما پژوهشی که به بررسی نقش اجتناب شناختی و ابرازگری هیجانی در پیش بینی تعارض زناشویی بپردازد مورد غفلت واقع شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اجتناب شناختی و ابرازگری هیجانی در پیش بینی تعارض زناشویی انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبس تگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به سرای محله های منطقه 1، 2 و 3 شهر تهران در تابستان سال 1398 بود که 324 نفر از آنان به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس تعارض زناشویی ثنایی ذاکر و براتی ( ۱۳۸۷) ، مقیاس اجتناب شناختی سکستون و داگاس (۲۰08) و مقیاس ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990) استفاده شد. برای تحلیل یافته ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اجتناب شناختی و ابرازگری هیجانی با تعارضات زناشویی همبستگی معنی دار دارند و 64 درصد از واریانس تعارضات زناشویی را پیش بینی می کنند (0/05 p< ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، لزوم توجه به آگاهی بخشی به افراد در رابطه اجتناب شناختی و ابرازگری هیجانی ضرورت می یابد. از نتایج این پژوهش می توان در راستای تدوین و اجرای برنامه های آموزشی و درمانی به منظور کاهش سطح تعارضات زناشویی استفاده کرد.
تأثیر برنامه توان بخشی عصب - روانشناختی بر حافظه فعال و بازداری پاسخ دانش آموزان با ناتوانی یادگیری نوشتن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
233-246
حوزه های تخصصی:
زمینه: دانش آموزان با ناتوانی نوشتن دارای نواقصی در حافظه فعال و توجه و بازداری پاسخ هستند، ولی به درمان نواقص این کودکان توجه چندانی نشده است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر برنامه توان بخشی عصب - روانشناختی بر حافظه فعال و بازداری پاسخ دانش آموزان با ناتوانی یادگیری نوشتن انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه های سوم و چهارم مدارس منطقه 16 شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند که از میان آنها تعداد 26 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و با توجه به ملاک های ورود و خروج به مطالعه، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (13 نفر) و گروه گواه (13 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش طی 2 ماه، هر هفته 3 جلسه 30 تا 45 دقیقه ای، به صورت انفرادی در برنامه مداخله ای ساند اسمارت (2007) شرکت کردند؛ گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از آزمون هوش کودکان (وکسلر، 1991)، آزمون اختلال نوشتن (فلاح چای، 1374)، آزمون حافظه فعال برای کودکان (حاف بک) (پیکرینگ و گدرکول، 2001) و آزمون بررسی یکپارچگی عملکرد دیداری - شنیداری (سندفورد و ترنر، 1994)، استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا)، استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون آزمودنی های گروه های آزمایش و گواه در متغیرهای حافظه فعال و بازداری پاسخ، تفاوت معناداری وجود داشت (0/001 > p ). نتیجه گیری: در مجموع، می توان گفت که برنامه توان بخشی عصب - روانشناختی بر افزایش حافظه فعال و بازداری پاسخ دانش آموزان با ناتوانی یادگیری نوشتن مؤثر بود.
