فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۳۲٬۲۹۳ مورد.
۲۰۱.

شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر روانشناختی، فرهنگی و اجتماعی بر سلامت جنسی پایدار بر اساس معادلات ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بعدجنسی توسعه پایدار سلامت جنسی پایدار عوامل آموزشی معادلات ساختاری تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 406 تعداد دانلود : 612
زمینه: امروزه سلامت جنسی و فراهم آوردن زمینه تحقق آن، به یک گفتمان و هدف پایداری در توسعه تبدیل شده است که در اثر معضل های برآمده از شرایط نامطلوب جهانی در این زمینه، به مرکز توجه سیاستمداران، صاحب نظران و پژوهشگران سوق داده شده است. هدف: هدف این پژوهش شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر روانشناختی، فرهنگی و اجتماعی بر سلامت جنسی بر اساس مدل معادلات ساختاری تفسیری بود. روش: این پژوهش به صورت توصیفی - پیمایشی صورت گرفته است که در بخش اول با احصای ابعاد و مؤلفه های مرتبط با سلامت جنسی پایدار و در بخش دوم، ارزیابی و سطح بندی این مؤلفه ها انجام گرفت. در بخش تحلیل محتوا جامعه و محیط پژوهش را کلیه منابع دست اول و دوم شامل کتب، مقاله ها، سایت های تخصصی، اسناد بالادستی، جزوات و نشریه ها تشکیل می دهند که برای مطالعه عوامل توسعه سلامت جنسی مورد توجه محقق بود. در بخش سطح بندی نیز جامعه آماری را کلیه خبرگان حوزه مطالعاتی مرتبط با آموزش بهداشت جنسی، تربیت جنسی، آموزش وپرورش و روانشناسی خانواده تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 16 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش تحلیل محتوا کاربرگ های تحلیل محتوای منابع دست اول و دوم در راستای اهداف پژوهش و دسته بندی آن ها بود و در بخش سطح بندی و به منظور مشخص نمودن تأثیر علت و معلولی عوامل مستخرج و سطح بندی آن ها، از پرسشنامه ی محقق ساخته ای که بر اساس مدل ISM طراحی شده بود، استفاده گردید و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری و ارائه مدل عوامل توسعه سلامت جنسی پایدار استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد به رسمیت شناختن حقوق جنسی، احترام به حقوق جنسی، آموزش ارزش های فرهنگی و اجتماعی در این زمینه، احترام به تفاوت های فرهنگی ذیل عنوان عوامل فرهنگی و اجتماعی؛ آموزش بیان گرایش های جنسی در دوران کودکی، آموزش مسائل مربوط به رشد و نیازهای نوجوانان، آگاهی بخشی رشد جنسی در دوره نوجوانی، تحکیم هویت جنسی، ایجاد اعتماد به خود، آموزش مسائل باروری سالم ذیل عنوان عوامل روانشناختی دارای اولویت بودند. نتیجه گیری: تحقق سلامت جنسی نیازمند آموزش مداوم از زمان کودکی است که به صورت پایدار انجام گردد و لازمه ی رسیدن به این نوع سلامت آموزش و توانمندی کودکان در حوزه های روانشناختی، فرهنگی و اجتماعی است.
۲۰۲.

مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و خودمراقبتی بر تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خود مراقبتی ذهن آگاهی تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 288 تعداد دانلود : 492
زمینه: تصویر بدنی تجسم درونی ظاهر بیرونی فرد است که این بازنمایی ابعاد جسمانی، ادراکی و نگرشی را در بر می گیرد. تحقیقات نشان داده که هر دو شیوه آموزش ذهن آگاهی و خودمراقبتی بر تصویر بدنی مؤثر است. با این حال در زمینه مقایسه تأثیر این دو بر تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان پستان شکاف تحقیقاتی وجود داشت. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر آموزش ذهن آگاهی و خودمراقبتی بر تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان به اجرا در آمد. روش: روش تحقیق شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری بود، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران 30 – 50 ساله مبتلا به سرطان پستان بودند که جهت درمان به کلینیک پزشک متخصص مراجعه کرده و تشخیص سرطان پستان دریافت کرده بودند. نمونه پژوهش از نوع در دسترس و شامل 45 نفر (برای هر گروه 15 نفر؛ یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی 1، یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی 2 و 15 نفر نیز در گروه کنترل) بود. ابزار پژوهش شامل؛ آزمون تصویر بدنی فیشر (1970)، خلاصه طرح جلسات آموزش ذهن آگاهی کابات زین (2015) و خلاصه طرح جلسات آموزش خود مراقبتی کلارک و همکاران (2014) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دادکه دو شیوه آموزش ذهن آگاهی و آموزش خودمراقبتی بر نمرات تصویر بدنی در پس آزمون اثر معنی دار داشت. اثر گروه با توجه به سطوح زمان اندازه گیری متفاوت است. مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که 0/31 کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است (0/1 p<). با توجه به این که میانگین گروه آموزش ذهن آگاهی از گروه آموزش خودمراقبتی بیشتر بوده است، بنابراین آموزش ذهن آگاهی در افزایش تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان مؤثرتر بوده است. نتیجه گیری: با هر دو شیوه آموزش ذهن آگاهی و آموزش خودمراقبتی، می توان تصویر بدنی را در زنان مبتلا به سرطان پستان بهبود داد.
۲۰۳.

