مقالات
حوزه های تخصصی:
طبقه بندی های موجود از آزمون ماتریس های پیش رونده رنگی ریون (RCPM) نشان می دهد که RCPM یک آزمون همگن نیست و فاکتورهای شناختی مختلفی در آن دخیل هستند؛ هم چنین موفقیت در RCPM از توانایی حافظه کاری تاثیر می پذیرد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه فاکتورهای سه گانه آزمون RCPM در دو گروه از دانش آموزان با حافظه کاری دیداری-فضایی ضعیف و قوی تلاش می کند به بررسی نقش آن در هر یک از مولفه های موجود بپردازد. این پژوهش به صورت نمونه گیری در دسترس تعداد 150 دانش آموز دختر 6 تا 10 ساله را مورد ارزیابی قرار داد. ابتدا از همه شرکت کنندگان آزمون RCPM به عمل آمد و فاکتورهای سه گانه آزمون برای هر نفر محاسبه شد. سپس آزمودنی ها با توجه به آزمون فراخنای مکعب های کرسی به دو گروه با حافظه کاری دیداری-فضایی ضعیف و قوی تقسیم شدند. یافته ها نشان دادند که تفاوت در دو عامل الف و ب آزمون RCPM در دو گروه با حافظه کاری دیداری-فضایی قوی و ضعیف از نظر آماری معنادار است. یافته ها موجود در تناسب با بررسی ادبیات نشان می دهد که تفاوت در حافظه کاری دیداری-فضایی می تواند موفقیت را در عوامل اول (شامل شباهت) و دوم (اصول گشتالت) توضیح دهد. با این حال، بررسی عامل سوم (شامل استدلال عینی و انتزاعی) نتایج متناقضی در تحقیقات قبلی به همراه داشته است. پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده ارتباط فاکتور های آزمون RCPM با عملکردهای شناختی دیگر بررسی و نقش جنسیت و سن در نظر گرفته شود.
مقایسه اثربخشی درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه ای (tDCS) با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری مردان معتاد به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از مت آمفتامین در جمعیت عمومی و دانش آموزان دانشگاه و دبیرستان بیشتر از 1 درصد است. همچنین نسبت افراد معتاد به مت آمفتامین در میان مراجعه کنندگان به مراکز درمانی وابستگی به مواد در ایران افزایش یافته است که آسیب های بسیاری بر مصرف کنندگان خود وارد می آورد؛ یکی از این آسیب ها ایجاد خلل در تاب آوری است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه ای (tDCS) با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری مردان معتاد به مت آمفتامین بوده است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه افراد معتاد به مت آمفتامین منطقه یک شهر تهران در سال 1401 بود که به یکی از مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. با توجه به طرح پژوهش، نمونه ای به حجم 45 نفر و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.. ابزار پژوهش، فرم کوتاه پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و کراج در سال (2009) می باشد که طی پروتکل های درمان پذیرش و تعهد بر اساس پروتکل هیز (2001) و تحریک الکتریکی مغز از رو جمجمه این ابزار بصورت پیش آزمون-پس آزمون اجرا گردید. مبتنی بر یافته های پژوهش حاضر مشخص گردید درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه ای (tDCS) بر تاب آوری مردان معتاد به مت آمفتامین اثربخش تر بوده است، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری مردان معتاد به مت آمفتامین اثربخش بوده است و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه بر تاب آوری مردان معتاد به مت آمفتامین اثربخشی بیشتری داشته است.
کاربرد آزمون های شناختی کشف تغییر و نشانه دهی فضایی در بستر نرم افزار CogLab برای تشخیص کودکان دچار اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (ADHD) یکی از شایع ترین اختلال های عصبی-رشدی است و تلاش برای بهبود روش های تشخیصی آن ادامه دارد. در این مطالعه با استفاده از نرم افزار CogLab مدلی تشخیصی تدوین و معرفی شود تا به عنوان ابزاری کمکی برای تشخیص ADHD به روان شناسان یاری رساند. در بستر یک طرح توسعه ای و مورد-شاهدی با استفاده از نمونه گیری هدفمند در شهر رشت، 93 کودک با تشخیص ADHD با تشخیص یک فوق تخصص روانپزشکی اطفال، انتخاب شدند. از والدین هر دو گروه (مورد و شاهد) نیز مصاحبه بالینی گرفته شد و پس از تکمیل پرسشنامه علائم مرضی کودکان نسخه4-CSI، اطلاعات جمعیت شناختی آن ها جمع آوری شد. گروه شاهد نیز شامل 33 نفر از دانش آموزان شاغل به تحصیل از مدارس رشت فاقد اختلال با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی کودکان نسخه چهارم CSI-4 انتخاب شدند. هر دو گروه در شرایط یکسان با استفاده از بخش توجهِ نرم افزار CogLab به آزمون های کشف تغییر و نشانه دهی فضایی پاسخ دادند. داده های توسط SPSS-24 پردازش شدند. در تحلیل تشخیص، نتایج نشان داد حالتِ نسبتِ پاسخ صحیحِ کشف تغییر در حالت سو سو بیشترین قدرت پیش بینی در تفکیک و تمایز طبقات بین گروه مورد و شاهد را داشته است و نتایج تابع تشخیصی در بخش اعتبارسنجی متقابل، در دو گروه مورد و شاهد توانست 6/80 درصد از کل افراد گروه ADHD(مورد) و همچنین 7/72 از کل افراد گروه شاهد را درست گروه بندی کند. آزمون کشف تغییر و نشانه دهی فضایی در بستر نرم افزار CogLab می تواند به عنوان ابزاری کمکی در خدمت روان شناسان، برای کمک به فرایند تشخیص در کودکان مبتلابه ADHD مورداستفاده قرار گیرد.