نقش میانجی پذیرش خویشتن در رابطه ویژگی های شخصیتی و نیازهای گلاسر با کیفیت رابطه زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
305-316
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی کیفیت رابطه زناشویی و ویژگی های شخصیتی، نیازهای گلاسر و پذیرش خویشتن پرداخته اند. اما پژوهش پیرامون نقش میانجی پذیرش خویشتن در رابطه ویژگی های شخصیتی و نیازهای گلاسر با کیفیت رابطه زناشویی مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی پذیرش خویشتن در رابطه ویژگی های شخصیتی و نیازهای گلاسر با کیفیت رابطه زناشویی در بین زوج های شهر اصفهان بود. روش: این پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زوج های 20 تا 50 ساله شهر اصفهان در سال 1396 بودند که حداقل دو سال از ازدواج آنها گذشته بود. نمونه آماری شامل 280 زوج بود که به صورت در دسترس از مناطق مختلف شهری انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه پنج عامل شخصیت نئو (کاستا و مک کری، 1992)، پرسشنامه کیفیت ابعاد رابطه (فلیچر، سیمپسون و توماس، 2000)، پرسشنامه نیازهای اساسی (صاحبی، 1380) و پرسشنامه پذیرش خویشتن (چمبرلین و هاگا، 2001). داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های مدل ساختاری و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که ویژگی های شخصیتی (توافق پذیری، تجربه گرایی و وجدان گرایی) و نیازهای گلاسر ( عشق و تعلق خاطر) با کیفیت رابطه زناشویی رابطه مثبت و معنادار و ویژگی های شخصیتی (روان رنجوری) و نیازهای گلاسر (قدرت و تفریح) رابطه منفی و معنادار دارند ) 0/05 > (p . نتایج ارزیابی شاخص های برازش نشان داد که مدل نهایی پژوهش به صورت قابل قبولی با داده های جمع آوری شده برازش دارد و مدل مفهومی پژوهش تأیید می شود (0/05 > (p . متغیرهای مذکور پس از تحلیل عامل تأییدی وارد مدل سازی معادلات ساختاری شدند و سایر متغیرها از مدل حذف شدند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که ویژگی های شخصیتی و نیازهای گلاسر به واسطه پذیرش خویشتن بر کیفیت رابطه زناشویی تأثیر معناداری دارند. نتیجه گیری: نتایج نیز بیانگر این بود که پذیرش خویشتن نقش واسطه معنادار اثرات متغیرهای ویژگی های شخصیت و نیازهای گلاسر برکیفیت رابطه زناشویی است.
تأثیر تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بهبود کنترل شناختی در افراد دارای باورهای فراطبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (خرداد) ۱۴۰۰ شماره ۹۹
317-326
حوزه های تخصصی:
زمینه: کنترل شناختی که به معنای توانایی کنترل رفتارها یا پاسخ های نامناسب است و یکی از مؤلفه های اصلی کارکرد اجرایی است، در افراد دارای باورهای فرا طبیعی دچار نقص است، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا تحریک آنودال tDCS ناحیه rDLPFC بر عملکرد کنترل شناختی افراد دارای باورهای فراطبیعی مؤثر است یا خیر؟ هدف: هدف از مطالعه حاضر تعیین تأثیر تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه ( tDCS ) بر بهبود توانایی کنترل شناختی و بازداری در افراد دارای باورهای فرا طبیعی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح شبه آزمایشی پس آزمون با گروه گواه بود که جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در سال 1398 بودند که ازاین بین 38 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس و با استفاده از مقیاس تجدیدنظرشده باورهای فراطبیعی توبیسیک (2004) که میزان باورهای فراطبیعی در افراد را می سنجد، غربالگری شدند و آنهایی که نمرات بالاتر از میانگین داشتند به طور تصادفی در گروه ها (آزمایش و شم) گمارش شدند. گروه آزمایش (19 نفر) تحریک آند بر روی ناحیه F4 و همچنین تحریک کاتد در ناحیه FP1 (یک جلسه 10 دقیقه ای تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای 2 میلی آمپر) دریافت کردند و گروه شم (19 نفر) تحریک ساختگی دریافت کردند. آزمودنی ها در موقعیت تحریک آند و شرایط شبه تحریک از طریق آزمون برو / نرو که برای سنجش کنترل شناختی و بازداری است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین نمرات مربوط به خطای ارتکاب (6/621 = 1،36 f ، 0/01 p= ) و سرعت واکنش (5/468 = 1،36 f ، 0/02 p= ) در گروه های rDLPFC و شم تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که برای آزمودنی های گروه rDLPFC خطای ارتکاب و سرعت واکنش نسبت به گروه شم، به طور معناداری کمتر می باشد. نتیجه گیری: تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه بر روی rDLPFC افراد دارای باورهای فراطبیعی، می تواند در عملکرد مربوط به کنترل شناختی مؤثر باشد.