بررسی رابطه صفات شخصیت با سلامت روانی و شادکامی در دانش آموزان ناحیه 1 ارومیه

کلید واژه ها: سلامت روانی شادکامی صفات شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 91 تعداد دانلود : 196
پژوهش حاضر با هدف تعیین بررسی رابطه صفات شخصیت با سلامت روانی و شادکامی در دانش آموزان ناحیه 1 ارومیه انجام شد. در یک مطالعه از نوع همبستگی، 120 دانش آموز از ناحیه 1 شهرستان ارومیه در سال تحصیلی 1400 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های SCL-90-R و شادکامی آکسفورد و سلامت روان 28 سؤالی را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد مطابق با نتایج به دست آمده بین شادکامی با روان آزرده گرایی (0/387-)، برونگرایی (0/354-)، انعطاف پذیری (0/59) و باوجدان بودن (0/49) رابطه معنادار وجود داشت و همچنین بین شادکامی با روان آزرده گرایی (0/526-)، برونگرایی (0/294-)، انعطاف پذیری (0/232) و باوجدان بودن (0/236) رابطه معنادار وجود داشت. ولی با زیرمقیاس گشودگی تجربه رابطه نداشت. درنهایت می توان گفت که دانش آموزان اگر دارای صفات شخصیتی منعطف و باوجودانی باشند از سلامت روان و شادکامی بیشتری نسبت به دانش آموزان با صفات شخصیت برونگرا و آزرده گرایی خواهند بود.
۲۰۴.

اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر تنظیم هیجان و بهبود خودپنداشت کودکان دارای والدین طلاق گرفته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی تنظیم هیجان خودپنداشت کودکان دارای والدین طلاق گرفته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 846 تعداد دانلود : 671
زمینه و هدف: کودکانی که والدینشان از یکدیگر جدا می شوند با تنیدگی مواجه می شوند که اثرات کوتاه مدت و بلندمدت روان شناختی بر جای می گذارد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر تنظیم هیجان و بهبود خودپنداشت کودکان دارای والدین طلاق گرفته انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی کودکان دارای والدین طلاق گرفته شهر کرمانشاه در سال 1399 بودند که از بین آنها تعداد 30 کودک به شیوه نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش 10 جلسه مداخله ذهن آگاهی بر اساس مدل بوردیک (2017) را دریافت کرد، در حالی که گروه گواه در فهرست انتظار برای دریافت مداخله بعد از پایان مطالعه قرار گرفت. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) و پرسشنامه خودپنداشت (پیرز و هریس، 1969) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش ذهن آگاهی بر مؤلفه های تنظیم هیجان (ارزیابی مجدد شناختی (0/01>P، 361/29=F) و منع بیانی (0/01>P، 652/31=F) و مؤلفه های خودپنداشت کودکان (رفتار (0/01>P، 813/17=F)، وضعیت عقلانی و تحصیلی (0/01>P، 762/16=F)، ظاهر جسمانی و ویژگی ها (0/01>P، 421/8=F)، اضطراب (0/01>P، 429/19=F)، محبوبیت (0/01>P، 927/21=F)، شادی و رضایت (0/01>P، 691/18=F) تأثیر مثبت دارد و این نتایج به دست آمده در دوره پیگیری نیز تداوم داشت (0/01>P). نتیجه گیری: هنگامی که کودکان دارای والدین طلاق گرفته احساس می کنند کاری از دستشان برنمی آید، ذهن آگاهی با افزایش انعطاف پذیری روانی، انتخاب های دیگری را فرا روی آنها قرار می دهد و همین موضوع در تنظیم هیجانات آنها مؤثر است. همچنین ذهن آگاهی با برقراری ارتباط دوباره مابین منابع درونی و بیرونی، به بهبودی خودپنداشت منجر می شود، منابعی که حتی ممکن است فرد باور به آنها نداشته باشد.
۲۰۵.

مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری بر شایستگی اجتماعی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: واقعیت درمانی درمان عقلانی هیجانی رفتاری شایستگی اجتماعی نوجوانان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 407 تعداد دانلود : 590
زمینه: شایستگی اجتماعی یکی از پیش بینی کننده های موفقیت تحصیلی، روانی و اجتماعی در نوجوانان است. پژوهش های پیشین نشان داده است واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری روش های مناسبی برای بهبود سازگاری اجتماعی می باشند، اما تاکنون میزان اثربخشی این دو رویکرد درمانی بر شایستگی اجتماعی نوجوانان دختر مورد مطالعه و مقایسه قرار نگرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری بر شایستگی اجتماعی نوجوانان دختر انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر بوشهر در سال تحصیلی 96-1395 بود. نمونه آماری شامل 60 نفر از دختران نوجوان بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) جایگزین شدند. در جلسات واقعیت درمانی از پروتکل ترکیبی (گلاسر، 2010؛ وبولدینگ، 2011) و جلسات درمان عقلانی هیجانی رفتاری از بسته آموزشی ترکیبی (الیس، 2004؛ درایدن و نینان، 2010؛ نینان و درایدن، 2009) و برای جمع آوری اطلاعات نیز از پرسشنامه شایستگی اجتماعی (اسمارت و سانسون، 2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزار SPSS23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری شایستگی اجتماعی را افزایش دادند. همچنین آموزش واقعیت درمانی در مقایسه با درمان عقلانی هیجانی رفتاری موجب افزایش بیشتر شایستگی اجتماعی شد (0/05 P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، به نظر می رسد واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری موجب افزایش شایستگی اجتماعی در نوجوانان دختر می شود. بنابراین، مشاوران مدارس می توانند از این روش های درمانی در جهت بهبود مؤلفه های پنچ گانه شایستگی اجتماعی (جرأت ورزی، همکاری، همدلی، مسئولیت پذیری و خودکنترلی) استفاده کنند.
۲۰۶.