روابط ساختاری مشکلات خواب با هوش هیجانی در نوجوانان با توجه به نقش واسطه ای نقص در کارکردهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی روابط ساختاری مشکلات خواب با هوش هیجانی در نوجوانان با توجه به نقش واسطه ای نقص در کارکردهای اجرایی صورت گرفت. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی است. نمونه موردمطالعه شامل ۳۸۱ نفر از دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان تبریز در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بود که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ، پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا و شرینگ، پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و جان، آزمون نرم افزاری مجموعه کارت ویسکانسین، تکلیف نرم افزاری عملکرد پیوسته استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که مشکلات خواب به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی بر هوش هیجانی تأثیر دارد. بر اساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین مشکلات خواب با هوش هیجانی نقش واسطه ای دارند.
بررسی نقش واسطه ای انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه ی بین طرح واره های ناسازگار اولیه با پریشانی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه ی بین طرح واره های ناسازگار اولیه با پریشانی روان شناختی صورت پذیرفت. این پژوهش توصیفی- همبستگی و به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 1400-1399 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 230 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های طرح واره یانگ، پرسشنامه ی انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال و پرسشنامه ی ارزیابی پریشانی روان شناختی کسلر و همکاران استفاده شد. تحلیل داده ها به روش آماری مدل معادلات ساختاری انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای متغیرها از آزمون بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان داد طرح واره های ناسازگار بر پریشانی روان شناختی تأثیر مستقیم (01/0>P) و به واسطه ی انعطاف پذیری روان شناختی تأثیر غیرمستقیم دارد (01/0> P). بر اساس نتایج، مدل پژوهش از برازش مطلوب برخوردار است. با کاهش طرح واره های ناسازگار اولیه می توان به دانشجویان کمک کرد تا انعطاف پذیری روان شناختی بیشتری داشته باشند که نتیجه ی آن می تواند غلبه بر مسائل و مشکلات تحصیلی و کاهش پریشانی روان شناختی باشد.
اثربخشی بسته آموزشی راهبردهای تقویت فرایندهای روانشناختی پایه بر بهبود سرعت پردازش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی بسته آموزشی فرایندهای روانشناختی پایه بر بهبود سرعت پردازش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری در ریاضی انجام شد. روش پژوهش، از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه ی دانش آموزان دختر با اختلال ریاضی دوم ابتدایی بود که درسال تحصیلی 1399 -1400 به مرکز آموزش مشکلات ویژه یادگیری طلوع قاین مراجعه کرده اند، تعدادکل این دانش آموزان 20 نفر بودند که به صورت نمونه در دسترس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. کاربرگ هایی در 20 حیطه متفاوت فرایندهای روانشناختی تهیه وگروه آزمایش به مدت20 جلسه ی 45 دقیقه ای مورد آموزش قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از خرده مقیاس سرعت پردازش ویراست چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان(وکسلر، 2003)، آزمون ریاضی ایران کی مت و دو آزمون محقق ساخته پیشرفت ریاضی (قربانپور،1399) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج به دست آمده تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون نشان داد. بدین معنی که آموزش، توانسته دربهبود سرعت پردازش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی مؤثر واقع شود. براساس نتایج به دست آمده توجه به راهبردهای آموزشی فرایندهای روانشناختی پایه می تواند در آموزش و توانبخشی دانش آموزان با اختلال یادگیری نتایج امید بخشی در پی داشته باشد و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر بهره گرفت.
مرور سیستماتیک و متاآنالیزِ مسیرهای عصبیِ ساختاری و کارکردیِ مغزی در دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک دلبستگی صفتی نسبتا پایدار در طول زندگی است که بر نحوه تعامل فرد با محیط تاثیرگذار است. تاکنون پژوهش های عصب شناختی متعددی برای شناخت زیربنای عصبی دلبستگی اجرا شده است. برای مقایسه نتایج این پژوهش ها با یکدیگر و به دست آوردن مناطق مشترکی که در پژوهش ها به آن اشاره شده باشد، پس از مرور مطالعات منتشر شده و انتخاب مقالاتی که لازم برای ورود به متاآنالیز را داشتند (11 مقاله از بین 564 مقاله حاصل از جستجوی اولیه)، نتایج منتشر شده در مطالعات اولیه دلبستگی با استفاده از تخمین احتمال فعال سازی (ALE) تجزیه و تحلیل شده است. در اضطراب دلبستگی، تجزیه و تحلیل ALE همبستگی مثبتی با فعالیت در اینسولا، شکنج تحتانی لوب پیشانی، شکنج فوقانی لوب گیجگاهی، هسته های پوتامن، هیپوکامپ و گلوبوس پالیدوس نشان داد. همچنین همبستگی منفی بین اضطراب دلبستگی و فعالیت در شکنج گیجگاهی میانی، شکنج گیجگاهی تحتانی، شکنج فوزیفورم مشاهده شد. در اجتناب، تجزیه و تحلیل ALE همبستگی منفی با فعالیت در اینسولا و شکنج گیجگاهی فوقانی نشان داد و از سوی دیگر همبستگی مثبت شکنج میانی پیشانی و شکنج تحتانی لوب پیشانی و شکنج سینگولیت مشاهده شد.