تاثیر هدایت توجه اولیه بر محدودیت های توجهی مرکزی تکالیف دوگانه با سطوح دشواری متفاوت: یک مطالعه پتانسیل وابسته به رویداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نشان داده شده است که جهت دهی اولیه توجه به سمت موقعیت هدف موجب تسهیل پردازش های حسی_ادارکی هدف می شود. با این حال مشخص نیست که آیا توجه بینایی_فضایی تحت کنترل منابع محدود توجهی مرکزی هست یا خیر. هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات رفتاری و الکتروفیزیولوژیک بر اثر هدایت تسهیلی توجه اولیه بر محدودیت های توجهی مرکزی حین اجرای تکالیف دوگانه با سطوح دشواری متفاوت بود. روش کار: 24 آزمودنی به طور داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه با تکالیف ساده و انتخابی گمارش شدند. از یک الگوی تکلیف دوگانه همراه با و بدون نشانه استفاده شد، که در آن تکلیف دوم ساده یا انتخابی بود و قبل از محرک نخست یک نشانه ارائه می شد. فاصله زمانی بین تکلیف اول و دوم 200، 400 و 800 هزارم ثانیه بود. زمان پاسخ به محرک نخست و دوم و مؤلفه های پتانسیل وابسته به محرک دوم ثبت و تحلیل شدند. یافته ها: الگوی ساده زمان پاسخ سریع تری نسبت به الگوی ترکیبی داشت. همچنین، زمان پاسخ هدف در موقعیت سازگار سریع تر از موقعیت ناسازگار بود. کمترین زمان واکنش ها مربوط به گروه ساده و بیشترین متعلق به گروه انتخابی بود. اثر اصلی الگو، گروه و فاصله زمانی بر مؤلفه های حسی اولیه P1 و N1 معنادار بود. نتیجه گیری: تسهیل مراحل حسی_ادراکی اولیه از طریق هدایت توجه به سمت موقعیت سازگار می تواند موجب کاهش تداخل تکالیف دوگانه شود.
مقایسه پردازش اطلاعات اجتماعی بر اساس مدل شناختی اجتماعی Dodge و Crick در کودکان با و بدون اختلال بی نظمی خُلق اخلال گر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی و مقایسه پردازش اطلاعات اجتماعی در کودکان مبتلا به اختلال بی نظمی خلق اخلالگر و کودکان عادی بر اساس مدل شناختی اجتماعی کریک و داج (1994) بود. این اختلال اخیراً در مبحث اختلالات خلقی در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی گنجانیده شده است و دارای دو نشانه اصلی خشم و تحریک پذیری می باشد. روش کار: در این پژوهش علی- مقایسه ای، تعداد 57 کودک پسر دارای اختلال و 167 کودک پسر عادی 9 تا 12 سال به روش خوشه ای تصادفی و با استفاده از پرسش نامه خشم و تحریک پذیری و مصاحبه بالینی انتخاب و سپس به وسیله مقیاس ارزیابی کودکان از روابط اجتماعی روزمره مقایسه شدند. یافته ها: تحلیل واریانس چند متغییری نشان داد که بین دو گروه کودکان در مراحل تفسیر و اسناددهی به نشانه ها (5/5f= و001/.p=) تولید و روشنگری اهداف (65/6f= و001/.p=)، پردازش هیجانی (01/4f= و004/.p=) و تولید پاسخ (02/7f= و001/.p=) تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که کودکان مبتلا به اختلال بی نظمی خلق اخلالگر در مقایسه با کودکان عادی در یک موقعیت اجتماعی مبهم هنگام پردازش اطلاعات بیشتر دچار سوگیری شده و عملکرد مناسبی ندارند در نتیجه بیشتر رفتارهای خصمانه از خود نشان می دهند. پیشنهاد می شود در پژوهش های بعدی اثربخشی پروتکل های مداخله ای بر اساس مدل داج جهت درمان و کاهش نشانه های اختلال بی نظمی اخلالگر بررسی شود.