Application of Positive Psychology Interventions in the Treatment of Borderline Personality Disorder: A Case Study in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Positive Psychology interventions Borderline Personality Disorder Mild DepressionPositive Psychology interventions Mild Depression

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 461
هدف پژوهش حاضر معرفی مداخلات موفق روانشناسی مثبت در درمان بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) است. بیمار مردی 53 ساله بود که به دلیل رفتار پرخاشگرانه و تکانشی توسط همسر سابقش به کلینیک روانشناسی بهار زندگی مراجعه کرد. پس از مصاحبه بالینی و انجام تست های روانشناختی (SCL-90-R، MCMI-IV)، تشخیص داده شد که وی دارای اختلال شخصیت مرزی و همچنین افسردگی خفیف است. طی 20 جلسه درمانی به مدت 5 ماه، مداخلات روانشناختی مثبت در جلسات روانشناختی فردی در قالب تکالیف هفتگی انجام شد. پس از این 20 جلسه، بهبود قابل توجهی در علائم اختلال شخصیت مرزی و افسردگی خفیف مشهود بود. همسر سابق او حتی بهبود را تأیید کرد. به عنوان یک مطالعه موردی، این می تواند از اثربخشی مداخلات روانشناسی مثبت در درمان اختلال شخصیت مرزی حمایت کند.
۲۰۷.

خود شفقت ورزی و انعطاف پذیری شناختی در افراد دارای نشانگان اختلال بد شکلی بدن

کلید واژه ها: اختلال بدشکلی بدن خود شفقت ورزی شناخت انعطاف پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 53 تعداد دانلود : 707
مقدمه: تصویر بدنی منفی و پیامدهای رفتاری نامطلوب آن از نگرانی های مهم سلامت عمومی است و بررسی عوامل روانشناختی مؤثر در شکل گیری آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه خود شفقت ورزی و انعطاف پذیری شناختی در افراد با و بدون نشانگان اختلال بدشکلی بدن انجام شد. روش : طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان و مردان ۱۸ تا ۴۰ ساله شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بود که از این جامعه ۳۱ نفر به عنوان گروه نمونه دارای نشانگان اختلال بدشکلی بدن و ۳۱ نفر به عنوان گروه نمونه بدون نشانگان اختلال بدشکلی بدن به روش نمونه گیری در دسترس و به صورت هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس اصلاح شده وسواس فکری- عملی ییل براون- اختلال بدشکلی بدن (۱۹۹۷)، مقیاس خود شفقت ورزی (۲۰۱۱) و سیاهه انعطاف پذیری شناختی (۲۰۱۰) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین نمرات خود شفقت ورزی (Eta=۰/۳۴، P=۰/۰۰۱، F=۳۱/۱۶) و انعطاف پذیری شناختی (Eta=۰/۱۸، P=۰/۰۰۱، F=۳۱/۲۴) به طور معناداری در گروه دارای نشانگان اختلال بدشکلی بدن پایین تر از گروه بدون نشانگان اختلال بدشکلی بدن بود و بین دو گروه از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود دارد (۰/۰۱>P). نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر بر اهمیت مکانیسم های روانشناختی در علائم اختلال بدشکلی بدن تأکید دارد. این یافته ها نشان داد که روان درمانگران باید در زمان پیشگیری و درمان به ویژگی های روانشناختی خاص افراد دارای علائم اختلال بدشکلی بدن توجه اساسی داشته باشند.
۲۰۸.