نقش میانجی تاب آوری در رابطۀ بین ابراز هیجان مثبت و منفی در خانواده با رواندرستی روانشناختی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: نوجوانی زمانی برای شروع رفتارها و شرایطی است که نه تنها در آن زمان بر رواندرستی تأثیر می گذارد، بلکه منجر به اختلالات بزرگسالی نیز می شود. با وجود اهمیت نقش خانواده در بروز رواندرستی روانشناختی، تأثیر مستقیم و غیرمستقیم هیجان های خانواده بر رواندرستی، مغفول مانده است. هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی تاب آوری در رابطۀ بین ابراز هیجان مثبت و منفی در خانواده با رواندرستی روانشناختی نوجوانان بود. روش: این مطالعه از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعۀ آماری این پژوهش را کلیۀ نوجوانان پسر شهر شیراز تشکیل می دادند که از میان آنها 206 نفر به صورت خوشه ای چند مرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدس ون (2003)، پرسشنامۀ ابرازگری خانواده (هالبرستاد، 1986) و فرم کوتاه مقیاس رواندرستی روانشناختی ریف (1989) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که اثر مستقیم متغیر ابراز هیجان مثبت به متغیر رواندرستی روانشناختی (4/042 T= ، 0/242 β= ) و مسیر مستقیم متغیر ابراز هیجان منفی به رواندرستی روانشناختی معنی دار بود (4/865- T= ، 0/291- β= ). همچنین نشان داده شد که اثر غیرمستقیم متغیر ابراز هیجان مثبت بر متغیر رواندرستی روانشناختی از طریق تاب آوری معنی دار بود (0/05 p< ، 0/063 β= ). در نهایت نشان داده شد که اثر غیرمستقیم متغیر ابراز هیجان منفی بر متغیر رواندرستی روانشناختی از طریق تاب آوری معنی دار بود (0/05 p< ، 0/058- β= ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که به نقش میانجی تاب آوری در رابطۀ بین ابراز هیجان مثبت و منفی با رواندرستی روانشناختی توجه شود و درمانگران این مؤلفه را در کاربست درمانی خود بگنجانند.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: با توجه به نقش خودکارآمدپنداری در سلامت روانی افراد و محدود بودن ابزارهای اندازه گیری آن در ایران، دسترسی به آزمونی معتبر برای سنجش این سازه بسیار اهمیت دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین درستی و قابلیت اعتماد پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری در شهر رشت بود. روش: این پژوهش از نظر روش شناسی در زمرۀ پژوهش های توسعه ای است. نمونه آماری پژوهش شامل 1008 نفر از والدین دانش آموزان 13 تا 15 ساله (658 مادر و 350 پدر) شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت بررسی درستی همگرا از روش همبستگی بین دو پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری کندال و بلوم فیلد (2005) و پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری دومکا و همکاران (1996) در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. یافته ها: محتوای گویه های پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری نشان داد که این ابزار دارای هشت عامل هیجان / عاطفی، بازی / لذت، همدلی / تفاهم، مهارگری، نظم / مرزها، فشار، خودپذیری، و یادگیری / دانش با شاخص های برازش مطلوب است. همچنین مقادیر آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری برابر با 0/94 و برای خرده مقیاس های هیجان / عاطفی، بازی / لذت، همدلی / تفاهم، مهارگری، نظم / مرزها، فشار، خودپذیری، و یادگیری / دانش به ترتیب 0/61، 0/89، 0/86، 0/71، 0/90، 0/32، 0/57، 0/80 به دست آمد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که بر اساس عامل های به دست آمده، پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری، ابزاری مناسب، معتبر و درست جهت ارزیابی خودکارآمدپنداری والدگری والدین در ایران است
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان، پس از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
999-1014
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش ها نشان می دهند زنانی که با خیانت همسر روبه رو بوده اند از علائم افسردگی و نشخوار فکری رنج می برند، همچنین پژوهش ها حاکی از اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر علائم افسردگی و نشخوار فکری بوده است، بنابراین با توجه به پیشینه پژوهش، در زمینه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر نشخوار فکری و علائم افسردگی زنان، پس از خیانت همسر، شکاف تحقیقاتی وجود داشت. هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر روی زنانی بود که علائم افسردگی و نشخوارفکری، تجربه کرده بودند. روش: روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه در زنان آسیب دیده از خیانت بودند. جمعیت این مطالعه 73 نفر از زنان آسیب دیده از خیانت در حومه شرق تهران بودند که به مرکز درمانی گروه درمانی احیاء القلوب مراجعه کرده و به پرسشنامه نشخوارفکری نولن هوکسما (2003) و مقیاس افسردگی بک (1996) پاسخ دادند. از بین 73 شرکت کننده،30 شرکت کننده در دو گروه 15 نفره (گواه و آزمایش) که ملاک های ورود به پژوهش را دارا بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تقسیم شدند، گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) دریافت کردند در پایان بعد از اجرای پس آزمون نتایج با آزمون تحلیل واریانس اندازه های مختلط مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد پس از پایان پیگیری، نتایج گروه آزمایش در هر دو متغیر افسردگی و نشخوارفکری، در پس آزمون و آزمون پیگیری تفاوت معناداری داشتند اما این تفاوت بین عملکرد گروه گواه در سه مرحله مشاهده نشد.(0/05 P> ). نتیجه گیری: با توجه به اینکه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نشخوار فکری و علائم افسردگی همچون افکار ناخوشایند و تکراری، ناکارآمدی رفتار فعلی و همچنین پذیرش مشکل و ایجاد گسلش بین افکار و عملکرد کنونی در زنان آسیب دیده از خیانت موثر بوده می توان آن را بر روی نمونه های بیشتر و در جامعه ای با فرهنگ متفاوت نیز انجام داد.
طراحی و تدوین بسته آموزشی توانمندسازی (با رویکرد خودتعیین گری) و اثربخشی آن بر عملکرد و باورهای ریاضی دانش آموزان دختر و پسر (با عملکرد پایین در درس ریاضی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
1095-1116
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات متعددی به تأثیر آموزش خودتعیین گری بر یادگیری دانش آموزان پرداخته اند اما پژوهشی که به طراحی و تدوین بسته آموزشی توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری و بررسی اثربخشی آن بر عملکرد و باورهای ریاضی دانش آموزان پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و تدوین بسته آموزشی توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری و بررسی اثربخشی آن بر عملکرد و باورهای ریاضی دانش آموزان دختر و پسر با عملکرد پایین در این درس انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) بخش کیفی تدوین و طراحی بسته آموزشی و بخش کمی از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه نهم (دارای عملکرد پایین در درس ریاضی) منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران سال تحصیلی 98-99 بودند، 32 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (16 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارت بودند از: پرسشنامه باورهای تحصیلی لدر و فورگز (2002)، برای گروه آزمایش، آموزش بسته توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری در 8 جلسه 60 دقیقه ای برگزار شد در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکرد. بسته پیشنهادی پژوهش برای آموزش توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری با تکیه بر نظریه دسی و رایان (2004) طراحی گردید. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام گرفت. یافته ها: بسته آموزشی توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری طراحی شده بر عملکرد و باورهای ریاضی دانش آموزان دختر و پسر (با عملکرد پایین در این درس) تأثیر معنادار داشت (0/01 > P ). نتیجه گیری: دانش آموزان دختر و پسری که در جلسات آموزشی توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری شرکت کردند در درس ریاضی، عملکرد بهتری نشان داده و باورهای تحصیلی آنها در این درس بهبود یافت، بنابراین پیشنهاد می شود جزء برنامه های آموزشی نهادهای تعلیم و تربیتی از جمله سازمان آموزش و پرورش در نظر گرفته شود.