نقش میانجی ذهنیت های طرحواره ای در رابطه ناملایمات کودکی و تعارضات زناشویی افراد با نشانه های آسیب شناسی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعارضات زناشویی ذهنیت های طرحواره ای ناملایمات کودکی نشانه های آسیب شناسی روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 931 تعداد دانلود : 455
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ذهنیت های طرحواره ای در رابطه ناملایمات کودکی و تعارضات زناشویی افراد با نشانه های آسیب شناسی روانی بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل افرادی بود که به دلیل تعارضات زناشویی به مراکز مشاوره روانشناختی شهر تهران در نیمه ی دوم (شش ماه دوم) سال 1401 مراجعه کرده بودند. تعداد 310 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل نسخه تجدید نظر شده چک لیست 90 نشانه ای (SCL-90) دراگوتیس و همکاران (1995)، پرسشنامه ی ذهنیت های طرحواره ای (SMI) یانگ و همکاران (2007)، پرسشنامه تجدید نظر شده تعارضات زناشویی (MCQ-R) ثنایی (1387) و پرسشنامه ترومای دوران کودکی (CTQ) برنستاین و همکاران (2003) بود. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که خرده مقیاس های ناملایمات دوران کودکی اثر مستقیم معناداری بر تعارض های زناشویی ندارند (05/0<P)، اما به غیر از سواستفاده جنسی، چهار خرده مقیاس دیگر (سواستفاده هیجانی، سواستفاده جسمی، غفلت جسمی و غفلت عاطفی) به واسطه ذهنیت های طرحواره ای اثر غیرمستقیم معناداری بر تعارض زناشویی دارند (05/0>P). این نتایج نشان می دهد که ذهنیت های طرحواره ای با توجه به نقش ناملایمات دوران کودکی می توانند تبیین کننده تعارضات زناشویی افراد با نشانه های آسیب شناسی روانی باشد.
۲۰۹.

تاثیر توان بخشی شناختی مبتنی بر رایانه بر تنظیم شناختی هیجان و درک هیجان دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال یادگیری خاص تنظیم شناختی هیجان توانبخشی شناختی درک هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 796 تعداد دانلود : 567
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه بر تنظیم شناختی هیجان و درک هیجان در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی(پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری) انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص(10 الی 12 ساله) تشکیل داد، که در بازه اول مهر تا نیمه آبان ماه 1397به مرکز اختلالات یادگیری شهر اردبیل مراجعه کرده بودند(123 نفر) . تعداد 30 نفر از آنها به صورت نمونه گیری داوطلبانه (انتخاب دانش آموزان داوطلب برای شرکت در پژوهش) انتخاب شدند(16نفر پسر و14 نفر دختر) و پرسشنامه های تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران فرم کودکان(2001) و نارسایی هیجانی تورنتو(ریف، استرولد و تروت، 2006) در سه مرحله تکمیل کردند. دانش آموزان گروه آزمایش تکالیف بسته توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه «آرام» را در 12 جلسه 45 دقیقه ای و در مدت چهار هفته بصورت گروهی انجام دادند. نتایج تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که بسته توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه «آرام» بر بهبود مولفه های نشخوارگری فکری، تمرکز مجدد مثبت، تمرکزمجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و پذیرش تنظیم شناختی هیجان کودکان با اختلال یادگیری خاص و همچنین درک هیجان آنها تاثیر معنی دار داری و مقایسه نتایج پس آزمون با آزمون پیگیری یک ماه حاکی از پایداری این تاثیر است. بنابراین از آنجایی که این دانش آموزان در تنظیم شناختی و درک هیجان با مشکلاتی روبرو هستند، می توان با چنین مداخلاتی مشکلات آنها را در این زمینه مرتفع کرد.
۲۱۰.

کاربرد آزمون های شناختی کشف تغییر و نشانه دهی فضایی در بستر نرم افزار CogLab برای تشخیص کودکان دچار اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون های شناختی کشف تغییر نشانه دهی فضایی CogLab اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 534 تعداد دانلود : 934
اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (ADHD) یکی از شایع ترین اختلال های عصبی-رشدی است و تلاش برای بهبود روش های تشخیصی آن ادامه دارد. در این مطالعه با استفاده از نرم افزار CogLab مدلی تشخیصی تدوین و معرفی شود تا به عنوان ابزاری کمکی برای تشخیص ADHD به روان شناسان یاری رساند. در بستر یک طرح توسعه ای و مورد-شاهدی با استفاده از نمونه گیری هدفمند در شهر رشت، 93 کودک با تشخیص ADHD با تشخیص یک فوق تخصص روانپزشکی اطفال، انتخاب شدند. از والدین هر دو گروه (مورد و شاهد) نیز مصاحبه بالینی گرفته شد و پس از تکمیل پرسشنامه علائم مرضی کودکان نسخه4-CSI، اطلاعات جمعیت شناختی آن ها جمع آوری شد. گروه شاهد نیز شامل 33 نفر از دانش آموزان شاغل به تحصیل از مدارس رشت فاقد اختلال با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی کودکان نسخه چهارم CSI-4 انتخاب شدند. هر دو گروه در شرایط یکسان با استفاده از بخش توجهِ نرم افزار CogLab به آزمون های کشف تغییر و نشانه دهی فضایی پاسخ دادند. داده های توسط SPSS-24 پردازش شدند. در تحلیل تشخیص، نتایج نشان داد حالتِ نسبتِ پاسخ صحیحِ کشف تغییر در حالت سو سو بیشترین قدرت پیش بینی در تفکیک و تمایز طبقات بین گروه مورد و شاهد را داشته است و نتایج تابع تشخیصی در بخش اعتبارسنجی متقابل، در دو گروه مورد و شاهد توانست 6/80 درصد از کل افراد گروه ADHD(مورد) و همچنین 7/72 از کل افراد گروه شاهد را درست گروه بندی کند. آزمون کشف تغییر و نشانه دهی فضایی در بستر نرم افزار CogLab می تواند به عنوان ابزاری کمکی در خدمت روان شناسان، برای کمک به فرایند تشخیص در کودکان مبتلابه ADHD مورداستفاده قرار گیرد.
۲۱۱.