الگوی ساختاری عملکرد خانواده، سرمایه روان شناختی ، نیازهای روان شناختی با نشاط ذهنی: نقش میانجی مسئولیت پذیری نوجوانان در دوران بلوغ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
1147-1170
حوزه های تخصصی:
زمینه: رفتار مسئولانه از شاخص های انسان سالم است که تقویت و رشد آن جز با شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار مسئولانه امکان پذیر نخواهد بود. به همین منظور، پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا عملکرد خانواده، سرمایه روانشناختی و ارضاء نیازهای روانشناختی نوجوانان تأثیری بر میزان مسئولیت پذیری و نشاط ذهنی آنان دارد یا خیر؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف عملکرد خانواده، سرمایه روانشناختی نیازهای روانشناختی با نشاط ذهنی: نقش میانجی مسئولیت پذیری نوجوانان در دوران بلوغ انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش، را کلیۀ نوجوانان 14 تا 18 ساله شهر تهران در سال 1399 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 400 نفر از نوجوان مناطق 1 و 2 شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های خودگزارشی عملکرد خانواده کیم و کیم (2007) نیازهای روانشناختی لاگواردیا و همکاران (2002)، سرمایه روانشناختی مک گی (2011)، مسئولیت پذیری سروش (1391) و نشاط ذهنی کی یز و همکاران (2003) گردآوری شد. داده های با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد، عملکرد خانواده، نیازهای روانشناختی و سرمایه روانشناختی اثر مثبت مستقیم و غیرمستقیم بر مسئولیت پذیری و نشاط ذهنی دانش آموزان دارند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که 39 درصد از واریانس مسئولیت پذیری و 48 درصد از واریانس نشاط ذهنی توسط عملکرد خانواده، نیازهای روانشناختی و سرمایه روانشناختی و مسئولیت پذیری تبیین می شود . نتیجه گیری: شناخت عوامل مؤثر بر مسئولیت پذیری و نشاط ذهنی دانش آموزان امک ان پیش بینی و برنامه ریزی جهت کمک به تأمین بهداشت روانی آنان را فراهم می کند و می توان با ایجاد بستر سازی مناسب در مدارس جهت افزایش نشاط اجتماعی، هیجانی و روانشناختی گام برداشت.
تأثیر مشاوره توانبخشی شغلی براساس نظریه شناختی اجتماعی مسیر شغلی بر اشتیاق به اهداف مسیر شغلی در افراد دارای محدودیت بینایی: یک مطالعه مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
129-154
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه کنونی، بررسی تأثیر مشاوره شناختی اجتماعی مسیر شغلی بر اشتیاق به اهداف مسیر شغلی در افراد دارای محدودیت بینایی بود. روش: جامعه آماری در این پژوهش، شامل کلیه افراد دارای محدودیت بینایی، در محدوده سنی 18 تا 40 سال، ساکن در شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش شامل دو فردِ (یک نفر زن و یک نفر مرد) دارای محدودیت بینایی بود که به شیوه غیراحتمالی هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس اشتیاق به اهداف مسیر شغلی (هاراتسیس، هود و کرید، 2015) جمع آوری شد. طرح آزمایشیِ مورد منفرد از نوع A-B در این مطالعه استفاده شد. در این روش پس از موقعیت خط پایه، مشاوره مبتنی بر نظریه شناختی اجتماعی مسیر شغلی طی ده جلسه اجرا شد. تحلیل داده ها براساس شاخص های آمار توصیفی و تحلیل دیداری انجام شد. یافته ها: تحلیل دیداری داده ها از طریق شاخصِ درصد داده های غیرهمپوش، نشانگر اثربخش بودن مداخله، روی اشتیاق به اهداف مسیر شغلی در هر دو شرکت کننده بود. نتیجه گیری: باتوجه به وجود موانع مختلف در زندگی افراد دارای محدودیت بینایی و اهمیت اشتیاق به اهداف، مشاوره توانبخشی شغلی مبتنی بر نظریه شناختی اجتماعی میتواند یک مداخله مؤثر برای تشویق افراد دارای محدودیت بینایی جهت تعهد نسبت به اهداف مسیر شغلی باشد و می توان از آن در مراکز خدماتی به افراد دارای محدودیت بینایی استفاده کرد.