شناسایی مؤلفه های زیربنایی در شکل گیری تمایزیافتگی خود: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پژوهش کیفی تمایزیافتگی خود خودمتمایزسازی شکل گیری طرح نظام مند نظریه برخاسته از داده ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 557 تعداد دانلود : 556
تمایزیافتگی خود، پدیده ای بافتارمند، فرهنگی و وابسته به شرایط محیطی و اجتماعی است که در فرآیندی پویا و تحت تأثیر شرایط و عوامل مختلفی شکل گرفته و تجربه می شود. با توجه به همین موضوع، این پرسش مطرح شد که مؤلفه های زیربنایی در شکل گیری تمایزیافتگی خود چیست؟ بدین منظور از رویکرد کیفی، طرح نظام مند نظریه برخاسته از داده ها در سطح نظم دهی مفهومی بهره گیری شد. از طریق نمونه گیری نظری و با توجه به اشباع نظری در گردآوری داده ها با 17 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از مرحله اول شیوه کدگذاری استراوس و کوربین انجام پذیرفت. پس از تحلیل داده ها، 112 کد اولیه شناسایی شد، سپس در فرآیند ادغام و مقایسه، 28 زیرمقوله تدوین شده و در قالب 3 مقوله اصلیِ استقلال فکری، هویت طلبی و منزلت اجتماعی دسته بندی و معرفی گردید. یافته ها نشان می دهند که تمایزیافتگی خود، به شکل افکار، رفتارها و نگرش های مستقلانه و منحصر به فرد به همراه هویت طلبی با تأکید بر توانمندی ها و منزلت اجتماعی و رفتارهای مقتضی پدیدار شده و جریان می یابد. در نتیجه، در شکل گیری تمایزیافتگی خود، مؤلفه های زیربنایی عمدتاً به صورت استقلال فکری تجربه می شود اما هویت طلبی و منزلت اجتماعی بخشی دیگری از این مؤلفه ها را به خود اختصاص داده اند که در فرهنگ ایرانی تجربه می شوند. یافته های مطالعه حاضر علاوه بر غنی سازی دانش بومی و راهنمایی برای پژوهش های آتی، شناخت عمیق تر این ویژگی روان شناختی را در بستر فرهنگی فراهم نمود که می تواند پیامدهای عملی ویژه ای نیز در مشاوره و خانواده درمانی با توجه به مباحث چندفرهنگی داشته باشد.
۲۱۲.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با و بدون تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی: طرح تک آزمودنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مصرف مشکل ساز پورنوگرافی ولع درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 413 تعداد دانلود : 976
اهداف مصرف مشکل ساز پورنوگرافی یکی از نگرانی های نوظهور بالینی است که باعث تخریب کارکردهای فرد می شود. بنابراین به کارگیری درمان های نوظهور رفتاری و تکنولوژیک ضروری است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای و درمان ترکیبی بر کاهش ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی بود. مواد و روش ها پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع طرح های تک آزمودنی A-B-A است. مرحله اول این طرح (A) خط پایه، مرحله دوم (B) مرحله مداخله و پس از اتمام مرحله مداخله، مرحله پیگیری (A) انجام می شود. جامعه آماری شامل کلیه مردان 18 تا 24 سال مراجعه کننده به کلینیک روان شناسی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1401 بود. نمونه شامل 9 مرد بود که به شیوه داوطلبانه و هدفمند از بین افراد دارای ملاک های ورود انتخاب شدند و با کمک نرم افزار تصادفی سازی و ساخت توالی تصادفی SAS و به روش اجرای پنهان سازی تخصیص تصادفی SNOSE در سه گروه آزمایش جای گذاری شدند. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی، شاخص تغییر پایا و شاخص های کارایی بالینی تحلیل شدند. یافته ها باتوجه به نتایج به دست آمده، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به کاهش ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی به مقدار 26/2 با اندازه اثر 0/63 و به مقدار 27/05 با اندازه اثر 0/62 منجر شد. همچنین، مداخله تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای به کاهش ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی به مقدار 22/7 با اندازه اثر 0/56 و به مقدار 21/2 با اندازه اثر 0/53 منجر شد. درنهایت، درمان ترکیبی به کاهش ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی به مقدار 33/4 با اندازه اثر 0/72 و به مقدار 29/3 با اندازه اثر 0/67 منجر شد که همگی مداخلات در سطح 0/05 معنادار بود. نتیجه گیری به طورکلی می توان گفت درمان ترکیبی نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای، به کاهش معنا دار بیشتر ولع مصرف و استفاده مشکل ساز از پورنوگرافی منجر شد. همچنین، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای به کاهش معنا دار بیشتر ولع مصرف و استفاده مشکل ساز از پورنوگرافی منجر شد.
۲۱۳.