مطالعه تجربه زیسته دانشجویان و دانش آموختگان رشته مشاوره و تغییرات نگرش آنها نسبت به ازدواج و روابط زناشویی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
216-243
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تجربه زیسته دانشجویان و دانش آموختگان رشته مشاوره و بررسی ردپای آموخته های درسی بر دیدگاه آنان پیرامون ازدواج انجام شد. روش: این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان 16 نفر از دانشجویان و دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی رشته ی مشاوره بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته ها: در بعد تجربیات مثبت 4 مضمون اصلی به دست آمد. افزایش آگاهی، رشد آگاهی نسبت به توانمندی های شخصی، بهبود مهارت های ارتباطی بین فردی و تجربیات پیرامون امر ازدواج. در نهایت زیر مضمون های درک شده از مضمون های اصلی به این صورت آمده است: خودآگاهی، افزایش آگاهی نسبت به ویژگی های شخصیت دیگران، رشد اعتمادبه نفس، احساس مفید بودن، روابط خانوادگی و اجتماعی، دستیابی به دیدگاه سیستمی در خانواده، افزایش همدلی، کنترل هیجانات، تغییر در نگرش به آشنایی قبل از ازدواج و تأکید بر مشاوره پیش از ازدواج، نگرش متفاوت به ازدواج نسبت به گذشته، آگاه شدن به جایگاه مشاور و اهمیت مشاوره پیش از ازدواج، تغییر در کلیشه های جنسیتی (در شرکت کنندگان مرد). در بعد تجربیات منفی، مضمون های اصلی عبارت بودند از : تجربیات مربوط به پدیده ازدواج و انتخاب همسر و تأثیرات منفی در روابط. زیر مضمن های به دست آمده: کم شدن شور و هیجان احساسی در رابطه با شریک زندگی، بالا رفتن میزان حساسیت و وسواس فرد در روابط، تغییر نگرش نسبت به مردها (از سمت شرکت کنندگان خانم)، ایجاد حس عدم درک مشترک در روابط خانوادگی و اجتماعی به علت تفاوت در سطح آگاهی، ایجاد سطح انتظارات غیرمنطقی از دانش آموختگان این رشته. نتیجه گیری: مطابق یافته های این پژوهش، تجربه زیسته شرکت کنندگان نشان داد که تحصیل در رشته مشاوره، از جنبه های مختلف بر زندگی شخصی آن ها و دیدگاهشان نسبت به ازدواج و روابط زناشویی تأثیرگذار بوده است.
رابطه سبک زندگی اسلامی و عوامل شخصیت با شادکامی و بهباشی روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
97-113
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش سبک زندگی اسلامی و پنج عامل بزرگ شخصیت در بهباشی روان شناختی و شادکامی بود. جامعه پژوهش دانشجویان و طلاب شهر قم دادند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس، 911 دانشجو و طلبه به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به پرسش نامه های سبک زندگی اسلامی (ILST-75)، پاسخ دادند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی و خرده مقیاس های آن، با بهباشی روان شناختی و شادکامی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین رابطه معنادار صفات شخصیت با بهباشی و شادکامی بود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک زندگی اسلامی و خرده مقیاس های آن، شامل مالی، اخلاق و زمان شناسی و صفات شخصیتی برون گرایی و گشودگی، به تجربه قابلیت پیش بینی شادکامی را دارند. همچنین در پیش بینی بهباشی روان شناختی، نتایج رگرسیون نشان داد که سبک زندگی اسلامی و خرده مقیاس های اخلاق، زمان شناسی، امنیتی، عبادی، تفکر و علم و مالی و صفات شخصیتی توافق، گشودگی به تجربه، ثبات هیجانی و برون گرایی، توان پیش بینی بهباشی روان شناختی را دارند. بنابراین، تقویت پایبندی های دینی - اسلامی می تواند موجب تقویت و افزایش شادکامی و بهباشی روان شناختی در افراد شود و توجه به صفات شخصیتی افراد، می تواند بسیاری از تغییرات شادکامی و بهباشی در افراد را موجب شود.
اثربخشی درمان فراتشخیصی برکاهش علائم وافزایش انعطاف پذیری روانشناختی در نوجوانان مبتلابه اختلال اضطراب اجتماعی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی بر کاهش علائم و افزایش انعطاف پذیری روان شناختی در نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه گواه است. نمونه پژوهش شامل 24 نوجوان مبتلابه اختلال اضطراب اجتماعی شهرستان فلاورجان در سال 1399 است که از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و این نوجوانان به طور تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (12 نفر گروه آزمایش و کنترل). مداخله طی 12 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی برگزار شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی (SPIN) کانور و پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی (AAQ_II) بوند و همکاران استفاده شد و نوجوانان در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به سؤالات آن ها پاسخ دادند. برای تجزیه تحلیل داده ها از کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در نمرات پس آزمون اضطراب اجتماعی و انعطاف پذیری روان شناختی تفاوت معنی داری وجود دارد. بر اساس نتایج این پژوهش درمان فراتشخیصی می تواند در کاهش علائم و افزایش انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مؤثر باشد و می توان از این درمان برای بهبود مشکلات افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی استفاده کرد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر میزان امیدواری دانش آموزان دارای والدین وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر میزان امیدواری دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه دارای والدین وابسته به مواد مخدر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون و دوره پیگیری با گروه کنترل بود. تعداد افراد نمونه، 30 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس و داوطلبانه از بین تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر کشکوئیه که در سال 1398-1397 مشغول به تحصیل بودند و دارای والد وابسته به مواد مخدر بودند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار به کاررفته، پرسشنامه امیدواری اسنایدر بود که در قبل، بعد و دو ماه پس از آموزش استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل یافته های تحقیق از آزمون آماری تحلیل کورایانس استفاده شد. نتایج بررسی متغیر امیدواری در مراحل اندازه گیری پس آزمون و پیگیری بعد از تعدیل اثر پیش آزمون نشان دادند آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر میزان امیدواری دانش آموزان پسر متوسطه دوم به طور معناداری مؤثر است و این اثربخشی در مرحله پیگیری هم ماندگار بود؛ بنابراین، به نظر می رسد تکنیک های آموزش پذیرش موجب می شود نوجوانان آگاهی و بینشی واقع بینانه تر نسبت به مسائل والدین خود کسب کنند و در این بین شیوه های لازم را برای افزایش امیدواری به زندگی به دست آورند.
اثربخشی نرم افزار توانمندسازی شناختی "کاپیتان لاگ" بر حافظه فعال دیداری، مهارت های توجه، سرعت پردازش و استدلال سیال دانش آموزان 12-8 ساله شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
37 - 58
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی" اثربخشی نرم افزار توانمندسازی شناختی "کاپیتان لاگ" بر حافظه فعال دیداری، مهارت های توجه، سرعت پردازش و استدلال سیال دانش آموزان 8-12 ساله شهر اصفهان" انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان 8-12 ساله شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-99 بود. به روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند.گروه آزمایش 15جلسه سی دقیقه ای مداخله آموزشی انفرادی، طبق پروتکل مبتنی بر نرم افزار توانمندسازی شناختی کاپیتان لاگ، دریافت کرد. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس هوش وکسلر کودکان – ویرایش پنجم(2014) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS23 و روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد بین نمرات پس آزمون دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد(p <0.05) پیگیری یک ماهه نتایج نشان دهنده ثبات نتایج بود. نتیجه گیری: نرم افزار کاپیتان لاگ یک روش مداخله اثربخش برای بهبود حافظه فعال دیداری، مهارتهای توجه، سرعت پردازش و استدلال سیال است
اثربخشی نوروفیدبک بر کیفیت خواب و اضطراب افراد در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
59 - 71
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به دنبال تعیین اثربخشی نوروفیدبک برکیفیت خواب و اضطراب افراد در دوران کرونا بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مراجعه کنندگان مراکز مشاوره وروانشناسی منطقه 5 تهران در سال 1399 بود. در پژوهش حاضر، جهت انجام نمونه گیری، تعداد 18 نفر به صورت دردسترس از مرکز مشاوره روانشناسی ندای درون انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکت کنندگان با مقیاس کیفیت خواب پیترزبورگ (1989) پرسشنامه اضطراب بک (1988) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 15 جلسه یک ساعته تحت درمان نوروفیدبک قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد تفاوت بین گروه کنترل و آزمایشی در مولفه های کیفیت ذهنی خواب، اختلالات خواب، داروهای خواب آور و اختلال عملکرد روزانه موثر بوده و به عبارت دیگر درمان نروفیدبک باعث کاهش نمرات این مولفه ها شده است، ولی این درمان بر سایر مولفه ها اثر معنی داری نداشت و همچنین مقدار نمرات اضطراب در پس آزمون گروه آزمایشی به شکل معنی داری کاهش یافت.نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی درمان نوروفیدبک بر افزایش کیفیت خواب و کاهش اضطراب افراد، می توان در قالب برنامه های درمانی به طور کاربردی از این روش درمانی در شرایط کرونا استفاده کرد.