رابطه تعارض کار و خانواده، عدم تعادل کار و زندگی و استرس ناشی از کار با عملکرد کارکنان زنان متأهل در اندونزی: یک مطالعه مقطعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: تعارض کار و خانواده عدم تعادل کار و زندگی استرس کاری عملکرد کارکنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 883 تعداد دانلود : 399
اهداف ساختار خانواده با انتظارات اجتماعی متمایز می شود. مردان مسئولیت کسب درآمدهای اولیه را برعهده می گیرند و زنان مسئولیت وظایف خانگی را برعهده دارند. در چند سال اخیر عمدتاً در نتیجه افزایش تحصیلات، ساختار خانواده از خانواده های سنتی تک درآمدی به خانواده های دو درآمدی تغییر کرده است. این مطالعه باهدف پر کردن این شکاف ها صورتی از مشارکت نظری را مطرح می کند. مواد و روش ها در این مطالعه از یک رویکرد کمی با مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نمونه این تحقیق 404 کارگر زن در اندونزی است که قبلاً ازدواج کرده اند. با استفاده از فرم های گوگل، پرسش نامه ها بین 404 پاسخ دهنده توزیع شد و با استفاده از برنامه SmartPLS نسخه 3 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نتایج نشان می دهد که تعارض کار و خانواده تأثیر معناداری بر استرس کاری دارد (0/000=P)، عدم تعادل بین کار و زندگی تأثیر قابل توجهی بر استرس کاری دارد (0/000=P)، تعارض کار و خانواده به طور مستقیم بر عملکرد کارکنان تأثیر نمی گذارد (0/0690=P)، عدم تعادل کار و زندگی مستقیماً بر عملکرد کارکنان تأثیر نمی گذارد (0/137=P)، استرس کاری بر عملکرد کارکنان تأثیر می گذارد (0/003=P). نتیجه گیری مطابق یافته های مطالعه، حمایت های سازمانی و مدیریتی باید به طور مؤثرتری در خدمت کمک به کارکنان برای دستیابی به تعادل مؤثر بین اولویت های کاری و زندگی خانوادگی قرار بگیرد.
۲۱۴.

مقایسه اثربخشی درمان روایتی و درمان شناختی-رفتاری بر خودکارآمدی درد و امیدواری در بیماران مبتلا به سرطان پستان متاستاتیک مقاوم به درمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان روایتی درمان شناختی-رفتاری خودکارآمدی درد امیدواری سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 289 تعداد دانلود : 562
زمینه: سرطان سینه در زنان، یکی از انواع سرطان های شایع در جهان است که پیامدهای منفی بسیاری بر وضعیت عاطفی، روانی و هیجانی زنان برجای می گذارد. به دلیل ماهیت روانی سرطان سینه، مداخلات روانشناختی کانون تمرکز برخی مطالعات بوده است. به نظر می رسد توجه بیشتر به مداخلات روانشناختی جهت کاهش رنج روانی زنان مبتلا به سرطان سینه ضروری است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان روایتی و درمان شناختی-رفتاری برخودکارآمدی درد و امیدواری در بیماران سرطان پستان متاستاتیک مقاوم به درمان صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر کاربردی و به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی بیماران زن مبتلا به سرطان پستان متاستاتیک مقاوم به درمان مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی شهرستان ارومیه (1400) بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس 45 بیمار انتخاب و در دو گروه آزمایش (درمان روایتی، درمان شناختی-رفتاری) و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) به صورت کاملاً تصادفی جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مقیاس خودکارآمدی درد (1989)، مقیاس امیدواری اشنایدر (1991) بود. گروه آزمایش اول و دوم هریک 8 جلسه تحت درمان روایت درمانی وایت و اپستون (1990) و مداخله شناختی-رفتاری ویلدرموت (2008) قرار گرفتند. پس از 1 ماه پیگیری انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-26 و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: افرادی که روایت درمانی را تجربه کرده اند در مقایسه با افراد شرکت کننده در درمان شناختی -رفتاری نمرات بیشتری در خودکارآمدی درد و امیدواری کسب کرده بودند (05/0 p<). بدین معنا که درمان روایتی نسبت به درمان شناختی-رفتاری بر خودکارآمدی درد و امیدواری اثربخشی بیشتری داشته و در مرحله پیگیری این میزان معناداری پایدار بود. نتیجه گیری: هر دو رویکرد روایت درمانی و درمان شناختی-رفتاری بر خودکارآمدی درد و امیدواری اثربخش بوده ولی روایت درمانی نسبت به دو گروه دیگر اثربخشی بیشتری بر بهبود خودکارآمدی درد و امیدواری بیماران مبتلا به سرطان پستان متاستاتیک مقاوم به درمان دارد. لذا تکرار این پژوهش در گروه ها و نمونه های بیشتر پیشنهاد می شود.
۲۱۵.

تدوین مدل فرآیندهای اجتماعی و روانشناختی پس از شکست در کارآفرینان ایرانی: یک پژوهش روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شکست کسب و کار فرآیندهای اجتماعی فرآیندهای روانشناختی پژوهش روایتی کارآفرینان ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 546 تعداد دانلود : 367
زمینه: بر خلاف موفقیت ، شکست و پیامدهای آن همواره کمتر مورد توجه پژوهشگران کارآفرینی قرار گرفته است. شکست علاوه بر چالش های اجتماعی و روانی برای کارآفرینان، می تواند حامل دستاوردهایی نیز برای آنان باشد. در مجموع، این فرآیندهای اجتماعی و روانشناختی پس از شکست و چگونگی تعامل و برهم کنش عوامل گوناگون با یکدیگر در این فرآیند، کم تر بررسی شده و کمبود پژوهش های میدانی در این زمینه مورد اذعان مطالعات پیشین است. هدف: هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل فرآیندهای اجتماعی و روانشناختی پس از شکست در کارآفرینان ایرانی است. روش: پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش روایتی است. جامعه آماری، کارآفرینان ایرانی داخل کشور بودند که در سال های 1399 و 1400 دچار شکست شده بودند. افراد نمونه آماری به روش هدفمند انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس اشباع نظری داده ها تعیین شد و از مصاحبه نیمه ساختاریافته جهت گردآوری داده های میدانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها، با استفاده از روش نظریه برخاسته از داده ها انجام شد. یافته ها: بر اساس مدل نهایی، فرآیندهای اجتماعی و روانشناختی پس از شکست شامل مقوله های اصلی زیر هستند: عوامل فردی، عوامل نهادی، سوگیری های شناختی، هزینه های شکست، راهبردهای مقابله، واکنش های اجتماعی-روانشناختی، عوامل مداخله گر و دستاوردهای مثبت. نتیجه گیری: مهم ترین کاربرد این پژوهش برای کارآفرینان، شناسایی راهبردهای مقابله (شامل راهبردهای بازیابی روانی و حفاظت از نفس) برای کاهش هزینه های روانشناختی و راهبردهای مدیریت تصویرپردازی ذهنی (شامل کنار کشیدن، پنهان کردن، حساسیت زدایی و مکانیسم جبران) برای کاهش هزینه های اجتماعی شکست بوده است. کاربرد آن برای سیاستگذاران نیز، ضرورت گسترش فرهنگ کارآفرینی و بازنگری در قوانین ورشکستگی به منظور کاهش هزینه های شکست برای کارآفرینان می باشد.
۲۱۶.

مدل علّی رابطه جو عاطفی خانواده و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی با میانجی گری حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جو عاطفی خانواده حمایت اجتماعی کودکان پیش دبستانی مشکلات رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 51 تعداد دانلود : 527
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی حمایت اجتماعی در رابطه جو عاطفی خانواده و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی انجام شد. روش پژوهش توصیفی_همبستگی به روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری شامل کودکان ۴ تا ۶ سال و کودکان پیش دبستانی ساکن شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بود که تعداد ۳۵۸ کودک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های جو عاطفی خانواده (BEFCQ، هیل برن، 1964)، پرسشنامه چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS، زیمت و همکاران، 1988) و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی (شهیم و یوسفی، 1378)، استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که جو عاطفی خانواده بر مشکلات رفتاری کودکان اثر مستقیم (3/0-= β و 05/0 P≤)، حمایت اجتماعی بر مشکلات رفتاری کودکان اثر مستقیم ( 3/0-= β و 05/0 P≤) و جو عاطفی خانواده از طریق نقش میانجی حمایت اجتماعی بر مشکلات رفتاری کودکان اثر غیرمستقیم (132/0- =β و 001/0P=) داشت؛ بنابراین جو عاطفی خانواده و حمایت اجتماعی اثر بسزایی در روند مشکلات رفتاری کودکان دارند. این یافته ها برای روان شناسان، مشاوران مدرسه، مربیان و والدینی که با کودکان پیش دبستانی در ارتباط اند، کاربرد عملی دارد.
۲۱۷.

نقش میانجی همدلی در رابطه سبک های دلبستگی و علائم شخصیت خودشیفته در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دلبستگی همدلی شخصیت خودشیفته دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 961 تعداد دانلود : 745
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی نقش میانجی همدلی در رابطه سبک های دلبستگی و علائم شخصیت خودشیفته در دانشجویان بود. جامعه آماری را تمامی دانشجویان 20 تا 40 سال دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل دادند. تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شخصیت خودشیفته_16 (NPI-16) آمز و همکاران (2006)، پرسشنامه سبک های دلبستگی (AAI) سیمپسون (۱۹۹۰) و مقیاس همدلی اساسی (BES) آلبیرو و همکاران (2009) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که دلبستگی ایمن و همدلی به ترتیب با اندازه اثرهای 25/0 (007/0=P) و 20/0- (02/0=P) اثر مستقیم معناداری بر شخصیت خودشیفته دارند، ولی اثر مستقیم دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا به ترتیب با اندازه اثرهای استاندارد 20/0-، 29/0- و 002/0- بر همدلی معنادار نبود (05/0<P). همچنین دلستگی اجتنابی با اندازه اثر استانداره شده 08/0 اثرغیرمستقیم معناداری بر علائم شخصیت خودشیفته با میانجی گری همدلی نشان داد (05/0=P). این نتایج نشان می دهد که همدلی با توجه به نقش دلبستگی اجتنابی می تواند تبیین کننده علائم اختلال شخصیت خودشیفته در دانشجویان باشد.
۲۱۸.

اثربخشی درمان ترکیبی شفقت به خود و سبک زندگی بر باور هسته ای خوردن، خودانتقادی و خودکارآمدی وزن در زنان مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی خودانتقادی خودکارآمدی وزن درمان شفقت به خود سبک زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 648 تعداد دانلود : 828
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شفقت به خود و اصلاح سبک زندگی بر عوامل روان شناختی باور هسته ای خوردن، خودانتقادی و خودکارآمدی وزن در زنان مبتلا به چاقی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان دارای BMI≥25 مراجعه کننده به مراکز درمان چاقی در سال 1401 تشکیل می دادند که پس از فراخوان داوطلب شرکت در پژوهش شدند. 60 نفر از شرکت کنندگان در پژوهش با استفاده از برنامه G Power و به روش نمونه گیری هدفمند و با دارا بودن معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و سپس بطور تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و گواه (30 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 12 جلسه، هفته ای 3 جلسه 2 ساعته گروهی درمان ترکیبی شفقت به خود و اصلاح سبک زندگی را دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های باور هسته ای خوردن (ECBQ) کوپر و همکاران (1997)، خودانتقادگری (FSCRS) گیلبرت و همکاران (2004)، و خودکارآمدی وزن (WSEQ) کلارک و همکاران (1991) استفاده شد. در نهایت، داده ها به روش واریانس آمیخته تحلیل شد. نتایج نشان داد که نمرات گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در مرحله پس آزمون و پیگیری با دریافت درمان ترکیبی شفقت به خود و اصلاح سبک زندگی در باورهسته ای خوردن و خودانتقادی به طور معناداری کاهش و نمرات خودکارآمدی افزایش یافته است (05/0P<). براساس یافته بدست آمده می توان نتیجه گرفت که درمان ترکیبی شفقت به خود و اصلاح سبک زندگی به عنوان یک بسته جایگرین برای تعدیل باورهسته ای و خودانتقادی و افزایش خودکارآمدی وزن زنان مبتلا به چاقی مؤثر است.
۲۱۹.

رابطه آسیب های دوران کودکی و ویژگی های خودتخریب گری: نقش میانجی مکانیسم های دفاعی رشد نایافته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب های دوران کودکی مکانیسم های دفاعی رشدنایافته ویژگی های خودتخریب گری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 880 تعداد دانلود : 856
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی مکانیسم های دفاعی رشدنایافته در رابطه آسیب های دوران کودکی و ویژگی های خودتخریب گری بود. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی – همبستگی بود و جامعه آماری شامل افراد 18 الی ۳۵ساله شهر تهران در سال 1401 بود که از بین آنها 253 نفر به شیوه در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های آسیب به خود (SHI) سانسون، ویدرمن و سانسون (1998)، پرسش نامه خودگزارشی کودک آزاری (CASRS) محمدخانی و همکاران (2003) و پرسش نامه سبک های دفاعی (DSQ-40) آندرز و همکارانش (1993) استفاده شد. داده ها به روش تحلیل معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین آسیب های دوران کودکی با ویژگی های خودتخریب گری رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد (01/0>p). همچنین بین آسیب های دوران کودکی و مکانیسم های دفاعی رشدنایافته و بین مکانیسم های دفاعی رشدنایافته و ویژگی های خودتخریب گری نیز رابطه مستقیم و معنادار بود. (01/0>p). افزون بر این بر اساس آزمون مدل، مکانیسم های دفاعی رشدنایافته در رابطه بین آسیب های دوران کودکی و ویژگی های خودتخریب گری نقش میانجی را ایفا می کند (01/0>p). همچنین مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. بر اساس یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که مکانیسم های دفاعی رشدنایافته نقش میانجی را در رابطه آسیب های دوران کودکی و ویژگی های خودتخریب گری ایفا می کند.
۲۲۰.

پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس روابط والد- فرزند با میانجی گری ذهن آگاهی در نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی رفتارهای پرخطر روابط والد - فرزند نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 533 تعداد دانلود : 124
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی ذهن آگاهی در رابطه بین کیفیت روابط والد-فرزند و رفتارهای پرخطر در نوجوانان پسر انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان پسر دوره اول و دوم متوسطه مدارس دولتی رشت در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که تعداد 215 نفر، به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایران (IARS) علی زاده محمدی و احمدآبادی (1387)، مقیاس ارزیابی رابطه والد– فرزند (PCRS) مارک و همکاران (1983)، و فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (FMI-SF) والش و همکاران (2006) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم کیفیت ارتباط با پدر و مادر بر رفتارهای پرخطر و ذهن آگاهی معنادار بود؛ نتایج دیگری نشان داد که اثر مستقیم ذهن آگاهی بر رفتارهای پرخطر معنادار بود (05/0>P). همچنین مشخص شد نقش میانجی ذهن آگاهی بین کیفیت روابط پدر و مادر بر رفتارهای پرخطر معنادار بود (05/0>P)؛ در واقع متغیر ذهن آگاهی بین کیفیت روابط والد-فرزند و رفتارهای پرخطر نقش میانجی جزئی دارد. مدل پیشنهادی پژوهش از برازش قابل قبولی برخوردار بود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که کیفیت تعامل والد- فرزند می تواند منجر به افزایش ذهن اگاهی در نوجوانان شده و در نتیجه به عنوان یک عامل محافظتی در برابر رفتارهای پرخطر در نظر گرفته شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان